امیرعباس علیزمانی
دانشیار گروه فلسفه و دین دانشگاه تهران در گفتوگو
با خبرگزاری بینالمللی قرآن
(ایکنا) در پاسخ به این سوال که آیا میتوان شهید مطهری را یک روشنفکر دینی نامید،
گفت: واژهها ممکن است بگونهای معنا شوند که حدود مرزی آنها خیلی متفاوت باشد.
اگر دغدغه اصلی روشنفکر درک حقیقت است و روشنفکر دینی کسی است که دغدغه آزادی،
عدالت و ارزشهای اساسی انسان را دارد و مسائلی مانند تعهد اجتماعی و حقجویی و حقخواهی
و حریّت را در قلمرو دین جستجو میکند، اگر اینها معیار روشنفکری است به نظر من
استاد مطهری مصداق کامل این امر بودند و آثار و زندگی ایشان هم در همین راستاست.
منتهی ممکن است بگوییم مدلی که مرحوم استاد مطهری روشنفکر دینی بود با مدلی که
مرحوم دکتر شریعتی روشنفکر دینی بود متفاوت است. روشنفکری دینی شهید مطهری بیشتر
بر عقلانیت تکیه داشت تا کارآمدی اما مرحوم دکتر شریعتی بیشتر بر کارآمدی و
انقلابی بودن و نگاه ایدئولوژیک به دین تکیه داشت. لذا ممکن است مدلهای مختلفی از
روشنفکر دینی داشته باشیم. به این معنا، بنده معتقدم استاد مطهری روشنفکر دینی بودند
هرچند خود استاد مطهری بعضی از مدلهای روشنفکر دینی را قبول نداشت. در مجموع، اگر
تعهد به عقلانیت و تعهد به دین و جمع این دو پروژه اصلی روشنفکری دینی باشد، شهید
مطهری به این پروژه وفادار بود.
عضو هیئت علمی
دانشگاه تهران با اشاره به نقشی که شهید مطهری در ایجاد تحول در علوم انسانی داشت،
اظهار کرد: شهید مطهری در بسیاری از حوزههای علوم انسانی اصلا وارد نشدند. بعنوان
مثال در بسیاری از رشتههای جدیدی که الان وجود دارد، استاد مطهری وارد نشدند. ولی
به هر حال متفکری بود که به علوم انسانی نظر داشت و بسیاری از شاخههای علوم
انسانی را مطالعه میکرد؛ مثلا نسبت به اقتصاد دغدغه داشت و مطالعه میکرد؛ در
جامعه شناسی، در روانشناسی، در آثار فروید، در آثار هیوم و ... مطالعه داشت.
وی افزود: شهید
مطهری کسی بود که عزم این را داشت به این حوزه وارد شود و تحول ایجاد بکند ولی
نباید ما طوری مبالغه بکنیم که ایشان در تمام حوزههای علوم انسانی وارد شدند و در
همه حوزهها تحول ایجاد کردند. بله، استاد مطهری در فلسفه که بنیاد علوم انسانی
است، در جامعه شناسی دین، در روانشناسی دین و بسیاری از شاخههای دیگر وارد شد و
اگر زمان پیدا میکرد در حوزههای دیگر هم ورود پیدا میکرد. هرچقدر شهید مطهری زمان
بیشتری پیدا میکرد و به آخر عمرش نزدیک می شد یعنی دهه 50، بحثهایی که میکند از
آسمان به زمین میآید و عینیتر و انضمامیتر میشد. در اواخر عمر به فیلسوفان
اگزیستانس توجه میکند، به روان شناسی توجه میکند، به جامعه شناسان توجه میکند، و
به عبارتی جهت گیریاش عوض میشود.
علیزمانی
در خصوص جایگاه استاد مطهری در مجامع علمی کشور
نیز خاطر نشان کرد: به نظر من آن تعبیری که قرآن دارد «...مَا یَنْفَعُ النَّاسَ فَیَمْکُثُ فِی الْأَرْضِ...: آنچه به مردم سود مى رساند در زمین [باقى] مى ماند»(رعد/17) درباره شهید مطهری صادق است. به نظر من شهید مطهری الآن مظلوم است و کسانی از
استاد مطهری حرف میزنند که منش آنها و روش آنها با استاد مطهری متفاوت است. استاد
مطهری فیلسوف گفتوگو
بود و دیگری فکری را به رسمیت میشناخت. استاد مطهری بسیاری از
ابعاد فکریاش ناشناخته مانده است. ما درباره شخص مطهری زیاد سخن گفتیم ولی تفکر
او و آن چهارچوب فکری او خوب جا نیفتاده و حق ایشان و ظرفیت ایشان بیش از اینهاست.