عمر فرزند خطاب از طایفه بنی عدی - یکی از طوایف قریش - بود. او در سال ششم بعثت در مکه اسلام آورد و در تمام دوران هجرت از دوستان نزدیک ابوبکر بود. وی در جریان عقد برادری میان مسلمانان، با ابوبکر عقد اخوت بست. دختر وی حفصه به همسری پیامبر - ص - درآمد. در ماجرای سقیفه نقش مهمی برای به خلافت رساندن ابوبکر داشت و در دوران حکومت او عملا به عنوان قائم مقام او فعالیت می کرد. ابوبکر به هنگام مرگ، با نوشتن عهدنامه ای وی را به جانشینی خود برگزید و این اقدامی بود که به صورت طبیعی انتظار آن می رفت. در آن زمان مسلمانان در شام و عراق به فتوحات مشغول بودند و به جز اعتراضاتی که به رفتار و اخلاق عمر شد، کسی مخالفت جدی با ابوبکر نکرد. عمر از سال 13 تا 23 هجری، یعنی اندکی بیش از ده سال خلافت کرد.
عمر در طول ده سال خلافت خود، سیاست اجرایی خود را در توسعه فتوحات متمرکز کرد و قبایل زیادی را از جزیرة العرب به شام و عراق کوچ داد. وی در اداره امور از نیروهای مختلف، به ویژه قریشیان بهره برد. در عین حال کوشید تا صحابه اصلی پیامبر را در مدینه نگاه دارد.
در نوع کارها مصلحت اندیشی های خود را بر آرای دیگران ترجیح می داد، اما اگر نکته خاصی به ذهنش نمی رسید، با صحابه به مشورت می نشست. رفتار فردی او اندکی به تندی می گرایید و همین سبب برخی از اعتراض ها می شد. زندگی اقتصادی ساده ای داشت و از تجمل گرایی سخت متنفر بود. بارها کارگزاران خود را به دلیل تجمل گرایی بر کنار یا توبیخ و جریمه کرد. در این میان، نسبت به معاویه اعتماد خاصی داشت و به رغم تجمل گرایی شدید معاویه، هیچ گاه وی را که خود به حکومت دمشق گماشته بود، از امارت دمشق عزل و یا حتی توبیخ نکرد.
رفتار عمر میان اهل سنت، سخت مورد توجه واقع شد تا جایی که می توان نمونه هایی را نشان داد که بعدها اهل سنت، در فقه خویش سنت پیامبر را به کنار گذاشته و سنت عمر را مبنا قرار دادند. برداشت وی از دین همراه با نوعی سختگیری بوده و از این زاویه عنصری افراطی می نمود. به عبارت دیگر می توان گفت که او دین را سختگیرانه تر از خود پیامبر - ص - عرضه می کرد. سخت گیری او درباره زنان، یکی از نمونه هایی است که در اخبار تاریخی مکرر گزارش شده است.
عمر نسبت به نژاد غیر عرب نوعی بدبینی داشت، و البته در آن روزگار که هنوز اقوام دیگر به اسلام نگرویده بودند، اندکی طبیعی می نمود. با این حال تاکیدهای سخت وی بر عربی گری تاثیرهای نامطلوبی بر سایر نژادها نهاد. انگیزه کشتن عمر از سوی یک ایرانی غیر مسلمان، نمی توانست بی ارتباط با چنین رفتاری باشد.