ماهان شبکه ایرانیان

نمازجمعه تهران به امامت آیت الله امامی کاشانی ۱۸ / ۸ / ۱۳۸۰

الحمد لله رب العالمین نحمده و نستعینه و نشکره و نتوکل علیه و نستغفره و نشهد ان لا اله الا الله وحده لاشریک له و ان محمدا عبده و رسوله صلی الله علیه و آله سیما بقیه الله فی ارضه

خطبه اول

بسم الله الرحمن الرحیم

الحمد لله رب العالمین نحمده و نستعینه و نشکره و نتوکل علیه و نستغفره و نشهد ان لا اله الا الله وحده لاشریک له و ان محمدا عبده و رسوله صلی الله علیه و آله سیما بقیه الله فی ارضه.
قال الله العظیم فی کتابه الکریم ((ان الله لایستحیی ان یضرب مثلا ما بعوضه فما فوقها فاما الذین آمنوا فیعلمون انه الحق من ربهم و اما الذین کفروا فیقولون ماذا اراد الله بهذا مثلا یضل به کثیرا و یهدی به کثیرا و ما یضل به الا الفاسقین))
اللهم کن لولیک الحجه بن الحسن صلواتک علیه و علی آبائه فی هذه الساعه و فی کل الساعه ولیا و حافظا و قائدا و ناصرا و دلیلا و عینا حتی تسکنه ارضک طوعا و تمتعه فیها طویلا.
بحثم در خطبه ی اول پیرامون یکی از خصال پسندیده و صفات برجسته ی انسان به نام حیا بود, بحث حیا را دنبال می کنم و از آنجایی که ماه شریف شعبان است و ویژگی بیشتری دارد نسبت به بحث از وجود اقدس امام زمان ارواحنا له الفدا این بحث را از دریچه ای مطرح می کنم که هم به آستان آن بزرگوار عرض ادب شده باشد و هم بحث اخلاق دنبال شده باشد و آن این است که حیا یکی از صفات برجسته است, حیا اعتدال بین شره و خمود است اصولا یکی از اصول اخلاق که حیا یکی از شاخه های آن است, عفت است.
عفت اعتدال بین این دو افراط و تفریط است افراط شره است و هتاکی است و بی بندواری و خمودی تفریط است و کوتاه بودن در انجام وظائف نسبت به یکی از نیروهایی که خدا به ما داده به نام شهوت.
بنابراین اعتدال شهوت بین شره و خمودی به معنا و به تعبیر عفت و شاخه هایی دارد عفت که یکی از شاخه های آن حیااست .
بنده در خطبه ی قبل راجع به بحث حیا یکی دو حدیث خواندم و توضیحی دادم حالا عرض می کنیم که این حیا که یک صفت برجسته ایست و یک خوی پسندیده ایست این خوی خداست.
اصولا تمام زیباییها از خداست همه ی زیباییها از ناحیه ی حق تعالی تنزل پیدا می کند به بندگان خدا و لذا نعوت الهیه و صفات خداوند جل و علا در مقام تنزل به سوی خلق خودش, خلق او می شود مظهر او و لذا عالم مظهر خداست,تاریخ مظهر خداست, همه ی نوسانهای تاریخ جلوه های خداست و مظاهر می دانید که متفاوت است بعضی خیلی بهره می گیرند از خدا بعضی بهره شان کم است.
خداوند متعال این که عرض می کنم حیا از اوست این هم حدیث دارد و هم قرآن کریم بر آن دلالت دارد. اما در حدیث آمده است که ((ان الله حیی)) بر وزن سعیی یعنی صاحب حیا, آنوقت می فرماید که از پیغمبر اکرم سلمان فارسی از رسول الله صلی الله علیه و آله و سلم نقل می کند این حدیث در جامع الصغیر است ((ان الله حیی کریم یستحیی اذا رفع العبد الیه یدیه ان یردهما صفرا حتی یضع فیها خیرا)).
رسول اکرم می فرماید خدا صاحب حیااست و وقتی که بنده ی خدا دستانش را به سوی حق بلند می کند و درخواست می کند اینجا که درخواست جدی است آنجا که درخواست حقیقی است خداوند متعال حیا می کند که این دست را صفرا برگرداند یعنی خالی برگرداند توی این دست چیزی خدا می نهد و به انسان می دهد.
بنابراین لفظ این که خدا صاحب حیاست و حیا از خداست و وصف حیی برای خدااست این در احادیث ماست و این که عرض کردم که تنزل پیدا می کند این حیا به سوی خلق خدا چون ((الیه یرجع الامر کله)) همه چیز باید نزد خداست, صفاتی هم که برجسته است برای انسان به عنوان زیباییها و ارزشها از خداست و لذا می بینیم که قرآن کریم به صراحت می فرماید ((ان الله لایستحیی ان یضرب مثلا ما بعوضه فما فوقها)) ( سوره ی مبارکه ی بقره آیه ی شریفه ی 26) خدا حیا نمی کند که مثل بزند حتی به کوچکترین حیوان چون پشه ای چون قبلا خدا منافقین را برایشان صحنه هایی مثل زده بود ((مثلهم کمثل الذی استوقد نارا)), اینها شروع کردند حرف زدند این ور و آن ور گفتند خدا چه مثلهایی می زنند این چه مثلهای پایینی است.
حالا قرآن کریم می گوید شما آن مثل برق و رعد را پایین می دانید؟ من پایینتر مثل می زنم, ان الله لایستحیی ان یضرب مثلا ما بعوضه, ما مختلف گفته شده بعضی زائده گفتند شاید این قول بهتر باشد که (ما) به معنای وصف موصوف به بعوضه تبیینش کرده خدا حیا نمی کند مثل بزند به چیزکی چون پشه ای و کمتر از پشه ای (ان الله لایستحیی ان یضرب مثلا ما بعوضه فما فوقها) یا بالاتر و بزرگتر یا کمتر حالا این هم اختلاف تفسیرش.
نکته این است که آدم باور داشته باشد بهانه نکند این مثلها را ((فاما الذین آمنوا سیتعلمون انه العفو من ربک)) آنهایی که مومنند می داند از خدا و باور دارند, ((و اما الذین کفروا فیقولون ماذا اراد الله بهذا مثلا)) می گویند این چه مثلهایی است ((یضل به کثیرا و یهدی به کثیرا)) خدا هدایت می کند خدا گمراه می کند ولی گمراهی خدا به دست خود انسان است ((وما یضل به الا الفاسقین)) اضلال خدا بعد از فسق خود آدمی است که خود یک بحث دیگری است در مسئله آزادی که این به بحث بنده ارتباط ندارد خواستم عرض کنم که لفظ حیا به عنوان این که خدای متعال حیا نمی کند درباره ی خدا هم به کار رفته البته صفاتی که به خدای عزوجل انتساب داده می شود تا به انسان انتساب پیدا می کند فرق دارد.
حیا یک مبدئی دارد و یک منتهی مبدا حیا تغیر نفسانی است مبدا حیا انفعال جسمانی است, یعنی در روح انسان در عواطف انسان یک تغیر و تغییری پیدا می شود که در چهره ی انسان این تغییر باطنی خودش را نشان می دهد به صورت انفعال این مبدا حیاست.
منتهای حیا این است که خوب انجام شود و بد انجام نشود, خداوند عزوجل در منتهی با انسان یکی است ولی در مبدا نه خدای عزوجل که انفعال ندارد تغیر ندارد همه صفات حق تعالی همینطور است غضبش هم همینطور است حبش هم همینطور است این خود هم یک بحث دیگری است.
در هر حال حیا صفت خداست خوب این صفت خدا تنزل پیدا می کند به سوی بندگان آنوقت این بندگان از نظر داشتن صفات الهی مختلفند, وقتی پر است یعنی همه را گرفته است باید هم چنین باشد.
این نکته ای که من عرض می کنم یک نکته ی علمی ولی حالا من دارم با اشاره می گذرم, بحث وجود اقدس امام زمان ارواحنا له الفدا هم از نظر فلسفی مطرح شده, از نظر کلامی مطرح شده, از نظر حکمت متعالیه مطرح شده, از نظر عرفان هم مطرح شده این نکته ی که عرض می کنم عرفا مطرح کردند بر این که صفات الهی مظهر دارد بر روی زمین و این مظهر یک جاهایی پر پر است و یک جاهایی پر نیست, این بستگی دارد بر این که آن موجود ظرفیتش چقدر است و تا چه اندازه از عالم بالا گرفته؟
مظهر به عنوان این که علم خدا, قدرت خدا, حکمت خدا, حیای حق تعالی همه در یک جا پر باشد این باید باشد چون اسامی خدا که الفاظ نیست صفات حق تعالی که مفاهیم بی محتوا نیست همه مفهومی است دارای محتوی, اگر محتوی دارد حقیقت خارجی دارد اگر حقیقت خارجی دارد, این حقیقت کجاست اگر گفتیم رهین مرهون لازم دارد, اگر گفتیم علیم معلوم لازم دارد, اگر بنا شد درباره ی حق تعالی ما صفاتی را بیان کردیم این صفات تحقق در خارج دارد این تحقق یعنی ظهور این تحقق یعنی بروز یعنی مظهر تمام صفات حق تعالی, می شود یک موجودی که همه ارزشها در اوست و نمی توانیم بگوییم کم چون خداوند متعال سخی است هر چیزی را به اندازه می دهد ولی آنجایی که همه ی صفاتش در حد ممکن الوجود بروز کند باید داشته باشد و آن انسان کامل است و آن مجرای فیض است و آن در تمام اعصار وجود دارد این بحثی که بنده عرض می کنم منحصر به شیعه امامیه نیست, عرفای اهل سنت همه می گویند هر عارف در اهل سنت همین است, محی الدین همین را دارد می گوید بقیه هم از عرفا همین حرف دارند می زنند نه مسلمانها مسیحیان همینطور.
بنده با بعضی از متکلمان مسیحی و حکیمان مسیحی که الهی هستند صحبت کردم آنها معتقدند انسان کامل در هر زمان, دیدم آنها می گویند که حضرت عیسی و لذا می گویند مسیح زنده است و مسیح مجرای فیض خداست این اعتقادی است که مکتب توحید دارد.
اگر ما بخواهیم حقایق را بیابیم که نمی توانیم از مکتب ماده نگاه کنیم که ما از مکتب انبیا باید نگاه کنیم مکتب توحید باید نگاه کنیم, آنها وقتی برای ما می گویند ظهور اسما الحسنی و صفات برجسته ی خدا را بر روی زمین و این که انسانی مظهر همه است و دیگران از آن فیض می برند, دیگران از آن بهره می برند.
بنابراین همین برهانی که عرض کردم که عرفا روی او تکیه کردند به عنوان انسان کامل, که همه ی بشر از او استفاده می کند و مجرای فیض خداست, ((ولولا الحجه لساخت الارض باهلها)) یکی از تفسیرهایش این استدلال عرفانی است .
یک عده البته مبین دیگرش دلیل فلسفی است آن بحث دیگری است.
بنابراین انسان کامل مظهر است همه بهره می برند نظیر ماه, ماه در شب 14 و 15 که مقابل خورشید قرار گرفته همه اش روشن است و زمین بهره اش را می برد ولی شبهایی که دیگر است این بهره ی زمین کم می شود و کم شدن بهره زمین به ماه مربوط نیست به خورشید هم مربوط نیست به خود زمین مربوط است چرخش خود زمین ایجاب کرده, بنابراین خود ما این که کم استفاده کنیم یا خیلی استفاده کنیم یا از ظهور حضرت بهره مند شویم.
در هر حال خواستم این بحث حیا را در این اندازه به برم در آن یک بحث عرفانی که در رابطه ی با انسان کامل است و وجود انسان کامل در هر زمانی لازم است.
در اینجا هم یک حدیثی را باز از امام صادق سلام الله علیه نقل می کنم که قال قال رسول الله صلی الله علیه و آله و سلم :((اربع من کن فیه و کان من قرنه الی قدمه ذنوبا بدلها حسنات)).
رسول اکرم می فرماید که چهار صفت است اگر در انسان باشد هرچه هم گناه کرده باشد, سر تا پایش گناه باشد خدا گناهان را تبدیل به حسنات می کند, (الصدق) یک راستگویی است, درست فکر کند با حقیقت عالم صادقانه منطبق باشد, این صدق بود یک بحث دیگری است که قبلا هم داشتم ( و الحیا و حسن الخلق) و خلق نیکو ( و الشکر) و شکر نعمت خدا.
رسول اکرم می فرماید چهار صفت اگر داشتید صدق و شکر و حسن خلق و حیا هرچه هم گناه داشتید اینها برمی گردد به حسنات, یعنی چه؟
یعنی اگر این چهار صفت بروز کرد اگر این چهار صفت در صحنه ی عالم تحقق یافت, تو شده ای آدم خوب دیگر, اگر من چنین بودم گنهکار هم بودم خوب شدم, اگر آدم حیا کرد از خدا حیای از خدا یعنی چه یعنی گفت خدایا من از این که گناه کردم از تو عذر می خواهم.
در دعایی هست که زیارت امام رضا سلام الله علیه ((استغفرک استغفار حیا)) خدایا من استغفار می کنم ولی استغفار حیا می کنم خدایا شرمم آمده از این گناهان ببخش مرا, واقعا از خدا حیا کند واقعا راست بگوید واقعا شکر کند, این می شود یک انسان برجسته وقتی آدم انسان برجسته شد سیئاتش خدا برمی گرداند به حسنات این هم با ضوابطی که در اسلام است آنجا که حقوق الناس است به پردازد آنجایی که حقوق الله است چه کار کند ولی آن نقصها و تقصیرها با عوض شدن خود آنها جایش را می دهد به خیرها و خوبیها حیا این حیا از صفات خداست حیا در همه ی انسانها مخصوصا حیا در جوانان ما حیا در دختران و پسران ما که چه صفت پر قیمتی است و چه می کند بی حیایی است و چه مصیبتی بر سر انسان میآورد هتاکی و بی بندواری و توجه نکردن به آن اصول انسانی.
ایام ماه مبارک رمضان در پیش است عزیزان مخصوصا سفارش من به جوانهای عزیز است از این سحرها بهره بگیرید سحرها سحرهایی است که می شود آدم خودش را بسازد از سحر باید آدم خودش را بسازد نه نیم ساعت به اذان هم بدون وضو سحری بخورد و وضو بگیرید و نماز صبح بخواند, البته به حد واجب عمل کرده ولی بهره ای از سحر باید گرفت, بهره ی سحر مناجات با خداست خیلی قیمت دارد.
در مناجات شعبانیه ملاحظه بفرمایید این سطر عبارت را عرض می کند خدایا (اسمع دعایی اذا دعوتک), خدایا وقتی دعا می کنم تو را دعایم را بشنو, و (اسمع ندائی اذا نادیتک), وقتی ندا می کنم ندایم را بشنو,( و اقبل الی اذا ناجیتک), خدایا وقتی که من مناجات می کنم با تو دیگر نمی گوید بشنو می گوید (اقبل الی) بیا به سوی من مناجات این است مناجات خدا را می کشاند به سوی انسان دعا اینطور نیست ندا اینطور نیست به قول بعضی بزرگان (لیس من ناجاک کمن ناداک) آن کسی که با خدا مناجات می کند مثل آن نیست که با خدا ندا می کند و دعا می کند زمزمه می کند استغفار می کند اشک می ریزد می گوید خدایا ببخش ما آنجا این اشتباهاتی کردیم خدایا تو به من این توفیق را بدهد وسائل توفیق را برایم فراهم کن این عوامل خذلان از من دور کن یک چند دقیقه در همان لحظات سحر اشک بریزد آدم, با خدا مناجات کند روحش را صیقل بدهد, این زنگ دل را پاک کند فرصت بسیار پر قیمتی است برای ورع و برای تقوی و برای این که انسان دارای ارزشهای انسانی بشود و مظهر پاکیزه ای برای حق تعالی باشد.
خدا به همه ی ما انشاالله توفیق بهره مندی از سحر را مخصوصا ماه مبارک رمضان مرحمت بفرماید.
بسم الله الرحمن الرحیم
والعصر
ان الانسان لفی خسر
الا الذین آمنوا و عملوا الصالحات و تواصوا بالحق و تواصوا بالصبر.


خطبه دوم


بسم الله الرحمن الرحیم

الحمد لله رب العالمین و الصلاه و السلام علی خیر خلقه حبیب اله العالمین ابی القاسم محمد و علی وصیه و خلیفته امیرالمومنین و علی قره عین الرسول الزهرا البتول و علی الحسن و الحسین و علی بن الحسین و محمد بن علی و جعفر بن محمد و موسی بن جعفر و علی بن موسی و محمد بن علی و علی بن محمد و الحسن بن علی و الحجه القائم المنتظر حججک علی عبادک و امنائک فی بلادک.
چند نکته ای در خطبه ی دوم عرض می کنم اول تشکر فراوان از مردم شریف استان اصفهان, شهر اصفهان, نجف آباد, و نقاط دیگر, تشکری زیاد که واقعا از ابراز ارادت و علاقه و عشقی که برخواسته از ایمان به خدا و ارادت و عشق به امام عصر ارواحنا له الفدا است نسبت به رهبر معظم انقلاب دام ظله انجام دادند و این نه تنها یک تجلیل است این در برنامه ی ما در نامه ی اعمال ما ثبت است.
کاری انسان بکند که دشمنان اسلام را عصبانی کند کاری بکند که دشمنان پیغمبر اکرم را و دشمنان کشور را ناراحت بکند این ثوابش کم نیست عزیزان کسانی که در خارج از کشور در هر مقطعی که پیش میآید نیشی می زنند به نظام اسلامی چقدر عصبانی شدند در این روزها و چه حرفها زدند این به خاطر همین استقبال عظیم شما ملت بزرگ و فهیم و مومن استان اصفهان بود (جزاکم الله خیر الجزا) و تشکر فراوان از رهبر بزرگوارمان که مواضع دین و قانون و منطق را در سیاست داخلی, خارجی, در همه ی امور چه در مسائل سیاسی, اقتصادی و مسائل دیگر عنوان فرمودند و درخواستم از ملت بزرگ ایران مخصوصا جوانان بالاخص مسئولان که به کار ببندیم این مواضع و این توصیه ها را.
امیرالمومنین سلام الله علیه آنوقت که سخنی می گفت به مردم می فرمود: (العمل العمل النهایه النهایه), عمل کنید( الابدان صحیحه) بدنهای شما سالم است و فرصت دارید و وقت دارید عمل کنید.
نسبت به مسائل فرهنگی جامعه اقتصادی اشتغال وضع جوانان از نظر کار اهتمام و برنامه ریزی و تلاش و کوشش این یک انتظاری است که خدای عزوجل از کسانی که در آنان این توان وجود دارد هست و از کل کشور مخصوصا نسل جوانمان این حقیقت که توجه کنید و مسائل جهانی و سیاست استکباری و خصومت او با جمهوری اسلامی و روشی که ما باید داشته باشیم.
حالا در این جهت من چند جمله ای عرض می کنم, جمله ی اولم این است که در رابطه ی با اوضاع جهان اوضاع افغانستان و فلسطین چند نکته اینجا مطرح است نکته ی اول این است که این تمدنی که غرب از آن دم می زند می دانیم که فرق است بین فرهنگ و تمدن معمولا غالبا فرق می گذارند فرهنگ آن اندیشه است و تمدن آنیست که تحقق پیدا می کند.
در هر حال این شعاری که دارند می دهند این شعار الان به چه صورت درآمده شعارها بخشش اینطور است که دنیاپسند است مثل حکومت قانون, حقوق بشر,اهمیت به حقوق بشر, یا استقلال دستگاه قضایی این دموکراسی, این شعارها و عناوینی است که دنیای امروز و دنیای استکبار دارد درباه ی این جهت مطرح می کند این شعارها حالا چه طور شده وضعش امروز, اولا این شعارها به طور کلی خودش را باخته خبری از این حرفها نیست به همین نکته ی اول که تغییر موضع است گوش می دادم از رادیو جناب آقای دکتر لاریجانی روی همین موضوع صحبت می کردند مواضعشان, در غرب چنین است که کسانی هستند به این مواضع معتقدند سردمداران معتقد نیستند دلیلش هم همین است که معلوم شد.
در دنیا قلم به دستانی هستند اساتیدی هستند این عقیده را دارند و به این فرهنگ معتقدند, به حقوق بشر, به عدالت, به قانون ولی ببینیم اینجا الان چه وضع سرش آمده در مسئله ی فلسطین و افغانستان.
اولا این همه شما فریاد کردید خشونت خشونت ما طرفدار صلحیم طرفدار آرامشیم, امنیت چقدر گفتید, خشونت چقدر این بیچاره ها در داخل گول خوردند و نوشتند خشونت, بعضیها هم گول نخوردند با حساب و کتاب گفتند و نوشتند خوب چه شد این خشونتی که شما اینقدر داد می زدید چرا مکتبتان شد خشونت؟ این چه کارهایی است؟ شما گفتید استقلال دستگاه قضایی, کجا استقلال دستگاه قضایی؟ دستگاه قضایی که در اختیار سیاست قرار گرفت, کدام محاکمه ای کرد؟ با کی حرف زد؟ چگونه قانون را آورد؟
برفرض گفتید یک نفر جنایت کرده می خواهیم او را بگیریم این جنایت کرده بقیه چه؟ زنها و بچه ها چه؟ اینها یک چیزهایی است که درست باز می کند باطل بودن این شعارها را که سردمداران و سیاستمداران آمریکا و بعضی از کسانی که با آنها هماهنگی کردند از قبل, این نشان داد مطلب چیست ؟
از طرف دیگر شما می گویید حقوق بشر آخر چی را شما گذاشتید بماند, چه طور باز کردید باطن خودتان را؟.
بنابراین آن چیزی که می خواهم عرض کنم این است که این جریانی که پیش آمد حادثه ای که رخ داد و جنایتی که کرد تروریست نسبت به نیویورک و واشینگتن این حرکتی که آمریکا انجام داد مقامات و سردمداران سیاسی آمریکا خواستند واکنش نشان بدهند این را عرض کنم که یکی از اساتید بزرگ فلسفه در واشینگتن همان روزها گفت, گفت آمریکا و سیاست آمریکا می گوید واکنش نشان داد نسبت به آنها که این جنایت را کردند ولی حقیقت این است که واکنش نبود حقیقت این است که آن کسانی که آمدند این کار را کردند آنها کنش نبود آنها واکنش بود.
یعنی در برابر جنایاتی که آمریکا نبست به فلسطین کرد آمدند عکس العمل نشان دادند نسبت به جنایاتی که در نقاط مختلف جهان می کند عکس العمل شد.
بنابراین کار آنها کنش نبود که این واکنش باشد, آنها واکنش نشان دادند و اگر بخواهد دولت آمریکا دنبال کند خشونت را دنبال بکند یک دوری در اینجا بوجود بیاورد خیلی رسوایی بیشتر خواهد شد این را آنها گفتند.
الان هم مطلب همین است یعنی اینچنین نیست که غرب یعنی آمریکا و آن کسانی که با او همکاری کنند در برابر ملتها و روشنفکران و دانشمندان خودشان سرفراز باشند اینها بعد در قلمها محاکمشان خواهند کرد در سخنرانیها در دانشگاهها خواهند گفت که شما تمام اصول را زیرپا گذاشتید, شما دارید الان مقابله می کنید.
الان رئیس جمهور محترم که به نیویورک رفتند در مجمع در آنجا, شرکت بفرمایند در آنجا بحث سر گفتگوی تمدنهاست ولی در جایی است که خود آنها الان روبروی گفتگوی تمدنها قرار گرفتند چون گفتگوی تمدنها در طریق صلح جهانی است البته صلح جهانی است در سایه عدالت و در سایه حق و در سایه آزادی و آن آزادی که درست است, اینها الان در یک شرائطی قرار گرفتند که فردا خواهند گفت شما چه کارهایی کردید چه طور این شعارها را همه را از آنها عدول کردید همه را زیر پا گذاشتید.
بنابراین باید گفت عزت آمریکا, عظمت آمریکا زیرسئوال رفت و به نظر نمی رسد آمریکا به عزت خودش برگردد دیگر با همین کاری که سردمداران آمریکا کردند, بزرگترین خیانت شد با این کاری که کردند اینها باید عرض کنم در یک کلمه تمدن غرب نه تمدنی که سیاستمداران می گویند آنها دروغ می گویند آن تمدنی که واقعا دنیا هم قبول دارد این شعارها را با یک خورده کم و زیاد و متفکران دنیا هم قبول دارند چه آمریکا و غرب و چه جاهای دیگر این تمدن در آمریکا ترک خورد ضربه خورد به دست سیاستمداران آمریکا ضربه خورد.
این چیزی است که امام بزرگوار می فرمودند, رهبر معظم انقلاب دام ظله مرتب نسل جوان را هشدار می دادند و حقیقت چه زود باز شد.
عزیزان, دانشگاهیان, دانشآموزان عزیز بنگرید از تاریخ بهره باید گرفت فلسفه ی تاریخ مهم است نه تاریخ, درس باید بگیریم, ببینیم چه دارد دنیا, چه طور دارد گول می زند, آنوقت ببینیم اسلام چه می گوید تمدن اسلام چه می گوید نظام اسلامی چه می گوید این چراغی است که الان به دست ولی فقیه در دنیا روشن است و اینها می خواهند این چراغ را خاموش کنند و این چراغ به حول و قوه ی خداوند متعال به دست امام عصر ارواحنا فداه برسد.
این حقیقتی که نشان داده شد در دنیا بوسیله ی امام به وسیله رهبر معظم انقلاب که بعضی قلم به دستان و بعضی فریب خوردگان و ساده لوحان گفتند ولایت فقیه ولایت بر صغار ولایت بر سفیهان, این حرفی که دنیای استکبار پرت کرد در کشورهای اسلامی و در مملکت ما اینها گرفتند ولی عزیزان ما باید هوشیار باشیم و بدانیم دشمن در کمین ماست و انشاالله صاحب مملکت حافظ کشور و حافظ نظام است انشاالله.
جمله ی دیگری که می خواهم عرض کنم سالگرد رحلت مفسر بزرگ, فیلسوف عالیمقام حکیم متاله و شخصیت بزرگ علمی اسلامی مرحوم حضرت آیت الله آقای علامه طباطبائی صاحب تفسیر المیزان که به مقام بلند ایشان ما احترام می کنیم و برای ایشان علو مقام از درگاه حق تعالی مسئلت می نماییم و از خدای متعال می خواهیم از سر سفره ی اهل بیت, رسول اکرم, ایشان, امام بزرگوار, و شهدایمان و همه ی علما و خدمتگزاران به فرهنگ این کشور و مرز و بوم به اسلام عزیز سر سفره ی ضیافتشان از همه ی نعمتهای معنوی انشاالله برخوردار باشند.
بسم الله الرحمن الرحیم
انا اعطیناک الکوثر
فصل لربک و انحر
ان شانک هو الابتر.
خودم و همه ی عزیزان را به ورع و تقوی توصیه می کنم, اللهم یاحمید بحق محمد و یا عالی بحق علی و یا فاطر بحق فاطمه و یامحسن بحق الحسن و یا قدیم الاحسان بحق الحسین.
صلواتت را بر محمد و آل محمد فرو فرست.
فرج امام زمان ارواحنا له الفدا را برسان.
ما را مشمول عنایات آن برزگوار قرار بده.
ما را از اعوان و انصار آن بزرگوار قرار بده.
رهبر معظم انقلاب را در سایه آن بزرگوار معززتر , مکرمتر بدار و سلامت بدار.
مشکلات نظام اسلامی را رفع بفرما.
بیماران لباس عافیت عنایت کن.
بیماران منظور را شفا مرحمت بفرما.
ما را به آنچه که رضای توست توفیق مرحمت به ما کن.
تقوی عنایت بفرما.
جوانان عزیز ما را دامنشان را از گناه دور بدار.
اللهم اغفر للمومنین و المومنات و المسلمین و المسلمات.
و السلام علیکم و رحمه الله.

قیمت بک لینک و رپورتاژ
نظرات خوانندگان نظر شما در مورد این مطلب؟
اولین فردی باشید که در مورد این مطلب نظر می دهید
ارسال نظر
پیشخوان