زمزمه های فاطمی
فاطمه می آید
آب زنید راه را هین که نگار می رسد |
مژده دهید باغ را بوی بهار می رسد |
طبق طبق نور از آسمان ها به زمین می آید... هفت آسمان را با شقایق ها و رازقی ها آذین بسته اند. هلهله ای برپاست در میان ملائک که به یُمن قدوم مبارک «فاطمه» جام عشقش را نوشیده اند و مست عطر بهشتی اش شده اند. فاطمه می آید... مادرِ تمامی شقایق های عاشق، معنای جمال، مقصود و حبیبه خدا، همسر علی، مادر حسنین، ادامه نبی می آید... می آید تا زمین و زمینیان را با نور وجودی خود به عطر آسمانی ـ بهشتی دعوت کند و سجده های عاشقی را شرمنده خویش سازد و محراب را در مقابل قامت بلند بی همتایش به زانو درآورد. می آید تا «زن» معنا بگیرد... فاطمه می آید.
فاطمه جان
عطر شورانگیز غزل ها، طرحی از عطر توست فاطمه جان! جلوه آینه ها، از تصویر مبارک توست که در سینه دارند. بهار با همه دلبری اش، تمام زیبایی را از تو وام می گیرد. بانوی سپید شعر من، فاطمه جان! ملائک بال در بال، گستره آسمان را برای قدوم تو مهیا کرده اند. برگ های تمام درختان، به یُمن دیدار تو سبز گشته اند و سبزی و طراوت را به جهانیان تقدیم کرده اند. پیچکان عاشق با هر نگاه لبریز از آینه ات، عاشقانه می پیچند و بالا می روند. دریا، وسعت آبی روح پاک توست. نوای دل نشین تو، شکوفه های بهاری را به گل مبدّل می کند و رودخانه ها، نوای خوششان را از نغمه دل نواز صدای تو گرفتند. آدم به مباهات می نشیند که خدایش او را به مقام نام تو دیگر بار پذیرفت و در بهشت برین جای داد. موج ها نامت را بر صخره ها حک کرده اند و در خلوت خاموش کبوترها، طنین دل انگیز نام آسمانی توست که دیگر بار آن ها را به شور و شوق زندگی می رساند.
فاطمه، یعنی سلام خدا
فاطمه، آن بانوی بزرگی است که چلچله ها به تمنّای پاسخش، آمدن بهار را نوید می دهند. او که مهربانی را نثارمان می کند. همو که لاله ها در دشت مهربانی، از عشقش شور زندگی می گیرند. فاطمه، کوثر خدا و همتای علی است و واژه وفا با نام او معنی می یابد. فاطمه، آن پیغام وصلی است که کبوتران به باغ های روشن می برند. فاطمه، خورشید رسالت و قمر ولایت است. چشمه طهارتی است که جمال را معنا می کند و جلال را تفسیر. فاطمه، یعنی آفتاب از پسِ ابرهای سفید در آسمان آبی. فاطمه، یعنی عشق، یعنی مهر، یعنی زمزمه عشق در محراب مناجات. فاطمه، یعنی نگاه جست وجوگر در بقیع، یعنی نگاه آسمانی... فاطمه، یعنی سلام خدا.
بر ما ببخشای
فاطمه جان! ای اسوه خدایی، ای جلوه الاهی، ای عشق کبریایی! بر ما ببخشای کوتاهیِ کلام و زبانمان را در وصف جمال آسمانی ات. بر ما ببخشای فهمِ کوچکمان را از خانه گلی ات ؛ خانه ای گلی، اما مهبط وحی، جایگاه فرشتگان عرش الاهی. وصف تو می گوییم، اما نه آن چنان که شایسته ات باشد، که تو بلندای خورشیدی در کنار قامت برافراشته ماه. آبی زلال سادگی را، راز گل یاس را، فوران دلدادگی و عشق را، در لبخند مهربانت می یابیم، اما وصفش را عاجزیم. بر ما ببخشای ای بانو، در ناتوانی قلم هایمان در وصف «رضای الاهی، در رضای تو». بر ما ببخشای که چشمان جست وجوگرمان، توان دیدن بلندای وجودت را ندارد، آن چنان که شایسته هستی. بر ما ببخشای که نگاه دریا گونه ات را، نوازش دستان سپید مهربانی ات را و عطر کلام آسمانی ات را تفسیر می کنیم، اما نه آن چنان که شایسته حبیبه خدا باشد.
طلوع اولین شعر اهورایی
فاطمه جان، ای طلوع اولین شعر اهورایی مان! تویی که در کوچه باغ باورمان جاویدانی. نگاه مشرقی و هستی بخشت، پیاله جانمان را از شور زندگی، شور با تو بودن و شور عشق و شیدایی تو لبریز و مالامال کرده است. صدای قدم هایت را می شنویم، آن گاه که از کوچه های بارانی چشمانمان به آهستگی عبور می کنی، گویی که بر حریر قدم می سایی. در جست وجوی دست توان بخش آفتابی ات، قد کشیده ایم و یافته ایم تو را که قوهای سپیدبال آرام دریایی، صبحشان را با تو تلاوت می کنند؛ تو را که آفاق پرواز همه پرندگان مهاجری و تجلّی هستی و مظهر ایمان تو را یافتیم که قد خمیده ات عرقِ شرم بر پیشانی نجیب تمامی تاک های قد خم کرده تاکستان ها نشانده بود. تو را یافتیم که علی علیه السلام در نگاه تو ذوب می شد، که خدا را به تو سوگند می داد و نبی صلی الله علیه و آله را که در سایه وجودی تو آرامش می یافت و به شوق دیدار تو، نگاه زهرآگین دشمنان را نادیده می گرفت.
مادر تمام خوبی ها
مادر تمام خوبی ها... فاطمه جان! تو نشان لطف خدایی برایمان، تویی که پنجره ها همه بیقرار توأند و کوچه ها در انتظار قدوم مبارکت. تویی که چشمانت همه حدیث و اعجاز است. تویی که وقتی دیگر بهانه ای برای بودن نیست، می آیی و هستی و بودن، و حتی بالاتر، زیستن و عشق را رنگی دیگر می بخشی. تو که عالم همه از نازِ قدوم تو آفریده شد. تو که کوته نظران دیوسیرت، عشقِ خداوند را در چشمان رمزآلود پیامبر ندیدند، آن هنگام که تو را می نگریست و باران عاشقی در آسمان چشمانش هویدا می شد. تو که مناجات با قامت آسمانی ات تفسیر می شد، آن هنگام که در محراب عشق، ترنّم دلدادگی سر می دادی. تو که جبرئیل حامل سلام خداوند برایت بود. تو که با عشقِ ولایت زیستن و با دردِ ولایت رفتن را به همگان آموختی. تو که پیوند نبوت و امامت و ولایت بودی. تو که دنیا از برای جلوه تمام وجودت کوچک بود. تو بهار جاودانی برای سال های زندگی مان.
فاطمه اختر گیتی فروز
فاطمه، آن فریادگر پاکی است که درک او، درک شب قدر است. تداوم بخش سلاله پاک محمدی که نامش برگرفته از «فاطر السموات» است. سرمنشأ رحمت و عنایت، شریف ترین مخلوق در بندگی خدا، اسوه شگفت طهارت، آموزگار خوب شهادت که برتر از تمام مردان عالم است. آن خورشیدی که بر تارک اسلام می درخشد. آن اختر گیتی فروزِ آسمانِ علم و دین که نخستین زن فدایی حریم امامت است. بانی کاخ ولایت و شیرزن میدان سیاست، که موجودی الاهی ـ جبروتی و البته یک زن است. آن نوباوه رسالت، حاصلِ باغِ نبوت، میوه بوستان هستی که تسلیم محض در برابر حکم خداوندگاری است و توسل به او، موجب استجابت دعاست. آن باغ یاسمین، آن دژ محکم ولایت و آن عشق کبریایی و بالاخره فاطمه ای که فاطمه است.
فرشتگان در خدمت توأند
ای ماندگارترین بانوی تاریخ، ای قسم خورده پرستش و پرهیزکاری، ای شیرازه مظلومیت، گوهر گنج کبریایی و شمیم ساحت پاک آل کسا، فاطمه جان! ای ناقه سوار روز قیامت، رمز مظلومیت شیعه ای و پشتوانه حقانیت علی. تو آن راز بقای اسلامی که صاحب والاترین مقام در بهشتی. ای اشتیاقِ همیشه بهشت، ای صلابت کوه، ای اطلس نجابت، ای نور طورسینا، ای مستوره یاسین، ای فضیلت کوثر، ای فدایی علی و ای کعبه ارباب یقین. دادخواه پیشگاه عرش در روز جزا و زبان گویای علی بر حقانیت غدیر تویی. تو آن اسوه همیشه بیدار و هشیاری که فرشتگان آسمان در خدمت توأند. درود همه پاکان گیتی، نثار خاک پای تو باد؛ ای مادر همگان.
ترازوی بی نقص ارزش ها
الگوی زنان جهان، فاطمه جان! مشکل گشای مرتضایی و وارث کل صفات احمدی. تو آن رشته پیوند میان بانوان و سروران زنان جهانی. ای چشمه زلال مادری، ای سرچشمه زلال معارف و ارزش های اسلامی، ای راهنمای شریعت محمدی، ای تمام نسخه انسانیت، تو ترازوی بی نقص ارزش هایی و نمونه بی بدیل همسرداری. ای دارالشفای دردمندان و ای احیاگر شخصیت زن، و روشنی بخش دل حیدری که دشمنی با تو، نشانه کفر است و دوستی با تو، دوستی با پیامبر. کلید قفل حاجات، مطیع ولایت، جلوه جاودان هستی، تویی آن مرّبی شیرزن کربلا، آینه تمام نمای اسلام که نامت از تعریف و معرّفی بی نیازت کرده است.
معّرف کمال زن
زهرا کوثر خداست. لیلة القدر خداست. جلوه جمال خداست و تفسیر جلال خدا. زهرا ادامه رسول اللّه صلی الله علیه و آله است و همتای علی علیه السلام . زهرا تلاوت بیداری است. سایبان شوق است. تولد بالغ تاریخ است و بهار سرشار دل های آشنا. زهرا معّرف نهایت کمال زن است و اوج عروج انسانی. چشمه غدیر در باغ دستان پرتوان او به بلوغی رسید و غدیریان، از دامان عصمت او به رویشی رسیدند. پیچیدگی برخورد و عمق نگاه زهرا، هم چون دشت نیست که نشسته تا آخرش را ببینیم و کرانه هایش را در آغوش نگاهمان بنشانیم؛ دریایی است بی کرانه، کوهی است به بلندای تاریخ و همین است که هرچه به قلّه اش نزدیک تر می شویم، چشم انداز بیشتری می بینیم، در حالی که بیش از یک سویش را ندیده ایم.
بوی درخت طوبی
فاطمه علیهاالسلام زهره زهرایی است که از نور عظمت الاهی خلق شده و آسمان و زمین آن چنان به نور وجودی اش روشنایی یافته که ملائکه به سجده افتادند و درباره عظمت آن نور از حضرت حق سؤال کردند. فاطمه علیهاالسلام حوراء انسیه ای که خداوند پیش از خلقت آدم ابوالبشر وی را از نور خویش آفرید و در زیر ساق عرش خود جای داد و پیوسته به تسبیح و تقدیس و تحلیل و تحمید حضرت حق اشتغال داشت. بزرگ بانویی که چون خداوند نور او، پدر، شوهر و دو فرزندش را آفرید، ولایتشان را بر ملائکه و سایر مخلوقات عرضه داشت، قبول کنندگانش از مقربان و منکرانش از کافران به حساب آمدند. یگانه بانویی که خود، پدر، همسر و فرزندان معصومش در خلقت، نوری اقدم و اشرف و اعلای بر خلقتِ نوری دیگران بوده اند. آن طاهره ای که رسول خدا هرگاه مشتاق بوی بهشت می شد، او را می بویید و بوی درخت طوبی را از فاطمه استشمام می کرد.
شکفتن یک گل
ولادت
نوباوه رسالت، پیکره عصمت، هم سنگ و همسر خلافت خدا در زمین، بانوی بانوان جهان، فاطمه زهرا علیهاالسلام در لحظه های طلایی روز جمعه بیستم جمادی الثانی، پنج سال پس از بعثت پیامبر، در بُنِ آسمان حجاز، در دامنه کوه های سنگی مکّه، در چشم انداز کعبه، در منزل وحی، در خانه ای که فرشتگان آن را خوب می شناختند و در آن رفت وآمد داشتند، آن جا که زمزمه نماز پیامبر در صبح و شام و آوای ملکوتی تلاوت پیامبر در دل شب زمینش را به آسمان پیوند می زند، در خانه امید یتیمان، در خانه دستگیری از مستمندان، در خانه پیامبر و خدیجه، آفتاب وجودش از شرق دامان خدیجه طلوع کرد و ولادتش برای پیامبر، مانند وزیدن نسیم بهشت در گرمای صحرای سوزان حجاز، روح بخش و دلنواز بود.
فاطمه علیهاالسلام و پیامبر صلی الله علیه و آله
اگر هیچ زنی در چشم و دل رسول خدا صلی الله علیه و آله به اندازه زهرا علیهاالسلام جا نداشت، بی دلیل نبود. آن گاه که رسول خدا صلی الله علیه و آله بر زهرا علیهاالسلام وارد می شد، زهرا علیهاالسلام تمام قد می ایستاد و مشتاقانه به استقبال پدر می شتافت و بر دست او بوسه زده و عبا از دوشش برمی گرفت و نعلین او را به کناری می نهاد و آن حضرت را در جای خود می نشاند و خود در پیش روی او مؤدب می نشست و هرگاه پدر او را می خواند، ندایش را با لبیک لبیک پاسخ می داد. همیشه رسول خدا صلی الله علیه و آله را «پدرجان» می خواند و همواره در حفظ احادیث و سخنان گهربار پدر می کوشید. همیشه رضای رسول خدا صلی الله علیه و آله را بر رضای خود مقّدم می داشت و بارها برای خشنودی او، که همان خشنودی خداست، از غذا و لباس و پرده و گردن بند و حتی دستبند بچه هایش و بالاخره هر آن چه داشت، به راحتی می گذشت و آنها را ایثار می کرد.
فاطمه مام پدر
بهترین راه شناخت فاطمه علیهاالسلام از دیدگاه پدر است که هیچ سخنی را بدون اراده و بدون دستور حق و به خواسته نفس نگفته و تمام سخنانش از وحی و با اراده خداست. تاریخ، از رفتار رسول خدا با دخترش فاطمه علیهاالسلام در شگفت و حیرت است. پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله به او سلام می دهد و رفتار او با فاطمه علیهاالسلام ، با رفتارش با دیگران بسیار تفاوت دارد. پیامبر صلی الله علیه و آله چهره و دست فاطمه علیهاالسلام دختر کوچکش را می بوسد. او را «ام ابیها» یعنی مادرِ پدر می خواند و با رفتار خود، چشمان کم سوی بزرگان و سیاست مداران و توده مردم مسلمان را به عظمت مقام فاطمه می گشاید و فاطمه مامِ پدر است. حقیقت و عمق رابطه بین رسول خدا صلی الله علیه و آله و فاطمه زهرا علیهاالسلام را باید در همین «مامِ پدر بودن» جست وجو کرد.
فاطمه دختری خردسال
فاطمه علیهاالسلام در خانه رسالت جای گرفت. در سایه وحی الاهی بالید. با شیر خدیجه، حبّ ایمان و خلق و خوی کریمانه را تغذیه نمود. فاطمه علیهاالسلام از لطف و مهربانی پدری که فرستاده خدا بود و مادری پاکیزه که «امّ المؤمنین» لقب داشت، بهره ها گرفت. او در چنین فضای روحی و عاطفی و جوّ خانوادگی برجسته و متعالی رشد کرد و روح مقدسش با لطف و مهربانی پیامبرانه و بسیار کریم و بزرگوار اشباع گردید. خدای متعال اراده فرمود که فاطمه علیهاالسلام دوران کودکی خود را در یکی از سخت ترین مراحل دعوت اسلامی آغاز کند؛ مرحله ای که از لحاظ زحمت و مصیبت، کم نظیر و از جهت آزار و فشار بر پدر و مادرش، غیرقابل تصّور بود. او که در اوج کشمکش میان اسلام و جاهلیت از مادر متولد گردید، چشم خود را بر مبارزه و ستیزی بازکرد که میان پیشتازان مؤمن از یک سو، و قریش مشرک و ستمگر از سوی دیگر شعله ور بود.
با پدر و مادر در دره تبعیدگاه
ظلم و جنایت مشرکان، هم چون آتشی که مرتب به آن هیزم برسد، لحظه به لحظه افزون تر می شد، ولی با حمایت های پی گیر رئیس حرم، جناب ابوطالب و حمزه قهرمان از وجود آسمانی پیامبر صلی الله علیه و آله ، کفار نمی توانستند به آن حضرت دست پیدا کنند و آسیبی برسانند. آن ها به ناچار پیروان حضرت را تحت فشار شدید قرار می دادند تا آن جا که گروهی از آن ها به «حبشه» مهاجرت کردند. زین پس بود که قریش در پی مشاوره و مذاکره، عهدنامه ای نوشتند و پیامبر و یارانش را به درّه ای به نام «شِعْبِ ابوطالب» تبعید کردند. این تبعید و سکونت اجباری پیامبر صلی الله علیه و آله و اصحابش در دره، سه سال طول کشید. دردانه رسول خدا صلی الله علیه و آله زهرا علیهاالسلام هم از این درد و غم، سهمی داشت. او همراه پدر و مادر در محاصره اقتصادی کفار قریش قرار گرفت و در تحمّل سخت ترین شرایط گرسنگی و سختی، با پدر و دیگر مسلمانان شرکت جست.
جلای وطن
در همان سال وفات خدیجه، سال دهم بعثت، پیامبر صلی الله علیه و آله عموی فداکار و حامی بزرگ خود «ابوطالب» را نیز از دست داد. ابوطالب از صمیمی ترین یاران پیامبر بود و چون رئیس قریش و بزرگ مکّه به شمار می آمد، با نفوذی که در میان مکّیان و قریش داشت، وجودش پشتیبانی مهم برای پیامبر صلی الله علیه و آله و مسلمانان محسوب می شد. پس از وفات ابوطالب، کار بر پیامبر صلی الله علیه و آله سخت تر شد و مبارزه و آزار و شکنجه قریش شدت یافت تا آن جا که نقشه قتل رسول خدا صلی الله علیه و آله را کشیدند و خداوند به پیامبر دستور هجرت به مدینه را داد. پس از مهاجرت پیامبر به مدینه، امام علی علیه السلام که در مکه مانده و در بستر پیامبر صلی الله علیه و آله خوابیده بود تا پیامبر بتواند به مدینه هجرت کند، بانوان خاندان پیامبر صلی الله علیه و آله و از آن شمار حضرت فاطمه علیهاالسلام را با خود همراه نموده و به سوی مدینه رهسپار شد و بدین سان، فاطمه علیهاالسلام به همراه پیامبر عظیم الشأن اسلام صلی الله علیه و آله و امام علی علیه السلام جلای وطن نموده و به مدینه مهاجرت کرد.
به دنبال آفتاب
فاطمه علیهاالسلام هم چون خورشیدی فروزان و آفتابی روشنگر بر بام ابدیت تاریخ می درخشد و نور وجودش همگان را به نشاط و شور و تحّرک وامی دارد. زهرای اطهر علیهاالسلام چونان آفتاب همه جا را روشنایی می بخشد و راه می نمایاند و راهبری می کند. میلاد دختر پاک پیامبر صلی الله علیه و آله و آغاز زندگی پربرکتش، انگیزه ای بود برای از میان بردن یک رسم و ایده پلید جاهلی، یعنی زنده به گور کردن دختران از سوی قومی که اصولاً داشتن دختر را برای خود ننگی بزرگ می پنداشتند. ولادت فاطمه علیهاالسلام و احترام عمیق پدر و مادرش به او، به این پندار نادرست و احمقانه پشت پا زد و ثابت کرد دختر و پسر، آفریده های خداوند هستند و سنگینی شان بر زمین است و روزی شان با خدا.
علاقه پیامبر به فاطمه علیهاالسلام
از شگفتی هایی که حیات نورانی فاطمه علیهاالسلام را ارجمندتر می سازد، مهر و علاقه شگرف پیامبر عظیم الشأن صلی الله علیه و آله به اوست. این مهر و علاقه چنان شدید بود که باید آن را از شمار شگفتی های زندگی پیامبر صلی الله علیه و آله دانست. پیامبر صلی الله علیه و آله دختران دیگری نیز داشت و با همه مردم، از جمله خانواده، بستگان و حتی بیگانگان بسیار مهربان و خوش رفتار بود، ولی در عین حال محبت ویژه او به فاطمه، کاملاً برای ما نمایان و متمایز است و جالب تر آن که خود آن حضرت این محبت را به صراحت در فرصت های گوناگون اعلام می کرد و نزد مردم بر آن تأکید می ورزد. این امر، خود سندی است بر آن که زندگی فاطمه علیهاالسلام و خانواده او، با سرنوشت اسلام همراه است و رابطه پیامبر و فاطمه علیهاالسلام تنها رابطه یک پدر با دختر عزیز خود نیست، بلکه به طور مستقیم با مسائل حیاتی یک اجتماع، با آینده امّت و با اوامر الاهیِ پیرامون رهبری و امامت مسلمانان مرتبط است.
فاطمه علیهاالسلام قلب و روح پیامبر صلی الله علیه و آله
رسول خدا صلی الله علیه و آله در موارد زیادی از فاطمه علیهاالسلام به عنوان قلب و روح خود یاد می فرمودند و او را پاره تن خود خطاب می کردند. از این گونه تعبیرات می توان دریافت به جز علی علیه السلام هیچ کس نزد آن حضرت گرامی تر و محبوب تر از فاطمه نیست. تا آن جا که نقل شده روزی پیامبر خدا در حالی که دست دخترش فاطمه علیهاالسلام در دستش بود، از سرای خویش بیرون آمده، فرمود: «هرکس فاطمه را می شناسد که شناخته و نیازی به معرفی نیست و هرکه او را نمی شناسد، پس بداند که فاطمه دختر من، پاره تن من و قلب و روح من است؛ هرکس او را بیازارد، مرا آزرده است و هرکس مرا آزرده باشد خدا را آزرده است».
پدرش به قربانش
به حدّی علاقه رسول خدا صلی الله علیه و آله به یگانه بانوی جهان، فاطمه علیهاالسلام زیاد بود که وقتی به سفر می رفتند، آخرین فردی که از او خداحافظی می کردند، زهرا علیهاالسلام بود و هنگامی که از سفر بازمی گشتند، ابتدا به مسجد رفته و دو رکعت نماز می خواندند، سپس به نزد فاطمه می رفتند و آن گاه به دیدن همسرانشان تشریف می بردند. زمانی که زهرا علیهاالسلام به محضر رسول خدا صلی الله علیه و آله وارد می شد، رسول خدا صلی الله علیه و آله بلند می شدند و به استقبال زهرا علیهاالسلام چند قدمی رفته و دستش را می گرفتند و می بوسیدند و فاطمه را در جای خود می نشاندند. بی تردید این رفتار، نه به دلیل صرف رابطه پدر و فرزندی است، بلکه نشان از منزلت والای معنوی و عظمت شخصیت زهرای اطهر علیهاالسلام است. این احترام نبوی زمانی به اوج خود می رسد که فلسفه ابراز عاطفه بی حدّ پیامبر صلی الله علیه و آله به سیده زنان بهشتی در این کلام نبوی شکوفه می کند که می فرماید: «پدرش به قربانش».
دریای وجود فاطمه علیهاالسلام
ایمان فاطمه علیهاالسلام
ایمان همان عشق است و نفرت، عشق در راه خدا ونفرت به خاطر او. ایمان همان رهبری و جهت دادن به عشق و نفرت است. ایمان، حد قلبی مذهب است. آن ها که ایمان می آورند، از بزرگ ترین عشق ها برای خدا و از بالاترین کشش ها و محبت ها برای او برخوردار می شوند و زهرا علیهاالسلام در اوج قله ایمان است و بهترین گواه بر وجود سراسر ایمان او، یکی تأمل در زندگی و رفتار و حالات آن یگانه بانوی جهان است و دیگری، شهادت و گواهی رسول عظیم الشأن اسلام صلی الله علیه و آله که می فرماید: «ای سلمان! آن چنان ایمان در اعماق دل و تمامی وجود دخترم فاطمه نفوذ کرده که برای عبادت خدا خود را از همه چیز فارغ می سازد». آن حضرت در جای دیگری می فرماید: «خدا تمامی وجود دخترم فاطمه را لبریز از ایمان و یقین نموده است».
اخلاص زهرا علیهاالسلام
حقیقت اخلاص، فقط خدا را در نظرداشتن و فقط برای او کارکردن است. اخلاص، آزادی از وابستگی به مدح و ستایش دیگران و خالی بودن از هوای نفس است. اخلاص، یکی بودن ظاهر است و باطن، درون است و برون و...، و زهرا در اوج قله اخلاص بود. او در جواب پدرش که فرمود: دخترم! هم اکنون جبرئیل در نزد من است و از جانب خدا پیام آورده که هرچه بخواهی تحقق می یابد، می گوید: «مرا جز خود او هیچ تمنایی نیست». آن حضرت با این که سه روز بود خود و فرزندانش هیچ نخورده بودند، پیراهنش را گرو می گذارد تا نیازمندی را از خانه خود نراند. هنگامی که سلمان اصرار می کند کمی ازنان و خرما را خود بردارد، می فرماید: «سلمان! این کار را فقط برای خدا انجام دادم؛ از این رو، هیچ از آن برنخواهم داشت».
زهد زهرا علیهاالسلام
زهد، آزادی است؛ آزادی از هرآن چه رنگ تعلق به خود گیرد تا آن جا که «دادن ها» و «گرفتن ها»، موجی در وجود آدمی ایجاد نکند. زاهد کسی است که دنیا در چشم تیزبین او ارزشی ندارد. برای زهد زهرا علیهاالسلام همین بس که به راحتی از دنیا می گذرد و برای رسیدن به قرب خدا، از سر تمامی هستی خود برمی خیزد و برای رسیدن به خوبی ها، از خوشی ها می گذرد. زندگی سخت زهرا علیهاالسلام گواه صادقی است بر زهد او. علی علیه السلام آن جا که برای درس گرفتن دیگران از سختی های زهرا علیهاالسلام در خانه می گوید، این چنین توضیح می دهد: «او آن قدر آب از چاه می کشید که اثر آن بر سینه اش باقی ماند و آن قدر با آسیاب آرد می کرد که دست هایش پینه بست و آن قدر خانه را رُفت و روب می کرد که پیراهنش غبارآلود می شد و آن قدر آتش زیر دیگ روشن می کرد که لباسش سیاه می گشت... این کارهای دشوار به او آسیب فراوان وارد می ساخت».
ایثار زهرا علیهاالسلام
اگر سلمان از ایثار زهرا در شگفت است، تعجبی نیست که خدا هم بر بزرگی این ایثار، رسولش را زیر بارش بی امان وحی می گیرد و در آیه نهم سوره مبارک حشر می فرماید: «هرچند خود به چیزی نیازمند باشند، دیگران را برخود مقدم می دارند» و باز در آیه هشتم سوره مبارک دهر می فرماید: «برای رضای خدا ـ و یا به رغم نیازی که خود دارند ـ خوراکشان را به نادار و بی سرپرست و دربند می دهند». ایثار فاطمه تا آن جاست که پیرمردی به خدمت رسول خدا می رسد و می گوید: ای رسول خدا! گرسنه، برهنه و فقیرم». پیامبر او را به خانه فاطمه علیهاالسلام راهنمایی می کند و پیرمرد با بلال به خانه گِلی، اما به وسعت همه تاریخ فاطمه علیهاالسلام می رود و فاطمه علیهاالسلام گردنبند خود را به او می بخشد. نیز در وقتی دیگر، پیراهن خود را گرو می گذارد تا نان و خرمایی تهیه کند و نیازمندی را از درب خانه خود ناامید بازنگرداند.
صبر و شکر فاطمه علیهاالسلام بر مشکلات دنی
ظواهر دنیا و زرق و برق فریبنده آن، بعضی ها را آن چنان مغرور کرده که هدفی جز دنیا و دنیادوستی ندارند. این افراد، هرگز سختی ها و مشکلات دنیا را تحمل نمی کنند، اما آن ها که می دانند در مقابل دنیا آخرتی است و دنیا زراعتگاه آخرت است، سختی ها را به جان می خرند. فاطمه علیهاالسلام هم زندگی ساده اش آمیخته با مشکلات زیادی بود که بیانگر همین مطلب است. «جابربن عبداللّه انصاری» صحابی پیامبر می گوید: «روزی رسول اکرم صلی الله علیه و آله نگاهش به فاطمه علیهاالسلام افتاد، در حالی که او عبایی از چشم شتر بر سر افکنده بود و با دستی آرد می کرد و با دستی دیگر فرزند خود را شیر می داد. در این حال از دو چشم مبارک رسول خدا اشک فروریخت و فرمود: «ای دخترم؛ قبل از حلاوت و شیرینی آخرت، مرارت و تلخی دنیا را بچش». فاطمه علیهاالسلام هم فرمود: «ای رسول خدا! خدا را در برابر نعمت هایش ستایش و در برابر سختی هایش شکر می کنم».
انصاف زهرا علیهاالسلام
سلمان فارسی، صحابی وفادار پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله می گوید: فاطمه علیهاالسلام را دیدم که با آسیاب دستی گندم را آرد می کرد. جلو رفته پس از سلام گفتم: ای دختر رسول خدا! چرا این قدر خود را به زحمت می اندازی، در حالی که خدمتکار منزلتان فضّه در کنار شما ایستاده است؟ کار منزل را به او واگذارید. زهرا علیهاالسلام گفت: رسول خدا صلی الله علیه و آله به من سفارش کرده که کارهای خانه را با فضّه تقسیم کنم، یک روز او کار کند و روز دیگر من، دیروز نوبت او بود و امروز نوبت من است. زهرا علیهاالسلام نه تنها در مورد دیگران، که حتی در رابطه با علی علیه السلام هم کارها را به گونه ای عادلانه تقسیم کرده بود، به طوری که خمیر کردن و نان پختن و تمیز کردن و جاروزدن خانه به عهده زهرا علیهاالسلام بود و کارهای بیرون منزل، از قبیل جمع آوری هیزم و مواد اولیه غذایی بر عهده علی علیه السلام .
خشیت زهرا علیهاالسلام
هنگامی که آیه های 43 و 44 سوره مبارک «حِجر» بر پیامبر نازل شد، رسول خدا صلی الله علیه و آله بسیار گریست و اصحاب هم از شدت گریه او گریستند، اما نمی دانستند چه چیزی باعث شده که آن حضرت این گونه بگرید و از هیبت رسول خدا صلی الله علیه و آله هم کسی را جرأت پرسش نبود. اصحاب می دانستند رسول خدا صلی الله علیه و آله با دیدن زهرا علیهاالسلام شادمان می شود، از این رو به سراغ فاطمه علیهاالسلام رفتند تا با آوردن او، رسول خدا را آرام کنند. حضرت زهرا علیهاالسلام به دیدن پدر آمد و فرمود: «فدایتان شوم، چه شده؟» اما همین که رسول خدا صلی الله علیه و آله جریان را گفت و آن آیات را بر او خواند، به یک باره رنگ از رخسار زهرا علیهاالسلام پرید و به روی خود زد و ناله برآورد که «ای وای! وای بر کسی که داخل جهنم شود».
ادب زهرا علیهاالسلام
برخورد زهرا علیهاالسلام به گونه ای بود که همه کس در همان وهله اول، مجذوب ادب او می شد.حُسن برخورد و دقت در معاشرت فاطمه علیهاالسلام ،از همان ابتدا آن چنان محسوس بود که همه به آن اذعان داشتند. این ادب محصول تربیت خداست که خدا خود به تربیت اینان پرداخته است. همین است که حضرت علی علیه السلام می فرماید: «مربی ما خداست و ما هم مربی مردم هستیم». «ام سلمه» همسر رسول خدا صلی الله علیه و آله می گوید: «پس از ازدواج با رسول خدا صلی الله علیه و آله من عهده دار امور دخترش فاطمه علیهاالسلام شدم، اما به خدا قسم او با ادب تر و آگاه تر از من به همه مسائل بود». نیز آن گاه که رسول خدا صلی الله علیه و آله با زهرا علیهاالسلام در مورد ازدواجش با علی علیه السلام به مشورت نشست، حضرت علیهاالسلام فرمود: «پدرجان! رأی، رأی شماست و شما بر من سزاوارترید».
عبادت و یاد دیگران
فاطمه زهرا علیهاالسلام در زهد و پارسایی بی همتا و در عبادت و پرهیزکاری نمونه و ممتاز بود؛ چنان که امام حسن علیه السلام می فرماید: «مادرم شب های جمعه را تا صبح بیدار می ماند و به نماز و عبادت می پرداخت و پیوسته برای مؤمنان دعا می کرد، بی آن که برای خود دعایی بکند. از ایشان پرسیدم: «چرا برای خود دعا نمی کنید و فقط برای دیگران به دعا می پردازید؟» فرمود: «پسرم! اول باید به همسایه پرداخت و بعد به خود». در این سخن، درس ایثار و گذشت نهفته است و به ما می آموزد که همواره و در همه حال باید به یاد دیگران بود و آنان را بر خویش مقدم دانست، حتی در دعا کردن که امری قلبی و رابطه ای است میان انسان و خدا؛البته خداوند نیز چنین دعایی را مستجاب خواهد کرد.
فاطمه و پوشش بانوان
از آموزش های اصیل و سازنده اسلامی که دختر فرزانه پیامبر صلی الله علیه و آله بسیار به آن بها می داد؛ رعایت شرف و حفظ هویت و حیثیت و کرامت زن از راه پوشش شایسته و منطقی بود؛ چرا که آن بانوی اندیشمند و متفکر و اصلاحگر، به شایستگی دریافته بود که حجاب، کرامت والای زن را حفظ می کند. آن حضرت برای حفظ حرمت و آزادگی و کرامت زن، او را بالاتر و برتر شناخت و نخواست که زن جسمش را به نمایشگاهی برای چشمان هرزه تبدیل سازد و فرمود: «بهترین چیز برای یک زن این است که آنان با مردان بیگانه سروکار نداشته باشند و مردان بیگانه نیز آنان را ننگرند». او خویشتن را در مقابل مرد نابینا می پوشاند و استدلال می آورد: «اگرچه او مرا نمی بیند، ولی عطر و بوی مرا استشمام می کند».
عصمت زهرا علیهاالسلام
عصمت در لغت به معنای مصونیت و محفوظ بودن است و معصوم کسی است که از خطا و اشتباه و گناه درامان باشد. عامل این عصمت، آگاهی و آزادی است. تلفیق آگاهی و آزادی همان عصمت است مبنای ولایت هم همین عصمت به شمار می آید. برای اثبات عصمت زهرا علیهاالسلام می توان از آیات و احادیث دلیل آورد. از آیات به آیه تطهیر، مباهله و...، و از احادیث به روایاتی که غضب او را غضب خدا و رسول و او را کفو و هم سنگ علی می داند و البته بسیاری از احادیث دیگر. فاطمه علیهاالسلام معصوم است و از همه راه ها آگاه و از همه کشش ها آزاد. او به راه های آسمان آشناتر از راه های زمین است و از همه هواها و هوس ها آزاد می باشد.
آموزش سلمان فارسی
زنان و مردان خدا، به مَثَلْ هم چون خورشید هستند که با تابش خود، همه چیز و همه کس را به فراخور حال خود بهره مند می سازند. «پیر پارسی نژاد» یا به تعبیر بهتر پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله «سلمان محمدی»، از شمار کسانی است که خوشه های گران قدری از دانش حضرت زهرا علیهاالسلام برچیده است. «دعای نور» یکی از آموخته های سلمان است که بانوی بزرگوار اسلام، فاطمه زهرا علیهاالسلام آموزش دهنده آن بود. دختر پیامبر خدا صلی الله علیه و آله به سلمان فرمود: «مداومت بر این دعا با خلوص نیت و اذن پروردگار، برای رفع تب بسیار مؤثر است» و سلمان می گوید: «سوگند به خدا که آن را به بیش از هزار نفر از تب داران مکه و مدینه یاد دادم؛ همگی شفا یافتند و خوب شدند».
علم زهرا علیهاالسلام
امام صادق علیه السلام می فرماید: «اگر خدای تبارک و تعالی علی علیه السلام را نیافریده بود، هیچ همتا و نظیری برای فاطمه علیهاالسلام نبود، از آدم گرفته تا دیگران». براساس این حدیث صحیح از امام صادق علیه السلام ، نه تنها هرگونه کمال علمی، بلکه هرگونه کمال عملی هم که برای علی علیه السلام و اهل بیت علیهم السلام ثابت شود، حضرت فاطمه علیهاالسلام به مانند آن ها، مشمول آن مقام برجسته خواهد بود. اما بهترین نمونه و شاهد بر علم بیکران زهرا علیهاالسلام همان خطبه ها و سخنرانی های اوست. به ویژه خطبه آن حضرت در مسجد مدینه در مقابل مهاجر و انصار، همتا و همپای خطبه هایی است که امیرمؤمنان 25 سال بعد برای اهل کوفه می خواند. هم چنان که می توان دعاهای وارده از زهرا علیهاالسلام و مضامین بلند و عالی آن را، با دعاهای نورانی از علی علیه السلام و ائمه علیهم السلام مقایسه کرد تا باز هم به همین نتیجه رسید.
همسرداری زهرا علیهاالسلام
زهرا علیهاالسلام هیچ گاه یک بُعدی نبود و هرگز کاری او را از وظایف دیگرش بازنمی داشت. این گونه نبود که عبادت، او را از اداره منزل بازدارد و تربیت و سازندگی اش، مانع رسیدگی به فرزندان و همسرش شود. او، علی را بهترین همسر می دانست و همواره به تمامی وظایف همسری خود عمل می کرد. از تمیزی، ساده پوشی، آراستگی ظاهر و باطن، کارهای منزل، آرد کردن و نان پختن گرفته، تا قناعت به یک زندگی ساده و گفت و گو و مزاح و شوخی با همسر و ایثار و فدا کردن مال و جانِ خود برای خانواده و دینش. زهرا علیهاالسلام آرامش و اُنس علی علیه السلام بود. علی علیه السلام با نگاه به او رنج هایش را از یاد می برد تا آن جا که اگر علی علیه السلام به خانه می آمد و او را نمی یافت، غم بر سینه اش سنگینی می کرد و بسیار بر او سخت می گذشت. به راستی که «هانیه» زیبنده اوست؛ یعنی کسی که بر همسر و فرزندانش بسیار مهربان است.
مادری نمونه
روان هر انسانی به ویژه کودکان، تشنه محبت است و در تمام پیوندهای اجتماعی، هیچ چیزی جای گزین آن نیست. حضرت زهرا علیهاالسلام مادری نمونه بود. اگرچه از مهربانی زهرا علیهاالسلام با فرزندان عزیزش و نوازش آن ها، از بازی کردن او با فرزندانش یا داستان ها و شعرهایی که برای آنان می خواند، و نیز از ایجاد رقابت یا قضاوت بین آن ها می توان سخن گفت، اما از همه این ها مهم تر، ذکر این نکته است که او توانسته خود را ظرف امامت قرار دهد و ادامه رسول خدا صلی الله علیه و آله و مادر تمامی ائمه باشد. مهر و محبت او به فرزندانش تا آن جاست که به علی علیه السلام وصیت می کند: «پس از من با دختر خواهرم ازدواج کن که او بر فرزندان من مهربان تر است».
نام های آسمانی
فاطمه
در لغت عرب، هنگامی را که نوزاد از شیر گرفته می شود، «فَطَمَ» می گویند و فاطمه وصفی است از مصدر «فَطَمَ» و «فَطَمْ» به معنای بریدن و قطع کردن و جدا شدن است. شیرین ترین تفسیر از علت نام گذاری فاطمه، روایتی است که می گوید: «فاطمه زهرا علیهاالسلام فاطمه شد؛ زیرا شیعیان آن حضرت از آتش جهنم بازگرفته شده اند». امام رضا علیه السلام از پدران بزرگوارش نقل می کند: پیامبر صلی الله علیه و آله فرمود: «ای فاطمه! آیا می دانی چرا فاطمه نام گرفتی؟» امیرمؤمنان عرضه داشت: «شما بفرمایید چرا فاطمه، فاطمه نامیده شده است». پیامبر صلی الله علیه و آله فرمود: «زیرا فاطمه و شیعیان فاطمه علیهاالسلام از آتش جهنم بازگرفته شده اند و به آتش نخواهند رفت». در روایات دیگری، فاطمه را برگرفته از نام «فاطر» که یکی از نام های خداوند است، بیان کرده اند.
زهر
ریشه این نام «زَهَر» به معنای روشنی و صفا و درخشندگی است. امام صادق علیه السلام فرموده اند: «علت این که فاطمه علیهاالسلام را زهرا نامیدند، این است که به زهرا قُبّه ای از یاقوت سرخ در بهشت مرحمت خواهد شد که اهل بهشت آن قُبّه را به واسطه ارتفاع و عظمتی که دارد، مانند ستاره ای درخشان در آسمان خواهند دید و به یکدیگر می گویند این قُبّه «زهرا» یعنی درخشنده و از آنِ فاطمه علیهاالسلام است». در تفسیر آیه شریف نور نیز روایاتی آمده که «مشکاة»، تفسیر به حضرت زهرا علیهاالسلام شده است.
حوراء انسیه
این نام را در کتاب بحارالانوار و کتاب های دیگر برای آن بزرگوار نقل کرده اند و روایاتی هم از رسول خدا صلی الله علیه و آله و ائمه علیهم السلام در این مورد آمده است که فرموده اند: «فاطمه علیهاالسلام حوریه ای بود به صورت انسان». ابن عباس، صحابی بزرگ پیامبر هم در حدیثی از رسول خدا صلی الله علیه و آله نقل می کند که: رسول خدا صلی الله علیه و آله فرمود: «فاطمه پاره تن من، نور چشم من و جانی است که در میان سینه ام قرار دارد؛ او حوراء انسیه است». فاطمه علیهاالسلام حوریه است در باطن، و انسیه است در ظاهر. او الگوی تمام انسان ها از زن و مرد است؛ زیرا در انسانیت به تمام درجات کمال رسیده بود، امّا به این دلیل که نصیبی از بهشت داشت، او را حوراء انسیه می گویند؛ یعنی انسانی فرشته صفت.
حبیبه و فریده
حبیبه یعنی زنی محبوب و دوست داشتنی؛ زنی که او را دوست داشته باشند. «حبیبةُ حبیب اللّه » هم به این معناست که پیامبرخدا صلی الله علیه و آله که دوست خداست، فاطمه زهرا علیهاالسلام را دوست دارد. جبرئیل او را با عنوان محبوب پیامبر به او سلام می دهد و علی علیه السلام او را این گونه یاد می کند: «من شوهر سرور زنان جهان هستم... که دوستِ دوستِ خداست». فریده، یعنی هرچیز که مانند دُرّ و گوهر نایاب و نفیس باشد. فاطمه زهرا علیهاالسلام گوهری بی نظیر در میان تمام زنان جهان است؛ از این رو باید آن حضرت را فریده بنامیم.
ممتحنه
یکی از اسم های فاطمه زهرا علیهاالسلام مُمْتَحَنه است؛ یعنی زنی که امتحان شده و از آن سربلند بیرون آمده است. در یک نگاه گذرا به زندگی آن حضرت، سراسر حیات او را امتحان و آزمایش می بینیم. در خردسالی مادر را از دست می دهد. غم و غصه پدر را نیز که با سر خاکسترآلود و پای زخمی به خانه بازمی گردد، تحمل می کند و می بینیم که پدر او را «اُمّ ابیها» یعنی مادر پدرش می خواند. در شب عروسی بی مادر به کابین بخت می رود و نمونه های بسیار دیگر. از این رو،سزاست که ائمه اطهار: در دعاها او را ممتحنه خطاب کنند. «درود بر تو ای زنی که از آزمایش ها سربلند بیرون آمدی».
دیدگاه های آسمانی
رسول خدا صلی الله علیه و آله
فاطمه علیهاالسلام بانوی ارجمند و نمونه اسلام، نزد پدرش رسول خدا صلی الله علیه و آله منزلتی بس رفیع و والا دارد. احادیث و سخنان فراوانی که در شأن فاطمه علیهاالسلام از سوی پیامبر صلی الله علیه و آله وارد شده، دلیلی روشن بر علاقه و محبت رسول خدا صلی الله علیه و آله به دختر گران قدرش است. پیامبر عظیم الشأن اسلام صلی الله علیه و آله می فرماید: «کسی که او را می شناسد، که می شناسد و آن که او را نمی شناسد، بداند که او پاره تن من، و قلب و روح من است؛ هرکه او را آزار دهد، مرا آزار داده است» و «هرکه او را خشمگین کند، مرا به غضب آورده است» و «فاطمه، بانوی زنان بهشتی است» و «خداوند با رضایت فاطمه خشنود و با غضب او خشمگین می شود» و «محبوب ترینِ نزدیکانم در نزد من، فاطمه است» و «فاطمه، حوریه ای است به صورت انسان. من هرگاه مشتاق بوی بهشت می شوم، بوی دخترم فاطمه را استشمام می کنم. فاطمه زهرا گل است».
امیرمؤمنان علیه السلام
مقام و شخصیت بانوی بزرگ اسلام بر امیرمؤمنان علیه السلام روشن بود؛ زیرا علی هم مانند زهرا تربیت شده خانه وحی بود و فاطمه را به خوبی می شناخت. فاطمه علیهاالسلام با علی علیه السلام بزرگ شده بود و او را برادری عزیز برای خود و پروانه ای عاشق بر گرد پدر خویش می دید. حضرت علی علیه السلام از همه کمالات و فضایل دختر پیامبر صلی الله علیه و آله آگاهی کامل داشت و در زندگی با فاطمه علیهاالسلام مشورت می کرد و از همکاری و مشورت او بهره ها می گرفت. خود آن حضرت می فرماید: «دختر پیامبر هیچ گاه مرا به خشم نیاورد و هیچ گاه در امور زندگی مخالفت نشان نداد. هروقت به فاطمه می نگریستم، تمام غم ها از دلم زدوده می شد و هرچه به او می نگریستم، ناملایمات را بیش تر به فراموشی می سپردم. تا زنده بود، از مشکلات من گره گشایی می کرد. مباهات می کنم به فاطمه، او نعمتی است آسمانی که نصیب من شده. در محیط عرب، محیط پرورش شجاعت ها، شبیه و نظیر ندارد. من بر مردم جهان به داشتن چنین همسر و فرزندانی فخر می کنم».
ائمه علیهم السلام
فاطمه نزد فرزندانش از هرکس دیگری عزیزتر و محترم تر بود؛ چرا که فرزندان بانوی نمونه اسلام، در خانه وحی چشم به جهان گشوده و در دامان کانون عصمت و مکتب نبوت و ولایت و طهارت تربیت شده بودند. آن ها علاقه شدید پیامبر صلی الله علیه و آله را از سخنان آن حضرت راجع به شخصیت و فضایل مادر خود فهمیده و احترام پدرشان علی علیه السلام را به فاطمه علیهاالسلام دیده بودند. حضرت فاطمه علیهاالسلام محور عشق و علاقه خاندان نبوت و ولایت بود. هرگاه سخنی از خاندان پیامبر صلی الله علیه و آله بود، نام فاطمه علیهاالسلام بر همه خاندان پیشی می گرفت؛ چنان که در حدیث معروف «کساء» جبرئیل می گوید: «فاطمه است و پدر فاطمه، فاطمه است و همسر فاطمه، فاطمه است و فرزندان فاطمه». فاطمه علیهاالسلام در نزد فرزندان خود عظمت و مقام والایی دارد، به گونه ای که نام آن حضرت علیهاالسلام را با کمال احترام بر زبان جاری می ساختند و موقع ذکر نام ایشان، به تمام قامت می ایستادند.
فاطمه در کلام فاطمه علیهاالسلام
در نگاهی به حدیث «مفاخره»، فاطمه علیهاالسلام با علی علیه السلام که حاوی برخی القاب و صفات از زبان آن دو بزرگوار است، فاطمه علیهاالسلام خود را این گونه معرفی می کند: «من میوه دل پیامبر و عضوی از اعضایش هستم و پیامبر فرزندی غیر از من ندارد.من دختر خدیجه کبری هستم، من دختر سِدرة المنتهی هستم. من دختر زن های شایسته و باایمانم. منم دختر کسی که به آسمان بالا برده شد. منم دختر خاتم پیامبران. منم سپر حفظ کننده تأویل. منم آن درختی که روزی و میوه اش همیشه آماده است. من بهترین زنانم. من آن دریای عصمتم که از علم من نصیب می برند. من کشتی نجاتم. منم کلمه نیکو. منم نهرهای آب و عسل در بهشت. حسن و حسین دو میوه دل من هستند. من ستاره درخشان و خاتون روز قیامت هستم؛ منم فاطمه زهرا».
خدا در زندگی فاطمه علیهاالسلام
خداگرایی در سال های کودکی
روزی که حضرت خدیجه از دنیا رفت، زهرا علیهاالسلام پدر را بغل کرد، به دور پدر چرخید و پرسید: «پدرجان! مادرم کجاست؟» این لحظات که بر پیامبراسلام صلی الله علیه و آله بسیار سخت می گذشت؛ چرا که از سویی همسر گران قدر و وفادارش خدیجه را از دست داده بود و از سویی دیگر، رنج بی مادری دردانه اش فاطمه زهرا علیهاالسلام را می دید. دراین هنگام، جبرئیل، آن پیک الاهی نازل شد و فرمود: «یا رسول اللّه ! سلام ما را به فاطمه برسان و به او اطلاع بده که مادرش خدیجه در خانه های بهشتی، با آسیه و مریم زندگی می کند». وقتی حضرت زهرا علیهاالسلام این بشارت را شنید، فرمود: «به درستی که خدا حقیقت اسلام است و از اوست سلام و سلام به سوی اوست». این خداگرایی و خداپرستی فاطمه است که در سال های کودکی و در غم از دست دادن مادر، با سلام بر خدا آرامش را به خویشتن هدیه می کند؛ چون در همه حال رضای او را رضای خود قرار می دهد.
ازدواج فاطمه با اذن خدا
یکی از آداب پسندیده در اسلام، ازدواج و یکی از آداب پسندیده در ازدواج، مشورت و تبادل افکار پدر با دختر است تا آگاهانه همسر دلخواه خود را برگزیند. پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله این اصل تربیتی ـ روانی را به دقت رعایت کرد و آن هنگام که علی علیه السلام به خواستگاری بانوی نمونه اسلام آمد، در ازدواج فاطمه علیهاالسلام با امام علی علیه السلام ، به مشورت و تبادل نظر با دخترش فاطمه روی آورد و فرمود: «پسر عمویت علی از تو خواستگاری نموده است. پاسخ تو چیست؟» فاطمه علیهاالسلام به پدر احترام کرده و فرمود: «نظر شما چه می باشد؟» پیامبر صلی الله علیه و آله فرمود: «خدا از آسمان اجازه فرمود». در این هنگام، فاطمه علیهاالسلام در حالی که تبسمی زیبا برلب داشت فرمود: «خشنودم به آن چه خدا و پیامبر او برای من رضایت دادند».
معامله با خدا در ازای کودکی با نام حسین علیه السلام
در یکی از روزهای بارداری حضرت زهرا علیهاالسلام ، پیامبر خدا صلی الله علیه و آله به دخترش اطلاع داد که «جبرئیل از جنین تو اخباری فرودآورده که در کربلا به شهادت می رسد». فاطمه علیهاالسلام در حالی که در هاله ای از غم و اندوه قرارگرفته بود، فرمود: «ای پدر! به چنین کودکی نیاز ندارم». بعد رسول خدا صلی الله علیه و آله ادامه داد: «دخترم! این فرزند تو حسین است و نُه امام معصوم از نسل او پدید می آیند که عامل تداوم و بقای دین خدا هستند». زهرا علیهاالسلام فرمود: «ای رسول خدا! به رضایت خدا راضی شدم». این چنین است که فاطمه، به رضایت خدای خود راضی می شود و حسین علیه السلام پاره جگرش را در راه برقراری و سربلندی و عزت اسلام فدا می کند. او به راحتی درد جانگداز شهادت فرزند را می پذیرد؛ چرا که رضایت و خشنودی خدا در آن نهفته است و هیچ چیز بیش از خشنودی و رضایت خدا برای فاطمه مهم نیست.
غذای آسمانی برای فاطمه علیهاالسلام
در روزگار قحطی و گرسنگی، بیش تر مردم مدینه با مشکلات فراوان زندگی می کردند و رسول خدا صلی الله علیه و آله سخت گرسنه بود و شب و روز برای رفع مشکل نیازمندان تلاش می کرد و گاه سنگ بر شکم مبارک می بست تا درد گرسنگی قابل تحمل باشد. در روزی از روزهای سخت، آن حضرت صلی الله علیه و آله به در خانه فاطمه آمد و فرمود: «آیا چیزی در منزل برای رفع گرسنگی داری؟» زهرا علیهاالسلام فرمود: «نه». رسول خدا صلی الله علیه و آله بازگشت و زهرا علیهاالسلام دست به دعا برداشت. در این وقت، غذایی معطر و پاکیزه از بهشت آورده شد و زهرا علیهاالسلام غذا را دید و فرمود: «سوگند به خدا، پیامبر را بر خود و دیگران مقّدم می دارم». بعد ظرف غذا را برای پیامبر بُرد. پیامبر صلی الله علیه و آله فرمود: «این غذا را از کجا آورده ای؟» حضرت پاسخ داد: «فضل و رحمت خداست و به درستی که خدا هرکس را که بخواهد، بدون حساب روزی می دهد».
یاور علی در اطاعت خد
پس از ازدواج علی علیه السلام و فاطمه علیهاالسلام ، پیامبراسلام صلی الله علیه و آله به خانه آن ها رفت و ابتدا از علی علیه السلام پرسید: «همسرت را چگونه یافتی؟» امام علی علیه السلام پاسخ داد: «در اطاعت کردن خدا خوب یار و یاوری است». آری، این فاطمه است که به همسریِ اَبرمردی بزرگ درآمده، پای در خانه ولایت نهاده، و بهترین یاور همسرش علی در اطاعت از خدای عزّوجّل است. زن و شوهری که هم پایه یکدیگرند و پیامبر صلی الله علیه و آله درباره ازدواج آن ها می گوید: «اگر علی نبود، کفو و همسری برای فاطمه پیدا نمی شد» و علی علیه السلام هم در موردش می گوید: «هرگاه به خانه می آمدم و به زهرا نگاه می کردم، تمام غم و غصه هایم برطرف می شد».
کلام وحی و فاطمه علیهاالسلام
شخصیت فاطمه علیهاالسلام در قرآن
در قرآن مجید درباره شخصیت های بسیاری می خوانیم. این بار این کتاب سترگ آسمانی، از سرچشمه آب حیات ابدی و جاودانگی، و از فرشته ای انسانی سخن به میان می آورد؛ فاطمه علیهاالسلام دختر پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله ، همسر علی بن ابیطالب علیه السلام و مادر امامان و رهبران اسلام علیه السلام . فاطمه علیهاالسلام خیر کثیر و عطای بی منتهای خداوند و یک جهان خیر و خوبی است؛ خوبی محضی که با هیچ بدی آمیخته نمی شود. بانویی که تنها خدا و پیغمبر صلی الله علیه و آله و همسرش علی علیه السلام و فرزندانش علیهماالسلام او را شناختند و همین عظمت و مقام پرابهت و شخصیت او بس که قرآن مجید در آیات بسیاری مانند مباهله، تطهیر، مودّت، آیات الابرار،کوثر و غیره، از او سخن به میان آورده و او را بانویی بزرگ و هسته مرکزی کانون وحی و نبوت می داند.
نعمت بزرگ
از نعمت های بزرگ پروردگار، فرزند صالح و وارث فرهنگ ایل و تبار خانواده است که در زندگی کمک و پشتیبان، و پس از مرگ موجب باقی ماندن نام و خیررسانی است. این وجه با شأن نزول و با مضمون سوره کوثر بسیار مناسبت دارد؛ زیرا مشرکان و معاندان پیامبر صلی الله علیه و آله می پنداشتند با مرگ پسران پیامبر صلی الله علیه و آله نسلش منقطع گردیده است، ولی ایزد منّان رسول گرامی اش صلی الله علیه و آله را مطمئن ساخت که نسل آن حضرت بسیار، عترتش جاودانی، و دشمنانش بریده نسل خواهند بود. فخررازی، مفسّر بزرگ قرآن کریم، در تفسیر خود می گوید: «کوثر هشت معنا دارد که تمام مفاهیم و معانی اش درباره فاطمه زهرا علیهاالسلام بانوی نمونه اسلام صدق می کند و چگونه صدق نمی کند؛ که حسن و حسین و علی بن الحسین و باقرالعلوم و صادق المصدق علیهم السلام و دیگر فرزندان عترتش علیهم السلام میوه و ثمر داده است».
آیه مباهله
مقام و جلالت قدر حضرت صدیقه زهرا علیهاالسلام در جای جای قرآن قابل مشاهده است. در حساس ترین و بحرانی ترین مراحل تاریخ صدر اسلام، وجود مقدس فاطمه و علی علیه السلام با ظهور نور وجودشان، خنثی کننده توطئه دشمنان و عزّت بخش اسلام و پیامبر عظیم الشأن آن بودند. در یکی از سرنوشت سازترین ماجراهای صدر اسلام، یعنی جریان مباهله، حضور شکوهمند فاطمه علیهاالسلام مشکل گشا شد. آیه شریف مباهله آن گاه نازل گردید که یک مرحله امتحان سخت و دشوار پیش آمد و قرار شد پیامبر صلی الله علیه و آله با جمع کوچک اما نورانی اهل بیت خود برای مباهله با کشیشان و رؤسای مسیحیت حرکت کند. اگرچه مباهله انجام نشد، ولی نزول این آیه مبارک و نوع این دعوت و انتخاب پیامبر صلی الله علیه و آله ، روشن می سازد که رسول خدا صلی الله علیه و آله در خصوص دعای افرادی که از خانواده اش برگزیده و نسبت به آمین گفتن و استجابت دعای آن ها از سوی خدا اعتقاد و یقین کامل داشته است.
آیه تطهیر
اصل پاکی و طهارت، یکی از اصل های برجسته تربیتی در مکتب اسلام است. طهارت آن چنان بااهمیت و موردنظر شارع مقدس اسلام است که آن را به عنوان برترین مدال افتخار و عالی ترین امتیاز اختصاصی به خاندان رسول اللّه صلی الله علیه و آله قرار داده است. آیه تطهیر، از شمار آیاتی است که می تواند معرف سخصیت حضرت زهرا علیهاالسلام باشد. «جلال الدین سُیوطی» مفّسر اهل سنت در تفسیر معروف الدُرُّ المنثُور در تفسیر و توجیه این آیه شریف، بیش از بیست حدیث از راه های مختلف آورده که اثبات می کند هدف از اهل بیت در این آیه مبارک، همان پنج نور پاک بزرگوار است و بس. «اِبْن جَریرِ طَبری» صاحب تاریخ طبری و تفسیر طبری بیش از پانزده حدیث آورده که هدف آیه مزبور از اهل بیت علیهم السلام ، به همان پنج بزرگوار اختصاص دارد.
سوره دهر در فضیلت پنج تن
سبب نزول و علت ورود آیات 5 تا 22 سوره مبارک «دهر» که نام دیگر آن «هَل اَتی» و «اَبرار» می باشد، ایثاری است که حضرت فاطمه زهرا علیهاالسلام فرموده و حضرت حق تعالی نیز در این آیات، زیباترین ستایش و والاترین مدح ها را در خصوص اهل بیت عصمت و طهارت بیان داشته است. «اَبرار» جمع «بِرّ»، به معنای نیکوکاری است. در این آیه شریف که می فرماید: «نکوکاران عالم در بهشت از شرابی نوشند که طبعش از کافور است»، پروردگار عالم اهل بیت علیهم السلام را مورد ستایش قرارداده و نیکوکاری آن ها را تصدیق کرده است. از دقت در این 18 آیه، به خوبی دانسته می شود پروردگار عالم تا چه اندازه، مدح و ثنای اهل بیت علیهم السلام را فرموده، بندگی و اخلاص آن ها را ستوده، و بشارت ها و وعده های عظیم و بزرگ به کرامت ها و نعمت های بزرگ در سرای آخرت به آن ها داده است.
فاطمه علیهاالسلام در کلام ها
فاطمه سرور زنان جهان
در طول تاریخ بشری، زنانی آمدند و درخشیدند و توانستند نقش آفرینان جهان انسانی و نمودار فضایل اخلاقی گردند، اما هرگز به پای فاطمه علیهاالسلام نرسیدند؛ هرچند عمر این عزیز کوتاه بود و چند صباحی بیشتر در این سرای خاکی نماند. فاطمه علیهاالسلام که در دامان خدیجه و در خاندان نبوت پرورش یافت، خود یکی از آیات الاهی بود که به صورت انسان آفریده شد. او از چنان عظمتی برخوردار است که با گذشت قرن ها، هنوز بشر نتوانسته او را چنان که هست، بشناسد. زهرا علیهاالسلام پرثمرترین، بافضیلت ترین و بهترین الگو برای زنان است. فاطمه علیهاالسلام را می توان از نظر کردار، زهد، پرهیزکاری، بندگی، عبادت، عصمت، طهارت، سخنان گهربار و تسلیم در برابر آفریدگار جهان، با دیگر زنان سنجید و آن گاه دریافت که نمی توان مانند و نظیری برای فاطمه علیهاالسلام یافت.
امام خمینی رحمه الله
امام خمینی رحمه الله ، پیر فرزانه انقلاب، درباره شخصیت والای بانوی نمونه اسلام می فرماید: «تمام ابعادی که برای زن متصور است و برای یک انسان متصور است، در فاطمه زهرا علیهاالسلام جلوه کرده و بوده است. یک زن معمولی نبوده است. یک زن روحانی، یک زن ملکوتی، یک انسان به تمام معنا انسان، تمام نسخه انسانیت، تمام حقیقت زن. او زن معمولی نیست؛ او موجود ملکوتی است که در عالم به صورت انسانی ظاهر شده است، بلکه موجود الاهی و جبروتی در صورت یک زن ظاهر شده است. تمام هویت های کمالی که در انسان متصور است و در زن تصور دارد، تمام در این زن است. زنی که تمام خاصه های انبیا در اوست. زنی که اگر مرد بود، نبی بود. زنی که اگر مرد بود، جای رسول اللّه صلی الله علیه و آله بود. ... انسانی است به تمام معنا انسان و زنی است به تمام معنا زن».
مقام معظم رهبری
مقام معظم رهبری، شخصیت عظیم بانوی اسلام را این گونه توصیف می کنند: «درباره زهرای اطهر علیهاالسلام هرچه بیش تر انسان فکر کند و در حالات آن بزرگوار بیش تر تدبیر کند، دچار شگفتی خواهد شد. تعجب انسان نه فقط از این جهت است که چطور یک موجود انسانی در سنین جوانی می تواند به این رتبه از کمالات مادی و معنوی نائل بشود که البته این خود هم یک حقیقت شگفت انگیز است، بلکه بیش تر از این جهت است که اسلام با چه قدرت عجیبی توانسته است تربیت والای خود را به حدی برساند که یک زن جوان در آن شرایط دشوار، بتواند این منزلت عالی را کسب کند. هم عظمت این موجود و این انسان والا تعجب آور و شگفت انگیز است و هم عظمت مکتبی که این موجود عظیم القدر و جلیل المنزله را پدید آورده است».
آیت اللّه گلپایگانی رحمه الله
مرجع عالی قدر تشیع، آیت اللّه گلپایگانی رحمه الله در توصیف بانوی نمونه اسلام و جهان می فرماید: «فاطمه علیهاالسلام وَلِیَةُ اللّه و حُجَّةُ اللّه و پاره تن و روح رسول اللّه صلی الله علیه و آله بود. احدی از او به پیامبر صلی الله علیه و آله شبیه تر، نزدیک تر و محبوب تر نبود. او صدیقه کبری و ناموس اللّه عظمی بود و خداوند متعال نسل پیامبر صلی الله علیه و آله و امامان مکرم علیهم السلام را از ذریه او قرار داده است. پیامبر گرامی اسلام صلی الله علیه و آله دستش را می بوسید و او را به جای خود می نشانید. ادب و اطاعت خالص او از پدرش و احترام بی نظیر پدرش از او، همسرداری، خانه داری، تربیت فرزند و همه صفات و اخلاقش آموزنده و مشحون به حقایق عالی عرفانی و عنایات خاصه سبحانی بود».
توفیق ابوعلم
استاد توفیق ابوعلم، معاون وزارت دادگستری مصر می گوید: «فاطمه علیهاالسلام یکی از سازندگان تاریخ اسلام است. در حقیقت او آرام جان و سرور دل پیامبر خدا صلی الله علیه و آله بود؛ همان بانویی که میلیون ها آدمی را چشم و دل به سوی اوست و نام گرامی اش بر زبان ایشان است. او در بین تمام دختران حّوا، بدون هیچ گونه اختلافی، از تباری بزرگ و خاندانی اصیل بود. زنی بود بزرگ منش با خویی ارزنده، شخصیتی گرامی، احساسی برین، فهم و هوشی تند، سینه ای گشاده، دلی محکم و استوار و غیور و غیرتمند».
سلیمان کتانی
سلیمان کتانی، شاعر، نویسنده ادیب و معروف مسیحی لبنانی،فاطمه علیهاالسلام را این گونه توصیف می کند: «فاطمه زهرا علیهاالسلام مقامی والاتر از آن دارد که سندهای تاریخی و روایتی به سوی او اشاره کنند و گرامی تر از آن است که شرح حال گونه ها به جانب وی راهنما باشد. فاطمه علیهاالسلام را همین چارچوب کافی است که وی دختر محمد صلی الله علیه و آله و همسر علی علیه السلام و مادر حسن و حسین علیه السلام و بزرگ بانوی بانوان جهان است». «قهرمانی نیرویی نیست که مستند به تن و بازو باشد، یا مستند به تاج و تخت؛ بلکه قهرمانی چیزی است که منطق، عقل، رشد و فهم را به کارگیرد، آن گاه هدف ها را تعیین کند و برنامه را ترسیم نماید و قهرمانی فاطمه زهرا علیهاالسلام چیزی جز این معنای بزرگ نبود. از این رو، از هرچه عامل روشنایی دیگران می شد، بهره گرفت، بی آن که بازوان ناتوان و نزار و پهلوی لاغر و نحیف وی در این خواست او مؤثر باشد».
لویی ماسینیون
لویی ماسینیون، محقق و شرق شناس معروف فرانسوی می گوید: «اوراد و دعاهای ابراهیم علیه السلام ، از وجود دوازده نور که منشعب از نور فاطمه علیهاالسلام هستند، خبر می دهد. تورات موسی علیه السلام از آمدن محمد صلی الله علیه و آله و دختر پربرکت او، فاطمه علیهاالسلام و دو آقازاده همانند اسماعیل علیه السلام و اسحاق علیه السلام ، یعنی حسن و حسین علیه السلام نوید می دهد. اناجیل عیسی علیه السلام به آمدن احمد صلی الله علیه و آله نوید داده و بشارت می دهد که دختر پربرکتی خواهد داشت که دو پسر به دنیا می آورد».
شیخ صدوق رحمه الله
شیخ صدوق، از بنیان گذاران فقه شیعه، شخصیت بانوی اسلام را این گونه توصیف می کند: «فاطمه علیهاالسلام زنی است پارسا و پاک دامن، عفیف و آزاده، بانو و دوشیزه تابان، فرشته و بابرکت، پاک و پاکیزه، باتقوا، راضی به رضای حق، مورد رضای خدا، حدیث گو، بسان مریم کبری و راستگوی بزرگ. او در آسمان نیز موجودی از حقیقت نور، آسمانی و باشفقت و مهربانی خوانده می شود».
ابن شهرآشوب
«ابن شهرآشوب» مفسّر قرآن و محدث امامی مذهب، در توصیف حضرت زهرا علیهاالسلام چنین می گوید: «آن کس که گفتارش راست، احوالش بابرکت، کردارش پاک، پیراسته ای آراسته به عدالت، خشنود در گفتار، پسندیده در راهنمایی، گویای حدیث، بانوی بانوان در دادن صدقه، خویشتن دار در همه جا، بریده از همگان برای همیشه، نیایشگر پاک دامن، از نگهبانان حجاب در بهشت و شکوفه دل شفیع امت است، زهرای گرامی علیهاالسلام میوه نبوت می باشد».
محی الدین عربی
«محی الدین عربی» از بزرگان صوفیان، در صلوات خاصه اش برای فاطمه زهرا علیهاالسلام او را چنین نام می برد: «درودهای خدا، فرشتگان و حاملان عرش او و تمام آفریدگانش در آسمان و زمین بر آن ذات آسمانی که با جلوه انسانی نمود یافته است. پاره تن واقعی پیامبر صلی الله علیه و آله ، سرآغاز انوار علوی، سرچشمه چشمه های فاطمی که خود نجات یافته است و دوست دارانش را نیز از آتش نجات می دهد. میوه درخت یقین و سرور زنان جهان که مقامش آشنا و قبرش ناشناخته است. نور دیده پیامبر صلی الله علیه و آله زهرای پاک دامن علیهاالسلام که بر او سلام و درود باد».
علاّمه اِربِلی
«علاّمه اِربِلی» محدث، فقیه و نویسنده شیعه، فاطمه علیهاالسلام را این گونه توصیف می کند: «هم اکنون سخن از فاطمه علیهاالسلام که سلام بر او باد، به میان می آوریم؛ همان فاطمه ای که به خاطر تابش انوار وی، تابش نسبش افزون گشته و از فخر او، افتخاراتی آشکار کسب شده است. او چراغ دان نبوت است که شعاعش پرتو افکنده، انوارش درخشان و ستارگان آسمانش با جلای ابرهای سفید، فروغ و درخشش یافته است. فاطمه علیهاالسلام نسبی شریف دارد. او پاک و پاکیزه و پاکزاد، با فرزندانی تابناک است».
علّامه حائری مازندرانی
«علّامه حائری مازندرانی» یکی از محدثان عالی مقام شیعه، می گوید: «بانوی بانوان، فرشته انسان نما، شفاعت کننده روز حساب، دخت مصطفی صلی الله علیه و آله ، همسر مرتضی علیه السلام ، مادر حسن علیه السلام ، مادر حسین علیه السلام سرور شهیدان، یعنی حضرت زهرا علیهاالسلام ـ که درود خدا بر او، پدر، همسر و فرزندانش باد ـ چراغ نور خدا، باعظمت و باشکوه، و درخت زیتونی فراگیر با برکات فراوان است. او محور و نقطه دایره هستی است و موقعی که فرود آمد، خیرش فراگیر شد. فاطمه علیهاالسلام احمدثانی و احمد عصر خود و مایه خداشناسی در آن دوران بود».
خواجه نصیر الدین طوسی
«خواجه نصیرالدین طوسی» ریاضی دان و فیلسوف شیعه، در صلوات خاصه اش برای فاطمه زهرا علیهاالسلام این گونه می گوید: «خدایا! درود و سپاس فرست و آن را زیاد و پربرکت گردان، بر بانوی معظم، خوش صورت و نیکوسیرت، بی گناه ستمدیده، پرکرامت نجیب، و فاضل و غمدیده که قدر و منزلت او ناشناخته ماند و قبر او مخفی است. حوریه انسان نما، مادر امامان شریف و برگزیده، طاهر و تابان که سلام و درود بر او باد. سلام بر تو و بر فرزندان تو باد ای فاطمه زهرا علیهاالسلام ، ای دختر محمد صلی الله علیه و آله ! همانا به تو روی آورده ایم و تو را شفیع قرار داده ایم و به وسیله تو به درگاه خداوند توسل جستیم. ای دارای آبرو در پیشگاه خدا، در نزد او برای ما شفاعت کن».
پروانگان فاطمی
سازندگی و تربیت زهرا علیهاالسلام
تمامی زندگی زهرا علیهاالسلام سرشار از سازندگی و تربیت است و در تمامی دوران کوتاه عمر خود، لحظه ای از آن جدا نشد. او با انفاق و احسانش، اطعام و دعوتش، سلام و ادبش، دعا و قرآنش، راستگویی و محبتش، انصاف و وفایش، فریادها و تبسمش، و علم و حلمش و خلاصه با تمام زندگی اش، درس سازندگی به ما آموخت. زهرا علیهاالسلام در زمان کوتاه عمر خود، آن قدر بلند زیست که اسوه بلندای قامت ایمان و صاحب الزمان(عج) گردید. او لحظه ای از کار سازندگی غافل نبود؛ زیرا آن گاه که از او سؤال می شد، آن هنگام که به عیادتش می آمدند و آن سان که در مسجد بر ضد جور زمان و ستم خلفا می شورید، تمامْ سازندگی و تربیت بندگان خدا بود. زنان دست پروردگان زهرا علیهاالسلام هریک بانوانی نمونه و تاریخ ساز بودند؛ از دخترانش گرفته تا فضّه، ام ایمن و اسماء.
حضرت زینب علیهاالسلام
زینب در لغت به معنای «درخت نیکو منظر» و نیز «زینت پدر» است. حضرت زینب علیهاالسلام در پنجم جمادی الاولی سال ششم هجرت در مدینه دیده به جهان گشود. ایشان از نظر سن و از نظر مقام و فضیلت، برتر از خواهرش حضرت ام کلثوم علیهاالسلام ، و شاید پس از مادرش فاطمه علیهاالسلام و جده اش خدیجه، شریف ترین و بزرگ ترین زنانِ اسلام به شمار می آید. زندگانی پرماجرا و سخنان پرمعنا و خطبه های بلیغ و رسای او در طول مسافرت کربلا و کوفه و شام و زهد و عبادت و سایر ویژگی های عالی آن شیرزن، بهترین گواه بر این مدعاست. مقامات علمی و عرفی زینب علیهاالسلام پهلو به پهلوی مقام عصمت و عفت مادر و رتبه ولایت و امامت پدر و برادرانش می زد؛ زیرا حضرت زینب علیهاالسلام دانشمندی بدون معلم و دارای منزلت و شرف مخصوص بود.
حضرت ام کلثوم علیهاالسلام
یکی دیگر از گل های بوستان تربیتی فاطمه علیهاالسلام حضرت ام کلثوم علیهاالسلام دختر گرامی آن حضرت است. دختری که یکی از نمونه های انسانی والا و یکی از ثمرات مجاهدت های مادرانه حضرت زهرا علیهاالسلام در خانه ظاهرا محقر او می باشد. فاطمه علیهاالسلام در دل خانه به پرورش و تربیت فرزندانی می پرداخت که هریک از آن ها، پیشگامان نهضت های بزرگ و حرکت های دینی ـ اجتماعی بی نظیر بودند. حضرت ام کلثوم علیهاالسلام یکی از سربازان کاروان حسینی است که نامش در تاریخ، در دفاع و تبلیغ آرمان های حسین علیه السلام ثبت است. وی در سال های آخر عمر رسول خدا صلی الله علیه و آله به دنیا آمد. زنی بافضیلت، فصیح، سخنور و دانا بود. نامش را زینب صغری هم می گفته اند. در روزگار حضورش در کوفه و دمشق، به بیان حقایق و افشای جنایات امویان پرداخت و پس از بازگشت به مدینه، از شمار کسانی بود که گزارش این سفر خونین را بر مردم می رسانید.
فِضِّه نُوبیه
از دیگر دست پروردگان حضرت زهرا علیهاالسلام «فِضِّه نوُبیه» کنیز آن حضرت است. وی پس از آن که مسلمانان به ثروت هایی رسیدند و فقیران مدینه از وضع سخت درآمدند، به خانه زهرا علیهاالسلام رفت. فضّه این کنیز و دست پروده زهرا علیهاالسلام ، این حافظ قرآن کریم و ایثارگر باوفا، در همه حال مدافع حریم ولایت و اهل بیت عصمت و طهارت بود. او چند سال هم از محضر رسول اکرم صلی الله علیه و آله بهره برد و در همین مدت کم، ارتباطی مستحکم با رسول خدا صلی الله علیه و آله برقرار کرد. برای آشنایی با میزان علاقه فضه به فاطمه علیهاالسلام همین بس که بدانیم تا نام حضرت فاطمه زهرا علیهاالسلام را می بردند، اشکْ چشمانش را پرمی کرد. فضّه هوش سرشار و قدرت یادگیری بسیاری داشت و این استعداد او بود که او را برای کسب فضایل و کمالات علمی از اهل بیت علیهم السلام آماده می ساخت.
اسماء بنت عُمَیس
«اَسماء بنت عُمَیس» همسر جعفربن ابی طالب پاسدار ولایت است که در زمان حیات حضرت زهرا علیهاالسلام از وجود گران قدر آن حضرت بهره بسیار برد. او در شب عروسی فاطمه علیهاالسلام حضور داشت؛ چرا که با خدیجه عهد بسته بود که فاطمه علیهاالسلام را در شبی که به کابین بخت می رود، تنها نگذارد. اسماء در هنگام هجرت مسلمانان به حبشه، همراه همسرش «جعفربن ابی طالب» از مکه به حبشه هجرت نمود و به هنگام ولادت امام حسن علیهاالسلام و امام حسین علیهاالسلام در کنار بانوی بزرگ اسلام حضور داشت. او در شمار معدود زنان باشخصیت مدینه بود که موقعیت اجتماعی بزرگی داشت و کلامش در جان مردم نفوذ می کرد که شاید به همین سبب، خلیفه اول وی را برای همسری انتخاب کرده بود. شایستگی، شجاعت و ایمان سرشار اسماء، او را در اوج قله انسانیت نشانده و زبانزد مهاجر و انصار کرده بود. اسماء که از چندین سال پیش افتخار کنیزی خانه علی را داشت، پس از ابوبکر به ازدواج امام علی علیه السلام درآمد.
اُمّ اَیْمَن آزاد شده رسول خدا صلی الله علیه و آله
از دیگر پروانه گان فاطمی که در محضر بزرگ بانوی اسلام درس ها آموخته بود، امّ اَیْمَن آزاد شده رسول خدا صلی الله علیه و آله و پرستار و نگهدار حضرت بود. وی اهل حبشه و از اولین گروندگان به رسول خدا صلی الله علیه و آله به شمار می آمد. ام ایمن دو هجرت کرد؛ یکی از مکه به حبشه، و دیگری از مکه به مدینه. او همدم باوفای زهرا علیهاالسلام دخت نبی صلی الله علیه و آله و مدافع همیشه فاطمه علیهاالسلام زوج ولی بود. ام ایمن اگرچه شیفته و دوست دار رسول خدا صلی الله علیه و آله بود و رسول خدا صلی الله علیه و آله هم او را مادر خود و بقیه اهل بیت خود می خواند و به دیدارش می رفت و همیشه بزرگش می داشت و لبخند بر لبانش می آورد، اما اینها به تنهایی کافی نیست، که این همه نیمی از راه است و نیم دیگر را باید با ولای اهل بیت علیهم السلام رفت که به شهادت قرآن در روز غدیر، دینِ مورد پسند خدا، دین همراه ولایت است. امّ ایمن گرچه آزاده بود، اما به خاطر آن همه سفارش هایی که رسول خدا صلی الله علیه و آله در حق زهرا علیهاالسلام داشت، خود به خدمت زهرا علیهاالسلام درآمد تا به کمالی رسید.
مولودیه
جمال حقّ
شده عالمی منّور ز طلوع نور زهرا |
که جمال حق نمایان شده با ظهور زهرا |
به حریم قدس او ره نبرد به جز محمد |
که جواب لَن تَرانی شنود ز طور زهرا |
همه عالم از نشاطش به سرور و وجد آیند |
که جهان کند تبسّم به گه سرور زهرا |
به خدا قسم نماند اثری ز قهر آتش |
دمی از کنار دوزخ فتد ار عبور زهرا |
همه چشم ما سِوا بین، شده خیره در جمالش |
چو بُود فروغ عالم ز طلوع نور زهرا |
به خدا قسم مزارش نه مدینه است تنها |
که قلوب شیعیانش شده خود قبور زهرا |
ذبیح اللّه احمدی
محور آل کسا
فاطمه ای همسر شیرخدا |
دخت نبی شافع روز جزا |
ای که تو بر آل کسا محوری |
بر سر زن های جهان افسری |
جان جهان نفس مسیحای توست |
نون و قلم نطق شکرخای توست |
مبدأ قانون شریعت تویی |
نیّر مشکات حقیقت تویی |
سرّ تو شیرازه قالوا بلی است |
قائه عرش ز نامت به پاست |
بضعه پاک تن احمد تویی |
طورلقا، جلوه سرمد تویی |
نخل نبوت ز تو شد بارور |
باغ امامت ز تو شد پرشجر |
علت غایی به دو عالم تویی |
جوهره عالم و آدم تویی |
محمد جان قدسی از سخنوران سده یازدهم هجری
نور چشم رحمة للعالمین
مریم از یک نسبت عیسی عزیز |
اَز سه نسبت حضرت زهرا عزیز |
نور چشم رحمة للعالمین |
آن امام اولین و آخرین |
آن که جان در پیکر گیتی دمید |
روزگار تازه آیین آفرید |
بانوی آن تاجدار هَلْ أَتی |
مرتضی، مشکل گشا، شیرخدا |
پادشاه و کعبه ایوان او |
یک صنام و یک زره سامان او |
مادر آن مرکز پرگار عشق |
مادر آن کاروان سالار عشق |
اقبال لاهوری
فاطمه کنز العفاف
بانوی بانوان جهان بود فاطمه |
کنزالعفاف و مظهر آن بود فاطمه |
در مکتب مقدس تقوا و قدس دین |
شاگرد بی نظیر زمان بود فاطمه |
بین زنان نمونه چو شویش که در رجال |
آری سزای مرد چنان بود فاطمه |
آن کو به بحر صدق و صفا و عفاف قدس |
خود گوهری به قدر گران بود فاطمه |
کفو علی، ولّی خدا، شیر کردگار |
زینت فزای کون و مکان بود فاطمه |
شام زفاف جامه خود داده بر فقیر |
ایثار را حقیقت و کان بود فاطمه |
علی اکبر خوشدل تهرانی
کتابنامه حضرت زهرا علیهاالسلام
نام کتاب: اشک های فاطمه علیهاالسلام پشتوانه شمشیر علی علیه السلام
نویسنده: سید احمد علم الهدی
ناشر: تهران، انتشارات صدر، 1351 ش.
نویسنده در مقدمه این کتاب، درباره لزوم حکومت لایق و انطباق آن بر اهل بیت علیهم السلام سخن می گوید و سپس با تشریح حکومت های نالایق پس از رسول خدا صلی الله علیه و آله مظاهر بی کفایتی آن ها را در غصب فدک و شهادت حضرت زهرا علیهاالسلام ترسیم می نماید.
نام کتاب: سخنرانی حضرت فاطمه علیهاالسلام در مسجد پیامبر صلی الله علیه و آله
نویسنده: علیرضا اللّه یاری
ناشر: تهران، موسسه انجام کتاب، 1367ش.
این کتاب در 27 فصل، به تفصیل به ترجمه و شرح خطبه حضرت زهرا علیهاالسلام به طور مفصل می پردازد و همه مطالب خطبه، از توحید تا اخلاق و از ولایت تا برائت را به صورتی علمی مورد بررسی قرار می دهد.
نام کتاب: کتابنامه حضرت فاطمه زهرا علیهاالسلام
نویسنده: ناصرالدین انصاری قمی
ناشر: قم، مرکز انتشارات دفتر تبلیغات اسلامی، 1372ش.
نویسنده کتاب را در جمادی الاولی 1411، برابر با یک هزار و چهار صدمین سال شهادت حضرت زهرا علیهاالسلام تدوین نموده و پس از آن، با کتاب های جدید دیگری روبه رو شده است. از این رو، با نزدیک شدن ایام فاطمیه 1413 ق، به فکر تهیه و تنظیم دوباره کتاب افتاده و کتاب جدید را با اشعار پدر بزرگوارش حاج شیخ محمد علی انصاری رحمه الله و پیام آیت اللّه العظمی گلپایگانی رحمه الله در چهاردهمین قرن شهادت حضرت فاطمه علیهاالسلام تدوین کرده است.
نام کتاب: فاطمه اسوه تقوا، مبارزه، استقامت
نویسنده: مهدی انصاری
ناشر: قم، انتشارات شفق، 1369ش.
کتاب مذّین به مقدمه استاد جعفر سبحانی است. نویسنده در مقدمه می آورد: «فرشته ای که از نسل پیامبر خدا صلی الله علیه و آله و خدیجه کبری است. فرشته ای به نام فاطمه زهرا علیهاالسلام که مشعل هدایت جامعه زنان اسلام و جهان را به عهده می گیرد و هم چون یک قهرمان تازه نفس و فارغ البال، مهاجر و انصار و تمام مسلمین را مورد خطاب قرار می دهد». این کتاب شش بخش دارد که عبارت اند از: شخصیت فاطمه علیهاالسلام در قرآن؛ از دیدگاه پیامبر و امامان؛ زندگی و همسرداری؛ شخصیت معنوی، ایمان و عبادت؛ اخلاق و رفتار بانوی اسلام؛ مبارزه و جهاد فاطمه علیهاالسلام .
نام کتاب: فرهنگ فاطمیه، الفبای شخصیتی حضرت زهرا علیهاالسلام
نویسنده: مهدی نیلی پور
ناشر: اصفهان، موسسه فرهنگی ـ هنری رزمندگان اسلام، 1377ش.
نویسنده، ویژگی های اخلاقی و رفتاری و نیز جنبه های مختلف زندگی زهرای اطهر علیهاالسلام را براساس حروف الفبا در کتاب تنظیم کرده است. وی در مقدمه می گوید: «الفبای شخصیتی زهرا علیهاالسلام فرهنگی عظیم و بی انتهاست، لکن به قدر توان، قطره ای از زلال کوثر او را چشیدیم. آرزوی فاطمی بودن و تلاش برای فاطمی شدن و بسط فرهنگ و مرام فاطمه علیهاالسلام بر زندگی جوان و پیر، زن و مرد ما لازم است.
نام کتاب: زندگانی حضرت زهرا علیهاالسلام
نویسنده: سید هاشم رسولی محلاتی
ناشر: تهران، انتشارات علمیه اسلامیه، 1366ش.
کتاب در هفت بخش ولادت، دوران کودکی، ازدواج و زندگی زناشویی، شمّه ای از فضایل، از رحلت رسول خدا صلی الله علیه و آله تا وفات فاطمه علیهاالسلام و دختران فاطمه علیهاالسلام تهیه و تدوین یافته است. این کتاب ادامه کتاب زندگانی حضرت محمد صلی الله علیه و آله است. نویسنده در مقدمه می گوید: «این کتاب درباره زندگانی بانوی اسلام، دختر گرامی رسول خدا صلی الله علیه و آله و دختران بزرگوارش حضرت زینب و ام کلثوم علیهاالسلام تدوین شده و از روی معتبرترین کتاب های شیعه و اهل سنت گردآوری و تألیف شده است و برای جمع آوری مندرجات آن، بیش از بیست کتاب از کتاب های مزبور مورد استفاده و بررسی قرار گرفته است.
نام کتاب: جرعه ای از کوثر، پژوهشی پیرامون اسامی و القاب فاطمه زهرا علیهاالسلام
نویسنده: علیرضا سبحانی نسب
ناشر: قم، انتشارات عصر ظهور، 1377ش.
کتاب در دو بخش تدوین یافته است. بخش نخست فرهنگ نام گذاری در اسلام نام دارد که دارای شش فصل است و بخش دوم، اسامی و القاب و کنیه های حضرت زهرا علیهاالسلام را بررسی می کند که دارای پنج فصل است. نویسنده در مقدمه می آورد: «یکی از مظاهر غرب پذیری در کشورهای شرقی به ویژه مسلمان، روآوردن به نام های بی محتوا و پوچ غربی بوده که خود حکایتگر گریز از فرهنگ ریشه دار و کهن خویش و درغلتیدن به دامن سراب تمدن و فرهنگ نوظهور غرب است. هم نامی با پاکان و اولیای خدا، یکی از ابعاد سازنده ولایت و مهرورزی است که در احیای شخصیت معنوی و اخلاقی انسان ها، بسیار مؤثر و الهام آفرین است.
نام کتاب: فاطمه زهرا علیهاالسلام مستوره آفتاب سرمد
نویسنده: مهدی جعفری
ناشر: تهران، نشر جلی، 1375ش.
کتاب مشتمل بر دوازده فصل است که از تولد تا شهادت آن بزرگ بانو را بررسی می کند. نویسنده در مقدمه کتاب خود می آورد: «بی بی دو عالم، فاطمه زهرا علیهاالسلام در خانه وحی زاده شد و با توجهات خاص پدر گرامی اش ـ که معمار بزرگ دین بود ـ رشد و بالندگی یافت و از آن سرچشمه جوشان معارف و حکم سیراب گردید. در این راه، آموزش های خاص دید، آن گونه که حامل سّر نبوت گشت. اگر کسی در جست و جوی پیامبر بود، شخصیت حضرتش را در آینه دخترش می جست؛ حتی در امور به ظاهر ساده ای هم چون راه رفتن، سخن گفتن و... . در نتیجه، دختری هم چون صدیقه طاهره، وظیفه دارد که نگاهبان دین باشد و از زحمات طاقت فرسای پدرش به خوبی پاسداری کند».
نام کتاب: حضرت زهرا علیهاالسلام در کلام ولایت
نویسنده: «شیخ الاسلامی» و «فیلی»
ناشر: تهران، سازمان تحقیقات خود کفایی بسیج، 1376ش.
نویسندگان در این کتاب 112 صفحه ای، تمام سخنان امام خمینی رحمه الله و مقام معظم رهبری را در مورد شخصیت بزرگ بانوی اسلام جمع آوری کرده و تدوین نموده اند.
نام کتاب: کوثر ولایت
نویسنده: عبد الرحیم موگهی
ناشر: قم، سازمان تبلیغات اسلامی، 1369ش.
کتاب حاوی دویست حدیث روشن برای همگان، درباره شخصیت حضرت زهرا علیهاالسلام است. نویسنده در مقدمه می آورد: «آنان که طریق حق می پویند و عرفان معبود می جویند و از قرب الهی سخن می گویند، باید این اندیشه را به خاطر بسپرند که معرفت حق، جز از طریق معرفت به معصوم به دست نخواهد آمد. در این میان، حضرت زهرا علیهاالسلام جایگاهی ویژه به خود دارد که برخی از آن غافل اند، به گونه ای که ارزش تمامی هستی در گرو وجود اوست و برتر از آن باید بر این اندیشه بود که عصمت، صدفی است که فاطمه زهرا علیهاالسلام گوهر اوست. نه تنها شایسته، بلکه بایسته است که نسبت به محبوبه حق، معرفتی درخور وظیفه و توان خویش به دست آورد تا در قلوبمان محبّتی به جوشش درآید که ما را به اطاعت از محبوب برانگیزاند و زیارت و شفاعتش را نصیبمان سازد و این خود سعادتی است ابدی».
نام کتاب: بانوی اول
نویسنده: جواد نعیمی
ناشر: تهران، سازمان تبلیغات اسلامی، 1370ش.
کتاب در نوزده فصل تدوین یافته که از ابتدای ولادت حضرت تا شهادت آن بزرگ بانو را بررسی می کند. نویسنده در مقدمه کتاب خود می آورد: «روح انسانِ گرفتار امروز، در سایه سار نخل وجود فاطمه رضی الله عنه آرامش می گیرد و جان تشنه انسان سراب زده قرن ما، تنها از کوثر حیات بخش انسیه حورا سیراب می شود. زهرا به منزلت والای «امّ ابیها» دست یافته و سیادت زنان دنیا و آخرت را از آن خود ساخته، می تواند در عصر غربت انسان و کسادی بازار ایمان، راهنما و آموزگار انسان های گریز پا و سرگردان باشد».
نام کتاب: چشمه در بستر
نویسنده: مسعود پور سید آقایی
ناشر: قم، انتشارات حضور، 1375ش.
کتاب، تحلیلی از زمان شناسی حضرت زهرا علیهاالسلام است. نویسنده در مقدمه می آورد: «من از دیرباز مشتاق قلم زدن در این وادی بودم، اما هربار اشک ها راه را می بست و سیلاب ها مشق ها را می شست و نفس ها را به شماره می انداخت تا این بار که در روز تولد حضرت زهرا علیهاالسلام بر سر راه این همه ـ با خون دل ـ سدّی کشیدم و به عشق تولد دوباره خودم، قلمم به سراغم آمده».
نام کتاب: زندگانی فاطمه زهرا علیهاالسلام
نویسنده: شهید آیت اللّه دستغیب
ناشر: تهران، انتشارات بینش، 1374ش.
کتاب، مجموعه سخنرانی های شهید آیت اللّه دستغیب است که استاد سید محمدهاشم دستغیب آن را تنظیم و تصحیح کرده است. استاد محمد هاشم دستغیب در مقدمه کتاب می آورد: «در عصمت شخصیت مخّدره دو عالم صدیقه کبری فاطمه زهرا علیهاالسلام همین بس که ذریّه و خاندان پیغمبر صلی الله علیه و آله ، تنها به وسیله این مخّدره به پیغمبر صلی الله علیه و آله مربوط می شود. برکاتی که خداوند به توسط او به عالمیان فرستاده، در این اندک نمی گنجد؛ بلکه به فهم قاصر ما درنمی آید. همین قدر می دانیم که مادر یازده ولی اعظم و امام به حق و عصمت کبری و شفیعه روز جزاست».
نام کتاب: زهرا علیهاالسلام مولود وحی
نویسنده: سید احمد علم الهدی
ناشر: تهران، انتشارات امیر کبیر، 1375ش.
نویسنده در مقدمه می نویسد: «اگر وجود مقدس زهرای اطهر علیهاالسلام و امیرالمؤمنین علیه السلام و سایر ائمه علیهم السلام به صورت یک چهره افسانه ای در برابر بینش ها جلوه کرد، مسلم عشق به آنان هم از مرز احساس تجاوز نخواهد کرد. اما اگر نسبت به این عزیزان، شناخت گسترده ای حاصل شد، آن هنگام است که عشق به آنان برای ما عقیده ساز خواهد بود. از این روست که باید تمام قدرت قلم و بیان در این مسیر به حرکت درآید و با توجه به همین خصوصیت است که ما سرگذشت صدیقه اطهر علیهاالسلام را به رشته تحریر کشیده ایم».
نام کتاب: اخلاق حضرت فاطمه علیهاالسلام
نویسنده: محمد مهدی تاج لنگرودی «واعظ»
ناشر: تهران، انتشارات لنگرودی، 1373ش.
کتاب، حاوی اخلاق و روحیات بانوی بزرگ اسلام حضرت فاطمه زهرا علیهاالسلام است. نویسنده در مقدمه ذکر می کند: «در تألیفات متقدمین و متأخرین، کتابی در رابطه با اخلاق حضرت فاطمه علیهاالسلام ندیدم. از این رو، حقیر با مطالعه و تتبع زیاد، توانستم خصوصیات اخلاقی سیده زنان را جمع آوری نمایم. انتظار می رود زنان مسلمان از اخلاق حضرت فاطمه علیهاالسلام بیش از پیش استفاده نموده و خود را هماهنگ با برنامه های اسلامی بنمایند».
نام کتاب: فرهنگ سخنان فاطمه علیهاالسلام
نویسنده: محمددشتی
ناشر: قم، مؤسسه تحقیقاتی امیرالمؤمنین علیه السلام ، 1372ش.
کتاب براساس حروف الفبا تنظیم شده است و خطبه ها و سخنان نغز و شیوای حضرت را بیان می کند. نویسنده در مقدمه می آورد: «در تداوم تلاش جاودانه پاسداری از مرز اندیشه ها، به فکر جمع آوری سخنان حضرت زهرا علیهاالسلام افتادیم تا ارزش های اسلامی را، تفسیرهای واقعی آیات قرآنی را از کلمات نورانی آن بزرگ زن جهانیان فرا گیریم».