ماهان شبکه ایرانیان

طلوع خورشید دانایی(تولد امام محمدباقر علیه السلام )

مدینه در پرتو انوار سحرگاهی با طلوعی درخشان و خیره کننده، قدوم آسمانی مردی را انتظار می کشید که با آمدنش، عطر دلنواز بهشتی را دوباره در فضای شهر جاری می کرد و خیمه علم را تا ابد برافراشته می داشت

مدینه منتظر است

مدینه در پرتو انوار سحرگاهی با طلوعی درخشان و خیره کننده، قدوم آسمانی مردی را انتظار می کشید که با آمدنش، عطر دلنواز بهشتی را دوباره در فضای شهر جاری می کرد و خیمه علم را تا ابد برافراشته می داشت. ملائک، طبق طبق اطلسی می آوردند و طاق نصرت ها بود که بر نیمه های راه بسته می شد، تا او بیاید و دانه های علوم را با عظمت علمی اش بشکافد و درختان تناور علوم نبوت و امامت را آبیاری کند. مردی می آید که با آمدنش، خستگان تکاپوی «طلب» به آرامش می رسند و گم کردگان راه سعادت، راه حق می جویند. مردی از تبار علوی، از قبیله محمدی؛ مردی که دو سویه هاشمی است. سلام خدا و ملائک بر روح بلندش باد که جهان و جهانیان را به چراغ هدایت علمی اش هدایت کرد و غبار شک را از آینه دل ها زدود!

میلاد مبارک

روز جمعه، سوم صفر سال 57 ق. خانه نبوت و ولایت، به خاطر تولد امام محمد بن علی بن الحسین علیه السلام مالامال از شادی و سرور شد. به هنگام تولد، هاله ای از شکوه و عظمت نوزاد اهل بیت علیهم السلام را فراگرفته بود و هم چون دیگر امامان، پاک و پاکیزه به دنیا آمد. مدت عمر شریف آن حضرت، 57 سال و دوره امامتش 19 سال بود. امام محمدباقر علیه السلام ، نخستین کسی است که در میان این خاندان مبارک، نسبش از هر دو سوی پدر و مادر به امام علی علیه السلام می رسد. پدرش امام سجاد علیه السلام و مادرش فاطمه دختر امام حسن علیه السلام ، هر دو از نوادگان امام علی علیه السلام بودند. در حقیقت، امام باقر علیه السلام نخستین شخص هاشمی و علوی و حلقه اتصال دو رشته امامت می باشد.

نام، لقب، کنیه

نام مبارک امام پنجم، «محمد» و کنیه ایشان «ابوجعفر»، و مشهورترین لقب ایشان «باقرالعلوم» یعنی «شکافنده دانش ها» است.

«رافع» از دیگر القاب آن حضرت است؛ زیرا مقام علم را بلند ساخت. چون همیشه ذکر خدا می گفت، ایشان را «ذاکر» هم لقب داده اند. «شاکر» به معنای کسی است که همواره خدا را شکر می گوید. «هادی» یعنی فردی که به ارشاد و هدایت مردم می پردازد و «جامع»، «صابر» و «حاضر» نیز از دیگر القاب آن امام همام می باشد. امام باقر علیه السلام در نزد پیامبر صلی الله علیه و آله از احترام و علاقه خاصی برخوردار بود تاجایی که پیامبر صلی الله علیه و آله ، نام و لقب او را تعیین فرمود و به وسیله یکی از بزرگ ترین یاران خود، به او سلام فرستاد.

کودکی و نوجوانی امام باقر علیه السلام

امام باقر علیه السلام تا سه سالگی در سایه تعالیم نورانی جدّ بزرگوارش امام حسین علیه السلام پرورش یافت و از وجود گران قدر آن حضرت بهره مند شد و روح کودکانه اش با بهره گیری از رفتار و کردار و شخصیت نورانی ایشان، متعالی و الهی گردید. دوران کودکی امام باقر علیه السلام ، با آغاز حکومت ننگین یزید هم زمان بود. امام باقر علیه السلام در سفر طولانی و هولناک کربلا، در کنار پدر بزرگوار و مادر گرامی اش، امام حسین علیه السلام را همراهی کرد؛ اما از آن جا که تقدیر الهی بر این بود که امام زنده بماند تا در آینده و پس از شهادت پدرش، بار سنگین امامت و ولایت را به دوش کشیده و مسئولیت خطیر رهبری جهان اسلام را به عهده بگیرد، نه تنها تزلزلی در روح بلند او ایجاد نکرد، بلکه از او شخصیتی استوار ساخت. دوران کودکی و نوجوانی امام علیه السلام ، در فضای دردآلود و پر از فتنه و آشوب و ظلمی سپری گشت که هیچ کس یارای تبلیغ و اظهار عقیده نداشت و اختناق کامل بر جامعه حاکم بود.

عبادت امام باقر علیه السلام

امام باقر علیه السلام ، از بندگان خالص خدا بود. او همواره در یاد و پرستش خدا به سر می برد و هیچ چیز او را از بندگی و عبادت پروردگار غافل نمی کرد و باز نمی داشت، آن حضرت در مراسم حج، چون به مسجد الحرام وارد می شد و چشمان مبارکش به کعبه می افتاد، بلند بلند می گریست. امام صادق علیه السلام می فرماید: «پدرم همواره در حال ذکر بود. وقتی با او راه می رفتم یا با او غذا می خوردم، او ذکر خدا می گفت. هنگامی که با مردم سخن می گفت نیز از ذکر خدا غافل نبود. پدرم ما را جمع می کرد و از ما می خواست تا طلوع آفتاب ذکر بگوییم. به هر یک ازما که خواندن می دانست، دستور می داد قرآن بخواند و به آنان که خواندن نمی دانستند، می فرمود ذکر بگویند». روح بلند آن امام بزرگوار در محبت الهی محو شده و همواره خواهان نزدیکی بیشتر به خدا و برخورداری از دریای رحمت حق بود.

انفاق و توجه به بینوایان

یکی از ویژگی های امامان معصوم علیهم السلام ، دستگیری از بینوایان و یاری کردن به مستمندان بوده است. امام باقر علیه السلام نیز این روش نیکوی الهی را به ارث برده و همواره در این امر مقدّس کوشا بود. «سَلمی» کنیز آزاد شده امام باقر علیه السلام می گوید: هنگامی که مستمندان به خانه امام می رفتند، آن حضرت غذاهای خوب و مطبوع و لباس گرانبها و زیبا در اختیار آن ها می گذاشت و کمک مالی نیز می کرد. روزی به آن حضرت عرض کردم: کمتر انفاق کنید! فرمود: «ای سَلمی! حسنه دنیا چیزی جز برقراری روابط خوب با برادران و انجام کارهای نیک نیست». طبق دستور امام باقر علیه السلام ، با نیازمندان محترمانه برخورد می شد. آن حضرت می فرمود: «با نیک ترین نامشان آنها را بخوانید».

کار و کوشش

امام باقر علیه السلام چون پدرانش، زندگانی خود را با کار و کوشش در امر کشاورزی می گذراند و هرگز بار زندگی اش را بر دوش دیگران نمی افکند. در روزهای گرم برای رسیدگی مزارع و نخلستان ها بیرون می رفت و با کارگران و کشاورزان بیل می زد و فقیران را در آنچه از راه محصول کشاورزی به دست می آورد، شریک می ساخت. «محمد بن مُنکَدِر» از بزرگان و صوفیان آن روزگار می گوید: یک روز که هوا بسیار گرم بود، به اطراف شهر مدینه رفتم. مشاهده کردم امام علیه السلام با دو نفر از کارگرانش مشغول کار هستند. پیش خود گفتم چگونه است که بزرگی از بزرگان قریش در این ساعت از روز که هوا بسیار گرم است، در طلب دنیاست. تصمیم گرفتم او را موعظه کنم که امام علیه السلام به من فرمود: «به خدا قسم اگر در این حالت مرگ به سراغم بیاید، موقعی آمده که من در طاعتی از طاعات الهی هستم، تا از تو و مردم بی نیاز باشم. از مرگ آن حالت بیمناکم که سرگرم گناهی باشم».

تجدید احکام فراموش شده

در دوره بیست ساله حکومت معاویه، ابرهای جهالت، چهره زیبای قرآن و احکام اسلام را پوشانیده و درّه عمیقی بین مردم و قرآن به وجود آورده بود. امام باقر علیه السلام ، مردم را متوجه خاندان عترت و طهارت نمود. آن حضرت، که درعلم و فضیلت هیچ کس قدرت برابری با او را نداشت، در نهان و آشکار، نکات و احکام فراموش شده را تجدید و همگان را از جنایات و خیانت های اموی آگاه می ساخت؛ چراکه در مکتب ولایت و در خاندان نبوت و مهبط وحی تربیت شده بود. چشمه های علم و فنون و حکمتی که از افکار این نابغه دین جوشید، تشنگان علم را سیراب کرد. «جابر بن یزید جُعفی» از بزرگترین و معتبرترین راویان و شاگردان امام باقر علیه السلام می گوید: «امام محمدباقر علیه السلام ، نود هزار حدیث را برایم بیان فرمود که بدون شک برای هیچ کس نقل نکرده بود».

امام باقر علیه السلام و تفسیر قرآن

امام باقر علیه السلام از پایه گذاران علوم اسلامی و تفسیر آیات الهی بوده و در تشریح حقایق معنوی قرآن کریم، نقش موثّری داشته است، به حدی که بیشتر روایات تفسیری در ذیل آیات قرآنی از ایشان یا فرزندش امام جعفر صادق علیه السلام می باشد. آن حضرت و فرزند گرامی اش، مشکلات و متشابهات قرآن را با ارشاد و راهنمایی در عصر خود و دیگر زمان ها باز گشوده اند. «عمر بن عبید» یکی از پیشوایان و متفکران معتزله، از امام پرسید: جانم به فدایت! منظور خداوند در این آیه چیست که می فرماید: «ایا آنان که کافر شدند، ندیدند که آسمان ها و زمین بسته بودند و ما آنها را گشودیم». این بستن و گشودن یعنی چه؟ امام علیه السلام فرمود: «آسمان بسته بود و باران نمی بارید و زمین بسته بود و گیاهی نمی رویید. خداوند آسمان را گشود تا باران ببارد و زمین راگشود تا گیاهان روئیدند».

تأسیس حوزه علمیه و نهضت فرهنگی تشیع

امام باقر علیه السلام اگرچه بر اثر سلطه حکومت طاغوت ها، از نظر سیاسی منزوی بود و اعتراض هایش به صورت یک نهضت سیاسی همه جانبه به سرنگونی رژیم بنی امیه نینجامید، ولی به خوبی دریافت که می بایست فرهنگ تشیع را که در انزوا قرار گرفته و زیر چکمه های جلادان اموی بی رمق مانده است، حیاتی دوباره بخشید. از این رو، لازم بود به انقلاب فرهنگی دست بزند و با تشکیل حوزه علمیه و تربیت شاگردان برجسته، فقه آل محمد صلی الله علیه و آله و خط فکری تشیع را آشکار سازد. این خود زمینه ساز حرکتی بنیان کن برای مبارزه با طاغوتیان زمان خود بود و در درازمدت، شیعیان را به صحنه آورد و مکتب اهل بیت علیهم السلام را زنده ساخت. حوزه علمیه امام، تنها به رشته خاصی محدود نبود؛ بلکه در شاخه های متنوع معارف اسلامی از قبیل تفسیر، حدیث، علوم قرآنی، کلام، فلسفه، هیئت، نجوم، تاریخ و دیگر رشته های رایج، شاگردان برجسته ای داشت.

احیا و تدوین احادیث نبوی

با رحلت پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله ، عده ای با شعار «قرآن برای ما کافی است»، از نوشتن احادیث پیامبر صلی الله علیه و آله جلوگیری می کردند. این ممنوعیت، اثر شومی بر جامعه گذاشت و باعث شد در سال های بعد، احادیث ساختگی رواج پیدا کند. این وضع تا آخر قرن اول هجری، یعنی زمان خلافت «عمر بن عبدالعزیز» ادامه داشت. خوشبختانه بزرگان شیعه به پیروی از امام علی علیه السلام در نقل و ضبط و تدوین احادیث پیشگام شدند و آثار گران بها و ارزنده ای از خود به یادگار گذاشتند. یکی از اقدامات ارزنده امام باقر علیه السلام ، انتشار و تدوین احادیث نبی اکرم صلی الله علیه و آله و ائمه طاهرین علیهم السلام بود که نسل به نسل به آن حضرت رسیده بود.

حفاظت یاران از گزند دشمن

امام باقر علیه السلام با آینده نگری و علم امامت خویش، در فرصت های مناسب، پیروان و دوستداران خود را به شیوه های مختلف از گزند حاکمان ستم حفاظت می نمودند. «حمزه بن طیار» از پدرش «محمد» که از اصحاب امام باقر علیه السلام بود نقل می کند که: به در خانه امام باقر علیه السلام رفتم، اما امام علیه السلام به من اجازه ورود نداد و به دیگران اجازه داد. غمگین و ناراحت به خانه برگشتم و به بستر رفتم، ولی بر اثر اندوه خوابم نبرد. در این اندیشه بودم که چرا امام به گروه های گمراهی چون «قَدَریّه» اجازه داد، ولی به من اجازه ورود نداد. ناگهان صدای در را شنیدم. با گشودن در، فرستاده امام علیه السلام را دیدم که گفت: هم اکنون به حضور امام بیا. لباس پوشیده و با شتاب به محضر امام علیه السلام رسیدم. امام علیه السلام فرمود: «حساب اجازه دادن بر گروه ها نیست، بلکه من به خاطر حفظ جان تو از خطر این و آن (جاسوسان دشمن) از تو کناره گرفتم تا به دلیل دوستی ات با ما، به تو آسیب نرسد». با شنیدن سخن امام، خیالم آسوده گشت.

تأیید قیام های شیعی

امام باقر علیه السلام از قیام های شیعی که رنگ و بوی خونخواهی امام حسین علیه السلام داشت، به صورت غیرمستقیم حمایت و آنها را تأیید می کرد. پیرمردی از مردم کوفه به حضور امام علیه السلام آمد و خواست دست حضرت را ببوسد، ولی امام علیه السلام اجازه نداد و از نسبش پرسید. مرد پاسخ داد: من ابوالحکم پسر مختار هستم. امام علیه السلام او را احترام شایانی کرد و او را نزدیک خود نشانید. ابوالحکم به امام علیه السلام گفت: مردم پشت سر پدرم مختار ناروا می گویند، ولی رأی، رأی شماست. امام علیه السلام فرمود: چه سخنی می گویند؟ ابوالحکم گفت: می گویند کذّاب بود و دروغگو. هر چه شما نظر بدهید، همان را می پذیرم. امام علیه السلام فرمود: آیا مختار شرکت کنندگان در قتل پدران و بستگان ما در کربلا را نکشت ومطالبه خون ما را نکرد؟ بعد سه بار فرمود: «خدا پدرت را رحمت کند. مختار حق ما را در نزد هر کس یافت، آن را گرفت و نگذاشت پای مال شود». سپس فرمود: «به مختار ناسزا نگویید؛ چرا که او قاتلان ما را کشت و به خونخواهی ما برخاست و در شرایط سخت و تنگ دستی، به ماکمک و مساعدت نمود».

تأیید کُمَیت، شاعر آزاده

«کُمَیت بن زید اسدی» از شاعران زبردست دودمان بنی اسد و هم عصر امامباقر علیه السلام و امام صادق علیه السلام بود. او از شاعران شیعه و رادمردان آزاده و مبارز و متعهدی بود که همواره در مدح امامان علیهم السلام و خاندان رسالت شعر می سرود و می خواند و از مخالفان و حاکمان جور بدگویی می کرد. کمیت به جرم آزادی خواهی و مبارزه با طاغوت های زمان، همواره فراری بود و خود را از چشم جّلادان حاکمان اموی پنهان می نمود؛ ولی در عین حال، امام باقر علیه السلام با کمال صراحت او را تأیید می کرد و برای وی دعا می نمود. هنگامی که کمیت دستگیر شد، هشت نفر از جلادان شمشیرهای خود را بر شکم کمیت فرو بردند تا بر اثر خونریزی زیاد، به شهادت رسید. او در لحظات آخر عمر، سه بار گفت: «خدایا! هدفم دفاع از حریم آل محمد صلی الله علیه و آله است».

شیوه اصلاح امت

گام های اصلاحی امام باقر علیه السلام ، با شرایط حاکم بر آن عصر متناسب بود. امام علیه السلام با توجه به وضعیت فکری جامعه و رابطه مثبت یا منفی مردم با دستگاه حکومت و قدرت یا ضعف حاکمان، موضع خود را در برابر زمامداران تعیین می فرمودند. امام باقر علیه السلام از دوران سیاست ملایم و برخورد منصفانه «عمر بن عبدالعزیز» به خوبی بهره برداری کرد و با جدیّت تمام، به تغییر وضع اجتماع پرداخت. آن حضرت با پی گیری سیاست آموزشی پربار و مؤثر خویش، به دگرگون ساختن ساختار فکری جامعه مبادرت ورزید و فعالیت فرهنگی خویش را در بالاترین سطوح آغاز کرد و از این راه، به تربیت نیروهای زبردست و آگاهِ مورد نیاز جامعه اسلامی اقدام فرمود.

فعالیت های منسجم و فشرده امام علیه السلام ، موجب شد بسیاری از رهبران فکری در جامعه اسلامی، از گوشه و کنار گرد آن حضرت جمع شوند و دانشجویان و جویندگان معارف، به قصد خوشه چینی از خرمن دانش آن حضرت، به سوی مدینه بیایند.

فراز و نشیب های عصر امام باقر علیه السلام

امام سجاد علیه السلام در سال 95 هجری، جام شهادت نوشید و پس از آن، امام باقر علیه السلام مسئولیت پیشوایی مسلمانان را به عهده گرفت. شرایط اجتماعی در دوران امامت امام باقر علیه السلام ، شاهد بهبود روابط دستگاه حکومت بنی امیه با اهل بیت علیهم السلام نبوده است؛ زیرا هنوز حادثه جانگداز کربلا و پس از آن، شهادت امام سجاد علیه السلام با زهر دشمن، از اذهان مردم پاک نشده بود. با سر کار آمدن «عمر بن عبدالعزیز»، تحول عظیمی در جهت منافع اسلام پدید آمد. با وجود آنکه مدت زمامداری وی چندان به طول نینجامید، ولی برخوردهای وی با اهل بیت علیهم السلام منصفانه بود. روی کار آمدن «هشام بن عبدالملک»، نقطه عطفی در مبارزه با جنبش اسلامی بود که حضرت به راه انداخت. امویان، قیام زید را سرکوب کردند و تنها به این امر اکتفا نکرده، بلکه درصدد کشتن امام باقر علیه السلام و یاران حضرت نیز برآمدند.

مناظرات امام باقر علیه السلام

مناظره یکی از روش های امام باقر علیه السلام برای اثبات حقانیت مکتب حیات بخش اسلام و اهل بیت علیهم السلام ، و نشان دادن پوشالی بودن دیگر مکاتب بوده است. امام باقر علیه السلام به فراخور زمان، با افراد و گروه های بسیاری مناظرات بی شماری را انجام داد که تمامی آن ها، به شکست مخالفان انجامید. پاره ای از این مناظرات، بنا بر اجبار و احضار خلفای وقت صورت می گرفت. مناظره با «عمر بن ذر قاضی» از شخصیت ها و علمای برجسته معروف اهل تسنن، مناظره با رهبر مسیحیان، مناظره با «عبداللّه بن نافع» که یکی از رهبران خوارج بود، مناظره با «قتاده» فقیه اهل بصره و...، از جمله مناظره هایی بود که امام در طول حیات خود انجام داد و در نهایت، همه این مناظراتْ حقیقت علمی امام را به همگان ثابت و آشکار کرد.

شاگردان امام باقر علیه السلام

امام باقر علیه السلام با حوزه وسیع علمی که تشکیل داده بود، افراد و گروه های بسیاری را تربیت کرد و به جامعه اسلامی تحویل داد. گروهی اهل فضل و دانش، افتخار هم زیستی و مصاحبت با امام علیه السلام را یافته بودند و افکار و احادیث ایشان را فرا می گرفتند و به آن پای بند بودند. «جابر بن عبدالله انصاری»، «جابر بن یزید جُعَفی»، «حمران بن اَعیَن»، «زرارة بن اعین»، «ابوبصیر اسدی»، «فُضَیل بن یَسار»، «محمد بن مُسلم»، «یزید بن معاویه عِجلی»، «ابوجارود زیادبن منذر»، «کُمَیت بن زید اسدی»، «اَبان بن تَغلَب»، «ابوحمزه ثمالی»، «زید بن علی بن الحسین علیه السلام »، «فضل بن یسار»، «حکم بن ابونعیم» و...، از شاگردان برجسته آن حضرت به شمار می آمدند. تعدادی از این شاگردان، افتخار شاگردی امام صادق علیه السلام را نیز داشته اند.

راویان امام باقر علیه السلام

از آنجا که محفل درس امام باقر علیه السلام ، به عده ای از پیشگامان علم و ارباب معرفت اختصاص نداشت وقلمرو آن بسیار گسترده بود؛ توده ها واقشار مختلف مردم نیز از اندیشه ناب اسلامی آن حضرت علیه السلام بهره می بردند. موسم حج، یکی از موقعیت های مناسبی بود که طبقات مختلف مردم، از معارف اهل بیت علیهم السلام سیراب می گردیدند. امام باقر علیه السلام درایام حج به پرسش های مراجعه کنندگان پاسخ می دادند. خانه آن حضرت در مدینه منوره، همواره کانون هدایت و فضیلت بود؛ دل های مشتاق را به خود فرا می خواند و طالبان و جویندگان احکام شریعت و راه های هدایت به سوی خدای متعال را، متوجه خویش می ساخت. عده ای از اندیشمندان، محدثان و مفسران هم بودند که معارف اسلامی را در زمینه های مختلف از آن حضرت دریافت می نمودند، از جمله آنها می توان به «ابومحمد عبدالله بن ابوبکر انصاری» یکی از مشایخ و اساتید امام مالک و «ابوحنیفه نعمان بن ثابت» اشاره کرد.

قطره هایی از اقیانوس وجود امام باقر علیه السلام

سه چیز است که باعث بزرگواری و سرافرازی انسان در دنیا و آخرت است: بخشش به فردی که به حقوق جزئی و شخصیت تو ستم کرده است، رابطه انسانی با کسی که با تو قطع رابطه کرده، و بردباری در برابر جاهلی که از روی جهل با تو برخورد ناروایی داشته است.

از کینه جویی و خصومت شخصی با یکدیگر بپرهیزید که قلب را تباه می کند و باعث نفاق می شود.

ستم بر سه گونه است: ستمی که خداوند نمی آمرزد، ستمی که می آمرزد و ستمی که از نظر نمی رود، و آن به ترتیب شرک به خدا، ستم به خویش و دیونی است که مردمان برگردن یکدیگر دارند.

از جمله گنجینه های ارزنده، چهار چیز است: پوشیدن حاجت از دیگران، پنهان دادن صدقه، عدم ابراز درد، پوشاندن گرفتاری ومصیبت.

از تنبلی و بی حوصلگی بپرهیز که این حالت، سرآغاز بدی است. انسان تنبل از پرداخت حقوق باز می ماند و کسی که تنگ حوصله باشد، در برابر حق شکیبا نخواهد بود.

تمام چشم ها در روز قیامت گریان اند مگر سه چشم: چشمی که در راه خدا بیدار مانده، چشمی که از ترس خدا گریسته، و چشمی که از نامحرم پوشیده مانده است.

قیمت بک لینک و رپورتاژ
نظرات خوانندگان نظر شما در مورد این مطلب؟
اولین فردی باشید که در مورد این مطلب نظر می دهید
ارسال نظر
پیشخوان