ماهان شبکه ایرانیان

نکوهش سستى کنندگان در امر به معروف و نهى از منکر

امام حسین(ع) که در این قسمت از پیامش ‍ کسانى که وظیفه خود را در مقابل فریضه بزرگ ( امر به معروف و نهى از منکر ) نادیده گرفته و در انجام این واجب ، سستى به خرج داده اند، مورد نکوهش و ملامت قرار داده ، آنگاه آثار شوم این سهل انگارى و عواقب تلخ و ثمرات ناگوار این ترک مسوولیت را که پیش از همه متوجه خود آنان گردیده است ، تذکر مى دهد و مى فرماید:ثم انتم ...

نکوهش سستى کنندگان در امر به معروف و نهى از منکر

امام حسین(ع) که در این قسمت از پیامش ‍ کسانى که وظیفه خود را در مقابل فریضه بزرگ ( امر به معروف و نهى از منکر ) نادیده گرفته و در انجام این واجب ، سستى به خرج داده اند، مورد نکوهش و ملامت قرار داده ، آنگاه آثار شوم این سهل انگارى و عواقب تلخ و ثمرات ناگوار این ترک مسوولیت را که پیش از همه متوجه خود آنان گردیده است ، تذکر مى دهد و مى فرماید:
ثم انتم ایتها العصابة عصابة بالعلم مشهورة ، و بالخبر مذکورة ، و بالنصیحة معروفة ، و بالله فى انفس الناس ‍ مهابة ، یهابکم الشریف ، و یکرمکم الضعیف ، و یؤ ثروکم من لا فضل لکم علیه و لا یدکم عنده ، تشفعون فى الحوائج اذا امتنعت من طلابها، وتمشون فى الطریق بهیبة الملوک و کرامة الاکابر .
(شما اى گروه حاضر! اى گروهى که به علم و دانش شهرت دارید! و از شما به نیکى یاد مى شود و به خیر خواهى و راهنمایى در جامعه ، معروف شده اید و به خاطر خدا در دل مردم شکوه و مهابت دارید، به طورى که افراد مقتدر از شما بیم دارند، شما را بر خود مقدم مى شمارند و نعمتهاى خدا را برخود دریغ و بر شما ارزانى مى دارند، مردم در حوائج و نیازهایشان ، شما را واسطه قرار مى دهند و در کوچه و خیابان با مهابت پادشاهان و شکوه بزرگان ، قدم بر مى دارند .)
الیس کل ذلک انما نلتموه بما یرجى عندکم من القیام بحق الله و ان کنتم عن اکثر حقه تقصرون ، فاستختففتم بحق الائمة ، فاما حق الضعفاء فضیعتم ، واما حقکم بزعمکم فطلبتم ، فلا مالا یذلتموه ، و لا نفسا خاطرتم بها للذى خلقها، و لا عشیرة عادیتموها فى ذات الله .
(آیا بر همه این احترامات و قدرتهاى معنوى از این جهت نایل نگشته اید که از شما امید مى رود تا به اجراى قانون خدا کمر ببندید گرچه در موارد زیادى از قوانین خدا، کوتاهى کرده اید، بیشتر حقوق الهى را که به عهده دارید، فرو گذاشته ، حق ائمه را خوار و خفیف و حق افراد ناتوان را ضایع کرده اید، اما در همان حال به دنبال آنچه حق خویش مى پندارند برخاسته اید، نه پولى خرج کرده اید و نه جان را در راه کسى که آن را آفریده به خطر انداخته اید. و نه با قبیله و گروهى به خاطر خدا در افتاده اید )
انتم تتمنون على الله جنته و مجاورة رسله و امانا من عذابه ، لقد خشیت علیکم ایها المتمنون على الله ان تحل بکم نقمة من نقمانه ، لانکم بلغتم من کرامة الله منزلة فضلتم بها، و من یعرف الله لا تکرمون و انتم بالله فى عباده تکرمون .
(شما آرزو دارید و حق خود مى دانید که خداوند بهشتش و همنشینى پیامبرانش را ایمنى از عذابش را به شما ارزانى دارد، اى کسانى که چنین انتظارهایى از خدا دارید! من از این بیمناکم که عذابى از عذابهایش بر شما فرود آید؛ زیرا در سایه عزت و عظمت خدا به منزلتى بلند رسیده اید، ولى خدا شناسایى را که مبلغ خداشناسى هستند، احترام نمى کنید حال آنکه شما به خاطر خدا در میان بندگانش احترام دارید .)
و قد ترون عهود الله منقوضة فلا تفزعون ، و انتم لبعض ذمم آبائکم تفزعون ، و ذمة رسول الله مخفورة محفورة و العمى و البکم و الزمنى فى المدائن مهملة ، لا نرحمون و لا فى منزلتکم تعملون ، ولا من عمل فیها تعینون و بالادهان و المصانعة عند تاءمنون ، کل ذلک مما امرکم الله به من النهى و التناهى و انتم غافلون .
(و نیز از آن جهت بر شما بیمناکم که به چشم خود مى بینید تعهدات و پیمانهاى در برابر خداوند گسسته ، اما نگران نمى شوید در حالى که براى پاره اى از تعهدات پدرانتان آشفته مى شوید و اینک تعهداتى که در برابر پیامبر انجام گرفته (تعهد اطاعت از او و جانشینش ) مورد بى اعتنایى است ، نابینایان و اشخاص کر و لال و زمینگیر و ناتوان در همه شهرها بى سرپرست مانده اند، بر آنان ترحم نمى شود و نه مطابق شان و منزلتتان عمل مى کنید و نه به کسى که بدین سان عمل کند، مدد مى رسانید. با چرب و چاپلوسى ، خود را در برابر ستمکاران ایمن مى سازید، تمام اینها دستورهاى خداست به صورت نهى یا تناهى (باز داشتن یکدیگر از منکر، که شما از آن غفلت مى ورزید.)
و انتم اعظم الناس مصیبة لما غلبتم علیه من منازل العلماء لو کنتم تشعرون ، ذلک بان مجارى الامور و الاحکام على ایدى العلماء بالله ، الامناء على حلاله و حرامه ، فانتم المسلوبون تلک المنزلة ، و ما سلبتم ذلک الا بتفرقکم عن الحق و اختلافکم فلى السنة بعد البینة الواضحة .
(و مصیبت شما را از مصایب همه مردم سهمگین تر است ؛ زیرا منزلت و مقامى که باید علما داشته باشند از شما باز گرفته اند؛ چون امور ادارى کشور و صدور احکام قضایى و تصویب برنامه هاى اجرایى به دست دانشمندان روحانى که امین حقوق الهى و به حلال و حرام آگاهند، اجرا شود، اما اینک این مقام را از دست شما ربوده اند و از دست دادن چنین مقامى ، هیچ علتى ندارد جز اینکه از پیرامون حق (قانون اسلام و حکم خدا) پراکنده اید و درباره سنت پس از آنکه دلایل روشن بر حقیقت آن وجود دارد، اختلاف کرده اید.)
و لو صبرتم على الارض و تحملتم المؤ ونة فى ذات الله کانت امور الله علیکم ترد و عنکم تصدور و الیکم ترجع ، و لکنکم مکنتم الظلمة من منزلتکم ، و استسلمتم امور الله فلى ایدیهم ، یعملون بالشبهات ویسیرون فى الشهوات ، سلطهم على ذلک فرار کم من الموت ، واعجابک بالحیاة التى هى مفارقتکم ، فاسلمتم الظعفاء فى ایدیهم ...
(شما اگر بر شکنجه و ناراحتى شکیبایى مى نمودید و در راه خدا متحمل ناگوارى بودید، مقررات براى تصویب ، پیش شما آورده مى شد و به دست شما صادر مى گردید و شما مرجع کارها بودید، اما به ستمکاران مجال دادید تا این مقام را از دست شما بستانند و اجازه دادید حکومت به دست آنان بیفتد تا بر اساس سنت حدس و گمان ، به حکومت پردازند و راه خود کامگى و اقناع شهوت پیشه سازند، سبب تسلط آنان بر حکومت ، فرارتان از کشته شدن و دلبستگى شما به زندگى کوتاه دنیا بود، شما با این روحیه و رویه ، توده ناتوان را به چنگال این ستمگران گرفتار کردید )

 

 

نویسنده:محمد صادق نجمى


منبع : پیام عاشورا
قیمت بک لینک و رپورتاژ
نظرات خوانندگان نظر شما در مورد این مطلب؟
اولین فردی باشید که در مورد این مطلب نظر می دهید
ارسال نظر
پیشخوان
تبلیغات متنی