آفت خودپسندی
خودپسند کسی است که خود را در همه چیز، برتر و بالاتر از مردم می داند و می پندارد هیچ کس در دانش و فهم به پای او نمی رسد. انسان خودپسند، از دو ناحیه ضربه می خورد: نخست اینکه خود را بزرگ ترین دانشمند می داند و دیگر لازم نمی بیند دنبال دانش آموزی برود و در پی آن از کسب علم باز می ماند و به مراتب بالاتر ترقی نمی کند. دیگر اینکه چون کسی را عاقل تر از خود نمی داند، هنگامی که برایش مسئله ای پیش آید، مشورت نمی کند و راهنمایی نمی طلبد. از این رو، همواره در بین مشکلات و نادانی ها دست و پا می زند و هرگز به سمت کمال گام برنمی دارد. امیرمؤمنان علیه السلام در این باره می فرماید: «خودپسندی، مانع پیشرفت و رسیدن به کمال است».
مبارزه با ستمگران
دین اسلام، هیچ گاه مسلمانان را به ستیزه جویی و جنگ نمی خواند؛ زیرا اسلام، دین دوستی است و مشکلات را با منطق قوی و دلایل مستدل حل می کند، ولی مسلمانان را موظف می سازد در برابر جنگ طلب ها و ستیزه جویان از خود دفاع کنند؛ زیرا دفاع نکردن در برابر آنها، دلیل خواری و زبونی است و اسلام هرگز نمی خواهد پیروانش عزّت خویش را از دست بدهند و خوار و ذلیل شوند. امیرمؤمنان علیه السلام می فرماید: «کسی را به ستیز دعوت نکن، ولی اگر تو را به مبارزه ای دعوت کردند، برای دفاع از خود، جنگ را بپذیر؛ زیرا شخص ستیزه جو، ستمگر است و ستمگر بر خاک می افتد و مغلوب می گردد».
خوشرویی
نخستین هدیه انسان به دیگران، خوشرویی و برخورد مناسب است. بدون شک با خوشرویی، بسیاری از کینه ها و دشمنی ها از میان می رود و دوستی ها افزون می شود. امیرمؤمنان علیه السلام می فرماید: «خوشرویی، وسیله دوست یابی است». انسان های ترشرو، ارزش و جایگاهی میان مردم ندارند و در ایجاد پیوند و رابطه با مردم، بسیار ناتوان اند. امیرمؤمنان می فرماید: «چهره گشاده و شاد، از چهره عبوس و درهم کشیده ای که از (نظر مادی) مفید باشد، بهتر است».
انگیزه دوری از گناه
انسان گناهکار، در حقیقت نعمت هایی را که خداوند به او داده است تباه می کند. چنین کسی برای آنکه بتواند گناهی را مرتکب شود، ناچار باید تمام نیروهایی را که در وجودش هست، به کار ببرد؛ در حالی که خداوند، این نیروها را برای رشد روحی و معنوی در اختیار او قرار داده است. امیرمؤمنان در کلامی زیبا چنین می فرماید: «اگر حتی خداوند بندگانش را از نافرمانی کردن نترسانیده بود، باز هم واجب بود انسان مرتکب هیچ گناهی نشود تا به این وسیله، در برابر نعمت های او سپاسگزاری کرده باشد».
توجه به نیازمندان
یکی از ارزش های مهم اخلاقی، بخشش به نیازمندان است. البته مقدار بخشش مهم نیست؛ مهم آن است که از بخشیدن آنچه در توان داریم، کوتاهی نکنیم. برخی از افراد اگر مقدار بخشش آنها ناچیز باشد، احساس شرمندگی می کنند. آنها شاید از این حقیقت غافل باشند که با همین بخشش های اندک، می توان مشکلات بزرگی از نیازمندان برطرف کرد. امیرمؤمنان علیه السلام در این باره می فرماید: «از بخشش اندک شرمنده مباش؛ زیرا هیچ ندادن، از بخشش اندک نیز، کمتر و ناچیزتر است».
تندخویی و دیوانگی
امیرمؤمنان علیه السلام می فرماید: «تندخویی، نوعی دیوانگی است؛ زیرا تندخو پشیمان می شود و اگر پشیمان نشود، دیوانگی اش پا برجا و پایدار شده است». شخص تندخو، کسی است که زود به خشم می آید و در این حالت، نمی تواند بر اعصاب خویش مسلّط گردد و رفتارش را کنترل کند. به همین دلیل، هنگام خشم و تندخویی، به کارهایی ناپسند همچون پرخاشگری، بی ادبی و کتک کاری می پردازد.
به عمل بدکاران راضی نباشیم
امیرمؤمنان می فرماید: «کسی که به کار جمعی خرسند باشد، مانند آن است که در آن کار، با آنها همراهی کرده است. نیز اگر کسی در کاری نادرست با گروهی همراه شود، برای او دو گناه خواهد بود: گناه همکاری در آن کار نادرست و گناه رضایت دادن به انجام آن». بر اساس این کلام گهربار امام، مسلمان واقعی نباید در برابر رفتار نادرست دیگران ساکت بنشیند؛ زیرا این سکوت، بیانگر مخالف نبودن و در نتیجه، رضایت او به آن کار ناپسند است و گویا خود او در انجام آن دخالت داشته است.
شکم پروری مانع همت عالی
کسی که صاحب همت عالی است، به شکم پروری نمی پردازد؛ زیرا بندگان شکم، همواره می کوشند سفره هاشان هر چه رنگین تر باشد. بنابراین، چنین افرادی نه فرصت آن را دارند و نه اصلاً در فکر آن هستند که ذهن و فکر خویش را در راه کارهای متعالی به کار اندازند و تصمیم های عالی بگیرند. امیرمؤمنان علیه السلام می فرماید: «همت عالی، با شکم پروری سازگاری ندارد».
اهل عمل باشید
انسان هر روز سخنان حکیمانه بسیاری می شنود. آیات قرآن کریم، روایات معصومان و نیز اندرزهای اندیشمندان جملگی انسان را به حق و حقیقت راهنمایی می کنند و از غفلت و بی توجهی بر حذر می دارند. آنچه در این میان مهم است، درک و فهم درست آن سخنان و سپس عمل کردن به آنهاست. امام علی علیه السلام در سخن زیبایی می فرماید: «چون روایتی را شنیدید، آن را بفهمید و عمل کنید، نه اینکه بشنوید و نقل کنید؛ زیرا راویان علم فراوان و عمل کنندگان به آن اندکند».
بخل، کانون عیب ها
بخل، یکی از زشتی هایی است که زمینه ساز بسیاری از انحرافات شمرده می شود. انسان بخیل نه تنها در انجام دستورات الهی همچون پرداخت خمس، زکات و... کوتاهی می کند، بلکه هر قدر هم دارایی هایش افزایش یابد، به افراد نیازمند یاری نمی رساند. انسان بخیل که خزانه دار اموال برای وارثان خویش است، حاضر نیست حتی برای آسایش و رفاه زندگی دنیوی خویش، از اموال و امکانات خود استفاده کند. او به سختی بسیار روزگار می گذراند و هدفی جز جمع آوری مال و ثروت ندارد. این افراد، نه تنها خوشبختی دنیا، بلکه آسایش آخرت را نیز از دست داده اند. امیرمؤمنان می فرماید: «بخل ورزیدن، کانون تمام عیب ها و مهاری است که انسان را به سوی هر بدی می کشاند».
معیار زشتی اعمال
امیرمؤمنان می فرماید: «از کاری که در نهان انجام می شود و در آشکار شرم آور است، بپرهیز. نیز از کارهایی که اگر از انجام دهنده اش درباره آن بپرسند، یا انجام آن را انکار می کند یا برای آن پوزش می طلبد، دوری کن».
امام علی علیه السلام در این کلام گهربار، دو نشانه ساده برای تشخیص رفتار زشت بیان می کند:
1. رفتاری بد است که اگر در پنهانی انجام شود، با آشکار شدن، باعث شرم و خجالت می شود؛
2. رفتاری که اگر کننده اش مورد پرسش قرار گیرد، در پاسخ یا اصل انجام کار را منکر می شود یا به پوزش خواهی روی می آورد.
دانایی و بندگی
اسلام، دین بندگی و اطاعت است و بدون شک بندگی حقیقی، از دانایی سرچشمه می گیرد. انسان با علم و بندگی به کمال حقیقی نزدیک می شود و مراتب قرب را یکی پس از دیگری می پیماید. بزرگان دین نیز همواره پیروان خویش را به این دو اصل مهم سفارش می کردند؛ چنان که امیرمؤمنان می فرماید: «نزدیک ترین مردم به پیامبران، داناترین آنان است به آنچه آورده اند». ایشان سپس این آیه شریفه را تلاوت فرمود: «همانا نزدیک ترین مردم به ابراهیم آنانند که پیرو او گردیدند و مؤمنانی که به این پیامبر خاتم پیوستند». آن گاه حضرت ادامه داد: «دوست محمد صلی الله علیه و آله کسی است که خدا را اطاعت کند؛ هر چند پیوند خویشاوندی اش دور باشد و دشمن محمد صلی الله علیه و آله کسی است که خدا را نافرمانی کند؛ هر چند خویشاوند نزدیک او باشد».
عمل مهم است، نه نسب
انسان باید در دنیا فقط به اعمال شایسته خویش متکی باشد تا سعادت دنیا و آخرت را به دست آورد؛ زیرا در قانون الهی، عمل هیچ کس را به حساب دیگری نمی نویسند. انسان نمی تواند به پدر و مادر و اجداد بزرگوارش که در تقوا یا دانش احترام و اعتبار داشته اند، متکی و منتظر باشد تا به دلیل اصل و نسب خویش، در دنیا و آخرت دارای مقام و منزلت گردد. امام علی علیه السلام در این باره می فرماید: «کسی که به خاطر کردارش عقب مانده است، با اتکا به اصل و نسب نمی تواند پیش بیفتد».
اندرز پذیری
انسان عاقل می داند که باید از تجربه و دانش دیگران استفاده کرد. از این رو، با آغوش باز از اندرزها و راهنمایی های افراد خیرخواه استقبال می کند. اما بعضی افراد تا برخی ناملایمت ها را شخصاً تجربه نکنند، حاضر نمی شوند به پندهای دیگران گوش فرا دهند.
امیرمؤمنان درباره این گروه می فرماید: «از کسانی مباش که اندرز نمی پذیرند، مگر هنگامی که آزار و عذابی به آنها برسد. شخص عاقل، با سخن ملایم اندرز می پذیرد و فقط چهارپایان جز با کتک فرمان نمی برند».