مقدمه
نیاز بشر به پیشگیری، کنترل و درمان بیماری ها اگرچه در رشد علوم پزشکی مؤثر بوده است، ولی بشر ناگزیر برای پاسخگویی به نیازهای در حال رشد به تکنولوژی مدرن روی آورد و این الزام موجب آثار جانبی گوناگونی شد که حتی در برخی موارد سلامت بلند مدت و میان مدت آدمی را با خطر جدی مواجه کرده است. طب مدرن به دلیل پیشرفت ها، به جداسازی جنبه های فیزیولوژیک، روانی و اجتماعی پیشگیری و درمان بیماری ها، دامن زده است و تخصّصی شدن روزافزون آن، می تواند عامل این جداسازی باشد. از این رو امروزه تمایل زیادی جهت بازگشت به روش های پزشکی سنتی و مکمل و یکپارچه دیدن جنبه های فوق و طرح درمان های همه جانبه ی زیستی، روانی و اجتماعی مشاهده می شود.
طب سنتی(1) شامل مجموعه ی اعمال، رویکردها، علوم و باورهای مختلف بهداشتی است که با استفاده از داروهای گیاهی، حیوانی یا معدنی، در جهت حفظ سلامتی، پیشگیری، تشخیص و درمان بیماری ها به کار می روند. طب سنتی واژه ای جامع است که علاوه بر سیستم های طبی شناخته شده مثل طب چینی، هندی (آیورودا) و یونانی- عربی(2) شامل اشکال مختلف بومی آن در هر نقطه از دنیا نیز می شود. در کشورهایی که سیستم اصلی طبی آنها بر پایه ی طب آلوپاتی(3) (طب رایج، مدرن، غربی) است یا در کشورهایی که طب سنتی توسط سیستم بهداشتی آنها پذیرفته نشده است، طب سنتی را با واژه هایی نظیر طب مکمّل(4)، طب جایگزین(5)، طب غیر رسمی(6) و یا طب موازی(7) می شناسند. به عنوان مثال طب سوزنی یک طب سنتی چینی است، اما در سایر کشورها به عنوان یک طب مکمل شناخته می شود، زیرا طب سوزنی جزیی از اصول مراقبت های بهداشتی آن کشورها نیست.
همانطور که اشاره شد این شیوه ها شامل طیف گسترده ای از روش های درمانی و فلسفی است که با استفاده از روش های آشنا تا اسرارآمیز و گاهی خطرناک، از سوی افراد آگاه و حرفه ای تا افراد غیر متخصص و شیاد ارایه می گردد.
رویکرد کل نگر(8) به فرد و زندگی، صحبت از تعادل بین ذهن، جسم و محیط و تأکید بر حفظ سلامتی قبل از بیماری، نقطه ی مشترک اکثر شاخه های طب سنّتی و مکمّل در سراسر دنیا است. البّته تحت تأثیر عواملی از جمله تاریخ، فلسفه، آداب و رسوم، منطقه ی جغرافیایی و ... عملکرد طب سنتی از یک کشور به کشور دیگر و از یک منطقه به منطقه ای دیگر متفاوت است.
این نگرش پیچیده و کامل به سلامتی، طب سنّتی و مکمّل را بسیار جذاب کرده است. عواملی چون انعطاف پذیری و گوناگونی شاخه های طب مکمّل، در دسترس بودن، کم هزینه بودن، عدم نیاز به تکنولوژی پیشرفته، پیشینه ی تاریخی، نفوذ فرهنگی در بین مردم و ناتوانی پزشکی نوین در درمان برخی بیماری های مزمن موجب پذیرش زیاد این طب در بین مردم در کشورهای در حال توسعه و همچنین توسعه یافته است. 80% مردم آفریقا از خدمات طب سنتی و مکمل بهره می برند. تنها منبع قابل دسترسی برای 65% از مردم هند، طب سنتی و مکمل است. مطابق با آمار سازمان جهانی بهداشت (WHO) 31% جمعیت بلژیک، 42% جمعیت آمریکا، 48% مردم استرالیا، 49% مردم فرانسه و 70% کانادایی ها حداقل یک بار از خدمات طب مکمل استفاده کرده اند. کشورهایی چون آمریکا، کانادا و انگلستان سالانه، به طور متوسط به ترتیب 2/7، 2/4، 2/3 میلیارد دلار در زمینه های طب سنتی هزینه می کنند و این رقم در جهان سالانه به 60 میلیارد دلار می رسد.
البته در راه استفاده از طب مکمل مشکلات فراوانی وجود دارد. سازمان بهداشت جهانی (WHO) جهت رفع این موانع برنامه ریزی های گسترده ای برای کشورهای عضو انجام داده و از دولت های علاقمند خواسته تا جهت بهینه سازی سیستم های سلامت ملی خود با سازمان دهی مناسب، توجه بیشتری به این رشته نمایند.
در ادامه ی این مقاله با برخی از مهم ترین شاخه های طب مکمل آشنا می شویم.
1. طب هندی(9)
آیورودا یا طب هندی نوعی سیستم پیچیده ی طبی است که هزاران سال قبل در هندوستان ابداع شد و به نظر می رسد یکی از کهن ترین سبک های درمانی جهان باشد.
پایه و اساس این طب کتاب مقدس هندوها(10) است. این کتاب که بیش از 6000 سال پیش نوشته شده، دارای قسمتهایی شامل توصیه های بهداشتی و دارویی برای مردم است. این طب گردش خون را هزاران سال قبل از ویلیام هاروی توضیح داده، دو نوع دیابت را مشخص کرده و لایه های پوست را تشخیص داده است.
این سیستم بر اساس تأثیر متقابل جسم، فکر و روح عمل می کند. طبق اصول این طب جهان از پنج عنصر(11) به وجود آمده است: هوا، خاک، آب، فضا و آتش. در بدن انسان این پنج عنصر خود را از طریق سه نوع انرژی یا دوشا(12) نشان می دهند: واتا(13)، پیتا(14) و کافا(15).
تا هنگامی که این سه در تعادل باشند، بدن در مرحله ی سلامت قرار دارد. هرگاه این دوشاها از تعادل خارج شوند (مثلاً در اثر کاهش، افزایش یا فساد یکی از آنها) هموستاز بدن به هم می خورد و بدن دچار اختلال می شود و در نتیجه بیماری به وجود می آید.
دوشاها عبارتند از:
واتا: از تلفیق عناصر هوا و فضا بوجود می آید و باعث ایجاد حرکت در بدن می شود. اعمال دستگاه عصبی، دستگاه گردش خون، دم و بازدم، انتقال یون ها و تقسیم سلول توسط واتا انجام می شود.
پیتا: از عناصر آتش و آب به وجود می آید و تولید انرژی بدن را از طریق انجام اعمال متابولیسمی بر عهده دارد. گوارش، فعالیت آنزیم ها و ترشح صفرا بر عهده پیتا است.
کافا: از عناصر آب و خاک به وجود می آید و ساختارهای بدن انسان را می سازد. کافا مسئول فرآیندهایی مثل رشد و حفاظت بدن است و در اعمال دستگاه لنفی، ساختار ماتریکس خارجی سلولی و سیناپس ها شرکت دارد.
در آیورودا هر بیمار درمان مخصوص به خود را دارد. در اولین مراجعه، پزشک شرح حال مفصلی از بیمار می گیرد. در این شرح حال، وضعیّت زندگی، نوع تغذیه، وضعیت روحی و عاطفی و مشکلات جسمی بیمار برای پزشک مشخص می شود. این اطلاعات به پزشک کمک می کند تا وضعیت دوشاهای بیمار را بسنجد و بر اساس نوع دوشای که از تعادل خارج شده، در مورد روش درمان تصمیم بگیرد.
درمان غالباً با استفاده از رژیم های غذایی خاص، تغییر شیوه ی زندگی افراد (مثلاً حذف عادات بد)، یوگا، آروماتراپی، موسیقی درمانی، استفاده از داروهای گیاهی و معدنی و بالاخره مدیتیشن(16) و پانچاکارما(17) انجام می گیرد.
آیورودا بر مسئله ی مدیتیشن تأکید زیادی دارد و این روش را بهترین راه برای پیشگیری و درمان می داند. تحقیقات نشان داده است که در طول مدیتیشن، جریان خون دست و پاها و اندام های داخلی کاهش می یابد، خون بیشتری به مغز می رسد و امواج مغزی بالا می روند. در ضمن مدیتیشین باعث کاهش کورتیزول خون (و در نتیجه استرس کمتر)، کاهش لاکتات پلاسما و کاهش فشار خون می شود.
در طب هندی اگر مواد زاید بدن افزایش یابند، اعمالی تحت عنوان پانچاکارما جهت پاکسازی بدن صورت می گیرد. از جمله ی این اعمال می توان از تنقیه(18)، اماله(19)، حجامت، فَصد و خونریزی بینی نام برد.
امروزه میلیون ها نفر در هند، پاکستان، سریلانکا و در سایر نقاط دنیا از خدمات آیورودا بهره می برند. آیورودا روشی است که هزاران سال قبل از ابداع پزشکی نوین به درمان بیماریها می پرداخته است و امروزه نیز در کنار پیشرفت های زیادی که در زمینه ی پزشکی صورت گرفته، نه تنها از تعداد بیماران آن کاسته نشده است، بلکه روز به روز بر تعداد آنها در سراسر دنیا افزوده می شود و در کنار پزشکی نوین به ارایه ی خدمات خود ادامه می دهد.
2. هومیوپاتی(20) (مشابه درمانی)
اصول اولیه ی هومیوپاتی به عنوان یک روش درمانی به بقراط نسبت داده می شود. پس از بقراط، جالینوس و بسیاری دیگر در مورد مشابه درمانی سخن گفته اند.
ولی هومیوپاتی به صورتی که امروز وجود دارد، توسط یک پزشک آلمانی به نام "ساموئل هانمن(21)" از طریق کتاب معروف او به نام "ارگانون(22)" در سال 1810 میلادی به دنیا عرضه شد.
هانمن هنگام ترجمه ی یک کتاب، به اثرات درمانی کینین (گنه گنه) در مالاریا پی برد. او خود بدون ابتلا به مالاریا، شروع به خوردن گنه گنه به صورت دارو کرد. پس از مدتی متوجه شد که دچار عوارضی مثل تب و لرز، ضعف، تعریق متناوب و مشابه آنچه در مالاریا اتفاق می افتد، شده است. پس از چند بار تکرار این کار، این فکر به ذهن او خطور کرد که دارویی می تواند بیماری را از بین ببرد که خود اثراتی مشابه آن بیماری را ایجاد کند و اگر به شخص سالمی داده شود، عوارض همان بیماری در او مشاهده شود. با این روش او اصل مهم "مشابه، مشابه را درمان می کند" را در هومیوپاتی بنا نهاد.
هومیوپاتی کلاسیک بر مبنای 4 قانون زیر استوار است:
قانون همانندها (مشابه ها): طبق این قانون، موادی که می توانند نشانه های یک بیماری را در یک فرد سالم ایجاد کنند، در مقادیر کم، قادر به درمان همان بیماری هستند. از آنجایی که مادّه می تواند نشانه هایی مشابه عوارض بیماری مورد نظر ایجاد کند، پس توانایی تحریک سیستم ایمنی بدن را برای بروز واکنش مناسب خواهد داشت.
قانون داروی منفر(23): یعنی استفاده از یک دارو برای درمان که نشانه های ایجاد شده توسط این دارو بیشترین تشابه را با علایم بیماری دارد. بنابراین درمان هومیوپاتی کاملاً منحصر به فرد است و دو نفر که بیماری مشابه دارند، ممکن است داروهای متفاوتی را دریافت کنند که این تفاوت به علت اختلاف علامت ها و نشانه های بیماری و همچنین اختلافات روحی و شخصیتی آنهاست. شایان توجه است که هرچه این دارو با علایم بیماری فرد هماهنگ تر باشد، درمان سریع تر و مؤثرتر خواهد بود.
قانون اثبات(24): برای اثبات اثرات دارویی یک مادّه، به یک گروه از افراد سالم، روزانه دوزی از آن ماده داده می شود. سپس نشانه های ظاهر شده در افراد، به دقت مطابق با روش های استاندارد ثبت می شود. هر ماده باعث بروز یک سری نشانه های جسمی و روانی در افراد مورد آزمایش می شود که مخصوص همان ماده است (مثلاً ممکن است موجب بروز کم خوابی، کم حوصلگی، تاری دید و ایجاد لکه های قرمز روی پوست شود). در پایان این نشانه ها در مجموعه ی اطلاعات دارویی(25) در مقابل نام آن ماده ثبت می شود. در موقع درمان، پزشک علایم بیماری فرد را با خصوصیات داروهای موجود در مجموعه ی اطلاعات دارویی مطابقت می دهد و دارویی را برای بیمار تجویز می کند که نشانه هایش بیش از بقیه داروها با علایم بیماری و خصوصیات فردی بیمار همخوانی داشته باشد. قانون حدّاقل دوز(26): طبق این قانون، غلظت داروهای هومیوپاتی بسیار کم می باشد. مثلاً دارویی با غلظت mg/lit2-1 دارویی سمی محسوب می شود. متوسط غلظت داروهای هومیوپاتی حدود〖10〗^(-10) g/lit می باشد.
داروهای هومیوپاتی اغلب از گیاهان، مواد معدنی، عناصر حیوانی، حساسیت زاها (مثل گرده ی گل ها) و برخی داروهای سنتتیک تهیه می شوند. ساخت این داروها شامل مراحل مداوم رقیق سازی با آب و الکل و توان دار کردن(27) می باشد.
هومیوپاتی در درمان بیماری های مزمن و بیماری هایی از قبیل دیابت، آرتریت، آسم برونشیال، صرع، میگرن، بیماری های پوستی، آلرژی ها، اختلالات روحی و روانی و همچنین درمان اعتیاد و پیشگیری از ابتلا به بیماریها مورد استفاده قرار گرفته است.
امروزه هومیوپاتی در بسیاری از کشورها مثل انگلستان، آلمان، فرانسه، آمریکا و هند به عنوان یک روش درمانی در دانشگاهها تدریس می شود. در فرانسه 32% از پزشکان خانواده از هومیوپاتی استفاده می کنند، 2% از پزشکان انگلستان بیماران خود را به پزشکان هومیوپات معرفی می کنند و بیش از یکصد هزار پزشک هومیوپات در هند مشغول به کار هستند.
3. آروماتراپی(28)
آروماتراپی یا رایحه درمانی به زبان ساده عبارتست از استفاده از "روغن های فرّار(29)" در درمان بیماری های جسمی و روحی. استفاده از این روش به زمان های بسیار دور باز می گردد. یونانیان، رومیان و مصریان باستان هر یک به نوعی از روغن های فرّار استفاده می کردند؛ اما اصطلاح آروماتراپی از سال 1920 توسط یک پزشک فرانسوی به نام "رنه گاته فوس(30)" مطرح شد.
روغن های فرّار موادی حساس، خوشبو و فرّار هستند که در طی فتوسنتز در ریشه، دانه، گل و میوه ی گیاهان تولید می شوند. این روغن ها عصاره های گیاهی حاوی هورمون، ویتامین، آنتی بیوتیک، مواد ضدعفونی کننده، مواد ضد قارچ و ضد میکروب هستند که خاصیت تحریک سیستم ایمنی را دارند. داروهای آروماتراپی، روغن های فرّار تغلیظ شده هستند که از طریق روشهای علمی از گیاهان استخراج می شوند و در دوزهای بسیار کم برای درمان بیماران به کار می روند.
این داروها از طریق پوست (هنگام ماساژ یا حمام کردن یا به صورت کرم)، سیستم تنفسی (بوییدن یا بخور دادن) و به صورت خوراکی یا پاشویه، قرقره کردن، دهان شویه ها و ... به کار می روند. دارو از طریق نفوذ در پوست به گردش خون می رسد و بر بدن اثر می گذارد. در ضمن به خاطر بوی خوش روی قسمتهایی از مغز اثر می گذارد و موجب ایجاد احساس آرامش می شود.
با توجه به اثرات متعدد فارماکولوژیک روغن های فرّار، جای تعجب نخواهد بود که مصرف روغن های فرار بتواند نقشهای حفاظتی و تنظیم کنندگی خود را در بدن انسان هم به طور مؤثر انجام دهند.
از این روش می توان در مواردی مثل رژیم های لاغری، استرس، بی خوابی، سرماخوردگی، آنفلوانزا، آرتریت، میگرن، اختلالات حافظه ای، سینوزیت و موارد مشابه استفاده کرد. همچنین این روش به عنوان مکمّل در کنار هومیوپاتی یا سایر روشهای درمانی به کار می رود.
4. طب سوزنی(31)
طب سوزنی یکی از شاخه های طب سنتی چین است که در حدود 3000 سال قبل از میلاد مسیح برای درمان برخی از بیماریها مورد استفاده قرار می گرفته است. در آن زمان از سوزنهای سنگی و بعدها از سوزنهایی از جنس مس، آهن و نقره استفاده می شده است ولی امروزه سوزنها از فولاد ضد زنگ ساخته می شود.
اساس این روش درمانی از فلسفه ی تائوئیسم(32) نشئت می گیرد. چینیان باستان بر این باور بودند که موجودات زنده برای ادامه ی حیات به نوعی انرژی درونی موسوم به انرژی حیاتی(33) نیاز دارند که این انرژی از تقابل دو نیروی متضاد یین(34) و یانگ(35) ایجاد می شود.
انرژی حیاتی در تمام موجودات زنده جریان دارد و تا زمانی که این انرژی در تعادل باشد فرد در سلامت کامل بسر می برد اما هرگونه اختلالی در جریان انرژی حیاتی هموستاز بدن را برهم می زند و بدن را آماده ابتلا به بیماری می کند (و زمینه بیماری در بدن به وجود می آید).
انرژی حیاتی توسط کانال هایی(36) در تمام بدن جریان می یابد. این کانال ها شامل دوازده (یا چهارده) کانال اصلی هستند که به طور عمقی و طولی قرار گرفته اند و هر کدام با یکی از احشای بدن (کبد، ریه، قلب و ...) تماس دارند. از هر یک از این کانال های اصلی تعدادی کانال فرعی جدا می شود که به طور سطحی و عرضی در سراسر بدن پخش می شوند و با پوست و جدار بدن در ارتباط می باشند. طب سوزنی معتقد است با فرو بردن سوزن در نقاطی خاص در طول کانال ها می تواند به تعادل انرژی حیاتی کمک کرد و بدین طریق سلامتی را به فرد بیمار بازگرداند.
به همراه فرو بردن سوزن از فشار، سایش، مکش یا انرژی الکترومغناطیسی هم استفاده می شود. مسئله ای که در به کار بردن سوزن اهمیت دارد عبارت است از طریقه و متد فرو بردن آن (سریع یا آرام، عمود نسبت به پوست یا مایل، در جهت خط مسیر انرژی یا در جهت مخالف آن). عمق نیش سوزن هم در نقاط مختلف به نوع بیماری بستگی دارد. برای تحریک باید سوزن را آرام و برای تضعیف باید آن را به صورت عمقی فرو برد.
فرضیه های زیادی جهت توجیه انرژی حیاتی و نیروهای متضاد یین و یانگ وجود دارد. بر اساس یکی از این فرضیه ها می توان انرژی حیاتی را معادل انرژی الکتریکی دانست که در اعصاب در حین انتقال پیامهای عصبی ایجاد می شود و این انرژی از اختلالات پتانسیل ایجاد شده توسط یون های مثبت و منفی دو طرف غشاء پدید می آید.
چنانچه یون های مثبت و منفی (نیروهای یین و یانگ) در تعادل باشند، انرژی الکتریکی (انرژی حیاتی) نیز متعادل می شود و فرد در سلامت کامل بسر می برد. اما چنانچه اختلالی در این انرژی الکتریکی به وجود آید فرد از حالت سلامت خارج می شود.
از طب سوزنی نه تنها برای درمان بیماریها بلکه برای کاهش درد و بی حسی های موضعی در اعمال جراحی استفاده می شود. اثرات ضد درد طب سوزنی از آنجا ناشی می شود که فرو بردن سوزن در نقاط خاص پوست باعث تحریک رشته های عصبی کوچک میلین دار در آن ناحیه می شود و این تحریکات به نخاع و مغز میانی منتقل شده و باعث آزاد شدن انکفالین(37) و دینوفرین(38) می شود. این دو مادّه از انتقال درد به مغز جلوگیری می کنند، باعث کاهش احساس درد می شوند.
به جرأت می توان گفت که امروزه طب سوزنی پرکاربردترین، پرطرفدارترین و به نوعی مؤثرترین شاخه های طب مکمّل در تمام دنیاست. از طب سوزنی بیشتر برای درمان بیماری های مزمن استفاده می شود. همچنین این روش می تواند در درمان بیماری هایی مثل برونشیت، بیماریهای قلبی، افتادگی رکتوم، کرامپ های قاعدگی، پولیومیلیت، سینوزیت مزمن، میگرن، چاقی و ... مؤثر باشد.
5. طب فشاری(39)
طب فشاری یکی از شاخه های طب سنّتی چینی است و شاملِ اعمال فشار و ماساژ در نقاط مربوط به طب سوزنی می باشد. این سیستم بر اساس نظریه چهارده کانال اصلی طب چینی بنا شده است. این کانال ها، مجراهایی از انرژی حیاتی هستند که به ارگانهای اصلی و مهم بدن متصل می شوند.
طب فشاری از هیچ دارو و یا وسیله ی دیگری استفاده نمی کند و فشار مورد نظر را از طریق انگشت شست یا انگشت میانی وارد می سازد. بسته به نوع بیماری و وضعیت بیمار روشهای اعمال فشار متفاوت خواهد بود. ممکن است انگشت روی محل مورد نظر، حرکت چرخشی داشته باشد، یا با سرعت به محل مورد نظر ضربه بزند و یا فشار برای مدتی (مثلاً بیست ثانیه) ادامه پیدا کند.
فشار در هر نقطه موجب درمان بیماری خاصی می شود و اگر در محل صحیح به کار نرود، مؤثر نخواهد بود. در این تکنیک، بیشترین فشاری که بیمار می تواند تحمل کند، از لحاظ درمانی، حداکثر کارایی را خواهد داشت. درمان در هر نقطه تا زمانی ادامه می یابد که بیمار احساس تسکین و آرامش کند (حدود یک تا پنج دقیقه).
این روش باعث تحریک گیرنده های حسی پوست، افزایش گردش خون سطحی، بهبود بازگشت خون وریدی، افزایش دفع غدد سباسه، کاهش فشار خون و ضربان قلب، افزایش سرعت جریان لنف، کاهش استرس، آزاد کردن اندورفین ها و در نتیجه کاهش درد می شود.
طب فشاری در از بین بردن خستگی، آرام کردن درد و آرامش اعصاب، کاهش اضطراب و در درمان بیماریهایی مثل روماتیسم، ورم مفاصل، یبوست، آسم، کمردرد، اسهال و اختلالت خواب کاربرد دارد. از این شیوه می توان به عنوان یک طب مکمّل در کنار دیگر شاخه های طبی، به خصوص طب سوزنی بهره برد.
6. کایروپراکتیک(40)
کایروپراکتیک که در حدود یکصد سال از عمر آن می گذرد، یک شاخه ی درمانی وابسته به پزشکی است که اعتقاد دارد بدن انسان یک مجموعه ی خود تنظیم و خود درمان است که این اعمال مهم توسط مغز، نخاع و سایر اعصاب کنترل می شوند. لذا ارتباط نزدیکی بین سیستم عصبی و سلامتی وجود دارد و هر اختلال در سیستم عصبی موجب بروز نقص در ارسال پیامهای عصبی به بافتها می شود، که این خود موجب بروز نقص در ارسال پیامهای عصبی به بافتها می شود، که این خود موجب تغییرات سیستمیک در بافتها و در نتیجه کاهش مقاومت بافت ها نسبت به بیماری می گردد. اختلالات زمانی رخ می دهند که ستون مهره ها از وضعیت عادی خود خارج شود(41) و موجب کشش و یا فشردگی اعصاب گردد. عواملی از قبیل مشکلات دیسک مهره ها و لیگامان های اطراف ستون مهره ها، ساییدگی مهره ها، التهاب اعصاب، استرس، اختلالات شیمیایی و هم می توانند چنین حالتی را ایجاد کنند.
درمان در این روش بدون استفاده از جراحی و دارو می باشد و فقط از طریق اعمال فشار و انجام ماساژهای ویژه در نقاط خاصی از ستون مهره ها صورت می گیرد. روشهایی مثل سرد و گرم کردن، ایجاد تحریکات ماهیچه ای توسط محرکهای الکتریکی و امواج اولتراسوند هم در جریان درمان به کار می روند. این روش در حالاتی مثل سردرد، درد گردن، درد عصب سیاتیک، درد مفاصل، درد اندمها، میگرن و ... کاربرد دارد. کایروپراکتیک در میان رشته های تخصصی مانند رادیولوژی، ارتوپدی، نورولوژی، طب کار و طب ورزش به خوبی جای خود را باز کرده و از موقعیت خوبی برخوردار است.
7. انرژی درمانی
تلاش برای اثبات وجود کانون انرژی در اطراف بدن و ارتباط آن با سلامتی به بیش از دو هزار و پانصد سال قبل باز می گردد. قبل از آن مرتاضان هندی در کتابهای مذهبی خود اشاره کرده اند که اتمام اشیا و افراد در اطراف خود دارای کانون انرژی عمومی هستند. این کانون انرژی "پرانا" نام دارد. این انرژی جزء اساسی و ضروری حیات است که می توان از طریق تکنیک های خاص تنفس، تمرکز و یوگا آن را تقویت کرد. امروزه طرفداران انرژی درمانی بر این عقیده اند که موجودات در یک میدان انرژی جهانی غوطه ورند و علت زنده بودن هر موجود را نیز همین میدان انرژی می دانند و این انرژی را نیروی حیات(42) یا انرژی حیاتی می نامند.
کانون انرژی را می توان به صورت یک هاله ی نورانی مجسم کرد که جسم فرد را احاطه کرده و حتی در آن نفوذ کرده است. پرتوهایی از این کانون به خارج ساطع می شود که "اورا(43)" نام دارد. اورا لایه های متعددی دارد که از انرژی انباشته شده و سلامت فرد را تعیین می کند. اورای انسان هفت لایه دارد که هر یک از این لایه ها کار خاصی انجام می دهند و هر کدام به یک چاکرا اختصاصی مربوط هستند. چاکراها معابری برای جریان انرژی به داخل و خارج اورا هستند. هرچه چاکرا بازتر باشد، جریان انرژی بیشتر و سطح سلامتی بالاتر است؛ پس بیماری در این سیستم عبارت است از عدم تعادل انرژی یا وقفه در جریان انرژی. نکته ی دیگر اینکه هر چاکرا با یک غده ی درون ریز و شبکه ی عصبی مربوط به آن ارتباط دارد و به دلیل همین ارتباط خاص است که هر چاکرا محدوده ی خاصی را تغذیه می کند.
در انرژی درمانی، درمانگر دستهای خود را از سر تا پای بدن بیمار حرکت می دهد و به بررسی میدان انرژی اطراف بدن بیمار می پردازد تا نقاطی را که در آنجا تراکم یا نقصان انرژی وجود دارد، مشخص کند. سپس میدان انرژی اطراف بدن را فعال می کند و انرژی ساکن یا تراکم یافته بیمار را به حرکت وا می دارد تا در نهایت به تعادل برسد. در انتها با ارزیابی نهایی میدان انرژی، درمانگر مشخص می کند که آیا تعادل لازم در میدان انرژی ایجاد شده است یا نه. بدیهی است که طول مدت درمان به نیاز بیمار و وضعیت میدان انرژی او بستگی دارد.
انرژی درمانی یکی از شاخه های پرطرفدار طب مکمل است که امروزه کاربرد زیادی در درمان بیماری های حاد و مزمن دارد. این روش برای ایجاد حالاتی از قبیل کاهش اضطراب، تسکین درد، کاهش دردهای زایمان و کوتاه کردن زمان و عوارض آن، کاهش دردهای حاد کمر و سردردهای میگرنی به کار می رود. همچنین این روش برای تنظیم فشار خون، درمان بی خوابی، افسردگی، اسکیزوفرنی و آرتریت مورد استفاده قرار می گیرد.
پینوشتها:
1- Traditional medicine
2-Unani- arabic medicine؛ طب سنتی ایران هم در این دسته قرار می گیرد.
3-Allopathic medicine
4-Complementary medicine
5-Alternative medicine
6-Nonconventional medicine
7-Parallel medicine
8-Holistic، تمرکز بر کلِ فرد بیمار، نه فقط بر عضو مبتلا به بیماری.
9-Ayurveda از دو واژه ی سانسکریت Ayur به معنی زندگی و Veda به معنی علم و دانش.
10- Vedas
11- Mahabhutas
12-Dosha
13-Vata
14-Pitta
15-Kapha
16-Meditation تکنیکی است که با تمرکز روی یک لغت یا صدا (mantra) یا یک شییء مثل شمع در حال سوختن، باعث ورود فرد به حالتی شبیه خلسه می شود.
17-Panchakarma
18-Rgation
19-Enema
20-Homoeopathy از ترکیب دو واژه یونانی Homosis به معنای "مشابه" و pathos به معنای "رنج کشیدن از بیماری".
21-Samuel Hahneman
22- Organon
23-Single remedy
24- Proving
25-Materia medica
26-Minimal dose
27-Potentiation توان دار کردن عبارت است از تکان دادن شدید دارو در طی مراحل ساخت. این کار موجب افزایش توان و اثربخشی دارو و همچنین کاهش عوارض جانبی آن می شود.
28- Aromatherapy
29-Essential oils
30-Gattefosse
31-Acupuncture: (سوراخ کردن) Puncture + (سوزن) Acus
32-Taoism
33-Qi یا Chi
34-Yin
35-Yang
36-Meridians
37-Enkephalin
38-Dynophrin
39-Acupressure: (فشار) Pressure + (سوزن) Acus
40-Chiropractic: از دو کلمه یونانی Cheir به معنی دست و Praktikos به معنی به کار بردن
41-Subluxation
42-Vital force
43-Aura
منبع مقاله :
شمس اردکانی، محمدرضا.[و دیگران]؛ (1387)، مروری بر تاریخ و مبانی طب سنتی اسلام و ایران، تهران: ملائک، چاپ اول