ماهان شبکه ایرانیان

سخن نخست

«پژوهش های اصولی » مجله ای است از تبار مجلات تخصصی که امید است در زمینه علم «اصول فقه » ، تحقیقاتی را منتشر کند و به پویایی این شاخه از معرفت دینی، مددی رساند

«پژوهش های اصولی » مجله ای است از تبار مجلات تخصصی که امید است در زمینه علم «اصول فقه » ، تحقیقاتی را منتشر کند و به پویایی این شاخه از معرفت دینی، مددی رساند. اصول فقه، علمی است با قدمت بسیار و تقریبا از همان سده های نخست اسلام متولد شده است و در طول زمان فراز و نشیب های بسیار پیموده و غنای بسیاری تحصیل کرده و اکنون، بر خوان عظیمی از معرفت انسانی و دینی نشسته ایم که تاثیر به سزایی در فهم احکام دینی و استنباط قواعد فقهی دارد و در افقهای دورتر هم می تواند آثار گران بهایی داشته باشد.

بزرگان ما، هر یک به نوبه خویش در شکوفایی این شجره طیبه گام برداشته اند. شیخ مفید، شیخ طوسی، سید مرتضی و شهید اول، شهید ثانی، صاحب معالم، شیخ بهائی، فیض کاشانی، ملا امین استرآبادی، شیخ بحرانی، علامه بهبهانی و... هر یک در باروری علم اصول سهمی بزرگ داشته اند. اما ما چه کرده ایم و چه باید بکنیم؟

بی تردید در هر محیطی که باب گفت و گو و تضارب علمی، بسته شود، حرکت و تحول هم رخت برخواهد بست. متاسفانه برخی اوقات حجاب معاصرت مانع این گفت و گو می شود. گویی در انتظار نشسته ایم عالمی از دنیا برود و پنجاه سال بگذرد و تقریراتی از وی به چاپ برسد و بعد بحث کنیم که منظور ایشان از این جمله و این گفته چه بوده است؟ ! آیا معقول تر این نیست که در حیات یک عالم و متخصص و آن هم در زمان شکوفایی و نشاط علمی اش، باب گفت و گو با وی را برای صاحبان علم باز کنیم و بحث وی را به شاگردانش منحصر نسازیم.

مجلات علمی و تخصصی می تواند چنین بستر مناسبی را فراهم آورد و پژوهش های اصولی هم چشم به راه چنین مطلوبی است. البته و صد البته این هدف جز با مشارکت و مساهمت اهل علم به انجام نمی رسد.

علم اصول با همه غنای موجودش، نیاز به پالایش های بسیار دارد. برخی از مباحث این علم حالت مقدمی و مبدئی برای مباحث اصلی دارند، لذا شاید مناسب باشد اصول موجود، به دو بخش مباحث اصلی اصول و مباحث مبادی علم اصول (فلسفه علم اصول) تقسیم گردد تا در بحث مبادی، مباحث لازم با گستردگی بیشتر صورت پذیرد.

بر اساس ایده فوق، طرحی تدوین و در اختیار محققان و دانش پژوهان قرار گرفته است. (1) البته روشن است برخی از مبادی علم اصول در واقع به علومی مثل علم کلام و فلسفه مربوط شوند، اما برخی دیگر در سرتاسر علم اصول کاربرد دارند و در علم دیگری به صورتی که متناسب با نیازهای علم اصول باشد; طرح نشده اند. به طور مثال، مبحث حسن و قبح عقلی و به طور کلی احکام عقل عملی و قاعده ملازمه که کاربرد وسیعی در علم اصول دارد، گاه در علم اصول مطرح شده است. حال آنکه به معنای دقیق کلمه بحثی اصولی نیست بلکه به مبادی آن تعلق دارد. همین که بحثی از بیرون علم اصول، میهمان این علم می شود، طبیعتا به صورتی محدود مورد بحث قرار می گیرد و نمی شود جوانب آن را به خوبی تنقیح کرد; و چنین بحثی که حالتی استطرادی دارد، تا حدی می تواند در میان مباحث به طور موضعی مطرح شود و نه بیشتر. محقق خراسانی در کفایة الاصول، بحث حسن و قبح و قاعده ملازمه را به صورت مستقل مطرح نمی کند ولی در عین حال در بسیاری از مباحث، ذکر آنها به میان می آید و از مبانی ای در این مسئله استفاده می شود، بدون آنکه راجع به آنها بحثی و تنقیحی به عمل آمده باشد. هم ایشان در فوائد مستقل خویش دو فائده را به بحث حسن و قبح و قاعده ملازمه اختصاص داده است. محقق اصفهانی نیز در نهایة الدرایة، در بحث انسداد به مناسبتی این بحث را طرح می کند.

به هر حال پرسش این است که بحثی با این اهمیت چرا یا طرح نمی شود یا این چنین ابتر و ناقص و بی سر و صدا مطرح می گردد. محمول «حجیت » که در علم اصول به کثرت مورد استفاده قرار می گیرد، از مفاهیمی است که به عقل عملی مربوط می شود. حجیت را بسیاری اوقات به معنای «استحقاق العقاب علی المخالفة » بکار می برند و این مفهوم به وضوح، مفهومی است مربوط به عقل عملی و هکذا... نمونه دیگر بحث «اعتباریات » است: ادعا شده است در سرتاسرعلم اصول و فقه ما با مسئله اعتباریات سر و کار داریم. بسیار اوقات استاد یا نویسنده ای ادعا می کند چون احکام شرعی اعتباری اند احکام واقعیات در مورد آنها جاری نمی شود. برخی از محققان و اهل فضل نیز ادعا کرده اند که مسائل اصولی از سنخ اعتباریات اند. ولی آیا چنین است؟ تنقیح این بحث به تنقیح حقیقت اعتبار و آثار و احکام آن برمی گردد و بعد هم تنقیح ماهیت گزاره های اصولی. این بحث در علم اصول متعارف معمولا مطرح نمی شود. ولی برای شناخت علم اصول و برای تنقیح پاره ای استدلالهای موجود آن ضروری است.

غرض از ذکر این مثالها این است که گشودن باب های جدیدی در زمینه مسائل علم اصول و نیز فلسفه علم اصول ضروری به نظر می رسد.

به هر روی، این مجله گام اول است و راهی که در پیش رو است نه چندان هموار. تقریبا در همه کشورهای پیشرفته مجلات علمی و تخصصی مهمترین مرجع مراجعه برای محققان و طالبان علم است. دریغا که در حوزه های علمیه ما با آن همه سابقه در علومی چون اصول و فقه و تفسیر و فلسفه و عرفان و...، عدد مجلات علمی - تخصصی به عدد انگشتان دست هم نمی رسد. و حرمانی که از فقدان این بستر مناسب برای گفتگوهای علمی، دامن گیر می شود چندان قابل توجه است که امیدواریم اهل تحقیق و فضل از این بیش درنگ را روا ندارند و با تلاش مضاعف نوعی همکاری علمی و تعامل تحقیقی را پی ریزی کنند و به حرکت شتابان کاروان علم در حوزه ها، بیفزایند.

مجله فعلا به صورت فصلنامه منتشر می شود و از هر دو زبان فارسی و عربی کمک می گیرد. درج مقالات به زبان فارسی توجیهی نیاز ندارد، اما به زبان عربی با توجه به آن که زبان عربی زبان علمی حوزه هاست و تقریبا همه کتب مهم این علم به زبان عربی نوشته شده است، شاید کاری معقول و موجه باشد.

پی نوشت:

1. ر.ک: پژوهش و حوزه، ش 5.

قیمت بک لینک و رپورتاژ
نظرات خوانندگان نظر شما در مورد این مطلب؟
اولین فردی باشید که در مورد این مطلب نظر می دهید
ارسال نظر
پیشخوان