پژوهشکده ی فقه و حقوق و بررسی مبانی، روش ها، قلمرو و ویژگی های نظام حقوقی اسلام

گفتگو با حجت الاسلام والمسلمین احمد مبلغی

گفتگو با حجت الاسلام والمسلمین احمد مبلغی

پیام حوزه: ضمن تشکر از حضرت عالی، ابتدا با بیان شمه ای از چگونگی تشکیل پژوهشکده ی فقه و حقوق، بفرمایید این پژوهشکده بر اساس چه ضرورتی تاسیس شده است؟

بسم الله الرحمن الرحیم . پژوهشکده ی فقه و حقوق در سال 1374 تاسیس شد تا در عرصه ی فقه پژوهی و مباحث تطبیقی میان فقه و حقوق، پژوهش های کارآمدی را به سامان رساند .

ابتدا به اهداف این پژوهشکده و سپس به گروه های پژوهشی آن اشاره می کنیم:

اهداف پژوهشکده عبارتند از:

1 . تبیین و تنقیح مبانی، روش ها، قلمرو، منابع، جایگاه و اهداف فقه;

2 . تبیین عناصر و ویژگی ها و روش استنباط نظام حقوقی اسلام;

3 . توسعه ی اندیشه ی فقهی به عرصه های نوین و بازآفرینی اندیشه های فقهی حقوقی;

4 . پاسخگویی به چالش ها، نیازها و پرسش های فراروی فقه و حقوق اسلامی;

5 . تبیین مسائل و ابعاد فقهی حقوقی نظام جمهوری اسلامی .

گروه های این پژوهشکده عبارتند از:

1 . گروه فلسفه و تاریخ فقه

این گروه متکفل انجام مطالعات برون فقهی است و سه زیر شاخه مطالعاتی را پوشش می دهد:

الف . فلسفه ی فقه;

ب . تاریخ فقه;

ج . فلسفه ی حکم .

اگر چه بسیاری بر این اعتقادند که فلسفه احکام در زمره ی مباحث فلسفه ی فقه جای می گیرد، ولی محققین و پژوهشگران این مرکز بر این باورند که باید میان فلسفه ی فقه و فلسفه ی احکام تفاوت قائل شد و فلسفه حکم را مقوله ای جداگانه به شمار آورد . به هر حال پیگیری مطالعاتی در زمینه ی فلسفه احکام توسط این گروه در دستور کار قرار گرفته است .

2 . گروه دانش های وابسته به فقه

این گروه مجموعه ای از دانش ها که در حوزه ارتباط تنگاتنگی با اجتهاد دارند و فلسفه ی وجودیشان سرویس دهی به فقه هست;هم چون اصول فقه، قواعد فقهی، علم رجال، درایه و ... را بررسی می کند .

شایان توجه است که گروه در مطالعه ی این دانش ها به دوباره گویی مباحثی که بارها تکرار شده است، نمی پردازند، بلکه همت خود را صرف مطالعه ی محورهای مهمی با افق هایی نوآمد می کند;محورهایی هم چون بررسی کلیت هر یک از این دانش ها، مطالعه منابع، متدولوژی و مکاتب شکل گرفته در هر یک و نیز بررسی آن دسته از قواعد اصولی حساس و در عین حال نیازمند به بررسی بیش تر;مانند سیره ی عقلا .

3 . گروه مباحث فقهی - حقوقی

این گروه به مسائل مستحدثه و موضوعات شکل گرفته در دوران جدید می پردازد .

4 . گروه موضوع شناسی

این گروه متکفل شناسایی موضوعات جدید، جمع آوری اطلاعات پیرامون آن ها و سرانجام بررسی و تحلیل این اطلاعات جهت استنباط احکام آن ها می باشد . حاصل تلاش های علمی این گروه در اختیار پژوهشگران گروه مسائل فقهی و حقوقی قرار می گیرد تا بر اساس موضوع شناسی های انجام شده تحقیقات فقهی خود را به سامان رسانند . از طرف دیگر موضوع یابی ها و موضوع شناسی های این گروه می تواند مبنا و چارچوبی برای جهت دهی پژوهش های سالانه در پژوهشکده قرار گیرد .

پیام حوزه: گروه های چهارگانه در جهت تولید علم و نظریات جدید و عدم تکرار گذشتگان چه مقدار تلاش می کنند و اصولا تشکیل این گونه پژوهشکده ها را برای رشد علم و نظریه سازی و نظریه پردازی چه مقدار لازم می دانید؟ و آیا در صدد کاری نو هستید؟

در پاسخ دو مقوله را باید مطرح کرد: یکی فرونغلطیدن پژوهشکده به دامان مباحث تکراری و دیگری ضرورت پژوهشکده هایی از این قبیل، جهت نظریه پردازی و تولید مباحث ضروری و مفید .

نسبت به مقوله ی پرهیز از مباحث تکراری باید گفت: با توجه به این که یکی از مهم ترین آسیب های دامنگیر مطالعات فقهی و اصولی فرو غلطیدن به دامان مباحث تکراری است، پژوهشکده ی فقه و حقوق برای دور ماندن از چنین وضعیتی کوشیده است تا شرح وظایف و حوزه ی عملکرد گروه های علمی خویش را در قالب اهداف مشخص تنظیم نماید .

با پایبندی به این اهداف تقریبا مجالی برای فروغلطیدن پژوهشکده در مباحث ناکارآمد و بارها تکرار شده باقی نمی ماند . در واقع اهداف مورد اشاره تعیین کننده ی نهایی قلمرو و بستر مطالعات پژوهشکده است . ناگفته پیدا است در میان گروه های چهارگانه ی پژوهشکده، دو گروه فلسفه ی فقه و موضوع شناسی - همان طور که از عنوان و نامشان پیدا است - موضوعاتی نوآمد را دنبال می کنند .

نسبت به مقوله ی دوم باید گفت، نگاهی به محورهای پژوهشی پژوهشکده عمق ضرورت فعالیت های آن را آشکار می سازد:

فلسفه ی فقه . فلسفه ی فقه یکی از پیش زمینه ها و پیش شرطهای نظریه پردازی در فقه است .

بررسی ضوابط و معیارهای نظریه پردازی در فقه و طرح دیدگاه های کلان در ارتباط با درستی یا نادرستی چارچوب های نظریه پردازی فقهی، نتایجی هستند که فلسفه ی فقه به ارمغان می آورد .

نباید از فلسفه ی فقه از آن جهت که نگاه های فلسفی به فقه را شکل می دهد خوف به دل راه داد . فلسفه ی فقه از نوع فلسفه های مضاف است که به متعلق و مضاف الیه خود تقید دارد . فلسفه ی هیچ علمی کیان و هویت آن علم را از بین نمی برد .

فقه با کتاب و سنت معنا پیدا می کند . این حقیقت از بدیهیات و اولیات غیر قابل خدشه برای همه ی مسلمین از آغاز تا کنون بوده و هست;بنابراین، فلسفه ی آن هم باید به این منابع مقید باشد .

فلسفه ی فقه به بررسی پیش فرض های فقیه می پردازد;پیش فرض هایی که با آن ها به سراغ آیه و روایت می رود و منطقا نمی تواند منبع بودن کتاب و سنت را برای فقه مورد نقد قرار دهد وگرنه فلسفه ی فقه نام نمی گیرد .

تاریخ فقه . پژوهشکده از آن جهت فصلی جداگانه را جهت مطالعات تاریخی باز نموده است که گذر از مسیر پرپیچ و خم تاریخ و دستیابی به روندهای تاریخ شناسانه و تاریخ نگارانه فقهی می تواند فقها را در داشتن ذهنیتی پیراسته تر در فقه مدد رساند;ذهنیتی که به جای افزودن بر تاکیدهای کلی و سربسته نسبت به گذشته در پی یافتن راهی در تاریخ برای درک بخش های اصیل فقه و غربال آن از قسمت های غیر اصیل آن باشد .

به نظر می رسد که علاقه مندی های قابل توجه فقها برای بازگشت به میراث های فقهی گذشتگان هنگامی نتیجه بخش خواهد بود که به جای متمرکز شدن بر روندهای شعاری به سمت تولید مباحث علمی در جهت شناخت این میراث به پیش روند . به تعبیر بهتر هنگامی می توان از گذشته انتظار آن را داشت که به باروری فقه امروز کمک کند که پیگیری آن نه با شعار بلکه با شعور به سرانجام رسد .

شناسایی نظام حقوقی اسلام . آشنایان به فقه می دانند اسلام نظام حقوقی دارد;نظامی که باید آن را منظومه ای به هم پیوسته از معارف حقوقی اسلام دانست . در تبیین این نظام، خواه تبیین عناصر مقوم و شکل دهنده، خواه ویژگی ها و خواه روش استنباط آن کار چندان قابل توجهی صورت نگرفته است . پیدا است تنها با شناخت سیستماتیک و همه جانبه ی آن می توان نسبت به سامان یابی نتایج مطالعات حقوق اسلامی امیدوار بود .

البته غربی ها کوشیده اند که تصویری از نظام حقوقی اسلام ارائه کنند، ولی این تصویر و ترسیم، ابتدایی است و با دقت انجام نگرفته است . طبیعتا نهادهای پژوهشی می توانند، زمینه های یک بحث علمی را در این خصوص به وجود بیاورند .

پیام حوزه: تعریف پژوهشکده از حقوق چیست؟

حقوق دانشی است که به مقررات و وظایفی می پردازد که منشاهای الزام آور دارند . فقه در مواجهه ی با مباحث حقوقی چند عرصه ی مطالعاتی را پیش روی دارد و میان فقه و حقوق از چند نظر می توان تعامل برقرار ساخت:

1 . دریافت موضوع . حقوق متضمن پاره ای از موضوعات مهم و قابل بحث در فقه است . فقه همان گونه که از فرآورده های دانش های گوناگون در دو زمینه ی موضوع یابی و موضوع شناسی بهره می گیرد، می تواند چنین بهره هایی را نیز از حقوق بر گیرد . البته معنای استفاده ی فقه از موضوعات حقوق این نیست که از منابع فقهی استفاده نکنیم، بلکه دانش های دیگر، از جمله حقوق، در شناخت حیثیت ها منبع هستند نه در شناخت حکم . به سخن دیگر فقیهان پس از دریافت موضوعات از حقوق به استنباط حکم آن ها بر اساس منابع فقه می پردازند .

2 . تطبیق میان فقه و حقوق . در موضوعاتی که هم در فقه و هم در حقوق مطرح شده است، به بینش، نگاه و دیدگاه هر یک نسبت به موضوع می پردازیم . گاه نه در نتیجه و دیدگاهی که هر یک از حقوقدان ها و فقیهان ارائه کرده اند، بلکه میان این دو از نظر روش پردازش به یک موضوع مقایسه می کنیم . گاهی نیز مطالعات مقایسه ای ما در ارتباط با واژگان و ادبیات هر یک از این دو دانش شکل می گیرد .

3 . بهره گیری متقابل از قالب ها و تقسیم های یک دیگر . از مهم ترین عرصه های برقراری تعامل سازنده میان فقه و حقوق بهره گیری و به کاربندی قالب هایی است که در طرح مباحث دارند .

حقوق از نظر قالب بندی تجربه موفقی را با خود همراه دارد و فقه در تفکیک حیثیت ها پیشرفت های مهمی را پشت سر گذاشته است و دقت های مهمی را ارائه می کند .

پیام حوزه: پژوهشکده ی فقه و حقوق در کدام یک از زمینه های (نقد و مناظره، نظریه پردازی، پاسخ به سوالات) فعالیت می کند؟

پژوهشکده ی فقه و حقوق، تشکیل جلسه های نقد و مناظره را در دو زمینه ی کلی دنبال می کند:

اول . مسائلی که نسبت به آن ها کم تر کار شده و کاملا تشنه ی دریافت ایده است، مانند: معیارها و ضوابط چگونگی تبدیل فقه به قانون;حق و حکم و رابطه این دو با هم;مکتب شناسی فقهی;اصول فقه حکومتی .

دوم . موضوعات حساس و لغزنده، مانند: معیار بودن نقد مضمونی متن در شناخت حدیث;بررسی احتیاط و ریشه ها و عوامل آن;فقه و جامعه (و یا تاثیر جامعه و محیط بر فقه) .

پاره ای از برنامه های در دست انجام و چاپ این پژوهشکده عبارتند از: احکام فقهی حقوقی محیط زیست، بررسی فقهی تروریسم، نظریه پردازی در اصول، سیاست جنایی در اسلام، منهج شناسی رجالی، اهداف و فلسفه مجازات در اسلام، تاریخ تطور قواعد فقهی، موسوعه ی مرتد، موسوعه ی اجماع، منابع دانش اصول، معیارهای نظریه پردازی در اصول، بهره گیری از فلسفه در اصول، منابع کلامی اجتهاد، کپی رایت، روابط مالی زوجین و موضوعات دیگر .

پیام حوزه: نظر جناب عالی درباره ی نظام آموزشی و تاثیر آن در نظریه پردازی و کمبودهای آن برای تحقق این خواسته، چیست؟

اصولا نظریه پردازی و تولید اندیشه باید در چارچوب دانش صورت گیرد . بنابراین، نظریه پرداز قبل از هر چیز باید فرصت هایی را در جهت دانش اندوزی و آگاهی یابی از روش های تحقیقی و منابع مطالعاتی صرف کند . حال اگر یک دانش از گذر نظام نادرست آموزشی معرفی گردد، نتیجه کار این خواهد بود که بیش تر فرصت های قابل استفاده صرف آموزش گردد . در واقع در چنین دانش هایی مباحث اصلی و مهم به سختی به دست می آیند و در پس انبوهی از موضوعات نادرست یا غیر لازم مخفی می مانند .

در چنین شرایطی دانش پژوهان به جای آنکه فرصت ها و امکانات اصلی خویش را صرف نظریه پردازی نمایند، آن ها را در راه دستیابی به اطلاعات بنیادین و ضروری آن دانش، آن هم طی روندی زمان بر و طولانی مدت از کف می بازند .

کسانی که فقه و اصول را طی یک فرایند سی یا چهل ساله می آموزند دیگر نه نای آن را دارند که به نوآوری در این دو دانش همت گمارند و نه اگر علاقه ای هم چنان در وجودشان فروزنده مانده باشد از خلاقیت ها، مهارت ها و توانایی های سرزنده علمی برای انجام چنین کاری سود می برند .

در ارتباط با متون آموزشی فعلی حوزه باید دو نکته مورد توجه قرار گیرد:

اول . نوسازی و متناسب سازی متون آموزشی با نیازهای زمان . اما اشکال این است که تغییر متون آموزشی به کندی انجام گرفته است، روند تغییر و نوسازی و بهسازی و متناسب سازی متون آموزشی با لوازم آموزشی و قواعد آموزشی، کند و غیر پاسخگو است . البته معنای تغییر این نیست که یک متن سخیف و ضعیف را به جای آن بگذاریم، معنایش این است که هزینه و سرمایه گذاری شود و شخصیت هایی به صورت نهادینه شده وارد مطالعاتی برای این کار شوند . باید بیش ترین سرمایه و انرژی و امکانات و فرصت ها را صرف این جا کرد .

دوم . رفع تعقیدات . بعضی از کتاب های آموزشی انرژی ها را به خاطر تعقیداتی که دارند، صرف رمزگشایی متن می کنند و پژوهش منحرف می شود . پژوهش بسیاری از کسانی که با متون آموزشی سر و کار دارند، صرف حل عبارات غامض می شود . حالا این عبارت چه دردی از اسلام را دوا می کند و حل تعقیدات و پیچیدگی های آنچه تاثیری در علم دارد؟

علاوه بر این در نظام آموزشی تا وقتی که رابطه ی آموزش و پژوهش منطقی نشود، نظریه پردازی راه به جایی نمی برد .

هم چنین در نظام آموزشی باید امکانات در اختیار پژوهش باشد;امکانات ارائه ی محصولات پژوهش و امکانات انجام پژوهش .

نظام آموزشی ناکارآمد قبل از هر چیز میان جامعه و نیازهای آن از یک سوی و پژوهشگران و دانش پژوهان از سوی دیگر فاصله می اندازد . نظام های ناکارآمد به جای آن که جدیدترین نیازها، پرسش ها و برداشت های جامعه را به درون محیط علمی هدایت کنند، علاقه مندی های سر زنده دانش پژوهان را به دغدغه های بی حاصل و درونی معطوف می سازند .

چنین نظام هایی بیش از آن که میان جامعه و دانش ارتباط برقرار سازند، جامعه کوچک علمی را به مجموعه ای دور افتاده بدل می کنند که حتی دایره مخاطبانش نیز به تولید کنندگانش محدود می شود .

یکی دیگر از پیامدهای ناگوار نظام های آموزشی نادرست و ناکارآمد، فرصت سوزی می باشد . امروزه عامل زمان به ایجاد فشاری روزافزون بر دوش آفرینندگان دانش بدل شده است . اگر تا دیروز طرح پرسش هایی معماگونه به عالمان اجازه می داد تا به گسترش مهارت ها بدون توجه به نیازهای واقعی دست بزنند، امروزه هجوم بی امان پرسش هایی نوشونده عامل زمان را به نقطه آسیب پذیر برای ما بدل کرده است .

بر این اساس، نظام آموزشی که تاریخ مصرف آن به سر آمده، نمی تواند رابطه ی میان پرسشگر و پاسخ دهنده را برقرار سازد . حوزه به نظامی در آموزش احتیاج دارد که از یک سوی تراکم و ترافیک نفسگیر موضوعات علمی و پرسش های جدید قرار گرفته در پشت دروازه های فقه را سامان دهد و از سوی دیگر راه و رسم و ساز و کار پاسخگویی شتابان ولی مدقانه را به این پرسش ها بیاموزد .

پیام حوزه: مقام معظم رهبری در پیام خود، به مساله ی تضارب آرا و عقول که باعث گسترش و تولید علم می شود، اشاره کرده اند . اولا تضارب آرا و عقول یعنی چه؟ ثانیا چه شرایط و لوازمی دارد؟ و ثالثا چه باید کرد تا در محیطی آرام و تخصصی همه بتوانند نظرات خود را در چارچوب اخلاق، منطق و ادب در عین حفظ اصول و ارزش ها بیان کنند؟

اگر بخواهیم توصیه ی ارزشمند ایشان را بکاویم باید گفت تضارب آرا این نتایج و نقش ها رادر بردارد:

الف . گشایش افق های جدید در مطالعه ها . در مقایسه ای میان فردی که پژوهش خود را به تنهایی به پیش می برد و پژوهشگر دیگری که مطالعات خود را در قالب مشورت های گروهی تدوین می کند به خوبی به نتایج درخشان تر شیوه دوم پی خواهیم برد .

ب . تصحیح اندیشه . از آنجا که پژوهشگر در فرایند مشورت خواهی از دیگران در مطالعات و پژوهش های علمی، به فردی دیگر اجازه می دهد تا از حریمی خارج از حصارها و تنگناهای ذهن وی به برداشت ها و دیدگاه هایش نظر افکند، نقش تاثیرگذاری ناخواسته و مهار ناشده ی پیش زمینه ها و ذهنیت های کلیشه ای در تحقیق کم تر خواهد شد و پژوهشگر این مجال را خواهد یافت که با توجه به نگاه های مشورت دهندگان، افق های ذهنی خویش را وسعت و ژرفا ببخشد .

ج . جلوگیری از جزم اندیشی . تولید اندیشه برغم همه ی ارزش های معنوی و ارزنده ای که برای آفرینندگان خویش به ارمغان می آورد، گاه نوعی خودبینی ناخواسته ولی تاثیرگذار و مخرب را به دنبال دارد . لذت پیمودن فاصله های پیموده ناشده و شیرینی رمزگشایی از لایه های ناشناخته و ابعاد پرداخته نشده زندگی انسانی از مهم ترین ره آوردها و پیامدهای مطالعات علمی است .

این چنین احساسی گاه اندیشه سازان را به نوعی غرور خودخواهانه گرفتار می سازد;در چنین فضایی این بیم می رود که صاحبان خرد و اربابان مطالعه برای تفکرات خود حریم هایی نقدناپذیر بسازند و دچار جزم اندیشی گردند . تضارب آرا در طول یک مطالعه علمی سبب می شود تا چنین علاقه ای در روان پژوهشگر تا حد ممکن فروکش کند .

از منظر دیگر می توان گفت پیامدهای تضارب آرا و انجام مشورت های علمی در طول یک مطالعه عبارتند از:

1 . دست یابی به موضوعات جدید مطالعاتی و نیاز سنجی دقیق تر و علمی تر;

2 . ترسیم چهره ای شفاف تر و توضیح روشن گرانه تر جوانب و ابعاد موضوعات پیچیده علمی;

3 . ایجاد فضاهایی باز به منظور رونق بخشی هر چه بیش تر به روندها و فرایندهای تولید اندیشه .

این نکته را نیز باید یادآور شویم که می توان با افزایش تعداد صاحب خردانی که در مشورت های علمی شرکت می جویند و گسترش فرصت هایی بیش تر به منظور تضارب آرا شاهد رونق اندیشه سازی و روندهای تولید دانش در ابعادی پرشتاب تر، دامنه دارتر و کارآمدتر گشت . نباید از یاد برد که تضارب آرا باید در یک چارچوب درست انجام گیرد . یکی از این اصول و چارچوب ها حفظ گذشته است;یعنی در تحقیق از یک طرف نباید به دنبال تثبیت گذشته بود از طرف دیگر هم به این معنا نیست که هر چه در گذشته بوده نادرست است .

اساس فقه را گذشته تشکیل می دهد . فقه را که نباید از نو بنیان گذاشت;فقه باید ریشه ها، پایه ها و مایه های خود را حفظ نماید . منابع آن در گذشته شکل گرفته است;این منابع را که نباید و نمی توان از دست داد . نظریه پردازی یک پا در گذشته و یک پا در وضعیت فعلی و آینده دارد . از یک طرف چشم به گذشته و از طرف دیگر چشم به آینده دوخته است .

بنابراین، یکی از پیش شرطها شناخت دقیق مفهوم تحقیق است . این که امام (ره) فرمود فقه ما فقه جواهری است اگر فقه جواهری را کالبدشکافی کنید، می بینید که مرحوم صاحب جواهر هم از یک طرف به کلیات روش پیشینیان پایبند بود و از طرف دیگر عناصری را بر روش استنباط در همان چارچوب و با همان رنگ و لعاب افزوده است .

اگر این دو را حفظ کردیم، هر چه نظریه پردازی کنیم درست است و اگر نظریه پردازی نکردیم فقه مان تقلیدی است . فقه مان جواهری نیست .

روش استنباط شیخ انصاری با روش استنباط فقهای پنج قرن قبل از او، متفاوت است;ولی در کلیات مشترک هستند . امروزه هم همین طور است .

پیام حوزه: به نظر شما چه باید کرد که بیان آرا و نظریات و تضارب عقول، به جدال و مراء و یا هرزه گویی و کفرگویی ها نینجامد؟ به تعبیر مقام معظم رهبری «ادب استفاده از آزادی » چگونه باید رعایت و نهادینه شود تا سهم اخلاق و منطق یک جا و در کنار هم ادا شود؟

بررسی ریشه های شکل گیری چنین وضعیتی به مطالعه ای دامنه دار و بعضا میدانی نیاز دارد که طبیعتا در مجال محدود این مصاحبه، زمینه ی پاسخگویی کامل به آن وجود ندارد، ولی اگر صرفا بر آن باشیم تا نمایی کلی از نقش اخلاق و بایدها و نبایدهای اخلاقی در عرصه ی پژوهش های حوزوی را ترسیم کنیم، باید ابتدا به دو سویه بودن روندهای اخلاقی اشاره نماییم . به نظر می رسد که پژوهشگران و مخاطبان آثار باید بر آن باشند تا با افزایش آستانه ی تحمل پذیری خویش، فرصت های بیش تری را به تنفس آزادانه ی پژوهش و تحقیق ببخشند . در این ارتباط می توان دو انتظار مشخص را از پژوهشگران و جامعه حوزوی که مخاطب محصولات مطالعاتی و پژوهشی به حساب می آید، مطرح کرد:

انتظار نخست . پژوهندگان عرصه های نوین به جد بر آن باشند که مبادا در فضای آزاد مطالعات علمی، مباحثی غیر علمی و مطالعه ناشده وارد چرخه ی حساس و گاه شکننده ی گفت و شنود حوزه گردد .

انتظار دوم . مخاطبان عرصه های پژوهشی در قبال پژوهشگران و کاوشگران عرصه های جدید با سعه ی صدر بیش تری عمل نمایند و به جای طرد و نفی آن ها، به جسارت های علمی پژوهشگران در پای نهادن در عرصه هایی از این دست حرمت نهند . طبیعی است، آن ها در چنین فضایی با سهولت بیش تر خواهند توانست اشتباهات بعضا غیر قابل اجتناب در روند پژوهش های جدید را با توجه به مزایای بسیار زیاد پژوهش و اهمیت اصل پژوهشگری در بسترهای جدید، نادیده بگیرند .

در شرایطی که نوآوری تنها سهمی اندک از فعالیت های حوزوی را به خود اختصاص داده و بیش ترین سهم در اختیار آموزش قرار گرفته است;نباید انتظار داشت فرهنگ نظریه پردازی بسط یابد .

پیام حوزه: پژوهشکده چه برنامه ها و طرح هایی را در دست دارد که به فرهنگ نظریه سازی و تولید علم کمک کند؟

ما 35 موضوع را در دست مطالعه داریم . بخشی از این موضوعات به صورت پروژه انجام می گیرد;به این صورت که محقق پس از تصویب طرح در هیات علمی و شورای پژوهشی، به کار تحقیق مشغول می شود . بخش های دیگری از این مطالعات به صورت گفتگو و تضارب آرا انجام می گیرد;جمعی کنار هم می نشینند، تبادل فکر و هم اندیشی می کنند و محصول این جلسات به متن تبدیل می شود .

بخشی از مطالعات هم به صورت جلسات نقد است;از دو یا سه صاحب نظر در یک موضوع دعوت به عمل می آید و این ها حرف خودشان را عرضه و نقد می کنند و جمع بندی را پژوهشکده انجام می دهد . احیانا پاره ای از این نشست ها هم به شکل کتاب عرضه خواهد شد .

پیام حوزه: آیا پژوهشکده برای شناخت موضوع با نهادهای حکومتی مثل شورای نگهبان، مجمع تشخیص مصلحت و ... در ارتباط است؟

ما تعامل نهادینه شده ای نداشته ایم، اما کوشش کرده ایم که به مطالب طرح شده و تنگناهای شکل گرفته توجه کنیم و حتی گاهی به سراغ منابعی برویم که این تنگناها را منعکس کرده اند، یا منعکس می کنند، اما به صورت نهادینه شده رابطه نداشته ایم . البته این پیشنهاد خوبی است .

قیمت بک لینک و رپورتاژ
نظرات خوانندگان نظر شما در مورد این مطلب؟
اولین فردی باشید که در مورد این مطلب نظر می دهید
ارسال نظر
پیشخوان