ماهان شبکه ایرانیان

نماز جمعه تهران به امامت آیت الله امامی کاشانی ۲۱ / ۵ / ۱۳۷۹

الحمد لله رب العالمین نحمده و نستعینه و نشکره و نتوب الیه و نستغفره و نعوذ به تبارک و تعالی من شرور انفسنا و سیئات اعمالنا و نشهد ان لا اله الا الله وحده لا شریک له و ان محمدا عبده و رسوله صلی الله علیه و آله سیما بقیه الله فی ارضه.

خطبه اول

بسم الله الرحمن الرحیم

الحمد لله رب العالمین نحمده و نستعینه و نشکره و نتوب الیه و نستغفره و نعوذ به تبارک و تعالی من شرور انفسنا و سیئات اعمالنا و نشهد ان لا اله الا الله وحده لا شریک له و ان محمدا عبده و رسوله صلی الله علیه و آله سیما بقیه الله فی ارضه.

اللهم کن لولیک الحجه بن الحسن صلواتک علیه و علی آبائه فی هذه الساعه و فی کل ساعه ولیا و حافظا و قائدا و ناصرا و دلیلا و عینا حتی تسکنه ارضک طوعا و تمتعه فیها طویلا.

در خطبه ی اول پیرامون اخلاق جوان بحثمان بود در چند خطبه در این خطبه هم به حول و قوه خداوند متعال این بحث را دنبال می کنم و بحثم امروز در خطبه ی اول پیرامون سه حدیث شریف است یک حدیث درباره معرفت جوان، حدیث دوم درباره عفت جوان و حدیث سوم درباره عبادت جوان.

اما حدیث اول: در این بابی است روایات هم متعدد و زیاد است بنده به یک حدیثش اشاره می کنم در زمینه ی تفقه در دین:

البته جوان باید درس بخواند با کمال باشد آگاه به مسائل زمان باشد کسب و کار داشته باشد حکومت و نظام باید وسائل را برایش فراهم کند تا او بتواند در میدان علم و یادگیری در صحنه ی کار و فعالیتها بتواند راحت کار بکند این مسئله ایست به جای خود محفوظ و وظیفه ی نظام هم شرایط را آماده کند و اما آن چیزی که خود جوان باید انجام بدهد اولا در مسائلی که مربوط است به معارف دین معارف دین را یاد بگیرد بقیه ی مسائل هم همینطور است دانشگاه هست ولی باید خود او درس بخواند دبیرستان هست خود او درس بخواند کار هست خود او کار بکند این بسیارش به خود انسان بستگی دارد و بخشش هم به دولت و نظام، مقصودم از دولت یعنی تمام قدرتی که مدیریت جامعه را بعهده دارد درباره ی معرفت این حدیث را انتخاب کردم:

امام ششم علیه السلام به جوانهایی که اطرافش بودند فرمود (لست احب الشاب منکم غادیا الا عالما او متعلما) من دوست ندارم جوانی صبح کند بدون این که یا استاد باشد و یا شاگرد.

البته این بیان منحصر به مباحث معنوی و معارف دینی نیست چون حدیث که ادامه دارد که می فرماید اگر کسی فان لم یفعل فرط کوتاهی کرده و ان فرط ضیع عمرش را ضایع کرده و این ضیع عظم است گناه کرده و ان عظم دخل فی النار در آتش می رود این یک چیزی است که هم به معارف مربوط می شود و هم کلا به درس و بحث و کار و این که انسان ولگرد نباشد البته تفریح، تفنن در حد نیاز یک کار است چون مقدمه ی کار است اگر تفریح و تفنن نباشد آن آمادگی برای کلاس و درس و فعالیتها و کارها بسیار کم می شود ولی این که می فرماید ان الله یبغض الشاب الفارغ خدا دشمن دارد جوانی که فارغ باشد یعنی کار نکند درس نخواند این را مقصود، نه این که درس بخواند و کار بکند و ایام فراغت هم تفنن و تفریح سالم و درست داشته باشد اما آن حدیثی که درست مربوط به ایدئولوژی اسلامی است از امام باقر علیه السلام است: شاب من الشیعه لا یتفقه فی دینه لادبته اگر جوانی از جوانان شیعه را پیش من بیاورند و من با آن روبرو شوم و ببینم تفقه در دین نمی کند ادبش می کنم بنابراین تفقه در دین آگاهی در دین بسیار مهم است و زیربنای همه ی ارزشهاست حالا برخواهم گشت به همین نکته در اواخر عرضم.

اما حدیث دوم: حدیث دوم درباره ی عفت جوان است می فرماید هر چیز از ابن عباس از رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم نقل می کند در بحار می فرماید سبعه فی ظل عرش الله هفت نفر در سایه عرش خدا آن روزی که گرم می کند صحنه ی قیامت را و زمین را آن داغی که در آنجاست هفت نفر در ظل عرش خدا هستند روزی که لا ظل الا ظله حالا این چه مربوط به این که در آن حرارت نباشند چه مربوط به همه ی رحمتهای خدا چون این بیان منحصر به آن گرما نیست آن رحمت خداست که عرش خدا سایه می اندازد بر این انسان و از همه ی تالمات و دردها محفوظ است و دور است یک امام عادل رهبر عادل کسی که ولایت بر جامعه دارد و عادل است مصلحت جامعه را می بیند و اسلام را به آن توجه می کند دو، شاب نشا فی عباده الله جوانی که در عبادت خداست خیلی بالاست این در کنار امام عادل جوانی که مشغول راز و نیاز با خداست این در ظل عرش خدا چقدر اهمیت و معرفت چقدر اهمیت به عبادت چرا، چرا این را عرض خواهم کرد چون جوان تاثیر گذار است فقط این نیست که پایه خودش را محکم می کند البته این اول همین است در جوانی انسان پایه ی خودش را محکم می کند اساس خودش را درست می کند و پیری دیگر راحت راست می گوید راحت آدم درستی است و با صفایی است و دور از دغل و دروغ و مکر چون در جوانی خودش را ساخته بنابراین این قدم اول بدون تردید ولی اثر در خانه دارد اثر در جامعه دارد جوانان می توانند نظامی را عوض کنند همینطوری که در عصر امام راحل اعلی الله مقامه عوض کرده گرچه پیران بودند ولی جوانان ما جلو افتادند و اینها سینه سپر کردند و گلوله ها را به سینه خودشان خریدند در دفاع مقدس هم همینطور بود چون جوان تاثیرش زیاد است اگر در حق باشد تاثیرش زیاد است اگر در باطل هم باشد تاثیرش زیاد است یک جوانی که اوج گرفته حالا این جوان اگر در حق جوانی او به کار برود غوغا می کند اگر در باطل به کار ببرد فتنه ها بر پا می کند این است که روی همان خودسازی و هم سعادت شخصی و سعادت اجتماعی و ملی و دینی اینقدر روی جوان تکیه شده پس دوم شاب نشا فی عبادت الله بقیه را به صورت فهرست عرض می کنم سوم رجل تصدق بیمینه فاخفاه عن شماله صدقه بدهد پنهان بدست راست بدهد چپش نفهمد چهارم لرجل القی اخاه المؤمن فقال انی لاحبک فی الله کسی که با برادر مؤمنش بگوید دوستت دارم و در راه خدا دوستیش باشد و پنجم از مسجد کسی خارج بشود بنیت این که باز به مسجد برگردد این در ظل عرش خداست و اما آن دیگری آخری باز جوان است آن جوانی که زنی صاحب جمال او را دعوت کند یا یک زن جوانی که یک مرد زیبا او را دعوت کند به گناه این او را دعوت کند یا او این را دعوت کند بگوید انی اخاف الله رب العالمین بگوید من از خدا میترسم جوانی به جوانی بگوید بیا باهم بنشینیم فلان کافه برویم باهم قدم بزنیم در فلان پارک باهم ساعتی حرف بزنیم بگوید اخاف الله انی اخاف الله رب العالمین هر جا با تو باشم خدا با ماست من از خدا می ترسم مگر در این لحظه تو خانم جوان گفتی من از خدا می ترسم یا تو برادر جوان و فرزند جوان گفتی من از خدا می ترسم تو در سایه عرش خدایی در زندگی ابدی این عالم این عفت یک جوان این ارزش یک جوان اساس همین است توجه به خداست توجه به معنویات آن اساس جوانی را آن نیروی حقیقی را نمی گذارد از دست انسان می رود بر خلاف این که اگر آدمی رها بکند این را که اگر رها بکند این را آنوقت چیز دیگری خواهد شد تو جوان بودی و فارغتر بودی تو خود اول زر بودی انسان با آن معدن برلیان بودنش آن را رها کند و تهی کند خودش را از همه این ارزشها را این خیلی غصه است این دو حدیث.

حدیث سوم باز درباره ی همین توجه جوان است به عبادت در جوانی و آن این است می فرماید ان الله عزوجل یکتب للمریض الکبیر من الحسنات علی حسب ماکان یعمل فی شبابه خیلی بالاست واقعا ها خیلی بالاست ها جوانهای عزیز ببنید چقدر اسلام شما را دوست دارد چقدر خدا شما را دوست دارد حضرت می فرماید اگر کسی پیر بود و مریض، آقایی پیر بود و مریض بود محاسنش همه سفید و بیمار در عبادت ناتوان شده در کار خیر ناتوان شده خانمی است همینطور پیر است قد خمیده شده چه بسا با عصا باید راه برود دیگر این آقا و این خانم نمی توانند به نماز جمعه بیایند دیگر نمی توانند به مجامع دینی بروند دیگر نمی توانند شب برخیزند برای نماز شب یک وقتی یکی مریض شده بود رفتم به عیادتش می گفت فلانی خدا می داند دلم چقدر می خواهد سحر بلند بشوم دو رکعت نماز بخوانم نمی توانم،نمی توانم امام علیه السلام می فرماید اگر پیری نمی تواند عبادت کند نمی تواند کار خیر بکند ولی جوانی انجام داده خدا به ملائکه می فرماید ملائکه طبق همان جوانی برایش ببرید اعمال حسنه اش به طرف جلو همینطور تا لب گور چون از جوانی آغاز کرده.

متن حدیث باز این خدا می فرماید قال الله سبحانه لملائکته می فرماید اکتبوا لعبدی بنویسید برای بنده من مثل حسناته مثل همان حسناته قبل ذلک مادام فی وثاقی قبل از پیری مثل جوانی حسناتش را بنویسید مادامی که ایمان به من دارد مادامی که به خدا معتقد است شرک نیاورده بنابراین اینقدر قیمت دارد این جوانی اینقدر ارزش دارد اسلام روی همین حقیقت تکیه کرده چون می خواسته با معرفت و با فهم نسل جوان ما باشد اگر نسل جوان ما با فهم بود اگر با معرفت بود اگر رشد و آگاهی آنچنان داشت آنوقت است که دانشگاهش بر همان معرفت است دبیرستانش بر همان معرفت است شغل و کار و کسبش بر همان اساس بر همان اساس ولی اگر بنا شد خدای ناخواسته ولگرد شد معتاد شد جوانی کم سن به سراغ سیگار رفت حلقه، حلقه دور هم جمع شدند و به سیگار مشغول شدند خوب این است که می فرماید ان الله یبغض الشاب الفارغ این است که فساد می آورد این است که بدبختی می آورد فسادها از اینجاهاست این همه غمه ها که اندر سینه هاست در همین شعرش مثنوی دارد که یک شعرش را خواندم در همین قصیه می گوید این همه غمها که اندر سینه هاست از بخار و گرد و باد و دود ماست اگر جوانی به غرور جوانی در باب خدا بود نه در راه شهوات آنوقت این همه ناملایمات نیست این همه غصه نیست این همه متلاشی شدن خانه نیست این همه زندگی دوتا جوان به عنوان این آقا و خانم که حالا مشغول زندگی شدند و این مرد به سراغ کسی دیگری رفته و کسی دیگری نظر او جلب کرده و خانه مضطرب کرده نیست این دختر جوان یا پسر جوان که در خانه با بیرون ارتباط دارد و متلاشی کرده زندگی را در خانه نیست اینها از اینجاست اینها از اینجاست این همه غمها که اندر سینه هاست از بخار و گرد و باد و دود ماست.

من اینجا عرایضم را می خواهم چند دقیقه به ظهر ایام وفات فاطمه سلام الله علیهانزدیک است من بقیه عرضم اگر برایم عمر و توفیقی بود در وقتهای دیگر عرض می کنم یک چند کلمه می خواهم از یکی از علمای بزرگ اهل سنت نویسنده معروف مصری عبدالفتاح عبدالمقصود می خوانم ایشان کتابی دارد به نام السقیفه و الخلافه السقیقه حرفها می زند که بنده کار ندارم به این حرفها فقط این نکته می گوید.

می گوید روز دوشنبه بود پیغمبر اکرم قبل از ظهر دوشنبه وفات کرد قبل از ظهر دوشنبه روز بعد ولی همین قبل از ظهر دوشنبه در فصل دیگرش می گوید غروب همان روز خلافت بر خلیفه اول تمام شد تکمیل شد همان روز از همان قبل از ظهر تا غروب حالا چه جور تشکیل شد سقیفه این را دیگر ارباب درک و پژوهش خودشان بروند ببیند کتابهای بزرگ اهل سنت چیه که خلیفه دوم گفت خلافت ابوبکر کانت فلته آن را دیگر نمی خوانم به هر حال ما همه ی جهان اسلام همه با هم هستیم و همه در یک صف ایم ولی خوب به این مناسبت که پیش می آیدگاهی یک کلماتی از آن چیزهایی که همه ی مسلمین هم قبول دارند آنوقت نقل می کند از کتب اهل سنت می گوید از عایشه ام المؤمنین سئوال شد که من احب الی رسول الله صلی الله علیه و آله عایشه ام المؤمنین بنت الصدیق سئولت من احب الناس الی رسول الله قالت فاطمه گفت فاطمه پیش پیغمبر از همه عزیزتر بود گفت من الرجال از مردها کی پیش پیغمبر عزیزتر بود گفت علی بن ابی طالب امیرالمؤمنین بعد آنوقت نقل می کند که علی چه بود و قرابتش با پیغمبر چه بود می گوید قرابت، قرابت دین بود قرب به پیغمبر داشت نه قرابت به معنی قرابت رحم و دم و خون این که ارزش آور نیست این که بود این که فکر پیغمبر اکرم بود.

و از نهج البلاغه کلمات امیرالمؤمنین را نقل می کند که چقدر در تقوی و در عبادت بالا بود بعد می گوید این علی این علی چه شد با این عظمت که وقتی ورد فی المسجد نقل می کند از مورخین اهل سنت نقل می کند علی ورد فی المسجد و علیه قمیص بلا ازار و لا رداء علی در مسجد وارد شد برای بیعت در حالی که یک پیراهن پوشیده بود نه عمامه داشت نه عباء داشت نه ازار داشت هیچ دیگر بر بدنش نبود چرا اینجوری بود امیرالمؤمنین و بعد می گوید اما فاطمه، فاطمه همواره پشت سر علی بود ولی چطور لحظه ای پشت سر علی نبود گویا فاطمه پامال شده بود بعد عبدالفتاح عبدالمقصود این قطعه ای که در تاریخ مرحوم مجلسی در بحار و اینها نقل می کند و معنا می کند می گوید ما حالا این را ببینیم چیه معنایش این که امیرالمؤمنین بالای قبر فاطمه مثل همین اگر دوشنبه روز وفات فاطمه باشد همین دوشنبه شب می گوید السلام علیک یا رسول عنی و عن ابنتک النازله بک فی جوارک و السریعه الحاق بک لقد استرجعت الودیعه و اخذت الرهینه فاطمه تک بود پیش من و همین که تک بود این به تو برگشت اما حزنی فسرمد و لیلی فمسهد چرا امیرالمؤمنین می گوید حزن من ابدی است بعد می گوید اما فاطمه ستنبئک ابنتک بتظاهر امتک علی هظمها فاهفها السئوال و استغفرها الحال ایشان نقل می کند، می گوید علی گفت فاطمه به تو خواهد گفت چه خبر شد در خانه زهرا آن خبری شد عجیب است، عجیب است که ولم یکن العهد تو روی زمین بودی بدن مبارک تو روی زمین بود ولم یخلو منک الذکر یاد تو، تو همه بود می گفتند پیغمبر دیروز در بین ما بود الان اینقدر به این زودی به این زودی.

واقدی در طبقاتش می نویسد سحر وقتی که فاطمه را دفع کردند و اینها را حالا دست کجا فاطمه صلوات الله علیها بدن مبارکش درد شده بود که ایشان هم می گوید معلوم نیست هی علی گفت و گفت یک دفعه متوجه شد دیگر دارد نزدیک می شود به وقت تهجد به نماز شب و یواش یواش دیگر مردم می آیند به مسجد، نمی خواستند معلوم بشود فاطمه قبرش کجاست چون همه نوشتند فاطمه دفنت لیلا فاطمه شب دفن شد آن وقتی که یک مرتبه دید که نزدیک است به اذان صبح دستش از روی خاک برداشت خاک را از آن لباسش ریخت و فرمود فاطمه جان من اگر بمانم در کنار قبر تو نه این است که من اجر صابرین را ندارم و نه عنک، بروم نه این است که از تو سیر شدم ولی دیگر باید بروم صلی الله علیک یا فاطمه الزهراء.

در پایان خطبه ی اول خدای عزوجل ذات عظمت و شهادت می دهیم به وحدانیت یاد می کنیم و به رسول اکرمش درود می فرستیم و به اهل بیت گرامیش و خودم و شما را به تقوی موعظه و تذکر می دهم و توصیه می دهم و برای خودم و همه ی شما عزیزان نمازگزار از خدا طلب عفو و بخشش می کنم استغفر الله لی و لکم.

بسم الله الرحمن الرحیم والعصر ان الانسان لفی خسر الا الذین آمنوا و عملوا الصالحات و تواصوا بالحق و تواصوا بالصبر.

خطبه دوم

بسم الله الرحمن الرحیم

الحمد لله رب العالمین والصلاه والسلام علی سید الانبیاء و المرسلین ابی القاسم محمد و علی وصیه و خلیفته امیرالمؤمنین و علی قره عین الرسول الزهراء البتول و علی الحسن و الحسین و علی بن الحسین و محمد بن علی و جعفر بن محمد و موسی بن جعفر و علی بن موسی و محمد بن علی و علی بن محمد و الحسن بن علی و الحجه القائم العسکری «صلوات نمازگزاران » حججک علی عبادک وامنائک فی بلادک.

اعوذ بالله من الشیطان الرجیم فبشر عباد الذین یستمعون القول فیتبعون احسنه اولئک الذین هداهم الله و اولئک هم اولوا الالباب .

در خطبه ی دوم چند نکته است که با فهرست رد می شوم و برای اساس این چند نکته این آیه مبارکه را از سوره ی زمر معنی می کنم بشارت بده ای پیغمبر به بندگان من آن بندگانی که سخن را می شنوند اگر حق و باطل است فکر می کنند کنار می گذارند باطل را و حق را می پذیرند اگر حق هر دو را ببینند کدام بهتر است احق را بر حق مقدم می دارند فبشر عباد الذین یستمعون القول فیتبعون احسنه اینها هستند که هداهم الله و اینها هستند که اولواالالبابند اولواالالباب یعنی صاحبان لب، لب یعنی آن ضمیر باطن و پرده ی اخیر دل که آن عمق وجود انسان است که معرفت از آنجاست عواطف از آنجاست آنچه ارزشهاست از آنجاست مرکز صدور همه ی ارزشهای انسانی است این آدمها که حق را وقتی ببینند و نگاه کنند ببینند کدام حق است و بپذیرند حالا بنده چند تذکر و چند نکته دارم که زیاد هم صحبت شده تازه هم نیست با فهرست عرض می کنم ولی بیشتر این عرایضم به جوانهای عزیز و آن این است که در این هفته خوب شاهد یک مساله ی مهمی بودیم که ولی امر مسلمین به مجلس دستوری دادند و مجلس شورای اسلامی هم آن طرحی که داشت در مطبوعات کنار گذاشت حالا بنده در آن پایه و اساسی که آدم صاحب لب و فکر باید باشد این چند نکته را عرض می کنم: نکته ی اول این است که شما در این دنیا اروپا آمریکا همه جا بروید و بپرسید که بنده پرسیدم از بعضی جاهها ببینید که رسانه های آنجا مطبوعات آنجاها تا چه حد آزادی دارند و تا چه حد علیه هم حرف می زنند همه به اتفاق کلمه خواهند گفت که هیچ کدام علیه ایدئولوژی آن کشور و قانون اساسی آن کشور حرف نمی زنند در آمریکا همینطور است احزاب آمریکا جمعیتهایی که هستند در کشورهای مختلف اروپایی کجا اینطور است گاهی آدم می بیند غصه می خورد واقعا حتی از صدا و سیما آدم غصه می خورد می بیند که می نشیند صحبت می کنند خوب این یک مسئله ی حقی است که باید به اقتصاد کشور رسید به مشکلات مملکت رسید ولی تحت این عنوان که در دنیا این همه احزاب هستند این همه گروهها هستند این همه روزنامه هاست این همه باهم بحث می کنند ولی به اقتصاد هم می رسند چه شده که مملکت ما اگر بنا بشود چندتا روزنامه باشد چندتا فکر باشد چندتا چی باشد چی است در مملکت ما می گویند نمی شود کار کرد باید آرامش باشد نباید این سروصدا کرد چه فرقی دارد مملکت ما با دنیا جوابش این است هیچ کجای دنیا قانون اساسیشان را نمی کوبند هیچ کجای دنیا عیسای مسیح را اساء ادب نمی کنند عزیز من تو داری این کار را می کنی اینها دارند این کار را می کنند این کار را دارند پیغمبر اکرم را در مملکت معنی دارد حالا لازم آدم به شخص پیغمبر اکرم بگوید اگر به حلال پیغمبر به حرام پیغمبر به مستحب پیغمبر به مکروهی که پیغمبر آورده باشد آدم اسائه ادب بکند این اسائه ادب کرده به رسول اکرم این در کجاست بفرمایید آقا بفرمایید شما بنویسید این ستاد نماز جمعه است به همین جا بنویسید، بنویسید این مملکت دارای این گروههاست این مطبوعات است این وضع است عیسای مسیح را مسخره می کنند بنویسید ولی با مشخصات بنویسید قانون اساسی هم مسخره می کنند توهین می کنند بنویسید اگر اطلاع دارید بنده خیلی ممنون می شوم از شما، شما مرا مطلع می کنید این که می بینیم از اختلافات در یک سطح خاصی است اختلافات جناحی است اختلافاتی است بر اساس تفکرهایی که دارند که همه تفکرها دارند مختلف هم دارند الان هم همینطور است در نظام ما هم همینطور است در قوه ی مجریه در قوه ی قضائیه در قوه مقننه تفکرهای مختلف است درست هم نیست آدم بگوید همه یک فکر داشته باشند ولی در یک جا باید یکی باشد بنده این نکته را مخصوصا به کسانی که در نظام مسئولیت دارند عرض می کنم در مجلس مسئولیت دارند در قوه ی قضائیه در قوه ی مجریه عرض می کنم شما آقا و خانم آن زمانی که نیامده بودید در این نظام به عنوان عضو فکر داشتید حزب داشتید گروه داشتید می گفتید فکر من این است گروه من این است ولی در نظام که آمدید شما در نظامید شما نیامدید در نظام که نظام از ریشه بپوسانید که شما بودید نظام قوه قضائیه رئیس قوه قضائیه به شما حکم داده مجلس به شما به عنوان وزیر رای داده وزیر به عنوان مدیر کل و معاون به شما حکم داده مردم به عنوان نماینده این مجلس به شما رای دادند پس شما این یک وظیفه ایست کسی که بخواهد در نظامی قرار بگیرد برای این نظام دارد کار می کند باید کثرتها در یک نظام به یک وحدت برسد این که عرض می کنم فبشر عباد الذین یستمعون القول فیتبعون احسنه درست درباره ی شما به خدا این جوانان عزیز که می شنوند بعد از صدا و سیما می شنوند من درست عرض می کنم یا درست عرض نمی کنم در نظام آمدید شما نظام یک حساب دیگر دارد و لذا مجلس به عنوان یک وظیفه ی شرعی که این را در مصرع دومم عرض می کنم این نکته اول کجای دنیاست که ایدئولوژی دینی را مسخره کند مطبوعات و نوشته ها و کجای دنیاست که قانون اساسی را تحقیر کند این را برای من اطلاع پیدا کنید این یک مطلب مطلب دوم این است که کجای دنیاست که یک نفر نیست که حرف آخر بزند کدام نظام است که یک نفر در راسش نیست که گره را باز کند کدام نظام است آمریکا اینجور نیست آنوقت این که آدم بگوید که این حرکت فرا قانونی است اینجا دو کلمه من عرض می کنم کلمه اول این است که معنای ولی فقیه اولا اینه وامام بزرگوار هم کرارا این کار را کردند در اختلاف بین شورای نگهبان و مجلس امام بزرگوار مجمع تشخیص مصلحت تشکیل دادند رسیدگی می شد و آنجا در قانون اساسی هم نبود بعد در بازنگری آوردیم در قانون اساسی و همچنین موارد زیاد که وقتش نیست این اولا و ثانیا قانونی است ولایت فقیه به عنوان ولایت مطلقه معنایش همینه پس قانونی است بنابراین اکثریت مجلس یک کار قانونی که هر کی قابل تقدیر و تشکر است ریاست محترم مجلس هم که به همین صورت اداره کرد یک کار قانونی بود و یک کار شرعی بود و قابل تقدیر هم هست ولی خوب وظیفه شان را انجام دادند پس ما جایی را نداریم که باشد کسی نباشد که حرف را بزند و گره گشایی کند اگر شما دارید بگویید بفرمایید گاهی هم فراتر از قانون حرف می زنند یک جاهایی اینجا که فراتر از قانون نیست در قانون اساسی است براساس مصالح هم هست بر اساس اسلام است که این خود یک بحث اساسی فقهی جدایی دارد این هم مطلب دوم.

نکته سوم که نکته ی آخرم که عرض می کنم این است که در اروپا با بودجه سی آی ای به عنوان اسمش خیلیها می دانند نمی خواهم اسم را ببرم در اروپا و مرتب علیه اتحاد جماهیر شوروی کار کرد هی کار کرد افکار را ساخت تا شوروی فروپاشید همان رادیو دارد برای ایران کار می کند این را شنیدم دکل اش هم جایش تغییر دادند به طرف ایران مقدارش را هم مسلم زیاد کردند آن اولی تغییر جا را شنیدم یقینی عرض نمی کنم ولی وقتش هم خیلی زیاد کردند خیلی راجع به ایران الان راجع به دنیا می گوید با فهرست اشاره ولی تمام روی ایران است به حساب همین به حساب همین که بیاید و با این کارش همان کاری که در شوروی کرد که رهبر عزیز انقلاب دام ظله فرمودند با درایتی که دارند و خداوند متعال به ایشان عنایت کرده همین طور شد شما ببینید آنها هم به همین حساب الان دارند برای ایران کار می کنند ولی اگر به این نکته توجه کنند دشمن چون اینها این راه را پیش گرفته در دنیا تاکنون چنین بود اگر می خواستند استثمار کنند کشوری را استعمار کنند ملتی را هجوم نظامی می کردند بعد از هجوم نظامی قبضه شان می کردند بعد استعمارشان می کردند حالا استعمار می کنند بعد استثمار می کنند حالا تحمیق می کنند بعد استعمار می کنند در شوروی همین کار را کردند افکار را می دزدند با عناوین فریب دهنده با پزی که این پز همه اش نفاق است و این را بچه هم نمی داند و این جوان هم نمی داند بی خود نیست که روی جوان اینقدر تکیه شده روی معرفت جوان به ایدوئولوژی اسلامی اینقدر تکیه شده در اسلام چون جوان تاثیرگذار این وضع بود آنوقت اگر بیاید در داخل هم هم صدا بشوند با آنها چه مطبوعات چه آدمهایی که غیر مطبوعات هستند ولی این را فقط به جوانهای عزیز عرض می کنم آنهایی که به این رادیوها سر و کار دارید آن وقت که گوش می دهید آن قصه ای که در دبستان در کتابهای دبستانی ما خواندیم که نمی دانیم در این کتابهای موجود دیگر هست یا نه آن قصه هم یادمان باشد آن قصه جوجه ی نافرمان یادمان است جوجه ی نافرمان آن جوجه ی نافرمان که به اشان می گفتند مادرش می گفت نرو نزدیک این گربه می گفت این گربه گربه ی خوش خط و خالی است گربه ی چنین و چنانی است یادمان باشد همان مسئله در تبلیغات آدم باید ببیند که آن اساس تبلیغات و پایه ی تبلیغات چیه فریبشان چیه بدانند بله گربه حیوان خوش خط و خالی است آن را ما می خواندیم مگر فکر آزار جوجه هرگز نیست ولی وقتی گرفتش و بردش گفت گر تضرع کنی وگرنه فریاد جوجه را گربه پس نخواهد داد اینها همه را حسابش بکنید این یادمان باشد، نیست تبلیغات مگر بر این اساس ملیت ما استقلال ما آزادی ما ارزشهای ما عفت ما تقوای ما نفت ما منابع اقتصادی ما این عظمتی که ایران در دنیا دارد تمام اینها به برکت اسلام است و اینها با اصل اسلام مخالفند «تکبیر نمازگزاران » مجلس هم اگر مثل ولی امر و ولی فقیه حرکت کند علیه مجلس می نویسند علیه قوه قضائیه می نویسند علیه شورای نگهبان می نویسند اگر اینجوری حرکت کنند یعنی بساطی که اسلام را بردارند و انشاءالله خدا دستشان را قطع خواهد کرد.

خدایا این جوانان عزیز ما را هوشیار بفرما.

خدایا آنهایی که هوشیارند توفیق بیشتر مرحمت بفرما.

بسم الله الرحمن الرحیم انا اعطیناک الکوثر فصل لربک و انحر ان شانئک هو الابتر.

خودم و همه ی شما را به تقوی و ورع توصیه می کنم.

اللهم یا حمید بحق محمد و یا عالی بحق علی و یا فاطر بحق فاطمه و یا محسن بحق الحسن و یا قدیم الاحسان بحق الحسین صلواتت را بر محمد وآل محمد فرو فرست فرج امام زمان را مرحمت بفرما کشور ما و ملت ما رهبر عزیز ما خدمتگزاران سلیق نظام را در سایه آن بزرگوار مصون بدار.

پرچم اسلام را این پرچم با عظمت را بدست رهبر عظیمان بدست مبارک امام عصر ارواحنا له الفداء تقدیم بدار.

مشکلات این نظام را مرتفع بفرما.

بیمارامان لباس عافیت مرحمت بفرما.

گذشتگان پدران مادران ذوی الحقوق امام بزرگوار شهدا غریق رحمتت بفرما.

اللهم اغفر للمؤمنین و المؤمنات و المسلمین و المسلمات.

والسلام علیکم و رحمه الله.

قیمت بک لینک و رپورتاژ
نظرات خوانندگان نظر شما در مورد این مطلب؟
اولین فردی باشید که در مورد این مطلب نظر می دهید
ارسال نظر
پیشخوان