ماهان شبکه ایرانیان

نزاع معتزله و اهل حدیث

فرقه های اسلامی به مرور و در گیرودار مسائل و بحران های فکری و پرسش های تازه، خط و مشی خاصی را برگزیدند

فرقه های اسلامی به مرور و در گیرودار مسائل و بحران های فکری و پرسش های تازه، خط و مشی خاصی را برگزیدند. آنچه که در بخش عقائد و باورهای مذهبی اهمیت داشت، منابع اندیشه و روش های اندیشیدن بود. اندازه اعتنا به نقل و عقل، میزانی برای پیدایش روش های مختلف بود. قرآن و حدیث دو منبع مورد قبول همه مسلمانان بود، اما دو مشکل وجود داشت: یکی اندیشیدن در قرآن و ظاهر آیات و تعقل اجتهاد در آن بود. دوم مشکل روایات جعلی فراوان .

کسانی به ظواهر قرآن و حدیث - به ویژه حدیث - بسنده کرده آن را میزان درستی و نادرستی اندیشه ها معرفی کردند. در برابر، گروهی دیگر به عقل اعتنای بیشتری کرده، آن را ملاک اصلی در اجتهاد و اندیشیدن در منابعی چون قرآن و حدیث قرار دادند. نگاهی به سیر اندیشه ها در دنیای اسلام نشان می دهد که در هر دو زمینه، افراط و تفریطهایی صورت گرفت و به دوری از قرآن و حدیث از یک سو و بی اعتنایی دیگران به عقل از سوی دیگر منجر شد .

اگر بر دو روشن اندیشیدن بالا، یعنی تکیه بر عقل یا نقل، بحث عرفان و تصوف را ضمیمه کنیم، راه برای پیدایش گروه سومی که به عارف یا صوفی شهرت دارند، باز می شود . این مساله نیز از قرن دوم به بعد وارد میدان مبارزه با سایر گروه ها شد. در این جا هم روشی نو در اجتهاد دینی مطرح بود که بیشتر از زاویه کنکاش در نفس و تصفیه و تزکیه و درونگری به دنبال کشف قضایای دینی و تجربه حضوری آنها بود. در فرهنگ و تمدن اسلامی، صدها نحله صوفی پدید آمد که از شرقی ترین نقاط دنیای اسلام تا غربی ترین آن در مغرب افریقا دامن گسترده اند .

این اختلاف در روش دست یابی به واقعیت سبب بروز فرقه های مختلفی شد که بسته به حمایت حکومت، و نیز زمینه های مردمی و تبلیغات گروهی خودشان، هر کدام در زمانی و مکانی قدرتی به دست می آوردند .

دو گروه مهم در اواخر قرن دوم و طول قرن سوم و بعد از آن، معتزله یا طرفداران عقل و اهل حدیث بودند. حکومت عباسی تا زمان مامون، گرایش مذهبی کلامی آشکاری از خود نشان نمی داد، گر چه هوادار معتزله نبود. مامون و جانشین او معتصم سخت از معتزله حمایت کرده و در این راه سخت گیری های فراوانی بر مخالفان تحمیل کردند .

استبداد معتزلیان در این دوره منجر به دشواری هایی برای اهل حدیث شد که نمونه آن به زندان رفتن و شلاق خوردن برخی از علمای بزرگ این نحله مانند احمد بن حنبل(در گذشته 241 در سن 77 سالگی)شد. یک نزاع مهم در این دوره، بحث بر سر این نکته بود که آیا قرآن مخلوق است، یا قدیم. معتزلیان طرفدار خلق قرآن بودند و اهل حدیث طرفدار قدمت آن، یعنی باور به این که از همان زمان که خداوند بوده قرآن هم بوده است. این بحث هیچ نتیجه روشنی نداشت و تنها برای ایجاد نزاع و درگیری مطرح شده بود .

مامون علمای عصر خویش را مجبور کرد تا به نظریه او در این که قرآن مخلوق است و همراه خداوند از ازل نبوده تن در دهند. بسیاری به اجبار پذیرفتند برخی هم مقاومت کردند. البته این صورت ماجرا بود. آنچه در پشت پرده بود، نزاع دو گروه عقل گرا و اهل حدیث بود .

واکنش اقدام مامون در تحمیل عقائد معتزله بر مردم، در دوران متوکل عباسی(خلافت از 232 تا 247)خود را نشان داد. وی با تمام وجود به حمایت از اهل حدیث پرداخت و هر چه احمد بن حنبل را در دوره مامون و معتصم خوار کرده بودند، موقعیت وی را استوار کرد. از این پس بخش بزرگی از توده مردم بغداد به حمایت از احمد بن حنبل - که پس از آن نام نحله اش حنابله شد - پرداختند. حنبلیان گروهی متعصب از مردم بغداد بودند که با تمامی فرقه ها از جمله شیعه و معتزله و حتی سنیانی که با عقاید آنها مخالف بودند، درگیری داشتند .

معتزله در روش اندیشه که پایه آن اعتقاد به عقل بود، با یکدیگر مشترک بودند، اما در جزئیات اختلاف نظر فراوانی میان آنها بود، به طوری که به صدها فرقه - به عدد متفکران و رهبران - تقسیم شدند. با این حال در چند نکته همداستان بودند. از جمله در بحث مربوط به اختیار آدمی، تنزیه خداوند از صفات بشری و چند موضوع دیگر. معمولا اهل حدیث به خداوند صفاتی مانند راه رفتن، خندیدن و مانند اینها را نسبت می دادند، در حالی که معتزله و شیعه، خداوند را منزه از این صفات بشری وصف می کردند. دلیل این همه اختلاف نظر میان آنها، پای بندی به عقل انسانی در امور دینی بود که به هر روی هر متفکری را به سویی هدایت می کرد. این در حالی است که اهل حدیث با توجه به تمسک به ظواهر حدیثی، تا حدی از این آشفتگی در امان بودند. خواهیم دید که بعدها تلفیقی از اعتزال و حدیث گرایی بر جهان تسنن غلبه یافت .

نکته ای که باید به آن توجه کرد این است که جامعه شیعه هم از این اختلاف بر کنار نماند. گروهی از شیعیان گرایش حدیثی داشتند و گروهی دیگر گرایش کلامی و عقلی. در دوران امامان - ع - آمیخته ای از این دو گرایش مورد توجه بود. نگاهی به کتاب کافی نشان می دهد که امام صادق - ع - تا چه اندازه بر عقل تکیه داشته آن را محور فهم دین می دانند. در عین حال، تکیه بر حدیث یکی از اصول اساسی مکتب جعفری است، چنان که امام بر اساس همین نگرش با ابو حنیفه که بیشتر به رای بها می داد، مخالفت می کرد . به هر روی میان اصحاب امام صادق - ع - دو گروه متکلمان و محدثان بودند و به تناسب همان اختلافی که پیش از این درباره سنیان اشاره کردیم، در جامعه شیعه هم پدید آمد . این نزاع ها در دوره های بعد و تاکنون ادامه یافت .

قیمت بک لینک و رپورتاژ
نظرات خوانندگان نظر شما در مورد این مطلب؟
اولین فردی باشید که در مورد این مطلب نظر می دهید
ارسال نظر
پیشخوان