مقدمه در شناخت یثرب
[1]
شهر یثرب که بعد از ورود رسول خدا-ص-«مدینة النبی »و پس از آن به اختصار«مدینه »خوانده شد،در مسیر«طریق الهجره »در فاصله تقریبی 450 کیلومتری شمال مکه قرار دارد.مهمترین نکته در جغرافیای داخلی مدینه این است که شهر در میان دو رشته حره
[2]
واقع شده که یکی در شرق و دیگری در غرب آن قرار دارد.ناحیه جنوبی یثرب هم کمی سنگلاخ است و در قسمت شمالی،در میان کوه احد،در شمال غرب و کوه سلع در غرب مدینه،فضای نسبتا بازی وجود دارد که بیشتر،زمینهای کشت و نخلستان بوده است.
پیش از اسلام،قبیله های یهود و عرب در نواحی مختلف میان این دو حره و حوالی آن زندگی می کردند.قبایل یهودی عبارت بودند ازبنی قینقاع،بنی نضیر و بنی قریظه که عمدتا در جنوب و جنوب غرب مدینه در منطقه عوالی
[3]
می زیستند.
دو قبیله مهم عربی،که پس از یهود در این ناحیه ساکن شده بودند،عبارت بودند از اوس و خزرج.آنها خود به طوایف مختلفی تقسیم می شدند.جمعیت عرب یثرب بسیار بیش از یهودیان بود.در میان دو قبیله عرب،نزاعهای زیادی جریان داشت.این نزاعها به میان قبایل یهود نیز سرایت کرده بود.
اوس و خزرج هر دو از قبایل جنوبی جزیرة العرب بودند که قریب یکصد و پنجاه سال قبل از اسلام به یثرب آمده بودند.همان گونه که در نقشه آشکار است،یثرب تنها به یکی از واحه های میان دو حره شرقی و غربی اطلاق می شده اما به تدریج نام تمامی این نواحی شده است!
وضعیت طبیعی مدینه نسبت به مکه بسیار بهتر و دارای زمینهای حاصلخیز و آب نسبتا مکفی است.در مدینه چندین وادی وجود داشته که آب این منطقه را تضمین می کرده است. قبایل عرب هر کدام در بخشی از آن سکونت داشته اند.در واقع ترکیب جمعیتی شهر مدینه قبیله ای بوده است.بیشترین جمعیت در منطقه عالیه مدینه از جنوب شرقی به سمت جنوب غربی شامل عصبه،قبا،قربان،و عوالی سکونت داشته اند.بخشهایی از جمعیت هم در مرکز مدینه،جایی که بعدها مسجد النبی ساخته شد می زیستند و شماری در شمال مسجد النبی-ص-در راه احد ساکن بودند.گروهی نیز در غرب،در کناره کوه سلع و از آنجا به سمت جنوب در منطقه عصبه سکونت داشته اند.
مناطقی که اوس و خزرج و یهود در آنها سکونت کردند،بویژه قسمتهای جنوبی،در دو سوی غرب و شرق که به عوالی و قبا و عصبه شهرت دارد،از پر جمعیت ترین مناطق با آب فراوان و مزارع گسترده می باشد;چرا که شبکه ای از بهترین وادیها،همچون وادی مهزور از شرق،وادی یذینب از جنوب شرقی و وادی رانوناء از جنوب و بخشی از وادی بطحان،که در مسیرش به شمال غرب به این وادیها می پیوندد،در مناطق مزبور جریان دارد.تردیدی نیست که این وادیها و چاهها در سمت عوالی،قبا و عصبه،از مهمترین عوامل در تمرکز جمعیت در آن نواحی و پرداختن آنان به کشاورزی در شکل گسترده بوده است.
یثرب و اسلام
مردم یثرب به کعبه احترام می گذاشتند و هر ساله برای طواف آن و عبادت بتها به مکه می آمدند.افزون بر این بازارهای مکه نیز آنان را وا می داشت تا به مکه بیایند و روابطی با قریش داشته باشند.از زمانی که رسول خدا-ص-دعوت خویش را آشکار کرد و آیات قرآنی در میان مردم انتشار یافت،اهل یثرب نیز کم و بیش با آن آشنایی یافته بودند،اما حرمتی که برای قریش قائل بودند مانع از آن شده بود که خود را به رسول خدا-ص-نزدیک کنند،تا آن که در آغاز دو نفر و در سال یازدهم شش نفر از مردم یثرب اسلام آوردند.آنها این پیام جدید را به دیگران رساندند و در سال دوازدهم بعثت،دوازده نفر از مردم یثرب که مسلمان شده بودند، در ایام حج به دیدار رسول خدا-ص-شتافتند.پس از آن بود که رسول خدا-ص-یکی از بهترین اصحاب خود;یعنی مصعب بن عمیر را برای تبلیغ اسلام به یثرب فرستاد و در سال سیزدهم بعثت قریب هفتاد تن از مردم یثرب برای بیعت با رسول خدا-ص-به مکه در آمدند. آنان ضمن بیعت،از رسول خدا-ص-خواستند تا به یثرب بیاید و تعهد کردند که از آن حضرت دفاع خواهند کرد.این دعوت سرآغاز هجرت رسول خدا-ص-و اصحاب آن حضرت بود. چنانکه در بخش نخست این کتاب گذشت،محل بیعت آنها با رسول خدا-ص-اندکی پایین تر از جمره عقبی در راه آمدن به مکه،سمت راست در داخل یک شعب بوده که اکنون در محل آن «مسجد البیعه »قرار دارد.پیش از این درباره این مسجد سخن گفتیم.
در ابتدا تنی چند از اصحاب به یثرب رفتند.رسول خدا-ص-نیز در آغاز ماه ربیع الاول راهی یثرب شد.مردم مسلمان شده یثرب،بی صبرانه انتظار ورود آن حضرت را داشتند و پس از آن به مدت ده سال با خلوص تمام از وی و آرمانهایش دفاع کردند.در اینجا خلاصه ای از حوادث این ده سال را بیان می کنیم:
اولین اقدام رسول خدا-ص-در یثرب،ساختن مسجد بود;جایگاهی که علاوه بر مرکزیت عبادی،مرکزیت فرهنگی،سیاسی و اداری نیز داشت;مرکزی که یکی از تکیه گاههای اصلی اسلام در میان مسلمانان بوده است.
اقدام دوم رسول خدا-ص-،ایجاد یک پیمان عمومی میان مسلمانان مدینه بود.در این معاهده که همه مسلمانان برای اجرای آن تعهد و بیعت کردند،حاکمیت برای خدا و رسول شناخته شده و بخشی از قوانین حقوقی و جزایی اسلام به عنوان قانون پذیرفته شده بود.
سومین اقدام رسول خدا-ص-ایجاد عقد برادری میان مسلمانان بود.آن حضرت مسلمانان را با یکدیگر برادر کرد تا نسبت به هم ارتباط و پیوند نزدیکتری داشته باشند.
روشن بود که یکی از مسائل مهم بعدی،درگیری مدینه با مکه خواهد بود.نه رسول خدا-ص-حاضر بود از مکه چشم پوشی کند و نه مردم مکه تحمل اسلام و تسلط آن بر مدینه را داشتند،بویژه که در سال دوم هجرت،قبله اسلام از بیت المقدس به سوی مکه تغییر کرد و اگر تا آن هنگام به سمت شمال نماز می گزاردند،این بار به سمت جنوب نماز خواندند.
سرانجام،حمله را مسلمانان آغاز کردند.آنها یکی دو بار به کاروانهای قریش که از مکه به راه می افتاد و از نزدیکی مدینه می گذشت و به سمت شمال;یعنی شامات،می رفت حمله کردند تا جبران مصادره اموالشان را که در مکه گذاشته بودند،بکنند.مهمترین حمله،حمله ای بود که به جنگ بدر منتهی شد.
در رمضان سال دوم،مسلمانان به قصد حمله به کاروان قریش حرکت کردند.قریش که متوجه حمله شده بودند،سپاهی را به سوی مسلمانان فرستادند.آنها در نزدیکی چاههای بدر با یکدیگر درگیر شدند و در نتیجه بسیاری از سران شرک به قتل رسیدند.از میان رؤسای قریش،تنها ابو سفیان به سلامت ماند و آن هم به این دلیل بود که در بدر حضور نداشت.
در سال سوم،مشرکان به تلافی غزوه بدر به مدینه حمله کردند.آنها شهر را دور زدند و از سمت شمال در دامنه کوه احد مستقر شدند.رسول خدا-ص-نیز همراه یارانش که کمتر از یک سوم دشمن بودند،به منطقه احد در آمدند.در جنگی که صورت گرفت ابتدا مسلمانان غلبه کردند،اما غفلت آنها-همان گونه که بعد از این در قسمت احد خواهد آمد-سبب شد تا ضربه ای کاری از مشرکان بخورند،گرچه مشرکان نتوانستند اسلام را از میان ببرند.
در سال پنجم،مشرکان پیمان اتحادی را بر ضد رسول خدا-ص-امضا کردند و سپاه احزاب را تشکیل دادند و به مدینه حمله کردند.پیش از حمله آنان،مسلمانان خندقی در قسمت شمالی شهر،جایی که امکان ورود دشمن از آن ناحیه وجود داشت،کندند.دشمن در پشت خندق زمینگیر شد و پس از گذشت بیست روز،در حالی که برخی از پهلوانان آنها که از خندق عبور کرده و کشته شده بودند،با سرشکستگی مدینه را ترک کردند.در واقع،این آخرین زور آزمایی مشرکان در برابر مسلمانان بود که البته به شکست انجامید.
در سال ششم هجرت،رسول خدا-ص-به همراه بیش از یکهزار و پانصد تن از اصحاب،به قصد انجام عمره راهی مکه شد.مشرکان اعلام کردند که مانع از ورود رسول خدا-ص-خواهند شد. آن حضرت راه خود را کج کرد و در حدیبیه-که در مسیر جده قرار داد-توقف کرد.آنگاه نماینده ای به داخل شهر فرستاد،اما با دیر شدن بازگشت او،رسول خدا-ص-با اصحاب بیعت کرد تا در برابر مشرکان مقاومت کنند که این بیعت را«بیعت رضوان »نامیدند.نماینده رسول خدا-ص-بازگشت و پس از آمدن نماینده مشرکان،صلح حدیبیه به امضا رسید.بر اساس این معاهده،جنگ به مدت ده سال متوقف شد و مقرر گردید که از سال بعد از آن،رسول خدا-ص-و اصحاب بتوانند برای انجام عمره سه روز را در مکه بسر برند.
در سالهای ششم و هفتم،به ملوک و رؤسای قبایل بزرگ نامه نوشت و آنان را به اسلام دعوت کرد.همچنین در سال هفتم برای نخستین بار پس از هجرت،با اصحاب راهی مکه شد و سه روز را برای انجام عمره در شهر بسر برد.در سال هشتم،مشرکان بر خلاف معاهده حدیبیه رفتار کردند.رسول خدا-ص-که در پی فرصت بود،سپاه عظیمی را برای فتح مکه روانه این شهر کرد و خود فرماندهی آن را به عهده گرفت.شهر با مقاومت بسیار محدودی که از سوی برخی جوانان خودسر مکه به عمل آمد،فتح شد و پیامبر به مسجد الحرام در آمد،بتها را شکست و آنگاه به داخل کعبه رفت و آثار شرک را از آن زدود.
بدین ترتیب،هشت سال پس از هجرت و بیست سال بعد از بعثت،مکه در تصرف کامل مسلمانان قرار گرفت و بلال بر بام کعبه ندای اذان سر داد.پس از آن،شورش قبیله هوازن در حنین نیز خاموش شد.در سال نهم،حج با حضور اکثریت مسلمان و اقلیت مشرک که دیگر قدرتی نداشتند،برگزار شد.رسول خدا-ص-آیات اول سوره برائت را که در اعلام برائت از شرک بود،به دست امام علی-ع-داد تا در روز حج اکبر-روز عرفه-بر مردم بخواند.در این پیام، خدا و رسول از شرک و مشرکان اعلام بیزاری کرده و از آنها خواسته بودند تا در یک فرصت چهار ماهه،تصمیم نهایی خود را برای پذیرش اسلام یا مقاومت در برابر آن بگیرند.بدین سان، شرک تا چندی پس از آن به طور کامل از میان رفت.همچنین،در سال نهم،رسول خدا-ص-سپاهی به تبوک فرستاد که توانست قبایل حدود شامات را آرام سازد.
در سال دهم،نخستین حج خود را به همراه بیش از یکصد هزار تن از پیروان خویش انجام داد. در این مراسم بود که آیین حج از سوی پیامبر-ص-به طور کامل تشریع شد.آن حضرت ضمن خطبه ای که به «خطبه حجة الوداع »(حج آخرین)معروف است،نصایح فراوانی به مردم کرد.در بازگشت از سفر حج و در روز هیجدهم ذیقعده،در منطقه غدیر،آن حضرت امام علی-ع-را به جانشینی خود منصوب کرد و همه مسلمانان نیز به این عنوان با آن حضرت پیمان بستند و البته چه زود این عهد و پیمان الهی را شکستند.
پیامبر-ص-هفتاد روز پس از غدیر،در حالی که چند روز دچار بیماری و تب شدید بود،در 28 صفر سال یازدهم هجرت به لقای پروردگار شتافت،در حالی که از وضعیت نامطلوب مسلمانان اندوهگین بود،پس از پیروزی بر شرک از نظر داخلی گرفتارش بودند.با وجود این، آن حضرت طی بیست و سه سال تلاش در مکه و مدینه،بنیاد گذار یکی از مهمترین ادیان توحیدی و آخرین آنها برای بشر بود که امروزه میلیونها نفر بدان ایمان دارند و به رسول خدا-ص-و جای جای قدمهای او در مکه و مدینه عشق می ورزند.
[2]
. منطقه سنگلاخی که سنگهایی شبیه به سنگهای آتشفشان و داغ شده دارد.
[3]
. خیابان عوالی اکنون به نام «شارع علی بن ابی طالب-ع-»شناخته می شود.