ماهان شبکه ایرانیان

آسیب‏ شناسى فرهنگ سیاسى عاشورا (۴)

توجه و حرکت به سمت و سوى اهداف عالیه مکتب عاشورا و آموزه هاى آن و غافلنشدن از علل و انگیزه هاى قیام سالار شهیدان(ع)، از جمله موضوعاتى است که در حیطهمباحث آسیب شناسى فرهنگ عاشورا مورد تجزیه و تحلیل قرار مى گیرد

 آسیب‏ شناسى فرهنگ سیاسى عاشورا (4)

بخش دوم: بایسته هاى فرهنگ عاشورا
 

توجه و حرکت به سمت و سوى اهداف عالیه مکتب عاشورا و آموزه هاى آن و غافلنشدن از علل و انگیزه هاى قیام سالار شهیدان(ع)، از جمله موضوعاتى است که در حیطهمباحث آسیب شناسى فرهنگ عاشورا مورد تجزیه و تحلیل قرار مى گیرد. اینکه آیا محافلسوگوارى و مراسم عزادارى کنونى تا چه اندازه در مسیر آن اهداف قرار دارند و از این بعد ازچه ضعفها و کاستى هایى رنج مى برند که نیازمند ترمیم است، پرسشى است که پاسخ آننیازمند تأمّل جدّى است. اهداف عاشورا را باید ترسیم و تعیین کرد، آنگاه آیین نکوداشتکنونى را با آن سنجید و حدود انطباق با آن اهداف را به دست آورد.
علل و انگیزه هاى حماسه کربلا را مى توان در سه محور عمده طبقه بندى کرد:
1. احیاى ارزشهاى انسانى و اخلاقى
2. احیاى ارزشهاى دینى و اسلامى
3. احیاى ارزشهاى عرفانى و معنوى.
بررسى و تحلیل فشرده این سه محور را پى مى گیریم تا میزان انطباق آنچه در مراسمعزادارى اکنون هست با آنچه باید باشد مشخص گردد.


1. احیاى ارزشهاى انسانى - اخلاقى
 

منظور از ارزشهاى انسانى - اخلاقى، گروهى از خصلت ها و محاسن اخلاقى است که بهحکم عقل عملى هر انسانى ملزم به رعایت آنهاست. هر انسانى با صرف نظر از عقیده ومذهب و اندیشه باید نسبت به آنها حساس باشد. خصلت هایى که تمامى انسانها، در هرسرزمین زیست کنند و در هر زمانى به سربرند، آن را بزرگ مى شمارند و زبان به مدح و ثناىکسانى که آنها را مراعات مى کنند و براى احیاء و توسعه آنها مى کوشند، گشوده و آنان را کهچنین ارزشهایى را له مى کنند، مورد نکوهش و شماتت قرار مى دهند. عدالت طلبى، حرّیت وآزادگى، حقّ جویى، عزت خواهى و ذلت گریزى، از جمله این خصلت هاست که همه انسانهابدان ارج مى نهند.
به گواهى مستندات تاریخى و روایى، از جمله علل و انگیزه هاى شکل گیرى نهضتعاشورا، احیاى همین ارزشها بود و از این رو، هر انسان منصفى، هر چند غیر شیعه و غیرمسلمان، در برابر عظمت حماسه خونین طفّ سر تعظیم فرود مى آورد و بر آفرینندگان آنآفرین مى گوید. در عاشورا، ارزشهاى انسانى موج مى زند و هر قطعه اى از آن، گواه عظمتروحى و شخصیت عظیم پدید آورندگان آن است. عاشورا ملاک و معیار انسانیّت را آشکارمى کند و مرز میان آدمیت و سَبُعیّت را توضیح مى دهد.
«یا شیعة آل ابوسفیان، ان لم یکن لکم دین و کنتم لا تخافون المعاد فکونوا احراراًفى دنیاکم؛
[49]
اى پیروان آل ابوسفیان، اگر دین ندارید و از قیامت هراسى به دل راه نمى دهید، در دنیاى خودآزاده باشید.»
شعار سیدالشهدا(ع) در روز عاشورا این است:
«الموت اولى من رکوب العار و العار اولى من دخول النار؛
[50]
مرگ سزاوارتر از پذیرش ننگ است و ننگ سزاوارتر از ورود در آتش.»
امام حسین(ع) در آن لحظات حساس و جانسوز، خطاب به لشکر دشمن مى فرماید:
«الا و ان الدعى ابن الدعى قد رکز بین اثنتین بین السلة و الذِّلَّة و هیهات منّا الذّلة.»
[51]
اینها شعارهاى بزرگى است که تا ابدیت مى تواند، شعار و پرچم حرکت هرجامعه اى باشد.
در سخن دیگر امام فرمود:
«موت فى عزّ خیر من حیاة فى ذلّ.»
[52]
و با این وسیله عزت و ذلت، را ملاک انتخاب حیات و موت اعلام کرد. امام حسین(ع) دربیان شرایط حاکمیت سیاسى و رهبرى جامعه، «القائم بالقسط» قیام به قسط و عدالت خواهىرا مطرح کرد.
[53] لذا در زیارت اوّل ماه رجب، در برابر مضجع شریف، آن بزرگوار که قرارمى گیرى، گواهى مى دهى:
«اشهد انک قد امرت بالقسط و العدل و دعوت الیهما؛
[54]
شهادت مى دهم که تو به دادگرى و عدالت فرمان دادى و دعوت کردى.»
این است که مى توان گفت: اساس عاشورا بر عدالت و حریّت و احیاى شخصیت انسانىاستوار است و فرهنگ عاشورا، براى پاسدارى و انتقال این پیام به نسلهاى آتى است. به گفتهشهید مطهرى(ره):
«کلید شخصیت امام حسین(ع) حماسه، شور، عظمت، صلابت و ایستادگى است.»
[55]
این رمز شخصیّت باید در شعارهاى عزادارى متبلور باشد، تا در درون جامعه، احساسشخصیت و بزرگوارى تزریق گردد. امروزه با توجه به بحران رسانه اى و جنگ نرم افزارى،یکى از مهمترین چالش هاى اجتماعى را مسأله هویت تشکیل مى دهد و حل آن در گرواحیاى واقعى شعارهاى عاشورا است. هیئت هاى عزادارى، در کنار مرثیه و احساس حزن واندوه، باید بزرگى شخصیت امام حسین(ع) را به یاد آورند و با آموختن این درس از عاشورا،احساس شخصیت و خودباورى را در خود روز افزون گردانند. بزرگترین سرمایه یکجامعه آن است که در خود، احساس شخصیت و منش کند. نسبت به اجتماعهاى دیگر، حساستغنا و بى نیازى داشته باشد. اگر ملتى همه چیز داشته باشد ولى شخصیت خود را ببازد،هیچ نخواهد داشت و خواه ناخواه در ملتهاى دیگر جذب خواهد شد. این خودباختگى استکه به قول مرحوم مطهرى در جامعه ما وجود دارد. عیب بزرگ جامعه ایرانى آن است که بهحماسه ها، و ارکان شخصیت خود پایبند نیستیم و با یک حرف پوچ زود آن را از دستمى دهیم و در مقابلِ عادات، رسوم، فرهنگ، لباس، زبان و خطّ دیگران تسلیم مى شویم.
فرهنگ عاشورا، باید هویّت بخش جامعه باشد، رثاء و مرثیه باید به شکلى باشد که حسّقهرمانى را در جوانان این مرز و بوم احیا کند.
[56] در این صورت است که جامعه مى تواند بهراحتى بحران هویّت را پشت سر گذارد.


2. احیاى ارزشهاى دینى - اسلامى
 

از دیگر علل و انگیزه هاى حماسه خونین کربلا که در سیره حسینى موج مى زند، احیاىسنتهاى دینى است که در عصر امویان، به ویژه یزیدبن معاویه به تاراج رفته بود. یزید فردىفاسق، شارب الخمر، قاتل انسانها و معلن به فسق بود و شخصیتى چون سیدالشهدا(ع) کهپرورده دامن هاى پاک و پرورش یافته بیت رسالت و توحید بود، نمى توانست با او سازشکند: «و مثلى لا یبایع مثله».
[57]
هدف قیام و دعوت امام حسین(ع) بازگشت به اسلام زمان امیرمؤمنان(ع) و احیاى سیرهو روش حکومت پیامبر اکرم(ص) بود:
«و انا ادعوکم الى کتاب الله و سنّة نبیّه(ص) فان السنّة قد امیتت و ان البدعة قد احییت».
[58]
عدالت طلبى و آزادى خواهى آن حضرت نیز که در بخش پیش با عنوان احیاى ارزشهاىانسانى - اخلاقى از آن یاد شد، در پرتو احیاى ارزشهاى دینى و اسلامى متجلّى مى شود، درواقع ارزشهاى انسانى و اخلاقى، در دامن آموزه هاى دینى و معارف کتاب و احکام سنتاست که به شکل صحیح و مطلوب در مسیر سعادت انسانى رشد مى کنند و بارور مى شوند.این کتاب و سنت است که محدوده و مصداق هاى قسط و عدل و آزادى و حریت را تعیینمى کنند و عدالت و حریت واقعى را آموزش مى دهند. لذا در سخنان حضرت اباعبدالله(ع)،ارزشهاى انسانى در کنار آموزه هاى دین مطرح مى شود. در نامه اى به برادر خود محمد حنفیهتأکید دارد:
«من از روى تکبّر و خودخواهى و براى افساد و ستم خروج نکردم؛ قیام من براى امر به معروفو نهى از منکر است، من به عنوان یک مصلح در امت جدّم قیام کردم، قصدم آن است که سیرهرسول خدا(ص) و على مرتضى(ع) را احیاء کنم.»
[59]
امام(ع) بر این باور بود:
«در شرایطى که به حق عمل نمى شود و کسى از باطل رویگردان نیست، مؤمن باید لقاءپروردگارش را بر چنین زندگى اى ترجیح دهد.»
[60]
و در روز عاشورا عملاً این باید و ضرورت را به همگان نشان داد. از این رو، در زیارت
مخصوص اربعین، گفته مى شود:
«فأَعْذَرَ فى الدعاء و مَنَحَ النصح و بذل مهجته فیک لیستنقذ عبادک من الجهالةوحیرةالضلالة؛
[61]
پروردگارا گواهى مى دهم؛ (اباعبدالله(ع)) در دعوت خویش جایى براى عذر و بهانه باقىنگذاشت. و از خیرخواهى دریغ نکرد. جان خود را در راه تو هدیه کرد تا آنکه بندگانت از نادانىو سرگردانى گمراهى رهایى یابند.»
فرهنگ عاشورا و زنده نگاه داشتن مکتب خونین حسین(ع) براى احیاى همین اهدافاست. در زیارت و سوگوارى، در مرثیه و روضه، عاشقان سیدالشهداء(ع) باید با اینآرمانهاى بلند آشنا بشوند و هر ساله تجدید بیعت کنند. سرّ آنکه این اهداف در زیارتنامه هاىآن حضرت که از زبان اولیاى معصوم الهى(ع) نقل گردیده است، تکرار مى شود، یادآورى وتأکید پیروان بر این خط سیر و این شاخصها است. در زیارتنامه اى که جابر جعفى، از امامصادق(ع) روایت مى کند، چنین نقل شده است:
«اشهد انک قد اقمت الصلوة و آتیت الزکوة و امرت بالمعروف و نهیت عن المنکر و جاهدتالملحدین و عبدت الله حتّى اتیک الیقین.»
[62]
جملاتى با مضامین بالا که همگى تأکید بر جنبه هاى احیاى احکام و فرایض اسلامى درسایه قیام حسین(ع) دارند، در بسیارى از زیارتنامه هاى مستند و معتبر، وجود دارد و نشانگراهمیت توجّه به این ابعاد در قیام کربلا است. حال اگر قرائت کننده زیارت، تنها الفاظ رازمزمه کند ولى از این مفاهیم عارى باشد، همچون کالبد بى روحى مى شود که نمى توان از اوحرکت و تلاشى را انتظار داشت، هر رفتار و کارى که به نام سیدالشهداء(ع) زینت مى یابد ودر مسیر گرامى داشت عزیزان خونین کربلاست، باید، در کنار گریه و مرثیه و روضه، ایناهداف حسین(ع) را آموزش دهد، مردم به خصوص جوانان را با آموزه هاى کتاب و سنتآشنا کند. مجالس مذهبى سوگوارى باید دانشگاهى باشد که پیام وحى را به شکلى بلیغ و رسادر اختیار عموم قرار دهد. چگونه مى توان جامعه اى را که بیگانه با مفاهیم دینى است، وفرایض دین همچون نماز، زکات، جهاد، امر به معروف و نهى از منکر، حجاب، حیا وپاکدامنى، انفاق و دستگیرى از فقراء در آن کم رنگ است، جامعه اى پیرو امام حسین(ع)نامید؟ در حالى که حسین بن على(ع) براى اقامه این فرائض و عینیت اجتماعى آنها، جانخود را تقدیم کرد و با اهداء خون خود و عزیزانش و اسارت اهل بیتش و گرفتار شدن بهاعظم مصیبات، نشان داد که آنچه از جان شخصیتى معصوم و ولى الله، مهمتر است، اساس اسلام و ارکان آن است. محافل سوگ و انس شیعیان نیز در مسیر این اهداف باید قرار گیرد تاتمامى عزاداران بر این نکته واقف شوند که عزادارى و گریه و اشک جنبه مقدّمیت دارد و سرپُلى است براى تحقق عملى اسلام در ارکان نظام اجتماعى و فرهنگى و سیاسى و در نظامشخصى و خانوادگى تمامى مردم، این فلسفه اساسى نهضت عاشورا است. جامعهتبعیض آلود، جامعه فاسد، جامعه اى که در آن مردم به دو گروه فقیر و غنى تقسیم مى شوند وحق فقیران به آنان داده نمى شود، آیا مى تواند خود را حسینى بنامد؟ در حالى که شعیب بنعبدالرحمان گوید:
«روز عاشورا بر پشت حسین بن على(ع) اثرى مشاهده شد، از زین العابدین(ع) پرسیدند:«این نشانه چیست؟»، امام(ع) فرمود:
«هذا ماکان ینتقل الجراب على ظهره الى منازل الأرامل و الیتامى و المساکین؛
[63]
این اثر انبان هایى است که بر پشت حمل مى کرد و به خانه هاى زنان بى شوهر و یتیمان ومسکینان مى رسانید.»


3. احیاى ارزشهاى معنوى - عرفانى
 

سومین لایه از انگیزه ها و فلسفه قیام عاشورا که مراسم عزادارى باید با عطر آن معطرگردد و در بحث آسیب شناسى، توجّهى جدّى را مى طلبد، هسته مرکزى و لبّ این نهضت راتشکیل مى دهد و سنگ بناى آن شمرده مى شود، حبّ و عشق به معبود، تقرّب الى الله، یاد وذکر الهى اساس عاشورا است، همه چیز را فداى دوست کردن و در تماشاى جمال محبوبازل و ابد غرق شدن و خود را ندیدن. عاشورا دریاى موّاج عشق بازى است، در بیابان تفتیدهنینوا، در میان دریاى خون و برق شمشیرها و شیهه اسبان و ناله کودکان و در آن گرد و غبارآنچه بیشتر خودنمایى مى کند، ابتهال، دعا، تلاوت قرآن، نماز و شب زنده دارى است.
عصر عاشورا، آن هنگام که لشکر عمر سعد به سمت خیام حسین(ع) حمله ور شد،سیدالشهدا(ع) برادر خود عباس بن على(ع) را فرستاد تا به عمر سعد پیغام دهد، امشب را بهما مهلت دهید و جنگ را به فردا موکول کنید، باشد یک شبى دیگر را براى پروردگار خویشنماز گذاریم و دعا و استغفار کنیم. تنها خدا مى داند که من چقدر عاشق خواندن نماز براى او،و تلاوت کتاب او، و زیادى دعا و استغفار مى باشم.
[64]
خطبه آن حضرت نیز در شب عاشورا، در میان تعدادى اندک از یاران و هزاران نفردشمن، مملو از گوهرهاى معنوى و دلربا است:
«أثنى على الله احسن الثناء و احمده على السرّاء و الضّراء».
[65]
تا پایان نماز اوّل وقت آن حضرت در ظهر عاشورا
[66] و بالاخره دعاى او در لحظه هاىآخر جان دادن:
«اللهم متعال المکان، عظیم الجبروت، شدید المحال، غنى عن الخلائق، عریض الکبریاء،» تاآخر که فرمود: «صبراً على قضائک یا ربّ لا اله سواک یا غیاث المستغیثین.»
[67]
که تابلویى عظیم از بزرگى روح و معرفت را به تصویر مى کشد، زیبایى هاى جلوه گر شدهدر صحنه خونین کربلا است. عاشورائیان ما، باید عاشورا، را این چنین بشناسند و تلاشکنند، در حدّ توان، هر چند اندک، به این اهداف خود را نزدیک کنند. و در این میان، آنچه مهماست هدف گیرى نظام سیاسى جامعه است.
خلاصه سخن آن است که اگر نظام سیاسى جامعه، پیام خود را از عاشورا مى گیرد و اگرمدیریت سیاسى، برگرفته از اهداف حسینى است، نمى تواند، نسبت به اهداف بالا، بى توجهباشد. امام حسین(ع) اگر موفق به تشکیل دولت مى شد، قطعاً احیاى ارزشهاى انسانى واسلامى و معنوى را به عنوان سه برنامه راهبردى و هدفمند تدریجى خود بر مى گزید و هرحکومت که با شعارهاى عاشورایى به قدرت مى رسد، وظیفه اش دنبال کردن هماناهداف است.

 

 

نویسنده : مصطفى جعفرپیشه فرد

 

پی‌نوشت‌ها:
 

[49]. موسوعة کلمات الامام الحسین(ع)، ص 504.
[50]. همان، ص 499، بحارالانوار، ج 44، ص 193.
[51]. همان، ص 423، شهید مطهرى، حماسه حسینى، ص 186.
[52]. همان، ص 499.
[53]. شهید مطهرى، حماسه حسینى، 157.
[54]. مفاتیح الجنان.
[55]. حماسه حسینى، ص 53.
[56]. نک به: همان، ص 54 - 60.
[57]. موسوعة کلمات الامام الحسین(ع)، ص 283.
[58]. همان، ص 315 - 316.
[59]. موسوعة کلمات الامام الحسین(ع)، ص 291.
[60]. بحارالانوار، ج 44، ص 381.
[61]. مفاتیح الجنان.
[62]. همان.
[63]. بحارالانوار، ج 44، ص 190 - 191.
[64]. همان، ص 391 - 392.
[65]. همان، ص 392.
[66]. ونک به: موسوعة کلمات الامام الحسین(ع)، ص 444 - 445.
[67]. همان، ص 509 - 510.


منبع : فصلنامه حکومت اسلامی شماره 27
قیمت بک لینک و رپورتاژ
نظرات خوانندگان نظر شما در مورد این مطلب؟
اولین فردی باشید که در مورد این مطلب نظر می دهید
ارسال نظر
پیشخوان
تبلیغات متنی