جنبش سیاسی اجتماعی مسلمانان آمریکا

سیاهانی که برای بردگی به آمریکا برده شدند، در مخالفت با تبعیضی که بر آنها می رفت، بارها دست به قیام زدند

سیاهانی که برای بردگی به آمریکا برده شدند، در مخالفت با تبعیضی که بر آنها می رفت، بارها دست به قیام زدند. قیام های نخستین سیاهان برده، با انگیزه های ملی گرایانه (ناسیونالیستی)صورت می گرفت؛ اما با ناامیدی از تأثیر این قیام ها سیاهان به ویژه سیاهان مسلمان، و به تدریج مسلمانان دیگر، برای دست یابی به حقوق شهروندی، به آموزه های دینی روی آوردند و در ادامه به سبب عدم تغییر در وضع مسلمانان سیاه و غیرسیاه و نیز به دلیل افزایش شمار مسلمانان مهاجر، کم کم بر دامنه فعالیت های آنان که نوعی اعتراض به سیاست های دولت آمریکا بود، افزوده شد. مقاله حاضر تلاشی برای تبیین فرآیند شکل گیری مبارزات مسلمانان در آمریکاست.

 

واژه های کلیدی: جنبش، مسلمانان، آمریکا، گروه ملت اسلام.

 

مقدمه

 

آمریکایی ها به منظور افزایش محصولات کشاورزی در جنوب و نیز افزایش تولیدات صنعتی در شمالآن کشور، تعداد زیادی از سیاه پوستان را از افریقا به بردگی بردند. سیاهان برده از ابتدایی ترین حقوق فردی و اجتماعی محروم بودند. آنها در اعتراض به این وضعیت، از اواسط سده یازدهم شمسی (هفدهم میلادی) تا اواسط سده سیزدهم شمسی (نوزدهم میلادی) قیام های متعددی را علیه اربابان سفید پوست انجام دادند.1جنبش های ملی گرایانه سیاهان، در اوایل قرن چهاردهم شمسی (بیستم میلادی) به رهبری افرادی چون مارکوس گاروی[1] و نوبل دروعلی [2] علیه تبعیض نژادی و اجتماعی ادامه یافت، به گونه ای که تنها در 1298ش/1919م. 25برخورد خونین بین سیاه پوستان و سفیدپوستان آمریکا اتفاق افتاد، اما هیچ یک از آنها منجر به دست یابی سیاهان به حقوق برابر با سفیدپوستان نشد. این سرخوردگی و ناکامی، گرایش جدیدی در مبارزات سیاهان پدید آورد که در صدد بود تا با توسل به اسلام و توسعه آن در جامعه آمریکا، سیاه پوستان را در نیل به حقوق از دست رفته مدد رساند.2 این گرایش جدید، همان «جنبش اسلامی سیاهان آمریکا» بود که در 1309ش /1930م. شکل گرفت. اندکی بعد از آن، عالیجاه محمد (آلیجاه محمد)3 با تأسیس گروه «ملت اسلام» این جنش را گسترش داد. ملت اسلام تنها یک گروه سیاسی نبود، بلکه با مشارکت در فعالیت های اقتصادی، در جهت ارتقای مادی زندگی سیاهان نیازمند گام برداشت. این جنبش پس از مرگ عالیجاه محمد، علی رغم انشعابات مختلف، به عنوان مهم ترین و گسترده ترین گروه اسلامی سیاهان آمریکا، موجودیت خود را حفظ کرده است.4

 

مسلمانان، ایرانیان و آمریکاییان

 

از اواخر قرن سیزدهم شمسی / نوزدهم میلادی، مهاجرت مسلمانان که اغلب آنها عرب های ساکن امپراتوری عثمانی (ترکیه و سوریه فعلی) بودند به آمریکا آغاز شد. بیشتر مهاجران دهقانان غیر ماهر و بی سواد بودند که به امید کسب ثروت و به قصد اقامت موقت به آمریکا رفتند، ولی بیشتر آنها به علت اشتغال در کارهای پایین و کم ارزش (کم درآمد) مانند دست فروشی و کارگری معدن، به ثروت فراوان دست نیافتند و به همین دلیل، نتوانستند به وطن خود بازگردند.5با آغاز جنگ جهانی اول قوانین مهاجرت به آمریکا تغییر یافت، و بر اساس آن، تنها رنگین پوستان و قفقازی تبارها اجازه ورود به آمریکا را یافتند. اما از اواسط دهه 1320ش/1940م. موج جدیدی از مهاجرت مسلمانان به آمریکا آغاز گردید. مهاجران جدید از سواد بالاتر برخوردار بودند، و بیشتر نه برای کار، بلکه به منظور فرار از سرکوب واختناق سیاسی ازکشورهای فلسطین، مصر، عراق و اروپای شرقی به آمریکا رفتند. از 1346ش/1967م. چهارمین موج مهاجرت مسلمانان به آمریکا اتفاق افتاد. اغلب این مهاجران از ویژگی هایی چون تحصیلات بالا، غربگرایی و تکلم روان به انگلیسی برخوردار بودند. این مهاجران یا برای بهره مندشدن از پیشرفت های شغلی و یا برای فرار از رژیم سرکوبگر محلی به آمریکا رفتند. در مهاجران جدید، گرایش های سوسیالیستی، ناسیونالیستی و سکولاریستی 6 مشاهده می شد، ولی در سال های اخیر گرایش به اسلام در مهاجران بسیار به چشم می خورد.7به این ترتیب بر تعداد مسلمانان در خاک آمریکا افزوده شد. این امر، به تدریج به شکل گیری نهادها و سازمان های اسلامی برای تعمیق اعتقادات اسلامی و دفاع از حقوق صنفی و دینی کمک کرد؛ البته وقایعی چون انقلاب اسلامی ایران، تجاوز اسراییل به لبنان ،بمباران لیبی توسط آمریکا، چاپ کتاب آیات شیطانی سلمان رشدی، نیز به رشد سازمان های اسلامی در آمریکا مدد رساند، به گونه ای که اینک تعداد نهادهای اسلامی در این کشور به بیش از 2300 مؤسسه افزایش یافته است. به همین نسبت انتقاد و تعرض و محدودیت به مسلمانان در جامعه آمریکا رو به افزایش گذاشته است.8

برخی از مسلمانان مقیم آمریکا را ایرانیان تشکیل می دهند. آنها به سه دسته تقسیم می شوند:

گروه اول، ایرانیانی که به صورت قانونی از کشور خارج شده و در امریکا اقامت گزیده اند، مانند تجار و روشنفکران ملی گرا(ناسیونالیست)؛

گروه دوم، ایرانیانی که به صورت غیر قانونی از کشور خارج شده اند. بیشتر این گروه را افراد تحصیلکرده تشکیل می دهند؛

گروه سوم، افرادی که به سبب فعالیت های سیاسی علیه نظام جمهوری اسلامی ایران و نداشتن پایگاه مردمی، مجبور به ترک ایران شده اند.از ایرانیان مقیم آمریکا، آمار دقیقی در دست نیست. همچنین از پراکندگی آنان در این کشور تصویر روشنی وجود ندارد؛ اما بر اساس شواهد و قراین می توان گفت که ایرانیان مقیم آمریکا، بیشتر در شهرهای لس آنجلس، واشنگتن، نیویورک و شیکاگو زندگی می کنند. حدود 46 درصد ایرانیان مهاجر دارای تحصیلات عالی و شاغل در مراکزعلمی اند. وضع اقتصادی آنها، مشابه طبقه متوسط آمریکاست و برخی از آنها در ردیف سرمایه داران بزرگ قرار دارند. به هر ترتیب، وضع اقتصادی ایرانیان در شرایط بهتری نسبت به مهاجران آسیایی است، و این امر، از یکصد عنوان نشریه و روزنامه فارسی زبان و 36 شبکه تصویری که در آمریکا منتشر می شود یا برنامه ارائه می کند، هویداست.9ایرانیان براساس قاعده اقامت به چند دسته تقسیم می شوند: اقامت کوتاه مدت (مانند مأموران سیاسی)، اقامت دایم (فارغ التحصیلان جذب شده فاقد تابعیت)، اقامت تابعیت (دارندگان تابعیت دوم یعنی آمریکا) و اقامت پناهندگی، و بر اساس قاعده هویت عبارتند از: مأموران سیاسی، تجار، دانشجویان، گروه های معاند، مجریان و کسانی که به هر دلیل زندگی در محیط های آن جا را ترجیح می دهند و نیز افرادی که به دلیل اقتصادی و رسیدن به رفاه اقتصادی ویا به دلیل دست یابی به امکانات علمی و تحقیقاتی، زندگی در آمریکا را می پسندند.10بیشتر مسلمانان مهاجر به آمریکا سنی مذهب و تعداد کمی از آنان شیعه اند که در مساجد مهمی در شهرهای دیترویت، واشنگتن، لس آنجلس و شیکاگو فعالیت دارند. اکثر شیعیان آمریکایی، ایرانی و لبنانی اند که به علت وضعیت سیاسی و اجتماعی حاکم در این کشورها به آمریکا رفته اند. البته مهاجران شیعه مذهب نیز همانند مهاجران سنی مذهب از اواخر قرن سیزدهم شمسی (نوزدهم میلادی) وارد آمریکا شده اند. بسیاری از مهاجران شیعه ایرانی، به طبقات متوسط و بالا و با تحصیلات عالی و بیشتر آنان را شیعیان دوازده امامی تشکیل می دهند که مرجعیت رهبران مذهبی در ایران وعراق را قبول دارند. شیعیان امامیه یک حوزه و مدرسه اسلامی در شهر نیویورک دارند. این حوزه یک دوره چهار ساله تعلیمات اسلامی برای دانشجویان پسر و دختر جهت تصدی امامت مساجد و یا گرفتن شغل در بخش تعلیم و تربیت مدرسه خدیجه الکبری را اداره می کند. گروهی از شیعیان را نیز اسماعیلیه، علویه و زیدیه تشکیل می دهند.11 به عقیده نویسنده کتاب در بهشت شداد، در آمریکا حدود نه میلیون مسلمان زندگی می کنند که در حدود پنج میلیون آن مسلمان مهاجرند، و چهار میلیون باقی مانده، سیاه پوستان بومی هستند. از این تعداد 000/1400 نفر شیعه اند که مرکز اصلی تجمع آنها شهر دیترویت است. به طور کلی محل اصلی اقامت مسلمانان، در واشنگتن، هوستون، کالیفرنیا، نیوجرسی، شیکاگو و ماساچوست است.12

از نظر هویت نژادی، اغلب مسلمانان آمریکا از مردم رنگین پوست و اصالتا از قاره آفریقا هستند. به همین جهت، همه آنها علیه نژادپرستی در آفریقای جنوبی، موضع واحدی داشتند. به این دلیل، شورای مسلمانان آمریکا در دهه 1360ش/1980م. به برپایی همایش اسلام علیه نژادپرستی دست زد و این خود در تشویق آمریکا به تحریم رژیم نژادپرست آفریقای جنوبی تا آزادی نلسون ماندلا وقانونی شدن کنگره ملی آفریقا مؤثر افتاد. همه مسلمانان آمریکا رنگین پوست نیستند، بلکه تخمین زده می شود حدود 45تا80 هزار نفر از آنان، سفیدپوستان مسلمان شده اند که اکثریت آنها را زنان تشکیل می دهند که با مردان مسلمان ازدواج کرده اند.13

 

آمریکا و گروه های اسلامی

مسلمانان قبل از ورود کریستف کلمب به آمریکا، به آن منطقه رفته اند و نیز تعدادی دریانورد مسلمان اسپانیایی و پرتغالی به آمریکا رفت و آمد داشته و گاه در آن جا اقامت گزیده اند. همچنین یک پنجم آفریقایی هایی که به صورت برده وارد آمریکا شدند، مسلمان بودند. همه این مسلمانان به تدریج به عنوان بومیان آمریکایی درآمدند. علاوه بر آن، مهاجران مسلمان نیز تعدادی از آمریکاییان را مسلمان کرده اند. بنابراین بخشی از مسلمانان آمریکا، مسلمانان بومی اند که گروه های سیاسی مختلفی را برای دفاع از هویت خویش پدید آورده اند، مانند گروه ملت اسلام.14گروه ملت اسلام از سوی والی فردمحمد[3] در 1308ش/1929م. در دیترویت آمریکا پایه گذاری شد. به عقیده محمد، تنها اسلام قادر است، هویت واقعی آمریکاییان آفریقایی تبار را احیا کند و آنان را در کسب حقوق و بهبود وضع سیاهان یاری نماید. او برای گسترش عقایدش کتاب نوشت، به سخنرانی پرداخت و مدرسه و دانشگاه ساخت. والی محمد که به اسم های مختلف نامیده می شد، احتمالاً ترک یا ایرانی نژاد بود که ادعا داشت در مکه متولد شده و فردی ثروتمند از طایفه قریش است و نیز با حضرت محمد(ص) قرابت دارد. نفوذ کلام و تعالیمش باعث شد که پیروانش در 1310ش/1931م. او را مهدی بزرگ که رهایی بخش آمریکاییان آفریقایی تبار از درد و رنج است، بنامند.15

ناپدیدشدن فردمحمد به رقابت داخلی برای تصاحب رهبری گروه ملت اسلام در میان جناح های متعدد گروه گردید، ولی سرانجام معاون فرد یعنی رابرت پول که بعدها به عالیجاه پول و عالیجاه محمد تغییر نام داد، جانشین فرد و رهبر مسلمانان آمریکایی شد. عالیجاه محمد به تأسی از فرد محمد، از اسلام به عنوان تنها دین رهایی بخش و حق طلب علیه تعصبات و تبعیضات علیه سیاهان استفاده کرد. در طی ریاست عالیجاه محمد بر گروه نزدیک یکصد مسجد، تعداد قابل توجهی مغازه خوار بار فروشی، رستوران، نانوایی، یک دانشگاه اسلامی و مراکزی برای گسترش روابط سیاسی با کشورهای اسلامی به منظور استقلال سیاه پوستان تأسیس گردید. این گروه نوشیدن مشروبات الکلی و استفاده از مواد مخدر، خوردن گوشت خوک را تحریم و در 1351ش/1972م. گرفتن روزه را برای پیروانش مقرر کرد، و به تدریج فعالیت هایش را به حوزه کاراییب و کانادا توسعه داد. عالیجاه در جریان جنگ جهانی دوم از آن جهت که به پیروان خود سفارش کرد مسلمانان وظیفه ندارند زیرپرچم آمریکادر جنگ شرکت کنند، به زندان افتاد.16با مرگ عالیجاه محمد در 1354ش/1975م. در گروه ملت اسلام، انشعاباتی صورت گرفت. بزرگ ترین و مهم ترین گروه انشعابی را لوئیس فراخان پدید آورد. وی در 1357ش/1978م. رهبری گروه ملت اسلام را بر عهده گرفت، و بر خلاف عالیجاه محمد به اعضای گروه ملت اسلام اجازه داد تا در انتخابات آمریکا شرکت کنند. شاید به آن علت که گروه دریافته است مقابله با محرومیت ها و فشارها و کسب موفقیت در احقاق حقوق سیاسی و اقتصادی و اجتماعی مساوی در آمریکا از طرقی مانند مداخله و شرکت فعال در امر انتخابات میسر است. او نیز کوشید به تأسی از عالیجاه محمد، یک نظام اقتصادی قوی ویژه سیاه پوستان را که اعضای آن فارغ از سلطه سفید پوستان هستند، تشکیل دهد، زیرا بر این باور بود که از طریق حل و فصل مسائل اجتماعی بر مبنای اقتصاد، می توان به موفقیت رسید که این موفقیت همان دست یابی به حقوق فراموش شده سیاهان مسلمان آمریکایی است.17

اعضای ملت اسلام به یگانگی خدا اعتقاد دارند، قرآن را کتاب نازل شده از سوی خدا می دانند، و به پیامبران اولوالعزم و کتاب هایشان احترام می گذارند، ولی در لابه لای این اعتقادات، عقاید التقاطی فراوانی دیده می شود که اغلب ناشی از برداشت های سطحی این سازمان و اعضایش از قرآن، تعالیم اسلامی و نیز بهره گیری کم از علمای اسلام و همچنین رسوخ تراوشات ذهنی عالیجاه محمد و فرقه قادیانی18 و بهائیت است؛ برای مثال، عالیجاه محمد در کتابش نوشته است: انسان سیاه پوست خداست و اوست که جهان را خلق کرده، اما اینک دیگر وجود ندارد، بلکه خدایی که امروزه بر جهان حکومت دارد، خدایی دیگر است که پر قدرت تر از خدای قبلی است. با این وضع ،این سازمان نشان داده، قادر است در جهت احیای شخصیت پایمال شده سیاهان مسلمان و همیاری گروهی و سازمان دهی آنان مؤثر باشد.19گروه ملت اسلام، انشعاب های دیگری نیز پذیرفت. یکی از این انشعابات را مالکوم استیل در 1326ش/1947م. که نام مالکوم ایکس را برگزید، به وجود آورد. مالکوم که از قدرت سازماندهی، وجه فرهمندی و از استعداد سخنرانی بالایی برخوردار بود و در جذب افراد به عضویت گروه ملت اسلام نقش برجسته ای داشت، از سوی عالیجاه به نفر دوم گروه (معاون و جانشین) انتخاب گردید. وی فردی باهوش، زرنگ، تندرو، معتقد به خشونت و عدم ادغام سیاهان در جامعه آمریکا و این که یگانه راه رهایی امت اسلام عمل به دستورهای قرآن است، بود. به همین دلایل منتقدان فراوانی پیدا کرد. سرانجام او از عالیجاه محمد جدا شد و گروه «الحاجی مالک شباز» را تأسیس کرد. مالکوم در حال ایراد سخنرانی در هارلم آمریکا در 1334ش/1965م. به دست دو تن از اعضای ملت اسلام و به روایتی به دست سازمان سیا به قتل رسید.20

انشعاب دیگر در گروه ملت اسلام، «میسیون مسلمانان آمریکا» بود. گروه جدید بعد از مرگ عالیجاه محمد به دست والاس دی محمد بعدا امام وارث الدین محمد نامیده شد یکی از شش پسر عالیجاه تأسیس شد. والاس تغییرات بنیادین در ساختار ملت اسلام پدید آورد؛ از جمله اعلام کرد سفید پوستان دیگر شیطان نیستند، بلکه آنها می توانند به گروه ملت اسلام بپیوندند. همچنین گروه نخبگان در ملت اسلام را منحل کرد، نام گروه ملت اسلام را به «جامعه جهانی» تغییر داد، اسم بلالیان را بر سیاهان انتخاب نمود، پوشیدن کت و شلوار و زدن پاپیون برای مردان را که اجباری بود لغو کرد، با این عقیده پدرش که خداوند بشر است، و عالیجاه، حضرت محمد(ص)، مخالفت ورزید و فعالیت های تجاری گروه را تعطیل نمود. در عوض، ادعای شهادتین احیا شد و پیروی از قرآن و سنت مورد توجه قرار گرفت. پیروان وارث الدین محمد چند صد هزار نفر برآورد می شوند که بزرگ ترین گروه مسلمانان آمریکایی آفریقایی تبارند. این گروه از برنامه رادیویی و تلویزیونی و یک نظام آموزشی سرتاسری موسوم به دانشگاه اسلام با پنجاه شعبه که از لحاظ آموزشی معتبر است، بهره مندند. دیدگاه گروه در مورد غرب گرایی و صلح خاورمیانه مثبت و در مورد صهیونیسم21 (اسراییل غاصب) و ایران معتدل است. این گروه به ویژه رهبرانش ازلحاظ مالی و فکری به شدت تحت نفوذ عربستان سعودی اند .عربستان هم سعی دارد، افکار وهابیت را در آنان تقویت کند.22

علاوه بر گروه ملت اسلام و میسیون مسلمانان آمریکا، گروه های دیگری از مسلمانان هم فعالیت دارند. از جمله :

«مجلس الشوری آمریکا» مجلس الشوری در نیویورک و بیش از چهل مسجد آن شهر فعالیت می کند. در رأس این مجلس، امام جمیل الدین سراج وهاج قرار دارد. امام وهاج در دو دوره گشایش مجلس کنگره آمریکا به همراه رهبران و مذاهب دیگر حضور داشت .

«گروه پنج درصد»: اینان به دلیل اعتقاد به این که تنها پنج درصد افراد بشر یعنی تنها خودشان برگزیده خدا هستند، به این نام نامیده می شوند. در نیویورک و به رهبری کلارسن پودینگ فعالیتدارند و در موسیقی رپ بسیار فعال هستند.

«فرقه انصاریه»: این گروه را عیسی محمد که خود را از اعقاب مهدی سودانی 23 می داند، اداره می کند. وی جدایی از فرهنگ آمریکایی را که او آن را نژادپرستانه معرفی می کند، مشی فرقه قرار داده است. مقر گروه در بروکین نیویورک است.

جنبش دارالسلام حزب اسلامی شمال آمریکا، جنبش حنفی، اتحاد برادران، جنبش مردمی اسلامی، جنبش محمدیه، مسلمانان آمریکا برای اورشلیم، دروزی ها، تصوف گرایان، شورای روابط اسلامی آمریکا،شورای امور عمومی مسلمانان و... بخشی از ساختار پیچیده جامعه مسلمانان آمریکا هستند. تعدادی از این گروه ها در خرداد 1380 شمسی در اعتراض به کمک های مالی و نظامی آمریکا به رژیم صهیونیستی، در مقابل وزارت امور خارجه آن کشور نشست اعتراض آمیزی را برگزار کردند، زیرا 34 سال پیش در چنین روزی، نیروهای اشغالگر اسراییلی نوار غزه، ساحل غربی رود اردن وبیت المقدس شرقی را تصرف کردند. جمعیت اسلامی شمال آمریکا از دیگر گروه های اسلامی آن کشور به شمار می رود که در 1380شمسی اجلاس هشتم خود را در شیکاگو با هدف یاری رساندن به مسلمانان جهت درک تغییرات سریع جهان و روش تعامل با آن، برگزار کرد.24

 

همگرایی و واگرایی در مسلمانان آمریکایی

 

مسلمانان آمریکایی در برابر مسائلی که در غرب در قبال موطن اصلی آنها مطرح می شود، واکنش نشان می دهند. مسلمانان آفریقایی تبار که 42 درصد مسلمانان آمریکایی را در بر می گیرند، در مقابل هویت نژادی و تبعیضات نژادی ساکت نمی مانند. آنها سعی دارند در سیاست گذاری ها و اجرای آن، به عنوان مسلمانان ایفای نقش کنند، و به همین جهت شورای مسلمانان آمریکا به صورت یک رایزن برای کنگره و دولت فدرال آمریکا عمل می کنند. البته در کنار آن به عنوان یک آمریکایی یا به عنوان یک مسلمان مقیم آمریکایی، در مورد مسائل مربوط به آن کشور و سرنوشت آنان، حساس هستند. شاید به آن علت که نیمی از جمعیت مسلمانان این کشور، نوادگان زنان و مردانی هستند که صدها سال در آمریکا زیسته اند، و بخشی از تاریخ آمریکا حداقل در دو سه قرن اخیر را تشکیل می دهند. به هر صورت در آمریکا، بومی به کسی اطلاق می شود که گذشتگان وی حداقل یکصد سال مقیم آمریکا باشند. بنابراین تقریبا تمام مسلمانان آفریقایی تبار، هم مسلمانند و هم آمریکایی. علاوه بر آن، دسته ای از مسلمانان سفید پوستانند که بیشتر آن اصالتا آمریکایی به شمار می روند.25در مسلمانان بومی آمریکایی فقر بیشتر از مسلمانان مهاجر است؛ بنابراین چندان جای تعجب نیست که مسلمانان بومی یا مسلمانان آفریقایی تبار با این فکر که آمریکا مهد آزادی اقتصادی و پیشرفت است، مبارزه کنند، ولی مسلمانان مهاجر، نظام سرمایه داری آمریکا را فرصت و موقعیتی برای رشد و پیشرفت مادی و علمی می بینند. علی رغم این که مسلمانان بومی فقیرترین مردم مسلمان و غیرمسلمان آمریکایی هستند. در عوض، از قدرت سیاسی قابل توجه یا از قدرت تأثیرگذاری بر سیاست برخوردارند. آنها حتی از لحاظ جمعیتی بیشتر از کل جمعیت یهودیان مقیم آمریکا هستند. با این وصف، نفوذ آنان بر قدرت سیاسی به ویژه در سیاست خارجی آمریکا کمتر از یهودیان است. تفاوت دیگری که بین دو دسته مسلمانان بومی و غیربومی وجود دارد، آن است که مسلمانان بومی از اعتقاد مذهبی ضعیف تر برخوردارند، و به زبان انگلیسی تکلم می کنند، در حالی که مسلمانان مهاجر از اعتقاد مذهبی قوی تر بهره مندند و نیز به دو تا سه زبان سخن می گویند، و این خود به عاملی برای پیشرفت اقتصادی و اجتماعی آنان مبدل شده است.26

همگرایی چندان رشدی در جامعه مسلمانان آمریکا ندارد. علاوه بر ویژگی هایی که آنان را از هم دور می سازد، مسائل عمیق تری نیز وجود دارد که واگرایی در آنان را تشدید می کند؛ برای مثال، مسلمانان بومی عقیده دارند، آنان در رعایت رژیم غذایی مطابق شرع مقدس، حجاب اسلامی و سایر احکام مقیدتر و پای بندتر از مسلمانان مهاجرند، و اغلب این گونه فکر می کنند که درک بهتری از اسلام نسبت به مسلمانان مهاجر و به ویژه تازه مسلمانان دارند، و بیشتر آنها، این احساس را دارند که مناسب ترین افراد برای تفسیر اسلام هستند. این مسائل باعث شده است، علی رغم این که مهاجران مسلمان قبول دارند، هنوز جامعه آمریکا را به خوبی درک نکرده اند، ولی تمایلی به گفت وگو و همکاری با جامعه اسلامی آمریکاییان آفریقایی تبار ندارند.اگر چه بومیان مسلمان از امکانات اجتماعی فراوان تری بهره می گیرند، و شاید از این رو، مشکل زیادی در افزایش جمعیت خود نمی بینند، اما غیر بومیان مسلمان ممکن است با محدودیت های مهاجرت پذیری مواجه شوند و از تعداد مهاجران کاسته شود. به علاوه، ادامه این محدودیت به کاهش زاد و ولد در بین آنها می انجامد؛ برای مثال، بارها اتفاق افتاده است، اداره مهاجرت آمریکا به بهانه مبارزه با اقدامات تروریستی در مورد درخواست روادید اتباع کشورهای اسلامی برخورد سخت و خشنی داشته است. جالب است بدانیم در مجموع جمعیت مسلمانان مهاجر و بومی در جامعه آمریکا رو به افزایش است، به گونه ای که اینک پیروان اسلام دومین گروه پر جمعیت آمریکا بعد از مسیحیان هستند. به عقیده دکتر علی ابو زعکوک، رئیس مجلس اسلامی آمریکا، اسلام در این کشور، از آینده روشن و نوید بخشی برخوردار است، زیرا جامعه آمریکا دارای زمینه های مناسب برای رشد و شکوفایی اسلام است. یکی از این زمینه ها، میزان کم جرایم مختلف چون مواد مخدر، مشروبات الکلی و ولگردی در بین مسلمانان است که جاذبه ای برای گرایش غیرمسلمانان به اسلام است.27

مسلمانان از تبعیضی که بین آنها و یهودیان وجود دارد نگرانند. به بیان عمیق تر ، مسلمانان و یهودیان دارای وضع نامساعد فرهنگی یکسان در آمریکا هستند، لیکن در اقتصاد و سیاست از موقعیت یکسانی برخوردار نیستند. یهودیان در کنگره، نماینده و سخنگو دارند، از امکانات لازم برای تحصیلات بالای دانشگاهی بهره مندند، در فعالیت های اقتصادی، در رسانه های گروهی و در مؤسسات آموزش عالی و در فراگرد و فرآیند سیاسی کشور از موقعیت بالاتری سود می برند، ولی هم یهودیان و هم مسلمانان از سلطه رو به رشد فرهنگ مسیحی بر دو جامعه یهود و مسلمانان نگران هستند؛ از این رو یهودیان و مسلمانان با تشکیل گروه های جداگانه درصدد دفاع از هویت نژادی، مذهبی و فرهنگی خود می باشند.28

 

رهبران جنبش اسلامی آمریکا

 

شاید تعداد رهبران اسلامی ذی نفوذ در آمریکا یکی از علل عدم انسجام مذهبی و سیاسی مسلمانان آمریکا تلقی شود. اثبات این ادعا، در گرو اشاره هر چند اجمالی به رهبران فعلی است. این تفرقه حتی در بین رهبران ذی نفوذ نزدیک به تفکرات و سیاست های جمهوری اسلامی نیز مشاهده می شود.

 

امام عبدالعلیم موسی: وی امام مسجدی در جنوب غربی واشنگتن، از فعالان اسلامی، صاحب نام و شهرت سیاسی در آمریکا و از افرادی است که در راستای پیام انقلاب اسلامی ایران، از وحدت شیعه و سنی و نیز از مواضع سیاسی جمهوری اسلامی ایران دفاع می کند

امام محمد العاصی: او از فعالان اسلامی، صاحب شهرت، امام مسجد بزرگ واشنگتن و از سخنرانان و متفکران برجسته اسلامی در سطح بین المللی است. مسلمانان آمریکا به او و دیدگاه هایش اهمیت زیادی قائلند. وی حتی در ایران به علت دفاع از مواضع سیاسی کشورمان و شرکت در همایش های تقریب مذاهب شناخته شده است .

 

امام الحنوطی: فلسطینی الاصل و امام مسجد دارالهجره واشنگتن است. امام الحنوطی و مسجد دارالهجره از این جهت مهمّند که وی از نظر سیاسی و مذهبی اهل تسامح و تساهل است، و از درگیری شیعه و سنی اجتناب کرده و بیشتر افرادی که در مسجد فوق شرکت می کنند، از قشر تحصیلکرده اند .

 

امام عبدالکریم حسن: از دستیاران طراز اول امام وارث الدین محمد است. وی که از وحدت شیعه و سنی دفاع می کند، امامت مسجد بلال از مساجد بزرگ لس آنجلس را بر عهده دارد.

 

دکتر محمد سلام عجوی: وی کویتی الاصل است و به شدت از وحدت مسلمانان دفاع می کند. او سرپرست و امام جماعت مرکز فرهنگ اسلامی در نیویورک است و رابطه فعالی با مسلمانان سیاه پوست آمریکایی دارد.29

 

دکتر سید محمد سعید: او دبیرکل جامعه اسلامی آمریکای شمالی (ایسنا) است و از دانشمندان اسلامی مقیم آمریکا، از مسؤولان و مؤسسان مرکز مطالعات بین المللی و عضو هیأت مشاوران شورای مسلمانان آمریکا به شمار می رود. دکتر سعید، کشمیری الاصل و تبعه دولت آمریکاست. جامعه اسلامی آمریکای شمالی یکی از متشکل ترین، سازمان یافته ترین و پرطرفدارترین سازمان های اسلامی است که مسجدها و انجمن های بسیاری را تحت پوشش دارد. بودجه این سازمان، در گذشته نه چندان دور از عربستان سعودی تأمین می شد، ولی اینک اقدامات مفیدی برای خودکفایی مادی و پولی در دست اجرا دارد .

 

امام وارث الدین محمد: وارث فارغ التحصیل الازهر است و گروه و سازمانش بیش از 5/1 میلیون نفر عضو و طرفدار دارد. او منشأ و اساس تحولات اسلامی بسیاری در مسلمانان آمریکایی است و تبعیض نژادی را که شالوده و بنیاد کار پدرش (عالیجاه محمد )بود، باطل دانست، و ایجاد و یا ادامه هر گونه نفرت علیه سفید پوستان را نفی و بر خلاف اصول اسلام دانست. محمد در اداره میسیون مسلمانان آمریکا به شیوه غیر متمرکز (واگذاری امور به امامان محلی) عمل می کند، و اینک سازمانش یکی از بزرگ ترین و سازمان یافته ترین سازمان های اسلامی آمریکایی است.30

 

امام جمیل الامین: جمیل رهبری مجلس الشوری شمال آمریکا را بر عهده دارد. او قبل از مسلمان شدن، به عنوان یکی از رهبران سیاه پوست گروه «پلنگان سیاه» که خواهان تساوی حقوق مدنی و طرفدار مبارزه مسلمانان در کسب این حقوق بود، فعالیت می کرد؛ از این رو نام وی با آشوب های 1346ش/1967م. ایالت ماساچوست در هم آمیخته است. جمیل به علت شرکت در این آشوب ها، به زندان افتاد، و در زندان به اسلام گروید. امین در فن سخنرانی بسیار استاد و دیدگاهش در مورد جمهوری اسلامی ایران مثبت است .

 

دکتر عبدالرحمن العمودی: او اتیوپی الاصل و سرپرست شورای مسلمانان آمریکاست. این شورا در 1369ش/1990م. با هدف توسعه فعالیت های سیاسی در حرکت های مسلمانان منطقه و معرفی اسلام به توده و مردم آمریکا تأسیس شد. این شورا دفتر مرکزی سازمان را در واشنگتن قرار داد، تا ضمن اعلام حضور بارز درصحنه فعالیت های اسلامی، بتواند به مقامات دولتی، البته در صورت لزوم،دسترسی داشته باشد. شورا در میان مسلمانان بومی و مهاجر شناخته شده و از اعتبار بالایی برخوردار است.

 

لوئیس فراخان: لوئیس ولکات که به لوئیس فراخان معروف شده است، رهبر گروه ملت اسلام به شمار می رود. او در 1312ش/1933م. در بخش برونکس نیویورک به دنیا آمد، دوران جوانی را در شهر بوستون ایالت ماساچوست گذراند و مدتی به خوانندگی جاز و موسیقی سنتی آمریکا پرداخت، و سرانجام توسط مالکوم ایکس به اسلام گروید. فراخان پس از ترور ایکس به صورت یکی از چهره ها و مهره های اساسی حرکت اسلامی سیاهان درآمد و تا مرگ عالیجاه محمد سخن گو و نماینده وی بود. بعد از مرگ عالیجاه ،از سازمان و گروه ملت اسلام کناره گیری کرد و سپس به تأسیس سازمانی به همین نام پرداخت. وی که توسط گروهی به نام ثمرة الاسلام بازوان نظامی امت اسلام محافظت می شود، در جذب و نگاه داشت طرفداران خود چندان موفق نبوده است و در حال حاضر پیش بینی می شود تنها حدود دویست هزار عضو در گروه ملت اسلام حضور دارند.31

 

گروه ملت اسلام، دیروز و امروز

 

آمریکایی ها از همان اولین روزهایی که سیاهان آفریقایی را برای کار در مزارع به خدمت گرفتند، با آنها به صورت برده رفتار کردند، زیرا به عقیده سفید پوستان آمریکایی، سیاهان ذاتا بی لیاقت و پست آفریده شده اند، و به همین جهت، تنها برای کار کردن ، کشته شدن و خدمت به سفید پوستان مناسب هستند. تنفری که بردگان سیاه از این مسائل داشتند، آنان را مجذوب و همگام جنبش ضد برده داری سفید پوستان شمال آمریکا ساخت. این جنبش که با هدف ظاهری مبارزه با برده داری جنوب آمریکا، ولی در واقع به منظور دست یابی به زمین های مزروعی و مواد خام جنوب آمریکا صورت گرفت، به تشکیل آمریکا32 و صدور فرمان آزادی بردگان از سوی آبراهام لینکلن (رئیس جمهور وقت) در 1242ش/1863م. انجامید.33

بر خلاف انتظار سیاهان، فرمان لغو برده داری، به برابری حقوقی آنها با سفیدپوستان منجر نگردید، بلکه نظام تبعیض نژادی، با آثار به مراتب بدتر از نظام گذشته، جایگزین سیستم برده داری شد. بر اساس نظام جدید، سیاهان از شخصیت اجتماعی، امنیت شغلی و هویت ملی محروم شدند و محل های سکونت، گورستان ها، رستوران ها، پارک ها و حتی شیرهای آب آشامیدنی شان جدا گردید و از تصدی مشاغل مهم و کلیدی، تحصیل برابر با سفید پوستان، دستمزدهای یکسان و... بی نصیب ماندند.34ناتوانی ناسیونالیسم سیاه به رهبری مارکوس گاروی و نوبل دروعلی در نجات سیاهان از نظام تبعیض نژادی، ناکامی کلیساهای مسیحی در متقاعد کردن سیاهان ستمدیده به بردباری در برابر ظلم سفید پوستان و نیز بحران اقتصادی آمریکا در 1308و1309ش/1929 و 1930م. که منجر به قحطی و فقر بیشتر سیاهان گردید، همه زمینه های مناسب برای روی آوردن جامعه سیاهان آمریکا به اسلام را فراهم آورد. آنچه بیش از همه در گرایش سیاهان به سوی اسلام مؤثر افتاد، پیام های اسلامی نهضتی بود که فرد محمد و عالیجاه محمد تأسیس کردند.35

 

 مهم ترین پیام های جذاب نهضت اسلامی سیاهان عبارت بود از :

 

1 اتحاد تمام سیاه پوستان آمریکایی در یک نظام برادری سیاه پوستی؛

 

2 ایجاد یک نظام آموزشی مستقل از نظام آموزشی سفید پوستان؛

 

3 تلاش برای آزادی مسلمانان زندانی از زندان های آمریکا؛

 

4 تشکیل مدارس جداگانه دخترانه و پسرانه برای مسلمانان؛

 

5 آزادی مسلمان ها در انجام تبلیغات مذهبی و اسلامی.36

 

نهضت اسلامی سیاهان، نتایج مثبت و منفی فراوانی به دنبال داشته است؛ از جمله: فرد محمد اولین رهبر سیاهان مسلمان آمریکا در 1311ش/1932م. به طرز شگفت آوری ناپدید شد. عالیجاه محمد در طی بیش از چهار دهه رهبری گروه ملت اسلام، بارها بازداشت و به زندان افتاد. مالکوم ایکس از رهبران با نفوذ مسلمانان آمریکایی در دهه 1340 و 1350 ش/1960 و 1970 م. ترور گردید؛ اما هیچ یک از این اقدامات در خاموش کردن جنبش اسلامی سیاهان مؤثر نیفتاد، بلکه تظاهرات متعدد میلیون ها سیاه پوست مسلمان معترض به نظام تبعیض نژادی در اواسط دهه 1370 ش/1990 م. نشان از تشدید و گسترش نهضت اسلامی سیاهان دارد.37 علی رغم قیام ها و تظاهرات متعدد سیاهان آمریکایی در برابر نظام برده داری و تبعیض نژادی، و نیز برخی از اقدامات تلافی جویانه مسلمانان سیاه مانند خودداری زنان مسلمان عضو گروه ملت اسلام در آرایش موهای سر به نشانه اعتراض به نظام تبعیض نژادی، بهبود قابل توجهی در موقعیت اجتماعی آنان صورت نگرفته است، بلکه هنوز هم حقیر شمرده می شوند، و با آنان به عنوان موجوداتی پست رفتار می شود.38تفرقه و عقاید خرافی و مخالف و کارشکنی های مقامات آمریکایی، از علت های ناکامی نهضت اسلامی سیاهان آمریکا در نیل به هدف های مورد نظر است. تغییر شعار برادری سیاهان به برادری جهانی یا برادری سیاهان و سفید پوستان، از سوی اتحادیه مساجد مسلمانان به رهبری مالکوم ایکس از جلوه های تفرقه است و اعتقاد پیروان فرد محمد به الوهیت او از مصداق های عقاید خرافی

سیاهان به شمار می رود که معجونی از افسانه های آفریقایی، تعالیم مسیحیت و احکام اسلامی است.گسترش فعالیت های جنبش اسلامی سیاهان آمریکا، تا حدود زیادی متأثر از پیروزی انقلاب اسلامی ایران است، زیرا با پیروزی انقلاب اسلامی موج اسلام خواهی در بین سیاهان آمریکا آهنگ سریع تری پیدا کرد؛ از این رو چند بار تظاهرات میلیونی سیاهان و سیاهان مسلمان با شعارهای الله اکبر به دعوت گروه ملت اسلام در آمریکا انجام شد. لوئیس فراخان در 1374ش/1995م. به ایران سفر کرد. از 1100 مسجد آمریکا ، هشتصد باب آن در ده سال اخیر ساخته شده است. همچنین آمار کسانی که همانند ایرانیان مسلمان لباس می پوشند، و نیز تعداد افرادی که مسلمان شدند، در حال گسترش است. به بیان دیگر ،آینده جنبش اسلامی سیاهان آمریکا امید بخش است، زیرا هر ساله سیصد هزار نفر از سیاهان، مسلمان می شوند. بر این اساس، پیش بینی می شود در سال های نخستین هزاره سوم میلادی، اسلام به دومین دین بعد از مسیحیت تبدیل گردد. برخی دیگر نیز عقیده دارند، چنانچه آمار رشد جمعیت مسلمانان به صورت فعلی ادامه پیدا کند، اسلام به گسترده ترین دین در آمریکا تبدیل خواهد شد.39

 

پی نوشت ها

 

*عضو هیأت علمی پژوهشکده تحقیقات اسلامی شهید محلاتی.

1. استین ادوم، مسلمانان سیاه آمریکا، ترجمه محمد رفیعی مهرآبادی(تهران: شرکت مؤلفان و مترجمان ایران، 1363)ص 10.

2. همان، ص 14 .

3. نام ایشان به دو صورت نوشته می شود. اما اگر اسم وی را متأثر از کلمه عالیجناب بدانیم، در آن صورت عالیجاه درست است .

4. استین ادوم، پیشین، ص 15 .

5. آشنایی با گروه ها و شخصیت های اسلامی در آمریکا (تهران: صداوسیما،1377) ص 25 .

6. سوسیالیسم یعنی مالکیت جمعی بر وسایل تولید، ناسیونالیسم یعنی ملی گرایی و سکولاریسم یعنی جدایی سیاست از دین. «ر.ک: علی آقابخشی، فرهنگ علوم سیاسی (تهران: مرکز اطلاعات و مدارک علمی ایران، 1374) ص 315، 304 و 219».

7. کلود فولان، سیاهان در ایالات متحده، ترجمه قاسم صنعوی (مشهد: آستان قدس، 1369) ص 43 44.

8. آشنایی با گروه ها و شخصیت های اسلامی در آمریکا، ص 27 .

9. همان، ص 28 .

10. همان، ص 29 .

11. همان، ص 30 .

12. جلال رفیع، در بهشت شداد (تهران: اطلاعات، 1371) ص 195 .

13. آشنایی با گروه ها و شخصیت های اسلامی در آمریکا، ص 31 .

14. همان، ص 3 .

15. حزب جمهوری اسلامی، مسلمانان سیاه پوست آمریکایی (تهران: حزب جمهوری اسلامی، 1359) ص4250.

16. بنجامین کوارلز، سیاهان آمریکارا ساختند، ترجمه ابراهیم یونسی (تهران: خوارزمی، 1355) ص 192 .

17. استین ادوم، پیشین، ص 131؛ جلال رفیع، پیشین، ص 196 .

18. فرقه قادیانی یا قادریه، فرقه ای از صوفیه و منسوب به سید عبدالقادر گیلانی است. پیروان عبدالقادر کارهای خارق عادت و عجیب و غریب می کنند، ولی می گویند خود وی اهل کرامات بوده است. «رک: جعفر سجادی، فرهنگ معارف اسلامی (تهران: کومش، 1373) ج2، ص 1453».

19. آشنایی با گروه ها و شخصیت های اسلامی در آمریکا، ص 12.

 

20. همان، ص 14 .

21. صهیونیسم نهضتی است که در 1276ش/1897م. توسط تئودورهرتصل در شهربال سوئیس به منظور ایجاد یک دولت یهودی پایه ریزی شد. «ر.ک: علی آقابخشی، پیشین، ص 369».

22. آشنایی با گروه ها و شخصیت های اسلامی در آمریکا، ص 16 .

23. مهدی سودانی، در قرن نوزدهم برای بیرون راندن انگلیس از سودان مبارزه می کرد. «ر.ک: احمد موثقی، جنبش های اسلامی معاصر (تهران: سمت، 1374) ص 247».

24. نشریه پگاه حوزه، ش 15 (اول تیر 1380) ص 30 32.

25. استین ادوم، پیشین، ص 264 .

26. همان.

27. آشنایی با گروه ها و شخصیت های اسلامی در آمریکا، ص 57.

28. همان، ص 58 .

29. همان، ص 47 .

30. همان، ص 50

31. همان، ص 53 .

32. قبل از این، ایالت ها به صورت مستقل از هم اداره می شدند .

33. بنجامین کوارلز، پیشین، ص 131 133 .

34. حزب جمهوری اسلامی، پیشین، ص 38 40.

35. استین ادوم، پیشین، ص 76 78.

36. همان، ص 16؛ حزب جمهوری اسلامی، پیشین، ص 30 .

37. روزنامه اطلاعات (20 تا 30 مهر 1374 و 1375) صفحه آخر .

38. حزب جمهوری اسلامی، پیشین، ص 32 .

39. استین ادوم، پیشین، ص 77 78.



[1] Marcus Garvey

[2] Noble Drewali

[3] Wali Farrad Mohammad

 

قیمت بک لینک و رپورتاژ
نظرات خوانندگان نظر شما در مورد این مطلب؟
اولین فردی باشید که در مورد این مطلب نظر می دهید
ارسال نظر