ماهان شبکه ایرانیان

چند نکته در مورد اباضیه

قول مشهور میان مورخان و نویسندگان ملل و نحل این است که مؤسس مذهب اباضیه عبد الله بن اباض تمیمی است. تاریخ دقیق ولادت و وفات او روشن نیست، مشهور است که وی عصر معاویة بن ابی سفیان را درک کرده و تا زمان عبد الله مروان (۶۵- ۸۶) زنده بوده، و در اواخر این دوره وفات کرده است

مؤسس مذهب اباضیه

قول مشهور میان مورخان و نویسندگان ملل و نحل این است که مؤسس مذهب اباضیه عبد الله بن اباض تمیمی است. تاریخ دقیق ولادت و وفات او روشن نیست، مشهور است که وی عصر معاویة بن ابی سفیان را درک کرده و تا زمان عبد الله مروان (65- 86) زنده بوده، و در اواخر این دوره وفات کرده است. درباره ولادت او اقوال مختلفی نقل شده است، برخی احتمال داده اند که در بخش اول حکومت معاویه به دنیا آمده است (1) و برخی دیگر تاریخ ولادت او را قبل از آن دانسته اند.

عده ای از محققان مذهب اباضی نسبت مذهب خود را به عبد الله بن اباض نفی نمی کنند، ولی انتساب آن را به جابر بن زید (ابو الشعثاء) ترجیح می دهند، و بر آنند که عبد الله در آرا و اعمال خود طبق فتاوای جابر تصمیم می گرفته است. (2) وی در سال هجده هجری در نزدیکی شهر نزوی، مرکز حکومت عمان، به دنیا آمد و در سال 93هجری در بصره وفات کرد. جابر از بسیاری از صحابه کسب دانش کرد و در فقه تالیف بزرگی به نام دیوان جابر داشت که از بین رفته است. و در حدیث، مسندی دارد که از علی بن ابی طالب، ابن عباس، ابو سعید خدری، عایشه، عبد الله بن عمر، ابو هریره، انس بن مالک، و دیگران روایت کرده است. بیشترین روایات او از ابن عباس و عایشه است. (3)

برخی دیگر از محققان بر آنند که مذهب اباضی در حقیقت دو مؤسس داشته است: یکی، رهبری سیاسی آن را بر عهده داشته، که عبد الله بن اباض است، و دیگری رهبری علمی و فقهی آن را، که جابر بن زید است. نویسنده کتاب «دراسة فی الفکر الاباضی » پس از بیان این مطلب یادآور شده است که حکومت اباضیه در آغاز یک حرکت علمی (کلامی یا فقهی) نبود، بلکه یک حرکت سیاسی- مذهبی بود که پس از ماجرای حکمیت شکل گرفت و با حکومت اموی موضعی خصمانه داشت و رهبری این حرکت را عبد الله بن اباض بر عهده داشت، زیرا وی از چهره های سیاسی- مذهبی شاخص در آن زمان بود. جابر بن زید، فقط از نظر علمی برجسته و معروف بود، نه از نظر سیاسی. آنگاه که حرکت اباضیه شکل یک مذهب را به خود گرفت، جابر بن زید روش سیاسی عبد الله را تایید کرد و به عنوان رهبری دینی مذهب اباضیه شناخته شد. (4)

تطورات تاریخی

مذهب اباضیه در قرن دوم هجری در یمن، حضرموت و حجاز منتشر گردید، و عنصر فعال در نشر این مذهب فردی به نام عبد الله بن یحیی ملقب به «طالب الحق » بود. انقلاب او در زمان مروان بن محمد، آخرین خلیفه اموی، اوج گرفت.

در عصر منصور عباسی، (140 ه) ، معن بن زائده وارد حضرموت شد و فردی را به یابت خود در آنجا نصب کرد، ولی مردم حضرموت به رهبری اباضیه او را کشتند. (5) اباضیه در لیبی و الجزایر نیز تشکیل حکومت دادند و دولت آنان در لیبی بیش از سه سال (141- 144 ه) دوام یافت. عبد الله بن رستم نیز دولت بنی رستم را در شمال آفریقا تاسیس کرد، که حدود 150 سال (144- 296 ه) دوام یافت. مرکز آن شهر تاهرت در الجزایر یکی از مراکز مهم مذهب اباضی بود. قلمرو حکومت آنان غالب نواحی الجزایر، و هران، جبال اوراس، نصف تونس جنوبی و اکثر لیبی را شامل می شد. (6)

اباضیه هم اکنون در مناطق مختلف دنیای اسلام سکونت دارند، که مرکز عمده آنان کشور عمان است. عقاید اباضیه به عنوان مذهب رسمی این کشور پذیرفته شده است.

گروههایی از اباضیه در زنگبار (بخشی از تانزانیا) و صحرای بزرگ آفریقا، به ویژه سرزمین میزاب در الجزایر، کوه نفوسه در لیبی، و جزیره جربه در تونس، سکونت دارند. (7)

عقاید کلامی اباضیه

برخی از نویسندگان معاصر اباضی بر این عقیده اند که فرقه اباضیه فقط در دو مسئله، یعنی تخطئه حکمیت و شرط ندانستن قرشی بودن امام، با سایر فرق اسلامی اختلاف نظر دارند، ولی در سایر مسایل با یکی از مذاهب مشهور کلامی هم عقیده اند، چنانکه در مسئله صفات خدا، رؤیت، تنزیه، تاویل و حدوث قرآن با معتزله و شیعه توافق دارند، و در مسئله شفاعت با معتزله هم عقیده اند، و در مسئله قدر و خلق افعال با اشاعره هم رایند. (8)

قلهاتی مؤلف کتاب «الکشف و البیان » (از علمای سرشناس اباضیه در قرن یازدهم و دوازدهم) (9) دیدگاه اباضیه را در مقایسه با عقاید فرقه های قدریه، معتزله، اهل سنت (اهل حدیث، صفاتیه، اشاعره) و شیعه بیان کرده است.

با قدریه و معتزله در عقاید زیر مخالفند:

1- نفی قدر الهی در افعال انسان.

2- انکار عمومیت اراده خداوند در افعال ناروا.

3- اثبات منزلتی میان ایمان و کفر درباره مرتکبان کبایر.

و در موارد زیر با آنان موافقند:

1- عینیت صفات ذاتی خدا با ذات.

2- نفی رؤیت بصری خداوند در دنیا و آخرت.

3- اثبات استحقاق ثواب برای مؤمن، هرگاه مرتکب گناه نشود یا توبه کند.

4- اثبات خلود عذاب برای مرتکبان گناهان کبیره که بدون توبه از دنیا می روند.

5- انکار نص در مسئله امامت.

و با اهل سنت و اشاعره در عقاید زیر مخالفند:

الف: اثبات صفات خبریه بدون تاویل.

ب: اثبات رؤیت بصری خدا در قیامت برای مؤمنان.

ج: اعتقاد به زیادت صفات ذاتی خداوند بر ذات.

د: اعتقاد به شفاعت در حق مرتکبان کبایر.

ه: عدم خلود مرتکبان کبایر در دوزخ.

ز: شرط قرشی بودن امام.

ح: وجوب اطاعت از امام، هر چند جائر و ستمکار باشد.

و در موارد زیر با آنان موافقند.

الف: اثبات قدر الهی در افعال انسان.

ب: عمومیت اراده خداوند در افعال بشر.

ج: خلق افعال و نظریه کسب.

از آنچه گفته شد می توان به موارد موافقت و مخالفت اباضیه با شیعه امامیه نیز پی برد، آنان در مسایل زیر با شیعه هم عقیده اند:

1- عینیت صفات ذاتی خداوند با ذات.

2- تاویل و تفسیر صفات خبریه.

3- امتناع رؤیت بصری خداوند.

و در مسایل زیر با عقاید شیعه مخالفند:

1- نص در امامت.

2- اعتقاد به شفاعت در حق گنهکاران.

3- عدم خلود مرتکبان کبایر در دوزخ.

4- ارتکاب گناه کبیره مایه کفر و شرک نخواهد بود.

پی نوشت ها:

1- الحرکة الاباضیة فی المشرق العربی، ص 49.

2- مختصر تاریخ الاباضیة، ص 28.

3- همان، ص 27- 28، العقود الفضیة، ص 93- 103.

4- دراسة فی الفکر الاباضی، ص 22، 26- 32، 44- 46.

5- الاصول الایمانیة، ص 355- 356.

6- المنجد فی الاعلام، الرستمیون.

7- الاصول الایمانیة، ص 357.

8- بحوث فی الملل و النحل، ج 5، ص 302- 303.

9- برخی وی را از دانشمندان قرن چهارم هجری دانسته اند (الاصول الایمانیة)

قیمت بک لینک و رپورتاژ
نظرات خوانندگان نظر شما در مورد این مطلب؟
اولین فردی باشید که در مورد این مطلب نظر می دهید
ارسال نظر
پیشخوان