ماهان شبکه ایرانیان

کنگره (امام خمینی و اندیشه حکومت) مروری دوباره

دومین روز اجلاس با بررسی موضوع (ولایت فقیه, نهادهای سیاسی و اصول مدنی) آغاز شد و در ابتدای جلسه, حجت الاسلام رحیم نوبهار مقاله خود را با عنوان (ولایت فقیه, فراقانونی یا در چارچوب قانون؟) ارائه کرد

به مناسبت یکصدمین سال تولد امام خمینی, کنگره (امام خمینی و اندیشه حکومت اسلامی) در روز 6 بهمن ماه سال 1378 به مدت سه روز در تالار شیخ مفید دانشگاه قم و با حضور گروهی از محققان, اساتید, صاحب نظران حوزه و دانشگاه و شخصیتهای سیاسی و مذهبی برگزار شد و جمعی از علما و محققین به ایراد سخنرانی و ارائه مقاله پرداختند. آنچه می خوانید گزارشی کوتاه است از مباحث مطرح شده در سه روز کنگره که با توجه به انتشار مقالات ارائه شده در هشت جلد, عمدتاً به سخنرانی ها و میزگردها پرداخته شده است.
در ابتدای جلسه, آیة اللّه معرفت, دبیر کنگره, بیانات حضرت آیة اللّه خامنه ای, مقام معظّم رهبری در دیدار با اعضای هیأت علمی کنگره را قرائت نمود, که متن کامل آن در این شماره مجله آمده است.
پس از قرائت بیانات مقام معظم رهبری, حجت الاسلام قاضی زاده, مسؤول کمیته علمی کنگره, گزارشی از فعالیت های یک ساله کمیته در جذب مقالات, مصاحبه های علمی, مأخذ شناسی اندیشه سیاسی امام ارائه نمود.
در ادامه اولین جلسه کنگره, آیة اللّه هاشمی رفسنجانی سخنان مبسوطی پیرامون روند شکل گیری تفکر حکومت اسلامی در امام خمینی ایراد نمود و ضمن تشکر از برپایی همایش برای طرح اندیشه های امام راحل, گفت: (قطعه بسیار مهم تاریخی بر دنیای اسلام و به خصوص ایران می گذرد و چنین قطعه تاریخی در گذشته نداشتیم. و عصر ما به رهبری امام راحل وارد نقطه متحول کننده ای شد که از ابتدای تاریخ اسلام منتظر آن بودند و برای تحقق آن خیلی ها فکر کردند اما راهی پیدا نکردند.)
ایشان در ادامه علل و انگیزه هایی که موجب عدم طرح بحث جدی ولایت فقیه و حکومت اسلامی در ادوار گذشته پرداخت و خاطر نشان ساخت: (چطور شد, شخصیتی مثل امام, طلسم را شکستند و این قطعه تاریخی را به وجود آوردند؟ واقعاً قابل بحث است و حتماً نیاز کار بزرگتری دارد و من در فهرست مقالات کنگره, اشاراتی دیدم اما تحلیل تاریخی جامع در آنها نبود چطور این اتفاق تاریخی پس از این مدت طولانی اتفاق افتاد و شرایط عینی و تاریخی و عواملش بیشتر بررسی شود.)
وی, امام خمینی را متأثر از شکست حرکت انقلابی مشروطه و ناجوانمردی های در حق علما و مردم دانست و آن را انگیزه برای ورود به مسائل سیاسی و طرح حکومت اسلامی ذکر نمود و در ادامه با اشاره به ویژگی های تفکر امام در رابطه با حکومت اسلامی گفت: (امام با دیدن حضور مردم و آمادگی آنان و پس از تبعید, با دیدن مبارزه پس از خود و محوریت حرکت حوزه و مردم, رهبری مبارزه را خود عهده دار بودند و در عین حال تصمیمشان به تدریج تقویت شد و فکرشان را به صورت بحث های ولایت فقیه تشریح کردند و امروز تز حاکمیت اسلام به این صورت در مذهب تشیع درآمد.)
رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام افزود: (نتیجه من از سیر بحث این است که حضور مردم و حضور (ناصر) که تنها ابزار این نوع حکومت است برای حضرت امام یک شرط مهم بود که به این نقطه رسیدند و تا آخر هم روی مردم حساب باز کردند.)
وی, اهتمام امام به حضور مردم در دوران نهضت و دور اندیشی ایشان در نهادینه کردن مردم در تشکیل حکومت اسلامی و حضور مردم در انتخابات متعدد را یادآور شد و گفت: (چند روز پس از پیروزی انقلاب امام فکر رفراندم را مطرح کردند و برای کلمه (جمهوری اسلامی) چه مقاومتی کردند و ایشان هم (جمهوری) را مهم می دانستند و هم (اسلامی) را. در رفراندم با تدبیر ایشان حدود 99% رأی به جمهوری اسلامی دادند. بعد قانون اساسی را به رفراندم می گذارند.)
ایشان ضمن انتقاد از کسانی که حرکت مردم را ناآگاهانه قلمداد می کنند, گفت: (کسانی که می گویند مردم را گله وار آوردند خیانت می کنند و به مردم اهانت می کنند, مردمی که با آگاهی شاه را سرنگون کردند و قدرت عظیم استعماری را بیرون کردند این مردم چطور ناآگاه به میدان آمدند؟ این چه تعبیر و برداشتی است.) وی افزود: (حالا پس از گذشت 20 سال, ناسپاسی هایی از ناحیه بعضی دیده می شود که چگونه به یمن انقلاب و در سایه حرکت عظیم مردم و در سایه خون های شهدا و فداکاری ها و گذشت و مبارزه با استبکار به اینجا رسیدند؟ و به این فکر بیفتند که چیز دیگری را جایگزین افکار نورانی امام کنند.)
آقای هاشمی رفسنجانی همچنین گفت: (افرادی از خط امام شروع کردند و جان گرفتند و امروز خط آتاتورک را بر خط امام ترجیح می دهند.)
آیت اللّه سبحانی یکی دیگر از سخنرانان جلسه صبح در اولین روز اجلاس بود که به طرح مبانی اصولی امام خمینی در باب حکومت اسلامی پرداخت و ضمن تشریح افکار و مباحث امام خمینی در باب حکومت اسلامی از سال 1329 به بعد و توضیح برخی مبانی اصولی ایشان گفت: (حضرت امام در مباحث اصولی غالباً مبتکر و مؤسس بوده اند; برای مثال می توان به نظرهای ایشان درباره مسأله تعبدی و توصلی, حجیت خبر واحد, تقدم اصل سببی و مسببی و خطابات شخصی و قانونی اشاره کرد.)
استاد حوزه علمیه قم در تبیین ولایت فقیه از دیدگاه امام خمینی اظهار داشت: (فقیه ولایتش را از مردم نمی گیرد و مردم مشرّع نیستند و اصل اولیه عدم حجیت رأی و حکم فردی بر فرد دیگر است حتّی رأی عادلانه هم حجّت نیست, پس اگر کسی حاکم است و در نفوس و اموال تصرف می کند, این تصرّف ولایت می خواهد و چون چنین ولایتی را مردم ندارند باید خداوند که صاحب ولایت کبراست یا از جهت نصیب یا قدر متیقن اعطاء کند.)
وی افزود: (اگر مردم در محضر امام حاضر شدند و اعلام آمادگی کردند بر امام لازم است با آنها همراهی کند. مسلماً مردم و آمادگی آنها شرط است اما مشروعیت ولایت از مردم نیست بلکه تحقق پذیری است, این حتی در اولیا و انبیا هم همین طور است. بنابراین حکومت اسلامی حکومتی الهی مردمی است که (الهی) اشاره به اسلامی بودن و (مردمی) اشاره به جمهوری بودن آن است.)
در ادامه جلسات کنگره جمعی از محققان به ارائه مقالات خود پیرامون موضوعات مختلف در زمینه (امام خمینی و اندیشه حکومت اسلامی) پرداختند.
آیة اللّه محی الدین حائری شیرازی از سخنرانان عصر روز اول اجلاس بود که پیرامون (معیار مصلحت در نظام اسلامی) به ایراد سخن پرداخت.
ایشان ضمن توجه دادن به دو موضوع (واقع گرایی) و (حقیقت گرایی) و پرهیز از گرایشات افراطی و تفریطی, گفت: (بسیاری از افراد به بهانه حقیقت جویی, واقعیت های موجود را بی اهمیت قرار داده و در نتیجه بزرگترین ضربه برای دفاع از حق و زمینه به وجود آمدن حکومت های لائیک را فراهم نمودند.)
وی افزود: (ریشه جنبش لائیک در تعصبات مذهبی است و هر کجا تعصبات خام تحت عنوان اطاعت محض از دین مطرح شد, عکس العمل آن گرایش به عالم لائیک است, و همچنین شرق و غرب مولود افراط و تفریط ها است. امام خمینی شخصیتی بود که بدون باج دادن به قدرت ها و شریک قرار دادن غیر خدا, واقعیت های اجتماعی را رعایت می کردند. و هر کس خواست های مردم را نادیده بگیرد, توجه درست به مسائل ندارد. و فقیه در تشخیص مصلحت, آمادگی و پذیرش مردم را در نظر می گیرد, البته انفعال دائم ندارد و رسالت فقیه این است که زمینه ای در مردم به وجود آورد تا اشتهای حکومت اللّه پیدا کنند.)
در پایان نخستین روز اجلاس میزگردی با عنوان (ولایت فقیه و آزادی های سیاسی) با حضور حجت الاسلام والمسلمین محمدمهدی آصفی, حجت الاسلام و المسلمین سید محمد موسوی خوئینی ها, حجت الاسلام والمسلمین عباسعلی عمید زنجانی و دکتر حاتم قادری برگزار شد.
آقای موسوی خوئینی ها در ابتدا, لزوم مشخص نمودن قرائت خود از ولایت فقیه برای تبیین نسبت آن با آزادی را یادآور شد و گفت: (برطبق نظریه ولایت انتصابی مطلقه فقیه, آزادی ها در چارچوب مصلحتی است که ولی فقیه تشخیص می دهد, اما طبق نظریات دیگر, نتیجه فرق می کند.)
در ادامه آقای عمید زنجانی, ضمن پذیرش اصل نسبت, گفت: (چنین نظریه ای می تواند آثار مثبتی نیز داشته باشد و آن اینکه توسعه سیاسی را به هر نحو که جامعه طلب نماید, ایجاد کند.)
آقای آصفی ضمن نفی وجود واژه آزادی در قرآن و سنت, ابهام موجود در مورد آزادی و ولایت فقیه را در اثر جابه جایی اصطلاحات برشمرد و گفت: (اسلام از حق مردم بسیار سخن گفته است و بر این اساس حقوق سیاسی مردم عبارتند از: 1 شورا 2 مشارکت 3 مراقبت و نظارت, که هر سه مورد در عرض ولایت فقیه قرار دارند. بر این اساس, نقش مردم از نظر اسلام نقش بسیار وسیعی است و بنابر همه قرائت ما از نظریه ولایت فقیه با آن سازگار است.)
آقای خوئینی ها در ادامه, آزادی را از دیدگاه امام و قانون اساسی یک (حق) دانست که این تلقی با نظریه ولایت انتصابی ناسازگار است.
آقای عمید زنجانی در پاسخ, با استناد به اصل دوم قانون اساسی, آزادی مورد مقبول را توأم با مسؤولیت دانست و گفت: (در اسلام آزادی در چار چوب تکلیف است و همه ادله شرعی گواه بر آن است.)
در ادامه آقای دکتر قادری در شرح نظر خود گفت: (پرسش مهم این است که آزادی مقدم است یا مسؤولیت؟ آیا به ایشان آزادی داده اند که ایمان بیاورد و بعد مسؤولیت بپذیرد یا اینکه از اول مقید بوده الزاماتی را بپذیرد؟ تصور من این است که به ایشان آزادی داده شده ایمان بورزد تا بعد مسؤول واقع شود.)
وی درباره نسبت ولایت فقیه و آزادی گفت: (اگر منظور از ولایت فقیه, مطلقه بودن آن باشد, آزادی ها به حداقل خود می رسد.)
سپس آقای خوئینی ها ضمن تناقض آمیز خواندن سخنان آقای عمید زنجانی, گفت: (برطبق مبنای نصب همه قدرت ها در ولی فقیه متمرکز می شود و با توجه به این امر چگونه بستری برای توسعه سیاسی که معنای توزیع قدرت تعریف شده, می باشد.)
آقای عمید زنجانی در پاسخ گفت: (آزادی و مسؤولیت دو مقوله اند, صحبت این نیست که مردم حق دارند ولی فقیه را انتخاب کنند, اینها آزادی نیست و تکلیف است, چرا این همه درباره آزادی صحبت می شود اما یک هزارم آن درباره تکلیف صحبت نمی شود.)
وی با استناد به بخشی از کتاب تحریر الوسیله گفت: (از نظر امام قیام فقیه برای تشکیل حکومت واجب است و بر مردم نیز واجب است که فقیه را در این کار یاری دهند.)
در ادامه دکتر قادری درباره جایگاه آزادی در قانون اساسی گفت: (در قانون اساسی در بسیاری موارد از آزادی به عنوان حق یاد شده است ولی باید روشن کنیم که معنای حق چیست؟ و آیا معنا به معنای لغوی است یا مشارکت؟ و من که به عنوان یک شهروند به قانون اساسی رأی دادم چنین برداشتی نداشتم که حق در واقع به معنای فضیلت است.)
وی در جمع بندی دیدگاه خود در مورد نظر امام در این مقوله گفت: (امام تکلیف است و از دیدگاه ایشان نمی توان آزادی های گسترده استنباط کرد و آزادی از دیدگاه ایشان مبتنی بر پیش فرض متدین بودن مردم است و در ولایت مطلقه فقیه آزادی ها خیلی محدود می شود.)


دومین روز اجلاس با بررسی موضوع (ولایت فقیه, نهادهای سیاسی و اصول مدنی) آغاز شد و در ابتدای جلسه, حجت الاسلام رحیم نوبهار مقاله خود را با عنوان (ولایت فقیه, فراقانونی یا در چارچوب قانون؟) ارائه کرد. وی با استناد به مجموع مذاکرات شورای بازنگری قانون اساسی, گفت: (از نگاه قانونگذاران اصل بر این است که اصول و راهکارهای قانون اساسی ملاک اداره امور نظام است, ولی با توجه به بار معنای (ولایت مطلقه) هرگاه معضلات از طریق مجمع تشخیص مصلحت قابل حل نباشد ولی فقیه می تواند اقدام به حل معضل نماید, اما این امر تنها در شرایط فوق العاده و استثنایی امکان تحقق را دارد. و با قطع نظر از این مذاکرات, ملاحظه اصولی از قانون اساسی, ولایت مطلقه به معنای کاملاً فراقانونی را بر نمی تابد با توجه به تصریح قانون اساسی بر غیر قابل تغییر بودن اصولی از آن.) وی افزود: (براساس قانون اساسی (رهبر در برابر قوانین با سایر افراد کشور مساوی است.) آیا ولی فقیه می تواند با تکیه بر ولایت مطلقه خویش, مفاد این اصل را نادیده انگارد.)
وی چنین نتیجه گیری کرد: (عمل به اصول و چارچوب قانون اساسی اصل است و تحت هیچ شرایطی, به منظور نیل به راه حلی برای رهایی از بحران ها, نمی توان اقدام به نقض قانون اساسی کرد. و به نظر می رسد حتی معتقدان به فراقانونی بودن ولایت مطلقه فقیه نباید به طور مطلق قایل به آن باشند.)
در ادامه جلسه آیة اللّه سیدجعفر کریمی یکی از اعضای هیأت رئیسه کنگره طی سخنان کوتاهی ضمن تجلیل از مباحث مطرح شده, طرح شجاعانه نظریات مختلف را ناشی از اجتهاد فقه شیعی دانست, و در پاسخ به دیدگاه مقاله یاد شده, ضمن اشاره به موضوع رابطه ولی فقیه و قانون اساسی گفت: (ولایت فقیه از قانون اساسی اقتباس نشده است تا پرسیده شود که قانون اساسی, چه میزان اختیارات به ولی فقیه داده است, اگر ولایت فقیه از قانون و مردم گرفته شده بود, بایستی به قانون و نظر مردم رجوع می شد.)
ایشان در تبیین مفهوم ولایت مطلقه فقیه, (مطلقه) را به معنای لغوی و بدون هیچ قید و شرط و عدم محدودیت به قانون اساسی ذکر کرد و پذیرش قانون از سوی امام را به منظور پرهیز از هرج و مرج دانست.
آیة اللّه جوادی آملی یکی از سخنرانان روز دوم اجلاس بود. ایشان امام خمینی را به عنوان شخصیتی معرفی نمود که هم دارای اندیشه حکومت اسلامی بود و در عمل نیز, صاحب انگیزه حکومت اسلامی. امام به تبعیت از پیامبران و امامان, اندیشه خود را به تدریج بیان کرد و وجود عبارت های مختلف در آثار امام به همین علت است.
استاد حوزه علمیه قم در ادامه به دو برداشت از ولایت فقیه اشاره کرد و توضیح داد: (یکی نظر عموم فقیهان و دیگر نظری است که برخی مطرح می کنند که فقه جزو علوم انسانی نیست و بر این اساس, آموختگان آن, عالم نیستند. اینان معتقدند حتی اگر فقه, علم باشد, حکومت از دین جداست.)
وی در ادامه بحث خود, ضرورت تبیین اندیشه و انگیزه امام را متذکّر شد و گفت: (امام حرف تازه ای مطرح کرد و گفت رابطه فقیه با مردم, رابطه امام و امت است نه مرجع با مردم, و من آن فقیه هستم و این حرف را نه از باب شخص (روح اللّه موسوی) گفت بلکه از باب اینکه فقاهت و عدالت حاکم است و لذا اگر حکمی بدهد و بر او نیز عمل به آن واجب است و اگر حکمی می داد و خود را استثنا می کرد حکومت استبدادی می شد.)
ایشان در بخش دیگری از سخنان خود, ضرورت مطالعه مجلات علمی و شبهه شناسی و پاسخگویی به آنها را یادآور شد و فتنه هایی که پس از رحلت امام به وجود آمد را چنین بیان کرد: (ابتدا بحث انکار مبدأ و سپس تفکر جدایی دین از سیاست و در مراحل بعدی بحث سکولار و پلورالیسم مطرح شد که این فتنه ها با پاسخگویی دانشگاهیان و حوزویان کم شد و در ادامه تهاجم و شبیخون به ولایت فقیه آغاز شد که دین حکومت دارد اما ولایت ندارد و بعد هم در مصداق ولایت شبهه ایجاد کردند.)
آیة اللّه جوادی آملی در پایان, شبهه شناسی را به عنوان یک واجب برشمرد و متذکر شد: (امام به مانند پیامبر اسلام هم تحول در هویت مردم ایجاد کرد و هم تحوّل در عقلانیت.)
ییکی از مقالات ارائه شده در اجلاس, مقاله ای با عنوان (ولایت فقیه, نصب یا انتخاب) بود که تلاش می کند ضمن نقد و ردّ ادله نقلی و عقلی نصب, در نهایت نظریه انتخاب را برمی گزیند.
آیة اللّه معرفت پس از ارائه مقاله فوق, به دفاع از نظریه نصب پرداخت و ضمن بی ارتباط دانستن مقاله فوق با موضوع کنگره گفت: (مطالب مقاله, مقایسه نظرات دو شخص است نه متناسب با موضوع کنگره که بررسی نظرات امام را برعهده دارد و مسأله نصب ادله محکم خود را دارد.)
در ادامه اجلاس آیة اللّه بجنوردی در سخنانی ضمن اشاره به ارائه بعض مقالات غیر مرتبط با کنگره گفت: (این سمینار برای تبیین اندیشه امام در مورد حکومت اسلامی است اما برخی از مطالب ارتباطی با موضوع نداشت و نباید بدون مدرک سلیقه های خود را به امام نسبت دهیم, و من معتقدم همان اهمیت و دقتی که در سنت در نسبت به معصوم وجود دارد, در نسبت به مسائل به امام نیز چنین است و باید با مدرک و مستند گفت نه طبق سلیقه.)
وی در بخش دیگری از سخنان خود گفت: (امام از آغاز تا پایان حرفش یکی بود و اگر حمایتی از حرکتهای آزادیبخش بود, تأیید معنوی بود نه مادی و نظامی. در مورد جنگ, در حالی قطعنامه به ایشان تحمیل شد که ایران در مقابل تمام کفر و شرک قرار گرفت و غیر از این راهی وجود نداشت, نه اینکه عقیده اش عوض شد.)
ایشان ضمن تأکید بر اینکه نباید تمایلات خود را به امام نسبت بدهیم گفت: (از نظر امام خمینی اصل حکومت, از ضروریات عقلی و جزء احکام اولیه است و همچنین اسلام دارای سیستم حکومتی است که عبارت از حکومت قانون است و در اسلام هیچ گاه فرد بر مردم حکومت نمی کند بلکه حاکم همان قانون الهی و مکتب الهی است.)
وی افزود: (سایر فقها قبل از امام خمینی مسأله ولایت فقیه را از مصادیق امر به معروف و نهی از منکر و مبارزه با ظالم مطرح می کردند و امام اولین فقیهی بود که در مذهب شیعه, حکومت اسلام را با این خصوصیات معرفی کرد و ایشان اساس حکومت را بنیاد کرد و بر این اساس انقلاب پیروز شد.)
در پایان دومین روز کنگره, میزگردی با عنوان (روحانیت و دولت) با حضور اساتید حوزه و دانشگاه برگزار شد.
در این میزگرد, آیة اللّه گرامی و حجج اسلام هادوی و غروی و دکتر نجفقلی حبیبی و دکتر مصطفی ملکیان به طرح دیدگاه های خود در این موضوع پرداختند.
در ابتدا, دکتر حبیبی ضمن تأکید بر نقش مؤثر حضور روحانیت در جریان پیروزی انقلاب و تداوم آن و جلوگیری از انحرافات گفت: (امام در آغاز انقلاب وظیفه اصلی روحانیت را تبلیغ و ارشاد و عدم پذیرش مسؤولیت های اجرایی و در عین حال دخالت در سیاست می دانستند اما پس از پیش آمدن مسائلی همچون ریاست جمهوری بنی صدر, حضور مستقیم روحانیت در امور اجرایی را ضروری دانستند.)
ایشان در ادامه به آثار منفی حضور روحانیت در امور اجرایی اشاره کرد و گفت: (یکی از مسائل مهم برای روحانیت این است که بخشی از جامعه هنوز باور نکرده که مسؤولیت ها طبق شایسته سالاری است نه قشری, و همچنین وظیفه اصلی روحانیت که نظارت است, در بعضی جاها تحقق نیفتاده است و فریاد روحانیت در مسائل انحرافی مانند ثروت اندوزی بعضی از مسؤولین, ضعف بعض مدیریت ها بلند نیست و در واقع استنباط می شود که حقیقت فدای مصلحت می شود.)
در ادامه آیة اللّه گرامی در مورد تجربه 20 ساله حضور روحانیت در مسائل سیاسی گفت: (جواب قطعی را بعداً تاریخ معین خواهد کرد اما به طور اجمال, مسائل کلی به نفع بوده است, به جهت اینکه استعمار شرق و غرب از سر ملت کوتاه شد, شخص اول مملکت تسلیم قدرتهای خارجی بود, انتخابات مردمی نبود, جوّ عمومی فساد آور بود همچون مطبوعات فاسد, مشروب خواری ها و… اما باید به امور جزئی نیز توجه شود تا به کلیات منجر نشود و اعتقاد مردم از روحانیت سلب نشود.)
حجت الاسلام غرویان نیز حضور روحانیون در عرصه های مختلف را مثبت ارزیابی کرد و ایده روحانیون را شایسته سالاری ذکر کرد و گفت: (شأن روحانیت حضور در امر نظارت و اجرا است و نظارت بدون اجرا کارآیی ندارد.)
دکتر ملکیان در پاسخ به سؤالی درباره مقید بودن تفسیر دین از مجموعه ای که با قدرت هماهنگ هستند را منوط به پاسخگویی به سؤالاتی نمود که عبارتنداز:
1 آیا تفسیر دین از سوی حاکمان امر صحیحی است یا نه؟ به معنی اینکه آیا دغدغه حفظ قدرت سیاسی, سهمی در استنباط نخواهد داشت؟
2 روحانیت که علاوه بر وظیفه ارشاد, اجرا را هم باید برعهده داشته باشد اگر کسی استنباطی را با اسلام موافق ندانست چه باید کرد؟ و آیا کسی حق اعتراض دارد یا نه؟
3 روحانیت که وظیفه نظارت را برعهده دارد چه کسی ناظر اوست؟ و مکانیزم نظارت بر روحانیت چیست؟
در ادامه حجت الاسلام غرویان در پاسخ به سؤالات فوق گفت: (عالمان دین به عنوان متخصصان دین, روش ها و منابع دین را به صورت تفصیلی مورد بحث قرار می دهند تا هر سؤالی را با مراجعه به دین پاسخ دهند. و عقلایی ترین روش در مسائل تخصص, رجوع به متخصص متدین عادل است. و اظهار نظر در هر علمی برعهده متخصص آن علم است, آیا غیر فیلسوف هیچ گاه می تواند کشف کند که یک فیلسوف اشتباه کرده است.) وی افزود: (در اسلام سیستم نظارتی همچون امر به معروف و نهی از منکر, نصیحت ائمه مسلمین وجود دارد که از طریق مردم و سایر علما صورت می گیرد.)
آیة اللّه گرامی نیز در این زمینه گفت: (با توجه به شرطیت اعلمیت, اشتباهات را در حد زیادی کم می کند و مسأله نظارت عمومی بر علماء یا نصیحت و مشورت امکانپذیر است و جلوی بسیاری از اشتباهات گرفته می شود.)
آقای غرویان نیز یادآور شد: (در سیستم حکومتی و مدیریتی عالمان دین علاوه بر نظارت بیرونی, نظارت تقوایی و درونی وجود دارد که از نظارت بیرونی مؤثرتر است زیرا در آن احتمال خطا و فرار از قانون بیشتر است.)

سومین روز اجلاس با سخنان آقای دکتر گرجی پیرامون (احکام حکومتی در فقه اسلامی) آغاز شد. وی ضمن تقسیم احکام به (شخصی), (احکام مربوط به روابط افراد بشر طرفینی ) و (احکام عمومی یا حکومتی), به تشریح آنها پرداخت و گفت: (در دو قسم اول, راه همان است که فقها از طریق ادله اربعه یعنی کتاب, سنّت, عقل و اجماع پیمودند اما اثبات احکام حکومتی همراه با استدلال فقهی فوق ممکن نیست بلکه به واسطه یک سری ضوابط کلی دین مانند لزوم حکومت همراه با عدالت, رعایت حقوق, مساوات, مواسات قابل اثبات است و شرایط, زمان و مکان و… در احکام حکومتی مؤثر است.) وی افزود: (راه اجتهاد در امور فوق, رعایت ضوابط کلی از سوی شارع, به ضمیمه رعایت مصلحت جامعه و پرهیز از مفسده است. و به همین دلیل باید یک مجمع تشخیص مصلحت خاصی متشکل از افراد متخصص و دارای فنون مختلف, تشخیص موضوع مصلحت و مفسده دهند و مجلس نیز قوانینی را وضع نماید و بدین جهت استنباط احکام حکومتی برعهده مجتهد و فقیه نیست.)
آیة اللّه خرازی یکی از اعضای هیأت رئیسه کنگره در پاسخ به برخی از مطالب ارائه شده توسط آقای دکتر گرجی, سخنان کوتاهی ایراد نمود و گفت: (اگر عقل حجت است و کشف از واقعیات می کند, فقه نیز کشف از واقعیّات می کند و نباید برای دامنه کشف عقل گسترش قایل شد و عقل در دائره معالیل حجت است نه علل. و باید مصادیق عقل را از شرع به دست آورد مانند اینکه اصل عدل حکم عقل است اما مصادیق آن را شرع تعیین می نماید و چه بسا در جوامع مختلف, مصادیق متعدّدی داشته باشد یا موضوع حق.)
دکتر گرجی بار دیگر بر سخنان خود تأکید نمود و گفت: (حجیت عقل بیشتر در معارف اعتقادی مورد نظر من بود نه احکام عملی, و اگر اختلاف در اموری که گفته شد بسیار کم است و در برخی مسائل تمام عقلا متفقند و در واقع عقل پیغمبر باطنی انسان و دارای ارزش بالایی می باشد.)
در ادامه اجلاس آیة اللّه مشکینی, طی سخنان کوتاهی ضمن تجلیل از شخصیت امام خمینی, از وی به عنوان (مرد بزرگ تاریخ و انسان کامل) یاد نمود و گفت: (او مؤدّب به ادب الهی و شجاع بود و زمانی که همه در خفقان شدید قرار داشتند با سخنان و حرکت خود ما را بیدار کرد و هر چه داریم از اوست, و ایشان به تنهایی در مقابل رژیم پهلوی ایستاد و پیروز شد و دنیا را متنبه کرد.)
ایشان همچنین ضمن توصیه به علما و فضلای حوزه برای الگو قرار دادن زندگی امام, اظهار داشت: (اسلام از روحانیون انتظاراتی دارد, قیام کنید و اسلام را به همه جا برسانید, حکومت الهی در قطعه ای از زمان و زمین به شما واگذار شده است و دولت ابرار از آن شماست.)
آیة اللّه مشکینی در پایان ضرورت مجهز شدن به منظور پاسخگویی به شبهات را یادآور شد و گفت: (جوانهای ما هزاران تشکیک دارند, در اصل اسلام, احکام اسلام و…و لذا باید فقه, اصول, فلسفه و… بخوانید و قوی شوید تا بتوانید با هر کسی بحث کنید.)
در ادامه اجلاس, آیة اللّه مؤمن درباره (ولایت فقیه و ارتباط آن با نهادهای حکومتی) به ایراد سخن پرداخت و مسأله ولایت فقیه از دیدگاه امام را, ادامه ولایت پیامبر و ائمه معصومین برشمرد و به همین جهت ضمن بررسی مبسوط ادله ولایت پیامبر(ص) و ائمه اطهار(ع) گفت: (ولایت از نظر لغوی به معنای سرپرستی است و در قرآن نیز به همین معنا وارد شده است و در قرآن از حکومت اسلامی, به ولایت تعبیر شده است و در روایات علاوه بر تعبیر فوق, (قیّم و راعی) نیز استفاده شده است.)
ایشان در ادامه با توجه به معنای حاکم اسلامی, ارتباط نهادها با حکومت را چنین تشریح نمود: (هر نهادی که در حکومت اسلامی تشکیل می شود به عهده ولی امر است و سرپرستی امور مردم اقتضاء می کند, آنچه که مصلحت و شایسته مردم است را تصمیم گیری کند و بر مردم هم عمل بر طبق آن واجب است و در غیر این صورت, معنای سرپرستی تحقق نمی یابد. البته اعمال اختیارات لازم نیست شخصی باشد و می تواند به دیگران واگذار نماید.)
حجت الاسلام والمسلمین کروبی سخنران اختتامیه کنگره بود که طی سخنانی ضرورت طرح مباحث عمیق, مستدل و منطقی در باب حکومت اسلامی را یادآور شد و گفت: (امام با همین مبنا و تئوری حرکت خود را شروع کرد و به مبارزه ادامه داد تا انقلاب به پیروزی رسید و حکومت اسلامی تشکیل داد و با همین تئوری تمامی توطئه ها را یکی پس از دیگر سپری نمود و با نفوذ معنوی خود, مردم را به صحنه آورد و با امواج اطاعت از ایشان انقلاب پویا و بالنده به حرکت خود ادامه داد.)
وی با تشریح دیدگاه امام خمینی از حکومت اسلامی گفت: (حکومت اسلامی مورد نظر امام در اسلامیت و جمهوریت خلاصه می شود و باید توجه کرد که آیا این دو رکن آسیب دیده است؟ در حالی که مردم همان مردم زمان امام هستند و جوانان نیز همان جوانان و روحانیت نیز همان روحانیت است.)
وی افزود: (به نظر من اسلام امام, اسلام طرفداری از مستضعفان, قسط, عدالت و حاکمیت قانون بود; باید توجه شود مبادا اینها آسیب دیده باشد. بزرگان و مسؤولان, بازنگری در خود کنند شاید مشکل از شیوه ما باشد که امروزه بسیاری از جوانانی که در جبهه ها حضور داشتند اشکالات و شبهات فراوانی دارند.)
ایشان همچنین گفت: (اسلام حتماً دارای حکومت است و جامعه نظم و انضباط و مقررات می خواهد و باید در رأس آن فقیه جامع الشرائط باشد اما بحث در آن است که چه اسلامی را پیاده می کنیم.)
آقای کروبی افزود: (امام می گوید حکومت ما استبدادی نیست, و جمهوریتی که ایشان مطرح کرد, جمهوریتی است که از دل مردم برخیزد و اعمال نفوذ در آن نشود و مردم آزادانه حق انتخاب داشته باشند و رأی مردم را زینتی ندانیم.)
آیة اللّه معرفت دبیر کنگره نیز در پایان اجلاس طی سخنان کوتاهی, مردمی بودن و ارزش دادن به مردم را از ویژگی های امام خمینی برشمرد و گفت: (متأسفانه این روزها حتی برخی از خودی ها و دوستان بحث هایی را مطرح می کنند و می خواهند حکومت را از مردمی بودن جدا کنند و این آفت بزرگی است.)


در حاشیه کنگره
1 کنگره (امام خمینی و اندیشه حکومت اسلامی) حاصل تلاش قابل توجه یکساله جمعی از فضلای حوزه علمیه قم بود که بدون تشریفات زائد برگزار شد.
مجموع مقالات ارسالی به کنگره 326 مقاله می باشد که از این تعداد 126 مقاله برگزیده شده و در 8 جلد به چاپ رسیده است و همچنین 40 مصاحبه با اساتید حوزه و دانشگاه و مراجع تقلید صورت گرفته و در یک جلد عرضه شده است. مأخذشناسی اندیشه سیاسی امام در یک جلد و چکیده مقالات نیز در یک جلد منتشر شده است. همچنین برای استفاده محققان, متونی که در مورد اندیشه سیاسی امام به زبان های رایج دنیا منتشر شده, جمع آوری شده و در 20 جلد به تعدادی محدود تکثیر شده است. کنگره همچنان نشریه (اندیشه حکومت) را در هشت شماره منتشر ساخته است.
2 در طول سه روز برگزاری اجلاس, علاوه بر 9 سخنرانی, 27 مقاله ارائه گردید و نیز دو میزگرد برگزار شد که در این رابطه دو نکته قابل توجه است:
الف: با توجه به مقالات زیاد ارائه شده, و فرصت کم صاحبان مقالات, تعجیل در قرائت را موجب می شد و این امر میزان استفاده را تقلیل می داد و لذا شایسته بود که دست اندرکاران اجلاس با حذف مقالات تکراری, تعداد کمتری از مقالات را برای ارائه در کنگره برمی گزیدند و زمینه استفاده بیشتر را فراهم می نمودند.
ب: برگزاری دو میزگرد در اجلاس با استقبال گسترده شرکت کنندگان مواجه گردید. اگر موضوعات میزگرد محدودتر و مشخص تر بود زمینه استفاده را بیشتر می نمود اما در هرحال پیشنهاد بسیاری از حاضران در جلسه, استمرار چنین جلساتی در سطح حوزه و برای عموم طلاب و فضلای حوزه بود.
3 مقالات از تنوع ویژه ای برخورد بود که قابل تحسین می باشد اما برخی مقالات با موضوع کنگره ارتباطی نداشت و برخی نیز از این فرصت برای طرح نظرات و تمایلات خاص خود و یا تحمیل بر دیدگاههای امام استفاده می کردند که این امر مورد اعتراض برخی از اعضای هیئت رئیسه و حضار قرار گرفت.
4 حجت الاسلام قاضی زاده مسؤول کمیته علمی کنگره, هدف اساسی برگزارکنندگان کنگره را طرح دیدگاههای مختلف دانست و گفت: (طرح مباحث یا استدلال به سخنان امام و با مبنا, مانعی ندارد.)
ایشان همچنین گفت: (در مواردی شاید مقالات تکراری به نظر می رسید اما در واقع آنها با شکل جدید و طرحی نو ارائه شد. و هدف کنگره در مجموع, تعمیق بخشیدن هرچه بیشتر و فراهم نمودن طرح دقیق شبهات و سؤالات در حوزه علمیه بود. و طرح سؤالات جدید یکی از برنامه ها بود و باید تحمل ما بیشتر شود.)
وی افزود: (با توجه به کثرت مقالات, نباید انتظار داشت که همه مطالب حق باشد و باید زمینه بالندگی بیشتر اندیشه امام و اسلام را فراهم نمود.)

قیمت بک لینک و رپورتاژ
نظرات خوانندگان نظر شما در مورد این مطلب؟
اولین فردی باشید که در مورد این مطلب نظر می دهید
ارسال نظر
پیشخوان