اشاره
آقای پروفسور فرانکو اومتو مسیحی شناس ایتالیایی که در دی ماه سال گذشته، به مدت پانزده روز از ایران و شهر مذهبی قم دیدار و در مؤسسه آموزشی پژوهشی امام خمینی رحمه الله به تدریس و ایراد سخنرانی پرداخت، طی مقالاتی در سه نشریه ایتالیایی تجارب فرهنگی و تحقیق و تدریس خود در شهر قم را به رشته تحریر درآورد. وی، همچنین گزارشی از این سفر علمی خویش را به سفارت جمهوری اسلامی ایران در واتیکان ارائه نمود.
ضمن تشکر از سفیر محترم جمهوری اسلامی ایران در واتیکان، حجة الاسلام آقای مسجد جامعی، در اینجا، ابتدا گزارش مذکور و آنگاه یکی از مقالات علمی ایشان تحت عنوان "صحبت از عیسی مسیح درایران" از نظر خوانندگان گرامی می گذرد.
عالیجناب،پس از اقامتی که از روز23 دسامبر تا دوم ژانویه(3 الی 13 دی 74)به طول انجامید، از شهر قم بازگشتم. نخست، به من گفته بودند که هدف از سفر برقراری ابتدایی دانشگاهی جهت تدریس یک دوره تئولوژی (الهیات) بود. در حالی که مجبور شدم بطور متوسط پنج ساعت در روز در بخش «تحقیقات در مورد مذاهب » در مؤسسه آموزشی پژوهشی امام خمینی[رحمه الله] که بنای جدید بزرگ هشت طبقه ای می باشد و شاخه های مختلف اسلامی و یا انسانی از دیدگاه اسلامی را شامل شده و تحت مدیریت آیة الله مصباح یزدی قرار دارد، تدریس نمایم.
دانشجویان این بخش که همه آنها دارای حداقل یک لیسانس بوده و تسلط خوبی بر عربی و انگلیسی دارند علاقمند به تمام آنچه که مربوط به مسیحیت می شود بودند وبه همین دلیل در طول تدریس موضوعاتی از متون مقدس، مبانی، تاریخ کلیسا، معنویت، حقوق، مراسم عبادی را نیز مورد بحث قرار دادم. (حتی می خواستند اسم و مظاهر لباسهای ویژه عبادی را یاد بگیرند).
طبیعتا، تعدد موضوعات مورد بحث اجازه نداد تا کلاسهای درس ما متناسب با دوره دانشگاهی در سطح عالی مورد تعمیق قرار گیرند. از سوی دیگر، دانشجویان و استاد آنان حسین توفیقی که معمم بود به خوبی وارد و آماده و دقیقا تشنه دریافتن مطالب بودند. آنها با اشاره و ذکر کامل دهها بخش از انجیل و عهد جدید همراه با شماره فصل و آیه سؤالات مکرری از من می نمودند. به ویژه استاد مذکور که از سی سال پیش مشغول تحقیق درباره مسیحیت می باشد، به خوبی بر انجیل وارد بود و تا حدود نسبتا خوب بر زبانهای یونانی و عبری جهت بحث در این زمینه مسلط بود. وی همچنین نکاتی را در مورد کتاب P.Th.Midvel برملاء نمود. به عنوان مثال، در سطور اول ص 62 اشاره به سخنان پولس، بقدر کافی وحدانیت خدا در ارتباط با تثلیت را آشکار نمی سازد. در ص 68 بحث Trimgham قابل تقدیر است ولی آیه قرآنی «ولاتقولوا ثلثه » از یاد برده می شود.
آنگاه از خودم پرسیدم اگر آنها خود متخصصینی دارند پس چرا از یک مسیحی دعوت می کنند؟ به من چنین فهماندند که داستان اسب را از اسبان شنیدن مؤثرتر و مطمئن تر است. تمام جلسات درس جهت استفاده در مؤسسات دیگر فیلمبرداری شد. در قم حدود 65 مؤسسه خیلی بزرگی وجود دارند که تعداد دانشجویان آنها بیش از 40 هزار نفر می باشد و از این تعداد 5000 نفر خارجی هستند.
یک مؤسسه تحقیقاتی تنها برای 6 هزار دانشجوی زن وجود دارد. من جمله کتابخانه ای که توسط آیت الله فقید مرعشی نجفی بنا شده که بیش از صدها هزار عنوان و ..263 کتاب خطی دارد و توسط اینترنت با بیش از 400 کتابخانه در تمام جهان مرتبط می باشد. همچنین یک مرکز کامپیوتر با بیش از 90 نفر برنامه ریز ایجاد گردیده که در پی کامپیوتری نمودن آثار اسلامی از ترجمه های قرآن به زبانهای مختلف تا تفسیرهای آن به زبان های عربی و فارسی و غیره می باشد. این مرکز نیز بزودی با یک شبکه جهانی متصل خواهد شد.
علاوه براین، حدود یکصد مرکز انتشاراتی وجود دارند که 65 مجله ماهانه وسه ماهه منتشر می سازد. برخی از آنها به زبان انگلیسی می باشند و محتوای مطالعاتی و تحقیقاتی آنها در سطح عالی قرار داد. برای نمونه یکی از انتشارات اخیر ترجمه 4 انجیل است که در سال 1127 هجری توسط سید محمد باقر خاتون آبادی به زبان فارسی روان و مؤثر و قابل مقایسه با گلستان ترجمه شده است. مقدمه این کتاب از آیت الله مصباح یزدی است که کتاب مزبور را جزو اعمال مورد پسند خدا می شمارد. نمونه ترجمه: «نخست کلمه بود... و کلمه خداست!»
من فکر می کنم که در قم علاوه بر گروه کوچکی از متخصصین، بهتر باشد تعدادی از محققین ژزوئیت اقامت نموده و بدون داشتن نگرانی های ناشی از امور خانواده و تحصیلات فرزندانشان در دانشگاه به مطالعه و تدریس بپردازند.
به هرحال، ارتباط و مباحثه به زبان فارسی بازدهی بیشتری نسبت به زبانهای دیگر دارد زیرابلافاصله و بدون شک و تردید اصطلاحات تکنیکی مثل:( grazia نعمت و لطف،)، ( incarnaz تجسم و بازگشت به حیات)، ( redenz نجات و رهایی و استخلاص) و ( sacramenti مراسم مقدس مثل عشاء ربانی) که به طورکلی سوای معانی لغوی شان، پیچیدگیهایی نیز دارند، فهمیده می شوند.
هم درکلاسهای درس وهم درکنفرانس های برگزار شده در مؤسسات مختلف، مباحثات با صراحت و سادگی بیان، صداقت در بحث و ابراز نظر در مورد مسائل حاد تاریخی و ابراز شهادت متقن وپرشور و حال بر ایمان مسیحی، بدون هرنوع تعصب وتصحیحات مصالحه گرانه مورد تقدیر قرار گرفتند. شناخت طبقات (و مراحل) معنوی و تئولوژیک(الهیات) اسلامی و رعایت و ملاحظات به عمل آمده در مورد زبانشناسی مقایسه ای هند واروپایی (سانسکریت - یونانی - پهلوی و فارسی) به عنوان وسیله ای مؤثرتر از هر چیز دیگر عمل نمود، زیرا این وسیله جهت قابل قبول نمودن موضوعات غیرعادی و اغلب اوقات متضاد و مخالف هم ضروری است.
همه بدون استثنا معتقد بودند که امروزه دیالوگ (مباحثه) بین مذاهب ضروری است و لیکن دیالوگ (مباحثه) تشریفاتی همراه با امضای پروتکلهایی تنها باعث تقویت خیالات و تصورات می شود. راه تا دیالوگ (مباحثه) میان توده های مردم هنوز دور است ولی می توان و بایستی همین دیالوگهای (مباحثات) در سطح دانشگاهی نیز آماده و مهیا گردد.
این نکته، به ویژه در مرحله اولیه با حذف پیش قضاوتها و در مرحله بعدی با هدف برنامه ریزی جهت حرکات مشترک اجتماعی یعنی مبارزه با ضد معنویت (Immotalita) و تعهد و خدمت به ضعفا و... خیلی پرثمر خواهد بود.
نتایج و ماحصل نخستین دوره از این کلاسها این است که موضوع تحریف متون مقدس در ریف دوم اهمیت قرار گرفته است در حالی که بحث و تبادل نظر وسیع و همه جانبه در مورد مفاهیمی از قبیل ایمان، الهام، ارزش و اعتبار معصوم بودن سران مذهبی و امثالهم ضروری است.
آیت الله یزدی، با اعلام آمادگی به پذیرفتن هر نوع شرط مالی و اقتصادی، به من پیشنهاد نمود به طور دائم در قم اقامت گزینم. ولی من به علت عدم امکان انصراف از بازنشستگی در ایتالیا و ترک خانواده پیشنهاد نمودم در صورت تدوین برنامه ای خوب و دقیق برای کلاسهای درس که فشرده و سنگین نباشد می توانم هر سال طول تعطیلات تابستانی به مدت دو ماه و در تعطیلات کریسمس به مدت دو هفته در ایران درس بدهم.
این پیشنهاد، مورد پسند واقع شد ولی اینک باید ببینم که آیا موفق خواهم شد بطور مناسب خودم را آماده نمایم.
از سوی دیگر، متوجه شدم که در صورت قبولی و تصویب برنامه کلاسهای درس در ایران تنها یک انجیل و تعلیمات دینی کلیسای کاتولیک (catechisme) دیگر کافی نیستند.
پروفسور فرانکو اومتو
«صحبت از عیسی مسیح در ایران »
اصول گرایی، بنیادگرایی، تروریسم: تمام این «ایسم »ها مدت زمانی است که در ضمیر خودآگاه ما و در مطبوعات با اسلام گرایی ارتباط برقرار می کنند. سپس، اگر همه اینها را در عمامه یک آیت الله بپیچیم، یک ماده منفجره بدست می آید. فکرش تعطیلات عید میلاد مسیح را در مرکز آن انبار مهمات گذراندم، یعنی در شهر قم یا همان به اصطلاح «واتیکات اسلامی » که ماوای 40000 تئولوگ است که در 65 دانشکده پخش شده اند، دانشکده هایی با حدود 30 کتابخانه که فقط یکی از آنها دارای هزاران نسخه دست نویس متعلق به 13 قرن پیش بوده و با 400 کتابخانه دیگر جهان از طریق internet مرتبط می باشد. اینها برخی از ارقامی هستند که معرف قم، شهری که در یک بیابان نمک قرار گرفته می باشند. به فاصله تنها چند کیلومتر یک دریاچه نمک بی آب به چشم می خورد که بستر عظیمی از نمک خالص در آن وجود دارد. در قم، در شب میلاد مسیح من هم از همان منطقه ای که مجوسان در 2000 سال پیش به آسمان چشم دوختند، آسمان پاک و بی ابر را نظاره کردم و در همان حال طنین دعوت به سوی آئین عبادت دوره عید میلاد مسیح را شنیدم: «طلوع کن و بدرخش ». قم، دقیقابه معنای «طلوع کن » می باشد. حتی اگردرمقایسه با مجوسان، من باتاخیر به آنجا رفته بودم تا به نوبه خود، شهادت به میلاد عیسی مسیح دهم.
از من دعوت به عمل آمده بود تا یک سخنرانی به مناسبت افتتاح کرسی الهیات مسیحی در یک دانشگاه اسلامی ایراد کنم، و بهمین مناسبت دو متن سخنرانی وزین که به خط زیبای فارسی نوشته شده بود و جلدی با رنگهای سبز و طلایی داشت تهیه کرده بودم. در عوض، به محض اینکه رسیدم، فورا مرا به 5 ساعت تدریس در روز در بخش «ادیان » مؤسسه مطالعات و تحقیقات امام خمینی گماردند، و سپس مصاحبه ها و کنفرانسها بود که به وفور برگزار شد و از همه فیلمبرداری می شد. حتی از من سؤال شد که از نقطه نظر مسیحیت، فلوطین (1) ارجح است یا فرفوریوس (2) . شخصی از من پرسید که آن دو نوار باریکی که روی کلاه اسقفها تاب می خورند چه نامیده می شوند: این دانشجویان نمی خواستند مرا به دام بیاندازند، آنها صرفا مایل بودند که بیشتر بدانند. همین کافی بود تا کوچکترین اشاره ای به واژه هایی همچون «کلیسا» و یا «اسقف » شود، و آنها زود می خواستند بدانند که طرز نوشتن آن به یونانی، با توجه به تمام ارتباطات Filologia (3) از سانسکریت به فارسی کهن یا امروزی چگونه است. البته، آنها پسر بچه های بی سواد و ناآگاهی نبودند، همه در رشته های الهیات، حقوق، جامعه شاسی... تحصیل کرده بودند. بعد زمانی که آنها را با آن ریشهای قابل احترام و عمامه های سفید یا سیاه که بر سر داشتند می دیدم که از حفظ فرازهایی از تورات یا انجیل را با ذکر شماره فصل ها و آیه ها قرائت می کردند، چیزی را که می دیدم باور نمی کردم. ولی باید دانست که حفظ متون برای ایشان امری عادی و آسان بوده و حافظه ای مستعد دارند. چرا که بخاطر سپردن هزاران متن و آیه و روایت در سنت الهیات اسلامی وجود دارد. باید اضافه کنم که آنها علاوه بر زبان فارسی، به زبانهای عربی و انگلیسی نیز تکلم می نمایند.
ولی از شگفتی خود چه برایتان بگویم، زمانی که یک جوان حدودا 30 ساله، نسخه ای از مقاله خود را به من تقدیم کرد، چهلمین مقاله اش را! و آن نسخه ای از یک ترجمه از اناجیل اربعه به فارسی بود که حدود 300 سال پیش توسط یک «سید» (از خاندان پیامبر) ویرایش شده و به زبانی شیرین نگاشته شده بود.
من انتظار داشتم تا نسبت به مساله تثلیت و یا رستاخیز عیسی مسیح اعتراضاتی وارد شود، ولی در عوض تنها سؤالاتی مطرح می کردند تا ببینند ذهن انسان در مورد راز عیسی تا به کجا می تواند برسد. خلاصه در عرض یازده روز با من در مورد اصول مبانی، متون مقدس، اخلاقیات، حقوق، تاریخ کلیسا، پدران کلیسا، ... بحث کردند، و پس از خاتمه دروس، دانشجویان در حیاطهای وسیع دانشگاه مرا احاطه می کردند و ضمن اینکه با احترام مراقب بودند تا سایه مرا لگد نکنند، سؤالاتی مطرح می نمودند.
پس از بیش از چهل سال تدریس، این اولین بار بود که دانشجویانی را می دیدم که به یک تکه کاغذ عنوان تحصیلی بهایی قائل نبودند و تنها عطش کسب دانش را داشتند. دلیل آن روشن است: جستجوی دانش برای یک مسلمان یک تکلیف مذهبی است و خداوند اجری عظیم برای آن قائل می باشد. البته فرانسیس قدیس شهر سلز تصریح می کرد که هشتمین شعار پس از شعار هفتگانه کشیشان تحقیق است و نیاکان ما نمی گفتند «کشیش شدن »، بلکه می گفتند «درس کشیشی خواندن ». و چه کسی می داند که آیا با یک تحقیق عمیق از هر دو طرف مسیحی و مسلمان، موفق به ایجاد جوی از گفتگو و تبادل نظر خواهیم شد تاآن «ایسم »های ناخوشایند را بالاخره بدست فراموشی بسپریم.
پی نوشتها:
1- فیلسوف مکتب نوافلاطونیان (ق.م 270-204) می باشد و به برکت تعلیمات امونیوس ساکاس از فلسفه و عرفان بهره مند شد. فلسفه خود را در پنجاه و چهار رساله به تحریر در آورد و فرفوریوس صاحب رساله ایساغوجی که از مریدان خاص او بود آن را در شش مجلد و مشتمل بر9 رساله مرتب نمود.
2- فیلسوف معروف نوافلاطونی (ق.م 304-232) و شاگرد فلوطین بود. از جمله آثار وی کتاب ایساغوجی و مدخلی بر قیاسات حملیه است.
3- filologia : دانشی است که در اسناد و مدارک زبان شناسی و ادبی در یک فرهنگ خاص و یا یک تمدن خاص ادبی تحقیق می کند.