شایستگی کارگزار، دغدغه اصلی علی علیه السلام
یکی از برنامه های اصلاحی حضرت علی علیه السلام در دوره زمامداری ایشان، گماشتن نیروهای صالح و کارآمد در مصادر امور حکومت بود، زیرا پایه ریزی و دوام حکومت دین محور و عدالت گستر بدون کارگزاران شایسته، عملی نخواهد بود.
چگونگی گزینش و به کارگیری این نیروها در پست های گوناگون سیاسی، نظامی، مالی، قضایی و اداری، آشنا ساختن آنها با دستورالعمل های مدیریتی، شیوه رفتار با مردم، و نظارت بر عملکرد و مدیریت آنان، به منظور حسن اجرای امور، از مسائلی است که امام علی علیه السلام بدان ها توجه داشته است.
شایسته سالاری بهترین شیوه اجرای حکومت است. در چنین وضعیت، کارگزاران لایق امیدوار می شوند و اشخاص بی کفایت با ناامیدی، از صحنه حکومت کنار می روند. بدین ترتیب، مردم بیشترین بهره مادی و معنوی را از این نوع حکومت خواهند برد. علی علیه السلام درباره شایسته سالاری، به مالک اشتر چنین فرمان می دهد:
کارگزاران دولتی را از میان مردمی باتجربه و با حیا، از خاندان های پاکیزه و باتقوی که در مسلمانی سابقه درخشانی دارند، انتخاب کن؛ زیرا اخلاق آنان گرامی تر، آبروی شان محفوظ تر، طمع ورزی شان کمتر و آینده نگری آنان، بیشتر است.
پیام متن:
1. شایستگی کارگزار؛
2. برپایی حکومت آرمانی، به همت کارگزاران شایسته.
امام علی علیه السلام و ضرورت تشکیل حکومت
تشکیل حکومت، در هر جامعه ای ضرورت دارد. جامعه نمی تواند بر پایه آنارشیسم و هرج و مرج طلبی پایدار بماند. حتی جامعه های بدوی و بیابانی هم نظام اجتماعی خاصی داشته اند. مثلاً آن که پیرتر بود یا در قبیله حرمت و اعتبار بیشتری داشت، اورا به عنوان حاکم می پذیرفتند و در حل بسیاری مسائل به او مراجعه می کردند.
با دقت در زندگی حیواناتی، چون: زنبور عسل و موریانه پی می بریم که آنها نیز نظامی اجتماعی، حاکم، سرباز، بازرس و مانند آنها را دارند.
از مهم ترین اصول دیدگاه حضرت علی علیه السلام ، لزوم استقرار حکومت برای اجرای نظام اجتماعی و دینی مردم بوده است. زیرا برقراری امنیت داخلی، توازن اجتماعی و نظم، پرداخت بودجه عمومی، جلوگیری از هرج و مرج و دفع فساد، دفاع در برابر دشمنان و متجاوزان و...، جز با تشکیل حکومت میسر نیست.
علی علیه السلام در ضرورت تشکیل حکومت و بی اعتباری جامعه بدون حکومت، چنین می فرماید:
مردم چاره ای ندارند که برای خود حاکم و زمامداری داشته باشند، خواه زمامداری نیک باشد و یا حاکمی بد تا مؤمنان در سایه حکومت، به کار خود مشغول و کافران هم بهره مند شوند. و مردم زیر سایه حکومت زندگی کنند. به وسیله حکومت، بیت المال جمع آوری می گردد و به کمک آن، با دشمنان مبارزه می شود. جاده ها، امن و امان و حق ضعیفان، از نیرومندان گرفته می شود. نیکوکاران در رفاه [هستند] و از دست بدکاران در امانند.
تشکیل حکومت اسلامی، مقدمه ای برای جامعه آرمانی است که در نظر امام علی علیه السلام به عنوان اساسی ترین اصل اجتماعی است.
پیام متن:
1. ضرورت ایجاد حکومت برای هر جامعه ای؛
2. حیوانات نیز نظامی اجتماعی دارند.
علی علیه السلام و وحدت بر محور الهی
علی علیه السلام در وصیت نامه خویش، امت اسلام را به وحدت بر محور الهی دعوت کرده است و با یادآوری آیه شریفه: «وَاعْتَصِموُ بِحَبْلِ اللهِ جمیعا و لاتَفَرَّقوُ» (آل عمران: 103)، از قول پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله نقل می کند:
تلاش برای رفع کدورت میان مسلمانان و برقراری وحدت در بین آنها، از یک سال نماز و روزه، بافضیلت تر است.
آن حضرت در خطبه معروف شقشقیه، ضمن اعلام مجدد حقانیت خود برای زمامداری مسلمانان، صبر خویش را در دوران حکومت خلفای سه گانه، عاقلانه ترین راه ممکن معرفی می کند. همچنین، یادآور می شود که در حالی صبر و سکوت کرد که خار در چشم و استخوان در گلو داشت و میراث الهی خود را در معرض غارت می دید.
مفهوم بلند این بیان امام آن است که وی برای حفظ اسلام و سنت پیامبر و وحدت مسلمانان حول محور الهی، راهی جز این نداشت و صبر و تحمل امام به منظور حفظ وحدتی الهی و پرهیز از تفرقه و آشوب میان مسلمانان، ستودنی است.
پیام متن:
1. وحدت محوری علی علیه السلام ؛
2. صبر علی علیه السلام ، به خاطر حفظ حکومت.
عدالت محوری علی علیه السلام
در اندیشه و سیره علی علیه السلام عدالت، مفهومی محوری و جایگاهی مهم در تنظیم حیات اجتماعی انسان ها دارد.
عدالت، چنان با حکومت علی علیه السلام عجین شده بود که اکنون پس از گذشت قرن ها از زمامداری آن حضرت، هر جا نام علی علیه السلام را می شنویم، عدالت او را به یاد می آوریم.
به تعبیر جرجی جرداق مسیحی، سرانجام به سبب شدت عدالتش به شهادت رسید. به هر حال، امام علی علیه السلام عدل را؛ انصاف، معیار، زندگی، بهترین حکمت، اصلاح گر، رستگاری، بالاترین بی نیازی، قوام مردم و محکم ترین پایه می شناسد.
امیرالمؤمنین علی علیه السلام در سخنی کوتاه می فرماید:
عدل، بالاترین گشایش در زندگی مردم است و هر کس عدل را بر خود سخت پندارد، جور برای او سخت تر خواهد بود.
آن حضرت، همواره بر عدالت اجتماعی تأکید می کرد و «حاکمیت عادل» و «اجرای برنامه ها بر اساس عدالت اجتماعی» را دو شرط اساسی برای حرکت به سوی جامعه آرمانی می شمارد.
درستایش از عدالت محور بودن علی علیه السلام ، خلیفه دوم چنین می گوید:
علی، سزاوارترین مردم برای حکومت است، ولی قریش تحمل عدالت او را ندارد. زیرا اگر حکومت را برعهده گیرد، راهی برای گریز از حق باقی نمی گذارد.
پیام متن:
1. عدالت محوری علی علیه السلام ؛
2. عدالت، گامی به سوی جامعه آرمانی.
حق محوری
احیای حق و حق طلبی، از دیدگاه علی علیه السلام ، جایگاه بسیار والایی دارد، به گونه ای که آن حضرت ارزش ذاتی حکومت را کمتر از بهای کفش پاره ای می داند، مگر آن حکومتی که با آن، حق اقامه گردد و باطل دفع شود.
از منظر علی علیه السلام حق، شمشیری برنده، بهترین و آشکارترین راه و قوی ترین پشتیبان است. و عمل به حق موجب سودمندی و رستگاری انسان ها می شود و روی گرداندن از حق، سردرگمی و نابودی را برای انسان ها رقم خواهد زد.
همچنین، اقامه حق در میان مردم، ازحقوق واجب الهی بر انسان هاست که باید در راه اقامه آن در میان خود، بکوشند.
امام علی علیه السلام «عدل» و «حق» را ملازم یکدیگر می شمارد و تحقق هر یک را بدون دیگری، امکان پذیر نمی داند.
سیره امام علی علیه السلام در زمامداری و جنگ های وی با اهل صفین، خوارج و اصحاب نهروان نیز شدت [مقاومت [و پایداری آن حضرت را بر موازین حق، نشان می دهد.
به ویژه درباره خوارج و اصحاب نهروان، این هشدار را به مسلمانان می دهد که فریب باطل های فرورفته در جامه حق را نخورند و با ژرف نگری و بصیرت، از سخن حقی که برای تحقق باطل است، اعراض کنند.
پیام متن:
1. حق محوری علی علیه السلام ؛
2. جریان حق محوری در تمامی مراحل زندگی علی علیه السلام .
مشارکت فعال مردم
برای حاکم مسلمانی که هم در اندیشه برقراری حکومت دینی است و در عین حال، چون علی علیه السلام خواهان دموکراسی دینی است، حضور و همکاری فعال مردم در نظام بخشی به امور جامعه بسیار مهم است.
از نظر امام علی علیه السلام حضورو مشارکت فعال مردم در سامان دادن به امور جامعه، اهمیت بسیاری دارد. از این رو، اگرچه حقانیت زمامداری وی مبتنی بر نصب الهی بود و نظر و رأی مردم کاملاً تحت الشعاع آن بود، امام در اولین سخنرانی خود پس از بیعت مردم با وی، پذیرش زعامت مسلمانان را مستند به حضور و بیعت مردم کرد و آن را حجتی بر خود در اداره امور جامعه دانست.
در سیره امام علی علیه السلام مردم؛ سرمایه اصلی حرکت جامعه و نظام حاکم به سوی رشد و تعالی اند.
پیام متن:
1. توجه علی علیه السلام به مردم در حکومت دینی؛
2. بیعت مردم، عاملی برای پذیرش حکومت از طرف علی.
علی علیه السلام و مسئله مالیات
دریافت خراج یا مالیات، عموما با زور و اجحاف بر رعیت همراه بوده است. امام علی علیه السلام درحکومت خویش، از این شیوه به شدت پرهیز می کرد.
در قدیم که نشر مجموعه های قوانین (از جمله قانون مالیات) رسم نبود، مأموران مالیه انواع مالیات های ناروا و از خودساخته را از مردم می گرفتند. از نشر قانون های مالیاتی که بگذریم، اساسا عمال وصول مالیات، یا غارتگر مال های مردمان بودند و یا لجام گسیخته و خودسرانه و آنچه می توانستند، از خلق می گرفتند.
در نظر علی علیه السلام ، رعایت حال مردم مهم تر از اصل مالیات بوده است و اگر به اخذ مالیات دستور می داد، از شرایط اقتصادی و وضع معیشتی مردم هرگز غفلت نمی کرد.
آن حضرت در بخشی از عهدنامه خویش به مالک اشتر، درباره مالیات چنین می فرماید:
باید توجه تو به آبادانی زمین هایی که مالیات بر آن وضع شده است، بیش از توجهت به ستاندن مالیات باشد. زیرا مالیات وقتی به دست می آید که زمین (کشت) آباد باشد و کسی که مالیات را بدون آبادانی زمین بخواهد، کشور را به ویرانی و بندگان را به تباهی کشیده است و آن حکومت، جز مدتی کوتاه پایدار نماند. پس اگر مالیات دهندگان، از سنگینی مالیات، یا آفت محصول، یا قطع شدن بهره آب، یا از نیامدن باران و شبنم، یا از خرابی زمین به واسطه رفتن به زیر آب، یا از بی آبی شکایت کردند، به ایشان تخفیف بده، بدان مقدار که امیدوار گردی کارشان سامان یافته است.
بدین ترتیب، امام در کنار فرمان به پرداخت مالیات که ضرورت حکومت داری است و اصلی که حاکمان نباید از آن غفلت ورزند، به عدل و انصاف هم دستور می دهد و توانایی ها و مشکلات و دیگر مسائل مردم را هم در نظر می گیرد، چرا که جامعه به وسیله دقت و همت افراد آن رو به آبادانی می گذارد.
پیام متن:
1. مالیات ضرورتی راه گشا برای هر حکومت؛
2. باید انگیزه اصلی اخذ مالیات، رفاه حال مردم باشد.