ماهان شبکه ایرانیان

نماز جمعه تهران به امامت آیت الله یزدی ۷ / ۱۰ / ۱۳۸۰

الحمد لله رب العالمین باری الخلائق اجمعین الذی بعد فلا یری و قرب فشهد النجوی تبارک و تعالی و الصلاه و السلام علی اشرف الانبیا و افضل السفرا و خاتم الرسل محمد و علی آله اجمعین

خطبه اول

بسم الله الرحمن الرحیم


الحمد لله رب العالمین باری الخلائق اجمعین الذی بعد فلا یری و قرب فشهد النجوی تبارک و تعالی و الصلاه و السلام علی اشرف الانبیا و افضل السفرا و خاتم الرسل محمد و علی آله اجمعین.
اوصیکم و نفسی بتقوی الله فان خیر الزاد التقوی, شما برادران و خواهران نمازگزار و خود را سفارش و توصیه می کنم به رعایت حدود الهی و احکام خدا و تربیت فضیلت تقوی انشا الله شما و ما از این فضیلت بهره مند هستیم منتهی دارای درجاتی هست و انسان در فراز و نشیب زندگی و پیشامد و حوادث آزموده می شود که تا چه اندازه از مرزهای الهی و حدود الهی حراست و حفاظت می کند و یا خدای ناکرده از حمای خدا و حلال و حرام خدا می گذرد و عبور می کند, همیشه هم باید از خدا کمک خواست که خدا به ما توفیق بدهد و کمک بکند که بتوانیم نفس خویش را در برابر امر به سو او حفظ کنیم و احکام خدا را رعایت بکنیم, خواسته های الهی را بخواهیم و منهیات او را ترک کنیم.
ما در خطبه ی اول بحثمان در شکل حکومت اسلامی از نظر قانون اساسی بود رسیدیم به اصل هشتم, که در یک نوبت اصل را خواندیم مختصری هم صحبت کردیم قرار شد یک جلسه دیگر کمی توضیح داده بشود, متن قانون اساسی در اصل هشتم می گوید در جمهوری اسلامی ایران دعوت به خیر, امر به معروف و نهی از منکر وظیفه ایست همگانی و متقابل بر عهده ی مردم, نسبت به یکدیگر, دولت نسبت به مردم, و مردم نسبت به دولت, شرایط و حدود و کیفیت آن را قانون معین می کند و المومنون و المومنات بعضهم اولیا بعض یامرون بالمعروف و ینهون عن المنکر این متن قانون اساسی است.
خوب معنی آیه خیلی روشن هست و استناد اصل به آیه است که در جامعه اسلامی و بین مومنین ولایتی وجود دارد ولایت را به معنای رفاقت, مصاحبت یا اصل اختیارداری در این حد هر طور معنا کنید مومنین نسبت به یکدیگر چنین حقی دارند که دو کار را باید انجام بدهند یکی دعوت به خیر, انسان باید این روحیه را داشته باشد که دیگران را به نیکی و به خوبی و خیر دعوت بکند, بگوید این کارهای خوب را انجام بدهد, باید خدمت به مردم بکنید باید گره گشا باشید باید مشکلات مردم را تا آنجا که می توانید حل بکنید اگر خدا نعمتی به تو داده اگر ثروتی داده قدرتی دارد شهرت و نفوذی داده از این نعمتهای الهی برای کمک به بندگان خدا استفاده کن دعوت به خیر, خیر مطلق هر کاری که خوب است و خیر است و البته معلوم این است که انسان در تشخیص خیر و شر خیلی نیازمند به راهنمایی نیست البته در مسائل شرعی و برخی موضوعات شاید نیاز باشد ولی عقل انسان و فطرت انسانی می تواند مشخص بکند, دعوت به خیر یک امری است که مومنین نسبت به همدیگر باید داشته باشند.
امر دوم, امر به معروف و نهی از منکر امر و نهی یعنی دستور, یعنی باید این کار را بکنید, باید این کار را ترک بکنید, باید در جامعه ی اسلامی کوچه و بازارش, خیابانش, پارکش, سینمایش, اداره اش, و هر جایی که ظهور زندگی اجتماعی مسلمانهاست, ظواهر اسلامی دراش حفظ بشود و دیده بشود چون معروف مشخصترین مصادیق معروف واجبات الهی است و مشخصترین مصادیق منکر محرمات و گناهان است, امر به معروف خواستن این که باید واجبات در جامعه عمل بشود و نباید ترک بشود و باید گناهان و محرمات ترک بشود این یک وظیفه است همگانی مطابق قانون اساسی و شرع هم همین را می گوید آیات هم همین را می گوید, ولتکن منکم امه یدعون الی الخیر و یامرون بالمعروف و ینهون عن المنکر, جمعی باید باشند که این کار را انجام بدهند.
در جلسه گذشته و نوبت گذشته اشاره کردم واجبات کفایی است و مثل همه ی واجبات کفایی همه مخاطبند و اگر عمل نشد همه مسئولند و همه معاقبند نمی شود کسانی بگویند به من مربوط نیست من کاره ای نیستم, شما اگر می بینید یک خلافی در جامعه دارد عمل می شود وظیفه دارید امر کنید نهی بکنید خلاف را نهی بکنید و ترک معروف را امر بکنید وظیفه ایست همگانی و متقابل, متقابل در بین مردم تصریح کرده که نسبت به یکدیگر فرقش که نسبت به قشر دیگر و یا هر فردی نسبت به افراد دیگر که باهم زندگی می کنند باهم معاشرت دارند از کوچکترین واحدهای زندگی اجتماعی یا خانواده یا درون خانه همسر, فرزندان احیانا بستگان و فامیل در رفت وآمدها خوب اگر دیدید رعایت مقررات شرعی نمی کنند باید نهیشان بکنید زنهای نامحرم با مردهای نامحرم کنار یک سفره به اسم میهمانی, جشن, دید و بازدید مثلا ایام عید و هر مناسبتی اگر دیدید رعایت حدود الهی نمی شود باید نهی بکنید شما هر کسی هستید و در هر سمتی هستید حتی فرزندی هستید که کوچکتر از بقیه هستید بزرگترها نمی توانند شما بکنید بزرگترها هم باید بکنند هیچ فرقی نمی کند, نگوئید این کار وظیفه بزرگترهاست بزرگترها باید بگویند.
از درون خانه در فامیل و جمع فامیل و بستگان و رفت و آمدها و بعد محیط اداره و کار وقتی با یک جمعی کار می کنید می بیند رعایت برخی مسائل نمی شود مردم را معطل می کنند امروز برو فردا بیا کاغذ بازی می کنند خدای ناکرده رشوه خواری می کنند, بی اعتنایی به مردم می کنند, مردم را نادیده می گیرند, شما باید زبان باز کنید بگویید این چه وضعی است در این اداره شما هم به رئیست باید بگویید هم به مدیر باید بگویید هم به وزیر باید بگویید و هم به هر کسی که نقش دارد در آن اداره باید بگویید نباید شما بگویید این وظیفه من نیست وظیه ی همگانی است نسبت به یکدیگر یعنی همه مردم نسبت به همدیگر باید زبان امر به معروف و زبان نهی از منکر را داشته باشند حالا من در پایان اشاره می کنم به مراتب عملی که آن بحث جدایی است در گفتن نباید بترسید و باید بگویید و نسبت به دولت قانون اساسی می گوید مردم, دولت نسبت به مردم و مردم نسبت به دولت رابطه متقابل هست.
همانطور که می دانید در قانون اساسی دولت دو طور به کار رفته و استعمال شده در برخی از اصول دولت در برابر قوه مقننه و قوه قضائیه استعمال شده یعنی قوه مجریه و در بسیاری از اصول هم دولت به معنی مجموع حاکمیت است یعنی همه قوا در اینجا که می گوید مردم نسبت به دولت, دولت نسبت به مردم مقصود مجموع حاکمیت است اگر شما دیدید در حاکمیت کارهای منکری انجام می گیرد وظیفه دارید بگویید به همه ی حاکمیت نه فقط قوه مجریه و قوه ی مقننه هم اگر دیدید خلاف می کنید باید به آن بگویید زبانا باید بگویید یا نهی از بدی و منکر باید بکنید, و اگر در قوه قضائیه دیدید خلافی هست باید بگویید در قوه ی مجریه خلافی هست باید نهی بکنید, وقتی می گوید مردم نسبت به دولت و دولت در این اصل کل حاکمیت است یعنی در هر سمت و مقامی کسانی که در مقام حاکمیت هستند اگر خلاف می کنند حداقلش این است که شما باید زبانتان باز بشود و بگویید چرا این خلاف را می کنید که حالا اگر توفیقی بود من در خطبه ی دوم مختصری ممکن است اشاره بکنم.
بهرحال نهی از منکر یک وظیفه ی همگانی است امر به معروف یک وظیفه ی همگانی است و متقابل بین دولت و مردم و دولت کل حاکمیت هست یک دستگاهی مستثنا نیست و یک افرادی مستثنا نیستند همه نسبت به یکدیگر یک نظارت عمومی وجود دارد اگر یک قاضی خلاف کرد باید به آن گفت و اگر یک نماینده در مجلس خلاف کرد باید به آن گفت و اگر یک وزیر یا مدیر کل یا رئیس اداره و یا بخشدار, و استاندار و فرماندار خلاف کرد شما در هر مقام و سمتی هستید حداقل گفتن را باید داشته باشید این ملاحظه کاریها حالا من انشاالله روایت را آخر بخوانم که ملاحظه کاریها و ممکن است به ضرر تمام بشود ممکن است من را بیرون کنند ممکن است تنبیهم بکنند ممکن است حقوقم را قطع بکنند اینها مانع از انجام وظیفه الهی نمی شود بهرحال این اصل این را می گوید و حکم شرع این هست نه قانون اساسی فقط می گوید.
ملاحظه می کنید که در ذیل قانون آیه ی قرآن را آورده و به آیه قرآن استناد کرده که آیه قرآن می فرماید که المومنون بعضهم اولیا بعض و آیه را در متن قانون اساسی آورده که باید این کار را بکنم اگر یک روزی مردم خودسانسوری پیدا کردند ملاحظه کاری پیدا کردند تسامح و تساهل پیدا کردند هرچی دیدند هیچی نگفتند یک عده هم هر کاری دلشان می خواهد می کنند بعد یک وقتی می بینید شرایط طوری می شود که دیگر هیچ کاری نمی شود کرد و آنروز همه مسئوولند نه فقط آنهایی که نگفتند مسئوولند همه مسئوولند تا وقتی که من به کفایه نباشد همه موظفند و باید بگویند هیچ جا نداریم که استثنا کرده باشند یک کارمند را یک ضعیف را یک وزیر را یک فرد کوچکتری را بزرگتری را.
امر به معروف و نهی از منکر فقط مال آخوندها نیست فقط مال طلبه ها نیست فقط مال زمان تبلیغ و مسافرت و ایام ماه رمضان و محرم و صفر و موارد تبلیغی نیست در همه ی زمانها و مکانها امت اسلامی باید این وضعیت را داشته باشد که امر به معروف و نهی از منکر داشته باشد, خوب البته این بحث خیلی مبسوط است خیلی مفصل است همه ی بحث را هم نمی شود اینجا مطرح کرد اما کلیاتی که لازم هست اینجا بحث بشود.
همانطور که می دانید حداقل سه مرتبه یا سه مرحله برای امر به معروف و نهی از منکر هست مرحله ی اول درون و قلب هست, یعنی مومن و مسلمان باید از بدیها بدش بیاید و از خوبیها خوشش بیاید قلبا دوست داشته باشد کسانی که خوبند و خوبی می کنند واحترام می کنند و مقررات خدا را حفظ می کنند, قوانین و حدود شرع را و حکومت را حفظ می کنند رعایت می کنند آدم باید دوست داشته باشد آنهایی را که خوبیها را رعایت می کنند, و دشمن داشته باشد و بد بداند و ناراحت بشود بدش بیاید از آنهایی که خلاف می کنند از آنهایی که حدود الهی را نادیده می گیرند احترام اشخاص را نادیده می گیرند قوانین را نادیده می گیرند بی اعتنایی می کنند خودشان را برتر از همه می دانند خودشان را هر کاری دلشان می خواهد می کنند و بعد هم بهرحال فکر می کنند که کسی نمی تواند جلویشان بایستد آدم باید بدش بیاید مرحله اول این است که باید بدش بیاید.
اگر من روحانی موعظه می کنم نصیحت می کنم ولی خدای ناکرده خودم عمل نمی کنم شما باید به من بگویید نباید ملاحظه مرا بکنید باید بگویید فلانی شما که خودت این حرفها را می زنید چرا فلان جا این کار را کردید که منکر است یا رعایت نکرید یا توهین کردید افترا بستید بد گفتید قانون شکنی کردید.
اگر یک نماینده مجلس که در مجلس قانون گذار هست و به اصطلاح خودش تولیت این امامزاده را دارد اگر احترام قانون را رعایت نکند و به اصطلاح عامیانه و معروف که احترام امامزاده را باید متولی نگه بدارد خود نماینده اگر احترام قانون نگه ندارد و قانون شکنی بکند آدم باید ازشان بدش بیاید حالا هیچ کار هم نمی تواند بکند هیچ هم نمی تواند بگوید ولی بدش باید بیاید مرحله قلبی این است که اگر قلب و درون انسانها خوبیها را دوست داشته باشند و بدیها را بد داشته باشند حالت تسلیم کم کم بوجود نمیآید ولی اگر در دل کم کم نرم بشود بگوید حالا من چه کار کنم دیگر اینطوری هست یا جامعه اینطور شده است کم کم برایش حالت بی تفاوتی بوجود میآید و منکر گاهی خدای ناکرده اصلا منکر معروف بشود که آن نیز بحث جدایی است مربوط به باب امر به معروف و نهی از منکر نیست, منکر معروف شدن و معروف منکر شدن این مربوط به بحث بدعت است اینجا هیچ کس مجاز نیست که سکوت کند و همه زیانها و ضررها باید به پذیرند.
فرق است عنایت بفرمایید هر کس هم این بحث خوب بحث طولانی هست زمان مختلفی دارد فرق است بین این که یک منکری انجام می شود ولی قبول دارد که منکر است حجاب را رعایت نمی کند ولی قبول دارد که حجاب از اسلام است نعوذ بالله رشوه می گیرد ولی قبول دارد که رشوه حرام است, بعضی مقررات را نادیده می گیرد ولی قبول دارد که که این مقررات را قابل الرعایت است این منکر را عمل کرده باید نهی از منکر بشود.
اما اگر کسی منکر را معروف بداند یعنی بگوید کی گفته است که حجاب از اسلام است کی گفته است قمار حرام است کی گفته است شراب حرام است کی گفته است مثلا چنین و چنان نه در راه رسیدن به هدف هر کاری حلال است خوب این بدعت در دین است این وارد کردن مالیس من الدین فی الدین یا خارج کردن مامن الدین عن الدین این بدعت است و در بدعت اگر کسی ملاحظه کاری بکند و نگوید فلیلجم بلجام من النار یعنی دهانه ی آتش به دهنش می زنند خدا زبان را به تو داد فکر و قلب و مغز و هوش و چشم و گوش به تو داد که وقتی دیدید دارد دین خدا آسیب می بیند دارد دین خدا آسیب می بیند دارد دین خدا مورد مسخره قرار می گیرد دارد دین خدا مورد استهزا قرار می گیرد و در حقیقت انکار دین می شود نه یک منکر را عمل می کند اینجا نهی از منکر نیست اینجا بدعت است و باید جلویش بیاستید, بحث مقابله با بدعت ربطی به بحث امر به معروف و نهی از منکر ندارد این یک مرحله که در قلب و دل انسانها باید باطنا از هر خوبی خوششان بیاید و از هر بدی بدشان بیاید این مرحله درونی در ساختن انسان و عکس العمل انسان و تسلیم شدن انسان یا مقاوم شدن انسان فوق العاده نقش دارد ولذا در روایات ما و در شرع ما تبیین کردند که این مرحله ایست از امر و نهی در حالی که واقعا خوشآمد و بدآمد امر است یا نهی است, بنده از یک بدی یا از فردی که بد می کند بدم میآید این نهی است نهی نیست, از یک کسی که کار خوب می کند خوشم میآید این امر به معروف است امر نیست امر و نهی نیست ولی روایات ما صریحا فرموده است مرحله ای از امر به معروف و نهی از منکر همین خوشآمد و بدآمد قلبی و درونی است حالا به نظر برخی از فقهای عظام که از مراحل جهاد حسابش کردند و اصلا بحث امر به معروف و نهی از منکر در کتاب جهاد ذکر کردند و جهاد دانستند و مجاهده کوشش در راه خدا حساب کردند بهرحال این یک مرحله است ولو امر و نهی صدق نمی کند ولی لازم هست.
مرحله ی دوم زبان هست یعنی گفتند بالاخره شما زبان دارید باید بگویید و محیط را شما باید چنان بسازید که نترسید و بگویید نه این که محیط چنان شود که اگر شما از یک منکری خواستید نهی بکنید و یا به یک معروفی خواستید امر بکنید چند نفر بیایند بگویند به شما چه ارتباط دارد بلکه باید آنها هم به کمک شما بیایند و آنها بگویند بله به ما مربوط است این آقا درست می گوید چرا رعایت قانون را نمی کنید چرا از چراغ قرمز می گذرید, چرا سرعت غیر مجاز می گیرد چرا به فلان کس مثلا نمی دانم از اموال و داراییهای بانک بر خلاف مقررات به حساب و رفاقتت می دهید این چیزها باید بگویید و نه ترسید از این که چنین می شود و چنان می شود.
اگر آن حالت پیش میآید در برخی روایات ما اشاره شده این حالت شرکت است یعنی معلوم است آدم از غیر خدا می ترسد, مسلمان از غیر خدا نباید بترسد مومن از غیر خدا نباید بترسد هیچ غیر خدا کاره ای نیست همه کارها دست خداست انسان باید حکم خدا را رعایت کند و عمل بکند از هیچ کس هم نترسد این مرحله دوم هست که زبان هست البته همه فقها هم فرمودند از اول که نباید خشونت نشان داد و با زبان بد و ویرا گفتن یا با زبانهای تند و خشن یا دعوا کردند یا نعوذ بالله حرفهای زشت و ناروا گفتن اصلا منکری را مرتکب شدن که می خواهد نهی از منکر بکنند خود به کار گرفتن کلمات زشت و به تعبیر آقایان حالت کلمه ی فحش داشته باشد این خودش منکر است در نهی از منکر نباید از این کلمات استفاده بشود.
در مرحله اول با زبان نصیحت, موعظه, دوستی, رفاقت, فلانی این کار درست نیست این کار زیان دارد برای خودت بد است برای جامعه بد است شایسته ی شما نیست در موقعیتی که شما هستید این کارها چیه می کنید بهرحال روشن می شود امروز روشن نشد فردا روشن می شود در همین جامعه ممکن است یک روزی بکشند به پای محاکمه این کارها را نکن بالاخره جامعه چشم و گوش دارد گوش دارد حساب و کتاب دارد حکومت هست از این حرفها نصیت, موعظه, راهنمایی تا آنجا که می شود باید انجام داد با زبان خوب, خوب اگر شما احتمال بدهید در تاثیر باید یک مقداری آمرانه تر باشد و مطمئنید که اگر آمرانه تر بگوئید اثر می کند یک مقداری تندتر شدیدتر ولی نه به معنای بدگویی نه به معنای همینطور که عرض کردم کلمات خلاف شرع که نمی شود در راه نهی از منکر یا امر به معروف به کار برد این هم مرحله دوم هست که همه ی فقها فرمودند.
مرحله ی سوم این است که حالا شرایط مبسوطی هم ذکر کردند نمی دانم اطمینان هست یا در درجه اول شناخت معروف و منکر این خیلی مهم است یعنی هر چیز را آدم خیال می کند که منکر است و فورا به طرف می گوید این کار را نکن خوب شما نمی دانید این کار حرام است یا حرام است شما که نمی دانید اصلا این مسئله قانونی یا قانونی نیست شما که نمی دانید این کار چه وضعیتی دارد نمی شود فورا نهی بکنید یا امر بکنید اول باشد شناخت معروف را و شناخت منکر را و بعد هم باید عمل کرد خوب در بحثهای مبسوطی مطالب را فرمودند.
مرحله ی سوم مرحله ی عمل هست نهی از منکر و امر به معروف در عمل هست یعنی غیر از بدآمدن و خوشآمدن درونی و غیر از گفتن به زبان حالا با مراحل مختلف گفتن باید وارد عمل شد, اگر یک کسی اصلا گوش نمی دهد می گوید من می خواهم اینطوری باشم, خوب شما یا به قول آن آقا می خواهم جهنم می خواهم بروم جهنم خوب می خواهید بروید جهنم خوش آمدید برو جهنم ما کار با تو نداریم مگر ما می توانیم به زور بگوییم جهنم نرو جهنم می خواهید بروید برو ولی جامعه و محیط را نمی توانید جهنمی بکنید, نمی توانید کاری بکنید که در جامعه یک منکر معروف بشود و مشهور بشود می دانید جهنم دارد و می خواهید بکنید و به قول خودت آخرت و دنیایت باهم معامله کردید دوست دارید این کار را انجام بدهید خیلی خوب, ولی محیط مال شخص شما نیست خیابانها مال شما نیست, پارکها مال شما تنها نیست, سینماها مال شما تنها نیست روزنامه ها و مجلات مال شما تنها نیست, پارلمان و مجلس مال شما تنها نیست, ادارات و وزارتخانه ها مال شما تنها نیست مال جامعه است مال همه است آنوقت که مال همه است در حقوق بقیه دیگر حق تجاوز ندارید اینجا عملا باید بیایید جلو و جلوی طرف را باعمل بگیرد باعمل آن مسئله ی قدرت است و حاکمیت است و اینجاست که دیگر به وسیله ی حاکم در حقیقت محول می شود یعنی قدرت حاکم بر نظام اجتماعی اسلام باید وارد عمل بشود و جلوی منکر را بگیرد و نگذارد که کار خلاف انجام بگیرد هر خلافی که هست با قدرت باید جلویش را گرفت خوب این بحث خیلی طولانی تر هست من وقتم کم هست.
در پایان این بحث از بحث من یک روایتی را می خواهم و دیگر بقیه اش را به اصطلاح محول به کتب مبسوطه می کنیم این روایت معروف است از امام باقر سلام الله علیه هست شاید همه شماها هم بارها هم شنیده اید نسبتا هم مفصل است روایت یک تکه های لازم اش انتخاب شده یک مختصری: حضرت در روایت مفصلی است به جابر فرمودند که جابر را می شناسیم که همان کسی است که پیامبر اکرم فرمودند تا زمان امام باقر هستید و باقر علوم آل محمد را درک می کنید و سلام مرا به او می رسانید و بدان که بعد از آن دیگر نیستید و جریان را هم به حضرت رساند, او از حضرت نقل می کند, حضرت فرموند که: یکون فی آخر الزمان قوم یتبع فیهم قوم مرائون, در زمانهای آخر حالا آخر که می گوییم بعضی آخر الزمان را یعنی زمان بلافاصله با ظهور حضرت البته معمولا روایات آخر الزمان اینطوری معنی نمی کنم یعنی اینطوری نمی فهمم, فی آخر الزمان زمانهای آخر زمانهایی که نزدیک می شود و به پایان نزدیکتر است به معنایش این نیست یعنی آخر الزمان به قول ما یعنی زمان آخر, نه آخرالزمان غیر از زمان آخر هست بهرحال قومی پیدا می شوند که یتبع فیهم قوم مرائون که بیشتر از کسانی که ریاکارند و ظاهرفریبند یا عوام فریبند و ظوهر عمل می کنند اطاعت و اتباع می شود جملاتی دارند حدثا, سفها لایوجبون امرا بمعروف و لا نهیا عن المنکر, می گوید من حدثا و سفها را خیلی مودب ترجمه می کنم جوانهای نادان جوانان نادان تقریبا نه تقریبا تحقیقا خیلی که مودب حدیث را معنی کنیم حدثا, سفها, لایوجبون امرا بمعروف و لا نهیا از منکر هیچ واجب نمی دانند که یک معروف را واجبات خدا را امر بکنند یا محرمات خدا را نهی بکنند الا اذا امنوا الضرر, مگر جایی که مطمئن هستند این زیانی نیست چون مرائون هستند و ریا کاری خوب حرفی را می زنند مطمئنند که این زیانی ندارد کسی کارشان ندارد خوب حرفی را می زنند یطلبون لانفسهم الرخص و المعاذیر در صدد هستند که بالاخره عذرخواهی بکنند و برای خودشان رخصتی درست کنند یا عذری درست کنند که اگر ما نگفتیم و این کار نشد در اداره ی ما این کار خلاف می شد یا در خانه ی ما یا در بچه های ما یا در دوستان ما بهرحال معذور بودیم و عذرمان هم این بود چنین بود دنبال بیان عذر هستند بعضی جملاتی دارد تا اینجا که ولو اضرت الصلاه لسائر مایعملون باموالهم و ابدانهم لرفضوها کما رفضوا اصل الفرائض و اشرفها.
کار به جایی می رسد که اگر نمازخواندن حالا نماز فردیه و یومیه یا نماز جمعه نماز جمعه آمدن مثلا برایش یک ضرری داشته باشد به اموالش یا ابدانشان یعنی برایشان بالاخره یک ضرر مالی دارد یا ضرر بدنی دارد این ضرر یعنی ضرری که قابل تحمل است والا مثلا در هوای سرد میآید اینجا می نشیند نماز شرکت می کند در بارانش در گرمایش در سرمایش اینها شرکت می کند یک مقدار تحمل می کند این ثوابش بیشتر می شود افضل الاعمال احمدها, این را ضرری نمی گویند که انسان نمازش را ترک کند, ولی روایت می گوید که این حالت هست که اگر نماز ضرر رساند به مال و جانش دید نماز را هم ترک می کند همانطور که رفضوا اسمی الفرائض و اشرفها, نامآوارترین واجبات را اسمی اگر شما معنای بهتری می کنید به من می فرمایید ولی اینطور فکر می کنم نامآورترین فرائض را یا مشخص ترین و شناخته شده ترین فرائض را و اشرف فرائظ و واجبات را ترک کرده یعنی امر به معروف و نهی از منکر را.
یعنی در این روایت امام باقر سلام الله علیه امر به معروف و نهی از منکر را اسمی الفرائض و اشرف الفرائض نامیدند و فرمودند که مردمی میآیند که این وضعیت پیدا می کنند کار به کار خوبیها و بدیها دیگر ندارند می گویند هر کسی هر کاری می کند خوب بکند من را در قبر خودم می گذارم و آن هم در قبر خودش از این حرفهای عامیانه و جامعه را رها می کنند بعد هم یک عده ی آدمهای نامناسبی میآیند و در جامعه هر فسادی می خواهند انجام می دهند, ذیل روایت هست که ان الامر بالمعروف و النهی عن المنکر سبیل الانبیا, منهاج الصلحا, فریضه عظیمه, بها تقام الفرائض, امر به معروف و نهی از منکر این دو راه پیامبران است روش پاکان و صالحین است واجب بسیار بزرگی است با انجام این واجب همه ی واجبات انجام می شود اگر این واجب ترک بشود واجبات دیگر هم ترک می شود اگر این واجب عمل بشود همه واجبات انجام می گیرد بها تقام الفرائض, و تعمل المذاهب, جاده ها و راهها و رفت وآمدها امن می شود, با امر به معروف و نهی از منکر جاده ها امن می شود, تحل المکاسب کسب و کارها حلال می شود دیگر رشوه نمی گیرد دیگر تغلب نمی کند دیگر مثلا جنس را قاتی نمی کند به اسم جنس خوب بفروشد و دهها تغلب و خلاف و چیزهایی که در مکاسب گفته است دیگر نمی کند کسب پاکی پیدا می کند چرا برای این که نهی از منکر شده, برای این که همان کارگرش وقتی می بیند دارد تغلب می کند به آن می گوید تغلب نکن حثیثت خودت را, نظام را, جامعه را, کشور را, ایران را, در داخل, در خارج بدنام نکن با این تغلبت, نهی می کند از کار بدت ببینید تحل المکاسب, و ترد المظالم, همه ی حق دیگران به آن رسیدگی می شود می رسد به شان, و تعمر الارض, زمین آباد می شود با امر به معروف و نهی از منکر زمین آباد می شود ببینید چقدر نقش دارد و مقصود چیه و ینتصب من الاعدا با دشمنان با انصاف برخورد می شود وقتی امر به معروف و نهی از منکر باشد.
و یستقیم الامر, اصولا حکومت با امر به معروف و نهی از منکر مستقیم می شود امر در اینجا یعنی همان امر یعنی حاکم یعنی حکومت یعنی نظام با امر به معروف و نهی از منکر حکومت مستقیم می شود, ما عرض کردیم این حکومت اعم از مقننه و قضائیه و اجرائیه و همه کسانی که در حکومت نقش دارند و اگر امر به معروف و نهی از منکر ترک شد هر روز گوشه و کنار حکومت از این ور می رود از آن ور می رود کچ می رود برمی گردد دوباره بهرحال انحراف پیدا می کند و هر روز هم این گرفتاریها خدا نکرده هست و آنروز دیگر خداوند با این انسانها چه خواهد کرد چه عرض کنم.
پس ملاحظه می کنید قانون اساسی ما می گوید امر به معروف و نهی از منکر بین مردم و دولت یعنی حاکمیت وظیفه ی همگانی متقابل هست مردم به دولت باید بگویند این کار خلاف را نکن هر کس در دولت هست در هر سمت و مقامی باید بگویند این کار را خوب را بکن اگر کار خوب هم کرد باید این کار خوبش را تشویق بکنند, دولت هم به مردم باید بگوید مردم این کار خلاف را نکنید دولت هم به مردم باید هر جا دید مردم کار خلافی می کنند به اشان بگویند این کار خلافی نباید بکنید هر دو در برابر هم حالت تقابل دارد دیگر تفصیل بحث خود به خود در کتب مفصله ملاحظه بفرمایید. بسم الله الرحمن الرحیم

انا اعطیناک الکوثر * فصل لربک و انحر * ان شانئک هو الابتر *



خطبه دوم

بسم الله الرحمن الرحیم

الحمد لله علی آلائه و الشکر علی نعمائه و الصلاه و السلام علی خیر خلقه محمد و آله و نصلی و نسلم علی وصیه علی امیرالمومنین و علی الصدیقه الطاهره فاطمه الزهرا سیده نسا العالمین و علی سبطی الرحمه الحسن و الحسین و علی علی بن الحسین و محمد بن علی و جعفر بن محمد و موسی بن جعفر و علی بن موسی و محمد بن علی و علی بن محمد و الحسن بن علی و الخلف القائم المهدی صلوات الله علیهم اجمعین خلفا الله فی ارضه و امنائه فی بلاده.
چندتا مطلب هست در این خطبه سعی کنم هم خیلی معطلتان نکنم مسئله ی اول میلاد مسعود پیامبر بزرگ الهی حضرت مسیح علی نبینا و آله و علیه السلام که باید گفت بهتر از هر کس خداوند این پیامبر را برای خاتم پیامبرانش در آخرین کتابش یعنی در قرآن معرفی کرده است که هیچ کس بهتر از خدا برای پیامبر در آخرین کتاب آسمانی نمی تواند بهتر تعبیر کند.
قال انی عبدالله عیسای مسیح در حالت کودکی و در گهواره یا در همان حالت کودکی فرمود انی عبدالله من بنده ی خدا هستم بالاترین امتیاز بندگی خداست آتانی الکتاب خدا به من کتاب داده انجیل را به او داده جعلنی نبیا مرا پیامبر قرار داده و جعلنی مبارکا مرا مبارک و با برکت قرار داده این ماکنت هر کجا که هستم مبارک و با برکت هستم و اوصانی بالصلاه و الزکاه مادمت حیا به من سفارش کرده است که نماز و زکات را نماز بخوانم زکات را بدهم تا مادامی که زنده هستم و برا بوالدتی به من دستور داده است خدا که به والده ی خودم و مادر خودم نیکوکار باشم, به والده و مادرم نیکی کنم, ولم یجعلنی جبارا شقیا, مرا جبار و شقی قرار نداده است و السلام علی یوم ولدت و یوم اموت و یوم ابعث حیا, آنروزی که به این دنیا آمدم و آن روزی که از این دنیا خواهم رفت و آن روزی که در قیامت مبعوث خواهم شد همه با خیر و سلام و سلامت خواهد بود.
این معرفی اجمالی حضرت عیساست حالا پیروان حضرت عیسی ضمن تبریک به همه ی پیروان حضرت عیسی واقعا ازشان می پرسیم شما این آیه را خواندید این تعریف را دیدید پیغمبرتان می شناسید این چه طور آدمی است چه طور آدمی بوده و چه طور زندگی می کرده و چه می گفته فقط نمی دانم کردار نیک و گفتار نیک و بندار نیک از یک پیغمبر دیگری یا یک کسی که معلوم نیست پیغمبر یا نه می گیرید و می دهید به حضرت عیسی و بعد هم همین روشهایی که دارید حداقل لم یکن جبارا شقیا ولم یجعلنی جبارا شقیا خداوند مرا جبار و شقی قرار نداده خوب این همه جباریت و شقاوت که در حکومتهای دنیای امروز دیده می شود آیا این آقایان لامذهبند نعوذبالله یا غالبا مذهب مسیحیت دارند بیشترشان مذهب مسیحیت دارند خودشان مسیحی می دانند بعضیهایشان کلیسا می روند, خوب حداقل پیغمبرتان بشناسید به دستور پیغمبرتان عمل بکنید باید مبارک باشید باید به مادرها احترام بکنید باید به جامعه تان احترام بکنید باید منشا خیر و برکت باشید نه منشا شر و زیان و قتل و غارت و آدم کشی و آن چه که می بینید در دنیا به دست بسیاری از قدرتهای بزرگ ستمگر یا استکبار بوجود میآید و اینها هیچ کدامشان ادعا نمی کنند که ما لامذهبیم یا کمونیستیم بیشتر خودشان را مسیحی می دانند در هر صورت ما این میلاد بزرگ این پیغمبر بزرگ خدا را تبریک می گوییم و از پیروانشان در همه ی سطوح همان مسیحی معمولی کاسبی که در بین جامعه زندگی می کند یا در کشور ما با اقلیت و در سایه قانون نظام اسلامی زندگی می کند تبریک به آن می گوییم و به آن می گوییم که پیغمبرت را بشناس و با اخلاق و رفتار پیغمبرت عمل کن و هم دولتمردان بزرگی که در دنیا به نام مسیحیت زندگی می کنند ولی خیلی کارهایشان خلاف حتی وجدان انسانی حتی به خلاف آنچه پیامبر خدا و خداوند در این قرآن کریم این پیامبر را معرفی کرده عمل بکنند.
مطلب دوم که به نظر می رسد لازم هست مقداری اینجا توضیح بدهم مسئله ی رابطه ی مجلس شورای اسلامی و دو قوه ی دیگر و شاید قبل از این رابطه به دلیل عضویتم در شورای نگهبان مختصری راجع به شورای نگهبان بگویم روزنامه ها و جراید و سخنان قبل از دستور و کسانی که پشت برخی تریبونها صحبت می کنند یک طوری صحبت می کنند که در افکار عمومی طوری مطرح می شود که مثلا بین مجلس و شورای نگهبان اختلاف است و دعوا هست و این اختلاف و دعوا سیاسی است و موضعهای سیاسیشان بهم نمی خواند و بعد بالاخره باید کسانی واسطه بشوند و اصلاحشان بدهند و بعضیهایشان می بینید به شورای نگهبان نصیحت می کنند خودشان را فراموش می کنند و بضعیها مثلا از آن طرف به مجلس نصیحت می کنند و بهرحال مسئله را اصلا غیر از آنچه که هست در افکار عمومی جا انداختند با تیترهای درشت, می نویستند رایزنی بین مجلس و شورای نگهبان مثلا به نتیجه نرسید یا مرحله ای برای رایزنی جدید بین شورای نگهبان و مجلس شروع شد, یا آخرین تیتری که الان در ذهنم هست در یکی از روزنامه ها با تیتر بسیار درشت حالا من اصطلاح روزنامه اش نمی دانم با 14 یا 16 یا 18 نمی دانم که نیمی از صفحه ی اول روزنامه اش گرفته است نوشته است 4 قانون دیگر را شورای نگهبان رد کرد و یک طوری منعکس می کنند که اینها باهم دعوا دارند اختلاف دارند اینطوری نیست برادر.
افکار عمومی باید بداند متوجه بشود مسئله اصلا این نیست قانون اساسی حدود 29 اصل را راجع به مجلس دارد 9 اصل هم راجع به شورای نگهبان دارد یک سری اختیارات را در اصولی که مربوط به مجلس داده که ربطی به نماینده ندارد مال مجلس است, مجلس یک شخصیت حقوقی است هر وقت نصف علاوه یک تصمیمی گرفت آن مصوبه مجلس است حالا با چه افرادی باشد کمتر باشد بیشتر باشد نمایندگان جا به جا می شوند بله مجلس تصمیم می گیرد مثلا تعقیب و تفحص هست.
باید آزمایشش را هم از مجلس اجازه می گیرد این وظیفه مجلس است وظیفه ی نماینده نیست, برخی چیزیها هست که وظیفه ی نماینده است مثل مثلا سئوال از وزیر, وهمینطور بالاخره یک سری وظایف مال مجلس است یک سری وظائف مال نماینده است بحث مبسوط مفصلی است در بحث حقوقی انجام گرفته است اینطور نیست که نماینده همه کاره است یا مجلس همه کاره است, کارهایش در قانون اساسی ضبط شده محدود شده که مجلس چه کارهایی می تواند بکند, مجلس حق قانونگذاری در همه ی شئوون مملکت دارد در چارچوب مقررات قانون اساسی خوب همین قانون اساسی برای شورای نگهبان هم وظایفی معین کرده شورای نگهبان همه کار نمی تواند بکند شورای نگهبان هم وظایفش محدود شده در این 9 اصل در قانون اساسی ذکر کردند که شورای نگهبان یکی از وظائفش این است که مصوبات مجلس را بررسی می کند با قانون اساسی مخالف است یا با قانون اساسی مخالفتی ندارد و مغایرتی ندارد یا با شرع مخالف است یا با شرع مخالفتی ندارد نسبت به مخالفت شرعی اش فقها مسئول هستند و نسبت به مخالفت قانونیش هر 12 نفر مسئول هستند می نشینند بر اساس آیین نامه ای داخلی که تنظیم شده با اکثریت بحث می کنند بررسی می کنند می گویند این قانون منظور اتفاقا همین مسئله است که وقتی آن آقا می نویسد 4 تا قانون دیگر رد کرد آخر برادر عزیز حتی نماینده ی محترم که ظاهرا این جمله مال همان نماینده است 4 تا قانون رد نکرده در این 4 تا قانون هر یکیش یک ماده اش یا دوتا ماده اش یک شبهه داشته نوشته که آقای مجلس آقای نماینده این قانون این ماده اش یک اشکال شرعی دارد این اشکال را باید حل کنید, یا یک اشکال قانون اساسی دارد این اشکال را باید حل کنید برمی گردد به مجلس, مجلس هم می دهد به کمیسیون, نماینده ی شورای نگهبان هم می رود مجلس می رود کمیسیون می نشینند باهم صحبت می کنند راه حل پیدا کنند, رایزن سیاسی نیست که مصالحه بکنند نه مجلس حق دارد خلاف شرع انجام بدهد, نه شورای نگهبان حق دارد خلاف شرع انجام بدهد, هیچ کدام حق ندارند.
رایزنی یعنی عبارت را یک طوری بکنید رایزنی نیست اسمش, رایزنی مال مسائل سیاسی است در مسائل حقوقی اسمش رایزنی نیست, مباحثه است گفتگوست که راه حل پیدا بکنیم که عبارت به گونه ای تنظیم شود که اشکال قانون اساسی رفع شود یا اشکال شرعی رفع شود حالا اگر در یک قانونی که مثلا 15 یا 16 یا 30 تا ماده دارد دوتا ماده اش دو جایش سه جایش اشکال پیدا کرده اشکال قانون اساسی یا اشکال شرعی و شورای نگهبان برگردانده است به مجلس که مجلس این دو سه اشکال را اصلاح بکن اینجا باید گفت که شورای نگهبان یک قانون دیگر را رد کرد این جوسازیها چی است به نفع کی این کار را می کنید منظورت چیه از این جوسازیها.
در همین جلسه ی اخیر همین چهارشنبه گذشته ی ما آخرین قانونی که در دستور بود یعنی اصلاح قانون مالیات نمی دانم بیشتر از 130 یا 135 حالا دقیق نمی دانم بیشتر از 130 ماده قانونی دارد در جلسه نصف این قانون خوانده شد دو جا اشکال گرفته شده یادداشت شد که به مجلس بنویسند که آقای مجلس آقای نماینده در این اقداماتی که شما کردید در این قانون مالیات که اصلاح کردید نوشتید این دوتا اشکال وجود دارد این را بنشینید حل کنید خوب بعد نماینده شورای نگهبان می رود در کمیسیون می نیشینند باهم صحبت می کنند عبارت را یک طوری تنظیم می کنند که اشکال قانون اساسی رفع بشود و اشکال شرعی رفع بشود این مصالحه است این اختلاف و مصالحه است اختلاف نیست دعوا ندارند باهم شورای نگهبان کاری به کار مجلس ندارد نمی تواند کاری داشته باشد مجلس هم کاری به کار شورای نگهبان ندارد حق ندارد کاری به شورای نگهبان داشته باشد, مجلس نماینده است و در قانون اساسی حدود و تکالیفش معین است شورای نگهبان هم وظایفی دارد که قانون اساسی تکلیفش معین کرده است, حداقل ما که اینقدر از قانون دم می زنیم قانون اساسی را قبول داشته باشیم.
بنابراین وقتی مجلس با شورای نگهبان برخورد می کند چرا روزنامه ها اینطور جوسازی می کنند که هر کسی فکر می کند که دعواست بین این دوتا هیچ دعوا نیست هیچ وقت هم دعوا نبوده است هرگز هم دعوا نبوده و نیست و نخواهد بود چه دعوایی دارند شورای نگهبان نمی تواند خلاف شرعی که می بیند می گوید خلاف شرع نیست روز قیامت دارد حساب و کتاب دارد به خاطر شما که کار نمی کند که به خاطر نظام به خاطر خدا به خاطر وظیفه اش کار می کند می بینید آقای نماینده این چیزی که شما اینجا تنظیم کردید با شرع نمی خواند می گوید این عبارت درست نیست این عبارت خلاف شرع را هم می گیرد می گوید شورای نگهبان با سرمایه گذاری خارجی مخالفت کرده است این چه حرفی آخر می زنید کجا شورای نگهبان با سرمایه های خارجی مخالفت کرده است چرا جوسازی می کنید, آقای نماینده ی محترم واقعا مرز خودت را بشناس, روی مرز خودت حرکت کن, شما حق قانونگذاری دارید معتقدید که صلاح کشور این است که سرمایه گذاری خارجی باشد بله خیلی خوب مصلحت اندیشت را در ماده قانونی آورده اید مواد قانونی آمده شورای نگهبان, شورای نگهبان می گوید این ماده اش عبارتش به گونه ایست که اجازه می دهد به شرکتهای خارجی کذا و کذا که مالک زمین در حد حد بیش از 51 درصد بشود این درست است! خوب به ضرر مملکت است تذکر به تو می دهد می گوید این خلاف قانون اساسی است اصلش هم ذکر می کند می گوید خلاف این اصل از قانون اساسی است این دعوا نیست این اختلاف نیست .
برداشت نه برداشت معنی حقوقی خود شما هر وقتی معنا کنید همین است گاهی وقتها خوشبختانه ما می بینیم بعضی نمایندگان مجلس هم خودشان هم می گویند این حرف معلوم است خلاف قانون اساسی برای چی این تصویب می کنید, می گویند خوب حالا ببینیم چطور می شود این کار نکنید که حالا ببینیم چطور می شود! این از این طرف بنابر این رابطه ی بین مجلس و شورای نگهبان, شورای نگهبان نظارت دارد بر مصببات مجلس, بر مصمماتش نظارت ندارد که شما صدها تصمیم می گیرید شورای نگهبان هیچ حرفی نمی زند, شما یک کسی انتخاب می کنید مثلا برای شورای پول و اعتبار شما یک کسی انتخاب می کنید برای شرکت در فلان جلسه که قانون می گوید باید شرکت کند شورای نگهبان حق ندارد دخالت کند بگوید این آقا باشد یا نباشد ربطی به شورای نگهبان ندارد, شورای نگهبان مصببات را باید برسد نه مصممات را مصممات بعهده ی خودش است هر جا مصحلت می بیند آن هیئت رئیسه شان را و آن جمع نمایندگان محترم هستند که هر جا مصحلت می دانند عمل می کنند بنابراین این رابطه را آلوده نکنیم.
آنها البته چند نفر هستند که این کار را می کنند, مجلس خوشبختانه همیشه حقوقدان دراش بوده, فقیه دراش بوده, آشنایی با مسائل حقوقی دراش بوده اینطور نیست که همه بر افکار سیاسی کار بکنند اینطور نیست همه می خواهد کار حزبی بکنند چند نفر هم هستند که نعوذبالله خدا ناکرده گاهی فقط می خواهند به اهداف و منافع حزبیشان رعایت بکنند خوب این روش درست نیست, می خواهید بکنید خیلی خوب چرا افکار عمومی را آلوده می کنید که مردم کوچه و بازار خیال می کنند بین شورای نگهبان و مجلس دعواست و بعد هم همه اش به شورای نگهبان می گویند چرا کوتاه نمیآیید چرا درست نمی کنید شورای نگهبان قیامتش را نمی تواند بگذارد به خاطر شما مجبور است حکم خدا را بگوید مجبور است قانون اساسی را بگوید خیلی خوب یک وقتی شما اصرار دارید می گویید خلاف شرع است خلاف قانون اساسی ولی من لازم می دانم در شرایط کنونی کشور که این خلاف شرع و خلاف قانون اساسی مصلحت است که عمل شود خیلی خوب بسیار خوب شما لازم می دانید چون نماینده هستید و حق هم دارید خوشبختانه قانون اساسی مجمع تشخیصش معین کرده گفته بفرستید مجمع تشخیص, مجمع تشخیص می بیند که اگر این مصلحت اندیشی شما اینقدر برای کشور مفید است که قانون اساسی را سست بکند عیب ندارد مجمع تشخیص این کار را می کند بحث میآید مجمع تشخیص.
من بارها حضور داشتم در مجمع تشخیص که همین فقیهی که در شورای نگهبان می گفت این خلاف شرع هست دیگر اینجا بحث خلاف شرع و وفاق شرع نیست که اینجا بحث مصلحت است مصلحت ایجاب می کند که این مسئله فعلا موقت تا وقتی که این مصلحت است این کار انجام می گیرد انجام می گیرد هیچ مشکلی هم نیست خیلی وقتها من بودم در مجمع تشخیص که بعضی اعضای محترم می گویند آقا این مصلحت اندیشی بر برابر سست کردن قانون اساسی و بی پایه کردن قانون اساسی آن ارزشش را ندارد و نظر نمی دهند می گویند ولو مجلس می خواهد ولی به نظر ما این کار درست نیست و موافقت نمی کنند قانون اساسی تکلیف را معین کرده.
پس ملاحظه می کنید که در همه ی مراحل قانونی اساسی تکلیف را معین کرده بیاییم به قانون احترام بگذاریم بیاییم قانون را قبول بکنیم با قانون زندگی بکنیم قانون را که این همه دم ازش بزنیم اگر یک روزی قانون سست بشود که دیگر نمی توانید شما هم نمی توانید نماینده باشید قانون باید مورد احترام همه ی ما قرار بگیرد این نسبت به مجلس با شورای نگهبان.
مجلس با قوای دیگر همین حالت را دارد خوب خود قانون اساسی وظیفه ی قوه قضائیه را معین کرده قوانین عادی مجلس هم توضیح داده دهها قانون داریم که مجلس تصویب کرده است راجع به مسائلی که در قوه ی قضائیه هست خوب قوه قضائیه مستقل است قاضی مستقل است عمل می کند طبق مقرراتی که حاکم است اگر یک جایی هم یک قاضی خلاف کرد دادسرای انتظامی قضات وجود دارد مرکز رسیدگی به اشکال یا خلاف قانونیش دیوان عالی می رسد رسیدگی به خلاف و اشکالات شخصیش را دادسرای انتظامی می رسد دستگاه قضائی خودش رسیدگی می کند.
شما چرا وقتی دستگاه قضایی یک مسئله را می گوید داد و فریادتان بلند می شود که چرا نماینده ی ما را احضار کردید چرا نماینده ی مرا محکوم کردید, من معذرت می خواهم اجازه بفرمایید این جمله را عرض کنم من نمی دانم این کلمه مصونیت که در دهان همه افتاده است و نمایندگان خیلی رویش تکیه می کنند از کجا آوردند من همه مواد مرور کردم از اول قانون اساسی تا آخر قانون اساسی کلمه ی مصونیت نداریم این اصل را مراجعه کنید من از رو می خوانم: اصل 86 می گوید نمایندگان مجلس در مقابل ایفای وظائف نمایندگی در اظهار نظر و رای خود کاملا آزادند و نمی توان آنها را نسبت به نظراتی که در مجلس اظهار کردند یا آرایی که در مقام ایفای وظائف نمایندگی خود دادند تعقیب یا توقیف کرده است این متن اصل است بله درست است همینطور است ولذا می بینید هر مسئله ای که در مجلس مطرح می شود خوب یک عده در مخالفت صحبت می کنند یک عده در موافقت صحبت می کنند و در پایان هم رای می گیرند بعدا اکثریت هرچی شد همین می شود تصمیم بعد هم ابلاغ می شود اعلام می شود اجرا می شود عمل می شود هیچ کسی هم حق ندارد به یک نماینده بگوید چرا شما مخالف صحبت کردید یا چرا موافق صحبت کردید آیا این اصل می گوید اگر نماینده افرا بست توهین کرد جرمی مرتکب شد که در قانون مجلس جرائم را معین کرده است چون هیچ چیزی جرم نیست جز به حکم قانون.
خوب مصوبه خود مجلس شورای اسلامی هیچ قیلی یا ترکی جرم نیست جز به حکم قانون یعنی یک گناه شرعی تا در قانون جرم حساب نکرده باشند جرم نمی دانیم خوب وقتی خود مجلس می گوید افراد جرم است توهین جرم است یک صفحه برگ از شخصتهای نظام صریحا برخی تعابیر می گوید جرم است حالا اگر نماینده چه در مجلس چه در بیرون مجلس آقای نماینده اگر ماشینش تصادف کرده یکی را زیر گرفت نباید آقای نماینده بردش دادگاه و گفت آقا شما باید بیایید مثلا این کار خلافی که انجام دادید بررسی بشود خوب بررسی می شود ممکن است محکوم بشود ممکن است تبرئه بشود.
اگر نماینده را بردند دادگاه اشکالی دارد, من بارها عرض کردم من ده سال در دستگاه قضائی بودم خودم دادسرا رفتم برای این که بگویم به دیگران که دادسرا رفتن مسئله نیست باید رفت دادسرا علتی هم که رفتم آن طرف من هم یک کسی بود که در دستگاه موقعیتی داشت و نمی خواست برود دادسرا من رفتم تا او هم بیاید دادسرا رفتن و محاکمه شدن و بعد هم احیانا محکوم شدن احیانا هم تبرئه شدن مسئله نیست دهها جا در فصل حقوق عمومی در فصل حقوق ملت و در برخی از فصول دیگر تصریح شده که انسانها و افراد در برابر قانون یکسان هستند نماینده و غیر نماینده ندارد این مصونیت را از کجا آوردند آقایان نمایندگان نماینده مصونند بله مصون است به تعبیر رئیس محترم قوه قضائیه اسمش گذشتن مصونیت شغلی من می خواهم عرض کنم مصونیت نفرمایید مصونیت نیست در قانون آنچه که می تواند نماینده عمل کند رای دادن است نظر دادن است بحث کردن است هر طوری هم که فکرش هست می تواند عمل کند آزاد است اما حق توهین ندارد حق تحقیر ندارد حق افترا ندارد چه در مجلس چه در بیرون مجلس می گوید من رفتم حوزه ی انتخابیه ام مردم جمع شدند علیه یکی صحبت می کردند من هم صحبت آنجا صحبت کردم خیلی خوب, خوب کردید صحبت کردید, خوب کردید به حوزه ی نمایندگیت سر زده اید ولی آنجا حق نداشتید کسانی را زیر سئوال ببرید حق نداشتید توهین ببرید حق نداشتید خلاف مرتکب بشوید جرمی که خود قانون گفته است خوب به جرم باید رسیدگی شود, حالا یک نماینده محکوم باید برود زندان چه سر و صدا چه داد و فریاد که چه آخر چرا قانون را رعایت نکنید عرض کردم تولیت به قول معروف امام زاده خودش باید اقتدا را بیشتر حفظ بکند خود شما باید قانون را بیشتر احترامش را حفظ بکنید.
مسئله دوم که مسئله روز است و خیلی رویش بحث می کنند مسئله ی مبارزه ی و در حقیقت مقابله با فسادهای اقتصادی و عذر می خواهم من یک جمله کوتاهی هم راجع به شورای نگهبان یک آماری گرفته بودم که ببینم آیا واقعا در مجلس ششم که اینها همه اش می گویند شورای رد کرده شورای رد کرده چه کار کرده در طول این مدتی که مجلس ششم کار می کرده 185 مصوبه داشته که 133 لایحه بوده از طرف دولت آمده مجلس 52 طرح بوده از طرف نمایندگان بوده عرض کنم در طرحها 23 در مرحله اول تایید شده یعنی طرحهای نمایندگان مجلس 23 در مرحله اول تایید شده و هیچ کدام حرف نمی زند یک بار هم یکیشان نگفتند که این طرح تایید شده مثل مسئله ی عدم صلاحیت در گلستان چقدر سرصدا کردند برای 7 نماینده 112 تایید شدند یکی نگفت که 100 نفر تایید شدند برای هفتا ولی 3 نفر یا 4 نفر که رد کرده بودند داد و فریاد برآوردند که مسلمانی نیست چرا به خاطر این که فلانی جزو مثلا جمعشان یا جزبشان است خوب این کارها درست نیست بالاخره مردم هم می فهمند ما هم می فهمیم نه هم نمی فهمیم, لوایح اکثرا تایید شده است مگر یک تعدادیش عرض کنم که بنابراین تعدادی هم رفته مجلس و در شور دوم یعنی دو مرتبه با حضور نماینده شورای نگهبان بررسی شده برگشته و تایید شده چندتاش هم رفته مجمع تشخیص مصلحت دیگر روابط طبق قانون عمل شد در دوره ششم با دوره قبل و دوره قبل هیچ تفاوتی نمی کرده شاید هم بیشتر شورای نگهبان درست عمل کرده منتهی درست یعنی طبق قانون عمل کرده حالا آقایان سروصدا و داد و فریاد درمیآورند که چنین و چنان است.
مسئله دوم مبارزه بامسائل اقتصادی هست من تصور نمی کنم در این مملکت کسی باشد که مبارزه با فساد اقتصادی را قبول نداشته باشد ظاهرا هر کس با جامعه و اجتماع و نظام و حکومت سر و کار دارد قبول دارد که باید با فساد مبارزه کرد و فاسد را باید اصلاحش کرد و مفسد را اگر می شود باید اصلاحش کرد و اگر نمی شود باید از کار برکنارش کرد هیچ کس تردید ندارد همه قبول دارند این جای اختلافی نیست اصلا من هم به عنوان یک طلبه کوچک یا یک عضو شورای از کل نظام و حاکمیت و به خصوص از دستگاه قضایی می خواهم که شما در برخورد با فساد اقتصادی با دقت کامل واقعا آنهایی که مال مردم را حق مردم را بیت المال را هر کی را بردند خورند ازشان بگیرید برگردانید به بیت المال این وظیفه تان است اگر این کار نکنید خلاف کرده اید جای هیچ تردیدی نیست .
اما یک مسئله هست که باز اینجا می خواهم به کسانی که افکار عمومی را مشکوک می کنند مخلوط می کنند ولی خودم تردید داشتم که بگویم نگویم ولی خوشبختانه رئیس دادگستری تهران صریحا روی صحبتهایشان گفتند, گفتم اشکالی ندارد باید گفت بله با فساد باید مبارزه کرد و مفسد را باید بالاخره مجازاتش کرد و مال مردم را باید به مردم برگردان اما به عنوان مبارزه ی با فساد می شود کل نظام را زیرسئوال برد, می شود همه ی مردم را بدبین کرد به همه ی نظام یعنی یک طوری صحبت کرد یک طوری تبرئه کرد که همه فکر می کنند دستگاهها همه آلودند, نعوذبالله وزرا همه آلودند نمایندگان همه آلودند دستگاه قضائی همه آلودند این طرز بیان مطلب شرعا درست نیست عقلائیا هم درست نیست.
چرا مردم را بدبین بکنیم به نظام و حاکمیت و کسانی که مشغول کارند عرض کردم حالا رئیس دادگستری صریحا تعبیرشان این است که اکثریت مدیران و مسئوولان نظام در کمال سلامت و به دور از سواستفاده مشغول خدمت به مردم و کشور هستند وجود چند متخلف نباید این شائبه را بوجود بیاورد که همه مسئولان دچار تخلف و قانون شکنی شدند این حرف درستی واقعا حالا اگر خدای ناکرده یک آدم نامناسبی در مجلس با یک نماینده ی جوان بوده بی تجربه ای بوده بی سابقه بوده هر چی بوده خلاصه فریبش داده و یک رانت خواری هم بوجود آمد توسط آن آقا و نماینده کل نمایندگان مجلس باید برد زیر سئوال این انصاف نیست نمایندگان دارند کار و زندگی خودشان انجام می دهند حالا 4 نفر هم کار خلاف کردند باید آن 4 نفری که کار خلاف کردند باش برخورد کرد واگر یکیشان حتی زندان قرار شد برود خود مجلس باید کمک بکند که مجلس وفاق نگه بدارد نه اینکه بیاید سر و صدا بکند که چرا نماینده گرفتید زندان بکنید دوره ی قبل بوده و دوره قبل بوده و نمونه هم داشته این دوره که از دیگر آسمان نیامده و جدید که نیست مثل سابق است فرقی نمی کند یا فرض کنید مثلا خدا ناکرده در بین قضات یک قاضی احیانا خلاف کرده مثل پرونده که چندی قبل پیش آمده بود این همه سر و صدا کردن و آبروی کل دستگاه قضایی زیرسئوال بردن کار درستی نیست اکثریت قریب به اتفاق قضات با پاکی و سلامی و درستی دارند کار می کنند مسئولان نظام با سلامت و درستی و اعتقاد دارند کار می کنند ما بیاییم یک طوری تنظیم بکنیم بحثها را که اصلا حکومت فاسد شده آنوقت دشمن هم سواستفاده بکند که بله به قول آقایان اسلام کارایی ندارد اسلام نمی تواند اداره بکند اسلام بهتر از این زورگوییها شما اداره می کند که به اسم مبارزه با تروریسم این همه خون مردم را به ناحق ریختید الان هم دارید می ریزید اسمش هم می گذارید مبارزه با کمونیست هیچ کس هم جرعت نمی کند باتان حرف بزند سازمان ملل هم شما آنجا نفوذ کردید و هر کاری کسی می خواهد بکند و هر وقت هم هرچی می گوید بلافاصله بیایید نمی دانم وتو می کنید آن حرف درست است .
وقتم گذشته است امیدواریم در افغانستان حکومت موقت موفق بشود و بتواند انشاالله حکومت اسلامی که خواسته های اکثر قریب الاتفاق مردم این کشور مظلوم هست حکومتی را که خواسته ی دینیشان رعایت بشود انجام بدهد سر کار بیاورد و استقلالشان را بتواند حفظ بکند, طمعهایی که بیگانگانی به آن بستند جلویش بگیرد و آنطور که منفعت این کشور هست وضعی بوجود بیاید که انشاالله بازسازی کشور شروع بشود.
بحث آخرم این دوگانگی و برخوردهای ظالمانه ای که در برابر جنایات اسرائیل آمریکا برخورد می کند واقعا آدم ببیند که این چه منطقی هست که اسرائیل اینطور دارد خانه های مردم را و مردم زن و مردم و کوچک و بزرگ اینطور دارد ظلم می کند ولی آمریکا اینها تروریسم نمی داند با این که اصلا خود اسرائیل و دولتمندانشان تعبیر ترور می کنند تعبیر ربودن می کنند خودشان هم می گویند ترور کردیم یا ترور می کنیم یا ربوده شدند یا می رباییم و عملا دارند می کنند آمریکا اصلا نادیده می گیرد یا مراکز حقوق بشر اصلا نادیده می گیرند ولی نسبت به دفاعی که فلسطینیهای مظلوم با دست خالی از خانه و زندگیشان دفاع می کنند و کوچک و بزرگ و زن و مردشان اینطور دارند جانشان را از دست می دهند برای حفظ حقوق خودشان آمریکا بیاید اینها را در ردیف تروریست حساب بکند این برخورد دوگانه را دنیا نمی بیند دنیا نمی فهمد یا دنیا می فهمد که این روحیه استکباری آمریکاست دنیا می فهمد که این روش دائمی آمریکاست آنهایی که دم از آمریکا می زنند و فکر می کنند که آنجا نمی دانم بهشت برین هست ببینند که در این شرایط چه وضعیتی پیش آمده است الان در خود آمریکا چه کار می کنند و تحت عنوان کنترل کردن تروریست چه مقررات سخت و سنگینی که بسیاری از مقررات مدنیشان زیرپا گذاشتن ولی هیچ کس هم هچیزی نمی گوید اما در برابر فلسطینیان مظلوم آنها بگویند نمی دانم در فهرست هستند مطمئنا دنیا اینها را می بیند و قطعا هم می فهمد و درک می کند که آمریکا به ناحق این کار کرده است.
خدایا بحق محمد و آل محمد شر اجانب و دشمنان اسلام را از سر این مملکت کوتاه بگردان.
خدایا کسانی که با قصد خالص و نیت پاک به این انقلاب و اسلام و دین و مردم خدمت می کنند همه آنها را موفق و موید و منصور بدار.
خدایا کسانی که در این مجموعه دست فساد و خرابکاری و تنش زایی و گرفتاری برای مردم می زنند خدایا آنها را هدایتشان بکن اگر قابل هدایت نیستند بالاخره از بین ما جمع کنارشان بزن.
امام زمان ما را موید و منصور بدار, در ظهور حضرتش تعجیل بفرما.
مقام معظم رهبری ما را در پناه ولی امر محفوظ و موید و منصور بدار.


بسم الله الرحمن الرحیم
اناانزلناه فی لیله القد و ما ادراک مالیله القدر  لیله القدر خیر من الف شهر  تنزل الملائکه و الروح فیها  باذن ربهم من کل امر سلام هی حتی مطلع الفجر

قیمت بک لینک و رپورتاژ
نظرات خوانندگان نظر شما در مورد این مطلب؟
اولین فردی باشید که در مورد این مطلب نظر می دهید
ارسال نظر
پیشخوان