سیری
کوتاه در بازشناسی منابع تاریخ اسلام(5)
- 101ه ق را در شماره پیش گفتیم:
اینک به
زمینه ها و علل و عوامل این بازگشت و نیز نخستین آغازگران نگارش تاریخ و حدیث و
تراجم، مغازی و بازشناسی منابع قدیمی و مؤلفان آنها می پردازیم:
نویسنده
مصری «احمد امین » درباره عوامل دیگر این تحول و گرایش به نگارش تاریخ و حدیث در
عصر خلفای بعدی چنین می نگارد که:
الف -
احتیاج عمده برخی از خلفا به شناخت اوضاع واحوال پادشاهان عالم و اطلاع از قانون و
سیاست.
ب - ورود
ملتهای مختلف در جهان اسلام که هر یک دارای تاریخی مبهم بوده اند و کم و بیش تاریخ
خود را بین مسلمانان انتشار می دادند.
ج -
انگیزه جمع آوری حدیث (گفتار پیامبرصلی الله علیه وآله و صحابه و خلفای پیشین).
یعنی تدوین سنت که متاسفانه ممنوع گشته بود (1) .
تدوین و
تحول تاریخ و سیره در خلال قرنهای اولیه هجری (2) تاریخ و تاریخنگاری
هم همانند بسیاری از علوم و حرف دستخوش تحول و دگرگونی بوده و در راه تکامل، مسیر
طولانی را طی کرده است و تحول این علم را به هیچ وجه نمی توان از تطور و بسط فرهنگ
عمومی جامعه بشری جدا کرد. چون پیشرفت و تطور علم تاریخ و مرحله ای از تطور و
پیشرفت فرهنگ است و آن نیز محصول عوامل متعدد است. که عمدتا از تاسیس حکومت و دولت
ناشی می شود که این حکومت و دولت با دولتها و فرهنگها و نهادهای سیاسی، نظامی دیگر
برخورد داشته باشد .و همین طور عناصر اولیه تمدنی آن گسترش می یابد.
بی گمان
علم تاریخ و تاریخنگاری در جهان عرب و اسلام و جزیرة العرب، با حدود و ابعاد و
روشهای تدوینی آن پیش از ظهور اسلام نبوده چون آنان به گونه ای در جاهلیت بسر
می بردند و فاقد کتابت و خط بودند (3) . این نگارش بعد از ظهور اسلام
تحقق یافته است ولی هرگز بدان معنا نیست که عربها قبل از ظهور اسلام به طور کلی،
هیچ نوع معرفت و آشنائی با این علم نداشتند، بلکه آنها قبل از ظهور اسلام،
تمدنهائی گرچه کوچک، در یمن و دیگر نقاط عرب داشته اند که آثار آنها را کم و بیش
در اشعار و قصص و ... خود نقل می کردند و اخبار و آثار دولت حمیر و سبا و دولت
معین، قتبان، عمالقه، و عاد و ثمود و مدین را به طور شفاهی و سینه به سینه میان
آنها نسل بعد از اسلاف خود نقل می کردند و می توان گفت که مرحله آغاز تمدن و فرهنگ
شفوی و حفظی که پایه و اساس تمدن نگارشی و خطی و... است، در میان آنان طی می کرد.
یعنی آنچه که عربها می دانستند و قبل از آن که به نوشتن و خط متکی باشند، به حفظ و
حافظه و نقل شفوی و لسانی تکیه می کردند و از این جهت در آن دوره حتی در اوائل
اسلام تا مدتها قبل از این که خط و نوشتن شایع شود، از حافظه های بسیار قوی، بخصوص
در زمینه انساب و اشعار، برخوردار بوده اند.
و شاید
مهمترین بخش از تاریخ عرب و اسلام که قطعا تاثیر مهمی در تدوین تاریخ بعد داشته
است، دوره «ایام العرب » جنگها و داستانهای دوره جاهلی بوده است و به قصه بیشتر
شباهت داشته است تا تاریخ، و بیشتر قصاصان و داستان سرایان نقل می کردند تا مورخان
و دانشمندان و محققان.
متاسفانه
این شیوه را خلفای اموی از عصر معاویه و مروانیان و بعد عباسیان، نیز در نشر فضائل
و مدایح برخی و مذمت و مساوی و کوبیدن رقبای سیاسی و مذهبی خود، ترویج می کردند.
ظهور
اسلام و نزول قرآن کریم و تحولی ژرف دراندیشه ذهنیت عرب مسلمان داشت نقل داستانهای
قرآن و نقل اخبار گذشتگان و اهمیتی که قرآن به تاریخ گذشتگان می داد و معلومات
ارزنده ای از تمدنهای گذشته و انبیای سلف عرضه می کرد، قطعا تاریخ را به عنوان
موضوع واقعی و جدی مطرح می کرد. به علاوه وجود حضرت رسول صلی الله علیه وآله و
پیروزیهای او، جنگها و غزوات و سرایا و فتوحاتی که انجام داد، بیشتر اعث شد که
مسلمانان این حوادث عظیم اجتماعی و تاریخی را تدوین نمایند و زندگی حضرتش را به
عنوان یک «اسوه » در فرایند زندگی خود قرار دهند. این مساله نقطه عطفی بود که در
روند عمومی فرهنگ و ثقافت مسلمانان رخ می داد گرچه ریشه آغاز و مبدا شدن هجرت
پیامبر، در تاریخ عمومی در سیره پیامبرصلی الله علیه وآله دارد و نامه های آن حضرت
و مطالبی که با املاء پیامبرصلی الله علیه وآله و به خط علی علیه السلام و سلمان و
دیگران از آن حکایت می کند و تنها کاری که در زمان عمر صورت گرفت بازگشت سال هجرت
به اول محرم بود نه اول ربیع الاول که آغاز هجرت پیامبر به مدینه می باشد.
وی چنین
مشهور شده است که مبدا آن در 16 هجری زمان خلیفه دوم به پیشنهاد امام علی علیه
السلام (4) پایه اساسی تاریخ هجری و تدوین علمی تاریخ اسلامی بود، از
این جهت حادثه هجرت نقطه آغاز تجدید حوادث و وقایع تاریخ مسلمین می باشد و به این
ترتیب ممکن است به طور عموم، نقطه آغاز تدوین مسلمانان را در دو روش تلخیص کنیم:
1 - گرایش
تدوین تاریخ «ایام العرب » و آثار آن از پیمانها، جنگها، کینه ها و انقلابات و
دیگر نتائج آن که در زندگی عرب مسلمان اثر گذاشته بود. کلا «ایام العرب » از گذشته
نزدیک عرب، حکایت می کرد و آنچه که این ایام از نظر اجتماعی، ادبی و فرهنگی در
جامعه آنان اثر گذاشته بود.
2 - گرایش
دوم: تدوین تاریخ اسلام و ظهور حضرت محمدصلی الله علیه وآله و اخبار زندگی و جنگها
و سرایا و به طور کلی سیره حضرت رسول صلی الله علیه وآله است.
تقریبا
وقوع این دو گرایش، واقعیت اجتماعی جزیرة العرب آن روز را تشکیل می داد که جریان
اولی تعصبات قبیلگی و دیگر گروه بندیهای جامعه جاهلی را نشان می دهد و جریان دومی
حیات پیامبر اکرم صلی الله علیه وآله، اعمال، گفتار و سیره او را گزارش می دهد.
دکتر
عبدالعزیز الدوری می گوید: هر یک از این دو گرایش غالبا در یک مرکز فرهنگی اتفاق
افتاده است.
گرایش اسلامی
در مدینه، مرکز سنت پیامبر و گرایش دومی گرایش عصبیت درکوفه و بصره; دو شهر جدیدی
که بعد از اسلام به وجود آمده اند و مرکز فعال گرایشهای عصبیتی و قبیلگی می باشند
(5) . نکته جالب توجه این که این شهرهای سه گانه در آغاز عصر تدوین، مرکز
فعالیت فرهنگی و مسکن بیشترین علمای عصر بوده است.
اهتمام به
اعمال و افعال پیامبر نه فقط از منشا تقوی و ورع اسلامی مهم بوده است، بلکه خود یک
موضوع جدی و واقعه ای مؤثر بوده، زیرا دولت و حکومت جدیدی که بعد از وفات پیامبر،
روی کار آمده بود، به عنوان حافظ سیره و سنت پیامبرصلی الله علیه وآله به ظاهر
ناچار بود که همه روشها و سنن و نظامات خود را از سیره پیامبر به عنوان مؤسس و
بنیانگذار دولت اسلامی و مشروعیت اساس و پایه های آن تلقی نماید.
به علاوه،
اساسی را که خلیفه دوم تقسیم بندی طبقات جامعه را به خصوص با تاسیس کوفه، روی آن
بنا کرد ملاحظه کنیم که جامعه اسلامی را بر مبنای خویشاوندی با پیامبر قریش و
ذوی القربی و سابقه در اسلام قرار داد و آنهائی که به نحوی با پیامبر قوم و خویشی
داشتند، سهم بیشتر داده و اهمیت فراوان داد. اگر ما این نکته را مراعات کنیم، قطعا
اعمال و غزوات پیامبر و تاریخ اسلام آنچنان اهمیتی پیدا می کرد که شناخت حقوق
طبقات جامعه صدر اسلام به آن بستگی داشت که بر حسب سابقه در اسلام، شرکت در جنگها
و غزوات، حقیقت پیدا می کردند و از عطایا و مواهب و قیام اسلامی برخوردار می شوند
(6) .
اهتمام به تدوین حدیث
به هر
ترتیب ممانعت از تدوین و نقل حدیث به معنای عام، شامل تمام گفتار پیامبرصلی الله
علیه وآله در احکام و تفسیر و سیر و مغازی و.... می شد، آثار نامطلوب خود را بر
جامعه نهاد. هر چند اهل بیت علیهم السلام جسته و گریخته بدان توجه نداشتند و آثار
پیامبرصلی الله علیه وآله را ضبط می کردند ولی به تدریج خلفا و طبقات دیگر جامعه
به این نیاز توجه کرده و به فکر تدوین حدیث و ... پرداختند، چنانکه اشاره شد.
دکتر دوری
می افزاید:
«جمع آوری
و تدوین احادیث پیامبر و اقوال آن حضرت موضوعی بود که مبتکران این فن را به عنوان
محدثان و جامعان حدیث، معروف می ساخت. این دسته از صحابه پیامبر، به راستی در
جمع آوری و تدوین احادیث پیامبر، زحمتهای طاقت فرستائی را متحمل شدند و دست به
سفرهای علمی زده و هرنوع حدیثی را ضبط کرده و به کلمات و عبارتهای آن اهمیت
می دادند.
ابتداء
این تلاش علمی در مورد «مغازی » صورت می گرفت که بعدا خود «مغازی »نویسی فن خاصی
را تشکیل داد و بخش مهمی از تدوین تاریخ اسلام گردید و خود به خود از حدیث نویسی و
تدوین احادیث، جدا گردید و بعدا آنچنان توسعه یافت که شامل تدوین کل تاریخ پیامبر
واسلام چه پیش از نبوت و چه پس از آن شد (7) . حتی در قلمرو تدوین
مغازی و سیره نویسی حتی حدیث عده ای از معروف ترین فرزندان صحابه و.. قرار دارند
که در راس آنها ابان بن عثمان و عروة بن زبیر است. هرچند آنان خالی از انگیزه ها و
عوامل یاد شده در گذشته نمی باشد، ولی بناچار به معرفی کوتاهی از آنان می پردازیم:
نخستین مورخان اسلامی
دانستیم
که اکثر منابع موجود تاریخی و سیره و غیره مربوط به قرن دوم و سوم و حتی قرن چهارم
است. و منابعی از قرن اول موجود نیست; زیرا اهتمام به نوشتن، در آن دوره کمتر وجود
داشته است.
نخستین
مورخان را باید در سیره نویسان و مغازی نویسان جستجو کرد. پیشگامان در این زمینه،
براساس منابع اهل سنت عبارتند از:
1 - عروة
بن زبیر بن عوام بن خویلد، که مادر عروة; اسماء، دختر ابوبکر است، (متوفای 92
هجری).
2 - ابان
ابن عثمان متولد 22 و متوفای 105 هجری.
3 - وهب
بن منبه متوفای 110 هجری.
4 - عاصم
بن عمر بن قتاده ابن انصاری، متوفای 120 هجری.
5 -
شرحبیل بن سعد خطمی متوفای 123 هجری.
6 - زهری
(محمد بن شهاب، متوفای 124 هجری(ابوبکر محمد بن عبید الله بن شهاب از قبیله بنی
زهرة بن کلاب از قریش است).
7 -
عبدالله بن ابی بکر بن حزم از علمای مدینه، متوفای 135 هجری.
8 - موسی
بن عقبه متوفای 141 هجری.
9 - معمر
بن راشد، متوفای 150 تا 153 هجری.
کتابهای
اینان به کلی از بین رفته است، فقط مطالبی از آثارشان در کتابهای دیگر نقل شده
است.
1 - ابان
بن عثمان (متوفای 95 یا 105) از معروف ترین شخصیتها در مرحله انتقال حدیث به مغازی
و سیره نویسی در جهان اهل سنت می باشد..
زیرا او
ابتدا کار خود را از حدیث نویسی شروع کرد که سرانجام منجر به سیره نویسی شد وی از
مقربان دربار اموی است (8) . و بعد از او، ابن سعید در عداد محدثین
طبقه اول از تابعین مدینه قرار دارد. او نیز به مغازی و سیره نویسی اهمیت فراوان
داده ولی او به نظر مورخان بیشتر محدث است تاچیز دیگر (9) .
2 - عروة
بن زبیر(متوفای 92) اولین سیره نویس معرفی شده و در میان مؤلفان مغازی و
سیره نویسی خصیت بارزی دارد و سیره نویسی، به او منسوب می شود. گرچه تا امروزه
کتاب عروة بن زبیر را مستقیما در دست نداریم، اما مجموعه کتابهای ابن اسحاق،
واقدی، طبری، همگی از نوشته های ابن زبیر استفاده کرده اند و اینها نشان می دهند
که تالیف عروه بن زبیر اصلی ترین و قدیمی ترین متنی است که درباره مغازی و سیره
نوشته شده است.
جالب توجه
این که عروة بن زبیر در تالیف کتاب خود، تنها به نقل غزوات و جنگهای پیامبر
نپرداخته است، بلکه در مورد نحوه زندگی نزول وحی و دیگر موارد زندگانی پیامبر
اسلام صلی الله علیه وآله به تفصیل سخن گفته است که خود مرحله ای از تدوین تاریخ
اسلامی است و می توان گفت: حد وسط (انتقال از مغازی نویسی(نقطه آغازین تاریخ
اسلامی) و مرحله تاریخ نویسی اسلامی است زیرا عروة بن زبیر علاوه بر سیره و حیات
پیامبر، از اوضاع و شرائط دوران خلفای راشدین از قبیل جنگ قادسیه و یرموک هم سخن
به میان آورده است هرچند مطالب نقل شده از این منابع قدیمی می رساند که از نقل
روایات بی اساس و شبیه افسانه یا در مدح بیجا و ذم نابجا پروا نداشته و مخصوصا در
مواردی که مربوط به علی علیه السلام می شد (10) . نویسندگان دیگر که در
حلقه نقل حدیث و تاریخ قرار گرفته اند، کم و بیش به دور از حب و بغض نبوده اند و
از جمله بعد از ابان بن عثمان و عروة بن زبیر و...، محمد بن شهاب زهری (51 - 124ه)
که اصلا از قبیله قریش و بنی زهره بوده و در مدینه تولد یافته است، او اهتمام
زیادی به حدیث داشته و در میان احادیث به روایتهای مغازی به صورت عام اهمیت زیادی
داده است. زهری در تدوین مغازی در واقع سیره نویسی پیامبر را آغاز کرده است.
آنگونه که نقل شده، سیره نویسی او نیز بسیار گسترده و وسیع بوده است او از فترت
جاهلیت و دوران قبل از اسلام تا ظهور محمدصلی الله علیه وآله دوران مکه و هجرت به
مدینه، مغازی، فتوح، نمایندگان سیاسی و خود عرب و دیگر فعالیتها و حوادث مهم تاریخ
صدر اسلام را بازگو می کند. اما در همه این نقل حوادث تسلسل تاریخی، تاریخ حوادث،
و اسناد و روایات را نیز یادآوری می نماید. او علاوه بر تاریخ حیات پیامبر، از
حوادث بعد ازفات، انتخاب ابوبکر، شورای عمر، فتنه عثمان، انتخاب علی علیه السلام
را نیز به تفصیل می آورد. محمد بن شهاب زهری از نسابین معروف و شخصیت ممتازی است
در این رشته تالیف داشته است. کتاب نسب قریش مصعب زبیری عمده ترین مطالب خود را از
محمد بن شهاب زهری اقتباس کرده است.
بعد از
چند نفر از محدثان (بمانند وهب بن منبه متوفای 110 تا 164ه) موسی بن عقبه و شرحبیل
بن سعد) نقلها و نوشته های آنها تقریبا در تدوین تاریخ اسلام نقشی داشته اند،
نوبت به محمد ابن اسحاق (151ه) می رسد که بزرگترین و پیشگام ترین مورخ یا
سیره نویس پیامبر اسلام صلی الله علیه وآله است.
ادامه
دارد
پی نوشتها:
1) احمد
امین ، فجرالاسلام.
2) دکتر
دوزی عبدالعزیز بحث فی نشاة علم التاریخ عندالعرب طبع بیروت، سال 1960، ص 19 - 18.
3) کتاب
راههای نفوذ خط فارسی... دکتر آذرنوش نشر دانشگاه تهران، مقدمه تاریخ تحلیلی و
سیاسی اسلام، حسنی نشر دفتر فرهنگ اسلام، و مقالات بررسی مفهوم واژه های جاهلیت در
مجله مکتب اسلام، سال 35.
4) ابن
واضح، یعقوبی، تاریخ یعقوبی، ج 2، ص 16، چاپ دار صادر، بیروت، 1970م. ر.ک. به
تاریخ تحلیلی و سیاسی اسلام، تالیف نگارنده.
5) دکتر
عبدالعزیز الدوری، بحث فی نشاة علم التاریخ عندالعرب، ص 19. چاپ 1960م، چاپخانه
کاتولیکیه، بیروت.
6) تاریخ
یعقوبی، ج 2، ص 22، چاپ دار صادر، بیروت.
7) دکتر
عبدالعزیز الدوری در بحث فی نشاة علم التاریخ عندالعرب، ص 19، چاپ بیروت، 1960م.
8) العبر،
ج 1، ص 129 و الاغانی، ج 2، ص 4 و تاریخ طبری، بخش اعلام، تهذیب ابن حجر، ج 1، ص
97 و طبقات ابن سعد بخش تابعین، ج 5، ص 112.
9) طبقات
ابن سعد، ج 5، ص 151 -وما بعد طبع بیروت، 1970.
10) ر ک
به روایت نقل شده و نقد و بررسی کتاب تاریخ تحلیلی و سیاسی اسلام، ص به قلم علی
اکبر حسنی.