گزارش سوم ؛ دومین سمینار دیدگاههای اسلام در پزشکی

دومین سمینار دیدگاههای اسلام درپزشکی، که با حدود هفت سال تاخیربعد از اولین سمینار در این موضوع برگزار شد، به مباحث متنوع در اموری پرداخت که از نظر حقوقی، برای جامعه پزشکی، محل سئوال بود.

دومین سمینار دیدگاههای اسلام درپزشکی، که با حدود هفت سال تاخیربعد از اولین سمینار در این موضوع برگزار شد، به مباحث متنوع در اموری پرداخت که از نظر حقوقی، برای جامعه پزشکی، محل سئوال بود.

پیشرفتهای جدیدی که درپزشکی پیش آمده،سؤالات جدیدی از نظر تطبیق امور مستحدثه باموازین فقه پدید آورده است.

پیوند اعضاء و مسایل فرعی آن،مسایلی در خصوص تعیین جنسیت بیماران مبتلاء به دوجنسی های کاذب وحقیقی، احکام مربوط به سقط جنین وتلقیح مصنوعی و فروعات آنها، احکام حقوقی و شرعی مربوط به استفاده ازرحم استیجاری، حاملگی های آزمایشگاهی، احکام مربوط به تشریح جسد و ... ایجاب می نماید برخی مسایل پزشکی، مجددا از منظر فقهی مورد تجزیه و تحلیل قرار گیرد.

دبیر سمینار و بانیان آن ضمن ملاقاتی با مقام معظم رهبری، قبلاگزارش سمینار نخست را ارائه نمودند وحضرت آیت الله خامنه ای فرمایشاتی بااین مضمون، خطاب به آنان فرمودند:

«کاری که شما شروع کردید بسیارکار ارزنده ای است. از کسانی چون شما(پزشکان مسلمان و معتقد) همین توقع می رود. شماها جوانان انقلاب واسلامید و این شوق را من از (30-25)سال قبل در شماها شاهد بودم. از همان وقت معتقد بودید که پیشرفتهای پزشکی، مؤید نظرات اسلام است. واین مراتب شوق و عشق شما رامی رساند. خداوند در پی گیری این راه توفیقتان دهد.

بعضی جاها مشاهده می شود که حکم شرعی با آن چیزی که امروز به نظر یک متخصص می آید، متفاوت ومعارض است. گاهی ممکن است که یک فقیه مطلع با مراجعه مجدد به مدارک و یا با تعریف دقیق یک موضوع توسط متخصص، فتوایش عوض شود وبه فرموده حضرت امام (ره)، اوضاع واحوال، با گذشت زمان، در فتوای فقیه اثر می گذارد. این اشکال ندارد ولی چنانکه حکم فقهی پس از مراجعه مجدد به مبانی و مدارک شرعی، باز هم مطابق با نظر و پیشنهاد اهل تخصص نبود، از آن منفعت ظاهری بگذرید وبدانید که سود، در رعایت حکم شرعی است. مثلا در مورد مرگ مغزی که ازامام (ره) سئوال کردند و از من هم سئوال کردند و نظراتی ارائه شد، واقعاشبهاتی وجود دارد. گاهی ممکن است حرکت و ضربان قلب فردی که به شدت آسیب دیده و در آستانه مرگ قرارگرفته، موقتی باشد و در حقیقت، "تمام شده" به حساب آید. این حکمش بامواردی که ضربان قلب، مدتی طولانی ادامه خواهد داشت، فرق می کند. به هرحال، آنجا که موضوع شرعی برای مامشخص است و حکم آن نیز بیان شده است، عمل کنید. اما اگر دیدید که جای تردید و تامل است، احتیاط کنید.

هر جا دیدید در فتوای فقیه نکته فهم، که فقه را می داند، حکمی مورداحتیاط و تامل قرار گرفته است، شما هم تامل کنید. موضوع دیگر، اینکه به نظرمن، احکام مخصوص زنان را مردهادرست نمی توانند تنقیح کنند. برای تنقیح موضوعات مربوط به زنان، بایدپزشکان متخصص زن، موضوع را برای فقهای زن تشریح نمایند واین طور به نظر می رسد که فتوای زن، حداقل دراین مورد، برای زن حجت باشد. زیرا آن مشکلی که در زمینه قضاوت مطرح شده، ظاهرا در زمینه فتوا مطرح نباشد.خشنودم که شما در این راه ارزشمند که راه خدا و راه دین است حرکت کرده اید.از شما تشکر می کنم. سلام مرا به دوستان ابلاغ نمایید

در این سمینار، نظرات فقهی ازطرف علماء و فقهای محترم، در انتهای هر جلسه با فروعات و پاسخ های ارائه شده، به تناسب طرح مسئله هائی که بادقت از سوی پزشکان محترم صورت می گرفت، جمع بندی می شد.

جلسه، با طرح مسائل مربوط به احکام ازدواج و تاثیر بیماریهای مختلف بر عقد ازدواج، آغاز شد.

از میان موضوعات مطرح شده دراین بخش، یکی مسئله مصداق بیماری «برص » بود که در رساله های عملیه،موجب فسخ عقد دانسته می شود و دیگری،تکلیف بیماریهای مهلک جدیدی که علاوه بر مرگ و میر قطعی، موجب سرایت هم می شوند و بر عقد ازدواج تاثیر جدی دارند، نظیر بیماری «ایدز».

همچنین مسئله صدور جواز "سقطجنین" طرح شد که بحثی دامنه دار است و بخش قابل ملاحظه ای از جلسه روزدوم را نیز به خود اختصاص داد.

سقط جنین بدون دلیل، کاری حرام وغیر مجاز است. ولی زمانیکه ادامه بارداری برای مادر، خطر مرگ را بدنبال داشته باشد، در صورتی که جنین درمراحل قبل از 4 ماهگی باشد و هنوزولوج روح صورت نگرفته، برخی نظرات فقهی، سقط را مجاز می شمارد.اما بعد از 4 ماهگی که ولوج روح شده،سقط جنین مجاز نیست. در صورتی که ادامه حیات جنین، با ادامه حیات مادرمغایر باشد، صدور جواز سقط جنین ازنظر بعضی علماء، محل اشکال است.

در جلسه بعدی، بحث مربوط به دیات و مقتضیات زمان مطرح گردید ونمایندگان سازمان پزشکی قانونی کشور، مشکلات خود را در خصوص نحوه تعیین "ارش" و "دیه" اعلام کردندو از جانب علماء، به سؤالات مطروحه پاسخ داده شد. در روز سوم، بحث حساس و پردامنه "پیوند اعضا" مطرح شد که از مسائل مهم و در خور توجه است و جامعه پزشکی، برای سهولت پیشرفت در آن، به دانستن فتوای فقهاءنیازمند است. در این خصوص از جانب کمیسیون مربوط، سئوالاتی بدین مضامین مطرح گردید:

نخست، مسائلی که در رابطه با"دهنده عضو" مطرح است مثلا : آیاانسان، مالک بدن خود می باشد؟ آیااجازه دخل و تصرف در اعضای خود رادارد؟ آیا از افراد مبتلا به مرگ مغزی،می شود عضو اهدایی گرفت؟ آیا مرگ مغزی، از نظر شرع، مرگ محسوب می شود؟ آیا خود شخص از نظر فقهی مجاز است که وصیت کند تا از اعضای بدنش پس از مرگ، برای پیوند، به شخص دیگر استفاده کنند؟ آیا پیوندعضو تنها در شرایط اضطراری مجازاست؟ و ... که گاه نتیجه گیری قطعی، به بررسی های تکمیلی تر آینده موکول شد.

در بحثهای مربوط به پیوند عضو، به دلیل فشردگی بحث و تعدد موضوعات فرعی، تنها احکام مربوط به دهنده عضو، مورد بحث قرار گرفت. طبق بعضی نظرات فقهی ارائه شده، مالکیت عضو، نه از نوع مالکیت تکوینی بلکه نوعی مالکیت اعتباری و یا تشریعی است که لزوما اختیار دخل و تصرف دراعضاء را برای مالک آن ایجاد نمی کند.برخی از فقها، اصولا مالکیت اعتباری اعضاء را نیز محل بحث می دانند.عده ای نیز مالکیت تکوینی و یا"مالکیت تکوینی در عمل اعضاء" رابرای فرد، قایل می باشند. نظریه دیگری نیز اصولا برای پیوند و دخل و تصرف در اعضا، احراز مالکیت را ضروری ندانسته و به 4حکم اضطرار و ضرورت،اجازه دخل و تصرف در اعضاء انسان رامی دهد. اما در صورت عدم وصیت، این اجازه را قابل بررسی می داند.

اینک برخی از مسائلی را که درکمیسیون های چند گانه مورد بحث وتامل توسط فقهاء و پزشکان محترم،قرار گرفت، مرور می کنیم:

کمیسیون تشریح و پیوند اعضاء (وصیت)

1- آیا انسان، مالک بدن خود می باشد؟ آیا می تواند وصیت کند که بعد از مرگ او بدن یا اجزائی از بدن اوبرای تشریح یا پیوند، در اختیار پزشکان قرار گیرد؟ آیا اذن اولیاء، لازم است یا نه؟

2- آیا پولی که در قبال برداشت عضومیت پرداخت می شود، به وارث او تعلق دارد یاصرفابایستی در امورات خیری که ثوابش به فرد متوفی می رسد،خرج گردد؟

کمیسیون بررسی احکام پیوند اعضاء

1- آیا اهداء عضو برای پیوند، توسط فرد خیر، یا فروش عضو به بیماران نیازمند و نیز اهداء عضو از فرد زنده به فرد زنده، جائز است؟!

2- برداشتن عضو از شخص فوت شده، برای پیوند، با اجازه یا بدون اجازه قبلی چه حکمی دارد؟ و وجهی که دریافت می شود آیا به ارث می رسد، یاباید صرفا خرج خود میت شود؟

3- حکم تهیه عضو برای پیوند، ازمحکومین دادگاههاچیست؟ آیا می توان در مورد محکومین به اعدام یاحبس های طویل المدت، به لحاظمصلحت، تخفیف «کیفر محکوم » راموکول به اهداء عضوی برای نجات مسلمانی ازبیماری یامرگ نمود؟! درموردافرادی که بایستی قصاص شوند، چطور؟

4- تهیه عضو از افرادی که به دلائلی غیر از قصاص، محکوم به اعدام می شوند (با اجازه و رضایت خود متهم)برای پیوند به افراد مسلمان و نجات آنهاچه حکمی دارد؟

5- در مورد فوق اگر افراد گیرنده پیوند و یا مؤسسات خیریه یا سازمانهای بیمه گر، تقبل وجهی را بنمایند، این وجوه می تواند به وارثین و یا خانواده متهم برسد یا نه؟

6- تهیه عضو، از کسانی که دچارمرگ مغزی شده اند و امیدی به برگشت فعالیت مغز نیست، با وصیت قبلی یابدون آن، چه حکمی دارد؟ آیا اجازه اولیاء وی شرط است؟!

کمیسیون مربوط به ازدواج در بیماریهای مختلف

1- آیا بیماری «برص » که از موجبات فسخ عقد شمرده شده، بعلت شباهت بابیماریهای مسری و عفونی می باشد یا به خود بیماری «برص » (لک و پیسی)مربوط است؟!

2- اگر پسری یا دختری، دچارسیفلیس باشند، آیا ازدواج آنها مجازاست؟! باتوجه به اینکه افشای سربیمار، جرم محسوب می شود، وظیفه پزشک مطلع چیست؟!

3- اگر پس از ازدواج، یکی اززوجین، مخصوصا مرد، دچار سیفلیس شود، آیا زن می تواند فسخ عقد کند؟

4- اگر مادری، دچار سیفلیس باشد وآبستن گردد اما از معالجه خودداری کندو جنین او مبتلا شود، حکم فقهی مساله چیست؟ مسئولیت آن با کیست؟ وشوهر چه می تواند بکند؟

5- اگر فردی از طریق ارتباط نامشروع مبتلا به «ایدز» شده باشد،وظیفه پزشک معالج، در قبال خانواده ویا همسر فعلی و آینده او چیست؟ آیا سکوت کند یا بستگان را در جریان بگذارد؟

6- افرادی که ماهیتا مرد هستند ولی اندام تناسلی زنانه و رحم دارند آیامی توانندبه همسری مرد دیگری درآیند؟

7- با فرض مثبت بودن پاسخ سؤال فوق، آیا می توان از طریق I.V.F نطفه بارور شده دیگری را به رحم این فردمنتقل نمود تا بارور شود؟

8- در مورد دوجنسی کاذب مؤنث باوضعیت کروموزومی 46 XY (ولی ظاهری کاملا مردانه) جراحی برای حفظ ظاهر مردانه در صورت تمایل فرد، علی رغم ماهیت زنانه چه حکمی دارد؟ مسائل محرمیت چه حکمی دارد؟

9- در مورد دو جنسی کاذب مذکر با وضعیت کروموزومی 46 XY (یعنی کروموزوم مردانه) که دارای ظاهری کاملا زنانه است آیا میتوان در جهت حفظ ظاهر زنانه، اقدام پزشکی نمود؟

10- در مورد دو جنسی حقیقی که دارای گناد بیضه و تخمدان، هر دومی باشد، تبدیل وضعیت فرد چه حکمی دارد؟ آیا شرعا جامعه پزشکی،مسئول مشخص نمودن ماهیت جنسی بیمار می باشند؟ آیا خواست بیمار،می تواند ملاک تبدیل وضعیت باشد؟اگر پزشک به خواست بیمار عمل نماید،به لحاظ شرعی چه حکمی دارد؟

کمیسیون بررسی مسائل شرعی که نیاز به کارشناسی پزشکی دارد

1- برائت، ضمان، عاقله، ارش، و"ولوج روح "چیست؟

2- مباشرت و تسبیت در امورپزشکی به چه ترتیب است؟

3- تعریف مرگ از نظر فقهی وشرعی چیست؟

4- بلوغ چیست و بلوغ شرعی چه زمانی است؟

5- تعریف فقهی عیوبی که باعث برهم خوردن عقد ازدواج می گردد،چیست؟! از قبیل دیوانگی، جنون،برص، خوره، جذام، آکله، کوری، العرج(زمین گیربودن)، افضاء،القرن.

6- تعریف «الخصاء»، «الجب »،«العنن »، «یائسگی » چیست؟

در مبحث "دیات"، برخی تعاریف به لحاظ شرعی مورد نیاز است که باتعاریف پزشکی تطبیق داده شود.

مثلا تعریف دیوانه و نابالغ که دربحث قصاص، مطرح شده آیا بادیوانگی و جنون مطرح شده در شرایطفسخ عقد، متفاوت است؟ تعریف سفاهت چیست؟

کمیسیون احکام تشریح جسد

1- با وجود امکان تهیه جسد کافر ازخارج، که مستلزم تعیین بودجه و خریدآن است، آیا واجب است که مسئولین ذیربط به آن اقدام نمایند تا از تشریح میت مسلمان جلوگیری شود یا خیر؟

2- تشریح جسد مسلمان که وصیت کرده بعد از وفاتش، وی را تشریح نمایند، چیست؟ اگر وصیت نکرده باشد، حکم چیست؟

3- آیا می توان اجساد افرادی را که بظاهر مسلمان (مسلمان شناسنامه ای)هستند ولی به جرمهای مختلف اعدام شده اند، دراختیار دانشکده های پزشکی برای تشریح قرار داد؟ آیا «دیه »تعلق می گیرد؟ چه کسی دیه را بپردازد؟

4- آیا برای تشخیص علت مرگی که ناشناخته است، جهت پیشرفت علم پزشکی یا کمک به نجات و درمان بیماران مشابه در آینده، می توان اقدام به کالبد گشائی (یا اوتوپسی ) نمود؟

5- کالبدگشائی برای کشف جرم وشناسایی احتمالی قاتل یا قاتلین، چه حکمی دارد؟

6- کالبدگشائی برای نجات متهم بی گناهی از مرگ، و در مورد افراددشمن یا جاسوسی و خائن برای کشف اسرارنظامی ومملکتی چه حکمی دارد؟

کمیسیون احکام دیات، حدود و قصاص در حرفه پزشکی

1- دیه چیست؟ و آیا نوعی جریمه حساب می شود؟ آیا مقدار آن قابل تغییراست؟ چه کسی می تواند تغییر دهد؟

2- 6 نوع دیه رایج در کتب فقهی ودر قانون، آیا قابل تغییر است یا نه؟

3- آیا درصدهای دیه (مثل 15 و...)قابل تغییر است یا نه؟

4- باتوجه به اینکه در بعضی ازموارد دیه اعضاء، در متون فقهی وهمچنین در قانون دیات، اصلاح و رفع عیب عضو صدمه دیده را قید نموده وسپس میزان دیه را تعیین کرده، همچنین در مورد دیه استخوان، اگر اعضاء بدن،درمان و بدون عیب شوند، آیا دیه آنهاکمتر می شود؟

الف - آیا در منابع فقهی، مدارکی وجود دارد که با استفاده آنها بتوان مقداردیه را پس از اصلاح و رفع عیب از عضویا اعضاء صدمه دیده، تعیین نمود؟

ب - در مواردی که مقدار دیه، کمتراز میزان هزینه درمان است، همچنین درمواردی که پرداخت دیه، موکول به اصلاح و رفع عیب شده، هزینه درمان انجام شده، بعهده چه کسی است؟جانی و ضارب یا خود مجنی علیه؟

5- بطورکلی غیرازمیزان دیه،خسارات وارده در طول طبابت عضو یا اعضای صدمه دیده، قابل وصول است یا نه؟

6- در شرایط کنونی که افراد، بیمه شده اند و در مورد صدمات وارده به افراد، هزینه های درمان مصدوم، توسطبیمه پرداخت می گردد و ضمنا فردمصدوم، دیه عضو یا اعضاء را هم دریافت می کند، آیا شرعا صحیح است؟

7- در مواردی که در مبحث دیات قانون، نسبت به صدمات اعضاء، بحث کافی نشده و دیه ضایعات محدودی مشخص شده، تعیین دیه ضایعات اتفاقیه بعهده کیست؟

سئوالات مربوط به حدود و قصاص

1- آیا پیوند مجدد عضوی که بعلت جاری نمودن حد، قطع شده جایزاست؟ پیوند به فرد دیگر، چطور؟

2- پیوند عضو، به خود فردی که بعلت قصاص، قطع شده چه حکمی دارد؟ اصولا عضو مذکور متعلق به کیست و فروش آن چه حکمی دارد؟

3- در قانون آمده است که اگر گرمی یا سردی هوا، موجب سرایت زخم بشود، باید قصاص در هوای معتدل انجام گیرد:

الف - آیا برای جلوگیری از عفونت زخم و یا سرایت آن، می توان از وسائل پزشکی استفاده نمود؟

ب - آیا در مورد قصاص، می توان ازبی حسی موضعی یا بیهوشی برای کاهش درد، استفاده کرد؟

ج - در مورد قصاص، آیا می توان ازوسایل تشخیص و یا درمانی پزشکی کمک گرفت تا حد قصاص، بهترمشخص گردد؟

کمیسیون احکام سقط جنین و تنظیم خانواده وتحدید نسل در بیماریهای مختلف

1- سقط جنین در بیماریهایی که مادر، ناچار به معالجه است و معالجه،مستلزم اسقاط جنین می باشد، قبل ازولوج روح و بعد از آن چه حکمی دارد؟

2- در بیماریهایی که ادامه حاملگی،خطر احتمالی برای مادر دارد، چه؟

3- در بیماریهایی که اگر حاملگی ادامه یابد، جنین، مرده یا ناقص الخلقه ومعلول بدنیا می آید؟

4- برای سقط درمانی در مواردی که شرعا مجوز وجود دارد، آیا «درصدهای بالا» بایستی ملاک باشد یا درصد پائین نیز می تواند مجوز باشد؟

5- دیه سقط جنین، بعهده کیست وبه چه کسی می رسد؟

6- بستن لوله های رحم، در صورتی که متعاقب آن، عقیمی دائم دست دهد،آیا برای کنترل جمعیت، جائز است؟!بستن لوله های «منی » در مردان چطور؟

7- بستن لوله های رحم مادرانی که جنین حاصله، دارای نقص عضو، کری مادرزادی یا بیماری ژنتیکی می گردد،چه حکمی دارد؟

8- آیا باتوجه به خطرات حاملگی درسن بالا و نیز برای تنظیم خانواده،می توان اقدام به بستن لوله ها نمود؟

سئوالات مربوط به تلقیح صناعی و بچه آزمایشگاهی، (I.V.F)

تلقیح مصنوعی و کمک به زوج های نابارور، مسئله ای است که امروزه درجهان، گسترش زیادی پیدا نموده است.روشهای مختلفی برای انجام این کارمعمول است که ذیلا بیان می شود تاحکم شرعی هر یک مشخص گردد.

1- بعلت کمی نطفه مرد یا ضعیف بودن آن، نیاز به تقویت نطفه مرد، درخارج از رحم است تا سپس به رحم همسرش تلقیح نمایند.

2- بعلت نداشتن نطفه مرد، استفاده از نطفه فرد ثالث شناخته شده و یا نطفه مردی که از محارم باشد، و یا نطفه ناشناخته، برای باروری همسر مرد باروش تلقیح مصنوعی.

3- در مورد مردی که نطفه سالم دارد، ولی همسرش دارای رحم نیست ویا قدرت نگهداری بچه را ندارد، با لقاح نطفه مرد و تخمک زن در خارج از رحم که بطریقه حلال انجام شود، در صورتی که این نطفه بارور شده را در رحم فردثالث محرم یا رحم کرایه ای قرار دهند(بطریقه (I.V.F

الف - بچه متعلق به کیست؟ آیا این بچه با زنی که حمل برداشته، حکم بچه رضاعی پیدا میکند؟ قبل از شیرخوردن و پس از شیرخوردن از زنی که وضع حمل کرده، چه حکمی دارد؟!

ب - در صورت رشد نطفه در رحم کرایه، حکم شرعی بچه، از نظر وراثت و محرمیت چیست؟ به چه کسی متعلق است؟ به صاحب نطفه، یا زنی که حمل را برداشته است؟

4- بدلیل نداشتن تخمک در همسر،استفاده از تخمک زن اجنبیه و بارورنمودن آن با اسپرم شوهر در خارج بوسیله دستگاه و گذاشتن نطفه بارورشده در رحم همسر، چه حکمی دارد؟

5- استفاده از اسپرم مرد اجنبی وبارورنمودن آن باتخمک همسر وگذاشتن آن در رحم همسر صاحب نطفه، چه حکمی دارد؟!

در موارد فوق، اگر هم صاحب نطفه مرد اجنبی و هم صاحب تخمک زن اجنبیه معلوم باشد، تکلیفش چیست؟ واگر نباشد چه؟! و ...

بدینترتیب، گردهمائی دوم نیز بپایان رسید. ضمن قدردانی از بانیان و نیزهیئت های علمی حوزوی و دانشگاهی که مشارکت فعالی در این مباحث مهم نشان دادند، پیشنهاد می شود که دبیرخانه و هیئت های علمی، نشستها،مباحثات و مطالعات خود را، بسیار فعال و با مشارکت گروههای فضلای جوان حوزه فقهی و حوزه مطالعات پزشکی ادامه دهند تا سمینار بعدی (البته نه بافاصله هفت سال!) چند گام پیشتر نهاده و دقیق تر، عملگراتر و جدی تر، بحث هارا به جائی برسانند. لازم به ذکر است که علمائی چون حضرات آیات، آقایان امینی، جوادی آملی، معرفت،نوری همدانی، فاضل لنکرانی، مکارم شیرازی، صانعی، خرازی، آذری قمی،خزعلی، مؤمن، مرعشی، تسخیری،عمیدزنجانی، جناتی، زنجانی،موسوی اردبیلی سیدمحمود هاشمی، ومرتضوی و راستی کاشانی و نیزپزشکان، حضرات آقایان دکتر: حسین فتاحی (مسئول دبیرخانه)،عباس شیبانی، موسی زرگر، بهرامی،امامی رضوی، فرهادی، مجاهدی،خلعتبری، اشتیاقی، توکلی، اصفهانی،رجبی، شمسا، فرهودی، هاشمیان،افشاری، ثاقبی، زارع، قضائی و خانم دکتر علوی و.... در مشاورات وگفتگوهای سمینار، مشارکت داشته اند.بی شک جامعه علمی کشور، در انتظارآثار تحقیقات و گفتگوهای بعدی افاضل محترم دانشگاه و حوزه می باشند. چه خوب است اگر حلقه های بحث وکرسی های دائمی گفتگوهائی از این دست، همواره و در طول سال فعال باشند و به برگزاری چند نشست کوتاه،اکتفاء نشود.

قیمت بک لینک و رپورتاژ
نظرات خوانندگان نظر شما در مورد این مطلب؟
اولین فردی باشید که در مورد این مطلب نظر می دهید
ارسال نظر
پیشخوان