به گزارش خبرگزاری بینالمللی قرآن (ایکنا) دین اسلام همواره تاکید فراوانی به فراگیری علم داشته است و علمآموزی را در همه سطوح برای زنان و مردان جامعه به صورت یکسان تعریف کرده؛ با نگاه به این آموزه دینی، انقلاب اسلامی که خود تحولی همه جانبه بود، به ساحت سیاسی محدود نشد و دانشگاه اسلامی با این رویکرد آغاز به کار کرد؛ در خصوص اقتضائات علم اسلامی و نیز دانشگاه اسلامی، گفتوگویی با حجتالاسلام و المسلمین مرتضی جوادی، رییس بنیاد بینالمللی اسراء داشتیم که مشروح آن را میخوانید:ایکنا: از دیدگاه اسلام و قرآن علم باید چگونه باشد؟در خصوص کیفیت علم و چگونگی دست یافتن به آن، اولا ضرورت فراگیری علم در منابع دینی و وحیانی وجود دارد که با تعابیری چون «طلب العلم فریضة علی کل مسلم» بیان شده است؛ به این معنا طلب علم یک واجب است و حتی «ة» در « فریضة» برای مبالغه است؛ یعنی نه تنها ضرورت دارد، بلکه ضرورت تام دارد؛ ثانیا تفاوت علم نافع و علم ضار اهمیت دارد. در خصوص علم نافع گفته شده است که علمی که در جهت تحصیل کمال و سعادت انسانی باشد و انسان را از ضعفها و کاستیهای انسانی برهاند، آن را بهعنوان علم نافع میشمارند و در مقابل علومی که به حیثیت انسانی و جایگاه انسانی لطمه وارد کنند، آن را بهعنوان علم مضر میشناسند؛ مثل علم سحر، جادو، شعبده، این دست از علوم را که در حقیقت جز ضرر برای جامعه و انسانها نیستند، هرگز دین توصیه نکرده است، بلکه تحصیل آن را هم برای کسانی که آشنا نیستند، حرام دانسته است.
ایکنا: چه ارتباطی بین علم اسلامی و دانشگاه اسلامی وجود دارد؟از طریق حوزهها و قلمروی که برای علم هست میتوانیم تذکری داشته باشیم تا بعد راجعبه علم اسلامی و دانشگاه اسلامی سخن گفته شود. قلمرو علم براساس گستره وجود انسانی است؛ چون خدای عالم انسان را مجهز کرده است که در گستره هستی حرکت کند و آفاق را برای شناسایی و فراگرفتن علم انسان توصیه کرده است و در عین حال انسان را در تسخیر کردن آسمان و زمین مجهز کرده است؛ خداوند میفرماید: «وَسَخَّرَ لَکُمْ مَا فِی السَّمَاوَاتِ وَمَا فِی الْأَرْضِ جَمِیعًا مِنْهُ إِنَّ فِی ذَلِکَ لَآیَاتٍ لِقَوْمٍ یَتَفَکَّرُونَ: و آنچه را در آسمانها و آنچه را در زمین است به سود شما رام کرد؛ همه از اوست، قطعا در این [امر] براى مردمى که مىاندیشند نشانههایى است.» (جاثیه، 13) این تسخیر؛ هم علمی و هم عملی است؛ تا تسخیر علمی اتفاق نیفتد، تسخیر عملی، شدنی نیست؛ سرّ اینکه متاسفانه امروز آسیبهای فراوانی به جهان و بحث محیط زیست زده میشود این است که آشنایی صحیحی نسبت به جریان طبیعت و همچنین تسخیر طبیعت وجود ندارد؛ لذا آسیب برای مجموعه نظام طبیعت هم گاهی اتفاق میافتد.
اما در خصوص علم نافع فرمودند که علم سه قسمت دارد؛ یا آیه محکمه، یا فریضه عادله یا سنت قائمه که این سه را در حقیقت به عنوان علم نافع از زبان رسول مکرم اسلام صلی الله علیه و آله و سلم استفاده میکنیم.
آیه محکمه ناظر به آن اصول و بنیانهای اصلی اعتقادی است که در حقیقت، علوم عقلی عهدهدار آن است؛ کلام، فلسفه، عرفان عهدهدار آیه محکمه هستند که از جایگاه اصول و بنیانهای اعتقادی راجعبه آنها گفتوگو میشود، فریضه عادله آن چیزی است که به اخلاق و سنن اجتماعی و انسانی برمیگردد و چون انسان دارای ملاکات نفسانی است، باید دانشی باشد که بخش وجودی آن را تامین کند، آن را بهعنوان فریضه عادله میشمارند و سنت قائمه هم ناظر به قوانین و نوامیسی است که در حوزههای مختلف علم فرا گرفته میشود؛ و لذا تمام علوم در سطوح مختلف؛ علوم طبیعی، علوم ریاضی و علوم کیهانشناسی و نظایر آن زیر مجموعه سنت قائمه میتواند تفسیر شود.
در خصوص اینکه چه ابزاری میتواند عالم را به لحاظ علم تسخیر کند؟ باید گفت که این کار به وسیله عقل است؛ لذا عقل اشکال مختلفی دارد؛ یک شکل از آن عبارت است از عقل تجربی که علوم طبیعی را تحت پوشش دارد، یک فرم و شکل آن ناظر به علوم ریاضی و به تعبیری عقلی نیمه تجربی است که علوم کیهانی و علوم اخترشناسی و بحث نجوم و هیئت را اداره میکند و مجموعه علوم ریاضی با این عقل اداره میشود و همچنین بحث عقل تجریدی است که علوم عقلی از جایگاه این عقل تدریس میشود.
ایکنا: در این صورت مراد از دانش اسلامی و دانشگاه اسلامی چه خواهد بود؟باید توجه داشت که دو مسیر برای شناخت حقیقت در اختیار انسان است؛ مسیر نقل و دیگری مسیر عقل که این دو هم پای هم و کنار یکدیگر برای کشف حقایق هستی و هم از آنچه که به عنوان فعل و قول خداست، طراحی شده است؛ خدای عالم فعلی دارد به نام نظام هستی و قولی دارد به نام آن چیزی که بهعنوان وحی است و خداوند دو مسیر را برای این کشف قول و فعلش قرار داده است؛ یکی مسیر عقل است و دیگری نقل، و اگر جامعه بشری این دو را مبنای شناخت و آگاهی قرار بدهد و فعل خدا را دفتر تکوین بداند و قول خدا را دفتر تدوین، و به وسیله عقل و نقل به سراغ این دو دفتر برود، آنچه که نصیب انسان میشود، طبعا حقایق و معارف هستی است و همه آنچه که بشر در جنبههای مختلف حیات دنیوی و اخروی به آن نیاز دارد و از آن میتواند استفاده کند.
دانشگاه اسلامی دانشگاهی است که با این رویکرد به سراغ پدیدهها میرود و جهان را اعم از جهان قولی و فعلی در پایگاه عقل و نقل میکاود و معارف را از این طریق برای بشر به ارمغان میآورد؛ وجود دانشگاه اسلامی مبتنی بر انقلاب اسلامی یک ضرورت است؛ اصلا امکان ندارد که انقلاب سیاسی براساس دین اتفاق بیفتد و تحولی براساس معرفت و اندیشه در حوزه علم اتفاق نیفتد، نمیشود انقلاب اسلامی را شکل داد و همچنان علم بهصورت غیراسلامی و غیردینی بخواهد تحقق پیدا کند؛ بنابراین علم ضرورت است، ولی برای راهیابی به آن همان مسیری که عرض کردم باید مورد توجه قرار گیرد.
ایکنا: با توجه به ضروری بودن دانشگاه اسلامی، راهکار رسیدن به چنین دانشگاهی از درون خود دانشگاه باید رخ دهد و یا از بیرون به دانشگاه شکل داد؟اگر علم دانشگاه بر مبنایی که ارائه شده است، شکل بگیرد و به تعبیری علوم دانشگاهی علوم اسلامی شود به تبع آن جامعه دانشگاهی هم اسلامی خواهد شد و هیچ نیازی نیست قدرتی از بیرون بخواهد جامعه و دانشگاه را اسلامی کند، بلکه خود عمل مثل حوزههای علمیه است، آیتالله جوادی آملی میفرمایند: برای اسلامی کردن حوزه هیچ انگیزهای و هیچ راهی جز اسلامی شدن خود همان علم نیست و چون علوم در حوزههای اسلامی هست و حوزهها هم همین طور است در دانشگاهها اگر چنین روالی باشد اتفاق مبارکی خواهد افتاد و آن اسلامی شدن دانشگاهها خواهد بود.
بایستی اعلام کرد که به جهت اینکه امروزه دانشگاه در همه جهات آن متاثر از فضای علوم غربی است حتی در حوزه انسانی هم از آن بخش مدد میگیرد، نمیتوانیم دانشگاهها را با این نوع نگرشی که وجود دارد، اسلامی بدانیم، باید تحول اساسی در حوزه علوم اتفاق بیفتد و اگر علوم، اسلامی شد فضای دانشگاه هم اسلامی خواهد شد؛ اتفاقی که امروز در فضای دانشگاهها افتاده اتفاق مناسب و سازگار با انقلاب اسلامی نیست.