قرن چهاردهم هجری
ام کلثوم روغنی قزوینی، (مجتهد، محدث، متوفی سال 1320 ه) و دختر شیخ کریم روغنی از فضلا و مدرسین قزوین که علوم اسلامی را از علمای مدرسه صالحیه قزوین فرا گرفت.سپس در درس فقه و اصول شیخ محمد صالح برغانی و شهید ثالث، و پدرش حضور یافت.وی به همراه خانواده اش به کربلا و نجف مهاجرت کرد و در درس علمای بزرگ این شهر حاضر شد.با شیخ ابراهیم زنجانی ازدواج کرد و دارای چهار فرزند شد که همگی آنها از علما و فضلای عصر خود بودند.وی در سال 1320 ه در گذشت.
خدیجه برغانی قزوینی، (فقیه، محدث، متکلم، متوفی سال 1321 ه) خدیجه سلطان خانم دختر شیخ محمد صالح برغانی قزوینی، بانویی فقیه، محدث، بصیر به علم کلام، حافظ قرآن و عالم به تفسیر آن، زاهد و عابد بود.مقدمات و عربی و ادبیات را از علمای خانواده اش فرا گرفت و فقه و اصول و تفسیر و حدیث را در محضر پدر و عموی خود شهید ثالث آموخت و عرفان را نزد دیگر عموی خود، ملا علی برغانی و فلسفه را نزد آخوند ملا آقا حکمی فرا گرفت.در مدرسه صالحیه در قسمت بانوان کرسی درس داشت.از بانوان نیکوکار و کریم بود، یتیمان و بینوایان و نیازمندان به او رجوع می کردند و در مسایل فقهی و علمی فتوا می داد.او دارای تألیفاتی از جمله: مجموعه المسایل، رسائل فی الفقه، بعض الرسائل العرفانیه است.وی با میرزا مفید بن سید میرزا حسن قزوینی ازدواج کرد و پنج فرزند پسر به دنیا آورد که مشهورترین آنها سید میرزا مسعود قزوینی معروف به شیخ الاسلام است.وی حدود سال 1321 بدرود حیات گفت.
نرگس برغانی قزوینی، (محدث، فقی، متوفی سال 1322 ه) دختر شیخ محمد صالح برغانی قزوینی از بانوان باهوش و ذکاوت و ادراک، محدث، عالم، فقیه، آگاه به علم کلام، حافظ قرآن کریم، عابد و زاهد دنیا بوده است.در نحو، صرف، منطق، علوم عربی و ادبیات مهارت داشت.فقه و اصول و تفسیر را از پدرش شیخ محمد صالح و عمویش شهید ثالث و عرفان و سایر علوم را از عموی دیگرش شیخ ملا علی و فلسفه را نزد آخوند شیخ ملا آقا حکیم قزوینی و برادرش شیخ میرزا عبد الوهاب فرا گرفت.و به همسری پسر عمویش شیخ جعفر فرزند شهید ثالث که از بزرگان زمان خویش بود در آمد و خدیجه وسکینه که هر دو از زنان فقیه، عالم و فاضل زمان خویش شدند ثمره این ازدواج اند.نرگس با همسرش به کربلا مهاجرت کرد و در صدر وعظ و تدریس و ارشاد قرار گرفت.وی در سال 1322 در کربلا وفات کرد و در رواق شرقی مدفون گشت.
آغا بیگم طباطبایی، (فقیه، محدث، متوفی سال 1322 ه) مادر آیت الله بروجردی، از زنان فقیه، محدث، سخنور، عابد و زاهد.مقدمات علوم اسلامی و ادبیات عرب را از علمای آن زمان فرا گرفت سپس نزد مردان دانشمند خانواده اش فقه آموخت.زمانی که به سن رشد رسید به ازدواج سید علی طباطبایی بروجردی در آمد و از او پسری به نام سید حسین (آیت الله بروجردی، مرجع تقلید) به دنیا تقدیم شد.
خانواده آغا بیگم از خاندان های بزرگ علم و فضیلت در بروجرد بود.از میان آنها مردان و زنان بزرگی برخاستند.آن مرحومه به سال 1323 ه در بروجرد در گذشت و بر حسب وصیت، پیکرش را در وادی السلام نجف اشرف به خاک سپردند.
زهرا بیگم عاملی، (عالم، فاضل، متوفی قرن 14 ه) وی دختر دانشمند، محقق، فقیه و رجالی نامور آقای سید صدر الدین عاملی و همسر میرزا مهدی جویباره ای، از مشاهیر زنان فاضل در زمان خود بوده است.از جمله فرزندان این بانو، حاج آقا محمد، معروف به شیخ العراقین است.
زینب، (عالم، شاعر، متوفی 1333 ه) دختر علی بن حسین فواز عاملی، بانویی دانشمند شاعر و عالم در نحو و صرف و معانی و بیان و اوزان مختلف شعر و سبکهای آن و تاریخ و انشاء و قرائت و کتابت بود.وی صاحب کتاب در المنثور فی طبقات ربات الخدور است که در آن اسامی زنان مشهور جهان با اختلاف ملت ها و مذاهبشان جمع آوری شده است.وی آثار چاپ نشده ای نیز دارد.ولادت او در روستای تبنین، یکی از روستاهای صیدا و در سال 1276 ه وفاتش در سال 1333 ه در قاهره مصر اتفاق افتاد.
بی بی عالم خراسانی، (دانشمند، پارسا، متوفی سال 1335 ه) و دختر حاج میرزا طاهر خراسانی و از اهالی خراسان بود.مقدمات علوم اسلامی و فنون ادب را نزد پدرش، متولی مسجد گوهرشاد و دیگران فرا گرفت.سپس با شاعر معروف، سید میرزا حبیب الله شهیدی خراسانی ازدواج کرد .فقه و اصول و حدیث و عرفان را از محضر همسرش بهره مند شد.و به مطالعه و تحقیق در سیره انبیا، تاریخ و قصص عرب، اشعار جاهلیت، ادبیات و احوال اولیا و عرفا پرداخت.تبحر و تخصص ویژه ای در شرح حال اولیا و عرفا و تاریخ انبیا و دوران قبل از اسلام داشت.همسرش در مقدمه دیوان شعر خود، او را چنین وصف کرده است: «بی بی عالم مقدمات تحصیلی را علی الرسم در خانواده آموخته بود و بعدا در همسری و معاشرت آقا به مطالعه تواریخ انبیا و رسل و حکایت احوال اولیا و عرفا پرداخت.تهجد و نوافل و تعقیبات نمازها و تلاوت قرآن روزانه را ترک نمی کرد.وی در سال 1335 ه وفات نمود.
عفت الزمان امین، (محدث، عالم، حکیم، فیلسوف، متوفی سال 1397 ه) دختر حاج سید احمد امین، معروف به افتخار التجار، چندی پس از ازدواج، شوهرش در گذشت.بعد از آن بود که عفت الزمان مصمم به فراگیری علم شد.وی ابتدا دروس مقدماتی حوزوی را نزد آقا میرزا علی اصغر شریف، مدرس مدرسه بیدآباد گذراند و سپس نزد آیت الله صدر الدین هاطلی کوپالی درسهایی از حکمت را فرا گرفت.پس از آن مدتی در محضر آقا نور الدین اشنی قودجانی مشغول فراگرفتن حکمت و فلسفه شد و بعد از فوت وی، از درس مرحوم حاج شیخ مرتضی مظاهری بهره برد.از دیگر کسانی که این بانو از حضور آنان استفاده کرده است حاج شیخ مرتضی اردکانی و آیة الله آقا میر سید علی علامه فانی است.
خانم عفت الزمان امین در اواخر عمر به نجف اشرف و عتبات مشرف شد که هر بار چندین ماه به طول انجامید.گویا در همین سفرها بود که موفق به دریافت اجتهاد روایتی از آیت الله شاهرودی شده است وی دارای تألیفات چندی از جمله کتاب: «چهل حدیث امین» را نام برد.وی یکی از برجسته ترین شاگردان زن عموی خود، بانو مجتهده حاجیه نصرت امین بوده است.با توجه به این که قبل از انقلاب اسلامی رژیم حاکم بر جامعه ایران، سعی در کوبیدن فرهنگ غنی و محو ارزشهای اسلامی داشت، تلاشهای این بانو در جهت اشاعه فرهنگ معنوی اسلام و تعالیم قرآن کریم قابل ستایش است.از جمله این روشها به اداره دو مدرسه اسلامی، یکی به نام فاطمیه علیها السلام و دیگری به نام دبیرستان امین اشاره کرد.به رغم موانعی که اداره فرهنگ آن زمان برای این آموزشگاهها ایجاد می کرد، این بانو با زحمات طاقت فرسای خود، همچنان خط مشی خویش را که مبتنی بر اساس موازین شرعی و به خصوص حجاب اسلامی بود، حفظ می کرد .وفات ایشان در تاریخ 15 جمادی الاولی سال 1397 ه و مصادف با اوج گیری انقلاب اسلامی در اصفهان بود و مدفن وی نیز در تکیه امین واقع در تخت فولاد است.
ربابه الهی، (عالم، نویسنده، متوفی سال 1400 ه) فرزند عالم زاهد آیت الله آقا میرزا محمد رضا الهی است.خانم الهی بیشتر تحصیلات مقدماتی را در محضر پدر گذراند، ازدیگر اساتید وی مجتهده امین و حجة الاسلام شیخ مرتضی اردکانی بوده اند.بیشترین عامل پیشرفت این بانو تشویق و ترغیب پدر بود که خود از مدرسین حوزه علمیه اصفهان در زمینه فقه و اصول بوده است.از خانم الهی آثار و تألیفات متعددی باقی مانده است و بیشتر آنها جنبه اخلاقی و معنوی دارند و مشتمل بر توضیح آیات، روایات و حکایات اند.از جمله کتابهای ایشان که به طبع رسیده می توان از الجنة و الرضوان، توحید، چهل حدیث، کشکول الهی، لؤلؤ و مرجان و الدر و الیاقوت نام برد.وی همچنین دوبار قرآن کریم را با دست خط خود به رشته تحریر در آورد.بانو ربابه الهی در سال 1335 ه در شهر اصفهان و در یک خانواده مذهبی دیده به جهان گشود.ایشان از شدت علاقه ای که به امور دینی و کتب مذهبی داشت در دوران عمر ازدواج نکرد .ایشان در پایان عمر به علت ابتلا به بیماری سرطان در 23 رجب 1400 ه دار فانی را وداع گفت.
ثریا محسنی، (عالم، محدث، متوفی قرن 14 ه) بانویی عالم و فاضل و ساکن کربلا بود و قبل از سال 1342 در عتبات (کربلا یا نجف) از آیت الله العظمی سید شهاب الدین مرعشی نجفی اجازه روایت گرفت.
او در درس فقه و اصول و حدیث میرزا محمد هندی شرکت می کرد و به بانوان درس فقه و اصول و حدیث می داد.
قرن پانزدهم هجری
بتول عسکری، (مدرس، عالم، متوفی 1401 ه) وی در سال 1323 شمسی در شهر اصفهان و در یک خانواده متوسط و مذهبی به دنیا آمد.او از همان دوران کودکی در خانه با نماز و سایر فرایض دینی آشنا شد و تحت تعلیم و تربیت مادر بزرگش قرار گرفت.
در سن چهار سالگی جهت فراگیری قرآن کریم و بهره وری از آن راهی مکتبخانه شد و در اثر علاقه ای که به مسائل مذهبی و تعالیم قرآنی توسط مادر بزرگش در او ایجاد شده بود، در سن هفت سالگی قادر بود به خوبی قرآن کریم را تلاوت کند.او در همان سن هفت سالگی در دبستان دخترانه دانش، [دبستان شهید محسن بنی لوحی امروز]، ثبت نام کرد و برای تحصیل به هنرستان رفت و موفق به اخذ دیپلم گردید.به خاطر علاقه ای که به آموزگاری داشت پس از اخذ دیپلم ادبی وارد تربیت معلم می شود و در سال تحصیلی 45 1344 این امر برای او امکان پذیر شد و خانم بتول عسکری موفق به تحصیل در تربیت معلم اصفهان گردید.از همان ایام بود که مبارزه با رژیم پهلوی را آغاز کرد.وی با تمسک به معیارهای اخلاقی و ارزشی اسلام سعی در آگاه کردن سایر دانشجویان نیز نمود.پس از طی دوره تربیت معلم، دبیر مدرسه راهنمایی دخترانه خواجه عمید شد.و قریت شش سال در این مدرسه دبیر علوم دینی و زبان عربی بود و همچنین در دبیرستانهای امین، گلستانیان و پروین اعتصامی نیز به تربیت افراد در زمینه های علمی و عملی پرداخت.آشنایی او با خانم سیده نصرت امین (مجتهده) به درک و شناخت بیشتر وی به معارف اسلامی کمک شایانی کرد.از جمله فعالیتهای وی می توان به تشکیل جلسات اصول عقاید، تفسیر قرآن و آموزشهای مذهبی و تدریس صرف و نحو، نهج البلاغه، بررسی معانی قرآن، فلسفه و برخی موارد درسی دیگر اشاره کرد.این جلسات بیشتر در منزل ایشان و یا در مساجد تشکیل می شد.همچنین وی در تعطیلات تابستانی در دبیرستان احمدیه، واقع در بازارچه بیدآباد، اقدام به تشکیل کلاسهایی برای آموزش عقاید دینی می کرد.او در اصفهان و در شهرستانهایی چون نجف آباد، در مکتب فاطمیه، فعالیت آموزشی داشت.او در آستانه پیروزی انقلاب اسلامی (مهرماه 1357) به آبادان رفت و در آنجا به فعالیتهای خود ادامه داد.و در همین ایام ازدواج نمود و در تاریخ 22 اردیبهشت ماه 1361 شمسی (1401 ه) به همراه همسر و فرزندشان روح الله در حادثه تصادم از نیا رفتند.
سپیده باکوجی (کاشانی) خانم سرور باکوجی، معروف به سپیده کاشانی، از شاعران معاصر و از شاعران متعهد انقلاب اسلامی ایران است، پدر و مادر وی اولین و بزرگترین معلمان او بودند.مادر از همان ایام طفولیت به او قرآن آموخت و پدر او را با شعر و شرح حال شاعران بزرگ آشنا ساخت.وی در مدرسه آقا بزرگ درس خواند و همیشه به خاطر ذوق سرشاری که داشت از شاگردان ممتاز محسوب می شد.او به شعر و شاعری هم علاقه ای وافر نشان می داد، وی در تمام مقاطع عمر خود، از کودکی تا جوانی و بعد از آن برای دیگران نمونه بود.کمتر کسی حتی در دوران جوانی خنده ای بلند از او شنید و حجاب و آرامش روحی او همواره مثال زدنی بود.
میزان علاقه مندی بانو سپیده کاشانی به حضرت امام خمینی «قدس سره» تا آن اندازه بود که وقتی امام بزرگوار در بستر بیماری افتاد او نیز کارش به بیمارستان کشید.وی به جبهه های نبرد حق علیه باطل سر می زد.در غرب، جنوب، آبادان، محله ذوالفقاریه، کوت شیخ و هر کجا توفیق یارش بود در میان رزمندگان حاضر می شد و شعر دفاع و مقاومت می خواند و می سرود .
وی در اول مرداد 1315 شمسی در کاشان و در خانواده ای مذهبی چشم به جهان گشودو در شامگاه 21 بهمن ماه 1371 به علت بیماری وفات یافت.
بتول حسینی بهشتی، (عالم، متوفی سال 1415 ه) حجة الاسلام محمد صادق مدرس خاتون آبادی (م 1348 ه) و برادرش شهید مظلوم آیة الله دکتر سید محمد بهشتی بود.این بانو بدون تردید در بین زنان نمونه زمان فعلی و اقران و هم ردیفان خود از نظر خصوصیات ایمانی و سلوک اخلاقی و پای بندی به اصول و ارزشهای اسلامی و از نظر قدرت تأثیر گذاری تربیتی و خدمتگزاری به جامعه، بسیار موفق و الگو و کم نظیر بود.وی در سال 1342 ه در یک خانواده ای روحانی و اصیل در محله لنبان اصفهان متولد شد و در سال 1415 ه جهان را بدرود گفت.
ام علاء الحسون، (عالم، محدث) ایمان، دختر حاج جعفر حسون و همسر مهندس عبد الحسین حسون است که در بغداد به دنیا آمد و در خانه پدرش در آنجا بزرگ شد.پس از ازدواج با پسر عموی پدرش، به کوفه (محله کنده) رفت.
ام علاء در منزل همسرش به تحصیل علوم شرعی پرداخت و در جلسات بانوان که در آنجا منعقد می شد، شرکت می کرد و نزد عمویش شیخ زهیر الحسون تلمذ کرد.آیت الله مرعشی در سالهای آخر عمرش، در منزل شیخ حسون (عموی ام علاء) از وی امتحان گرفت و به او اجازه روایت داد .
ام علی الحسون، (عالم، محدث) زهرا، دختر حاج محمد علی حسون و خواهر شیخ زهیر حسون است که در نجف اشرف در خانواده ای مشهور به تدین و اصالت به دنیا آمد و در خانواده اش به نیکویی تربیت یافت.پس از وفات پدرش به خانه برادرش استاد حاج فاضل حسون رفت.
ورود به خانه برادر، برای ام علی زمینه مساعدی را فراهم کرد تا با بانوان مسلمان دیدار کند و به آنها اصول اعتقادات بیاموزد.ازدواج با پسر عمویش شیخ زهیر الحسون درهای علم را به روی او گشود.همسرش در آموزش وی اهتمام کامل داشت.ام علی نزد او، فقه، اصول، نحو، بلاغت، حدیث و درایه را فرا گرفت.آیت الله مرعشی پس از حضور در خانه او و امتحان گرفتن از وی، اجازه روایت به او داد.شهید بنت الهدی خواهر شهید صدر از شاگردان ام علی بود.
سیده امین، (مجتهد، محدث، فیلسوف، عارف، متوفی سال 1406 ه)، حاجیه خانم سیده نصرت بیگم امین (معروف به بانوی ایرانی) فرزند سید محمد علی، امین التجار اصفهانی و مادرش بانویی بسیار شریف، متعبد و خیر خواه بود.خداوند پس از سه فرزندپسر، این دختر را به آنان عطا فرمود.مادر، با روشن بینی در چهار سالگی فرزند را به مکتب فرستاد.به این ترتیب بانو امین تحصیل را آغاز کرد و ادامه داد تا این که در 15 سالگی با پسر عموی خود معین التجار که از بازرگانان سرشناس و معتبر ازدواج کرد و به خانه داری و تربیت فرزندان مشغول شد .اما این امر نیز نتوانست مانع ادامه تحصیل و عشق به مطالعه و تحقیق ایشان در معارف اسلامی شود.
بانو امین صاحب 8 فرزند شد که 7 تن از آنها در زمان حیات ایشان به مرگی زودرس در گذشتند و فقط یک فرزند برایشان باقی ماند.خود این واقعه را ابتلاء و آزمایش حق تعالی تعبیر می کرد.
این بانوی فاضله با پشتکار و تلاشی بی نظیر به تحصیل صرف، نحو، بلاغت، تفسیر، علم حدیث، فقه، فلسفه و عرفان پرداخت و با وجود مشکلات متعددی که در فضای حاکم بر آن ایام برای زنان در امر تحصیل وجود داشت، طلبگی و تحصیل خود را در سطوح عالیه نیز ادامه داد تا این که در چهل سالگی مرتبه و تسلط علمی ایشان مورد تأیید علما و مراجع تقلید قرار گرفت و به دریافت درجه اجتهاد و روایت نایل شد.
بانو امین از چهل سالگی تا پایان عمر به تألیف کتب، تدریس، پاسخگویی به پرسشهای دینی مردم و ارشاد دختران و زنان پرداخت.
مجتهده سیده نصرت بیگم امین در سال 1344 ه با سرمایه خود مکتبی به نام فاطمه علیها السلام و نیز دبیرستانی دخترانه تأسیس کرد به این ترتیب برای بسیاری از دخترانی که به واسطه جو حاکم بر آن ایام و با توجه به کشف حجاب و این که دبیران مرد در دبیرستانهای دخترانه تدریس می کردند، از نعمت تحصیل منع شده بودند، زمینه ادامه تحصیل را فراهم آورد.
ایشان همچنین در کانون تبلیغات دینی بانوان اصفهان به تدریس معارف و تفسیر قرآن و پاسخگویی به سؤالات پرداخت و تا پایان عمر پر برکت خود به تعلیم و کوشش در جهت رشد علمی و معنوی دختران و زنان اهتمام ورزید.
بانو امین درباره زندگی خود می گوید: خانم معلم «پیرزنی است با چوب بلند تنبیه، و فضای مکتب، همان فضای رعب آور مکتب خانه های قدیم.» او در این محیط تحصیل را آغاز می کند و از خاطرات آن روزها چنین نقل می کند: «در 7 6 سالگی که به مکتب می رفتم، معلم همیشه به مادرم می گفت: «دخترتان گوشت نپز است که نمی پزد.تدریس به او بی فایده است و در نهایت چیزی نخواهد شد.بیهوده او را به مدرسه نیاورید!»
به این صورت بانو امین تحصیل را آغاز می کند تا حدود یازده سالگی که به تحصیل زبان عربی می پردازد.ایشان از خاطرات زمان کودکی اش می گوید: «درست به خاطر دارم در اوقاتی که با بچه های هم سن و سال خود بودم، مثل آنها تفریح و گردش نمی کردم، بلکه بیشتر مشتاق بودم تنها باشم تا بتوانم فکر کنم، زیرا گمشده ای در وجود خود احساس می کردم حتی اگر در مجالس عمومی می رفتم، باز در حال تفکر بودم، و در مقام این که پا از جاده شریعت بیرون نگذارم.» هنگامی که بیست ساله می شود به سبب شوقی که با کسب دانش داشته است به تحصیل فقه و اصول و تفسیر و علم حدیث می پردازد.خود ایشان در این مقوله می گوید: «همواره لطف پروردگار بدرقه راه من بود و حین تحصیل گاهی حالات خوش و نورانی نصیبم می شد.»
وی در همین ایام به حکمت و فلسفه روی آورد و دیری نمی گذرد که ذوق عرفانی در او پدیده آمده و به طی مراحل و منازل سیر الی الله می پردازد.
اما روح تشنه او نیز در جست و جوی محبوبی است که سالها سراغ از او می جست و خود می گفت : «هیچ بدبختی بالاتر از این نیست که آدمی از محبوبش دور باشد.» بانو امین برای مصونیت از تعرض آلودگی جو بی حیایی و بی حجابی دوران پهلوی، همه این دروس را در خانه تعلیم گرفت.آن بانوی عارف به نفحات رحمانی، در راه کسب علم با جدیت استقامت ورزید.او خود نقل می کند که وقتی به مطالعه مشغول می شد، بارها نزدیکان و خویشاوندان او را ملامت می کردند که آنچه می کنی جز بطالت و کسالت نیست و او تمامی اینها را برای رضای دوست تحمل می کرد و با وجود فضای حاکم بر جامعه و ملامتهای اطرافیان، مؤمنانه به راه خود ادامه می داد و چنین بود که درهای حکمت به رویش گشوده شد.
در مورد آموختن علوم و کسب معارف، این بانوی فاضله چنین اظهار می دارد: «در نوشته هایم کمتر از امور خارجی کمک گرفته ام.نمی گویم که از غیب خبر دارم.اما اغلب معنویات و معارف را از استاد فرا نگرفته ام و غالب نوشته هایم با ارشاد و کمک «او» بوده است» .
جدیت این حکیم الهی در امر تحصیل به حدی بود که می گفت: «هیچ چیز نمی تواند کلاس درس را تعطیل کند، حتی مرگ فرزند» .یکی از اساتید بانو امین، مرحوم آیت الله حاج میر سید علی نجف آبادی نقل کرده است: «روزی شنیدم فرزند ایشان فوت شده است.فکر کردم خانم دیگر درس را تعطیل خواهد کرد، ولی بر عکس دو روز بعد کسی را به سراغم فرستاد که برای تدریس به منزل ایشان بروم و من از این علاقه ایشان به تدریس وتحصیل، سخت تعجب کردم» .
به این ترتیب او بیشتر علوم را در خانه و نزد علامه فقیه آیت الله سید محمد علی نجف آبادی و شیخ مرتضی مظاهری فرا گرفت، تا این که تحصیل و تحقیق ایشان به حدی می رسد که بعضی از علما و مراجع تقلید از جمله مرحوم آیت الله العظمی محمد کاظم شیرازی، آیت الله العظمی عبد الکریم حائری و آیت الله ابراهیم حسینی شیرازی اصطهباناتی، پس از امتحان و طرح پرسشهای بسیار و دریافت جوابیه های مکفی و مطمئن، به ایشان اجازه اجتهاد و استنباط احکام شرع می دهند.خانم امین هم چنین از آیت الله محمد نجفی اصفهانی، حجت الاسلام و المسلمین مظاهری نجفی اصفهانی اجازه روایت دارد و به آیت العظمی مرعش نجفی و حجة الاسلام والمسلمین زهیر الحسون نیز اجازه روایت داده است.
آیت الله آقا سید محمد علی نجف آبادی از اساتید برجسته بانو امین که ایشان فقه و اصول و حکمت را نزدشان خوانده بود، گفته اند: «حکمت را دائی ام به من درس داد و یکی نیست که من به او درس بدهم من می خواهم به این خانم درس بدهم که از من یادگاری باقی مانده باشد» .
زمانی که بانو امین کتاب خود را به نام «اربعین هاشمیه» نوشت و این کتاب به حوزه علمیه نجف رسید و علما از آن استقبال کردند، آیت الله آقا سید محمد علی نجف آبادی در تکمیل تشویق های علما گفت: «بانو امین هر چه در این کتاب نوشته اند، از تراوشات فکری خودشان بوده است و ربطی به تعلیمات من ندارد.» بعد از نگارش همین کتاب بود که علما درصدد برآمدند تا از ایشان امتحان اجتهاد بگیرند و برای اولین بار خانم امین در مقام تنها بانوی مجتهده عصر خود قرار گرفت.علمای معاصر از جمله آیت الله العظمی مرعشی نجفی، استاد محمد تقی جعفری و اساتید حوزه و دانشگاه نیز با ایشان ملاقات و گفت و شنودهایی داشته اند.
بانوی عالمه امین، عاشق تحصیل بود و تحصیل بخشی از برنامه روزانه ایشان بود که به عنوان وظیفه به آن می نگریست.و در زمانه ای که هنوز در بسیاری محافل و مجالس بحث بر سر این بود که آیا اصولا زن، انسانی در رتبه مرد است و آیا جامه کمال تنها برازنده قامت مرد است یا زن را نیز نصیبی از کمال هست، مرتبت و موفقیت علمی و عرفانی ایشان بدان جا رسید که اکابر و اعاظمی از علما و عرفا، حضور در محضر ایشان را مایه فیض می دانستند.این بانوی عالمه ربانی سالهای متمادی در راه تحصیل علم و مقامات معنوی زحمت ها کشید و عملا به جهان ثابت کرد که زن حتی در محیط اجتماعی نامساعد و باوجود موانع و مشکلات، با رعایت کمال تقوا می تواند به تحصیل علم ادامه دهد و مقام شامخی را هم احراز کند و راه را برای دیگران هموار کند.
کتابهای این بانوی فاضله معرف روح لطیف و متعالی ایشان است و می توان گفت بهترین راه شناخت و معرفی ایشان، آثار قلمی این بانوی فاضله است.بنابر تصدیق یکی از بستگان نزدیک ایشان: «این بانو وقتی قلم به دست می گرفت و مشغول نوشتن می شدند، اصلا خط خوردگی در آن دیده نمی شد» .و این خود روشنگر امدادهای غیبی و افاضات رحمانی است.روی همواره تأکید داشت ناشناخته بماند و به همین دلیل کتابها را با نام «بانوی ایرانی» یا «بانوی اصفهانی» به چاپ می رساند.
کتابهایی که ایشان مکتوب داشته و به چاپ رسانده عبارتند از:
1 اربعین الهاشمیه (عربی)
اولین تألیف گرانمایه ایشان و مشتمل است بر چهل حدیث در توحید و صفات حق تعالی و اخلاق و احکام شرع و متضمن بیانات فلسفی.عرفانی و اصولی و فقهی این کتاب به زبان عربی است و توسط شاگرد ایشان حاجیه خانم همایونی به زبان فارسی ترجمه شده است.محتوای این کتاب به قدری دقیق و با اهمیت است که علمای نجف و بعضی مراجع تقلید را بر آن می دارد تا سؤالات و امتحانات متعددی پیرامون فقه، اصول و دیگر مبانی از مؤلف آن به عمل آورند که از عهده تمامی این آزمایشهای صعب به خوبی برآمده و به درجه اجتهاد نایل آید.
2 جامع الشتات (عربی)
این کتاب مشتمل است بر پرسشهای متعددی است که اساتیدی همچون محمد علی قاضی طباطبائی، شیخ محمد طه هنداوی نجفی زاده، سید حسن حسینی و...از ایشان پرسیده اند و پاسخهای مبسوطی که این عالمه برای آنان تحریر کرده است.این پرسشها و پاسخها توسط شیخ مرتضی مظاهری نجفی جمع آوری و تنظیم شده است.
3 معاد یا آخرین سیر بشر
این کتاب متذکر می شود که برای انسان غیر از نشئه دنیوی نشئه دیگری در پیش است که ناچار و باید در سیر تکاملی از تمام آن نشآت و عوامل عبور کند و سرانجام به عالمی برسد که فوق آن عالمی نیست و آن را معاد و قیامت گویند.مطالب مندرج در کتاب در 9 مقاله است.
4 النفحات الرحمانیه فی الواردات القلبیه (عربی)
این کتاب در واقع واردات قلبی و خاطراتی است که مؤلف در سلوک الی الله به واسطه فیض حق در می یابد.
5 اخلاق
این کتاب اقتباسی است از طهارة الاخلاق ابن مسکویه که قسمتی از آن ترجمه شده است و افکاری که خانم امین در این باره داشته اند نیز در حاشیه آن اضافه شده است.کتاب دارای جنبه علمی، عملی و اخلاقی است و مشتمل بر نکات و دقایق و لطایف می باشد.که البته کلمه به کلمه ترجمه نشده است.بلکه بدون عبارت پردازی، اقتباس از متن شده است.
6 تفسیر مخزن العرفان (فارسی)
تفسیر جامعی از قرآن کریم است که در 15 جلد به چاپ رسیده است.در حین نگارش این اثر عظیم، خانم سیده امین، پس از تفسیر 2 جزء اول، از بیم آن که برای خاتمه کارش عمر وفا نکند، به تفسیر جزء سی ام دست می یازد و به ترتیب آن را ادامه داده تا سرانجام در اواخر عمر، این مجموعه به پایان می رسد.به این ترتیب اراده خداوند متعال بر این قرار گرفت که این مجتهده فرزانه، تنها بانوی مفسر جهان اسلام باشد که کلام الله مجید را از ابتدا تا انتها تفسیر نموده است.
7 روش خوشبختی و توصیه به خواهران ایمانی
در این کتاب سعی شده است معنای سعادت و خوشبختی و راه نیل به آن با زبانی ساده و همراه با اندرزهای نیکو به خواهران ایمانی ابلاغ شود.به این منظور پس از ارائه توضیح پیرامون دو رکن خوشبختی، یعنی: آسایش بدن و صحت مزاج و دیگری آسایش فکر و استراحت خیال و آرامش روح که در نتیجه رعایت دو اصل اساسی عقاید صحیح و ایمان به مبدأ و معاد و اخلاق نیکو حاصل می شود، به ارکان دین و ایمان می پردازد.در پایان کتاب نیز مباحث آموزنده ای پیرامون معنای توسل به ائمه و شفاعت، مبارزه با خرافات و وسواس، توصیه به خواهران ایمانی، امتیازات، خصوصیات و شرافت زن، تهذیب اخلاق و اصول اخلاق نیک مطرح شده است.
8 مخزن اللالی در مناقب مولی الموالی علی علیه السلام
این کتاب در یک مقدمه، پنج باب و یک خاتمه به ذکر فضائل و مناقب مولای متقیان و امیر مؤمنان علی علیه السلام می پردازد.
9 سیر و سلوک در روش اولیاء و طریق سیر سعداء
محتوای این کتاب در کشف و شهود و سیر الی الله است.در بخشی از این کتاب در بحث «فنا و بقا» ایشان چنین آورده اند: «...تا از خود فانی نگردی، به او باقی نباشی و تا هر چه داری از دست ندهی، به حریم قدس پی نبری.و تا به قدم امیدواری سیر راه دور و درازننمایی، در منزل امن و امان نیاسایی و تا زحمت ریاضت و طاعت نکشی، هرگز به راحتی نرسی.و تا تلخی فراق نچشی، به شیرینی وصال خرسند نگردی.تا آتش غضب خود را فرو ننشانی، به رحمت الهی نپیوندی، تا به ناگواری صبر در سختی ها نسازی، به شیرینی نعیم همیشگی متلذذ نشوی، تا ترک لذات خیالی طبیعی نکنی، محبوب حق تعالی نگردی.اگر طوق بندگی به گردن اندازی سلطان السلاطین گردی و اگر در دنیا زهد ورزی و عازم سفر به سوی حق شوی، در منزلگاه قرب ساکن شوی.اگر به پیشگاه خداوندی اش رسی، تمام ممکنات تو را بندگی نمایند.اگر دائم الحضور شوی، کار خدایی کنی...»
از آن جا که بانو مجتهده امین ارزش علم و تعلم را می شناخت و با توجه به وضعیت زمانه نیز به خوبی می دانست که مجال و زمینه تعلم برای دختران تا چه حد محدود است، به عنوان یک معلم متعهد در قبال جامعه زنان احساس مسؤلیت می کرد و از هرگونه که می توانست در راه تعلیم و تربیت آنان می کوشید.وی از دیدن وضعی که جامعه در آن زمان داشت، زجر می برد و می گفت: اگر افراد قدر خود را می دانستند و اگر می دانستند چه نقشی در نظام عالم دارند و خدا چه رحمتی به آنها کرده است، در جامعه این قدر ذلت نمی پذیرفتند و طوق خواری را بر گردن خود نمی کشیدند.
با توجه به این احساس مسؤولیت اجتماعی و دینی بود که بانو امین در سال 1344 حوزه ای به نام مکتب فاطمه علیها السلام برای بانوان تأسیس کرد.و با 600 تا 1000 شاگرد شروع به کار کرد.تأسیس این مکتب به صورت یک حرکت علمی و فرهنگی در میان جامعه زنان درآمد که در آن بانوان علاقه مند به کسب علم و فضیلت، به تحصیل و تدریس علوم اسلامی در رشته های فقه، اصول، حکمت، عرفان فلسفه و اخلاق پرداختند و این حرکت هنوز ادامه دارد.دستاوردهای پر ارزش و معنوی این مکتب در تعلیم و تعلم بانوان قابل توجه است.بطوری که بسیاری از بانوان اصفهان که تحصیلات مذهبی دارند، از شاگردان حاجیه خانم امین بوده و یا از جلسات تفسیر قرآن و مباحث مذهبی ایشان که به صورت هفتگی برگزار می شد بهره مند شده اند.
از دیگر خدمات فرهنگی بانو امین تأسیس دبیرستان دخترانه بود.در آن زمان به سبب این که دبیران بسیاری از دبیرستانهای دخترانه مرد بودند، خانواده های مذهبی به ندرت اجازه می دادند دخترانشان به دبیرستان بروند و در نتیجه ایشان با تأسیس دبیرستان دخترانه راه را برای تحصیل بسیاری از دختران باز ساختند.این بانوی خیر و نیکوکار پس از پیروزی انقلاب اسلامی این دبیرستان را به آموزش و پرورش هدیه کردند و در سال 1406 ه بدرود حیات گفت.