گروه جغرافیای ممالک اسلامی
در سه کیلومتری جنوب شرقی شهر تربت حیدریه در مسیر راه اصلی شهرهای جنوب خراسان روی تپه ای مشرف بر جاده و ارتفاعات اطراف، مزاری قدیمی و معروف وجود دارد که منسوب است به شیخ ابوالقاسم گورکانی (گرگانی) متوفای 450 ه0 ق از مشاهیر عرفای خراسان. گرچه اغلب کتب رجال و تصوف او را شیخ ابوالقاسم گورکانی، گورگانی و حتی جرجانی نامیده اند ولی اکثرا به این که او اهل و ساکن طوس بوده اشاره کرده اند. (2) فضل الله روزبهان در صفحه 350 مهمان نامه بخارا به نقل از نصیحة الملوک صفحه 183 مقدمه، مدفن او را قبرستان شهر طوس و نزدیک آرامگاه امام محمد غزالی و شیخ ابونصر سراج طوسی نوشته و متذکر شده که خود او (روزبهان) در سنه 915 هجری قمری همراه خان بزرگ ازبک، محمدخان شیبانی، ضمن زیارت قبر امام محمدغزالی در خانقاه طوس، قبر شیخ ابوالقاسم و شیخ ابونصر را نیز زیارت کرده و نوشته که در آن ایام شهر طوس را «یادگارخانی » (3) می گفتند. استاد دکتر شفیعی کدکنی در کتاب اسرار التوحید آن جا که به مناسبت ملاقات شیخ ابوسعید ابوالخیر با شیخ ابوالقاسم از شخص اخیر یاد کرده (4) نام وی را عبدالله بن علی بن عبدالله الطوسی و اهل روستای «کرکان » ا (5) ز توابع شهر طوس می داند که در آن جا می زیسته و از راه مزرعه داری امرار معاش می کرد. و خانقاهی در آن جا داشته و عده ای از بزرگان تصوف شاگرد و مرید او بوده اند.
در صفحه 553، جلد دوم طرائق الحقائق به نقل از تاریخ گزیده حمدالله مستوفی به حضور شیخ ابوالقاسم در مراسم تدفین حکیم ابوالقاسم فردوسی در طوس نیز اشاره شده ولی با همه این تفاصیل در حال حاضر مردم شهرستان ربت حیدریه و منطقه، مزار مورد نظر را به شیخ ابوالقاسم کرکانی عارف بنام قرن چهارم و پنجم هجری قمری مربوط می دانند.
شرح مزار
مزار، در آبادی شیخ ابوالقاسم واقع است که تا قبل از تعمیر آن به سال 1340 شمسی، به کلاته درویش معروف بود. (6) و فعلا شیخ ابوالقاسم نامیده می شود (8) وسیله چهار، پنج نفر درویش که از قاین به هوای مجاورت با شیخ ابوالقاسم به محل آمده بودند ایجاد شده و ساکنان فعلی هم بیشترشان از اعقاب همان دراویش هستند. (9)
نام صاحب مزار مطابق سنگنوشته آن: شیخ ابوالقاسم علی الکورگانی از سران عرفای صوفیه معروفیه (10) در اواخر قرن چهارم و نیمه اول قرن پنجم ه 0 ق است. مزار روی تپه ای بزرگ و در محوطه ای به وسعت 1250 متر مربع (50×25 متر) واقع و به سلیقه خاصی محوطه سازی و درخت کاری شده و دارای دو در ورودی فلزی مشابه از شمال و جنوب محوطه است که مقابل هم قرار دارند.
اطراف محوطه تا ارتفاع 80 سانتی متر دیوار آجری و دورتادور آن نیز به ارتفاع یک متر نرده فلزی دارد. کف محوطه با بلوکه های سیمانی 60×60 سانتی متر فرش شده است. آرامگاه که در زیبایی بنای آن دقت شده وسط محوطه قرار دارد و مصالح اصلی آن آجر و آهک و سنگ است. مزار اولین بار در سال 1340 شمسی وسیله معاون سپاه 6 خاور که مرکز سپاه آن زمان شهر تربت حیدریه بود تعمیر شد، ولی بازسازی اساسی آن در سال 1352 شمسی به هزینه و دستور آقای حاج سلطان حسین تابنده گنابادی انجام شد.
قاعده بنا از خارج هشت ضلعی و طول هر ضلع قاعده 5 متر است ارتفاع دیوار 5 متر و روکش و رومالی دیوار سیمان سفید است. گنبد دو لایه است و با کاشیهای سبز رنگ پوشیده شده، گردن گبند استوانه ای است و دومتر ارتفاع دارد و دورتادور آن با آیه های قرآن مجید کتیبه نویسی شده است. قسمت بالای آن عرق چینی است و حدود 5 متر ارتفاع دارد و بر روی آن به فواصل معین کلمه «علی »علیه السلام نوشته شده است. در محل بالای درهای ورودی مزار روی گنبد کلمه «لااله الا الله » در داخل کادری جلب نظر می کند.
مزار از چهار جهت در ورودی دارد. در حال حاضر رفت و آمد از در رو به قبله صورت می گیرد. ورودیها مشابه یکدیگرند و هر کدام از دو در تشکیل شده که بین آنها غرفه ای فاصله است و در بیرونی، جلو غرفه کار گذاشته شده، چهارلت و فلزی است و ابعاد آن 3×4 است و در درونی بین غرفه و طاق داخلی نصب شده که آن هم فلزی و دو لت و 2×5/2 متر است. بین این دو در، در دو طرف غرفه کفشکنهای فلزی طبقه دار گذاشته اند.
بنا از داخل مربع القاعده و طول هر ضلع قاعده آن شش متر است. ارتفاع دیوار داخلی سه متر و قطر دیوار دو متر است. کف مزار موزائیک و روی آن موکت چسبانده اند و روی موکت با زیلو فرش شده است. ازاره آن به ارتفاع 5/1 متر سنگ مرمر نباتی رنگ است و بقیه دیوار را گچکاری کرده و رویش رنگ زرد زده اند. در چهار دیوار چهار طاق با3 متر دهانه نیم متر عمق و 5/2 متر ارتفاع ایجاد و زیر سقف نیز 8 طاق 5/1×5/2 متر با قوس هلالی زده شده که گنبد روی آنها جمع شده است. گنبد از داخل سبز رنگ است و ارتفاع کل آن از نوک تا کف حدود 8 متر است. وسط مزار و صورت قبر سنگی دیده می شود که هر دو، دوپله ای هستند اولی که جلو در ورودی رو به قبله واقع شده و رنگ مرمر آن قهوه ای است مربوط به شیخ ابوالقاسم الگورکانی است که ابعاد قسمت زیر 5/1×2 متر با 25سانتی متر ارتفاع و قسمت رویی یک متر در نیم متر با 20 سانتی متر ارتفاع است و متن نوشته روی آن چنین خوانده می شود:
مرقد منور حضرت شیخ ابوالقاسم علی الگورگانی پنجمین قطب سلسله جلیله صوفیه معروفیه در زمان غیبت که پس از حضرت شیخ ابی عمران سعیدبن سلام المغربی در سال 373 ه ق بر مسند ارشاد متمکن گردید و در سال 450 ه ق روح مقدسش بجنة الرضوان و عالم قدس پرواز نمود قدس الله سره العزیز.
صورت قبر دوم که سکوی اولش مرمر خاکستری و سکوی رویی مرمر قهره ای سفید است متعلق به یکی از شهدای جنگ تحمیلی به نام «محمدحسن حصیری، فرمانده عملیات بسیج قم است که در سال 1361، در عملیات فتح المبین در جبهه شوش به شهادت رسیده، چند صورت قبر دیگر داخل مزار هست که صاحبان آنها مشخص نیستند. بر دیوارهای مزار عکسهایی از شهدای جنگ تحمیلی دیده می شود.
در قسمت گردن گنبد در چهار جهت چهار پنجره فلزی 80×120 سانتی متر برای نورگیری و تهویه ساخته اند. بر دیوار شرقی داخلی بر سنگی رنگ شده مطلب زیر نوشته شده:
«هوالباقی »
هرگز نمیرد هر که دلش زنده شد به عشق ثبت است بر جریده عالم دوام ما
زیر همین سنگ دری است که به اتاقی 4×3 متر وصل می شود که بعد از انقلاب برای نمازخانه خواهران ساخته اند.
در ضلع جنوبی محوطه، چهار باب اتاق 4×3 (محل سکونت خادم مزار، استراحتگاه زائران، و آشپزخانه) ساخته شده که ورودی همه آنها رو به شمال است و از سمت جنوب نیز هر کدام پنجره ای دارند. در قسمت جنوب غربی، وصل به اتاقها، سالنی 9×5 متر برای حمام و انبار که از داخل به دو بخش تقسیم شده، ساخته اند.
دو دستگاه آبریزگاه در جنوب غربی وصل به حمام و دو دستگاه در جنوب شرقی با آهن و آجر و رومالی سیمان بنا شده است بیرون محوطه در سمت شرق درختان کاج و توت کاشته اند که بر زیبایی آرامگاه افزوده است. قبلا صندوقی برای جمع آوری نذورات در مزار وجود داشته که هنگام بازدید (سال 1370) برچیده شده بود.
[مردم از همه] نقاط ایران برای زیارت مزار می آیند و گوسفند قربانی می کنند. اهالی تربت نیز جمعه ها برای گردش و فاتحه خوانی به مزار می آیند.
مزار دارای آب و برق است ولی اکثر اوقات آب ندارد زیرا به علت وجود ساختمانهای زیاد در اطراف آن از جمله چند مرغداری و واقع بودن مزار در بلندی، آب به مزار نمی رسد.
مختصری از شرح حال شیخ ابوالقاسم
دایرة المعارف تشیع در جلد 1 ص 434 به نقل از چند کتاب معروف رجال و تصوف (11) می نویسد که وی از مشاهیر عرفا و از اقطاب سلسله معروفیه است که رشته اجازه طریقتی اش با شش واسطه به حضرت امام رضاعلیه السلام می رسد.
غالب تذکره نویسان متذکر احوال وی شده و به بزرگی از او یاد کرده اند. «هجویری » که معاصر او بوده و او را زیارت کرده و اقوالی از وی نقل می کند، در حقش گوید: «اندر وقت خود بی نظیر است و اندر زمانه بی بدیل... و اندر وقت وی روی دل همه اهل درگاه بدوست... و اندر کشف وقایع مریدان آیتی است ظاهر و به فنون علم عالم است و مریدان وی هر یکی عالمی را زینتی اند».
خوارزمی در مقدمه کتاب جواهر الاسرار و زواهر الانوار می نویسد:
«شیخ ابوالقاسم گرگانی در جمیع علوم صاحب کمال بوده و در طریق عشق پروانه شمع جمال و آشفته سطوات جلال ».
جامی او را هم طبقه شیخ ابوسعید ابوالخیر (12) و شیخ ابوالحسن خرقانی (13) می داند و داستان مجالست وی را با شیخ ابوسعید نقل می کند (14) و می گوید: «وی را حالتی قوی بوده چنان که همه را روی به درگاه وی بوده است ».
پس از او دو رشته طریقتی جاری شده، یکی توسط جانشین شیخ ابوالقاسم یعنی شیخ ابوبکر نساج [که از مشایخ سلسله علیه نعمت اللهیه است] (15) و دیگری وسیله شیخ ابوعلی فضل بن محمد فارمدی، که مرید شیخ ابوالقاسم و داماد وی نیز بوده است. نقل است که درباره دعا از او پرسیدند که چون دل راضی است، فایده دعا چیست؟ گفت اظهار عجز و نیاز در حضرت بی نیاز.
عطار در صفحه 331 جلد 2 تذکرة الاولیاء می نویسد: این بیت را که به برکت آن راه حق بر ابوسعید ابوالخیر گشوده شد، شیخ ابوالقاسم گرکانی به ابوسعید گفته در خلوت بگوید:
من بی تو دمی قرار نتوانم کرد احسان تو را شمار نتوانم کرد گر بر تن من زبان شود هر مویی یک شکر تو از هزار نتوانم کرد
می گویند قطب الدین حیدر ترک متوفی به سال 618 ه ق به خاطر شیخ ابوالقاسم به تربت حیدریه آمده بوده و تحت ارشاد او قرار داشته (16) چون اختلاف زمان مرگ این دو قطب صوفیه زیاد و حدود یکصدوپنجاه سال است و چنین طول عمری هم برای شیخ ابوالقاسم ننوشته اند لذا همعصر بودن شیخ ابوالقاسم و قطب الدین حیدر بعید به نظر می رسد و جای مطالعه و تحقیق بیشتر است و بایستی در پی وجود دو شیخ ابوالقاسم یکی در زمان قطب الدین حیدر و دیگر در عصر ابوسعید بود.
شیخ ابوالقاسم و فردوسی
در صفحه 553 جلد 2 طرائق الحقائق از قول تاریخ گزیده حمدالله مستوفی آمده که شیخ ابوالقاسم به وقت وفات فردوسی دفن او را در گورستان مسلمانان منع کرده، که او مداح کافران بوده و پیغمبرصلی الله علیه وآله فرموده که: «من تشبه بقوم فهو منهم ».
همان شب او فردوسی را در خواب دید که حله های روحانیان پوشیده. متعجب شد فردوسی او را گفت خدای تعالی بر من رحمت کرد و گفت اگر مردود کرکانی گشتی مقبول منی بدین شعر که در توحید گفتی:
جهان را بلندی و پستی توئی ندانم چه ای هر چه هستی توئی
این مطلب را آقای شفیعی کدکنی رد کرده و متذکر شده که هر کس منابع اطلاعات در باب شیخ ابوالقاسم را از مدنظر گذرانده باشد به نیکی او را از این اتهام تبرئه می کند. (17)
دو نمونه از ارشادات شیخ ابوالقاسم
در صفحه 40 جلد 5 نامه دانشوران ضمن شرح حال شیخ ابوالقاسم آمده است: «آن عارف کامل وقتی در راهی می گذشت جوانی نزد وی آمد که مرا نصیحتی کن. گفت: برو به نزد پدر و مادر، هر چه آنها تو را گویند نصیحت همان است. آن جوان در آن روز نزد پدر رفت و شرط خدمت به جای آورد. برخلافت سابق هر چه او را فرمان داد عمل نمود. پدر از تغییر حالت پسر تعجب نمود و آن گرفتگی که از پسر داشت رفع شد. روزی در خلوت ازو پرسید که این تغییر حالت که از برای تو پدید کرد، سبب چه شد که پیش از این برخلاف این بودی؟ پسر از برای پدر سبب را بیان نمود، پدر را از آن حال تعجب روی داد و دست پسر بگرفت و به نزد شیخ آمد. پدر و پسر در زمره مریدان معدود شیخ گشتند. و باز در منبع فوق آمده که: وقتی شیخ به راهی می گذشت جوانی مست خرقه شیخ را برداشته و برفت روز دیگر شیخ به توسط یکی از مریدان، چند دینار زر جهت آن جوان فرستاد و پیغام داد که چون دانستم تو را به زر احتیاج است و آن خرقه را قیمتی نمی باشد این زرها را فرستادم تا به مصارف خود برسانی، آن جوان چون این گونه مهربانی از آن عارف اجل دید خرقه را برداشته به نزد وی آمد و در پای شیخ افتاده توبه نمود و از مریدان خاص او گردید. بلی چنین است آن را که استعداد فطری باشد به یک نظر مرشد، تغییر کلی از برایش حاصل است و در آن کس که استعداد نباشد اگر سالهای دراز خدمت مرشد را نمود، همچنان بی توفیق در روزگار خواهد ماند و از دنیا محروم خواهد گردید و آن عارف کامل وقت زندگانی و ایام خود را در نیشابور به سر می برد تا زمان زندگانی را وداع گفت، وفاتش چند سال قبل از وفات عارف اجل کامل ابوسعیدبن ابوالخیر روی داده است (18) «والله تعالی اعلم ». کرکانی بضم کاف عربیه و تشدید رای مهمله و کاف عجمیه.»
بعضی از معاصران شیخ ابوالقاسم
شیخ ابوالقاسم در زمان سلطنت و اقتدار سلطان محمود غزنوی می زیسته و معاصر فردوسی و ابوسعید ابوالخیر بوده و در میان آنها شانی رفیع و قدری منیع داشته است. (19)
بعضی معاصران آن جناب طبق نوشته طرائق الحقائق (20) عبارتند از: ابوعبدالرحمن محمدالحسین بن محمد موسی السلمی الصوفی النیسابوری صاحب کتاب طبقات الصوفیه و استاد ابوعلی الحسن بن علی الدقاق النیسابوری الصوفی، شیخ ابوالقاسم القشیری صاحب الرساله و از علماء اعلام سید مرتضی علم الهدی و برادر وی سیدرضی و والدین دو بزرگوار سید ابواحمد الموسوی و شیخ المشایخ مفید المعروف بابن معلم و شیخ ابوجعفر الطوسی رضوان الله علیهم.
پی نوشتها
1- شیخ در اصطلاح تصوف شخص کاملی را گویند که از شریعت (آراستن ظاهر به اطاعت و عبادت) و طریقت (پاکیزه نمودن باطن به اخلاق پسندیده و دوستی با خدا) گذشته و به حقیقت (غایت نهایی طریقت و وصول به حق) رسیده باشد، نقل از مقدمه کتاب عارف و صوفی چه می گویند؟، مرحوم جواد تهرانی.
2- طرائق الحقائق، ج 2، 551; کشف المحجوب، ص 211; نامه دانشوران، ج 5، ص 40; خزینة الاصفیاء، ج 2، ص 7; رهبران طریقت و عرفان، ص 158.
3- وجه تسمیه طوس در قرن دهم هجری قمری به «یادگار خانی » این بوده که شهر طوس در ظهور چنگیزخان مثل شهر مرو خراب و عماراتش با خاک یکسان شد و هیچ کس زنده نماند کسی که از طرف چنگیزخان مامور قتل عام بود به او گفت که از نسل محمدصلی الله علیه وآله سیدی در این حدود مدفون است که باید حرمت قبر او را نگه داشت. چنگیزخان قبر او را امان خانه ساخت و در عمارت او افزود.
حضرت خان امان زیاده نمود شهر دیگر به پهلویش افزود طوس مشهد امان ثانی شد نام او «یادگار خانی » شد
نصیحة الملوک ص 189، مقدمه.
4- اسرار التوحید فی مقامات الشیخ ابی سعید، به تحقیق دکتر محمدرضا شفیعی کدکنی، ج 2،677.
5- روستای «کرکان » در تقسیمات جدید جزء دهستان بیزکی از بخش درزآب شهرستان چناران محسوب و در اسناد دولتی به نام کورکان (آمار سال 1360 جهاد سازندگی) و در تلفظ محلی کورکن نام دارد و در کتب رجال و تصوف به غلط گرگان ضبط شده است.
6- فرهنگ آبادیهای سال 1335 کشور، ج 1.
7- فرهنگ آبادیهای سال 1345 کشور، ج 4.
8- «شیخ ابوالقاسم » از نظر تقسیمات جزء دهستان پایین ولایت بخش مرکزی شهرستان تربت حیدریه و جمعیت آن 156 نفر است. سرشماری سال 1365 مرکز آمار کشور.
9- جغرافیای تاریخی ولایت زاوه، محمدرضا خسروی، ص 397.
10- معروفیه سلسله مهمی از عرفا هستند که سند خرقه گیری آنها به معروف کرخی ختم می شود و به شعبه هایی چون نعمت اللهی ، نقشبندی، جنیدیان وغیره منشعب و به جهت همین کثرت شعب به ام السلاسل معروف است. مشهور است که کرخی از دست مبارک حضرت رضا(ع) خرقه گرفته است. ریحانة الادب، میرزا محمدعلی مدرس، ج 5، ص 46. فرهنگ دهخدا، ذیل کلمه معروفیه.
11- طرائق الحقائق; کشف المحجوب; نامه دانشوران; خزینة الاصفیاء; رهبران طریقت و عرفان.
12- ابوسعید از عرفای مشهور قرن پنجم ه ق که در469 درگذشته. اسرار التوحید، ج 2، ص 677، به تحقیق دکتر شفیعی کدکنی.
13- از عرفانی مشهور قرن پنجم که در 425 درگذشت. نفحات الانس، ص 303.
14- در صفحه 312 نفحات الانس داستان ملاقات تاریخی شیخ ابوالقاسم و ابوسعید ابوالخیر در حضور مریدان ایشان به تفصیل آمده است.
15- طرائق الحقائق، ج 2، ص 553.
16- سفرنامه صفاءالسلطنه نائینی، ص 30.
17- اسرارالتوحید; تصحیح محمدرضا شفیعی کدکنی، ج 2، ص 677.
18- وفات ابوسعید ابوالخیر سال 469 ه ق. اسرار التوحید، ج 2، ص 677، تحقیق شفیعی کدکنی.
19- نامه دانشوران، ج 5، چاپ دوم، ذیل شرح حال شیخ ابوالقاسم.
20- همان ماخذ، ج 2، ص 555.
مآخذ
1- اسرارالتوحید، محمد منور، با مقدمه، تصحیح و تعلیقات محمدرضا شفیعی کدکنی، چاپ اول، تهران، انتشارات آگاه، 1366.
2- تذکرة الاولیاء، فریدالدین عطار کدکنی. تهران، انتشارات گلشائی، 1361.
3- تفسیر کشف الاسرار و عدة الابرار، ابوالفضل رشیدالدین المیبدی، به سعی علی اصغر حکمت، چاپ 4، تهران، 1361.
4- جغرافیای تاریخی ولایت زاوه، محمدرضا خسروی، انتشارات آستان قدس،1366.
5- جواهر الاسرار و زواهر الانوار، ج 1، کمال الدین حسین خوارزمی، مصحح دکتر محمد جواد شریعت، اصفهان، انتشارات مشعل، 1360.
6- خزینة الاصفیا. علامه سروربن محمد قریشی لاهوری، نول کشور، کانپور، 1320ه ق.
7- ریحانة الادب فی تراجم المعروفین بالکنیة و اللقب، میرزا محمدعلی مدرس، دوره 8جلدی، تبریز، کتابخانه خیام، 1346.
8- سفرنامه صفاء السلطنه نائینی، میرزا علی خان نائینی، به اهتمام محمد گلبن، انتشارات اطلاعات،1366.
9- شرح گلشن راز، تصنیف شمس الدین محمد لاهیجی، به تصحیح رضا برزگر و عفت کرباسی، انتشارات زوار.
10- طرائق الحقائق، محمد معصوم شیرازی (معصومعلیشاه) به تصحیح محمد جعفر محجوب، انتشارات سنائی.
11- عارف و صوفی چه می گویند؟، جواد تهرانی، کتابخانه بزرگ اسلامی،1363.
12- فرهنگ آبادیهای کشور، سال 1335، ج 1، انتشارات وزارت کشور.
13- فرهنگ آبادیهای کشور، سال 1345، ج 4، انتشارات مرکز آمار ایران.
14- فرهنگ آبادیهای کشور، سال 1355، ج 21، انتشارات مرکز آمار ایران.
15- فرهنگ دهخدا، ذیل عنوان شیخ ابوالقاسم کرکانی.
16- کشف المحجوب، ابوالحسن علی بن عثمان الجلابی الهجویری الغزنوی، به تصحیح و.ژوکوفسکی، با مقدمه قاسم انصاری، تهران، 1358.
17- کیمیای سعادت، امام محمد غزالی طوسی، به کوشش حسن خدیوجم، انتشارات علمی فرهنگی، 1361.
18- گلشن راز، شیخ محمود شبستری، چاپ سنگی.
19- مجمل فصیحی. احمدبن محمد فصیح خوافی، به اهتمام محمود فرخ، مشهد، باستان،1339.
20- مهمان نامه بخارا، فضل الله بن روزبهان خنجی، به اهتمام دکتر منوچهر ستوده، تهران، بنگاه ترجمه و نشر کتاب، 1355.
21- نامه دانشوران، نوشته جمعی از فضلای دوره قاجار، مطبوعاتی دارالفکر قم.
22- نصیحة الملوک، امام محمد غزالی (محمدبن محمد غزالی طوسی). به تصحیح جلال الدین همائی، تهران، انجمن آثار ملی، 1351.
23- نفحات الانس، عبدالرحمن جامی، مقدمه، تصحیح و تعلیقات، دکتر محمود عابدی، انتشارات اطلاعات،1370.
24- هفت اقلیم، امین احمد رازی، تصحیح جواد فاضل، دوره 2 جلدی، انتشارات علمی.