ماهان شبکه ایرانیان

فاطمه بنت اسد، مادر پیامبر (ص)

 بیش از شش یا هشت بهار از عمر شریف پیامبر (ص) نگذشته بود، که پدر بزرگ مهربانش، عبدالمطلب، دعوت حق را لبیک گفت و محمد نوشکفته را با دریایی از غم و اندوه، تنها گذارد. مرور دوران تلخ تنهایی، قلب محمد(ص) را به شدت می آزرد.

 بیش از شش یا هشت بهار از عمر شریف پیامبر (ص) نگذشته بود، که پدر بزرگ مهربانش، عبدالمطلب، دعوت حق را لبیک گفت و محمد نوشکفته را با دریایی از غم و اندوه، تنها گذارد. مرور دوران تلخ تنهایی، قلب محمد(ص) را به شدت می آزرد.

 

پیش از آنکه پا به عرصه وجود گذارد، پدرش عبداللّه ، دست از جهان، فرو شسته بود و هنوز طعم شیرین «مادر داشتن» را مزمزه نکرده بود، که دست روزگار، آغوش پرمهر مادر را نیز از او دریغ کرده بود. پس از مادر، در این دنیای سرد و بی روح، تنها دل به محبت جد بزرگوارش داده بود که او نیز اینک در جوار رحمت الهی می آرمید.

 

اما هنوز تازیانه های فراق، او را از پای در نیاورده بودند، که عمویش ابوطالب، دست گرم و پرمهر خود را، به سوی او کرد، و زن عمویش فاطمه بنت اسد، چون مادری مهربان، آغوش به رویش گشود. پیامبر (ص) نیز او را به عنوان مادر پذیرفت و با او انس گرفت و فاطمه نیز در حق پیامبر (ص) به راستی مادری کرد و به گفته خود رسول خدا(ص)، او را همیشه بر فرزندان خود، مقدم می داشت.

 

چنین رفتاری سبب شد، رسول خدا (ص) که درد بی مادری قلبش را آزرده بود، در گرمای مهر و عطوفت فاطمه(س)، آرام گیرد و نه تنها در کودکی، که در تمام عمر، یاد محبتهای مادرانه فاطمه بنت اسد قلبش را گرما بخشید.

 

بعدها که پیامبر (ص) به پیامبری برگزیده شد، فاطمه بنت اسد یکی از نخستین کسانی بود که اسلام را پذیرفت و در میان مسلمانان جایگاه ویژه ای یافت. پیامبر(ص) در تمامی عمر، هماره به فاطمه بنت اسد، به دیده احترام، می نگریست و مقام والایش را می ستود و هر از چند گاهی به دیدار او می رفت. پس از درگذشت فاطمه، پیامبر (ص) با تأثر بسیار به علی (ع) فرمود: «ای علی! فاطمه تنها مادر تو نبود، مادر من نیز بود».

درگذشت مادر، تأثیری عمیق بر روح و روان علی (ع) به جای گذارد؛ چرا که مادری همچون فاطمه بنت اسد، را از دست داده بود. علی (ع) پیرامون آن روزهای تلخ می فرماید:

 

«هنگامی که فاطمه بنت اسد، دیده از جهان، فرو بست، پیامبر با پیراهن خود، او را کفن کرد و بر او نماز گذارد و هفتاد مرتبه بر او تکبیر گفت و سپس داخل قبر شد.

هنگامی که از قبر بیرون آمد، به شدت می گریست

 

عمربن خطاب [از این رفتار پیامبر شگفت زده شد و] گفت: می بینم به گونه ای با این زن رفتار می کنی که تا کنون با احدی، رفتار نکرده ای؟!

 

پیامبر (ص) پاسخ داد: این زن پس از مادری که مرا به دنیا آورد، مادر من بود. ابوطالب هنگام غذا، غذا را مساوی میان من و فرزندان خودش، تقسیم می کرد، اما این زن، بخشی از آن را بیشتر می کرد و به من می داد.» *

 

* با استفاده از کتاب های اعلام النساء المؤمنات، ریاحین الشریعة، اصول کافی، اعیان الشیعة.

قیمت بک لینک و رپورتاژ
نظرات خوانندگان نظر شما در مورد این مطلب؟
اولین فردی باشید که در مورد این مطلب نظر می دهید
ارسال نظر
پیشخوان