معجزه چیست؟
اعجاز یعنی «اثبات عجز و ناتوانی، و عجز یعنی عدم موفقیت در انجام کاری پس از تلاش کافی.»
یا «ضد قدرت ]و انجام دادن] کاری است.»
معجزه اسم فاعل «اعجاز» است، یعنی «کاری برتر از معمول، همراه با مبارزه طلبی، غیر قابل مقابله به مثل.»
یا «کسی که مقامی و منصبی را از سوی پروردگار ادعا می کند و کاری را برای اثبات راستگویی خویش انجام دهد که از حدود قوانین طبیعی بیرون بوده و دیگران از آوردن همانند آن عاجز و ناتوان باشند.»
علامه طباطبایی، در جلد اول تفسیر گرانبهای «المیزان»، بحث دامن گستر و ژرفی درباره معجزه مطرح کرده که چکیده آن چنین است:
1ـ قرآن، قانون علت و معلول را که بر جهان حاکم است، می پذیرد.
2ـ می پذیرد که اموری رخ می دهد که فراتر از روش های رایج (خارق عادت) است.
3ـ حوادث و معلول های مادی را به پروردگار نسبت می دهد.
4ـ قرآن، روان های پیامبران را در انجام معجزه مؤثر می داند.
5ـ قرآن این معجزه ها را، افزون بر جان های پیامبران، به خدا نیز نسبت می دهد.
6ـ معجزه را به علت های شکست ناپذیری نسبت می دهد.
7ـ قرآن، معجزه را دلیل قطعی و واقعی بر راستگویی پیامبران در ادّعای نبوت می داند. 1
برخی از تفاوت های معجزه با سحر و جادو
1ـ سحر، جادو و کارهای مرتاضان، هم قابل فراگیری است و هم قابلِ آموختن به دیگران، اما قدرت بر اعجاز، با آموختن و تمرین به دست نمی آید.
2ـ سحر، جادو و کارهای مرتاضان، ممکن است با دخالت ساحر و مرتاض نیرومندتری خنثی شود و شکست بخورد، اما در مورد معجزه چنین احتمالی وجود ندارد.
3ـ براساس قانونِ «دست روی دست بسیار است»، هیچ جادوگر یا مرتاضی نمی تواند ادعا کند شخصِ دیگری قادر به انجام کارهایی که او انجام می دهد، نیست (به اصطلاح کارهای آنان همراه با تحدّی نیست). اما از آن جایی که معجزه ارتباط مستقیم با نیروی شکست ناپذیر الهی دارد، پیامبران در طول تاریخ همواره از دیگران می خواستند همانند آن معجزات را بیاورند، اما کسی نمی توانست.
مراحل مبارزه طلبی (تحدّی)
آیاتی که در آن ها به آدمی اعلام شده که از آوردن همتایی برای قرآن ناتوان است، سه دسته اند:
1ـ آیاتی که از آدمی و جن می خواهد، اگر می توانند همتایی مانند «تمامی قرآن» بیاورند (اسراء/ 88).
2ـ در آیاتی دیگر، اندکی خواسته اش را محدودتر می کند و می فرماید: اگر می توانید «10 آیه» مانند قرآن بیاورید (هود/ 13).
3ـ در آخرین مرحله، مبارزه خواهی به اوج خود می رسد و از تمامی جهانیان می خواهد، اگر می توانید، فقط «3 آیه» (سوره کوثر) بیاورید (بقره/ 23 و 24).
شگفت آن است که قرآن صریحاً می گوید که آنان نه تنها در گذشته نتوانستند چنین چیزی بیاورند، بلکه در آینده نیز از آوردن چنین همتایی ناتوانند ؛ زیرا لفظ «لن» (معادل لفظ «هرگز» در زبان پارسی) که در آیات آمده، در ادبیات عرب، به معنای «نفی همیشگی» است.
نکته هایی درباره تحدّی
1ـ برخی از آیات تحدی مکّی هستند و تعدادی دیگر مدنی؛ و این موضوع نشان می دهد که مبارزه طلبی قرآن منحصر در زمانی خاص و برای مخاطبین خاص نبوده، بلکه در طول بیست و سه سال از تمامی افراد خواسته است تا اگر نمی پذیرند که این کتاب سخن پروردگار است، و ساخته و پرداخته ذهن و زبان رسول گرامی نیست، همانند آن را بیاورند.
2ـ همه آن ها درباره دو موضوعِ پیامبری رسول خدا و این که پدید آورنده قرآن، آفریدگار است، با کافران به گفتگو می پردازند.
3ـ در این آیه ها، به کافران فرصت داده شد تا خوب بیندیشند و از تمامی منابع انسانی و فکری و... هر آن چه می توانند، یاری طلبند تا بتوانند همانند قرآن بیافرینند.
4ـ قرآن با مخالفان در این موضوع، برخورد روان شناسانه می کند؛ و در آغاز به آنان می گوید: هرگز، در این مبارزه جویی پیروز نخواهند شد. اگر باور ندارند، با تمامی وجود و نیرو تلاش کنند.
5ـ این گونه با اعتماد به نفس سخن گفتن، خود نشانگر آن است که قرآن از سوی پروردگار است؛ زیرا اگر قرآن پرداخته رسول خدا بود، با توجه به قانون «دست بالای دست بسیار است»، وی به عنوان یک انسان، هرگز نمی توانست نیرو و توان مخالفان و دشمنانش را تا پایان جهان ارزیابی کند و چنین با اعتماد به نفس به آنان بگوید: در این راه تلاش بیهوده است.
به گفته سید قطب، دانشمند بزرگ و خوشفکر مصری: «مبارزه طلبی در این موضوع شگفت انگیز، و یقین به پیروز نشدن دشمنان خود شگفت انگیزتر است ؛ چرا که اگر امکان شکست دادن رسول خدا (صلی الله علیه وآله) بود، آنان لحظه ای کوتاهی و سستی نمی کردند.»
6ـ از آن جایی که قرآن به پیروزی خود و شکست دشمنانش باور دارد، دست پایین را می گیرد و در تمامی آیات تحدی، از واژه «مثله» استفاده می کند و از آن ها می خواهد، دست کم «همانند» قرآن را بیاورند؛ نه «عین» آن را. یعنی اگر می توانند کتابی بیافرینند که از نظر ساختار واژگانی و جمله سازی و زیباشناسی بیانی «همانند» قرآن باشد؛ و این که در شگفتی های محتوایی و ژرف اندیشی های علمی و فلسفی و پیشگویی و... لازم نیست مانند قرآن بیاورند؛ زیرا به این دلیل که قرآن کلام پروردگار است، برای افراد معمولی محال است و بنابراین قرآن از این جهت کوتاه آمده است. اما باز می بینیم که هزار و چهارصد سال از این مبارزه طلبی آشکار قرآن گذشته، هزاران سخن شناسِ نکته سنجِ لطیف طبعِ عرب آمدند و رفتند، حتی آیه ای همانند قرآن، در ابعاد گوناگون، نتوانستند بیافرینند.
چرا رسول خدا «اُمّی» بود؟
بی تردید پیامبر (صلی الله علیه وآله) «اُمّی» بود، یعنی نه می خواند و نه می نوشت ]البته ایشان به خاطر پیوندی که با جهان غیب و پروردگار داشت، هم قدرت بر خواندن داشت و هم بر نوشتن ؛ اما اجازه خواندن و نوشتن نداشت] ؛ زیرا همان گونه که گفتیم، اگر وی اهل مطالعه بود، این احتمال وجود داشت که بگویند: او کتاب هایی دارد که در اختیار مردم نیست و مطالبی را از آن کتاب ها به نام قرآن بر مردم می خواند.
تعداد باسوادان جزیرة العرب ـ به گفته ویل دورانت، معروف ترین تاریخ دان غیر مسلمان آمریکایی ـ از تعداد انگشتان دست بیشتر نبود، و اگر پیامبر (صلی الله علیه وآله) یکی از آنان بود، تاریخ نگاران (به ویژه دشمنان) حتماً آن را نقل می کردند.
ممکن است این پرسش به ذهن خوانندگان گرامی راه یابد که آیا سر و کار نداشتن با خواندن و نوشتن، برای یک آموزگار، عیب به شمار نمی آید؟
پاسخ آن است که آموزگاران دو نوعند: اکثریت آموزگاران، معلمانی هستند که با خط و خط کش و اعداد ریاضی و آموزش مطالب و گچ و... سرو کار دارند. خواندن و نوشتن برای چنین آموزگارانی بی تردید مسأله ای اساسی و حیاتی است. اما اندکی از آموزگاران بشریت در بستر تاریخ، آموزگاران پاکی، پاکدامنی، پاک اندیشی، پاک رفتاری، راستگویی، و... هستند، چنین آموزگارانی، نیازی به گچ و تخته و سرمشق نویسی، نوشتن و... ندارند. پیامبران الهی در طول تاریخ ـ و همچنین رسول بزرگوار اسلام (صلی الله علیه وآله) ـ آموزگارانی از این نوعند. نخواندن و ننوشتن ظاهری، با ژرف اندیشی و ژرف گویی آنان ناسازگاری ندارد.
نگاهی به اعجاز تاریخی قرآن کریم
بسیاری از قرآن پژوهان بر این باورند که اعجاز تاریخی قرآن کریم یکی از انواع معجزات قرآن است. یعنی اطلاعاتی که قرآن از شرح حال پیامبران و تمدن ها و ملت های پیشین داده است، با آن صحت تاریخی، در اختیار هیچ تاریخ نگاری نبوده است. ده ها و صدها سال بعد، برخی از آن ها مطابق با آن چه قرآن کریم فرموده بود، کشف شد.
«تِلکَ مِنْ أنباءِ الغَیبِ نُوحِیهَا إلَیکَ ما کُنتَ تَعلَمُها أنتَ وَ لا قَومکَ مِن قَبلِ هَذَا»
این از اخبار غیبی است که بر تو وحی می کنیم ؛ نه تو و نه قومت پیش از این، آن ها را نمی دانستید.
هود/ 49
البته اعجاز تاریخی قرآن، جزء اخبار غیبی آن به شمار می آید. عده ای از دانشمندان مسلمان، این اطلاع رسانی را هشت نوع دانسته اند و برخی کمتر.
چه بسا بتوان تقسیم بندی بعضی از اندیشمندان را پذیرفت و خبرهای غیبی قرآن کریم را شامل سه بخش دانست:
1ـ خبر دادن از گذشته پنهان؛
2ـ خبر دادن از زمان حالِ پنهان؛
3ـ خبر دادن از آینده پنهان.
نکته این جاست که تمامی این حوادث و رخدادهای تاریخی، از سوی مردی گفته شد که «درس نخوانده» بود و این خود نشانگر ارتباط وی با منبع بی کران علم الهی و پیامبری اوست. در چندین جای قرآن آمده است:
«این از اخبار غیب است که بر تو وحی می کنیم.»
آل عمران/ 44
«این از اخبار غیبی است که بر تو وحی می کنیم و تو... نزد آنان نبودی.»
یوسف/ 102
«این از اخبار غیبی است که بر تو وحی می کنیم ؛ نه تو و نه قومت پیش از این، آن ها را نمی دانستید.»
هود/ 49
اگر ایشان اهل مطالعه و کتاب خوانی بود، یا در جمع دانشمندان یهودی پرورش می یافت، این گمان یا بدگمانی، می توانست در اندیشه های ما راه یابد که او از کتاب ها یا آنان چیزهایی آموخته که اینک به نام قرآن بر مردم عرضه می کند.
علامه طباطبایی در پاسخ این اشکال که ممکن است رسول خدا (صلی الله علیه وآله) این اخبار را از تورات و انجیل اقتباس کرده باشد، می فرماید: «کسانی که این دو کتاب را به دقت مورد مطالعه قرار دهند، و آن گاه با مراجعه به قرآن، تاریخ پیامبران و امت های آنان را از نظر بگذرانند، درخواهند یافت که داستان های قرآن، با داستان های تورات و انجیل تفاوت اساسی دارد.»
در محیطی که پیامبر (صلی الله علیه وآله) زندگی می کرد، دانشمندی نمی زیست تا رسول خدا (صلی الله علیه وآله) نزد وی شاگردی کند و این آموخته ها را از او فراگیرد.
اهداف تاریخی و قصه های قرآن کریم
در روزگاران پیشین به تاریخ و قصه، به چشم حرف هایی برای پر کردن اوقات فراغت و لذت بردن از نقل و شنیدن آن ها در شب های سرد زمستان و... می نگریستند. اما قرآن کریم و دنیای امروز، هرگز چنین نمی اندیشد، و اهدافی والاتر برای تاریخ و داستان قائل است.
قرآن، کتاب انسان سازی است و هدف اصلی آن، «تربیت» انسان هاست. البته این هدف نهایی، با اهداف فرعی تر و درجه دو ناسازگاری ندارد. برخی از اهداف تاریخ و قصص قرآن عبارتند از:
1ـ پندگیری انسان ها و جوامع از سرگذشت ملت ها؛
2ـ دلداری پیامبر (صلی الله علیه وآله) و پیروان خط توحید در مبارزه با مشکلات و این که پیروزی نهایی با حق است.
چرا خبرهای تاریخی قرآن کریم معجزه است؟
علت معجزه بودن خبرهای تاریخی قرآن کریم، تنها در بیان حوادث تاریخی نیست، بلکه به خاطر این است که:
1ـ از خیال بافی ها و خرافات دور است؛
2ـ تناقض در آن راهی ندارد؛
3ـ هیچ نکته ای که با قداست و مقام پیامبران ناسازگاری داشته باشد، در آن ها نیست؛
4ـ با عقل آدمی سازگاری دارد؛
5ـ با واقعیت های تاریخی مطابقت می کند.
نمونه های خبردادن از گذشته پنهان
1ـ در قرآن، از قوم «سبأ» و سرزمینشان و ویرانی سد «مأرب» و حوادث مربوط به آن ها گفتگو شده و حتی سوره ای در قرآن به نام سبأ وجود دارد.
کسی چنین قومی را نمی شناخت و در کتاب های تاریخی و تفسیری پس از قرآن، حدس هایی زده می شد که شاید سبأ نام سر سلسله «تبابعه» یا منطقه ای بوده است. تا این که در سال 1791 میلادی، دانشمندی آلمانی، همراه با هیأتی از دانشمندان باستان شناس، درصدد کشف آثار این قوم برآمد، و پس از آن نیز هیأت های دیگری کار او را ادامه دادند، تا در نیمه قرن نوزدهم میلادی، پس از کاوش ها و حفریات فراوان، تاریخ قوم سبأ روشن شد و آشکار گردید که آن چه قرآن درباره آنان گفته است، صحیح است.
«جرجی زیدان»، مورخ شهیر مسیحی، نیز در کتاب «العرب قبل الاسلام» نیز همین نکته را می گوید.
2ـ آن چه درباره ذوالقرنین در این کتاب آسمانی آمده، که برخی آن را با «اسکندر مقدونی»، یا الواح و آثار مکشوفه بر اثر حفریاتی که در «استخر» فارس به عمل آمده، با «کوروش کبیر» مطابق دانستند.
3ـ ویرانی مناطق مسکونی قوم لوط.
4ـ غرق شدن فرعون: او هنگام غرق شدن می خواست ایمان بیاورد؛ اما خداوند فرمود: «اینک ]ایمان می آوری]؟ و حال آن که پیشتر سرپیچی کرده و از تبهکاران بودی. بدان که امروز بدنت را ]از دریا] برهانیم ]و بر بلندی اندازیم] تا برای آیندگانت مایه عبرت باشد. و چه بسیار از مردم از آیات ما غافلند.»
یونس، آیات 92 ـ 90
و این بدن (چه مربوط به «رامسس دوم» یا جانشین او «مینبپاج» باشد) بی آن که ماهیان آن را بخورند، از آب بیرون افکنده شد و پس از مومیایی کردن، آن را همراه با بدن دیگر فرعون ها و رامسس های مصری، در مقبره هایی در «طیوه» ـ در «دره پادشاهان» ـ قرار دادند و در زمان فرود آمدن این آیات هیچ کس از این نکته اطلاعی نداشت تا در پایان قرن نوزدهم کشف شد و اینک در تالار مومیایی های سلطنتی موزه قاهره نگهداری می شود و در معرض تماشای بازدید کنندگان است تا «برای آیندگان مایه عبرت باشد.»
5ـ ماجرای گسترده و سرگذشت پر فراز و نشیب حضرت یوسف از نوجوانی تا پس از ورود خاندانش به مصر.
6ـ ماجراهای حضرت مریم از تولد تا پس از تولد حضرت عیسی(علیه السلام).
7ـ ماجراهای تولد حضرت عیسی (علیه السلام) تا هنگام عروج به آسمان.
نمونه های خبر دادن از چیزهایی که اینک وجود دارند و پنهانند
قرآن کریم، افزون بر آگاهی دادن از رخدادهای گذشته و آینده، از چیزهایی خبر داد که در لحظه فرود آمدن این کتاب آسمانی (و در زمان ما) وجود دارند، اما از چشم ما پنهانند. چند نمونه از آن ها را نام می بریم:
1ـ خداوند: قرآن از نام های پروردگار، کارهایش و... سخن می گوید.
2ـ جهان فرشتگان: موادی که فرشتگان از آن ها آفریده شدند، نام های برخی از آن ها، وظایفشان در جهان آفرینش، عبادتشان در آستانه خداوند و ارتباطشان با آدمی در قرآن آمده است.
3ـ جهانِ جنّیان و شیاطین: در قرآن از موادّی که جن و شیطان از آن ها آفریده شده، دشمنی ابلیس با انسان، سلاح آن ها در فریب دادن و نبرد با آدمی و راه های رهایی و پیروزی بر آن ها، انواع گروه های جن و... سخن به میان آمده است.
4ـ صحنه های جان دادن، دنیای پس از مرگ و آخرین لحظه های عمرِ کافران و دین باوران، حضور فرشتگان نزد آدمی که در لحظه های پایان زندگی به سر می بَرَد ؛ خوش آمدگویی و یا بدرفتاری با وی و... نیز در قرآن آمده است.
5ـ افشای رازگویی ها و دسیسه های منافقین در بنیان نهادن مسجد «ضرار»، به مسخره گرفتن رزمندگانی که برای نبرد «تبوک» می رفتند، توطئه ترور رسول خدا در بازگشت از جنگِ تبوک و... نیز از جریان هایی بود که در همان زمان رخ داد، اما از چشم دیگران پنهان بود.
نمونه های خبردادن از آینده پنهان
1ـ پیروزی رومیان بر ایران در چند سال آینده که در سوره «روم»، آیات 1 و 2 از آن خبر داده شده است.
2ـ وارد شدن مسلمانان (پس از چند سال ممنوعیت ورود به مکه) در آینده نزدیک برای حج، که در سوره «فتح» آیه 27 از آن خبر داده شده است.
3ـ خبردادن از بازگشت پیامبر (صلی الله علیه وآله) به مکه، پس از هجرت به مدینه که در سوره «قصص»، آیه 85 از آن یاد شده است.
4ـ خبردادن قرآن از این که دشمنان نخواهند توانست به رسول خدا (صلی الله علیه وآله) آسیب رسانند که در سوره «مائده»، آیه 67 آمده است.
5ـ خبردادن قرآن از این که تحریف و دگرگون نخواهد شد و محفوظ خواهد ماند. در سوره «حجر»، آیه 9.
6ـ و... .
یادآوری این نکته بایسته است که اعجاز قرآن منحصر به ابعاد تاریخی، ریاضی، علمی، زیبایی شناسی و... آن نیست. صاحب نظران حدود بیست نوع اعجاز برای قرآن در زمینه های گوناگون برشمرده اند و به شکل بسیار گسترده آن ها را بحث و ثابت کرده اند. ما در این مجال، تنها به اعجاز تاریخی آن نگاهی افکندیم، و به دلایلی از طرحِ پیشگویی های مسلّم علمی و یا ژرف اندیشی های فلسفی، جهان شناسی و قانون گذاری آن چشم پوشیدیم. باشد که نوشتن و خواندن درباره این بهارجان، گُل جانمان را از مرداب پلیدی ها برهاند، و از عطر غنچه زار دین، عطرآگین گرداند.