گلچین اشعار
رحیم شمیم
شما که با فرهنگ قرآنی آشنا هستید، می دانید که شاعران مؤمن و صالح و ذاکر در آیه «وَ الشُّعَراءُ یَتَّبِعُهُمُ الْغاوُونَ... إلاَّ الَّذینَ ءامَنُوا وَ عَمِلُوا الصّالِحاتِ وَ ذَکَرُوا اللّه َ کَثیرا»(1)؛ از جایگاه والا و بالایی برخوردارند.
شما که با فرهنگ نبوی آشنا هستید، می دانید که پیامبر خدا صلی الله علیه و آله فرموده اند: «إِنَّ مِنَ الشِّعْرِ لَحِکَما وَ إنَّ مِنَ البَیانِ لَسِحْرا؛
(2) بدرستیکه بعضی از شعرها [دارایی [حکمتهایی هستند و بعضی از بیانها سحر هستند.» 
شما که با فرهنگ ولایی آشنا هستید، می دانید که امام صادق علیه السلام فرموده اند: «مَنْ قالَ فینا بَیْتَ شِعْرٍ بَنَی اللّه ُ تَعالی لَهُ بَیْتا فِی الْجَنَّةِ؛(3) هر کس یک بیت شعر در مورد ما بگوید، خداوند متعال خانه ای در بهشت برایش بنا می کند.»
شما که با فرهنگ ادبی و تاریخی آشنا هستید، می دانید که «کُمَیت اسدی»ها و «دِعبِل خُزاعی»ها و «سید حِمیَری»ها که بودند و چه کردند. 
شما که با فرهنگ حوزوی و ادبی آشنا هستید، می دانید «کمپانی»ها و «فیض کاشانی»ها و «نراقی» ها کیستند و دیواناشعار آنان چیستند.
اما شما که با فرهنگ حوزوی و ادبی و انقلابی آشنا هستید، آیا می دانید که حضرت امام خمینی رحمه الله در صحیفه نور، جلد 17، صفحه 192 فرموده اند: «لسان شعر بالاترین لسان است؟» و آیا می دانید که مقام معظم رهبری، حضرت آیت اللّه  خامنه ای،  مد ظله العالی  در تاریخ 30/10/1368 فرموده اند: «گاهی یک بیت شعر، گویاتر از چند ساعت سخن گفتنِ یک سخنور تواناست و ارزش شاعری که قصیده او، از محتوای خوب، الفاظی زیبا و مضمونی مناسب برخوردار باشد، از یک دانشمند کمتر نیست و لازم است اشعار قویِ فارسی را که در تفهیم عقاید و اخلاق اسلامی، مسائل سیاسی و یا هر آنچه در ارتباط با نیاز امروز جامعه اسلامی سروده شده، از کتب گوناگون استخراج و به احیای آن اهتمام ورزند»؟ و آیا می دانید که حضرت ایشان گاه اشعاری با تَخَلُّصِ شعریِ «امین» می سرایند و در برخی از روزنامه ها و نشریات به دست چاپ می سپارند؟
آنچه قلمی شد، فقط نمی از یَم «شعر و شاعری در فرهنگ اسلام و مسلمین» بود که امید است مقبولتان افتد و مطبوعتان آید و زین پس و بیش از این، از «هنر شعری» و «شعر هنری» در تحقیق، تألیف، تدریس، تبلیغ و جز آن بهره گیرید. بدین منظور، بر آن شدیم تا اشعار و سروده هایی را در موضوعات اسلامی و فرهنگی و با توجه به مناسبتها به حضورتان پیشکش کنیم، به آن امید که «ذوق» و «شوقِ» شما بر ادامه این کار و ادامه این راه، ما را نیز بر آن دارد تا این کار و این راه را ادامه دهیم و به گفته صائِب «صائب تبریزی»:
| مستمع، صاحب سخن را بر سر کار آورد | غنچه خاموش، بلبل را به گفتار آورد | 
چشم به راه رهنمودهایتان هستیم و پنجره چشمانمان را برایتان گشوده نگه می داریم.
اشعار مناسب با ولادت و شهادت حضرت زهرا علیهاالسلام
| چون فاطمه مظهر خدای یکتاست | انوار خدا ز روی زهرا پیداست | 
| همتای علی، در دو جهان بی همتاست | زهراست محمد و محمد زهراست | 
(حبیب چایچیان/ حسان)
* * *
| دریاست نبی و گوهرش فاطمه است | مولاست علی و همسرش فاطمه است | 
| با آنکه حسین است پناه دو جهان | او خود به پناه مادرش فاطمه است | 
(سیدرضا مؤید)
* * *
| سینه اش بویید پیغمبر که مینوی من است | فاطمه هم فکر و هم سیما و هم خوی من است | 
| یاد از بشکستن پهلوی او چون کرد گفت | بضعه من، روح ما بین دو پهلوی من است | 
(حبیب چایچیان/ حسان)
* * *
| بزمی به حریم کبریا برپا شد | کوثر زخدا به مصطفی اعطا شد | 
| یک قطره زآب کوثر افتاده به خاک | صد شاخه گُل محمدی پیدا شد | 
(محمدعلی مردانی)
* * *
| با نام تو دل چه با صفا می گردد | با مهر تو دل زغم رها می گردد | 
| باشی تو کلید راز هستی زهرا | با نام تو قفل بسته وا می گردد | 
(محمد خراطی)
* * *
| یکتا گُهر بحر رسالت زهراست | محبوبه حق، ظرف ولایت زهراست | 
| همتای علی، نور دو چشم احمد | سرچشمه دریای امامت زهراست | 
(سید رضا طباطبایی/طبا)
* * *
| یا فاطمه از تو دلْ بریدن سخت است | پا از سر کوی تو کشیدن سخت است | 
| بر زائر تو که از ره دور آید | برگشتن و قبر تو ندیدن سخت است | 
(سیدمحمد خسرونژاد/ خسرو)
* * *
| یا فاطمه جان! دست من و دامانت | ای چشم امید همه بر احسانت | 
| بادا به فدایت پدر و مادر من | ای گفته پیمبر، پدرت قربانت | 
(سید رضا مؤید)
* * *
| ای خاک ره تو تاج سرها زهرا | ای قبر تو مخفی ز نظرها زهرا | 
| تا باب شفاعت تو باز است چه غم؟ | گر بسته شود تمام درها زهرا | 
(محمدجواد غفور زاده/ شفق)
* * *
| ختم رُسُل چو فاطمه گر دختری نداشت | بی شبهه آسمان حیا اختری نداشت | 
| گر خلقت بتول نمی کرد، کردگار | در روزگار، شیر خدا همسری نداشت | 
(وصال شیرازی)
* * *
| همت و توفیق خواهم از خدای فاطمه | تا بگویم روز و شب مدح و ثنای فاطمه | 
| گر نمی شد خلقت نور علی در روزگار | همسری پیدا نمی شد از برای فاطمه | 
(جوهری)
* * *
| شب میلاد زهرای بتول است | ز یُمن او دعا امشب قبول است | 
| شب فیض و شب قرآن، شب نور | شب اعطای کوثر بر رسول است | 
(حبیب چایچیان/ حسان)
* * *
| ای روی تو جلوه گاه سرمد زهرا | وی سینه تو بهشت احمد زهرا | 
| عید تو بوَد، ببخش عیدی ما را | زان دست که بوسیده محمد زهرا | 
(سیدرضا مؤید)
* * *
| ای آنکه فدایت ز هواداران است | نازل به جهانْ فیض تو چون باران است | 
| یا فاطمه مِهر تو بوَد روح نماز | مهر تو شفاعت گنهکاران است | 
(سیدرضا مؤید)
* * *
| عشق من! پاییز آمد مثل پار | باز هم، ما باز ماندیم از بهار | 
| احتراق لاله را دیدیم ما | گُل دمید و خون نجوشیدیم ما | 
| باید از فقدان گل، خونجوش بود | در فراق یاس، مشکی پوش بود | 
| یاس بوی مهربانی می دهد | عطر دوران جوانی می دهد | 
| یاسها یادآور پروانه اند | یاسها پیغمبران خانه اند | 
| یاس ما را رو به پاکی می برد | رو به عشقی اشتراکی می برد | 
| یاس در هر جا نوید آشتی ست | یاس دامان سپید آشتی ست | 
| در شبان ما که شد خورشید؟ یاس | بر لبان ما که می خندید؟ یاس | 
| یاس یک شب را گُل ایوان ماست | یاس تنها یک سحر مهمان ماست | 
| بعد روی صبح پرپر می شود | راهی شبهای دیگر می شود | 
| یاس مثل عطر پاک نیت است | یاس استنشاق معصومیت است | 
| یاس را آیینه ها رو کرده اند | یاس را پیغمبران بو کرده اند | 
| یاس بوی حوض کوثر می دهد | عطر اخلاق پیمبر می دهد | 
| حضرت زهرا دلش از یاس بود | دانه های اشکش از الماس بود | 
| داغ عطر یاس زهرا زیر ماه | می چکانید اشک حیدر را به چاه | 
| عشق محزون علی یاس است و بس | چشم او یک چشمه الماس است و بس | 
| اشک می ریزد علی مانند رود | بر تن زهرا، گل یاس کبود | 
(احمد عزیزی)
اشعار مناسب با امام خمینی رحمه الله
| صبر بسیار بباید پدر پیر فلک را | که دگر مادر گیتی چو تو فرزند بزاید | 
* * *
| غرق آوازیم و بلبل رفته است | بوی گُل می آید و گُل رفته است | 
| ای عزیزان بعد از این یاری کنید | از امام خود نگهداری کنید | 
(علیرضا قزوه)
* * *
| هرگزم نقش تو از لوح دل و جان نرود | هرگز از یاد من آن سرو خرامان نرود | 
| آن چنان مهر توام در دل و جان جای گرفت | که اگر سر برود، از دل و از جان نرود | 
(حافظ)
* * *
| همه عمر بر ندارم سر از این خمار مستی | که هنوز من نبودم که تو در دلم نشستی | 
| تو نه مثل آفتابی که حضور و غیب ات افتد | دگران روند و آیند و تو همچنان که هستی | 
* * *
| خوشا که خط عبور تو را ادامه دهیم | شعاع چشم تو را تا خدا ادامه دهیم | 
| دوباره خواب شب شوم را بیا شوییم | به رغم خوف و خطر، جاده را ادامه دهیم | 
| شکستْ کشتی دریادلان اگر در موج | از آن کرانه که ماندند ما ادامه دهیم | 
| اگر ز مرز زمین و زمان فرا رفتی | تو را در آن سوی جغرافیا ادامه دهیم | 
| اگر چه عکس تو در قاب تنگ دیده شکست | تو را به وسعت آیینه ها ادامه دهیم | 
* * *
| با آمدنت بهار دل پیدا شد | بلبل به نوا آمد و گلها واشد | 
| ای کاش که رفتنت نمی دیدم من | با رفتن تو قیامتی بر پا شد | 
| تنها نه دل و سینه و سر می سوزد | خورشید و ستاره و قمر می سوزد | 
| هر شب که به گلزار تو آیم بینم | کز داغ تو، ناله تا سحر می سوزد | 
(ابوالفضل فیروزی)
* * *
| مبادا خویشتن را واگذاریم | امام خویش را تنها گذاریم | 
| زخون هر شهیدی لاله ای رست | مبادا روی لاله پا گذاریم | 
(قیصر امین پور)
1. شعراء/ 224  227. «شاعران کسانی هستند که گمراهان از آنان پیروی می کنند... مگر کسانی که ایمان آورده و کارهای شایسته انجام دهند و خدا را بسیار یاد کنند.»
2. وسائل الشیعه، ج7، ص404 و 405.
3. همان، ج14، ص597؛ بحارالانوار، ج26، ص231.