ماهان شبکه ایرانیان

کدام گزینه صحیح است؟

با توجه به دشواری انتخاب دوست و نقش مثبت و منفی آن، اولیای دین به بیان معیارهای گزینش دوست پرداخته اند و ویژگی های دوست مناسب را برشمرده اند و به خطر رفاقت و دوستی با برخی از آنان هشدار داده اند

برگرفته از سلسله سخنرانی های حضرت آیت الله مصباح یزدی

معیار گزینش دوست

با توجه به دشواری انتخاب دوست و نقش مثبت و منفی آن، اولیای دین به بیان معیارهای گزینش دوست پرداخته اند و ویژگی های دوست مناسب را برشمرده اند و به خطر رفاقت و دوستی با برخی از آنان هشدار داده اند . از جمله این که وقتی از رسول اکرم ( صلی الله علیه و آله) ویژگی های هم نشین را پرسیدند، فرمود: کسی که دیدارش شما را به یاد خدا اندازد و گفتارش بردانش شما بیافزاید و رفتار و عمل او شما را به یاد آخرت اندازد .

برخی افراد از چنان اراده ای برخوردارند که نه تنها در هیچ شرایطی از دیگران تاثیر نمی پذیرند، بلکه برآنان اثر نیز می گذارند، اما این نوع افراد اندکند و بسیاری از انسان ها به دلیل سستی اراده و ضعف ایمان با هرکس که معاشرت کنند، از او رنگ می گیرند . بنابراین افراد با توجه به شناختی که از خود دارند، باید بنگرند که از چه کسی بهتر بهره می برند و در معاشرت باچه کسانی به ارزش های دینی پای بندی بیشتری نشان می دهند، تا در قیامت به خاطر اندوه و حسرت از نحوه ی انتخاب خود، انگشت به دندان نگزند . (1)

آفات دوستان ناباب

امیرالمومنین ( علیه السلام) در نهج البلاغه می فرماید:

«مجالسة اهل الهوی منساة للایمان و محضرة للشیطان » (2) نشست و برخاست با آن هایی که دنبال هوای نفس هستند، باعث می شود که انسان ایمانش را فراموش کند و زمینه را برای حضور شیطان فراهم سازد . من این نکته را در زندگی خود تجربه کرده ام و در مورد دیگران هم دیده ام . هیچ عاملی در سعادت و شقاوت انسان مؤثرتر از رفیق نیست . همه ی ما طبق معارف دینی می دانیم عامل بدبختی انسان، شیطان است . آن قدر مساله ی شیطان و نقش او در انحراف انسان مؤثر است که خدا خطاب به پیغمبرش می فرماید: «به خدا پناه ببر از این که شیطان در کنار تو حاضر شود .» (3) امیرالمؤمنین ( علیه السلام) می فرماید: «نشست و برخاست با افراد نااهل، زمینه ی حضور شیطان را فراهم می کند .» دلیل اهمیت این امر، این است که اگر زمانی شهوت یا غضب بر انسان غالب شود، مقاومت در برابر آن خیلی مشکل است . بنابراین باید از قبل جلوگیری کند که به این حال مبتلا نشود . گناه از آن جا که ایجاد لذت می کند، انسان را بیشتر جذب می کند و نجات از آن دشوار است . اما انتخاب رفیق آن چنان جاذبه ی قوی ندارد که انسان را به طرف خود می کشاند . اندکی انسان احتیاط کند تا با هر کسی ننشیند و به هر حرفی گوش ندهد، آسان است . پس رفیق بد زمینه را برای حضور شیطان فراهم می کند و به یک معنا خودش شیطان است . من به جوان ها سفارش می کنم، شما هم به جوان ترها و کسانی که باآن ها معاشرت دارید، تاکید کنید که از رفیق بد پرهیز کنند . امروز کم تر بلایی است که عاملش رفیق نباشد . سابقا این گونه نبود . امروز رفاقت ها خیلی خطرناک شده است، چون وسایل گناه هزاران برابر بیش از زمان سابق شده و راه انتقال آن هم رفیق است .

آثار دوستان شایسته

رفیق صالح هم می تواند آدم را با زحمت کم از اعماق جهنم به اوج بهشت برساند . همه ی ما تجربه کرده ایم نشستن با رفیق چه اندازه برزندگی ما اثر می گذارد . گاهی یک جلسه ی معاشرت، سرنوشت انسان را عوض می کند . ما باید این را باور کنیم که آن چه در دین تحریم شده، واقعا به ضرر ماست . اگر ضرری نداشت خدا بخیل نبود که ما در این دنیا از این لذت ها استفاده کنیم . خدا علم دارد که بعضی از این لذت های محدود و فریبنده که البته بعدها نیز برای خود انسان ثابت می شود که این لذت آن چنان ارزشی هم نداشته است و آن چه فکر می کرده، خیالی بیش نبوده است، موجب می شود که انسان از نورانیت، از صفای دل و از لذات اخروی محروم شود .

زیانکارترین افراد

اگر کسانی که حقایق را می شناسد، به لوازم علمشان عمل نکنند و از روی عمد، راه کج را برگزینند، خدای متعال در همین دنیا، آنان را به چنان عقوبتی دچار می کند که توان تشخیص حق از باطل را نداشته باشند، هرچند در زمره ی اندیشمندان به شمار آیند، چنین افرادی از دیدگاه قرآن زیانکارترین افراد هستند . بنا براین پس از آشنایی با حقیقت دوراه پیش پای ما هست: راه ایمان و راه کفر .

عواملی که انسان را به گناه می کشاند

به تعبیر علمای اخلاق، اولین باری که انسان به گناه مبتلا می شود، عمل خلافش در غلبه ی شهوت یا غضب ریشه دارد .

حالات غضب و شهوت پس از لحظاتی از بین می رود و انسان به حالت عادی بر می گردد . وقتی به حالت عادی برگشت، طبعا پشیمان شده و استغفار می کند . خدا نیز او را می آمرزد .

در روایت آمده است که خداوند به فرشتگانی که عهده دار نوشتن اعمال هستند، دستور می دهد که اگر مؤمنی گناه کرد فت ساعت دست نگه دارید و چیزی ننویسید، شاید او توبه کند . این لطف و عنایت خدا به مؤمن است که نمی خواهد نامه اش لکه دار شود .

«التائب من الذنب کمن لاذنب له » (4) اما اگر انسان به توبه موفق نشد و گناه را تکرار کرد، حالت پشیمانی کم کم ضعیف می شود و شخص به گناه و زشتی عادت می کند، به گونه ای که زشتی گناه در نظر او رنگ می بازد . بنا براین از یک طرف می بیند ایمان به خدا دارد و می داند این کار گناه است و برآن وعده ی عذاب داده شده است، از یک طرف هم به گناه عادت کرده است و به راحتی نمی تواند از عادت خود صرف نظر کند . در این صورت است که به تضاد و جنگ روانی دچار می شود . از یک طرف «لوازم ایمان » او را نهیب می زند که انسان گنه کار، آدم بدی است و از یک طرف هم

«حب ذات » می گوید: نه، آدم بدی نیست . او ناچار است این تضاد را به گونه ای حل کند و در صورتی که نتواند این تضاد را به شکل صحیح حل کند، شیطان وارد عمل می شود .

قیمت بک لینک و رپورتاژ
نظرات خوانندگان نظر شما در مورد این مطلب؟
اولین فردی باشید که در مورد این مطلب نظر می دهید
ارسال نظر
پیشخوان