اسلام در مقابل جاهلیتی که به زن ظلم می کرد، ایستادگی کرد; هم در میدان معنویت و فکر و ارزشهای انسانی، هم در میدان حضور سیاسی، هم از همه بالاتردر عرصه خانواده زن و مرد ناگزیر اجتماع کوچکی به نام خانواده دارند، که اگر در جامعه ای ارزشگذاری درست صورت نگیرد، اولین نقطه ای که به زن ستم می شود، داخل خانواده است.در هر سه عرصه، اسلام ارزشگذاری کرده است.
در زمینه مسائل معنوی، زنان جزو پیشگامان حرکت معنوی انسان به سوی پیشرفتها هستند.در قرآن وقتی می خواهد برای انسانهای مومن مثال بزند،می فرماید:«و ضرب الله مثلا للذین امنوا امراة فرعون » از یک زن مثال می زند.آن جایی که بحث ایمان و اسلام و صبر و صدق و مجاهدت در راه به دست آوردن ارزشهای انسانی و اسلامی و معنوی است، می فرماید «ان المسلمین والمسلمات و المومنین و المومنات و القانتین و القانتات و الصادقین والصادقات و الصابرین و الصابرات ».در این آیه ده عنوان برای ارزشهای معنوی ذکر می شود، اسلام، ایمان ، قنوت، صدق، صبر، خشوع و دیگر چیزها.زن ومرد در این میدان دوش به دوش حرکت می کنند و پیش می روند، هر دو را ذکرمی کند.این بت مردگرایی که در جاهلیتها همیشه به وسیله مردان و حتی به وسیله زنان پرستیده می شد، اسلام در این آیات این بت را می شکند.در میدان مسائل سیاسی و اجتماعی، بیعت زن را یک امر لازم و یک مساله زنده معرفی می کند.
شما ملاحظه کنید که در دنیای غرب و همین کشورهای اروپایی که این همه مدعی دفاع از حقوق زنان هستند که تقریبا همه اش هم دروغ است تا دهه های اول این قرنی که تمام شد، زنان نه فقط حق رای نداشتند، نه فقط حق گفتن و انتخاب کردن نداشتند، حق مالکیت هم نداشتند، یعنی زن مالک اموال موروثی خودش هم نبود، اموال او در اختیار شوهر بود! در اسلام بیعت زن ، مالکیت زن ، حضورزن در این عرصه های اساسی سیاسی و اجتماعی تثبیت شده است:«اذا جائک المومنات یبایعنک علی ان لا یشرکن بالله » زنها می آمدند با پیغمبر بیعت می کردند پیغمبر اسلام نفرمود که مردها بیایند بیعت کنند، به تبع آنها، هرچه که آنها رای دادند، هر چه که آنها پذیرفتند، زنها هم مجبور باشند قبول کنند، نه، گفتند زنها هم بیعت می کنند، آنها هم در قبول این حکومت، درقبول این نظم اجتماعی و سیاسی شرکت می کنند. غربیها هزار و سیصد سال در این زمینه از اسلام عقب هستند و این ادعاها را می کنند! در زمینه مالکیت هم همین جور، و زمینه های دیگری که مربوط به مسائل اجتماعی و سیاسی است.
خود الگوی فاطمه زهرا(سلام الله علیها) که چه در دوران کودکی، چه بعد ازهجرت پیغمبر به مدینه در داخل مدینه، در همه قضایای عمومی آن روز پدرش که مرکز همه حوادث سیاسی اجتماعی بود، حضور داشت، نشاندهنده نقش زن درنظام اسلامی است.البته فاطمه زهرا(سلام الله علیها) قله این مسائل است زنان برجسته دیگری هم در صدر اسلام بودند، با معرفت، با خرد، با علم،حاضر در میدانها حتی حاضر در میدانهای جنگ، حتی تعدادی که نیروی بدنی داشتند، حاضر در میدان دلاوری در جنگ، شمشیرزنی و سربازی البته این رااسلام برای بانوان واجب نکرده و از دوش آنها برداشته است، چون با طبیعت جسمی و نیز با عواطف آنها سازگار نیست.
در داخل خانواده هم، از نظر اسلام مرد موظف است که زن را مانند گلی مراقبت کند، می فرماید:«المراة ریحانة »; زن گل است.این مربوط به میدانهای سیاسی و اجتماعی و تحصیل علم و مبارزات گوناگون اجتماعی و سیاسی نیست:این مربوطبه داخل خانواده است.«المراة ریحانه ولیست بقهرمانة » این چشم خطابینی که گمان می کرد زن در داخل خانه موظف به انجام خدمات است، این دید راپیغمبر با این بیان تخطئه کرده است زن مانند گلی است که باید او رامراقبت کرد.با این چشم باید به این موجود دارای لطافتهای روحی و جسمی نگاه کرد; این نظر اسلام است.هم خصوصیت زنانگی زن که همه احساسات وخواستهای او بر اساس این خصوصیت زنانگی است، حفظ شده است، بر او تحمیل نشده است، از او خواسته نشده است، که در حالی که زن است مثل مرد فکر کند،مثل مرد کار کند، مثل مرد بخواهد یعنی خصوصیت زن بودن که یک خصوصیت طبیعی و فطری و محور همه احساسات و تلاشهای زنانه است در دید اسلامی حفظ شده هم در عین حال، میدان علم، میدان معنویت، میدان تقوا، میدان سیاسی، بر روی او باز شده است و او، هم به کسب علم تشویق شده است، هم به حضور درمیدانهای گوناگون اجتماعی و سیاسی.آن وقت در داخل خانواده هم به مردگفته اند که حق تکلیف، تحمیل، زیاده روی، اعمال قدرتهای جاهلانه و غیرقانونی ندارد.این، آن نگاه اسلامی است.
با همین نگاه بود که وقتی نهضت اسلامی به مرحله انقلاب اسلامی رسید، زنان با همان برداشت طبیعی که از اسلام در جامعه زنانه بود، جلو افتادند; که امام فرمودند، درست هم فرمودند:اگر زنان در این نهضت همکاری نمی کردند،انقلاب هم پیروز نمی شد.یقینا اگر زنها در داخل خیابانها و راهپیمایهای عظیم حضور پیدا نمی کردند آن حضور عظیم و باشکوه زنان در دوران انقلاب انقلاب پیروز نمی شد.در جنگ تحمیلی اگر امثال همین مادر گرامی سه شهید ومادران شهید و همسران شهیدان که من افتخار داشته ام با هزارها نفر اینهااز نزدیک نشست و برخاست و گفتگو کنم و خصوصیات آنها را مشاهده کنم.ایمان خود، صبر خود، ایستادگی خود، معرفت خود، روشن بینی خود در قبال ضایعات جنگ و فداکاریهای جوانان و مردان را نشان نمی دادند.جنگ پیروز نمی شد، اگرمادران شهدا و همسران شهدا بی صبری نشان می دادند، شوق جهاد در راه خدا وشهادت در دل مردها می خشکید; این جور نمی جوشید; این جور به جامعه طراوت نمی داد.در میدان جنگ هم زنان نقشهای درجه اول را ایفا کردند.اگر در طول انقلاب وفاداری زنان، عواطف زنان، حضور زنان در میدانهای مختلف، درراهپیمائیها، در انتخاباتها نمی بود، یقینا این حرکت عظیم مردمی نمی توانست این جور شکل پیدا کند و ادامه یابد.این نظر اسلام است، این نظر نظام اسلامی است.
غربیها درباره جنس زن باید پاسخگو باشند; آنها به زن خیانت کردند.تمدن غربی به زن هیچ نداده است.اگر پیشرفت علمی و سیاسی و فکری دیده می شود،مال خود زنهاست.هر جا این جور چیزها پیش می آید.در ایران اسلامی و درکشورهای دیگر هم پیش آمده است.
مال خود زنهاست.آنچه که غربیها به آن دامن زدند وتمدن غربی پایه گذار این خشت کج و بنای کج بود، بی بند و باری و ابتذال زنانه است.زن را به ابتذال کشانده اند، داخل خانواده او را هم اصلاح نکرده اند.مکرر در مطبوعات آمریکایی و اروپایی، میزان بالای زن آزاریها و شکنجه ها و بی مهریها منتشرشده است.
فرهنگ غربی در مورد زن و بی بندوباری و به ابتذال کشاندن زنان آن مناطق موجب شده است که خانواده سست بشود; بنیان خانواده متزلزل بشود، زن و مرددر داخل خانواده خیانت به یکدیگر برایشان خیلی مهم شمرده نشود این گناه نیست؟ این خیانت به جنس زن نیست؟ با این فرهنگ، از همه دنیا هم طلبکارند; در حالی که باید بدهکار باشند!
فرهنگ غربی در مورد زنان باید در موضع مدافع قرار بگیرد; باید از خودش دفاع کند; باید توضیح بدهد; اما غلبه و سلطه سرمایه داری و رسانه های مستکبر جبار غربی قضیه را بعکس می کنند; آنها می شوند طلبکار، آنها می شوندمدافع حقوق زن به قول خودشان و به اصطلاح خودشان! در حالی که چنین چیزی نیست.البته در بین غربیها هم مسلما متفکرانی، فلاسفه ای، انسانهای صادق وصالحی هستند که صادقانه فکر می کنند و حرف می زنند.آنچه که من می گویم، گرایش عمومی فرهنگ و تمدن غربی به زیان زن و بر علیه زن است.
زن مسلمان ایرانی در ایران اسلامی، باید کوششش این باشد که هویت والای زن اسلامی را آن چنان زنده کند که چشم دنیا را به خود جلب کند; این امروزوظیفه ای است بر دوش زنان مسلمان، بخصوص زنان جوان و دختران دانش آموزودانشجو.
هویت اسلامی این است که زن در عین این که هویت و خصوصیت زنانه خود را حفظمی کند که طبیعت و فطرت است و برای هر جنسی خصوصیات آن جنس ارزش است یعنی آن احساسات رقیق را، عواطف جوشان را، آن مهر ومحبت را، آن رقت را، آن صفاو درخشندگی زنانه را برای خود حفظ می کند، در عین حال، هم باید در میدان ارزشهای معنوی مثل علم، مثل عبادت، مثل تقرب به خدا، مثل معرفت الهی وسیر وادیهای عرفان پیشروی کند، هم در عرصه مسائل اجتماعی و سیاسی وایستادگی و صبر و مقاومت و حضور سیاسی و خواست سیاسی و درک و هوس سیاسی،شناخت کشور خود، شناخت آینده خود، شناخت هدفهای ملی و بزرگ و اهداف اسلامی مربوط به کشورهای اسلامی و ملتهای اسلامی، شناخت توطئه های دشمن شناخت دشمن، شناخت روشهای دشمن باید روز به روز پیشرفت کند، و هم در زمینه ایجاد عدل و انصاف و محیط آرامش و سکونت در داخل خانواده باید پیشرفت کند.اگر قوانینی لازم است، اگر تصحیح و اصلاحی در مسائلی که به این جامنتهی می شود، لازم است، زنان، زنان باسواد، زنان آگاه، زنان بامعرفت، درهمه این میدانها بایستی پیشروی کنند; الگوی زن را نشان بدهند، بگویند زن مسلمان آن زنی است که هم دین خود را، حجاب خود را، زنانگی خود را،ظرافتها و رقتها و لطافتهای خود را حفظ می کند; و هم از حق خود دفاع می کند; هم در میدان معنویت و علم و تحقیق و تقرب به خدا پیشروی می کند وشخصیتهای برجسته ای را نشان می دهد; ولی در میدان سیاسی حضور دارد; این می شود الگویی برای زنان.
شما بدانید زنان مسلمان در بسیاری از نقاط دنیا امروز به شما نگاه می کنندو از شما یاد می گیرند این که می بینید در بعضی از کشورهای غربی، در بعضی از کشورهای مسلمان اما با حکومتهای غیراسلامی این جور حجاب اسلامی موردتهاجم دشمنان دین قرار می گیرد، این نشاندهنده گرایش آنها به حجاب است.درکشورهای همسایه ما، آن جاهایی که به حجاب اهتمام نمی شد، در کشورهای اسلامی که بنده خودم از نزدیک بعضی جاها را دیدم که هرگز اسمی از حجاب درآن جا آورده نمی شد، در مدت بیست ساله بعد از انقلاب، زنان بخصوص زنان روشنفکر، بخصوص دختران دانشجو، به حجاب، گرایش پیدا کردند، علاقه پیداکردند; رو آوردند و حجاب را حفظ کردند; که نمونه هایش علاوه بر اینها درکشورهای غربی هم مشاهده شده است شما الگویید، شما نمونه اید.
بدانید امروز در هیچ جای دنیا زنانی که مثل این مادران شهدای ما، مادر دوشهید، مادر سه شهید، مادر چهار شهید باشند، نیست.در جامعه ما، مادرانی با این خصوصیات که از پدرها بهتر و قوی تر و آگاهانه تر ایستادند، در این میدان بسیار داریم; این همان تربیت اسلامی است، این همان دامان پاک و مطهرو نورانی فاطمه زهرا (سلام الله علیها) است.
شما دختران فاطمه هستید; فرزندان فاطمه زهرا هستید; دنباله رو آن فاطمه زهرا هستید.