ماهان شبکه ایرانیان

محرومان را از خود مرانید،دانستنیهایی از قرآن

«و اصبر نفسک مع الذین یدعون ربهم بالغدوة و العشیّ یریدون وجهه و لا تعد عیناک عنهم ترید زینة الحیاة الدنیا و لا تطع من أغفلنا قلبه عن ذکرنا و اتّبع هواه و کان أمره فرطا»

«و اصبر نفسک مع الذین یدعون ربهم بالغدوة و العشیّ یریدون وجهه و لا تعد عیناک عنهم ترید زینة الحیاة الدنیا و لا تطع من أغفلنا قلبه عن ذکرنا و اتّبع هواه و کان أمره فرطا»

(سوره کهف،آیه28)

و نفس خود را شکیبا گردان با کسانی که صبح و شام پروردگار خود را می خوانند و رضایت او را می طلبند و دیدگان خود را به خاطر زینتهای دنیا، از آنان برمگردان و اطاعت مکن از کسی که قلبش را از یاد و ذکرمان غافل گردانیدیم و از هوا و هوس خود پیروی کرد و خود را تباه گردانید.

و اصبر نفسک: خود را شکیبا گردان از این جمله معلوم می شود پیامبر از طرف مستکبران و گردنکشان قریش تحت فشار بوده، گویا از حضرت همواره می خواستند که فقرا و پا برهنگان را از خود دور گرداند تا ثروتمندان و سران قوم در مجلس آن حضرت حضور یابند ولی خداوند دستور قطعی صادر می کند که به هیچ وجه گوش به سخنان یاوه و بی ارزششان ندهد و ذاکران خدا و جویندگان حق را از پیش خود نراند. و خداوند به پیامبرش تذکر می دهد که این فقیران هرچند سلبیاتی هم داشته باشند اما آنقدر والا و مثبت هستند که همواره به یاد خدایند و این بالاترین امر مثبتی است که تمام آن امور منفی را می پوشاند. وانگهی اگر برای اسلام خطری پیش آید هرگز هواپرستان پولدار کمکت نمی کنند و تو را یاری نمی دهند بلکه همین محرومان پابرهنه اند که سینه را سپر بلا قرار می دهند و خود را فدای تو و دینت می کنند.

و چه زیبا ملت محروم و مستضعف ایران در دوران ستمشاهی ثابت کردند که همانا آنان از دین و آئین و وطن خود دفاع خواهند کرد و با پیوستن به فرزند رسول الله، خمینی بزرگ آنچنان حماسه ای ـ با دست تهی ـ آفریدند که دنیا را برای همیشه به شگفتی واداشت. و اگر یادمان نرفته باشد همینان بودند که جبهه های جنگ تحمیلی را با قربانی کردن و از جان خود گذشتن گرم نگه داشتند و در برابر تمام مستکبران دنیا، یکه و تنها ایستادند. و اگر ملت ایران پیروز شد فقط به خاطر ایده و انگیزه رهبر و ملت بود که برای خدا قیام کردند و تنها خدا را می خواندند.

امروز نیز اگر ما خدا را مد نظر خویش قرار دهیم و فقط به خاطر او و برای دفاع از آرمان مقدسمان که دین خدا است قیام کنیم و از دشمنان نهراسیم و تکیه فقط به پابرهنگان و محرومان داشته باشیم به خدا پیروزیم. و در غیر این صورت معلوم نیست به آن پیروزی دلخواه دست یابیم.

یریدون وجهه: صفت بسیار زیبا و جامعی برای مؤمنان در اینجا ذکر شده که اینان ذات پاک او را می طلبند یعنی غیر از خدا را نمی جویند و تمام همّ و غمّشان این است که رضایت او را به دست آورند و به مقام قربش نائل گردند. و این مقام بسیار بزرگ و والائی است که انسان در تمام احوال فقط خدا را مدّ نظر خود قرار دهد و جز او را نخواهد. این همان جمله والای أمیر المؤمنین علیه السلام را می رساند که فرمود: «ما عبدت الله طمعا فی جنته و لا خوفا من ناره و لکنی رأیته أهلا للعبادة فعبدته» من خدا را نه به خاطر طمع به بهشت برینش و نه به خاطر ترس از عذاب جهنمش می خوانم و پرستش می کنم بلکه او را اهل برای پرستش و عبادت یافتم، از این روی او را عبادت می کنم. ای کاش ما به خاطر ترس از دوزخ و یا طمع رسیدن به بهشت خدا را عبادت می کردیم. خوشا به حال آنان که خدا را فقط به خاطر خودش و به خاطر ذات پاک مقدسش تسبیح و تحمید و پرستش می کنند و وای به حال ما که حتی به خاطر ترس از جهنمش یا طمع دست یافتن به نعیمش هم او را عبادت نمی کنیم.

و لا تعد عیناک عنهم: در این قسمت نیز تأکید شده است که هرگز دیده از آنان بر مگیر و پیوسته آن فقیران خداپرست را در محضر مبارکت بپذیر و از آن مستکبران ثروتمند دوری جوی که آنها هوا پرستند و اینان خدا پرست و چسان فرق است میان آنان و اینان: اینها هرچند دستشان از مال دنیا تهی است ولی قلبی مالامال از عشق به خدا دارند ولی آنها در حد اسراف هواپرستند واز خدا دور.

این آیه هرچند خطاب به پیامبر دارد ولی قطعا مخاطب ما هستیم زیرا پیامبر با آن خوی الهی و طبع بلند هرگز فقرا را از خود نمی راند و ثروتمندان از خدا بی خبر را به جای آنان نمی گزیند ولی خداوند می خواهد قلب مبارکش را تسلی بخشد که هرگز از دوری آن مستکبران متأثر و دلگیر نشود و پیوسته تهیدستان خدا جوی را به خود نزدیکتر گرداند و خلاصه خط قرمز بر آن پولداران هواپرست بکشد.

در تفسیر نور الثقلین نقل شده است که ابن مسعود ضمن یک حدیث طولانی گفت: سلمان و خباب گفتند: این آیه در حق ما نازل شده است و اضافه می کند: «جاء لاقرع بن حابس التمیمی و عیینة بن حصین الفرازی و ذووهم من المؤلفة، فوجدوا النبی صلی الله علیه و آله قاعدا مع بلال و صهیب و خباب فی ناس من ضعفاء المؤمنین، فحقروهم فقالوا: یا رسول الله لو نحیت هؤلاء عنک حتی نخلو بک» ...روزی اقرع و عیینه و دیگر اشراف قوم خدمت حضرت رسیدند و آن بزرگوار را دیدند که در کنار تهیدستان مانند بلال و صهیب نشسته است، پس آنان را تحقیر کردند و کوچک شمردند و به حضرت رسول عرض کردند: اینها را از خود دور گردان تا ما مجلست را پر کنیم! که این آیه مبارکه نازل شد.

سلمان گوید: ولی حضرت هرگز از ما دور نمی شد و ما را از خود نمی راند و آنقدر به ما نزدیک می شد که زانوی مبارکش به زانوی ما برخورد می کرد. و ما هم هرگز از او دور نمی شدیم و تا در مجلس تشریف داشت در کنارش می نشستیم تا آنگاه که برمی خاست و تشریف می برد، آنگاه متفرق می شدیم.

در روایت دیگری آمده است که حضرت فرمود: «الحمد لله الذی لم یمتنی حتی أمرنی أن اصبر نفسی مع رجال من أمتی، معکم المحیی و معکم الممات» خدای را سپاس و شکر گویم که مرا از دنیا نبرد تا آنکه به من دستور داد که با خود شکیبا باشم و با مردانی از امتم همراه باشم. هان مرگ من و زندگی من با شما(مؤمنان تهیدست) است.

خداوندا مرگ و زندگی ما را مرگ و زندگی آل محمد قرار ده.

آمین رب العالمین.

قیمت بک لینک و رپورتاژ
نظرات خوانندگان نظر شما در مورد این مطلب؟
اولین فردی باشید که در مورد این مطلب نظر می دهید
ارسال نظر
پیشخوان