ماهان شبکه ایرانیان

شرح دعای کمیل قسمت هشتم

اللهم اغفر لی الذنوب التی تهتک العصم

اللهم اغفر لی الذنوب التی تهتک العصم

خدایا برای من بیامرز گناهانی که پرده های بازدارنده از نزول سختی ها و عذابها و زیانها و خسرانها را پاره می کند.

گناه

حرکات و اعمال، و حالات و رفتار، و اخلاق و کرداری که ضد دستورات خدا، و انبیاء و امامان علیهم السلام باشد گناه شمرده شده .

سنگینی و شدت پاره ای از گناهان به اندازه ای است که انجام دهنده آن اعلان جنگ با خدا و پیامبر داده. (1)

گناهی که در دنیا از انسان سر می زند، فردای قیامت آتشی است که برای همیشه گریبانگیر گنه کار است:

«ان الذین یاکلون اموال الیتامی ظلما انما یاکلون فی بطونهم نارا» (2)

مسلما کسانی که اموال یتیمان را از روی ستم می خورند، جز این نیست که در شکم های خود آتش می خورند.

گناه نمک خوردن از سفره کریم، و روزی رحیم، و مصرف کردن نعمت خدای عظیم، و نمکدان شکستن است.

سالیانی دراز، و عمری طولانی نمک خوردن، و نمکدان شکستن کمال بی انصافی و نامردی است:

«داستانی شگفت آور از نمک خوردن و نگاه داشتن حرمت صاحب نمک »

یعقوب لیث چهره پرآوازه سیستان، و پایه گذار انقلابی رهائی بخش بر ضد حکومت خونخوار، و ظالم و ستمکار عباسی، در ابتدای جوانی روی گرزاده ای بیش نبود.

مدتی به کار روی گری مشغول بود، و پاداش کارش را سخاوتمندانه با جوانان هم سن و سالش می خورد.

سخاوت و شجاعت و آزادمنشی او، عامل گردآمدن جوانانی متهور و سخت کوش به گرد او شد.

با دست برداشتن از روی گری، همراه جوانان مجذوبش به شغلی دیگر روی آورد، از آن شغل هم روی گردان شد، و بنا گذاشت همراه یارانش دستبردی به خزینه اموال امیر سیستان بزند، از آنجا که خزانه در حفاظت نیروئی کارآمد قرار داشت، و دستبرد به آن به آسانی ممکن نبود، بنا گذاشتند از بیرون شهر با کندن کانالی تا زیر کف خزانه به اموال امیر دست یابند، و با شتاب و سرعت همه را تصرف کنند.

کندن کانال شش ماه به طول انجامید، عاقبت نیمه شبی با سوراخ کردن کف خزانه وارد خزانه شدند، و همه طلا و نقره، و جواهرات قیمتی، و درهم و دینار را بطوری که مامور بیرون خزانه نفهمند در کیسه های متعددی جمع کردند، آماده بردن اموال از راه کانال به بیرون شهر بودند، که یعقوب در تاریکی نیمه شب، چشمش به چیزی گوهر مانند افتاد، که درخشندگی خاصی داشت، از آنجا که تاریکی شدید مانع شناخت آن بود، با زبانش عنصر بدست آمده را امتحان کرد، و یافت که قطعه ای نمک بلورین است، به تمام همراهانش دستور داد اموال را بگذارید، و از راه کانال به طرف بیرون شهر حرکت کنید، جوانان مطیع او با دست خالی به بیرون شهر آمدند، و علت این کار را از یعقوب جویا شدند، یعقوب گفت با اینکه پس از شش ماه زحمت مداوم خود را به خزانه رساندیم، و اقتضا داشت همه اموال گردآمده در خزانه را تصرف کنیم، ولی من با چشیدن نمک امیرسیستان از مردانگی و انصاف دور دیدم که اموال او را به غارت ببریم!»

ماموران حفاظت خزانه، پس از بازکردن در خزانه، از دیدن وضع خزانه، و کانالی که با مهارت هر چه تمامتر زده شده بود، و به ویژه از بجا ماندن اموال و طلا و نقره، و درهم و دینار شگفت زده شدند، و جریان امر را به امیرسیستان گزارش دادند، امیر دستور داد جارچیان در شهر آواز بردارند، که دزد خزانه هرکه هست، خود را به امیر بشناساند تا از لطف و احسان امیر بهره مند شود، یعقوب بدون دغدغه خاطر خود را به امیر سیستان معرفی کرد، و از اینکه نمک خورده و نمکدان شکستن را دور از مردانگی و انصاف دیده داد سخن داد، امیر سیستان از بودن چنین جوان شجاع، پرکار، باانصاف، و دارای صفت مردانگی بسیار خوشحال شد، و او را به منصب باارزش امارت لشگر سیستان برگزید، و یعقوب از همانجا راه ترقی و کمال را، تا درگیرشدن با حکومت عباسیان آسوده برای نجات مظلومان پیمود.

گناه، نجاست معنوی است که روح و روان، و اندیشه فکر، و باطن و سینه و قلب را آلوده می کند، و باعث محروم شدن انسان از الطاف حق، و رحمت خدا و فیوضات الهیه می شود.

گناه پرده حفاظت انسان را از عذاب و خواری، و رسوائی و افتضاح پاره می کند، و عامل فاش شدن اسرار انسان در دنیا و آخرت می شود، و زمینه خارج شدن انسان را از مقام بندگی، و دور شدن از پرده پوشی حق، و غفران و آمرزش خدای مهربان را فراهم می آورد.

بزرگان دین بر اساس آیات قرآن، و روایات اهل بیت گناهان را به دو دسته تقسیم کرده اند: گناهان کبیره، و گناهان صغیره.

گناهان کبیره به فرموده امام صادق علیه السلام گناهانی است که خدای عز وجل دوزخ را بر آنها واجب ساخته. (3)

انسان اگر از گناهان کبیره خودداری کند، و قدم در این لجن زار مهلک نگذارد، و دامن انسانیت به این آلودگی نیالاید، خداوند مهربان از دیگر گناهانش می گذرد، و او را مشمول رحمت و بخشایش خود می فرماید:

«ان تجتنبوا کبائر ما تنهون عنه نکفر عنکم سیئاتکم و ندخلکم مدخلا کریما» . (4)

در کتاب پرقیمت عیون اخبار الرضا از امام هشتم علیه السلام روایت شده که گناهان کبیره عبارت است از:

1- به قتل رساندن انسانی که خدا ریختن خونش را حرام کرده.

2- زنا.

3- سرقت.

4- خوردن مست کننده.

5- عاق شدن از جانب پدر و مادر.

6- فرار از جنگ.

7- خوردن مال یتیم به ستم.

8- خوردن گوشت میته، و خون، و گوشت خوک، و آن چه به نام غیر خدا کشته شده.

9- ربا.

10- خوردن مال حرام.

11- قمار.

12- کم گذاشتن از پیمانه و ترازو.

13- تهمت به پاکدامن.

14- لواط.

15- ناامیدی از رحمت خدا.

16- ایمن دانستن خود از عذاب خدا.

17- کمک دادن به ستمکاران.

18- میل قلبی به ستمگران.

19- سوگند دروغ.

20- حبس کردن حقوق مردم بدون تنگدستی.

21- دروغ.

22- کبر.

23- اسراف.

24- تبذیر.

25- خیانت.

26- سبک شمردن حج.

27- جنگ با دوستان خدا.

28- اشتغال به سرگرمی های بیهوده و بی منفعت.

29- پافشاری بر گناه.

آثار شوم گناهان

از آیات قرآن و روایات، عناوین زیر به عنوان آثار شوم گناهان استفاده می شود:

گناه، اعمال نیک را تباه و نابود می کند، گناه، باعث دچار شدن انسان به فتنه ها و بلاهای دنیایی و عذاب سخت آخرتی است، گناه، مانع مستجاب شدن دعاست. گناه، انسان را از شفاعت شفیعان محروم می کند، گناه، دل را سخت و سیاه می سازد، گناه ایمان را از بین می برد، گناه مانع نتیجه بخشیدن موعظه می شود، گناه، انسان را خوار و رسوا می کند، گناه، باعث محرومیت آدمی از رزق حق می شود، گناه، انسان را از منطقه عبادت و بندگی دور می کند، گناه، زمینه چیرگی شیطان را بر انسان فراهم می آورد، گناه، رشته نظم زندگی و نظام خانواده و جامعه را از هم می گسلد، گناه، اعتماد و اطمینان مردم را از یکدیگر از بین می برد، گناه، قلب را می میراند، گناه، باعث سختی جان کندن، و فشار برزخ است.

از حضرت صادق علیه السلام روایت شده:

«اما انه لیس من عرق یضرب، و لا نکبة و لا صداع و لا مرض الا بذنب و ذلک قول الله عزوجل فی کتابه: و ما اصابکم من مصیبة فبما کسبت ایدیکم و یعفو عن کثیر...» (5)

هیچ رگی زده نشود، و پائی به سنگ نخورد، و درد سر پیش نیاید، و بیماری و مرضی به انسان نرسد، جز به ارتکاب گناهی، و همین است که خدای عزوجل در کتابش فرمود: هر مصیبتی به شما رسید، به خاطر گناهی است که مرتکب شدید، و خدا از بسیاری از گناهان در می گذرد.» (6)

و نیز از آن حضرت روایت شده:

«ان الرجل یذنب الذنب فیحرم صلاة اللیل و ان العمل السی ء اسرع فی صاحبه من السکین فی اللحم »

قطعا شخص مرتکب گناهی می شود، و به خاطر آن از خواندن نماز شب محروم می ماند، و تاثیر گناه در گناهکار از تاثیر کارد در گوشت سریعتر است.»

از حضرت رضا علیه السلام روایت شده:

«اوحی الله عزوجل الی نبی من الانبیاء: اذا اطعت رضیت، و اذا رضیت بارکت، و لیس لبرکتی نهایة، و اذا عصیت لعنت و لعنتی تبلغ السابع من الوری.» (7)

خدای عزوجل به پیامبری از پیامبران وحی فرمود: هرگاه اطاعت شوم خوشنود گردم، و چون خوشنود گردم، برکت بخشم وبرکت من بی پایان است، و هنگامی که از من نافرمانی شود، خشم گیرم، و چون خشم گیرم لعنت کنم، و لعنت من تا هفت پشت را شامل شود.»

به تجربه ثابت شده، که گاهی فرزندان ستم پیشگان به بلای تهیدستی، و بیماری و ناتوانی، و تنگی رزق دچار شده اند، و این خود عنایت و رحمتی از جانب خدا به آنهاست تا مانند پدران خویش به گناه و طغیان مبتلا نشوند.

درباره اصرار بر گناه، و ادامه معصیت، از امیرالمؤمنین علیه السلام روایت شده:

«هیچ بنده ای نیست مگر این که بر او چهل پرده حرمت قرار دارد، تا مرتکب چهل گناه کبیره شود، چون مرتکب چهل گناه کبیره شود، خدا به فرشته ها وحی می کند:

بنده ام را با بال های خود بپوشانید، فرشتگان او را با بال های خود می پوشانند، سپس آن بنده هیچ کار زشتی را نگذارد جز آن که مرتکب شود، تا جایی که میان مردم به خاطر ارتکاب گناه ببالد، فرشتگان گویند: پروردگارا! بنده ات هر گناهی را مرتکب می شود و ما از کردار او شرمساریم، خدای عزوجل به آنان وحی می کند: بالهایتان را از او بردارید، چون کارش به این جا رسد آغاز به دشمنی با اهل بیت کند، آن زمان است که پرده حرمتش در آسمان و زمین پاره شود، فرشتگان گویند: پروردگارا! بنده ات پرده دریده مانده، خدای عزوجل وحی کند: اگر خدا را به او توجه بود، به شما فرمان نمی داد بالهایتان را از او بردارید.» (8)

انسان پاکدامن و باتقوا، که با یاد خدا، و با توجه به قیامت، و با معرفت به آثار شوم گناه، در پیدا و پنهان از گناه فراری و متنفر است، انسانی زنده، و گناهکار آلوده دامن، که از خدا و قیامت غافل است، و از عواقب گناه نمی هراسد، میت است، در روایات اهل بیت در ضمن جمله ای کوتاه به این دو حقیقت اشاره شده:

«ان المؤمن حی والکافر میت »

حدیث شناس باعظمت، شیخ صدوق (ره) در کتاب معانی الاخبار (9) ، حدیث بسیار مهمی در رابطه با گناهانی که آثار شومی دارد از حضرت زین العابدین علیه السلام نقل کرده که بخشی از آن روایت این قطعه از دعای کمیل را که هر جمله اش با اللهم اغفر لی الذنوب شروع شده توضیح می دهد:

گناهانی که باعث پرده دری است، عبارت است از:

1- خوردن مایع مست کننده.

2- قمار بازی.

3- به کار گرفتن کار بیهوده و شوخی بی جا برای خنداندن مردم.

4- بیان عیوب مردم.

5- همنشینی با متهمین به گناه و بدکاری.

شراب خواری

حضرت موسی بن جعفر، و امام هشتم و حضرت جواد علیهم السلام، شرابخواری را از گناهان کبیره شمرده اند.

دانشمندان بزرگ شرق و غرب اثبات کرده اند که مایعات مست کننده چه کم و چه زیاد آثار زیانباری در مغز، معده، کبد، قلب، کلیه و مجاری تنفس، گردش خون، عقل و نسل به جا می گذارند، که گاهی علاج آن آثار غیر ممکن، و هلاکت مشروبخوار قطعی و حتمی است.

شیطان بطری، شیطانی بسیار خطرناک، و دشمنی زیان آفرین، و موجودی پلید و نجس است.

قرآن مجید مایع مست کننده را ناپاک و رجس و از کارهای شیطان برشمرده (10) و سودش را در برابر زیانش ناچیز و اندک دانسته (11) و به خاطر خطرات فراوان، و زیان های غیر قابل جبرانش آن را بر تمام مردم حرام کرده، و مرتکب آن را چنان چه موفق به توبه نشود، به عذاب سنگین دنیائی، و آتش سوزان آخرتی دچار خواهد کرد.

رسول خدا در رابطه با مایع مست کننده ده نفر را لعنت کرده:

کسی که درختش را به این خاطر کاشته، و آن که از درختش نگهبانی کرده، وکسی که انگور یا ماده دیگرش را فشرده، و شخصی که آن را نوشیده، و کسی که ساقی آن بوده، و آن که آن را با دوش یا با مرکب جابجا کرده، و کسی که از باربر تحویل گرفته، و شخصی که آن را فروخته، و آن که آن را خریده، و کسی که پولش را خورده. (12)

از حضرت باقر علیه السلام روایت شده:

«فردای قیامت شرابخوار وارد عرصه محشر می شود، در حالی که رویش سیاه، و دهانش کج، و زبانش بیرون افتاده و فریاد تشنگی اش بلند است، به او از چاهی که چرک زناکاران در آن ریخته شده، می آشامانند.» (13)

امام صادق علیه السلام فرمود:

«شرابخواری مساوی با بت پرستی است، شرابخوار در قیامت کافر محشور می شود، شراب پایه هر گناهی است!»(14)

به امیرالمؤمنین گفته شد: آیا شما فرموده اید: شراب از دزدی و زنا بدتر است؟ فرمود: «آری، زنا کننده شاید گناه دیگری انجام ندهد، ولی شرابخوار چون شراب خورد، زنا می کند، آدم می کشد، نماز را ترک می کند!» (15)

رسول خدا فرمود:

«کسی که شراب را پس از آن که حرمتش را خدا به زبان من ابلاغ کرد بنوشد، سزاوار نیست هنگامی که به خواستگاری بیاید، پاسخ مثبت به او داده شود، شفاعت شرابخوار چون شفاعت کند پذیرفته نیست، گفتارش نباید مورد تصدیق قرار گیرد، نباید او را بر امانتی امین دانست. پس کسی که چیزی به او بسپارد، برای او از جانب خدا ضمانی نیست » . (16)

قمار

از گناهان بزرگ، و معاصی کبیره قمار است، امام صادق علیه السلام در روایتی مهم به کبیره بودن این گناه اشاره فرموده.

در قرآن مجید فقط در رابطه با قمار و شراب تعبیر به گناه بزرگ شده:

«یسئلونک عن الخمر و المیسر قل فیهما اثم کبیر» (17)

از تو از مایع مست کننده و قمار می پرسند، بگو در مایع مست کننده و قمار، گناه بزرگ است.»

ساختن همه آلات و ادوات قمار، و اجرت گرفتن بر ساخت آن ها، و خرید وفروشش حرام است، و به فتوای بسیاری از فقهای بزرگ شیعه، بازی با آن ها حتی بدون برد و باخت شرعی نیست، و نگاه داشتن این وسایل، حرام، و از بین بردنش لازم است. نشستن در مجلس قمار، و تماشای آن حرام، و ترک مجلس قمار واجب شرعی است.

به کار گرفتن کار بیهوده برای خنداندن مردم

منظور از به کار گرفتن کار بیهوده، انجام کارها و اعمالی است که برای انجام دهنده و بیننده سود دنیایی و آخرتی ندارد، و از موارد ضایع کردن عمر است، عمری که یک لحظه اش با دست به دست دادن میلیاردها عوامل در اختیار انسان گذاشته می شود.

بدون تردید ضایع کردن عمر از موارد کفران نعمت است، نعمت عمر از بزرگترین و مفیدترین نعمت هایی است که حضرت حق به انسان عنایت فرموده، و شکر این نعمت به این است که انسان تمام لحظاتش را در راه عبادت و بندگی، و علم و دانش، و خدمت به بندگان خدا به کار گیرد.

محدث قمی در کتاب منازل الآخرة حکایت می کند: مردی به نام ابن صمد بیشتر اوقات شب و روز وجود خود را محاسبه می کرد، روزی ایام گذشته عمرش را حساب کرد، به نظر آورد شصت سال از عمرش گذشته، روزهای آن را به شماره آورد بیست و یک هزار و نهصد روز شد، فریاد زد وای بر من اگر روزی یک گناه بیشتر مرتکب نشده باشم، پس خدا را با بیست و یک هزار و نهصد گناه ملاقات می کنم، این را گفت و بیهوش بر زمین افتاد، و در همان حالت بیهوشی از دنیا رفت.

بیان عیوب مردم

حفظ آبروی مسلمانان و مؤمنان واقعیتی بسیار مهم، و به شدت مورد توجه آئین اسلام است، تا جایی که در معارف دینی آبروی مؤمن با خونش برابر دانسته شده:

«عرض المؤمن کدمه »

با به باد رفتن آبروی مردم، بنای اعتماد و اطمینان ویران می شود، و نظام زندگی خانواده و جامعه در هم فرو می ریزد، و امور مسلمانان مختل می شود.

کاملان و بی عیب ها فقط انبیا و امامان و اولیاء خاص حضرت حقند، جز اینان هر کس دارای عیبی و عیوبی است که از دید و نظر مردم پنهان می کند، البته در میان مردم عده ای بی شرم و حیا وجود دارند که از پخش شدن عیب خود ننگ ندارند، و آزاری از این ناحیه حس نمی کنند، ولی دیگر مردم برای آبروی خود حرمت و ارزش قائل هستند، و رضایت به بازگو شدن عیب یا عیوبشان ندارند، پس کسانی که عیب مردم را چه عیب بدنی یا عملی، یا اخلاقی، یا گفتاری، یا مالی، یا دینی و یا دنیوی بازگو می کنند، و از این جهت به آبروی مردم لطمه می زنند، و باعث خفت و خواری و سبکی آنان می شوند، خود را به گناه بسیار سنگینی دچار می کنند، و خویش را مستحق عذاب قیامت و رسوائی در دنیا می کنند.

از حضرت باقر و حضرت صادق علیهما السلام روایت شده:

«اقرب ما یکون العبد الی الکفر ان یواخی الرجل علی الدین فیحصی علیه عثراته و زلاته لیعنفه بها یوما ما» (18)

نزدیک ترین چیزی که انسان به کفر دارد این است که با مردی براساس دین عقد برادری بسته باشد، تا لغزش ها و خطاهایش را شماره کند، برای این که روزی او را به آنها سرزنش و ملامت کند.»

امام ششم از رسول خدا روایت می کند که آن حضرت فرمود:

«یا معشر من اسلم بلسانه و لم یخلص الایمان الی قلبه لاتذموا المسلمین و لا تتبعوا عوراتهم، فانه من تتبع عوراتهم تتبع الله عورته و من تتبع الله تعالی عورته یفضحه ولو فی بیته.» (19)

ای گروهی که به زبان اسلام آورده اید، و ایمان به قلبش نرسیده، مسلمانان را نکوهش نکنید، و به جستجوی عیوبشان نباشید، زیرا هر کس عیوب آنان را جستجو کند، خداوند عیوبش را دنبال می کند، و هر که خدا عیوبش را دنبال کند، گرچه در خانه اش باشد رسوایش می کند.»

همنشینی با متهمین به گناه

اثرپذیری انسان از همنشین بیش از اثرپذیری از دیگر امور است، به اندازه ای که همنشین در انسان اثر می گذارد، چیزی اثر نمی گذارد، به همین خاطر آیات قرآن مجید و روایات اهل بیت برای انتخاب دوست و همنشین رهنمودهای مهمی به انسان به خصوص اهل ایمان دارند.

تفسیر و تحلیل این واقعیت و بیان آیات و روایات کتاب جداگانه ای می طلبد، که خوشبختانه دانشمندان علوم اسلامی در این زمینه آثار مهمی در دسترس مردم قرار داده اند.

قرآن و روایات مردم را از نشست و برخاست و همنشینی با اهل کفر و شرک و فسق و فجور، و دوستی با یهود و نصاری و حتی متهمین به گناه و معصیت نهی می کند، مباد که فرهنگ و اخلاق و منش و عقاید شیطانی آنان در انسان اثر بگذارد، و او را از رحمت حق محروم کند.

امام صادق (ع) فرمود:

«لاینبغی للمؤمن ان یجلس مجلسا یعصی الله فیه و لایقدر علی تغییره » (20)

برای مؤمن شایسته نیست در مجلسی بنشیند که خدا در آن مجلس نافرمانی می شود. و او قدرت تغییر آن را نداشته باشد.»

ابوهاشم جعفری می گوید: حضرت رضا (ع) به من فرمود: چرا تو را نزد عبدالرحمن بن یعقوب می بینم؟

ابوهاشم گفت: او دائی من است.

حضرت فرمود: او درباره خدا سخن ناهموار و غیر قابل قبولی می گوید، «سخنی که با آیات قرآن و معارف اهل بیت ناهماهنگ است.»

خدا را «به صورت اشیاء و اوصاف آن » وصف می کند، بنابراین یا با او همنشین باش و ما را واگذار، یا با ما بنشین و او را رها کن.

عرضه داشتم: او هر چه می خواهد بگوید، چه زیانی به من دارد، وقتی من آن چه را او می گوید نگویم چیزی بر عهده من نیست.

حضرت فرمود: آیا بیم داری از این که عذابی بر او فرود آید و هر دوی شما را بگیرد، آیا داستان کسی را که خود از یاران موسی (ع) بود و پدرش از یاران فرعون، هنگامی که لشگر فرعون کنار دریا به موسی و یارانش رسید، آن پسر از موسی جدا شد که پدرش را نصیحت کند و به موسی و یارانش ملحق نماید، پدرش به راه باطل خود دنبال فرعونیان می رفت و این جوان با او درباره آئینش ستیزه می کرد، تا هر دو به کناری از دریا رسیدند، و با هم غرق شدند، خبر به موسی رسید فرمود او در رحمت خداست ولی چون عذاب نازل شود، از کسی که نزدیک گنهکار است دفاعی نشود. (21)

امیرالمؤمنین (ع) فرمود:

«من کان یؤمن بالله والیوم الآخر فلایقوم مکان ریبة » (22)

هر که ایمان به خدا و روز جزا دارد در مکان تهمت و شک نایستد.

امام صادق (ع) فرمود:

«من قعد عند سباب لاولیاء الله فقد عصی الله تعالی » (23)

هر که نزد دشنام گوی به دوستان خدا بنشیند، خدای تعالی را نافرمانی کرده.»

مسیح علیه السلام فرمود:

«دوستی خود را با کینه ورزی به اهل معصیت آشکار کنید، و با دور شدن از آنان به خدا نزدیک شوید، و خوشنودی خدا را به عوض خشم آنان بخواهید، گفتند: ای روح خدا با که بنشینیم؟

فرمود: با کسی که دیدنش شما را به یاد خدا اندازد، و گفتارش به دانش شما بیفزاید، و کردارش شما را به جانب آخرت رغبت دهد. » (24)

آری پرده هایی که چون تقوا و پاکدامنی، ورع و پارسائی، صداقت و درستی، عبادت و خدمت، مانع بین انسان و بلا و عذاب و خشم و نفرت خداست، وقتی برجا می ماند که انسان از گناه آشامیدن مایع مست کننده، و قمار، و به کارگرفتن کارهای بیهوده، و بیان عیوب مردم، و همنشینی با متهمین به گناه بپرهیزد، و اگر دچار تسویل نفس، و وسوسه های شیاطین باطنی و ظاهری شود، و دامن به این گناهان بیالاید، با دست خود آن پرده ها و حجاب ها و موانع را پاره می کند، و راه را برای فرود آمدن بلا و مصیبت و خواری و عذاب بر خود هموار و باز می کند.

هر که در این درد گرفتار نیست

یک نفسش در دو جهان یار نیست

هر که دلش دیده بینا نیافت

دیده او محرم دیدار نیست

هر که از این واقعه بوئی نبرد

جز به صفت صورت دیوار نیست

ای دل اگر دم زنی از سر عشق

جای تو جز آتش و جز دار نیست

آن که سزاوار در گلخن است

در حرم شاه سزاوار نیست

پرده پندار بسوز و بدان

در دو جهانت به از این کار نیست.

ادامه دارد

 

قیمت بک لینک و رپورتاژ
نظرات خوانندگان نظر شما در مورد این مطلب؟
اولین فردی باشید که در مورد این مطلب نظر می دهید
ارسال نظر
پیشخوان