ماهان شبکه ایرانیان

رسالت مطبوعات و رسانه ها در کلام امام خمینی (ره)

قلم و بیان در خدمت تعالی اسلام، کشور و ملّت
به آن دسته از تحصیل کردگان و روشن فکران و دانشمندان که به مرض غرب و شرق زدگی مبتلا نیستند و حاضر نیستند شرف اسلامی، ملی و میهنی خود را فدای امیال قدرتمندان کنند یا در راه لذات و شهوات زودگذر فدا نمایند، عرض می کنم همت بگمارید که قلم و بیان خویش را برای تعالی اسلام و کشور و ملت خود به کار گیرید و با توده های محروم هم صدا و هم دست شوید که آزادی از چنگال شرق و غرب را که امروز نصیبتان شده حفظ کنید و در این خدمت از هیچ کوششی و مجاهده ای دریغ ننمایید که برای هیچ یک از ملت های جهان این فرصت نبوده است و یا برای کمتر ملتی این فرصت پیش آمده است. خداوند همه ما را توفیقِ شناخت وظیفه، عنایت فرماید.(1)
حرکت در مسیر خواست ملت، اساس کار مطبوعات و رسانه ها
به طور کلی در هر کشوری مطبوعات آن کشور و تلویزیون و رادیو آن کشور باید در مسیر آن ملت و در خدمت ملت باشد. مطبوعات باید ببیند که ملت چه می خواهد، مسیر ملت چیست، روشن گری از این طریق داشته باشد و مردم را هدایت کند.(2)
شغل نویسندگی برای افراد شایسته یک واجب کفایی است
گویندگانی که هر جا ما داریم، در سرتاسر کشور، چه گویندگانی که از طبقه روحانی هستند و اهل منبر و چه گویندگانی که از سایر طبقات هستند و نویسندگان در هر جا که هستند، چه در حوزه های علمیه و چه در دانشگاه ها و چه در سایر جاها هستند، باید با گفتار خودشان و نوشتار خودشان به این کشور خدمت کنند. عذر نیست برای آن ها که چون من وارد به یک شغلی نیستم پس نویسندگی هم نکنم. شغل، امروز یک امری است که برای آن اشخاصی که شایسته هستند و ایران احتیاج به آن شغل ها دارد، واجب کفایی است.(3)
مسؤولیت بزرگ شما قلم هایی است که در دست شماست.
مسؤولیت بزرگ شما امروز قلم هایی است که در دست شماست. اداره شما مثل یک اداره دولتی نیست که هر چه در آن واقع شود در همان جاست، مگر گاهی به مردم بگویند، اما قلم ها اگر لغزش پیدا کنند یک ملت را می لغزاند. رادیو تلویزیون، دستگاهی است که اگر فاسد باشد یک ملت را فاسد می کند. الان همه، رادیو را گوش و تلویزیون را نگاه می کنند. معصیتی اگر اتفاق بیفتد، در محضر همه مردم است. اگر خدای نخواسته قلم های شما بلغزد و از تعهدی که برای خدای تبارک و تعالی باید داشته باشید غفلت بکنید این جور نیست که تنها به شما و دوستان و هم مذهب و هم دین شما ضرر بزند، به همه ضرر می زند، پس یک ضرر کوچک نیست. شما که روزنامه کثیرالانتشاری در دستتان است باید توجه کنید که مسؤولیت بسیار خطیری پیش مردم و ملت های جهان دارید که اگر ارشاد کنید مردم را، بالاتر از اطاعت هایی است که در گوشه خانه و یا یک مجلسی که چند هزار نفر هستند می باشد. قلم شما، اگر ارشادی باشد، ملت را به راه راست هدایت می کند و می تواند مردم را از انحرافات نجات دهد.(4)
این قلم که در دست شماست در محضر خداست.
در نوشته هایتان به خدا توجه داشته باشید، بدانید که این قلم که در دست شماست در محضر خداست و اگر هر کلمه ای نوشته شود، بعد سؤال می شود که چرا این کلمه نوشته شده است. اگر به جای این کلمه بشود یک کلمه خوبتر نوشت، از شما سؤال می کنند چرا این کلمه زشت را نوشته اید. ان شاءاللّه خداوند همه ما تأیید کند. موفق باشید.(5)
قلم در خدمت تربیت بشر
قلم به دست بگیرید برای تربیت بشر، آن قدری که بشر از قلم های صحیح نفع برده است، از چیزی دیگر نبرده است و آن قدر که ضرر کشیده است، از چیزهای دیگر ضرر نبرده است. قلم ها و بیان ها با مغزهای مردم رابطه دارند. اگر قلم ها و بیان ها و علم ها و تعلیم ها و آموزش ها برای خدا باشد، مغزها را الهی تربیت می کنند و اگر چنان چه برخلاف این باشد، مغزها، مغزهای غرورمند، مغزهای طاغوتی از آن پیدا می شود.(6)
معیار ارزش قلم
عمده آن جهت و غایاتی است که در افعال انسان و در آلاتی که انسان درست می کند و در علم و دانش و سایر چیزهایی که افعال انسان است آن چیزی را که جهت می دهد آن غایات است، آن چیزهایی است که برای آن چیزها قلم ها وجود پیدا کرده است، مسلسل ها وجود پیدا کرده است، علم و دانش وجود پیدا کرده است. اگر غایات و مقاصد و آن چیزهایی که برای او این ها وجود پیدا کرده است الهی باشد، هم قلم و هم مسلسل و هم علم و دانش و هم هر عملی ارزش پیدا می کنند، ارزش الهی.
ارزش قلم به غایتی است که برای او قلم زده می شود. ارزش مسلسل هم به غایتی است که برای او مسلسل کشیده می شود. اگر این ارزش غایی نباشد و اگر آن مقصد، مقصد انسانی و الهی نباشد، نه مسلسل آلتی است که به درد بخورد و نه قلم، و خطر قلم بیشتر از مسلسل است و خطر بیان بیشتر از توپ و تانک است و خطر علم بیشتر از همه این هاست لکن اگر چنان چه به خدمت خلق باشد و به دستور انسان باشد و در خدمت انسان باشد و در خدمت خدای تبارک و تعالی باشد، تمام این ها ارزش پیدا می کنند، مسلسل هم همچون قلم می شود، قلم هم همچون مسلسل. باید بشر به فکر این باشد که آن چیزهایی که مقصد است و برای تربیت انسان است، برای آموزش انسان است، برای تعلیم انسان است، جهت به آن بدهد.(7)
قلم های مسلسل ساز
قلم ها اگر در دنیا برای خدا و برای خلق خدا به کار بیفتد مسلسل ها کنار می رود و اگر برای خدا و برای خلق خدا نباشد مسلسل ساز می شود. ابزار کوبنده انسان با دست قلم دارها و با دست علمایی که در همه دانشگاه ها هستند، با دست آن ها وجود پیدا کرده است و همه ترقیات بشر هم با دست علما و بیان و قلم علما وجود پیدا کرده است.(8)
امیدواریم بشر مسلسل ها را به قلم تبدیل کند
ما امیدواریم که بشر به رشدی برسد که مسلسل ها را به قلم تبدیل کند. آن قدری که قلم و بیان به خدمت بشر بوده است مسلسل ها نبودند. مسلسل ها غالبا در خدمت ابرقدرت ها بودند و برای تباهی بشر بوده اند و اسلام هم که امر فرموده است به این که جهاد بکنند و دفاع بکنند و البته محتاج به همه ابزار جنگی است، اساس بر این است که دفاع از حق بکنند و حق را و علم را جانشین مسلسل بکنند. قلم و علم و بیان است که می تواند بشر را بسازد، نه مسلسل و نه سایر قوای تخریب کننده.(9)
استفاده از قلم در راه آزادی ملت و نشر فرهنگ اسلامی
آقایان، شما نویسندگان الان تکلیف بسیار بزرگی به عهده تان هست، پیشتر قلم شما را شکستند، الان قلم شما باز است لکن استفاده از قلم، در راه آزادی ملت، در راه تعالیم اسلامی بکنید. این ملت که می بینید، تمامشان زیر بیرق اسلام است که وحدت پیدا کردند، اگر نبود قضیه وحدت اسلامی، ممکن نبود اجتماع این ها، الان از بچه چند ساله تا پیرمرد هشتاد ساله همه با هم، این ها در این نهضت شرکت دارند و همه با هم در این پیروزی شرکت دارند.(10)
شهدا را قلم ها می سازند و قلم ها هستند که شهیدپرورند
اهمیت انتشارات، مثل اهمیت خون هایی است که در جبهه ها ریخته می شود. و «مداد العلماء افضل من دماء الشهداء» دماء شهدا اگر چه بسیار ارزشمند و سازنده است، لکن قلم ها بیشتر می توانند سازنده باشند و اصولاً شهدا را می سازند و قلم ها هستند که شهیدپرورند. از این روست که شما باید به ارزش کار خود توجه داشته باشید و بدانید هر عملی که ارزشش بیشتر باشد، مسؤولیتش سنگین تر است.(11)
نقش مطبوعات در تربیت جامعه و انعکاس آرمان ملت
نقش مطبوعات در کشورها منعکس کردن آرمان های ملت است. مطبوعات باید مثل معلمینی باشند که مملکت را و جوانان را تربیت می کنند و آرمان ملت را منعکس می کنند. در مملکتی که آن همه خونریزی شد و آن همه ملت ما خون دادند تا این که یک جمهوری اسلامی موافق آراء اکثریت قریب به اتفاق محقق شد و دست خائنین کوتاه گردید و دست چپاولگران قطع شد، اگر مطبوعات در مطبوعات بخواهند باز به پشتیبانی از جنایتکاران و خیانتکاران چیزی بنویسند، این مطبوعات ما نیست، این خیانت است. باید مطبوعات آن چه که ملت می خواهند بنویسند، نه آن چه که برخلاف مسیر ملت است مع الاسف در بعضی از مطبوعات چیزهایی که برخلاف مسیر ملت است و برخلاف آمال جامعه ملت است منعکس می شود و ما تاکنون به مسامحه رفتار کرده ایم و من امیدوارم که مطبوعات را خود صاحبان مطبوعات اصلاح کنند.(12)
مطبوعات باید یک مدرسه سیّار و یک بنگاه هدایت باشند
وضع کشور را در گذشته دیدید که چگونه بود، تمام چیزها در جهت اسلام زدایی بود خصوصا مطبوعات که وضعی داشتند که اگر مهلت پیدا می کردند طولی نمی کشید که همه چیز را از بین می بردند. امیدوارم با همت آقایان همه آن انحرافات از بین برود.
مطبوعات باید یک مدرسه سیّار باشند تا مردم را از همه مسایل به خصوص مسایل روز آگاه نمایند و به صورتی شایسته از انحرافات جلوگیری کنند و اگر کسی انحرافی دید با آرامش در رفع آن بکوشد. به طور کلی مطبوعات باید یک بنگاه هدایت باشند، یعنی به صورتی که اگر دست مردم بیفتد مردم هدایت شوند، به خصوص روزنامه هایی مثل اطلاعات و کیهان و جمهوری اسلامی و آزادگان. باز تکرار می کنم دنبال این نباشند که من از شما تشکر کنم، تقدیر و تشکر من فانی است و از بین می رود. آن چه که باید همگی در نظر بگیریم رضای حق تعالی است و آن چه وظیفه من است دعاست. امیدوارم موفق و مؤید باشید.(13)
نقش رسانه ها و مطبوعات در معرفی اسلام واقعی و پذیرش فطرت های سالم
ما که می گوییم اسلام را ما می خواهیم صادر کنیم، معنایش این نیست که ما سوار طیاره بشویم و بریزیم به ممالک دیگر. یک همچو چیزی نه ما گفتیم و نه ما می توانیم. اما آن که ما می توانیم این است که می توانیم به وسیله دستگاه هایی که داریم، به وسیله همین صدا و سیما، به وسیله مطبوعات، به وسیله گروه هایی که در خارج می روند، اسلام را آن طوری که هست معرفی کنیم. اگر آن طوری که هست معرفی بشود، مورد قبول همه خواهد شد. بشر فطرتش یک فطرت سالم است، اگر یک چیزی را القا بکنند، روی فطرت سالم خودش قبول می کند و قدرتمندها از همین معنا می ترسند. بنابراین ما یک وظیفه بسیار بزرگ بر عهده داریم. نه ما تنها، همه مسلمان ها و نه شما تنها، همه قشرهایی که در ایران و در خارج ایران هستند و متعهد به اسلام هستند، وظیفه بزرگی داریم و آن این که اسلام را آن طوری که هست، آن طوری که خدای تبارک و تعالی فرموده است، آن طوری که در روایات و در قرآن ما هست، آن طور به مردم ارائه بدهیم و به دنیا ارائه بدهیم و همین خودش از هزارها توپ و تانک بیشتر می تواند مؤثر باشد. آن چیزی که با ارشاد حاصل بشود، قلب مردم را بر می گرداند و این کار، این هنر از اسلام می آید و این هنر از احکام اسلام می آید، نه با یک توپ و تانک بخواهد کار بکند، او نمی تواند کاری بکند و شما می بینید که با این که قدرت های بزرگ دارای آن قدرت ها هستند هر روز در دنیا دارند شکست می خورند.(14)
تربیت انسان های متفکر و شجاع برای دفاع از آزادی و استقلال کشور
این نویسنده های ما، این گوینده های ما، این متفکرین ما، اگر بیدار شدند، حالا باید همه چیز فرمش تغییر بکند. مجله باید در خدمت کشور باشد، خدمت به کشور این است که تربیت کند، جوان تربیت کند، انسان درست کند، انسان برومند درست کند، انسان متفکر درست کند تا برای مملکت مفید باشد. مجله باید وقتی کسی بخواند، ببیند، اگر عکس دارد، عکسی باشد که تهییج کند برای این که مقابله با دیگران بکند. اگر مطلبی دارد، مطلبی باشد که بسیج کند این را برای حفظ استقلال خودش، برای حفظ آزادی خودش، برای حفظ مملکت خودش. اگر مجله، این مجله است، مجله اسلامی است و مجله جمهوری اسلامی.
اگر مجله همان مسایل سابق است منتها حالا یک خرده تخفیفش داده اند لکن باز هست، اگر آن باشد نباید اسمش را مجله جمهوری اسلامی گذاشت، باید اسمش را مجله طاغوتی گذاشت.(15)
مطبوعات و رسانه ها مربی جامعه
اگر مطبوعات متحول بشود و ان شاءاللّه می شود و شده است متحول بشود به یک مراکزی که بخواهند تقوا را در جامعه منتشر کنند، وقتی جوان ها و بچه های تازه رس ما وارد می شوند در میدان فعالیت اجتماعی، بروند دنبال روزنامه، روزنامه مربی باشد، گوش کنند به رادیو، رادیو مربی باشد، نگاه کنند به تلویزیون، تلویزیون مربی باشد، نگاه کنند به مجلات، مجلات، مجلاتی باشد که تربیت بکند، این جوان وقتی که به هر جا توجه کرد، دید که گوش و چشمش پر شده از تربیت، این طور بار می آید. اگر رها بشود، هرزه، بار می آید؛ اگر بکشندش در طرف فساد، می رود. آن طرف و اگر بکشندش در طرف صلاح، می آید این طرف.(16)
مطبوعات و تربیت نیروی انسانی مفید
آن که از همه خدمت ها بالاتر است این است که نیروی انسانی ما را رشد بدهد و این به عهده مطبوعات است، مجله هاست، رادیو تلویزیون است، سینماهاست تئاترهاست. این ها می توانند نیروی انسانی ما را تقویت کنند و تربیت صحیح بکنند و خدمتشان ارزشمند باشد و می توانند مثل رژیم سابق باشند که همه چیز به هم ریخته بود و همه چیز در خدمت استعمار بود، آن ها خودشان هم نمی دانستند، خیلی ها خودشان نمی دانستند، نمی دانست که این عکسی که از این زن لخت می اندازد چند تا جوان را آشفته می کند، از بین می برد. در هر هفته ای که یک مثلاً مجله ای در می آید که در آن ده تا عکس کذاست، این چند نفر از جوان های ما را از دست ما می گیرد. یا خودشان هم متوجه نبودند یا خودشان هم از آن ها بودند ما چه می دانیم. اگر خودتان را متحول کردید، کشورتان را هم می توانید نجات دهید، اگر به همان حال باشید و اسمتان را عوض کردید، با اسم نمی تواند یک کشوری اداره بشود، با لفظ، با لفظ جمهوری اسلام، با رأی به جمهوری اسلام نمی تواند یک مملکتی اسلامی بشود. مملکت اسلامی محتوایش باید اسلامی باشد. شما هم که مجله می نویسید می توانید خدمت کنید، جوان ها را برومند کنید با مقالاتتان، مقالات صحیحتان، دنبال این باشید که از نویسنده های متعهد اسلامی و انسانی نیرو بگیرید، مقالات صحیح بنویسید، درد و دوایش را بنویسید، همه چیز را انتقاد کنید.(17)
مسؤولیت مطبوعات در هدایت جوانان
باید جوان های ما، نسل فعلی، نسل آینده را تربیت کنند... باید مجله راه بیندازید که وقتی جوان ها باز می کنند شکل و صورت و عکس های مجله و تیترهای مجله طوری باشد مقابل آن که پنجاه سال ما را به نابودی کشید. شما باید جبران آن خرابی پنجاه سال را بکنید. پنجاه سال جامعه ما هر مجله ای را باز کردند و یا گوش به رادیو و تلویزیون دادند همه انحرافی بود، همه برای این بود که از جوان ها مبادا جوان صحیحی ساخته شود، که خداوند به داد شما رسید و مسایل جهش پیدا کرد. این ها دنبال این هستند که انقلاب را برگردانند به جای اولش. هر کس مجله می خواهد بنویسد باید مجهز باشد که این نسل آینده را تربیت کند. برای نسل آینده فکری بکنید. اسلام همه نسل ها را مکلف می داند. پیغمبر اسلام مکلف بودند برای همه نسل ها. همچنین ما مکلفیم که برای نسل های آینده کار کنیم. باید تربیت ما از اولاد، در خانه و دبستان و دبیرستان ها باشد.(18)
تشویق اشخاص فعّال و مبتکر، اساس کار مطبوعات
رادیو تلویزیون و مطبوعات مال عموم است چنانچه شما هم همین اعتقاد را دارید که عموم بر آن ها حق دارند از این جهت من به سهم خود خیال دارم که راجع به من کم باشد، مگر در مواقع حساسی که لازم است که آن هم باید از ما سؤال شود که آیا مطلبی را باید نقل بکنند یا خیر؟ والاّ آن چه خوب است در رادیو تلویزیون و مطبوعات باشد، آن است که برای کشور اثری داشته باشد. مثلاً اگر زارعی خوب زراعت کرد و زراعتش خوب بود، شما این شخص را به جای مقامات کشور در صفحه اول بگذارید و زیرش بنویسید این زارع چگونه بوده است، این منتشر بشود، و یا کارمندی خوب کار کرد، و یا اگر طبیبی عمل خوبی انجام داد، عکس او را در صفحه اول چاپ کنید و بنویسید که این عملش چطور بوده است. این باعث تشویق اطبا می شود و بیشتر دنبال کار می روند.
یا مثلاً اگر کسی کشفی کرد، باید مفصل با عکس و مطلب باشد یا اگر کسی سارقی را دستگیر نمود، و یا یک کشاورز و یا هنرمند و یا جراح که متأسفانه نه اسمشان است و نه عکسشان! در حالی که این ها لایقند تا در روزنامه ها مطرح شوند.
خلاصه، باید اساس تشویق، اشخاصی باشد در این کشور فعالیت می کنند؛ این ها به کشور حق دارند، به این روزنامه ها حق دارند، به رادیو تلویزیون حق دارند. ولی ماها نسبت به آن ها حقمان کم است. البته، آن چه من می گویم راجع به خودم است، به دیگران هیچ کاری ندارم، آن ها اختیارش با شما و با خود آن هاست. من میل ندارم رادیو هر وقت باز می شود اسم من باشد، مدت هاست که از این جهت متنفرم، این کار غلطی است، به اندازه متعارف نسبت به همه خوب است زیادی اش مضر است، این به ضرر مطبوعات است و مطبوعات را سبک می کند. اشخاص، شخصیت هایشان با خودشان است، این طور نیست که اگر اسمشان زیاد و کم مطرح گردد، شخصیتشان زیاد یا کم شود. در ایران هر کس با هم باشد کس معلوم است چه جوری است. بنابراین، آن چه راجع به خودم می گویم این است که اگر قرار است عکس مرا بگذارید، به جای آن، عکس یک رعیت را بگذارید و زیرش بنویسید این رعیت چه کار مهمی کرده است.(19)
روزنامه ها مال طبقه سوم است
باید با اخبار مردم را تعلیم کرد و باید اخبار به صورتی باشد که مفید باشد، باید کاری شده باشد تا اخبار باشد. آن اشخاصی که در اطراف ایران زحمت می کشند، وقتی خبرشان را دادید تشویق می شوند. این طور نیست که همه للّه کار کنند و چه بنویسید و چه ننویسید، فرقی نکند.
ما مکلفیم تا افراد را در هر رشته تشویق کنیم تا امثالشان زیاد شود. اگر مطلبی از این طبقه ها در روزنامه ها آمد، روزنامه آبروی خوبی پیدا می کنند. روزنامه ها مال طبقه سوم است، مال طبقه اول نیست و این هم نیست که همه اش مال حکومت باشد و از چیزهای حکومتی بنویسید، این صحیح نیست. به نظر من روزنامه ها برای همه مردم است و همه مردم در آن حق دارند و می شود گفت که گاهی جای دیگران غصب می شود، البته بدان معنای غصب نه! ولی نظیر آن این عرض من است.(20)
خدمت به مستضعفین
ای قشرهای روشن فکر و ای قشرهای نویسنده! قلم ها و گفتار خودتان را در راه این مستضعفین صرف کنید. ای دانشمندان ما! ای دانشجویان ما! ای فرهنگیان ما! ای دانشگاهیان ما! اجتماعات خودتان را برای راه این مستضعفین تقویت کنید، شما بودید که این همه خدمت کردید و این همه خون دادید و این همه حبس رفتید و این همه زجر کشیدید برای خلاصی از یوغ دشمنان، خلاصی از چپاولگری چپاولگران، نگذارید زحمات خودتان هدر برود، قلم ها را در راه خدمت به این خلق به کار بیندازید، گفتار را در راه خدمت به مستضعفین و اعمال را در خدمت به مستضعفین.(21)
توجه به خواست ملت
باید ببینیم که زبان ملت چیست تا بفهمیم که این ملت چه می خواهد، خودمان بخواهیم حکم بکنیم باید ببینیم که زبان ملت چیست تا بفهمیم که این ملت چه می خواهد خودمان بخواهیم که حکم بکنیم که این ملت ما فلان چیز را می خواهد، این حرف غلطی است، حرف صحیح این است که ما مطالعه کنیم، در حال ملت، گوش بدهیم به صدای ملت ببینیم چه می خواهد؟
یک ملتی که همه فریاد می زنند که ما جمهوری اسلامی می خواهیم «نه شرقی و نه غربی، جمهوری اسلامی» ما دیگر حق نداریم که بنشینیم بگوییم که نه، این ملتی که قیام کرده اند، برای این قیام کرده اند که دموکراسی باشد، در اسلام همه چیز هست به معنای سالمش، اما ما می بینیم که همه مردم دارند می گویند که ما جمهوری اسلامی می خواهیم، ما حق نداریم که تأویل کنیم و بنشینیم خودمان هر چه دلمان می خواهد بگوییم که نخیر، مردم که این حرف ها را دارند می زنند، یک چیز دیگر را ما، گردنشان بگذاریم. این خلاف واقع است.(22)
نقش مطبوعات در برچیدن مراکز فحشا
اگر مطبوعات جوان ها را نکشاند به طرف فحشا و ببرد طرف صراط مستقیم، مراکز فحشا هم برچیده می شود.(23)
حفظ قلم برای جلوگیری از تفرقه
لازم است جوان های متعصب و طلاب تازه کار از زبان و قلم خود جلوگیری کنند و در راه اسلام و هدف مقدس قرآن از اموری که موجب تشتت و تفرقه است، خودداری نمایند.(24)
بیان خدمات جمهوری اسلامی در مطبوعات
از مسایلی که در مطبوعات لازم است این است که مقداری از اوراق خودشان را صرف این کنند که جمهوری اسلامی چه کرده است.
شما می بینید که الان آن اشخاصی که می خواهند به جمهوری اسلامی صدمه بزنند، راه افتاده اند که این رژیم هیچ کاری نکرده است و این همان رژیم شاهنشاهی است و فرقی با رژیم شاهنشاهی ندارد حتی بعضی از نویسنده های متعهد مسلمان که آدم های صحیح و باسوادی هستند شرح مفصلی نوشته اند راجع به این که جمهوری اسلامی حالا هم، همان کارهای سابق را می کند، این ها نگاه نمی کنند ببینند حالا چه شده است.(25)
لزوم قدردانی از مردم و مأمورین مبارزه با خرابکاری
اگر در رژیم سابق یک خانه تیمی کشف می شد، می دانید که چه هیاهویی راه می انداختند؟ امروز چه؟ من این را یک ظلم می دانم که فرزندان عزیز ما این گونه شبانه روز کار کنند و در رادیو و تلویزیون و روزنامه ها فقط چند کلمه بگویند و رد بشوند. همین، فقط گفته شود که چه شد، بدون تشکر از مردم ما که با مأمورین همکاری داشتند و بدون تشکر از تمام دست اندرکاران. امروز پاسداران عزیز ما برای کشف خانه های تیمی آن همه کشته می دهند تا خانه ای کشف شود و محل فسادی از بین برود، من از آن ها تشکر می کنم.(26)
آموزش راه و روش زندگی شرافتمندانه و آزاد منشانه
رسانه های گروهی به ویژه صدا و سیما، این مراکز آموزش و پرورش عمومی می توانند خدمت های گرانمایه ای را به فرهنگ اسلام و ایران نمایند. بنگاه هایی که شب و روز ملت در سراسر کشور با آن ها تماس سمعی و بصری دارند، چه مطبوعات در مقالات و نوشتارهای خود و چه صدا و سیما در برنامه ها و نمایشنامه ها و انعکاس هنرها و انتخاب فیلم ها و هنرهای آموزنده باید همت گمارند و بیشتر کار کنند و از گردانندگان و هنرمندان متعهد بخواهند تا در راه تربیت صحیح و تهذیب جامعه، وضعیت تمام قشرها را در نظر گرفته و راه و روش زندگی شرافتمندانه و آزادمنشانه را با هنرها و نمایشنامه ها به ملت بیاموزند و از هنرهای بدآموز و مبتذل جلوگیری کنند.(27)
بسیج ملت ها برای اخراج ستمگران از صحنه
در این دنیای مسموم که نفس کشیدن در آن مرگ تدریجی است، تکلیف ملت های در بند این ابرقدرت ها و انگل های آنان چیست؟ باید بنشینند و این صحنه های جنایتکار را تماشا کنند و با سکوت مجال دهند که دنیا در آتش بسوزد؟ آیا روحانیون، نویسندگان، گویندگان، روشن فکران ، متفکران از هر ملت و مذهب که هستند، در این زمان تکلیفی انسانی، مذهبی، ملی و اخلاقی ندارند و باید نقش تماشاگر را در کشورهای خود ایفا کنند؟ و یا آن که باید این سران و سردمداران با گفتار و نوشتار خود، ملت های مظلوم در بند را بسیج کنند تا ستمگران را از صحنه خارج نمایند و حکومت را به دست مستضعفان بسپارند، چونان که در ایران با همّت ملت بزرگوار شد.(28)
مقابله با گسترش سلاح های هسته ای
باید برای آتیه دنیا، امروز توده های مردم، نویسندگان، گویندگان، فکر بکنند و مردم را آگاه بکنند به این خطری که تمام بشریت را تهدید می کند، آگاه کنند همه توده های دنیا را که این خطر بزرگ پیش است و اگر این ابرقدرت ها در این حالی که هستند و مشغول تهیه سلاح های بزرگ اتمی و غیر آن هستند، به همین حال باقی باشند، دنیا ممکن است که به خرابی بکشد و عمده ضررش به ملت ها برسد.
باید هر کس در هر جا هست، نویسنده هایی که هستند، روشن فکرانی که هستند و علمایی که در همه قشرهای دنیا هستند و دانشمندان، مردم را به این خطر آگاه کنند تا بلکه خود مردم و توده های مردم در مقابل این دو قدرت بایستند و این سلاح ها را جلوگیری کنند. و این که زمزمه این هر وقت شده است و می شود، مدت ها در این حرف هست که می خواهیم تحدید این سلاح های اتمی را بکنیم و می خواهیم تفاهم کنیم به این که این سلاح های اتمی با موشک های عظیمی را که تازه درست شده است، جلوی این را بگیریم؛ هر دوی این ها شر است و آمریکا هم همین نظر را دارد که شوروی را اغفال کند و آن سلاح ها را در غرب و در هر جایی که دست دارد، این سلاح ها را مهیا کند برای یک روزی که با فشار یک دگمه، دنیا به آتش کشیده بشود.
امروز باید مردم دنیا توجه به این مشکل بزرگ دنیا بکنند و هر قشری، نویسنده ای، مطبوعات، در سر تا سر دنیا دنبال این مطلب باشند و مردم را بیدار کنند که در مقابل این کارهایی که این ها می کنند، درست قیام کنند. البته کم و زیاد الان هستند قشرهایی که تظاهر می کنند بر ضد این سلاح ها، لکن باید همه مردم قیام کنند تا بتوانند کاری انجام بدهند.(29)
صرفه جویی در وقت و بیت المال
مطبوعات باید این توجه را داشته باشند که چیزهایی که برای ملت مفید نیست در روزنامه ها ننویسند، کاغذ صرف این نکنند، وقت صرف این نکنند. باید رادیو تلویزیون توجه به این معنا داشته باشد که این از بیت المال مسلمین است، باید وقتش صرف چیزهایی که مربوط به مصالح مسلمین است، نشود؛ مسؤولیت دارد این ها.(30)
نشریات مفید و اصلاح اخلاق جامعه
نشریه، بسیار خوب است در صورتی که محتوای آن محتوای آموزنده باشد و دست اندرکاران آن متعهد باشند، این نشریه رأس همه امور می شود. انسان اگر انصاف داشته باشد، باید به خاطر مردمی که قلم ها را برای این ها آزاد گذاشته اند، از قلم و قدمش استفاده کند و دیانت هم اقتضای همین را می کند. ما باید نشریاتمان مفید باشد و اخلاق جامعه را اصلاح کنیم.(31)
اهل قلم به جامعه امید بدهند
آن هایی که اهل فکرند، اهل قلمند، آن هایی که صالحند، این صلحا باید بنشینند و در صدد این باشند که امید بدهند به این جامعه، این مردم احتیاج به امید دارند، دیگران دارند این ها را ناامید می کنند، دیگران می گویند که همه به هم ریختند اصلاً مملکتی نیست این جا، مایی که باید همه کوشش کنیم به این که نخیر نظامی هست این جا و این نظامی است که بهتر از نظام های دیگری است.(32)
همه نویسندگان مکلفند به حفظ نظام
من به همه اشخاصی که قلم در دستشان است، زبان گویا دارند می خواهم سفارش کنم که متوجه باشند که قلم آن ها، زبان آن ها در حضور خداست، فردا مؤاخذه دارد، صحبت، سر دولت و ریاست جمهور و این ها نیست، صحبت سر نظام است، نظام اسلام است؛ آقای خامنه ای سلمه اللّه باشند رییس جمهور یا یک کس دیگر، آقای موسوی نخست وزیر باشند یا یک کس دیگری، این مطرح نیست، مطرح نظام جمهوری اسلامی است، ما مکلفیم به حفظ او، همه نویسنده ها مکلفند به حفظ نظام.(33)
رسالت خطیر رسانه های گروهی در حفظ آرامش کشور
ما الان در ایران احتیاج به آرامش داریم، اگر ما بخواهیم که این نهضت پیروز بشود، باید ما آرامش این مملکت را حفظ بکنیم، باید همه قشرها متوجه باشند که آرامش را حفظ کنند، نباید به جان هم بریزند و هم را چیز بکنند، ارشاد باید بکنند، تلویزیون باید ارشاد بکند، رادیو باید ارشاد بکند، روزنامه ها باید ارشاد بکنند، روزنامه ها نباید یک چیزهایی را که موجب تهییج مردم است و موجب انحراف مردم است در آن جا بنویسند، رادیو نباید این کار را بکند، باید ارشاد بکنند و در عین حال مردم را متوجه به این بکنند که ما دشمن داریم و دشمن دنبال این است که تشنج پیدا بشود، باید از تشنج ها جلوگیری کرد و باید آن اشخاص منحرف را ارشاد کرد و اگر ارشاد نشدند، آن ها را منزوی کرد، بی اعتنایی کرد به آن ها. هر دفعه ای که شما یک طوری بکنید که با شدت رفتار کنید، آن ها مظلومیت به خودشان می دهند و برای ما ضرر دارد. باید هم مسایل را گفت و هم آرامش را حفظ کرد، هم مطالب را مردم بدانند (گویندگان باید بگویند) و هم آرامش را باید حفظ بکنند.(34)
رسالت تاریخی نویسندگان و شعرا
امروز تکلیف همه شما آقایانی که از خارج تشریف آوردید، شعرای شما، نویسندگان شما، گویندگان شما، این است که شعرا در اشعارشان قضایای این انقلاب را منعکس کنند، اگر توانستند در مجامع عمومی و اگر نتوانستند حتی در مجامع خصوصی هم محفوظ بماند برای نسل های آتیه ای که فرزندانشان الان بعضی شان از کوچولوهایی که در 22 بهمن متولد شده اند و آن هایی که در طول تاریخ می آیند.
باید مردم جهان را، مستضعفان جهان را آگاه کنید، آگاه کنیم به این که چه مصایبی بر این ها وارد شده است و در تحت چه شرایطی زندگی می کنند و آنان که به آن ها حکومت می کنند تحت چه شرایطی هستند و وضع زندگی مالی شان چطور است. و آن هایی که از دولت های اسلامی هستند، ذخایر خودشان را به کجا خرج می کنند و در جیب کی می ریزند در عین حالی که ملت های آن ها گرسنه هستند، ملت های آن ها فقیر هستند و بسیاری از آن ها از گرسنگی تلف شدند و این ها ذخایر خودشان را، ذخایری که مال خود این ملت است و آن ها غاصب هستند، به جای این که برای ملت خودشان ولو عشری از اعشار آن را خرج می کردند و این ها به رشد می رسیدند، تمامش را تسلیم می کنند به آن هایی که دشمن اسلامند.
شعرا در طول تاریخ باید بنویسند این امور را و به شعر، مردم را بیدار کنند و نویسندگان اگر می توانند در نطق ها و نوشته های خودشان، در مجامعی که می روند در شهرهای خودشان، در کشورهای خودشان مسایل ایران را ابلاغ کنند و اگر نمی توانند در کتب و رساله های خودشان ثبت کنند که بعدها وقتی که مردم در نسل های بعد می آیند، ببینند که دشمن های آن ها کی هست و دوستان آن ها کی و تکلیف آن ها با دوستانشان و دشمنانشان چیست.
اگر ما در تبلیغ قصور کنیم، اگر ما در گفتن و نوشتن شعر و نثر و همه نحو نوشتن و گفتن قصور کنیم، ما مدیون نسل های آینده هستیم که ممکن بود با نوشته های شما، با نوشته های نویسندگان عزیز و با اشعار آن ها، بیدار بشوند و مطلع بشوند بر این که بر این ملت ها در این زمان چه گذشته است و ماها چه تحمل رنج ها کردیم، بلکه آن ها درصدد علاج برآیند، و امروز نیز ما باید درصدد علاج برآئیم.
همه شما و همه ملت های ضعیف دردها را می شناسند، می دانند که از کجا صدمه می بینند و کی به آن ها صدمه می زند و چه رژیمی آن ها را تحت فشار قرار می دهد و درمان را باید بدانند که تا جهان، مبتلا به این جنایتکاران است و وابستگان به این جنایتکاران، روی خوش نخواهد دید.(35)
پی نوشت ها
1 22/11/62 پیام به مناسبت پنجمین سالگرد پیروزی انقلاب اسلامی، صحیفه نور، ج 18، ص 238 239.
2 8/3/58 بیانات امام در جمع کارکنان روزنامه کیهان، صحیفه نور، ج 7، ص 18.
3 26/10/61 بیانات امام در جمع گروهی از کارکنان صنایع دفاع و... صحیفه نور، ج 17، ص 152.
4 12/3/60 بیانات امام در جمع کارکنان کیهان صحیفه نور، ج 14، ص 258 257.
5 15/10/59 بیانات امام در جمع اعضای هیأت تحریریه مجله سروش، صحیفه نور، ج 13، ص 251.
6 6/10/1359 در جمع مسؤولان نهضت سواد آموزی، صحیفه نور، ج 13، ص 253.
7 6/10/1359 در جمع مسؤولان نهضت سواد آموزی، صحیفه نور، ج 13، ص 229.
8 6/10/1359 در جمع مسؤولان نهضت سواد آموزی، صحیفه نور، ج 13، ص 229.
9 6/10/1359 در جمع مسؤولان نهضت سواد آموزی، صحیفه نور، ج 13، ص 228.
10 30/11/57 بیانات امام در جمع اعضای کانون نویسندگان ایران، صحیفه نور، ج 5، ص 101.
11 8/2/61 بیانات امام در جمع مسؤولان و نویسندگان دایره انتشارات سپاه پاسداران، صحیفه نور، ج 16، ص 137.
12 26/2/58 بیانات امام در جمع کارکنان کیهان، صحیفه نور، ج 6، ص 191.
13 26/5/62 بیانات امام در جمع اعضای شورای سرپرستی روزنامه اطلاعات و نماینده امام در این روزنامه، صحیفه نور، ج 18، ص 65.
14 9/12/62 بیانات امام در جمع مدیران و کارکنان سازمان صدا و سیمای سراسر کشور، صحیفه نور، ج 18، ص 243.
15 14/4/1358 در جمع کارکنان مجله خواندنی ها، صحیفه نور، ج 8، ص 24.
16 5/6/59 بیانات امام در جمع کارگران، نویسندگان و کارمندان مؤسسه اطلاعات، صحیفه نور، ج 13، ص 41.
17 14/4/58 بیانات امام در جمع مسئولین و کارکنان مجله خواندنی ها، صحیفه نور، ج 8، ص 24 25.
18 4/4/60 بیانات امام در دیدار با حجت الاسلام کروبی سرپرست سابق بنیاد شهید و خانواده شهید مازندارانی، صحیفه نور، ج 15، ص 37 38.
19 10/4/64 بیانات امام در جمع مسؤولان روزنامه های کیهان، اطلاعات و جمهوری اسلامی، صحیفه نور، ج19، ص215.
20 10/4/64 بیانات امام در جمع مسؤولان روزنامه های کیهان، اطلاعات، جمهوری اسلامی، صحیفه نور،ج19،ص216.
21 13/8/58- بیانات امام در جمع دانش آموزان و دانشجویان، صحیفه نور، ج 10، ص 128.
22 29/7/58 بیانات امام در جمع شورای پنج نفری صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران، صحیفه نور، ج 10، ص 13.
23 5/6/59 بیانات امام در جمع کارگران، نویسندگان و کارمندان مؤسسه اطلاعات، صحیفه نور، ج 13، ص 41.
24 4/8/43 پیام امام به ملت ایران، صحیفه نور، ج1،ص112.
25 15/10/59 بیانات امام در جمع اعضای هیأت تحریریه مجلس سروش، صحیفه نور، ج 13، ص 251.
26 1/10/1361 در دیدار با وزیر کشور و معاونین و استانداران، صحیفه نور، ج 17، ص 117.
27 22/1/63 پیام به مناسبت سالگرد پیروزی انقلاب اسلامی، صحیفه نور، ج 19، ص 109.
28 28/3/62 پیام به مناسبت شهادت شش تن از اعضای خانواده آیت اللّه العظمی حکیم، صحیفه نور، ج 18، ص 23.
29 13/8/1361 در جمع اعضای شوراهای اسلامی روستاهای سراسر کشور و ... صحیفه نور، ج 17، ص7071.
30 13/6/64 در جمع رییس جمهور و سایر مقامات مملکتی و... به مناسبت عید غدیر خم، صحیفه نور، ج 19، ص 224.
31 11/3/13360 در جمع کارکنان نشریه عروة الوثقی، صحیفه نور، ج 14، ص 249.
32 4/11/1359 در جمع نمایندگان مجلس و اعضای هیأت دولت، صحیفه نور، ج 14، ص 23.
33 8/6/65 در دیدار رییس جمهور، نخست وزیر و هیأت دولت به مناسبت هفته دولت، صحیفه نور، ج 20، ص 37.
34 7/4/1359 پیام به مناسبت نیمه شعبان خطاب به ملت ایران، صحیفه نور، ج 12، ص 209 210.
35 21/11/61 بیانات امام در جمع مهمانان خارجی شرکت کننده در مراسم بزرگداشت دهه فجر، صحیفه نور، ج 17، ص192.
قیمت بک لینک و رپورتاژ
نظرات خوانندگان نظر شما در مورد این مطلب؟
اولین فردی باشید که در مورد این مطلب نظر می دهید
ارسال نظر
پیشخوان