1. در یک جامعه ی اسلامی قاعدتاً هنجارها بر اساس ارزش های اسلامی و مبتنی بر دلایل و استدلال های گرفته شده از متون اصیل دینی شکل می گیرند.
این مجموعه هنجارها و دستورالعمل ها و شیوه ی اجرای آن ها موجب شکل گیری رسوم خاصی می گردد که از آن ها به عنوان مراسم آیینی (ritual ceremony) یاد شده و در اسلام آن ها را سنن، شعائر و مناسک می نامیم.
2. مراسم آیینی وسیله ی اجرایی آموزه ها و دستورهای دینی و مذهبی در هر جامعه ای است و از آن جا که این دستورات اغلب شامل تعالیم اخلاقی و تعدیل کننده ی افراط و تفریط های رفتاری برای اعضای یک جامعه است، می توان به روشنی به ارتباط مستقیم مراسم آیینی با ارزش های اخلاقی پی برد، به طوری که در اکثر موارد نمونه های آرمانی و متعالی اخلاقی افراد یک جامعه در حین برگزاری مراسم آیینی آن ها مشاهده می شود.
احترام به کار و فرهنگ، یاری متقابل (تعاون)ف وفای به عهد، نگه داشتن حرمت سالخوردگان، مراقبت از کودکان، عشق به دین و میهن، سرزنش بدی و شرارت، نکوهش بیدادگری و ستم، مردانگی، ثبات، صمیمیت، ایثار و ... نمونه هایی از ارزش های اخلاقی هستند که از طریق مراسم آیینی منتقل می شوند.
یکی از مراسم آیینی، عزادرای ماه های محرم و صفر و به ویژه روزهای تاسوعا و عاشوراست که شاید بتوان آن ها را نمادی از مراسم آیینی ایرانی اسلامی دانست که در آن ارزش های اخلاقی ای چون تسلیم نشدن در برابر ستم و ستمگر، شجاعت، ایثار و جوانمردی و امر به معروف و نهی از منکر و ... آموزش داده می شود.
3. ناآگاهی از دلایل و علل این گونه رفتارهاف پیامدهای مضری برای جامعه دارد. وقتی مردم به پیروی کورکورانه و رفتارهای فله ای عادت کرده باشند، هر گروه هنجارسازی می تواند از رفتار آن ها سوء استفاده کرده و آن ها را به سوی مسیر دلخواه خود سوق دهد.
به همین گونه بود که سامری در غیبت حضرت موسی (ع) توانست هنجارهای جدید مادی و تجمل گرایانه را در میان مردم رواج دهد. جالب این جاست که هارون پس از مؤاخذه ی موسی (ع) از وی، یک علت عدم مقابله با این هنجار را نگرانی از به هم خوردن وحدت بین پیروان موسی (ع) می داند که از سوی موسی (ع) پذیرفته نمی شود.
تحت این شرایط گاه نظرات و تفکراتی که ممکن است اشتباه باشد از طریق یک هنجار قوی و کورکورانه احساسی گسترش می یابد.
4. در این شرایط و زمانی که مردم بدون آگاهی و دانستن یا پرسیدن دلیل، از این رفتارها پیروی می کنند:
الف) علت منطقی آن رفتارها به نسل های بعدی منتقل نمی شود و افراد اهمیت و ارزش واقعی آن را نمی دانند.
ب) هرچه آگاهی و قدرت تحلیل مردم و یا روشن فکران یک جامعه بیشتر شود، آن ها ـ به علت این که دلیل منطقی برای این رفتارها نمی یابند ـ از آن هنجارها زده می شوند و آن ها را نفی می کنند.
ج) تنها کسانی از این هنجارها پیروی می کنند که یا قدرت تفکرشان به مرحله ی تولید و نقادی نرسیده باشد و یا در گروه های بسته و تحت فشار هنجاری بسیار قوی قرار گرفته اند، این جاست که کم ترین اعتراضی مورد شدید ترین مجازات ها قرار گرفته و یا منافع عده ای در گرو این پیروی کورکورانه تامین می گردد.
5. گرچه مجموعه ی تعالیم رهایی بخش اسلامی توانایی هدایت و سعادت جامعه را داراست، اما قوان جامعه به تبدیل این ارزش ها به هنجار و رفتار اجتماعی آن هم به شکلی کاملاً آگاهانه وابسته است.
احساس نیاز به چنین آگاهی بخشی است که صاحبان اندیشه و متولیان فرهنگی را وامی دارد تا در حوزه ی فرهنگ عاشورایی نیز مانند دیگر حوزه های مهم معرفت دینی دست به یک اقدام گسترده ی پژوهشی و مطالعات راهبردی زده تا از این طریق راه های خروج از مشکلات فرهنگی و نیل به اهداف بلند مدت را بیابند.