سرویس سیاست مشرق- در میان انبوهی از گزارشها و تیترهای خبری، در یک بسته کامل با نام «ویژههای مشرق» شما را در جریان مسائل مهم و اثرگذار از نگاه روزنامههای کشور قرار میدهیم.
در این ویژهنامه، نگاهی به آخرین مواضع جناحهای سیاسی و تحولات مهم داخلی، خارجی، اوضاع اقتصادی و اجتماعی کشور انداخته میشود که مخاطبان بامطالعه آن به رهیافتهای مهم، نکات و تأملات از سیر وقایع اثرگذار دست خواهند یافت، در این بخش با ما همراه باشید.
*********
مهمترین اثر برای شناخت سبک و سیاق آیتالله هاشمی رفسنجانی در عالم سیاست و در زندگی شخصی، مجموعه روزنوشتها و خاطرات وی است که تا سال 76 بهصورت مدون توسط نشر معارف انقلاب اسلامی منتشر شده است.
هاشمی در این روزنوشتها از اتفاقات روزمره و گفتگوهای خود با همسر و اعضای خانوادهاش سخن گفته است. او همچنین از آنچه فرزندانش در عالم سیاست و غیرسیاست انجام میدادند و آنگونه که زندگی میکردند، تا حدودی پرده برداشته و تشریفات زندگی خانوادهاش را به نمایش گذاشته است.
همزمان با سالگرد فوت هاشمی رفسنجانی رسانههای اصلاحطلب تمام قد به بررسی تاریخ هاشمی پرداخته و هر کدام با زاویه دیدی که اغلب یکطرفه است آن را مرور کردهاند، روزنامه هممیهن به نقل از کرباسچی نوشته است:
آقای هاشمی وقتی پای مصالح کشور و مردم مطرح میشد، رفتار دیگری در پیش میگرفت. نمونه بارزی که ایشان بارها هم مطرح کرده است درباره پایان جنگ است که ایشان به حضرت امام گفته بود: «من حاضرم این را اعلام کنم، حتی اگر نیاز است من را محاکمه و حتی اعدام کنید.» موقعیت اینگونه نبود که با امام بشود غیرواقعی و خارج از حقیقت صحبت کرد. نمونههای دیگر فراوان است اینکه در هر انتخاباتی اگر احساس میکرد مفید است ولو میدانست و خیلیها میگفتند که مصلحت شخصی شما نیست ولی در صحنه حاضر میشد ولو نهایتا نتیجه نمیگرفت!
روزنامه سازندگی ارگان رسانهای خانواده هاشمی نیز او را «راوی صادق» خوانده و مینویسد:
آیتالله هاشمی، سیاستمدار کلیدی نظام جمهوری اسلامی از ابتدای انقلاب در بالاترین مناصب حضور داشته است. تصمیمگیریهای او در نظام جمهوری اسلامی، اهمیتی دستاول و تردیدناپذیر داشته و به همین دلیل، یادداشتهای روزانه آیتالله منبعی ذیقیمت برای درک درست تاریخ معاصر است و هیچ مورخی نمیتواند آن را نادیده بگیرد. خاطرات آیتالله بیشتر از آنکه تحلیلی باشد، خبری است؛ یعنی ثبت ساده رویدادهای هر روز به نحوی که خواننده خاطرات امکان درک و تفسیر و تعبیر داشته باشد. مثلاً این خاطره که 2 خرداد 1381 نوشته است را بخوانید:
«آخر شب دیشب، آقای [احمد] جنتی، [امامجمعه موقت تهران] با تلفن از خواب بیدارم کرد و گفت، به خاطر خستگی سفر و عدم مطالعه، فردا نمیتواند نمازجمعه را اقامه کند و درخواست کرد که من بروم. به شوخیگفتم، مگر برای خطبه جمعه مطالعه میکند!؟ اگر مطالعه میکند، چرا بیمحتواست!؟ پذیرفتم. امروز سوره فتح را برای داستان صلح حدیبیه- به عنوان یک مورد مشخص از حمیت و تعصب جاهلی- و نقطه مقابل آن را در قرآن مطالعه کردم. خطبهای در تعصب و لجاج و التقاط تفکر و خطبهای درباره فتح خرمشهر و شرارتهای جنگطلبانه اسرائیل و آمریکا ایراد کردم. ستاد [برگزاری] نمازجمعه [تهران] تعدادی چفیه آماده کرده بود و به شخصیتهای صفهای جلو میداد که به گردن بیندازند؛ شبیه به رهبری. من نپذیرفتم. گفتم، تقلیدی از اعراب است».
روزنامه آرمان ملی که مواضع احساسی نسبت به هاشمی دارد نیز به نقل از محسن هاشمی نوشته است:
به نظرم آقای هاشمی خیلی خوب در سال 92درخشید فقط با همان حرکت که قهر نکرد و با حمایت از آقای روحانی وارد معرکه انتخابات شد و انتخابات را برد، و روز بعد هم پای کار ایستاد. کار سوم یا چهارمی که ایشان انجام داد حمایت از امضای برجام بود در صورتی که یادم است همان موقع سال 93 و 94 حتی سیاسیونی مثل آقای ظریف و حتی خود آقای روحانی نگران امضای برجام بودند و میترسیدند که از سوی افراطیون مورد سوال و هجمه واقع شوند و دستشان میلرزید که امضا کنند ولی آیتا... هاشمی به میدان رفت و حمایت کرد تا آنها امضا گردد. لذا به نظر من ایشان در مقطعهای مختلف وظیفهای به عهده داشت و این وظیفه را به خوبی و بر اساس توان و امکاناتی که در اختیار داشت به سرانجام رساند.
در مورد ایجاد یک چهره بدون خطا از هاشمی از سوی رسانههای نزدیک بهآن مرحوم بیان چند نکته ضروری است:
1- روزنوشتهای آیتالله هاشمی رفسنجانی نیز مانند برخی خاطرهنگاری رجال سیاسی، خالی از یکجانبهگرایی، حب و بغضهای شخصی و جناحی نیست و نگارنده یا گوینده سعی میکند در پیروزیها خود را شخصیتی محوری جلوه دهد و نقش منفی خود را در شکستها و تلخکامیها مخفی کند. خاطرات هاشمی رفسنجانی نیز از خطاهای انسانی و شخصی مصون نیست.
2- محققان و پژوهشگران تاریخ معتقدند که مجموعه روزنوشتها و خاطرات هاشمی خالی از خطاهای محتوایی و ساختاری نیست؛ خطاهایی که ممکن است عمدی و یا سهوی باشد. در ادامه به صورت تیتروار با ذکر مصادیق و نمونههایی به بیان این خطاها خواهیم پرداخت. اما پیش از آن لازم است به منشایابی این خطاها بپردازیم.
3- فارغ از خطاهایی که احتمالاً یک رجل سیاسی ممکن است در تاریخنگاری مرتکب شود، هاشمی رفسنجانی به دلیل نگاه «خودمرکزپنداری» که داشت، برخی از وقایع و رویدادها را به گونهای بیان کرده است که نسبت به آنچه روی داده، فاصله دارد و یا اندازه بازنمایی متناسب با اندازه واقعی آن اتفاق نیست.
4- به عبارت دیگر دلیل برخی خطاهای غیرمعمول در خاطرات هاشمی را باید نگاه «خودمرکزپندار» وی دانست. در این نگاه، همه چیز از خود او شروع میشود و همه چیز به او ختم میشود. از این رو وقتی انقلاب و تاریخ را روایت میکند، خود را در مرکز و دیگران را در ارتباط با آن مرکز و در حاشیه تعریف میکند.
در خاطرات هاشمی، تمجیدها از وی برجسته و هر آن کس که در تقابل با وی و یا کارنامهاش قرار داشته باشد و یا حتی اندکی تفاوت نظر با او داشته باشد، محل نگرانی است. هاشمی اینگونه نشان میدهد که تا دقیقاً آخرین روز از دوره ریاستجمهوریاش هر کس با او دیدار میکرد، از عملکرد او و دولتش تعریف و تمجید میکرده است و همهچیز تقریباً عالی است. اما با رئیسجمهور شدن خاتمی، از همان روزهای ابتدایی دولت آقای خاتمی همه چیز به یکباره نگران کننده میشود و دیدارکنندگان از اقدامات دولت جدید ابراز نگرانی میکردند.
در خاطرات روز 10 فروردین 76 هاشمی آمده است: «[آقای یحیی آلاسحاق]، وزیر بازرگانی، برای تبریک عید و گزارش وضع خوب توزیع در ایام عید آمد. سپس آقای [علی] شمخانی، [فرمانده نیروی دریایی] آمد و درخواست کرد، در مراسمی که برای معرفی قدرت دریایی ایران در سایه سازندگی دوران مسئولیت من میگیرند، شرکت کنم و اصرار داشت دست من را ببوسد که برای حفظ شخصیت فرماندهان، مخالفت کردم. گفت در اهواز نذر کرده و عجیب که آقای آلاسحاق هم همین اصرار را داشت و گفت تاکنون دست کسی را نبوسیده است.»
اما در خاطرات روز 20 آبان که هاشمی دیگر رئیسجمهور نیست، آمده است: «جمعی از نمایندگان مجلس آمدند و گفتند با هم قرار گذاشتهاند که در مجلس به دور از روابط جناحی، از حق دفاع کنند. از اختلافات در حال اوج و از حذف نیروهای کاردان در دولت اظهار نگرانی کردند و از من خواستندکه برای حل مشکلات دخالت کنم.»