ماهان شبکه ایرانیان

تاریخ جمالی ! / (روایتی دیگر از قضیّه سنگ و چاه)

در سال ۷۵۲ ه . ق. جمالُ الدّین ابواسحق اینجو، خرابی های مسجد جامع عتیق شیراز را تعمیر و قرآنخانه میان صحن آن را بازسازی کرد و کتیبه ای برگرداگرد بنای قرآنخانه به خط یحیی الجمالی نصب گردید که بدین عبارت و تاریخ پایان یافته است: «... فی حجة اثنتین و خمسین و سبعمائة الهلالیه الموافق لسنة الجمالیة حامدا و مصلیا ۷۵۲ کتبه یحیی الجمالی».

چکیده

در سال 752 ه . ق. جمالُ الدّین ابواسحق اینجو، خرابی های مسجد جامع عتیق شیراز را تعمیر و قرآنخانه میان صحن آن را بازسازی کرد و کتیبه ای برگرداگرد بنای قرآنخانه به خط یحیی الجمالی نصب گردید که بدین عبارت و تاریخ پایان یافته است: «... فی حجة اثنتین و خمسین و سبعمائة الهلالیه الموافق لسنة الجمالیة حامدا و مصلیا 752 کتبه یحیی الجمالی».

مرحوم سیّد محمّد محیط طباطبایی در مقاله ای با توجّه به عبارت «لسنة الجمالیّه» جمالُ الدّین ابواسحق اینجو را واضع تاریخی به نام «تاریخ جمالی» دانسته است که آن را در فارسی به تقلید از تاریخ جلالی و خانی وضع کرده و نیز معتقد است صورت درست مصرع دوم این بیت حافظ:

ز خطّت صد جمال دیگر افروز که عمرت باد صد سال جلالی

چنین است: «که عمرت باد صد سال جمالی».

نویسنده در این گفتار با ایراد قرائن و دلایلی چند، وجود تاریخ جمالی را ردّ کرده و نوشته است که عبارت «لسنة الجمالیّة» در کتیبه قرآنخانه مسجد عتیق شیراز، به معنی تاریخی که جمالُ الدّین ابواسحق وضع کرده باشد، نیست، بلکه به معنی «دوران جمالی»، «زمان جمالی»، «عهد جمالی» یعنی آن هنگام (دوران، زمان، عهد) است که جمالُ الدّین ابواسحق بر شیراز حکومت می کرده است.

در ترجمه فارسی احسن التقاسیم فی معرفة الاقالیم نوشته ابوعبداللّه محمّد بن احمد مقدسی، آمده است:

شیراز، جامعش آراسته است. صوفیانش بسیارند. در جامع، پس از برگزاری نماز جمعه، تکبیر گویند و باصلوات بر پیامبر، به دور منبر می گردند، و دسته جمعی بی کشش اذان می گویند.

پیداست که این تکّه از نوشته مقدسی، چندان فصیح و رسا نیست؛ چرا که در نماز جمعه، منبر را در مقابل نمازگزاران قرار می دهند. به عبارت دیگر، در هنگام برگزاری نماز جمعه، منبر در میان نمازگزاران نیست تا بتوانند تکبیر گویان به دور منبر بگردند. آنچه، در جامع شیراز، در میان نمازگزاران بوده و نمازگزاران می توانسته اند به دور آن بگردند بنایی (یک اطاقه) بوده است مکعب شکل در وسط صحن مسجد، که نمازگزاران، لابد بَعد از ادای نماز، تکبیر گویان، هم چنانکه در مراسم حَجّ، به گرد آن می گردیده اند.

این تنها جامع شیراز نبود که بنایی مکعب شکل در میان صحن آن تعبیه شده بوده، بلکه غالب جوامع (مساجد جمعه) چنین بنایی داشته اند. حمد (اللّه) مستوفی قزوینی، در نُزهة القلوب، در مورد مسجدالحرام (در مکّه) می نویسد :

مسجد حرام در میان شهر (مکّه) است و صحن او طوافگاه حُجّاج، و خانه کعبه در میان صحن است، و آنکه در جامع های بلاد، بر میان صحن جامع، عمارتی سازند، جهة مناسبت (مشابهت؟) با مسجد حرام و کعبه است.

بنای مکعب شکل وسط صحن جامع (مسجد عتیق) شیراز را خداخانه می نامیدند. بَعدها، این خداخانه محلّ نگهداری مصاحف شد. همین امر سبب شد تا خداخانه را قرآنخانه نیز بنامند. معینُ الدّین جُنید شیرازی در شد الازار که در مزارات شیراز است، می نویسد:

در این مسجد (جامع عتیق) دارالمصاحفی است که در آن قرآن های کاملی است و بعضی از آنها به خطوط صحابه پیغمبر (ص) و تابعین است، و مخصوصا قرآن هایی به خطّ امیرالمؤمنین علی و حسین و علی بن الحسین و جعفر (ع) و غیر ایشان می باشد. در آنجا مصحفی به خطّ امیرالمؤمنین عثمان وجود داشته که بر آن اثر کمی از خون وی بوده است، و در ایّام انقلاب و آشوب از دست رفته و از آن خبری نیست. و این مسجد هیچ گاه از اولیاء خدا خالی نیست و دعای در آن امید اجابت دارد.

خداخانه یا قرآنخانه مسجد عتیق شیراز، به علل مختلف همچون زلزله، باران های شدید و یخبندان و کم توجّهی متصدّیان مسجد، روی به خرابی نهاد. به سال 752 هجری قمری، که جمالُ الدّین ابواسحق حکومت شیراز را داشت، همراه با تعمیر خرابی های بنای مسجد، خداخانه را نیز بازسازی کرد. در هیأت جدید، بنای خداخانه را از چهار سو ایوانی افزودند و بر چهار گوشه آن چهار پایه مدوّر تعبیه کردند و گرداگرد ازاره بنا کتیبه یی به کاشی نصب کردند.

جمالُ الدّین ابواسحق، علاوه بر تعمیر خرابی های مسجد عتیق و بازسازی خدایخانه آن، دستور بنا کردن ساختمانی رفیع، برای سکونت خود (بگو قصر شاهی) داد. ابن بطوطه، که در همین زمان در شیراز بوده، می نویسد:

ابواسحق می خواست ایوانی مانند ایوان کسری بسازد. اهل شیراز را به حفر اساس آن دستور داد... و چون کار پی و اساس بنا به اتمام رسید، کارگر اجیر کرده، به بنا کردن پرداختند. من خود بنا را دیدم که به اندازه سه زرع از زمین فراز آمده بود.

بنای این قصر پادشاهی، در سال 754 هجری قمری پایان یافت. نظامُ الدّین عُبیداللّه (عُبید) زاکانی، که در دربار ابواسحق بود، در قصیده یی می گوید:

نفحات نسیم عنبر بار می کند باز جلوه در گُلزار
....
بلبل از شاخ گُل به صد دستان مدح سلطان همی کُند تکرار
جم ثانی جمال دنیی و دین ناصر شرع احمد مختار
پادشاه جهان ابواسحق آن جهان را پناه و استظهار
خسرو تاجبخش تخت نشین شاه دریا نوال کوه وقار
ذال با نون و دال از هجرت رأی خسرو بر آن گرفت قرار
(ذ) (ن) (د) [:754 ]
کاز پی روز بار و بزم طرب این عمارت بنا کُند معمار
....
این عمارت نگر به دیده عقل بر تو تا کشف گردد این اسرار
اِنَّ آثاره تَدُلُّ عَلیه فَانظُرُوا فَانظُرُوا اِلی الآثار
....
و همو در قصیده های دیگر:
خجسته بارگه پادشاه هفت اقلیم مقرّ جاه و جلالت و جای ناز و نعیم
....
طوافگاه ملوک جهان حریم درش چو قبله گاه جهانی مقام ابراهیم
رسید کنگره های بلند او جایی که قاصر است از او وهم دوربین حکیم
....
نشسته خسرو روی زمین به کام در او گرفته دست شراب و گشاده دست کریم
جلال دنیی و دین شیر حمله شاه شجاع که هست چاکر او آفتاب و ماه ندیم
....
گوییا خُلد برین ست این همایون بارگاه یاحریم کعبه یا فردوس یا ایوان شاه
....
و اندر او تخت سلیمان دوم، دارای دهر شاه گیتی دار، جمشید فریدون دستگاه
آفتاب هفت کشور، خسرو مالک رقاب سایه حق، شیخ ابواسحق بن محمود شاه
....
ای کاخ روح پرور و ای قصر دلگشای چون روضه دلفریبی و چون خُلد جانفزای
....
فرخنده درگه تو شهان راست سجده گاه عالی جناب تو ملکان راست بوسه جای
....
تا بزمگاه شاه جهان گشته یی شده ست از روی فخر کنگره هایت سپهر سای
....
خورشید ملک و سایه یزدان جمال دین سلطان عدل گستر و شاه خجسته رای
....

پیشتر عرض کردم که خرابی های مسجد عتیق را جمالُ الدّین ابواسحق تعمیر و خدایخانه (قرآنخانه) میان صحن آن را بازسازی کرد. این بنای بازسازی شده خدایخانه نیز، طی سده ها، باز رو به خرابی نهاد. سقف و بخشی از دیوارهای آن فرو ریخت و به تبع آن، آجرهایی از کتیبه گرداگرد آن نیز فرو افتاد. فرصت الدّوله شیرازی، در «آثار عجم» می نویسد:

این فقیر، سه سال قبل، به چشم خود دیدم که جایی از مسجد، به واسطه بارندگی زیاد، فرود آمد، از روزنه چندین جلد قرآن، به طریق سی پاره، به خطّ جلی، بعضی با طلای اشرفی، نوشته شده بود، فرو ریخت، همه اوراقش پوسیده و خطوطش پوشیده... .

بنای خدایخانه (مسجد عتیق شیراز) به سال 1260 خورشیدی

در سال 1315 خورشیدی، اداره باستانشناسی فارس، تصمیم به مرمّت خدایخانه گرفت و برای این منظور، سنگ ها و آجرهای فرو ریخته کتیبه را در یکی از شبستان های مسجد جمع کردند، ولی متأسفانه بسیاری از آجرهای فرو ریخته کتیبه، از دست رفته بود.

بر اساس تکّه هایی از کتیبه که هنوز بر جای خود مانده بود، و تکّه های فرو ریخته کتیبه، محمّد جعفر واجد، متن کتیبه را بازسازی کرد و به سال 1346 خورشیدی، بنای خدایخانه تعمیر و کتیبه بازسازی شده آن برگرداگردش نصب گردید.

از جمله آنچه از کتیبه گرداگرد بنای خدایخانه فرو ریخته بود و موجود بود «الملیک»، «اسحاق» و «محمود شاه بلغه اللّه نهایة آماله»، و بخشی از آنچه از جمله کتیبه برجای خود بازمانده بود «... فی حجة اثنتین و خمسین و سبعمائة الهلالیّة الموافق لسنة الجمالیه حامدا و مصلیا» و «... کتبه یحیی الجمالی» در انتهای کتیبه بود. بخشی از وجه بازسازی شده کتیبه که اکنون برگرداگرد خدایخانه منصوب است، چنین خوانده می شود:

بسم اللّه الرّحمن الرّحیم... و قد رفع هذا البیت المطهّر بتوفیق الملیک المقتدر السلطان العادل القاهر جمالُ الدّین و الدّنیا و الملّة ابواسحاق بن شرفُ الدّین محمود شاه بلغه اللّه نهایة آماله... فی حِجّة اثنتین و خمسین و سبعمائة الهلالیّه الموافق لسنة الجمالیّه حامدا و مصلیا 752 کتبه یحیی الجمالی.

مرحوم سیّد محمّد محیط طباطبایی، در شماره اوّل سال سوم ماهنامه گوهر (تهران 1354 خورشیدی)، در مقالتی با عنوان «نوروز ثابت و سیّار» نوشت:

جمالُ الدّین شاه شیخ ابواسحق اینجو که با طرح بنایی شبیه به ایوان کسری در شیراز، مقام و موقع نظامی و سیاسی خود را خیلی برتر و مهتر از آنچه بود می پنداشت تاریخ جمالی را در فارسی، به تقلید جلالی و خانی، وضع کرد که اگر در کتیبه قرآنخانه قدیم مسجد جامع شیراز کاشی کهنه منقوش به رقم و نام این تاریخ باقی نمانده بود، امروز وسیله ای برای کشف وجود چنین تاریخی در دست نداشتیم، چنانکه جهل مَردم بر حدوث چنین امری، حتّی در موقع جمع آوری اشعار حافظ، سبب شد که قافیه شعر او را در بیت معروف «ز خطت صد جمال دیگر افروز که عمرت باد صد سال جمالی» از جمالی به جلالی برگردانند.

این تکّه از نوشته مرحوم محیط طباطبایی، دو نکته حائز دقّت را حاکی است: یکی اینکه گویا جمالُ الدّین ابواسحق واضع تاریخی به اسم «تاریخ جمالی» است که اثر آن امر در کتیبه گرداگرد قرآنخانه مسجد عتیق شیراز باقی مانده است. و دیگر آنکه جهل مَردم (عمومی) بر این امر موجب شده است که حتّی گردآورندگان اشعار حافظ، در بیت «ز خطت صد جمال دیگر افروز که عمرت باد صد سال جلالی» کلمه «جمالی» را (که لابد بر تاریخ جمالی مفروض دلالت داشته) به «جلالی» برگردانند.

نخست به بیت حافظ برسیم: عرض می کنم که از دیرباز، دو کلمه «جمال» و «جلال»، به واسطه هموزن و همقافیه بودن، در ادب فارسی، غالبا همراه هم آمده اند:

دولت همه ساله بی جلال تو مباد همّت همه ساله بی جمال تو مباد
هر بنده که هست بی کمال تو مباد خورشید جهان تویی، زوال تو مباد

(منوچهری)

از جلال او همی دولت بمانَد جاودان وز جمال او همی ملّت بمانَد پایدار

(معزّی)

به نام خداوند سلطان دین که عدلش گرفته ست روی زمین
از او یافته گاهِ دولت جلال گرفته از او دین و ملّت جمال

(علیّ بن احمد)

ای جمال دولت ای چرخ جلال وی ز تو افزوده گیتی را جمال
ای سعادت را به صورت انتها وی سیادت را به قدرت اتّصال

(رشیدُالدّین وطواط)

جهان چون زلف و خطّ و خال و ابروست که هر چیزی به جای خویش نیکوست
تجلّی گَه جمال و گَه جلال است رخ و زلف آن معانی را مثال است

(گلشن راز)

آن پیک ناموَر که رسید از دیار دوست آورد حرز جان ز خط مشکبار دوست
خوش می دهد نشان جلال و جمال یار خوش می کند حکایت عزّ و وقار دوست

(حافظ)

انتظار جمال است نمودار الست زان روح تعلّقی به صورت دربست
وانگه چو جلالی آشکارا گردد تحقیق که این صوَر بخواهند شکست

(طربخانه یار احمد رشیدی)

در مناجاتنامه منسوب به خواجه عبداللّه انصاری:

ای قادری که خدایی را سزایی، به ذات لایزال خود، به صفات با کمال خود، به عزّت و جلال خود، به عظمت وجمال خود، که جان ما را صفای خود دِه و دل ما را... .

و بر کاشی دیوار مسجد جامع یزد:

دل نظرگاه جمال است و جلال مظهر ذات صفات و هر کمال
شه نشین خلوت خاص خدا عرش اعظم بارگاه کبریا
طاق و ایوان و رواق از بهر چیست تا بدانی کاندرون خانه کیست

و نیز اگر پدری، فرزندی پسر داشت که به مناسبتی نامش را «جمال» یا «جلال» می گذاشت، در اکثر موارد و مواقع، نام فرزند پسر دوم را «جلال» یا «جمال» می نهاد. حتّی شرفُ الدّین محموداینجو، که نام پسر اوّلش «ملک جلالُ الدّین مسعود شاه» بود، فرزند دیگرش، یعنی همین «ابواسحق» را «امیر جمالُ الدّین شاه شیخ ابواسحق» نامید.

پس می توان مطمئن بود که چون در مصراع اوّل بیت حافظ «ز خطت صد جمال دیگر افروز» کلمه «جمال» آمده، در مصراع دوم حتما کلمه «جلال» می آید «که عمرت باد صد سال جلالی»، و کسی به واسطه جهل عمومی بر تأسیس تاریخی از سوی ابواسحق، «جمال» را به «جلال» تغییر نداده است. خاصّه اگر توجّه کنیم که اوّلاً در هیچ نسخه اعمّ از کهن یا نو، قدیم یا جدید از دیوان یا مجموعه اشعار از حافظ دیده نشده که در مصراع دوم این بیت، به جای «جلالی»، «جمالی» ثبت شده باشد. ثانیا شاعر دیگری همزمان، که خواسته است ابواسحق را مدح گوید، او نیز جلالی را به همان معنی تقویم اعتدالی به کار بُرده است. «عزّالدّین مطهّر» شاعر مدّاح ابواسحق، می گوید:

حذر کُن ای دل از آسیب روزگار حذر که چرخ شعبده باز است و دهر حیلت گر
بدیده حُسن جمال تو دیده نرگس شنیده صیت جلال تو گوش سیسنبر
هزار سال جلالی به کام و عیش و مراد ز عمر و جاه و جوانی و سلطنت برخور

(جُنگ تاجُ الدّین احمد وزیر)

و امّا عبارت «لسنة الجمالیّه» در کتیبه خدایخانه مسجد عتیق شیراز به معنی تاریخی که جمالُ الدّین ابواسحق وضع کرده باشد نیست، بلکه به معنی «دوران جمالی»، «زمان جمالی»، «عهد جمالی» یعنی آن هنگام (دوران، زمان، عهد) که جمالُ الدّین ابواسحق بر شیراز حکومت می کرده است می باشد. این معنی را در فارسنامه (منسوب به ابن بلخی) ملاحظه می کنیم که به جای «لسنة» که در کتیبه خدایخانه آمده، وی «عهد» به کار می برد:

و چون میان قاورد و فضلویه، به آخِرِ دولت دیلم، خصومت قایم گشت، غارت های متواتر بر شیراز و اعمال آن همی رفت تا خراب شد و به عهد کریم جلالی، سقاء اللّه، رکنُ الدّوله داشت و تدبیر کارها ندانستی کردن، امّا با اینهمه، امنی بود و عمارتی می کردند... .

و قاطع مقال آنکه، بر سنگ گور شیخ حسن چوپانی هم کلمه «تاریخ» به معنی دوران، زمان، هنگام و عهد حکومت امیر چوپان، نقر شده است:

سنگ گور شیخ چوپان

لا اله الا اللّه محمّد رسول اللّه

خواجه علی پیر چوپان

متوفی شدن

شیخ المشایخ قطب المحققین مرحوم

خواجه علی قدس اللّه سره در تاریخ ربیع الاول سنه تسع

و تسعین اللّه و ستّمائه

متوفی شدن شیخ سعید، ملک المشایخ، سلطان العارفین،

سیّد الفقرا پیرِ چوپان رحمة اللّه علیه شب پنجشنبه در وقت

صبح هفتم ماه محرّم سنه اربع و عشرین و سبع مائه

تاریخ شیخ چوپان

(سخن کوتاه شد اللّه اکبر)


1. مصحح و پژوهشگر متون.

قیمت بک لینک و رپورتاژ
نظرات خوانندگان نظر شما در مورد این مطلب؟
اولین فردی باشید که در مورد این مطلب نظر می دهید
ارسال نظر
پیشخوان