دو کلمه حرف فلسفی

تاریخِ هر امت و ملّت در هویتِ فرهنگی و عقاید افراد آن امّت و ملّت، نقش ویژه و سترگی دارد، و فلسفه زیربنای باورها، اندیشه ها و عقاید یک ملت است

سرمقاله

بایسته های تاریخ فلسفه اسلامی

تاریخِ هر امت و ملّت در هویتِ فرهنگی و عقاید افراد آن امّت و ملّت، نقش ویژه و سترگی دارد، و فلسفه زیربنای باورها، اندیشه ها و عقاید یک ملت است. از این رو تاریخ فلسفه اسلامی، بخشی عظیم از هویت فکری و چیستی اندیشه ما را نشان می دهد. از طرفی، پرداختن به تاریخ فلسفه اسلامی، سهمی غیرقابل انکار در تعمیق و توسعه تفکر فلسفی ما دارد. از سوی دیگر آشناسازی معاصرین با میراث فلسفی گذشته، منوط به تحقیق و پژوهش در تاریخ فلسفه اسلامی است. در حوزه های علوم دینی، بایسته است که بخشی از پژوهش ها و تحقیقات دینی بر محور تاریخ فلسفه اسلامی متمرکز گردد. پیشینیانِ از حکیمان اسلامی، گرچه درباره تاریخ حکما آثاری پدیده آورده اند، اما تاریخ حکمت با تاریخ حکیمان تفاوت هایی دارد. تاریخِ حکیمان بحثی صرفا توصیفی و گزارشی است، اما تاریخ حکمت، بحثی تحلیلی و تفسیری است و نیاز به موشکافی ها و دقت های عالمانه و حکیمانه فراوانی دارد. مؤرخی که درباره حکیمان قلم می زند و تاریخ فیلسوفان می نگارد، ضرورتا لازم نیست خود نیز حکیم و فیلسوف باشد، اما آن کس که می خواهد تاریخ حکمت و فلسفه را بازگوید و بنگارد، لزوما خود می بایست حکیم باشد.

در حوزه تاریخ فلسفه اسلامی، معاصرین از اهل فلسفه، گامی بزرگ و قابل توجه در نگارش تاریخ تحلیلی فلسفه اسلامی برنداشته اند و همین خلأ و کمبود، موجب گردیده است که کسانی از خارج حوزه های اسلامی و عمدتا از میان مستشرقین و یا اتباع آنان، گام هایی کوچک در این زمینه بردارند و آثاری پدید آورند. طبیعی است که این گونه آثار هرچند از جهاتی مفیدند، اما نظر به عدم آشنایی عمیق مؤلفان آن ها با متون اصیل فلسفه اسلامی از یک سو و دیدگاه های خاص و اغراضی که دارند از سوی دیگر، این آثار نمی توانند روایت صحیح و مطمئنی از تاریخ اندیشه اسلامی ارائه دهند و نیز در مواردی چنان که می بینیم خالی از شبهه افکنی ها و تحریفات ناموزون و نادرست نمی باشند.

انتظار علاقه مندان پژوهش و تحقیق در فلسفه اسلامی از عالمان و فیلسوفان معاصر که دستی در فلسفه اسلامی دارند این است که برای ارائه تصویری درست از این میراث کهن و ابهام زدایی و دفع شبهات و کمک به تشنگان معارف فلسفی، قدم هایی راسخ و سترگ در این زمینه بردارند.

عقلانیت و جامعه اخلاقی

برخی روشنفکرانِ معاصر اظهار داشته اند که جهان اسلام نیازمند تجدید تجربه اعتزال است، زیرا تفکر اشعریگری غلبه یافته و باب محاجّه و استدلال بسته شده است و تجدید تجربه اعتزال، پادزهری در برابر تفکر نصّی و قدرتی است!! اینان می گویند وقتی خداوند عقل داده است، یعنی این که عقلت را به کار بینداز، مهم ترین کار عقل هم «پرسیدن» است. خوراک عقل حجت است و تولیدش پرسش می باشد. کسی که حجّت نمی خورد و پرسش هم تولید نمی کند، واجد عقل نیست، او عقلانیت را فراموش کرده است. خداوند راه داده، پس حق ما آدمیان است.(1)

سؤال و پرسش نگارنده این است که تعریف دقیق عقل و عقلانیت چیست؟ روشن است که به قول دکارت، هیچ کس از عقل خود نمی نالد و از نقصان و کمبود عقلیِ خویش با خدا شکوه نمی کند! یعنی همگان خود را عاقل و برخوردار از عقلانیت تام و کامل می پندارند، اما بحث این است که به هرحال عقل و عقلانیّت حقیقی چیست و عاقل واقعی کیست؟

آنچه امروز پاره ای از روشنفکران معاصر تحت عنوان عقل و عقلانیت مطرح می کنند و نام آن را خرد مدرن و اندیشه جدید و... می گذارند، حاصل و محصولی جز خضوع و ذلت آدمی در برابر شهوات حیوانی و غرایز و کشش های ناسوتی و امیال صرفا مادی به ارمغان نیاورده است! لبّ سخن ما این است که این روشنفکران نواندیش و نوگرا که می خواهند فلسفه الهی و حکمت دینی را از ما بگیرند، در برابر، چه فلسفه ای را به ما می دهند؟ غربِ امروز از فلسفه ها و اندیشه هایی چون امانیسم، ماتریالیسم، اگزیستانسیالیسم، مدرنیسم و پست مدرنیسم و... چه طرفی بسته است؟ تمدن امروزین غرب هم اینک پیش روی ماست و ما به وضوح می توانیم دستاوردهای اخلاقی، معنوی و عرفانی اندیشه غربی را ببینیم. آیا کسانی که هم اینک «جامعه اخلاقی» را به جای «جامعه مدنی» پیشنهاد می کنند،(2) می خواهند پایه های این جامعه اخلاقی را بر فلسفه های اومانیستی و یا ماتریالیستی استوار کنند؟ به نظر ما نه جامعه مدنی با مفهوم غربی اش، مشکل ما را حل می کند و نه جامعه اخلاقیِ مبتنی بر فلسفه غرب. آنچه هم اینک پاسخ گوی بشریت معاصر است، احیاء جامعه دینی به معنای دقیق و درست کلمه است. فلسفه دینی و الهی، محصول هماهنگی عقل و وحی است و آنچه در دنیای تحیّر و سرگردانی بشریت معاصر، موردنیاز جدّی است، عقلانیتی است که زمینه پذیرش وحیانیت را فراهم کند و کمبودها و نارسایی های خود را با داده های وحی جبران نماید. والسلام

سردبیر

··· پی نوشت ها

1 نگ: بازتاب اندیشه، شماره 30، ص 7و10

2 همان، ص 22

قیمت بک لینک و رپورتاژ
نظرات خوانندگان نظر شما در مورد این مطلب؟
اولین فردی باشید که در مورد این مطلب نظر می دهید
ارسال نظر