در این سال نیز آمدن وفدها و هیئتهایی که به نمایندگی از طرف قبایل عرب به مدینه می آمدند ادامه یافت و مدینه هر روز شاهد ورود این هیئتها بود.
وفد خولان (1)
نقل کرده اند که: در شعبان سال دهم ده نفر از مردم خولان نزد رسول خدا آمدند و گفتند : ای رسول خدا! ما به خداوند ایمان آورده و فرستاده او را هم تصدیق می کنیم، سایر مردم قوم ما هم در زیر سلطه ما قرار دارند، برای آمدن نزد تو رنج سفر هموار کرده، و پست و بلندیهای بسیاری زیر پا نهاده ایم، رسول خدا به آنان وعده ثواب داد و سپس از وضع عم أنس (2) جویا شد، گفتند: بد است، خداوند او را به آنچه تو آورده ای تبدیل فرمود، برای او تنها برخی از پیر مردان و پیر زنان باقی مانده اند، اگر بر گردیم او را در هم می شکنیم، چه ما از ناحیه او گول خورده و در فتنه افتاده ایم، مردم وفد در مدینه قرآن و سنت آموختند و چون بازگشتند بت را در هم شکستند و به حلال و حرام خدا گردن نهادند (3)
وفد صداء (4)
چون در سال هشتم هجرت، رسول خدا از جعرانه بازگشت، قیس بن سعد ابن عباده را به ناحیه یمن فرستاد و دستور داد: بر صداء حمله برد، قیس با چهارصدنفر از مسلمین در ناحیه قنات (5) اردو زد، مردی از صداء از مقصد آنان جویا شد.چون آگاه گشت به شتاب نزد رسول خدا آمد و از آن حضرت خواست دستور بازگشت سپاه دهد و تعهد کرد قوم خود را به انقیاد وا دارد، رسول خدا سپاه را بازگرداند.و پس از آن پانزده مرد از مردم صداء نزد آن حضرت آمده اسلام آوردند، و از طرف قوم خود بیعت کردند.و به سرزمین خود بازگشتند، و اسلام در بین آنان رواج یافت، صد مرد از آن مردم در حجة الوداع حضور رسول خدا شرفیاب شدند. (6)
وفد محارب
این وفد که ده مرد بودند، در سال دهم در حجة الوداع نزد رسول خدا صلی الله علیه و آله رسیدند و در سرای رمله: دختر حارث منزل داده شدند، و بلال برای ایشان روز و شب غذا می برد.و اسلام آوردند و گفتند: اسلام «بنی محارب» در عهده ما.و در آن موسمها رسول خدا را دشمنی سر سخت تر از آنان نبود.
در میان این وفد، مردی از همان دشمنان سر سخت بود که چون رسول خدا او را شناخت، گفت : شکر خدا را که مرا زنده داشت تا به تو ایمان آورم.رسول خدا گفت: «این دلها در دست خدا است» .رسول خدا آنان را نیز جائزه داد و بازگشتند (7).
شما خواننده گرامی برای اطلاع بیشتر از وفدهای عرب می توانید به کتاب تاریخ پیامبر اسلام مرحوم آیتی از صفحه 250 تا 682 مراجعه فرمایید.
پی نوشت ها:
1 قبیله ای است از یمن (سیره حلبیه ج 3، ص 236) .
2 بت قبیله خولان (طبقات ابن سعد ج 1، ص 324) .
3 طبقات ج 1، ص 324.البدایة و النهایه ج 5، ص 93.سیره حلبیه ج 3، ص .236
4 نام قبیله ای است از عرب، سرزمین آنان هم به همین نام نامیده شده (معجم البلدان ج 3، ص 397 چاپ بیروت 1376 ه) .
5 نام دو وادی است: یکی در مدینه و دیگری در طائف (معجم البلدان ج 4، ص 401 چاپ بیروت 1376) .
6 طبقات ابن سعد ج 1، ص 326 چاپ بیروت 1380.سیره حلبیه ج 3، ص 337 چاپ بیروت.
7 طبقات، ج 1، ص 299.م