لقاح آزمایشگاهی (IVF)، شیوهای پزشکی است که در آن، سلول تخمک بالغ از زن گرفته میشود و با اسپرم مرد در خارج از بدن لقاح مییابد و رویان حاصل برای ادامه بارداری طبیعی در رحم همان زن یا زن دیگری کاشته میشود.
گرچه لقاح مصنوعی با کاشتن تخمکهای بارورشده (تخمها) برای مدت درازی در پرورش حیوانات مورد استفاده بوده است، اولین مورد موفقیتآمیز لقاح آزمایشگاهی در انسان که به تولد یک نوزاد انجامید، به وسیله پاتریک استپتو و آرجی ادواردز در انگلیس در سال 1978 میلادی به انجام رسید.
IVF به عنوان یک روش درمان ناباروری تنها هنگامی مورد استفاده قرار میگیرد که ارزیابی دقیقی در مورد علت ناباروری در زوج به عمل آمده باشد.
یک گروه از افراد مناسب برای IVF زنانی هستند که دچار انسداد یا فقدان لولههای رحم (که تخمک را از تخمدان به رحم منتقل میکنند) هستند. از گروههای دیگر میتوان به مردانی اشاره کرد که شمار اسپرم آنها پایین است یا زوجهایی که ناباروری غیرقابلتوضیح دارند.
عملیات IVF شامل دریافت تخمک بالغ (که معمولا با مکش با سوزن با هدایت سونوگرافی انجام میشود) و قرار دادن تخمکها در محیط کشت در گرمخانه در آزمایشگاه، جمعآوری و آمادهسازی اسپرم و اضافه کردن آن به این محیط کشت است.
لقاح تخمک و اسپرم در آزمایشگاه معمولا در فاصله 12 تا 48 ساعت صورت میگیرد. رویان تولید شده در یک محیط رشد قرار داده میشود و به طور دورهای زیر نظر قرار میگیرد تا مراحل تقسیم به دو سلول، چهار سلول و هشت سلول را بگذراند. در طول این دوره، مادر هورمون پروژسترون دریافت میکند تا پوشش داخلی رحم او برای کاشتن رویان آماده شود. رویان که در این مرحله به آن «بلاستوسیست» میگویند، از طریق دهانه رحم به درون رحم آزاد میشود. طی یک دوره سه و نیمروزه این بلاستوسیست درون محیط داخلی رحم شناور به نظر میرسد. اگر عمل موفقیتآمیز باشد، رویان بالاخره در دیواره رحم کاشته میشود و بارداری رخ میدهد.
هر مرحله IVF ممکن است دچار مشکلاتی شود، اما حساسترین و مشکلسازترین مرحله، مرحله کاشته شدن موفقیتآمیز رویان وارد شده به رحم است. بسیاری از رویانهای تولید شده در آزمایشگاه ممکن است درنهایت نتوانند در رحم جایگزین شوند و برای همین است که معمولا چند رویان وارد رحم زن میشود تا دستکم یکی از آنها در رحم کاشته شود.
علت این وضعیت ممکن است این باشد که سلول تخم در آزمایشگاه با سرعت کمتری نسبت به سلول تخم درون بدن رشد میکند و همچنین رشد تخم در آزمایشگاه و رشد بافت پوششی رحم مانند باروری طبیعی به طور دقیق هماهنگشده نیست.
اولین فرزندIVF
تولد لوییس براون، اولین نوزاد حاصل از تلقیح مصنوعی (IVF)، بیش از سه دهه قبل، سرخط اخبار سراسر جهان شد. او اکنون ازدواج کرده و صاحب یک فرزند است. براون که با شوهرش، وسلی مولیندر و پسر 18 ماههاش در بریستول، در جنوب غربی انگلیس، زندگی میکند مدیر یک شرکت کشتیسازی است و با وجود سبک زندگی متعادلاش از ظاهر شدن در مقابل عموم اکراه دارد.
لوییس جوی براون در 25 جولای 1978 میلادی در اولدهام در بیمارستان عمومی منطقهای در شمال غرب انگلیس با عمل سزارین به دنیا آمد و هنگام تولد 61/2 کیلوگرم وزن داشت.والدین او، لسلی و جان، 9 سال بود که دنبال بچهدار شدن بودند اما نمیتوانستند زیرا لولههای تخمدانی مادرش مسدود بودند.
این زوج هنگامی که درباره پژوهشی شنیدند که به وسیله فیزیولوژیست دانشگاه کمبریج، رابرت ادواردز و متخصص زنان، پاتریک استپتو در حال انجام بود، برای درمان به وسیله آنها داوطلب شدند. این پژوهشگران یک رویان لقاحیافته را از تخمک و اسپرم زوج در آزمایشگاه ایجاد کردند و سپس آن را در رحم لسلی براون کاشتند.
نوزادی که به این ترتیب به دنیا آمد، لوییس بود و تنها هنگامی که به سن مدرسه رسید، والدیناش در مورد نحوه غیرمعمول لقاحاش به او توضیح دادند. براون اصرار دارد که دوران مدرسه را به طور عادی گذرانده. او دستکم در خانوادهاش وجهه غیرمعمولی نداشته؛ زیرا خواهر کوچکترش، ناتالی که چهار سال بعد متولد شد، نیز از طریق IVF به دنیا آمد که چهلمین مورد لقاح آزمایشگاهی محسوب میشد.
ناتالی براون همچنین اولین کودک آزمایشگاهیای شد که بعدها در سال 1999 میلادی به طورطبیعی بچهدار شد. لوییس براون در سال 2004 میلادی با مولیندر ازدواج کرد و در سال 2006 میلادی به طور طبیعی دخترش کامرون را به دنیا آورد. براون همچنان با رابرت ادواردز، پژوهشگر برجستهای که کارش تولد او را امکانپذیر کرد، رابطهای نزدیک دارد.
همکار ادواردز، استپتو در سال 1988 میلادی درگذشت اما ادواردز رابطهاش را با خانواده براون حفظ کرد و حتی در جشن عروسی لوییس براون شرکت کرد. آنها سال گذشته در مراسمی در کلینیک بورن هیل، یک مرکز باروری در شرق انگلیس که ادواردز و استپتو بنیانگذاری کردند، به مناسبت سیامین سالگرد اولین مورد IVF دوباره با یکدیگر دیدار کردند.
منبع:www.salamat.com