| عصرما، ما را ز ما بیگانه کرد |
از جمال مصطفی بیگانه کرد |
اوضاع و شرایط فرهنگی دنیای اسلام، از آفریقا تاخاور دور و از شمال تا جنوب، شعله برجان همه روشنفکران راستین و عالمان دین می زند.
دنیای اسلام امروز گرفتار مشکلات و مصائب فراوان است؛ دردهایی که روح هر مسلمانی را می آزارد. مجد و عزّت دیرین از جهان اسلام رخت بر بسته است. فقر، عقب ماندگی، اعتیاد، فساد، تبعیض و بیداد در بسیاری از کشورهای مسلمان، حکومت می کند. صهیونیسم جهانی بیش ترین گستاخی ها را نسبت به امت محمد صلی الله علیه و آله وسلم روامی دارد. گویی مدینه در محاصره خیبر قرار گرفته است. در پاکستان، نظامیان وابسته به آمریکا حکومت می کنند. در ترکیه سال هاست که پیامبر خدا را ازکرسی مدیریت اجتماعی به زندان سینه ها تبعید کرده اند. در هندوستان و کشمیر هنوز به قول اقبال لاهوری:
| شب هندی غلامان را سحر نیست |
به این خاک آفتابی را گذر نیست |
| به ما کن گوشه چشمی که در شرق |
مسلمانی زما بیچاره تر نیست |
در افغانستان هنوز جشن های عروسی هم، مجلس سوگواری می شود و آمریکای جنایتکار از یک عذرخواهی لفظی هم دریغ می ورزد. کشورهای آزاد شده از سلطه شوروی، هنوز از چاله رها نشده، در چاه ویل آمریکا افتادند و به چنگ سرمایه داری صهیونیسم گرفتار آمدند. و هنوز فریاد مظلومیت زنان، مردان و کودکان فلسطین به گوش می رسد!
سایه ناوگان ها و پادگان های نظامی دنیای کفر، برسر مسلمانان و محرومان جهان سنگینی می کند و چشم غرّه های دشمنان اسلام نفس ها را در سینه ها حبس کرده است.
اسلام و مسلمانی در شرق و غرب، تحقیر می شود.
روز به روز نهادهای وابسته به کفر جهانی نفوذ بیشتری می یابند؛ دیگر از وحدت دنیای اسلام کسی سخن نمی گوید و در شرق دور خون میلیون ها مسلمان از کانال بانک های رباخوار مکیده می شود.
اوضاع و شرایط فرهنگی دنیای اسلام، از آفریقا تاخاور دور و از شمال تا جنوب، شعله بر جان همه روشنفکران راستین و عالمان دین می زند. درد و رنج مسلمانان روز به روز بیشتر می شود، دیگر صدای سیدجمال، امام خمینی قدس سره ، اقبال لاهوری، کواکبی و... به گوش نمی رسد. دادنامه مسلمانان در هیچ نهاد بین المللی قرائت نمی شود.
از تمام دارایی های مسلمانان، یک ایمان و عشق نبوی و امید آخرت مانده بود که آن هم هدف مهاجمان فرهنگی قرار گرفته است.
امروز دنیای اسلام به گونه ای است که هر مسلمانی آرزوی بازگشت به راه و رسم پیامبر صلی الله علیه و آله وسلم و احیای مجد و عظمت نخستین و دیرینه را دارد. هر مسلمانی می خواهد بداند چگونه می توان آن شکوه، عظمت، اخوّت، عدالت، معنویّت و استقلال روزگار کهن را بازگرداند. امروز روشنفکران دنیای اسلام از کمند فرهنگ، صنعت و تمدّن غربی به تنگ آمده اند. و مسلمانان سال هاست که از خواصّ امّت و مدیران فرهنگی، سیاسی و اقتصادی حاکم بر مسلمانان گله مندند.
بیش از نیم قرن قبل، اندیشمند مسلمان اقبال لاهوری از رنج مسلمانان اشک می ریخت و از نابسامانی های حاکم بر امیران امت اسلام، شکوه ها برمی آورد.
| داغم از رسوایی این کاروان |
در امیر او ندیدم نور جان |
| تن پرست و جاه مست و کم نگه |
اندرونش بی نصیب از لا اله |
| در حرم زاد و کلیسا را مرید |
پرده ناموس ما را بردرید |
| دامن او را گرفتن ابلهی است |
سینه او از دل روشن تهی است |
| اندر این ره، تکیه برخود کن که مرد |
صید آهو با سگ کوری نکرد |
| آه از آن قومی که چشم از خویش بست |
دل به غیر اللّه داد، از خود گسست |
| تا خودی در سینه ملت بمرد |
کوه کاهی کرد و باد او را ببرد |
| گرچه دارد لا اله اندر نهاد |
از بطون او مسلمانی نزاد |
| آنکه بخشد بی یقینان را یقین |
آنکه لرزد از سجود او زمین |
| آنکه زیر تیغ گوید لا اله |
آنکه از خونش بروید لا اله |
| آن سرور، آن سوز مشتاقی نماند |
در حرم صاحبدلی باقی نماند |
| ای مسلمان، اندرین دیر کهن |
تا کجا باشی به بند اهرمن |
| گرچه دانا حال دل با کس نگفت |
از تو درد خویش نتوانم نهفت |
| تا غلامم در غلامی زاده ام |
ز آستان کعبه دور افتاده ام |
| چون بنام مصطفی خوانم درود |
از خجالت آب می گردد وجود |
| عشق می گوید که ای محکوم غیر |
سینه تو از بتان مانند دیر |
| تا نداری از محمد رنگ و بو |
از درود خود میالا نام او |
از او بیاموزیم
اگرچه از مسلمانی خویش در برابر رسول خدا شرمنده ایم ولی راهی هم جز بازگشت به سوی آن محبوب دلها سراغ نداریم.
بازگشت به سوی پیامبر صلی الله علیه و آله وسلم ، بازگشت به خداست؛ بازگشت به قرآن است؛ استغفار و توبه از کج اندیشی ها و کج روی های تاریخی است.
بیایید یک بار دیگر به خانه محمد صلی الله علیه و آله وسلم بازگردیم و از او و خاندانش بیاموزیم:
چگونه اندیشیدن را،
چگونه خواستن را،
چگونه دیدن را،
چگونه گفتن را، چه سان شنیدن را،
چگونه زیستن و چگونه مردن را،
محبت را، اخوّت را، حکومت را، امانت را،
تلاوت را، صبوری را، استقامت و مدارا را،
نماز و تهجّد را،
انفاق وآزادگی ازحاکمیت سرمایه را،
زهد و پارسایی را، جهاد و عزّت را و شهادت را.
راستی وظایف امت در برابر رسول خدا چیست؟ و بایدها و نبایدها در برابر آن بزرگوار کدام است؟
بایدها
ایمان به رسول گرامی،
معرفت پیامبر خدا،
محبت پیامبر،
نصرت و یاری رسول بزرگوار،
پذیرش داوری آن حضرت،
بیعت با پیامبر
جهاد جانی و مالی در رکاب آن عزیز،
پذیرش مرجعیّت نهایی وی،
الگوگیری از رفتار آن حضرت،
اطاعت از او در تمام امور زندگی
استیذان و گرفتن مرخّصی برای عدم حضور در امور اجتماعی،
ابلاغ سلام و درود بر آن بزرگوار،
و پرسیدن ندانسته ها از محضر او،
مودّت ذوی القربی و...
اینها، بایدهایی است که به تصریح قرآن نسبت به ساحت قدس نبوی صلی الله علیه و آله وسلم برعهده بشریت و مسلمین قرار دارد.
نبایدها
تکذیب رسول گرامی، عصیان او، عداوت و دشمنی با او، تقدّم بر رسول خدا، آزار و بلند کردن صدا در برابر سخن او، ستیزه جویی با او، دروغ بستن به او، ورود بدون اجازه به خانه او، تلاش برای تحمیل نظر بر او، تمسخر و استهزای او و اندیشه های آسمانی او و... از نبایدهایی است که قرآن، مسلمانان و عموم بشریت را نسبت به آن هشدار داده است.
کارنامه عملی ما در آستان
حال به راستی آیا وظایف خویش را در برابر آن عزیز الهی، انجام داده ایم؟
کارنامه امّت نسبت به آستان قدس نبوی چگونه است؟
کدام یک از اهداف عالی حضرت رسول صلی الله علیه و آله وسلم را تحققّ بخشیده ایم؛ آزادی بشریت از چنگ بیدادگران را؟ وحدت امت اسلامی را؟ استقرار قسط جهانی را؟ کدام یک و به چه میزان؟
زاویه انحراف ما در زندگی فردی و اجتماعی از خطّ مستقیم نبوّت چقدر است؟
پیامبر از چه اموری نگران بود؟ در جهت پیشگیری از مایه های نگرانی آن عزیز، چه کرده ایم؟
راستی در زمینه سیره پژوهی، سیره نگاری، سیره شناسی، سیره آموزی، سیره خوانی و حاکمیّت سیره نبوی چه کرده ایم؟
آیا مبانی برنامه های توسعه و سیاست های کلان کشورهای اسلامی، بر قرآن و سیره نبوی عرضه شده است؟
آیا برنامه نویسی و تخصیص بودجه در کشورهای اسلامی با توجه به اولویت های سیره و سخن نبوی است؟
آیا مرمّت آثار باستانی در فرهنگ محمّدی، واجب تر از تأسیس و نگهداری مساجد و گسترش فرهنگ قرآنی است؟
آیا نظام قانون گذاری، نظام قضایی، نظام تربیتی، سیاست های ورزشی، نظام اداری، سیستم اقتصادی، نظام تبلیغی و اطلاع رسانی و نظام سیاسی و روابط خارجی در کشورهای اسلامی و حتی جمهوری اسلامی ایران چه میزان با اندیشه های قرآنی و سیره نبوی صلی الله علیه و آله وسلم هماهنگ است؟
بگذریم از کارنامه عملی و اقدامات اجتماعی که غم انگیز است!
کارنامه علمی
فعالیت های تئوریک، پژوهشی، تبلیغی، اطلاع رسانی و هنری ما در برابر او چگونه است؟
تاکنون در جهت تدوین «علوم نبوی»، «جهان بینی نبوی»، «آرمان های نبوی»، «احکام نبوی»، «سیاست نبوی» و «تاریخ و سیره نبوی» چه گام های عملی برداشته ایم و برای نشر و تبلیغ آن چه کرده ایم؟
آیا کتاب شناسی جامعی در سیره و تاریخ نبوی تدوین کرده ایم؟ در زمینه معرفی پیامبر به سطوح گوناگون فکری و گروه های مختلف اجتماعی چه کرده ایم؟
به راستی، حکم فقهی تمسخر، استهزاء، تحریف و سبّ رسول اکرم صلی الله علیه و آله وسلم از طرق آثار مکتوب، شفاهی، تصویری و نمایشی چیست؟ و چقدر اجرا کرده ایم؟
سیره عبادی، سیاسی، اجتماعی، اقتصادی، نظامی، تربیتی و تبلیغی رسول گرامی تا چه میزان تدوین شده و به کدام زبان ها ترجمه و منتشر شده است؟
کدام قواعد فقهی را از سیره و سخن پیامبر صلی الله علیه و آله وسلم استنباط کرده ایم؟
راستی منبع و سرچشمه دانش های نبوی چیست و انسان به چه میزان و چگونه می تواند به آن دست یابد؟
آیا شیعه و سنّی هرکدام «صحیفه نور نبوی» را بر اساس روایات خویش تدوین کرده اند؟
چند فیلم دقیق و عمیق از زندگی پیامبر و یارانش ساخته و به دنیای سینما و تلویزیون سپرده ایم؟
کدام شبکه ها و سایت های جهانی و کدام ناشران تخصّصی به معرّفی، شبهه زدایی، تهمت زدایی و تحلیل درست و کامل از سیره و سخن نبوی صلی الله علیه و آله وسلم پرداخته اند؟
اولویت های پژوهشی، نگارشی، آموزشی، اطلاع رسانی و تبلیغی در قلمرو تاریخ و سیره رسول گرامی کدام است؟ و کدام نهادها به انجام آن اقدام کرده اند؟
در زمینه تدوین سال شمار، ماه شمار و روزشمار زندگی رسول خدا صلی الله علیه و آله وسلم چه میزان کار پژوهشی و فرهنگی انجام شده است؟
فرهنگِ دوستان و دشمنان پیامبر صلی الله علیه و آله وسلم و فرهنگِ اعلام مطرح در گفتار رسول خدا را کدام نهاد فرهنگی تدوین می کند؟
در زمینه دائرة المعارف موضوعی سخنان رسول اکرم صلی الله علیه و آله وسلم چه کرده ایم؟
اندیشه های راستین و بنیادین پیامبر صلی الله علیه و آله وسلم در زمینه مسائل امروز ما، تا چه میزان عرضه شده است؟
آیا پیامبر به آزادی مخالفان دین و حکومت دینی می اندیشید یا دستور تخریب مسجد ضرار را صادر می کرد؟
آیا کفاف و عفاف را مبنای زندگی اسلامی می دانست یا به توسعه و بیداد و فجور تن می سپرد؟
راستی کدام یک از احادیث نبوی وارونه تفسیر می شود؟ اسرائیلیات چه میزان به تاریخ و سیره نبوی راه یافته است؟
نقش یهود و معاویه و دست های جهل و غرض در افزایش و کاهش حقایق سیره و سخن نبوی چیست؟
معیارهای عزل و نصب در سیره رسول گرامی چه بود؟ پیامبر با جریان نفاق و منافقان چه رفتاری داشت؟
در زمینه عدالت، اصلاحات، آزادی، اشتغال، جهانی سازی، استقلال و... کدام یک از رهنمودهای پیامبر خدا تدوین شده است؟
این مسائل و صدها پرسش دیگر، هنوز پاسخ متقن و مستند نیافته است و مسئولیت آن بردوش محقّقان مؤمن و بیدار حوزه ها و دانشگاه های بلاد اسلامی است.
در پایان امیدواریم این ویژه نامه، فریادی برای بازگشت به سیره و سخن نبوی صلی الله علیه و آله وسلم باشد و امت اسلامی با ابلاغ درود به آن بزرگوار، دوباره راه فلاح خویش را بیابد که به قول سعدی:
| محال است سعدی طریق صفا |
توان رفت جز در پی مصطفی |
«اِنَّ اللّهَ و ملائکتهُ یُصلُّونَ عَلَی النَّبی یا ایهاالذین آمنوا صَلُّوا علیه و سلّموا تسلیماً.»
والسلام
