ماهان شبکه ایرانیان

نماز جمعه تهران به امامت آیت الله یزدی ۸/۱۱/۱۳۷۸

الحمد لله رب العالمین باری ء الخلائق اجمعین الذی بعد فلا یری و قرب فشهد النجوی تبارک و تعالی و الصلاه والسلام علی اشرف الانبیاء و افضل السفراء و خاتم الرسل محمد و علی آله الطیبین الطاهرین المعصومین صلوات الله علیهم اجمعین.

خطبه اول

بسم الله الرحمن الرحیم

الحمد لله رب العالمین باری ء الخلائق اجمعین الذی بعد فلا یری و قرب فشهد النجوی تبارک و تعالی و الصلاه والسلام علی اشرف الانبیاء و افضل السفراء و خاتم الرسل محمد و علی آله الطیبین الطاهرین المعصومین صلوات الله علیهم اجمعین.

اوصیکم عباد الله و نفسی بتقوی الله فان خیر الزاد التقوی.

خود و برادران وخواهران نمازگزار را سفارش و توصیه می کنم به رعایت تقوی. و در این بحث یک حدیث کوتاهی را از امام صادق سلام الله علیه به عرضتان می رسانم مفضل یکی از شاگردان شناخته شده حضرت هست و روایات او در باب توحید به شکل یک کتاب به نام توحید مفضل معروف است او از امام صادق علیه السلام این مطلب را نقل می کند می گوید قال لی ابوعبدالله علیه السلام من روی علی مؤمن روایه یرید بها شینه و هدم مروته لیصرفه من اعین الناس کسی که علیه یکی از برادران مؤمن خودش چیزی را بگوید حرفی را بزند مطلبی را منعکس کند بنویسد منتشر بکند روایت بکند که شامل نوشته ها هم می شود شامل جرائد و مطبوعات هم می شود شامل جلسات خصوصی هم می شود کسی که مطلبی را بگوید و منظورش این باشد که لیصرفه عن اعین الناس یعنی او را از چشم مردم بیندازد یعنی علیه دیگران به منظور شکستن شخصیت طرف و او را از چشم مردم انداختن صحبت کند یا بنویسد یا بگوید چنین آدمی اخرجه الله من ولایته الی ولایة الشیطان خداوند او را از ولایت خودش سرپرستی خودش هدایت و راهنمایی خودش ارشاد خودش بیرونش می کند می گوید آدمی که اینقدر بی پروا و بی مبالات هست تحت هدایت و ارشاد و راهنمایی من ولایت و سرپرستی من نباید باشد او را از ولایت خودش بیرون می کند الی ولایت الشیطان یعنی او را تحت سرپرستی شیطان قرارش می دهد که طبعا معلوم است که شیطان او را به کدام طرف می برد حالا و سعی این که ذیل روایت می فرماید که ولا یقبله الشیطان شیطان می گوید بدون جهت من وقتم صرف تو لازم نیست بکنم همین قدر که از ولایت خدا خارج شدی دیگر خودت راه غیر خدا معلوم است کجا هست دیگر لازم نیست که من وقتی صرف کنم فلایقبله الشیطان اعاذنا الله منه خداوند همه ما را از چنین روحیه و یا خدای ناکرده چنین بی پروایی حفظ بکند و ما از عهد ولایت الهی هیچگاه حرکت لحظه ای خارج نشویم و همواره خودمان را به خدا بسپاریم همیشه احکام خدا را رعایت کنیم تقوی را در نظر بگیریم بدانیم که گفته های ما نوشته های ما بحثهای ما چه آثار سوئی دارد و طبعا یک مقدار خودمان را دقیقتر کنترل کنیم.

بحثمان در خطبه اول درباره شکل حکومت اسلامی از دید قانون اساسی بود رسیدیم به اصل سوم که دارای 16 بند بود و در این اصل می گفت که دولت موظف است برای رسیدن به اهداف نظام این کارها را که در این 16 بند انجام بدهد و قبلا توضیح دادیم که منظور از دولت در اینجا کل نظام هست نه فقط قوه مجریه که در قانون اساسی تعابیر گاهی تطبیق بر مجریه می کند و گاهی بر کل نظام قبلا بحث کردیم از این 16 بند چهار بنداش را در جلسات گذشته بحث کردیم امروز هم با توفیق الهی در نهایت اختصار بند 5 را کمی توضیح بدهیم بند 5 در قانون اساسی می گوید طرد کامل استعمار و جلوگیری از نفوذ اجانب داستان استعمار و شکل کار استعماری در تاریخ اجتماعی زندگی بشر در اشکال مختلفش از استعمارهای محدود نسبت به برخی انسانها برخی نژادها برخی جمعیتها و گروه ها تا برسد به کشورها و استعمار یک کشوری کشور دیگری را داستان غم انگیزی است که چه ظلم ها بر انسانها رفته است چه ستم ها بر انسانها گردند مستعمرین و اسمش را استعمار گذاشتند الان ما لغت استعمار وقتی می شنویم یک مفهوم زننده و بسیار بدی ازش می گیریم همینطور هم هست به خاطر عمل و کارکرد مستعمرین ولی علت انتخاب این لغت این است که معمولا استعمارگران با عناوین خدمت ، کمک ، عمران ، آبادی و دستگیری و حمایت وارد می شوند برای این که ما مثلا به فقرایتان کمک بکنیم به ضعفایتان کمک بکنیم به بهداشتتان کمک بکنیم به فرهنگتان کمک بکنیم مدرسه ای بسازیم بیمارستانی بسازیم راه و جاده ای درست کنیم وضعیت دولتتان سر و سامان بدهیم امور نظامیتان و ارتشتان تشکیلاتی را برایش درست کنیم و انواع و اقسام این قبیل کارها وارد کشوری می شدند و آهسته آهسته در همه امور آن کشور دخالت می کردند و این مساله استعمار به دلیل این که از طریق و عنوان ایجاد عمران و آبادی وارد شدند ولی در عمل جزء آنجا را بازار مصرف کردن آنجا را در اختیار گرفتن منافع خودشان را تامین کردن چیزی دیگری نبود که تاریخ نمونه های فراوانی ذکر کرده که جای بحث آن نیست که عرض کردم واقعا داستان بسیار غم انگیزی است خوشبختانه در این قرنهای اخیر و به خصوص این قرن اخیر این صد ساله اخیر مساله مبارزه با استعمار و آزادی خواهی و جدا شدن از مستعمرین در سراسر دنیا شروع شد عمل کردند اقدام کردند افرادی وارد شدند مبارزه کردند و آهسته آهسته بسیاری از این کشورها آزاد شدند که علی القاعده من و شما شنیده ایم که همین چند روز بیش هندوستان جشن 50 سال استقلالش را از استعمار انگلستان، برگزار می کرد یعنی تا 50 سال پیش این کشور عظیم و پهناور و پر جمعیت بازار مصرف انگلستان بود و همه شنیده ایم یا خوانده ایم حداقل که گاندی که گاهی هم می گوید من از امام حسین شیعیان یاد گرفتم این مبارزه را برای شروع مبارزه اولین کاری که کرد کلیه اجناس انگلیسی را تحریم کرد و به خصوص لباس و پارچه را و خودش هم یک لباس ساده محلی پوشید که همه مردم هم آهسته آهسته تبعیت کردند و بالاخره مبارزه رسید به نقطه ای که کشور را از استعمار انگلستان نجات داد و این اصطلاح هم توی تعابیر می آید درباره انگلستان از روی استعمار پیر تعبیر می کنند البته منحصر به انگلستان نبود کشورهای اروپائی کم و پیش مستعمراتی داشتند حالا از یک کشور کامل یا یک نقطه یا یک جزیره که این جزیره که اخیرا به چین واگذار کردند همین چندین پیش که گفته شد آخرین نقطه ایست که به هاوانا و به چین واگذار شد یعنی مبارزه با استعمار در طول این قرن اخیر آهسته آهسته خیلی جاهها مستقل شدند حالا آیا این که در قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران گفتند دولت موظف است طرد کامل استعمار یعنی دیگر وقتی مثلا شاه بیرون رفت استعمار انگلستان تبدیل شد به استعمار آمریکا شاه آمریکایی را هم شما بیرون کردید دیگر تمام شد و کشور دیگر مستقل و آزاد و راحت هست و در نهایت خاطر امر می بایست زندگی کرد و بدانیم دیگر استعمار سراغ ما نمی آید نه این را در قانون اساسی آوردند به همین دلیل طرد کامل استعمار و یک جمله دیگر هم بعد اضافه کردند این نشانه این است که مساله را نباید به شکل ظاهرش نگاه بکنیم که یک استعمار رسمی و در حقیقت تسلط بر امور به شکل رسمی باشد که چندی پیش من اگر توفیقی پیدا کردم در خطبه دوم اشاره خواهم کرد که در جشنهای دهه فجر باید بخصوص نسل جوان را آگاه کرد کشور شما با پریروز یعنی تا مثلا 20 یا 21 سال قبل در چه شرایط خاصی به سر می برد و گاهی واقعا من یادم می آید صحنه هایی که آدم شرمش می شود بازگو بکند حالا اگر رسیدم آنجا می گویم که ناموس این کشور زیر دست و پای مستشاران آمریکایی بود و حق توحش می گرفتن اینها اسناد و مدارکش در اختیار است یعنی آن مستشار آمریکایی که اینجا حضور داشت می گفت من توی یک کشوری که مردمش وحشی هستند زندگی می کنم و زائد بر حقوق متعارفش حق توحش می گرفت یک چنین وضعیت در این کشور ما بود و بحمد الله مردم این مملکت به حمایت انقلاب به حمایت اسلام به حمایت امام و به رهبری امام راحل رضوان الله تعالی علیه کشور را نجات دادند و جمهوری اسلامی اعلام شد و مستقل شد اما توی قانون اساسی این جمله آمده یعنی طرد کامل یعنی استعمار از در بیرونش می کنند از پنجره می خواهد برگردد آن پنجره را می بندند یک پنجره دیگری پیدا می کند آن پنجره دیگر را می بندند یک روزنه پیدا می کند آنقدر مقاومه و دنباله هست که ممکن است سالها تامل کند و دنبال راه باشد و یک راهی را پیدا می کند و بالاخره وارد می شود استعمار تنها استعمار اقتصادی نیست استعمار سیاسی نیست استعمار نظامی نیست این که یک کشوری اقتصادیش در یک کشور دیگری باشد استعمار اقتصادیه و یا نیروی مسلح و نظامی بیگانه در یک کشوری مستقر باشد استعمار نظامیه و یا در مثلا برنامه ریزی ها و تنظیم امور در حقیقت به کشور دیگری دخالت داشته باشد این استعمار سیاسیه که بهرحال یک کشوری از نظر سیاسی تحت نفوذ اجانب و بیگانگان قرار داشته باشد اما ما تصور می کنیم که این انواع و اقسام استعمارها که ذکر شده و این قید کامل که در این متن آمده به خاطر این است که مراقب باید بود نه تنها استعمار نظامی سیاسی هست که باید با او مبارزه کرد بحمدالله کشور شما و کشور ما در سایه اسلامس استقلال سیاسیش به دست گرفت و استقلال نظامیش را به دست گرفت استقلال اقتصادیش دارد و امیدواریم که بتواند حفظ بکند و ان شاء الله حفظ خواهد کرد و به عنوان کمبودها و نقیصه ها و لزوم رفع نواقص و اصلاحات نباید خدای ناکرده گرفتار روزنه ای بشویم که دشمن بخواهد به عنوان استعمار برگردد و من تصور می کنم خطرناکتر از همه استعمار فرهنگی است که شاید ما فکر بکنیم اواخر وضعیت به این صورت رسیده است که دشمن دنبال تسلط فرهنگی است و استعمار فرهنگی و همینطوری که می دانید خطرناکترین استعمارها استعمار فرهنگی است راهش هم خیلی روشن و طبیعی است البته یک مقدار زمان می برد یک نسل را به تدریج باید از نسل گذشته جداش کرد فاصله باید ایجاد کرد بین نسل گذشته و نسل حاضر و نسل حاضر را هر روز برایش چیزیی را خواند توی گوشش کرد توی فیلمها توی نوشته ها توی مجلات روزنامه ها سینماها گردشگاهها و هر وسیله و ابزاری را ازش استفاده بشود و این نسل را آهسته آهسته از مقدسات ملی و حتی تا چه رسد به مقدسات مذهبی آهسته آهسته جدا کنیم وقتی یک نسلی را و جوان را به خصوص کشوری مثل کشور ما که یک کشور جوان است و اکثر جوانها الان در یک سنین خاصی هستند که واقعا باید به آنها اعتبار داد ارزش برایشان قائل شد حمایتشان باید کرد در عین حال هدایتشان باید کرد ارشادشان باید کرد دستشان باید گرفت نباید توی امواج شدید خطرناک و گاهی طوفانها رهاشان کرد و گفت جوان است مستقل است اهل فکر است اهل نظر است می تواند خودش تشخیص بدهد وقتی شما این جوان را توی دبستان دبیرستان توی سینما توی مجلات و روزنامه ها آهسته آهسته اعتقادات دینی را ازش گرفتید و بعد هم کم کم تلاش کردید خدای ناکرده به چیزهای دیگری همان کاری که در جاههای دیگر معمول بوده است و در تاریخ تکرار شده است این کار را کردند معلوم است نتیجه اش چه خواهد شد این استعمار فرهنگی بسیار خطرناک هست و خطرناکترین استعمارهاست من برداشتم این است که این جمله که قانون اساسی می گوید طرد کامل استعمار و قید کامل را هم آورده است و وظیفه دولت دانسته است و دولت مقصود کل نظام است یعنی همه نظام چه مجلس چه دولت چه دستگاه قضایی و چه کلیه سازمانها و واحدهای وابسته به این قوای سه گانه موظفند که مراقب باشند برای طرد استعمار و جلوگیری از این که استعمار نتواند وارد بشود و تسلط پیدا بکند و نفوذ پیدا بکند در کشور و به خصوص استعمار فرهنگی که مدتهاست شروع شده و مقام معظم رهبری حضرت آیت الله خامنه ای ادام الله ظله الشریف چندین بار و یکی دو سال قبل به طور صریح به مساله تهاجم فرهنگی شروع کردند مسئولان را متوجه کردند تذکر دادند توی بحثها صحبتها خطبه نماز و هر مناسبتی پیش آمد ملت بیدار و روشن کشور را و مسلمان را متوجه کردند که هجمه فرهنگی به فرهنگ کشورتان شروع شده است من دیگر نه فرصت هست و نه وقت هست و نمی بایست تکرار کنم و با خودم فکر می کردم واقعا این اندازه که دارند علمای بزرگ ما در حوزه علمیه قم شخصیتهای شناخته شده ما در سراسر کشور ائمه جمعه مسئولان عالیرتبه نمایندگان مجلس دیگران دیگران در هر مناسبتی دارند تذکر می دهند راهنمائی می کنند که این حرفها را نزنید این چیزها را نگویید مسلمات قرآن را اقلا زیر سئوال نبرید من با خودم فکر می کردم واقعا باز مناسب است من هم توی خطبه دوباره بگویم و نمونه هم ذکر بکنم یا واقعا خود تکرارش ممکن است اثر معکوس داشته باشد خوب تا کی باید به اینها گفت که بالاخره هر چیزی جایی دارد مقداری هست اندازه دارد من یک بار اینجا هم عرض کردم بحث کردن صحبت کردن گفتگو کردن در مسائل مهم اعتقادی ممنوع نیست در اسلام بلکه لازم هم هست اما در جای خودش نه توی جرائد نه روزنامه ها نه تو مجلات با افراد دانشمند با افرادی که مسئولیت دارند با شخصیتهایی که به این بحثها واردند چطور شما می آیی متن آیه قرآن را مثلا می گوید مقصود از نوح که صریح آیه می گوید لبث فیهم الف عام الا خمسین شما بگویید مقصود از نوح فامیل نوح است این یک مثال است من واقعا می گویم تردید داشتم که ذکر مثالم بکنم یا نکنم خوب حالا اگر فکر می کنیم منظور این است خیلی خوب فکر شما همین است عقیده شما همین است آیا این عقیده را باید توی جراید بیاوری یا باید بیایی در جایی که مفسران عالیرتبه هستند قرآن دان عالیرتبه هستند ادبای قرآنی هستند کسانی که با قرآن آشنا هستند و می توانند ده تا شاهد برایت بیاورند و جواب بدهند که این برداشت اشتباه است با آنها باید صحبت کرد یا باید توی مجله آورد که صبح جوان می آید نگاه می کند به تیتر درشتش هم نگاه می کند بعد هم می خواند آهسته آهسته نسبت به قرآن هم دارید عقیده جوان را تغییر می کنی این چه کاریه این چه خدمتیه این همان راهی است که استعمار فرهنگی دنبالش هست استعمار فرهنگی مگر از کجا شروع می شود و چیه و دولت موظف است طرد کامل استعمار و جلوگیری از نفوذ اجانب دنبال این جمله آمده است یکی اش همین است بیگانگان را باید جلوشان گرفت که نیایند نفوذ نکنند نفوذ اجانب تنها نفوذهای در دستگاههای نظامی نیست در دستگاههای امنیتی نیست در دستگاههای دیگر نیست نفوذهای اجانب مقصود در هر بخشی هست در مسائل فرهنگی ممکن است یک نفوذ باشد بهرحال این بحث میدان وسیعی دارد و باید به تفصیل درباره اش صحبت بشود ولی من دیگر همینجا ختم می کنم و بحث را می سپارم به کسانی که اهل بحث اند اهل نظرند و می توانند مقصود در این مطلب را بگویند که استعمار به راحتی دست از یک کشوری به خصوص مثل کشور ما برنمی دارد و هر روز دنبال این است که اگر درب را بسته ای از پنجره و اگر پنجره را بسته ای از پنجره دیگر و هیچ وقت هم مایوس نمی شود تا وقتی که اسلام در این کشور حاکم است و حکومت اسلامی در این کشور هست دشمنان اسلام دست از مخالفت و کارشکنی و دنبال شیطنت بودن و فتنه انگیزی به کمک هر وسیله ای که بتوانند قطعا برنخواهند داشت و مردم هم در این کشور مطمئنا ما خیال می کنیم هر چه جلوتر می رویم آگاه تر روشن تر منتهی نسل جوان را باید مراقبت کرد حفاظت کرد هدایت کرد ارشاد کرد که از چه کسی باید همینطور که در بحثهای تخصصی از استاد متخصص مطلب را می گیرید در این مطالب هم باید از متخصصین مطلب را بگیرید نه از هر کسی که قلم دست بگیرد و هرچیزی که بخواهد بگوید مردم هم حتما روشنتر و آگاهتر و قطعا جلوی این قبیل نفوذها را خواهند گرفت.

بله دشمنان اسلام بالاخره در راسشان هم آمریکا هست که با چند واسطه هم اگر باشد دنبال همین قبیل نقشه ها هستند و ملت ایران هم دنبال مقاومت و مقابله و مبارزه خودش بوده و هست و خواهد بود یک جمله هم در این بحث می گویم و این بحث را ختم کنم که تصور نشود که ما می گوییم که یک دیوار دور خودمان بکشیم و توی خانه خودمان زندگی کنیم و کار به هیچ کس نداشته باشیم و با دنیا هیچ ارتباط نداشته باشیم چه کسی این حرف را زده است و کجا قانون اساسی چنین حرفی می زنند همانطور که در بندهای قبلی یک جمله داشتیم می گوییم مبارزه با سلطه گری و سلطه پذیری شاید این جمله یک مقدارش برمی گردد به همین حث سلطه پذیری یعنی نمی بایست جمهوری اسلامی سلطه پذیر باشند ارتباط داشته باشد رفت و آمد داشته باشد داد و ستد و خرید و فروش داشته باشد اما با مثل آمریکائی که هدفش فقط سلطه گری است و روش و عملش در تاریخ و منطقه و زندگی تا همین روزهای اخیر و کارهای اخیرش روشن است طبیعی است با چنین کشوری نمی شود ارتباط پیدا کرد چون او جز تسلط و استعمار چیز دیگری نمی خواهد جز منافع خودش چیز دیگری نمی خواهد ما نمی گوییم باید در را بست و در خانه تنها زندگی کرد چنین چیزی نیست در دنیای امروز رفت و آمد ارتباط داد و ستد همه اینها باید باشد اما مراقبت که به عنوان داد و ستد به عنوان رفت و آمد بعنوان مسائل اقتصادی مسائل فرهنگی مسائل نظامی گرفتن تکنولوژی پیشرفتهای علمی و امثال آن دشمن راه باز نکند و آهسته آهسته دنبال تسلط باشد و بخواهد بر کشور من و شما مسلط بشود این وظیفه همه ماست گرچه در درجه اول وظیفه دولت به معنی مجموعه نظام هست طرد کامل استعمار و جلوگیری از نفوذ اجانب به خصوص خطرناکترین استعمار که استعمار فرهنگی است.

بسم الله الرحمن الرحیم

قل هو الله احد الله الصمد لم یلد و لم یولد و لم یکن له کفوا احد.

خطبه دوم

بسم الله الرحمن الرحیم

الحمد لله رب العالمین خالق الخلائق اجمعین الذی بعد فلا یری و قرب فشهد النجوی تبارک وتعالی و الصلاه والسلام علی خیر خلقه و خاتم رسله محمد و آله اللهم صل و سلم علی نبیک محمد رسول الله و علی وصیه علی امیرالمؤمنین و علی الصدیقه الطاهره فاطمه الزهراء سیده نساء العالمین و علی الحسن و الحسین و علی علی بن الحسین و محمد بن علی و جعفر بن محمد و موسی بن جعفر و علی بن موسی و محمد بن علی و علی بن محمد و الحسن بن علی و الخلف القائم المهدی امناء الله فی بلاده و خلفائه علی عباده صلوات الله علیهم اجمعین.

در این خطبه هم چندتا مطلب را سعی می کنم به طور خلاصه به عرضتان می رسانم.

اول مساله شهادت حضرت امام صادق سلام الله علیه هست که روز سه شنبه آینده که اولین روز دهه مبارکه فجر هست 25 شوال شهادت امام صادق علیه السلام هست این دو امام بزرگوار دارای ویژگی خاصی بودند و در زمان خاصی به سر می بردند که دولت بنی امیه انقراض یافته و دولت بنی عباس رو به پا گرفتن و رشد کردند در این فرصت این دو امام (ع) بزرگوار حداکثر استفاده کردند و روح اسلام را حقائق اسلام را چه در بعد معارف و عقائد و چه در بعد احکام و فقه روشن کردند و واقعا گاهی انسان می تواند تصور بکند از خودش بپرسد که اسلام منهای این همه بیانات و توضیحات و فرموده های باقرین و صادقین علیهما السلام چه وضعیتی دارد و وقتی این همه بیانات در کنارش قرار بگیرد چه وضعیتی پیدا می کند یعنی آن تبیین و روشنگری و رفع شبهات و ابهامات و تعیین احکام که از ناحیه این دو امام بزرگوار که ما هم حضرت صادق علیه السلام را رئیس مذهب می خوانیم بیشتر به این دلیل هست و باقرین و صادقین علیهماالسلام تقریبا به خاطر همین حالت هست که این دو امام فوق العاده به معارف اسلام خدمت کردند و در حقیقت از شرائط زمان حد اکثر استفاده را کردند چون امام که وظائف متعددی دارد یکی حفظ دین خدا از بدعت و تحریف و دیگری تبلیغ ابلاغ و اجراء و طبعا هر قسمتش اگر مانع پیدا کرد قسمت دیگرش نباید کنار برود و خوشبختانه در آن شرائط حساس از فرصت استفاده شد و آن هم فقیه که در محضر این دو امام علیهماالسلام تربیت یافتند و همچنین فلاسفه بزرگ و دانشمندان علم کلام و دیگران که از به اصطلاح اصحاب حضرت و شیعیان امثال زراره ها و محمد بن مسلم ها و دیگران و چه حتی مثل ابوحنیفه که خود رئیس یک مذهب از مذاهب عامه است از شاگردان حضرت هست و خود این افتخار را تصریح می کند که از حضرت توانست استفاده هایی بکند بهرحال ما شهادت این امام بزرگوار را قدردانی و در حقیقت بزرگداشت آن را محترم می شماریم و امیدواریم که در پیروری از این خاندان و استفاده از این مکتب بهتر و بیشتر بتوانیم استفاده کنیم خوشبختانه امروز خدماتی تهیه شده است برای تسهیل در استفاده کردن از بیانات ائمه علیهم السلام و از روایات و نظرات آنها که بحثش اینجا وقت را می گیرد و کسانی که با مسائل کامپیوتر و دیسکتهای به اصطلاح کامپیوتری هستند تصور نکنند که فقط سوء استفاده هایی که کسانی احیانا می کنند و نمی دانم دیسکتهای مبتذل را و یا بعضی چیزهای بیهوده استفاده می کنند خوب این که ابزار هست منتهاش استفاده کننده باید آدم منظمی باشد و خوب بتواند استفاده بکند وسائل بسیار خوبی فراهم شده که کسانی که توان این کار را دارند بیشتر می توانند واقعا بهره بگیرند و من توصیه می کنم مخصوصا فضلای جوان طلاب جوان و روحانیون جوان نگاهی با یک مطلبی که می خواهیم از کتابهایی که در دست داریم حتی کتابهای جدیدالطبع ممکن است سه ربع یک ساعت وقت صرف می شود ولی با آشنایی با این وسیله و در اختیار بودن این وسیله گاهی با ده دقیقه یک ربع می شود وقت یک ساعت را که استفاده یک ساعت را ازش کمک گرفت واین نکته بسیار خوب و مهمی هست که انشاء الله به آن توجه بشود من نمی دانم این جمله لابد شنیدید که مال کیه درست نمی دانم گفتند تا چندی پیش کسی که خواندن و نوشتن نمی دانست به اش می گفتند آدم بی سوادیه آن آقا می گوید که در آینده نزدیکی کسی که استفاده از کامپیوتر نداند آدم بیسوادیه یا نتواند آدم بیسوادیه یعنی در حقیقت درست مثل آن کسی که خواندن و نوشتن نمی داند خوب خیلی مطالب را می داند ولی نمی تواند بخواند یا بنویسد این ابزار هم امروز چنین حالتی دارد که برای استفاده از روایات هم کار شده حالا روایات جای خود دارد هم در احکام فقهی و کتب فقهی که خیلی کار شده که این نمایشگاه اخیر را لابد شنیدید و خواندید من خیلی حاشیه نروم.

مساله دوم مساله جشنهای دهه فجر هست دهه فجر خوب همه ما می دانیم و جوانهای ما بخصوص می دانند که از 12 بهمن تا 22 بهمن را یک دهه هست این دهه را به نام دهه فجر می نامند فجر یعنی شکافته شدن ظلمت و تاریک و آشکار شدن نور که امام راحل رضوان الله تعالی علیه فرمودند انقلاب ما فجر نور بود واقعا این مساله که ما هر سال بحمدالله امسال بیست و یکمین سالگرد پیروزی انقلاب را جشن می گیریم در این جشنها می بایست به خوبی از این فرصت ها استفاده بشود و گویندگان نویسندگان خطباء ائمه جمعه احیانا مداحان شاعران و کسانی که به نوعی در برگزاری این مراسم شرکت دارند تصور نشوند یک مراسم خشک و بی جانی فقط اظهار شادی و خرسندی بلکه باید از این مراسم استفاده کرد و در حقیقت جهت داد و روشن کرد و به خصوص به نسل جوان گفت که کشور چه بوده است و با انقلاب چه شد و الان در چه وضعی است و آینده چه باید بشود و در حقیقت رابطه بین گذشته و حال و آینده را به خوبی باید تشریح کرد توضیح داد جوانهای ما نمی دانند وضعیت اقتصادی این کشور چه گونه بود بازار مصرف اکثر کشورها از نان و پنیرمان گرفته تا وسائل خانه و زندگی و فرش و اساس و یخچال و فریزر و لوازم دیگر اکثر لوازم زندگی از کشورهای دیگر می آمد اینجا و شاید بعضی کسانی که در سنین ما هستند یادشان هست که آن آقا هم در اواخر رژیم شاه هم افتخار می کرد که مثلا ما سیب خوراکیمان را از فلان کشور می آوریم پول داریم می خریم و می خوریم و این تعبیر را رسما کرده بودند مقام دولتی به جای این که خجالت می کشد افتخار می کند که ما سیب خوراکیمان را مثلا از فلان کشور وارد می کنیم پولش را داریم وارد می کنیم ولی امروز بحمدالله کشور شما به خصوص سالهای اخیر همین سیب ها که حداقل در ارومیه شما یا در خراسان شما اکثرا ضایع می شد امروز با کارکردن و پیشرفت صنایع اکثرا حفظ می شود حمایت می شود نگهداری می شود مصرف داخلی مصرف خارجی بسته بندیها و کارهای دیگر که دنبال این بحث رفتن کار من نیست تشبیه این کشور در چی وضعی بود امروز در چه وضعیه امروز کشور کادر اقتصادی وابسته به هیچ کجا ندارد من امیدوار هستم نسبت به گندم و نسبت به چند قلم اجناسی که از آنها تحویل می گیریم و از اقلام اساسی و یا حیاتی برسیم به نقطه ای که با پیشرفت رشد جمعیتیمان بتوانیم خوراکی شان را هم در کشور تامین کنیم یعنی کشاورزی شما توسعه خودش را داشته و روز به روز توسعه داشته اما رشد جمعیتتان درست دو برابر شده یعنی جمعیت شما در طول 20 سال دو برابر شده دو برابر شده یعنی خوراکش لباسش بهداشتش درمانش مدرسه اش کتابش قلمش و همه چیزش دوبرابر باید فراهم بشود اگر ما فراهم کردیم و امروز مختصری هنوز از جاههای دیگر باید وارد بکنیم و خوشبختانه بدون این که وابستگی نیست وارد می کنیم ولی وابستگی نیست این یک پیشرفت قابل توجه است من نمی گویم امروز رسیدیم به نقطه ای که هیچ مشکلی نداریم امروز شاید یکی از مشکلات مهم کشور بحثهای اقتصادیه که صاحبنظران در او اختلاف نظر هم دارند روشهای مختلفی هم دارند و کی قرار است این روشهای مختلف وحدت پیدا بکنند و صاحبنظران اصلی و کارگردان اصلی واقعا بنشینند و یک تز انتخاب بکنند و عمل کنند و جلو بروند و کشور را خلاص کنند از این مشکلات بارها شنیده ایم و خواندیم و شما هم شنیده اید هم خواندید در مسائل نظامی وقتی می خواهند یک طرحی را تصویب بکنند و دور هم می نشینند وبحث بکنند و با اختلاف نظر به یک نقطه ای می رسند یک اکثریتی تصویب بکنند وقتی که به اجراء می خواهند بگذارند همان مخالف که در بحث مخالف بوده است در عمل شدیدتر در اجرا همکاری می کرده و می کند و باید بکند همه مسائل را نمی شود با اتفاق نظر حل کرد بالاخره راه قانونیش باید طی کرد آورد به یک نقطه ای رساند و یک نقطه ای انتخاب کرد و عمل کرد و مخالف و موافقی در بحث و گفتگو در اجرا و عمل همکاری بکنند و مشکل را حل کنند وضعیت اقتصادی کشور را من نمی گویم این وضعیت مطلوب و آرامی هست اینجا جای بحث نیست و فرصت هم نیست یکی می گوید تا وقتی امنیت اقتصادی نباشد توی این کشور سرمایه گذای امکان پذیر نیست دیگری می گوید برای امنیت اقتصادی باید چنین کرد چنان کرد راهها را باز کرد در منطقه آزاد چه کار کردیم کجا چه کار کردیم باید چنین کنیم تا بشود سومین می گوید نه خیر هر دو راه غلط است راه، راه دیگری است چهارمی می گوید مساله انقلاب و اهداف انقلاب مقدم است بر مسائل اقتصاد بله همینطور هم هست مقدم است اما معنای تقدم انقلاب بر اقتصاد این نیست که مردم گرسنه بمانند کشور کم کم برگردد به حالت نیاز قبلی خوشبختانه این مساله دین و دنیا و مساله فرهنگ و زندگی و مساله تامین نیازهای زندگی مردم با تامین اخلاق و ایمان مردم را برادر عزیزمان جناب آقای هاشمی در جلسه گذشته اینجا مفصل توضیح دادند اگر مردم نان نداشته باشند زندگی نداشته باشند چطور توقع ازشان کرد از اسلام حمایت کنند و اگر نان و آب مرتب و بسیار خوبی داشته باشند ولی ایمان نداشته باشند کشور به کجا منتهی می شود یک مرکز خوشگذرانی مرکز فحشا و فساد بدون اعتقاد بدون ایمان خوب این کشور به چه درد می خورد که آب و نان مرتب و همه چی دارد ولی اخلاق ندارد ولی دین ندارد خوب ما داریم می شنویم این روزها که در بعضی کشورهای غربی امروز صدای جامعه شناسانشان بلند است که نسل جوانتان به خصوص به خاطر فروباشی خانواده ها وضعیت رقت باری پیدا کرده فجایع زیاد شده جنایات زیاد شده چنین و چنان است راهی که آنها رفتند امروز گرفتاریهاش را دارند می بینند ما می گوییم دین و دنیا باهم اسلام می گوید هم باید اخلاق تدین ایمان قرآن اسلام و هم زندگی و نان و آب نه این که دستمان دراز پیش این و آن باشد برای مردم باید توضیح داد برای نسل جوان باید توضیح داد کشور چه گونه بود و امروز چه گونه است فرصت این بحثها نیست من می خواهم دنبال بکنم واقعا شاید خود شما هم می توانید کم و پیش متوجه بشوید کسانی که در رژیم گذشته بودند از تهران که بیرون می رفتید شهرها چه وضعیتی داشت جاده ها چه وضعیتی داشت شهرهای درجه دو و درجه سه اصلا در چه حالتی بودند همین بغل تهران یا کنار تهران اطراف تهران چه وضعیتی داشت شما بزرگترها که سن بیشتری دارید که فراموش نکردید همین شهر مقدس مذهبی قم چه وضعیتی داشت و امروز چه وضعیتی دارد من باز حاشیه نروم همین شهر قم را اگر به ظاهرش رسیدید اگر با عنایت مقام رهبری استان شده است و کمک شده است و پیشرفتهایی پیدا کرده است به مسائل دیگرش هم باید رسید به همه چیزش باید رسید جلو تکرارها و دوباره کاریها باید گرفته بشود و به کارهای اصلی توجه بیشتر بشود به بحثهای اخلاقی نسل جوان بیشتر رسیدگی بشود و هکذا در جشنهای ده روزه دهه فجر فقط شعر نخوانیم فقط کف نزنیم فقط خوشحالی نکنیم بگوییم مملکت چه بود و با چه خون و دلی از دست رژیم طاغوت نجات پیدا کرد 14 سال امام در تبعید گذراند و با این مردم کار کرد و با رفت وآمدی که در محضرش بودند شرائط مختلف ترکیه اش و عراق اش و فرانسه اش همه جاها با هر طائفه نظرات و مطالب را به مردم رساند و مردم بیدار شدند 14 سال کار کار در تبعید کارهای در داخل کشور جای خودش را دارد تا یک روزی وقتی آمد رسید نقطه ای که خوب همه ما می دانیم در 12 بهمن برخی از دوستان هم نسبت به امام می گفتند آمدن شما خطرناک است دولت مهرآباد را تصرف کرده است و نمی دانم قدرت نظامی گذاشته است معلوم نیست چه بشود امام تصمیم گرفت و فرمود من می خواهم در بین مردم کشورم باشم اگر باید کشته هم بشوم در کنار مردم کشورم باید کشته بشوم خوب جوان 20 ساله 22 ساله 23 ساله 25 ساله اش حتی الان چه می داند آن روز چه شرائطی بود و امروز چه شرائطی هست آنروز یک فرودگاه مهرآباد داشتید امروز اکثر شهرهای بزرگ شما فرودگاه دارد آنروز چندتا هواپیما داشتید امروز چقدر هواپیما دارید من نمی خواهم هی تعریف بکنم و نمی خواهم توجیه بکنم نمی گویم نقصی نداریم می خواهم بگویم کشور تکامل خودش را طی کرده است مسئولان شما رنج بردند زحمت کشیدند کشور را حفظ کردند پیش بردند جنگ را گذراند 8 سال دفاع مقدس این همه شهید این همه خسارت که به تعبیر محققین واقعا در طول این 8 سال سرمایه های کشور جنگ بلعید بلعید یعنی حتی به قول بعضی ها وسائل نقلیه شهرداریهای سراسر کشور را بردند در جنگ و جنگ بلعید و رسید روزی که همه مسئولان کشور و مردم در حقیقت با چهره شان ظاهر قرمز نگه می داشتند یا به مثل معروف با سیلی سرخ نگه می داشتند توی بازار هیچ چیزی نبود همه چیز رفته بود بدهی در چه حالی بود و این همه شهداء امروز پس از جنگ و در حقیقت ختم جنگ وضعیت زندگی وضعیت وسائل امکانات ارتباطات نمی دانم چندتا تلفن عذر می خواهم من حاشیه نمی خواهم بروم یادم نمی رود که توفیق در آن زمان در آن رژیم یک فکاهی نوشته بود بسیار جالب بود که از قم به کاشان داشتن تلفن می کردن داد می کشید الو و او نمی توانست جواب بدهد و در کنارش دوتا کشور اروپایی با هم صحبت می کردند آهسته داشت صحبت می کرد آهسته داشت جواب می داد و وضعیت تلفن و مخابرات کشور آن مواقع با این فکاهی منعکس کرده بود که وضعیت تلفن کشور این بوده است امروز تلفن که یکی از ابزارهای زندگی شما هست اصل تلفن چه وضعیتی توی کشور دارد تلفن همراه که یک وسیله پیش دستتان هست چه وضعیتی توی این کشور دارد این همه خریدار این همه استفاده کننده این همه پیشرفت این همه کار این ها اصلا هیچ نیست فقط یک چیز را نگاه می کنیم و بعد می گوییم که آخوندها هیچ کار نکردند آخوندها قدرت حکومت ندارند آخوندها بهتر از همه کسانی که غیر آخوند هستند آخوندها که می گویم یعنی متدینین یعنی علاقه مندان به اسلام یعنی تربیت شدگان در حوزه ها و مکتب اسلامی اینها پیش از همه کشور اسلامی را به هر وجه که باشد با چنگ و دندان کشور اسلامی را برای اسلامش بهتر از همه حفظ می کنند.

دیگران غالبا اینطور هست که در عین این که اظهار می کنند چنین و چنان ما چه می خواهیم بکنیم چه باید بکنیم گاهی هم فکر می کنند اگر سری به تخت خود چه باید کرد اول کسانی که فرار می کنند اینها خواهد بود همین هایی که به قول خودشان سنگ به سینه می زنند اول کسی که فرار خواهد کرد اینها خواهد بود اگر یک روزی خدای ناکرده دشمن بتواند وارد بشود و آن استعمار با نفوذش بتواند بیاید با او خواهند ساخت کنارش خواهند رفت دنبال زندگیشان خواهد رفت خدا می داند این کتاب را همین دیشب می خواندم بخشی را اینقدر شرمنده شدم و خجالت کشیدم که یک انسانی توی کشور برای نماینده شدن برای شاه برای تیمورتاج نامه نوشته است من هر وقت که می خواندم عرق می کردم که این واقعا این تاریخ کشور ماست اینجور آدمهای ذلیل و خوار و پست توی این کشور برای نماینده شدن به تیمورتاج وزیر دربار اینجور نامه نوشته است این نامه که الان توی سند کتابش چاپ شده است اخیرا چاپ شده است اسنادی که منتشر شده است بخوانید و ببینید کشورتان چگونه بود یک نماینده نوشته است و التماس چه التماسهایی که کلماتش را بینی و بین الله من خجالت می کشیدم توی این کشور یک روزی گذشته است یک آدم اینقدر خوار و ذلیل و پست که برای وزیر دربار اینجور نامه بنویسد که بخواهد نماینده بشود بگذرم .

جشنها باید توضیح دهنده باشد باید جهت دهنده باشد باید به نسل جوان بگوید که کشور چه بود و الان چه هست نه صرفا هرچی باشد امیدواریم حتما این کار انجام بگیرد و همه کسانی که مسئولیت دارند این کارها را به خوبی انجام بدهند.

خوب خوشبختانه سخنگوی شورای نگهبان مصاحبه کردند مطالبی گفتند من چند جمله ای را بگویم قهرا هم سخنگو باز صحبت خواهد کرد مطالبی را خواهد گفت اما همانطوری که می دانید شورای نگهبان در مراحل نهایی قرار دارد بعد از هیئت نظارت مرکزی و بعد از نظارت شهرستانها و بعد از هیئتهای اجرایی یعنی اول هیئتهای اجرایی هستند بعد نظارت شهرستانها هستند بعد نظارت مرکزی هست و در نهایت شورای نگهبان در نهایت شورای نگهبان یعنی چی یعنی آن جاهایی که رد شدند و طرف به اش اعلام شده است که شما رد شدید و او شکایت می کند و می گوید من چرا رد شدم و یا حداقل این استناد ردتان درست نیست و شکایتش می نویسد این شکایت که بایست در شورای نگهبان بررسی بشود تعداد قابل توجهی بوده بینی و بین الله این ایام امیدواریم که در آینده قانون هم اصلاح بشود و یک مقدار فرصت بیشتر بشود با این شرایطی که ما داریم یعنی در ظرف 20 روز 700 پرونده می خواهد رسیدگی بشود این رسیدگی که می گویم در شورا غیر از جاههای دیگر یک کار کاملا هم قضائی است یعنی شکایت و مطلب قبلی یک تصمیم است شکایت می خواهد ببیند تصمیم قبلی درست است یا شاکی درست می گوید این حرف را همینجوری نمی شود رد شد باید حرف طرف را شنید خواند احیانا ازش توضیح خواست بررسی کرد سند ازش خواست برای رد آن مطلب سند خواست یک کار به نظر من یک کار کاملا قضائی است و در عین حال قضائی نیست یعنی در عین حال با رای و با تصمیم اکثریت چون در برداشت ها از قوانین ممکن است اختلاف نظرهایی هم پیش بیاید و طبعا با اکثریت رای گرفته بشود و آنچه که رای می آورد قهرا او خواهد بود و این رد گاهی برمی گردد و گفته می شود هیئت اجرایی بی خود رد کرده این آقا صالح است می تواند بیاید و باید بیاید دلیلی ندارد که نیاید و یا هیئت نظارت که رد کرده دلیلش کامل نبوده و یا حتی نظارت مرکزی که رد کرده دلیلش اشکال دارد و این می تواند برگردد یا نه تایید می شود به همین ترتیبی که عرض کردم خوشبختانه مجلس شورای اسلامی واقعا بیننا و بین الله در این اواخر در این بخش خوب کار کردند و در حقیقت قوانین مربوط را شفاف کردند و اصلاحاتی که انجام گرفت در هر دو سه بخش خیلی کارگشا بود یعنی برای شرائط و موانع حداقل شرائط که در ماده 28 آمده است و موانع که در ماده 30 آمده است دقیقا شمردند منتقل کردند چه چیزهایی شرط هست کسی می تواند نماینده بشود غیر از سن و مدرک و سوابق و چیزهای دیگر شرط هست ذکر کرده چه چیزهایی و در موانع هم ذکر شده است که چه چیزهایی مانع شده است که اگر کسی همه شرایط را دارد ولی این مانع را هم دارد نمی تواند بیاید نماینده بشود خوب قانون است و این قانون حاکم است و همه ما موظفیم به قانون احترام بگذاریم و حق نداریم به غیر قانون توجه کنیم بارها خوشبختانه در این دوره بحث شده است در دوران قبل من نبودم نمی دانم در دوره های قبل هم همینطور بوده است انشاءالله در این دوره حداقل این بحث من حضور داشتم از نزدیک جزء قانون به هیچ چیز توجه نمی شود و بارها گفته می شده مصلحت اندیشی کار مجلس است مجلس می تواند صلاح اندیشی می کند ولی شوراها باید با قانون عمل کند قانون می گوید این مساله مانع است و کسی که این مساله را داشته باشد نمی تواند نماینده بشود آدم خوبی هست هیچ مشکلی هم ندارد به اصطلاح التزام عملی به اسلام و انقلاب دارد چنین چنان ولی این مدرک را هم دارد و این مدرک می گوید چنین آدمی نمی تواند بیاید نماینده بشود قانون می گوید ما چه کنیم اینجا دیگر مصلحت اندیشی ما نمی توانیم بکنیم خلاف قانون نمی توانیم بکنیم همینطور که می دانید مجمع تشخیص مصلحت هم چیزی تصویب کرد که در مواردی اگر طرف مدرکش خواست در مواردی به خودش می شود گفت نمی شود توی سیستم اداری آورد چون مدرک در دست هست این کار هست که من معذور هستم اینجا نمونه هایش را بگویم آدم تعجب می کند که فضا را چگونه باز کرده بودند که هر کسی خودش که حداقل می داند که در رژیم گذشته کجا بوده است و در گوشه لوژهای وابسته به تشکیلات فلان ماسنوری فلان شب شام حضور داشته است و مدرکش الان هست و یا امضاء کرده است که ریاست فلان شعبه رستاخیز داشته باشد الان هست خودش که اقلا می داند چطور آمده است نام نویسی کرده است با این که قانون هم شنیده است و خوانده است و می داند چون اکثرا اینها حداقل قانون می دانند شورای محترم نگهبان بر اساس قانون چه در شرایط و چه در موانع شرعا عقلا اخلاقا دینا اجتماعا موظف است اعتراض بکند احراز بکند برایش روشن بشود که این آقا این شرط را دارد و باید احراز بکند از راههای معقول و طبیعی که هر چیزی دیگری باید احراز کرد و موانع را وقتی مدرک هست نقضش را و عدمش را باید احراز بکند و خوشبختانه با کار بسیار فشرده همانطور که مجلس محترم با این سه شیفت کار می کند شورای نگهبان هم در این ایام واقعا سه شیفت کار می کردند و بحمدالله تا دیشب تقریبا کارشان پایان یافت خداوند به همه کسانی که در راه خدمت به انقلاب و اسلام زحمت کشیدند اجر خیر عنایت بفرماید. امیدواریم که نمایندگانی که صلاحیتشان تایید می شود در تبلیغات رعایت اسلام را بکنند رعایت اخلاق را بکنند تخریب همدیگر نداشته باشند ایجاد تشنج و اختلاف نکنند اصراف و تبذیر نکنند وعده های دروغین یا وعده هایی که در تمکن و امکان نماینده نیست به مردم ندهند در شهرهای کوچک بدون جهت به مردمی وعده هایی داده نشود که نماینده اصلا کارش این نیست به او ربطی ندارد چنین چیزهایی در تبلیغات انتخاباتی نیاید و در زمان انتخاب هم مردم ما ان شاء الله اصلح را و بهتر را انتخاب خواهند کرد.

دوتا مطلب جزئی دیگر هم اشاره کنم که وقت گذشته است همینطور که شنیدید آمریکا که همیشه علیه ما هی گفته است اینها نمی دانم حقوق بشر چطور سلاحهای کشتار جمعی چطور چنین چنان اواخر اعتراف کرده است که توسط همان سازمانی که قبلا اعتراف کرده بود که ما مدرک قابل توجهی برای این اتهام که به ایران زده بودیم نداریم حالا من نمی دانم پشت پرده این جمله چیه و این جمله را برای چی گفتند و دنبال چی هستند شاید این اولین بار هست که آمریکا که هیچ وقت نمی توانست چنین اقداماتی بکند چنین اقدام کرده یعنی چنین اعتراف کرده است ملاکش چیه نمی دانم شاید نه این که نمی دانم می دانم ولی الان بحثش اینجا نمی خواهم بکنم.

تلاشهایی که اخیرا برای صلح به اصطلاح خاورمیانه و فشارهایی که آمریکا روی کشورهای عربی آورده است همه شما در جریان هستید و مطمئن هستیم که تا وقت حقوق فلسطینیان در هر طرحی و هر برنامه ای تا حقوق مردم فلسطین تامین نشود غیر ممکن است هیچ تصمیمی از ناحیه هر قدرتی می خواهد باشد دوجانبه سه جانبه پنج جانبه غیر ممکن است که به نتیجه عملی برسد جزء آن که حقوق مردم فلسطین کاملا در آن رعایت بشود و از اراضی اشغالی هم خارج بشود این فشارها نمی تواند نتیجه درستی داشته باشد.

طالبان با این که خود قبلا هم اعتراف کردند در کنار خلافهایشان جنایات بزرگ مرتکب شدند دیپلماتهای ایرانی را به قتل رساندند و قول داند که قاتل را پیدا کنند محاکمه کنند معرفی کنند اخیرا اگر وضعیت سیاسی پاکستان تغییر کرده است ربطی به این مساله ندارد پاکستان هر چی سیاستش هست، هست افغانستان هر چی سیاستش هست، هست نسبت به کشتار دیپلماتهای ایرانی که مقرارات متفق علیه سازمانهای بین المللی این را ممنوع می کند و اینها در امان هستند و در حقیقت مامون هستند وظیفه دارند که قاتل را پیدا کنند معرفی کنند مجازات بکنند این حرفها چیه که اخیرا دوباره زدند که بله شهر شلوغ بوده چنین بوده باید می رفتند کی گفته است در این شهر شلوغ باید دیپلمات از شهر خارج بشود این هم شلوغی که بوسیله در حقیقت دوتا جناحی که باهم می جنگند همه قوانین مورد قبول دنیا سفارتخانه ها را در امن می دانست افرادی که دیپلمات هستند مامون می دانند مصون می دانند محفوظ می دانند قتل اینها جنایت بزرگ هست من به عنوان یک فرد در این مملکت عرض می کنم این پرونده و قتل دیپلماتهای ایرانی در مزار شریف به دست طالبان به امر طالبان به امر هر گروهی که از جمله ما می دانیم طالبان بودند غیر ممکن است ایران این پرونده را مختومه تلقی کند و کنار بگذارد و تا آخر دنبال خواهد کرد».

امیدوار هستیم که مسائل چچن هم به شکل سیاسی حل بشود و این آوارگان مسلمان و آوارگانی که در این شرائط زمستانی در آن وضعیت سخت بسر می برند ان شاء الله یک جوری باشد که بتوانند به کار و زندگیشان برگردند. مسائل دیگر هم هست که وقت گذشته من دیگر زیاد متصدعتان نشوم.

خدایا به عز و جلال محمد و آل محمد این کشور را در پناه محمد و آل محمد از هر خطری مصون و محفوظ بدار.

خدایا کسانی که به این نظام به این مملکت به این انقلاب خدمت می کنند همه شان مؤید و موفق و منصور بدار.

خدایا نقشه هایی که علیه این نظام و این مردم می کشند به خودشان برگردان.

رهبر معظم انقلاب را طول عمر و عزت و عظمت و توفیق بیش از پیش عنایت بفرما.

ولی عصر امام زمان را از ما راضی و خرسند بگردان.

بسم الله الرحمن الرحیم

انا اعطیناک الکوثر فصل لربک و انحر ان شانئک هو الابتر.

قیمت بک لینک و رپورتاژ
نظرات خوانندگان نظر شما در مورد این مطلب؟
اولین فردی باشید که در مورد این مطلب نظر می دهید
ارسال نظر
پیشخوان