افسردگی در جوانان تنها به داشتن احساسهای ناخوشایند و غمگینی گاهگاهی خلاصه نمیشود. افسردگی میتواند تمام زوایای پرپیچ و خم زندگی یک جوان را تحت تاثیر قرار دهد. جوان افسرده در صورتی که راه درمانی خود را نیابد با مشکلاتی مانند افت تحصیلی، بیاعتمادی به خانواده، نفرت از خود و حتی فجایع بیبازگشتی چون آسیبزدن به خود مواجه خواهد شد. خوشبختانه افسردگی در جوانان قابلدرمان است. خانواده، دوستان و کادر آموزشی در مدرسه همگی میتوانند نقش کادر درمانی را برای کمک به یک جوان افسرده ایفا کنند.
برقراری ارتباط با جوانان حتی وقتی مشکل روحی چندانی هم ندارند کار سادهای نیست. معمولا ارتباط با آنها پر از سوءتفاهمهای تمامنشدنی است، چه برسد به آنکه یک جوان مجبور باشد با علایم افسردگی هم دستوپنجه نرم کند. والدین آگاه معمولا تلاش میکنند که با از کوره دررفتن گاهوبیگاه جوانان خود کنار بیایند و گوشهگیریهای آنها را به درستی درک کنند. اما واقعیت این است که افسردگی در جوانان بسیار فراتر از این رفتارهای کم و بیش طبیعی است. افسردگی با بیرحمی تمام شخصیت تازهشکلگرفته یک جوان را هدف میگیرد و احساس اغراقشدهای از عصبانیت و خشم و از دست دادن امید به آینده را در جوان پدید میآورد. براساس اطلاعات مرکز سلامت روان اداره کنترل و پیشگیری از بیماریهای آمریکا، تنها 20درصد جوانان افسرده تحت درمان قرار میگیرند. برخلاف بزرگترها که معمولا شخصا برای درمان خود اقدام میکنند، جوانان توانایی یا آگاهی لازم برای این کار را ندارند. اغلب جوانان با وجود ژست استقلالطلبی مقابل افسردگی بسیار بیپناهاند.
به همین دلیل خانواده و کادر آموزشی مدارس مهمترین نقش را در شناسایی و کمک به جوانان افسرده دارند، اما خانوادهها چگونه میتوانند بفهمند فرزند آنها افسرده شده یا آنکه کمی بیشتر از گذشته روی دنده لج افتاده است؟
نشانههای یک جوان افسرده
هر فردی در دوره جوانی خود با فشارهای روانی فراوانی روبهرو میشود. از تغییرهای سنین بلوغ گرفته تا پرسشهای بنیادینی که اغلب هم به درستی پاسخ داده نمیشوند. تغییر نقش از یک کودک به یک جوان هم به خودی باعث تنشهای اجتنابناپذیری در فضای خانواده می شود. با این وجود مشکل تشخیص اختلالهای روانی در جوانان تنها به این فضای پیچیده محدود نمیشود. درواقع مشکل فقط تفاوت قایل شدن میان علایم افسردگی و ویژگیهای «دنیای پر رمز و راز جوانی» نیست. مشکل این است که افسردگی در جوانان اغلب با علایم غیرمنتظرهای بروز میکند. فرزند شما شاید گوشهگیر و غمگین به نظر نرسد اما درواقع کاملا افسرده باشد. به عبارت دیگر بسیاری از افسردگیها در بسیاری از جوانان با تحریکپذیری، کمطاقتی و رفتارهای خشونتآمیز ظاهر میشود. به هر حال اگر در مورد علایم و رفتارهای فرزند خود مشکوک هستید، میتوانید سوالات زیر را از خود بپرسید: چه مدت از تغییر رفتارهای فرزندتان میگذرد؟ چقدر علایم جدید رفتاری جدی هستند؟ چقدر با رفتارهای سابق فرزندتان تفاوت دارند؟ آیا این علایم موجب کاهش عملکرد تحصیلی و کاری او شدهاند؟
p align="center">
تفاوت افسردگی جوانان با دیگران
افسردگی در جوانان میتواند با چهرهای کاملا متفاوت ظاهر شود. علایم زیر در جوانان افسرده به مراتب بیشتر از سایر گروههای سنی مبتلا به افسردگی دیده میشود:
• خلق تحریکپذیر و عصبانی:
در واقع در بسیاری از موارد جوانان افسرده بیشتر از آنکه غمگین باشند، عصبانی هستند: آنها زودتر از حالت معمولشان از کوره در میروند و بیشتر از حالت عادی تمایل به خشونت دارند.
•دردهای بیدلیل:
برخی از جوانان افسرده بهطور مرتب از ناخوشیهای مشابهی چون سردرد و شکمدرد یا یبوستهای بیدلیل شاکی هستند. اگر در آزمایشهای پزشکی دلیلی برای این علایم پیدا نشود، خانواده و پزشکان باید احتمال افسردگی را از نظر دور ندارند.
• حساسیت بیش از اندازه به انتقاد:
جوان افسرده درون خود از احساس ناامیدی و بیارزشی به ستوه آمده است. به همین دلیل در مقابل کوچکترین انتقاد اطرافیان درمورد وضعیت کار و تحصیلش بسیار آسیبپذیر خواهد بود. او طاقت انتقادهای خانوادهاش را نخواهد داشت و به بدترین شکل ممکن با یک توصیه خیرخواهانه برخورد میکند.
•جدایی از «بعضی» افراد و نه همه اطرافیان:
با وجودی که بزرگسالان افسرده تمایل به قطع ارتباط با اطرافیان خود دارند اما جوان افسرده حداقل برخی از روشهای خود را حفظ میکند و گاهی حتی این روابط را پررنگتر و عاطفیتر هم خواهد کرد. این روابط جدید گاهی به وابستگیهای عاطفی شدید منجر خواهد شد. وابستگیهایی که بسته به نوع آن میتواند هم یک خطر محسوب شود و هم یک فرصت مناسب برای درمان و پشتیبانی از یک جوان.
منبع: www.salamat.com