اجازه بدهید ابتدا از پیشینه زندگی و سوابق فعالیتهای فکری و تحصیلیتان بپرسیم:
جمعه علی خان: من در سال 1937 م، در ناحیه تلس - زادگاه چنگیز آیتماتف - که برای قرقیزها جای مشهوری است متولد شدم. سال تولد من مصادف است با تشدید خشونتهای استالینی، فشار اختناق در این سالها، (یعنی سالهای 37- 1936) چنان بالا گرفته بود که حقیقتا زندگی برای مردم شوروی، بخصوص اهالی جمهوریهای مسلمان نشین بسیار دشوار شده بود.
پنج ماهه بودم که پدرم را به جرم اینکه زبان عربی می دانست و در حوزه علوم اسلامی تحصیل کرده بود دستگیر و به ده سال زندان محکوم کردند، و بدین ترتیب تربیتم به عهده مادر و مادر بزرگم گذاشته شد.
بدون شک این حادثه برای شما یک تراژدی بود!
تحصیلات مقدماتی من در چنین شرایطی به پایان رسید، بعد از اتمام تحصیلات متوسطه، وارد دانشگاه شدم. ابتدا در رشته ادبیات از دانشگاه ملی جمهوری قرقیزستان فارغ التحصیل شدم و بعد از آن در رشته درسی ژورکر (معلمی گروه عمومی موسیقی) در دانشگاه عالی موسیقی تاشکند (کنسروتاریا) به تحصیل ادامه دادم.
بعد از پایان تحصیلات در چه زمینه ای به فعالیت پرداختید؟
ابتدا از یک سنت خانوادگی پیروی نموده، کارم را با تعلیم بچه ها آغاز کردم.
و در این راه، هر آنچه را که از موسیقی نزد گذشتگان آموخته بودم به آنان آموختم. حدود هجده سال عمرم صرف تعلیم و آموزش شده است و شاگردان زیادی تربیت کرده ام. در همین دوره، چند سال در مدرسه مخصوص شبانه روزی به تدریس اشتغال داشتم و از میان شاگردانم هشت تن صاحب عنوان افتخاری هنرمند شایسته و یا هنرمند مردمی شدند. ده سال رهبر گروه کر دانشگاه ملی بودم، که طی آن این گروه دو بار به مقام دومی مسابقات سراسری اتحاد شوروی رسید. بار اول این مسابقات در مسکو و دومین بار در شهر تالین برگزار شده بود. تاکنون دو کتاب تالیف کرده ام، اولی آلبومی است شامل مجموعه آثار آهنگسازان قرقیزستان و دومی کتابی است نظری درباره اجراهای کر موسیقیدانان قرقیزستانی. در کتاب اخیر، موسیقی کر را از جنبه های گوناگون تحلیل کرده ام. هم چنین دهها مقاله، سخنرانی، کنفرانس در موضوع فرهنگ ملی و راههای رشد آن در آینده، و درباره اصول آموزشی هنر، آموزش موسیقی به کودکان در مهد کودک، و آموزش موسیقی به جوانان، حاصل فعالیتهای من در زمینه فرهنگ و هنر بوده است. بعد از این دوره فعالیتهای من در این خصوص پایان یافت و جذب امور اجرایی شدم. ابتدا مرا به ریاست کانون موسیقیدانان انتخاب کردند، مدتی بعد مسئولیت بخش فرهنگی - اجتماعی در هیات دولت به عهده من گذاشته شد. و هم اکنون نیز چهار سال است که معاون وزیر فرهنگ هستم. از نظر خانوادگی نیز، بسیار راضی و خرسندم. همسرم استاد اقتصاد در دانشگاه تربیت معلم است. واحدی که او تدریس می کند قبلا اقتصادی سیاسی نام داشت که اخیرا به مبانی علوم اقتصادی تغییر یافته است. دو فرزند دارم. پسر بزرگ من نوازنده پیانوست. و در کنسرواتوری یعنی همان دانشگاه عالی موسیقی در مسکو درس خوانده است و الان در دانشگاه موسیقی استانبول تدریس می کند.
شما اکنون به مناسبت شرکت در مراسم پنجمین سالگرد ارتحال حضرت امام خمینی به ایران سفر کردید. تاکنون چه اطلاعاتی درباره شخصیت حضرت امام داشتید، در ایران چه اطلاعات تازه ای دستگیرتان شده است و درباره انقلاب اسلامی و آرمانهای بزرگ امام راحل چگونه می اندیشید.
شناخت اولیه ما بسیار ناچیز بود، زیرا در زمان اتحاد جمهوریها حکومت مرکزی بیشتر در جهت تحمیق آگاهی مردم فعالیت می کرد. ما همین اندازه می دانستیم که امام خمینی شخصیتی سازش ناپذیر است که سالها در تبعید زندگی کرده و به چیزی جز پیروزی انقلاب اسلامی و تاسیس حکومت اسلامی رضایت نمی دهد. با توجه به اخبار در دسترس شناخت اولیه ما همین اندازه بود.
سفر شما به ایران چه تاثیری در تکمیل این شناخت اولیه شما داشته است.
یک مثل قدیمی هست که می گوید یک بار دیدن بهتر از هزار بار شنیدن است. ما هرگز نمی توانستیم عمق واقعیتهای موجود در کشور ایران و ابعاد گسترده انقلاب اسلامی را از راه مطالعه کتابها و خواندن یا شنیدن اخبار مطبوعات و رسانه ها و حتی با دیدن تصاویر تلویزیونی دریابیم. انقلاب اسلامی ایران پدیده ای تک با شاخصهای ویژه یک انقلاب الهی است.
ما از مشهد تا اینجا را با اتوبوس آمدیم، این سفری دشوار اما خاطره انگیز بود. به نیشابور رفتیم. با مردم از نزدیک دیدار کردیم. مردم روحیه سازندگی بالایی داشتند. در روستاها و نهرهای کنار جاده خانه سازی رواج چشمگیری داشت. همه به فکر آبادانی هستند. ایرانیان مردمانی صمیمی و مهربان اند. اشتیاق زیادی در نگاهشان موج می زد. معلوم است که از زندگی خود راضی اند. ساختن خانه، عمران و آبادانی نشانه امیدواری به فرداست. همه می خواهند شرایط زندگی بهتری داشته باشند. در تهران نیز همین طور است.
تقریبا چهل یا پنجاه درصد زیبایی بنای شهری به نظر می رسد که جدید است. عمران ادامه دارد. ساختمانهای در حال احداث زیاد به چشم می خورد. به نظر من این از نتایج انقلاب اسلامی است. و نشان می دهد که ملت و دولت ایران راه درستی انتخاب کرده اند. بهبود وضع زندگی مردم خیلی مهم است و این درخور منافع ملت شماست.
در نظر حضرت امام خمینی، چه در مراحل تکوین و گسترش انقلاب اسلامی و چه بعدها در ایام تاسیس و استقرار جمهوری اسلامی، همواره این بود که ایران می تواند و باید در شرایط فعلی الگوی شایسته ای در سطح جهان اسلام و در میان ملل آزاده جهان باشد. شما که از نزدیک با وضعیت کشور ما آشنایی یافته اید، موقعیت فعلی کشور ما را چگونه می بینید.
در ایران همه اقشار جامعه از افکار امام خمینی پیروی می کنند. به طوری که می توان گفت این امر در میان رهبران سایر کشورها سابقه ندارد.
همین پشتیبانی مردمی از اهداف و آرمانهای امام است که چنین موفقیتهای خیره کننده ای را نصیب ایرانیان کرده است. برای یک رهبر، خصوصا رهبری دینی و معنوی این امر بسیار حایز اهمیت است. و همین پشتیبانی او را به هدف رساند، چون نظرات او به سود مردم بود و برای مردم نتیجه عملی داشت.
به ما قبلا گفته بودند که امام رهبری بنیادگرا و معتقد به شدیدترین قوانین است. اما، دیدار من از ایران درست عکس این پندار را ثابت می کند. در ایران مسئولین مملکتی و کلیه کارگزاران حکومتی با مردم رفتاری مهربان و انعطاف پذیز دارند. بدون شک وزارت ارشاد اسلامی تنها به عنوان یکی از نمونه های موجود برای سخنان من شاهد خوبی است. مسئولین این وزارتخانه در برابر بسیاری از مواردی که حتی در کشورهای غیر اسلامی هم محدودیت زیادی برای انتشار آن ممکن است قایل بشوند نرمش نشان می دهد. موازین پذیرفته شده دمکراتیک همه در ایران محترم است. در سایر موارد نظیر اقتصاد، سیاست و . .. هم وضع از همین قرار است و این به نظر من نشانگر آن است که دستاوردهای انقلاب ایران بسیار ارزشمند است.
شما برای چندمین بار است که به ایران می آیید؟
اولین بار.
کلا این گردهماییها را که در آن افراد مختلفی با ملیتهای گوناگون حضور دارند چگونه می بینید؟
خیلی آموزنده است. امام خمینی آخرین پدیده بزرگ قرن ماست. یعنی درست در حالی که امریکا و شوروی جهان را به دو قطب بزرگ تقسیم کرده بودند و خطر هیچ قدرتی را تصور نمی کردند، امام خمینی ظهور کرد و این حرکتی بسیار جسورانه است. و شگفتی در اینجاست که وی نزد هر ملتی محترم است. و این از تیز هوشی و نبوغ اوست که توانست چنین تاثیری در جهان معاصر باقی بگذارد.
هم اکنون دیدگاه شما درباره شخصیت امام چیست؟
امام خمینی رهبری مقتدر و دوراندیش، انسانی والا و منزه، برخوردار از باطنی شفاف و زلال و طبعی غنی و سرشار بوده است. به نظر من رهبری او، و رهنمودهای او چه در خصوص مسائل ملل اسلامی و چه درباره معضلات جهانی، هدیه ای الهی بوده است. وی به باطن انسانها نظر دارد و انسان را به زبانی ساده به آن سرچشمه های ازلی، و ارتباط با مبدا وجود دعوت می کند. و این هدف غایی زندگی است. معنی زندگی و نهایت تمدن رسیدن به همین منظور است. وی به این نکته توجه خاصی دارد و همه انسانها را با همین ملاک، یعنی انسان بودن ارزیابی می کند. و این در هر شرایطی ارزشمند است. فکر می کنم رمز تمامی پیروزیها و دستاوردهای انقلاب اسلامی نیز در همین است. این یک واقعیت است که هر رهبری که در کوران مبارزات قرار می گیرد، در گردابی از مشکلات غوطه می زند. اما او مسیر درستی را مشخص کرد و این دیگر با آیندگان است که راه او را تا حصول نتایجی پیگیری کنند. و ما می بینیم که مردم نیز به راه او می روند و از آرمانهای او پشتیبانی می کنند، و این برای آینده ایران خیلی مهم است.
آیا از آثار حضرت امام تاکنون چیزی خوانده اید.
متاسفانه هیچ یک از آثار یا پیامهای مهم امام به زبان قرقیزی ترجمه نشده اند، یکی از برنامه های من این است که بعضی از آثار مهم امام را با خود به آنجا ببرم تا ترجمه کنند، بدون شک این آثار برای ما بسیار مفید خواهد بود.
نامه حضرت امام به گورباچف را به بعضی از آقایان دادیم و وصیت نامه را نیز خواهیم داد.
بله، من از طریق آقای قریب قولف اطلاع یافته ام که راجع به نامه امام به گورباچف هماهنگیهایی صورت گرفته است. اما در اینجا به من گفته شده که امام شاعر نیز بوده اند و اشعار ایشان چاپ شده است. متاسفانه تاکنون هیچ یک از اشعار ایشان را نخوانده ام.