آیا ابتلاء به بیماری های روانی، مخصوص طبقه خاصی است؟

آیا ابتلا به بیماری روانی، مخصوص طبقه ی خاصی است؟ در این زمینه همیشه دو نظریه وجود داشته است. نظریه ی اول می گوید طبقه ی اجتماعی در ایجاد بیماری های روانی مؤثر است چرا که وقتی به آمار نگاه می کنیم، می بینیم در طبقه ی فرودست و محروم، آمار بیماری های روانی بیشتر است

آیا ابتلاء به بیماری های روانی، مخصوص طبقه خاصی است؟

آیا ابتلا به بیماری روانی، مخصوص طبقه ی خاصی است؟

در این زمینه همیشه دو نظریه وجود داشته است. نظریه ی اول می گوید طبقه ی اجتماعی در ایجاد بیماری های روانی مؤثر است چرا که وقتی به آمار نگاه می کنیم، می بینیم در طبقه ی فرودست و محروم، آمار بیماری های روانی بیشتر است.
نظریه ی دوم می گوید این بیماری است که باعث تغییر در طبقه ی شخص می شود. آیا شرایط زندگی فرودستان است که باعث بالا رفتن آمار شده یا سقوط پلکانی اجتماعی و اقتصادی بیمار از طبقه بالاتر و قرار گرفتنش در این طبقه باعث بیماری شده است؟ همان طور که در مورد شهر و روستا داوری می شود. ابتدا فکر می کردند، در مراکز شهرها، بیماری روانی بیشتر است. بعد متوجه شدند که بیماران روانی بیشتر جذب این مناطق می شوند. یعنی با آمدن از مناطق پیرامونی شهر به مرکز شهر، می توانند اندکی خود را گم و گور و راحت تر زندگی کنند و کمتر آفتابی شوند، دیگران کمتر با آن ها کار داشته باشند یا آن ها را بشناسند و مسئولیت کمتری به عهده بگیرند. به همین دلیل است که آمار بیماری های روانی، در مراکز شهر بیشتر است.
واقعیت این است که در طبقات اجتماعی محروم، آمار، رقم بالاتری را نشان می دهد. طبیعی است که استرس و گفتاری های آن ها هم بیشتر است. به همین دلیل، بیماری در این طبقه بیشتر ظاهر می شود. ولی ما می دانیم که فقط عامل رفاه نیست که باعث به وجود آمدن استرس یا حذف استرس یا کم شدن استرس می شود. عوامل دیگری باید دست به دست بدهند تا بیماری را به وجود بیاورند.
روی این نظر که طبقه ی اجتماعی در ایجاد بیماری روانی مؤثر است، توافقی وجود ندارد. کسانی که اجتماع نگرند و بیشتر دید طبقاتی دارند، بالطبع به این مسئله بیشتر اعتقاد دارند. کسانی که این اعتقاد را ندارند می گویند که تعداد بیماران روانی در طبقات پایین بیشتر است. ولی دلیل عمده این است که آن ها در شرایط اقتصادی و اجتماعی، سیر نزولی پیموده اند. در نتیجه بیمار شده اند و آمار طبقه ی پایین را افزایش داده اند.
نازپروردگی، آمار بیماری های روانی را در خانواده های مرفه بالا می برد. در میان ایشان هم فشار روانی هست. ولی شکلش فرق می کند. در طبقه ی محروم، مشکلات اقتصادی و مالی مردم را زیر فشار قرار می دهد ولی در میان طبقه ی مرفه، بی دردی و لوس بار آوردن است که عامل بیماری می شود. این عامل مهمی است و نباید آن را از نظر دور داشت. بنابراین در هر طبقه ای استرس وجود دارد. در تمام طبقات، عوامل عمومی مشترک و عوامل اختصاصی، دست اندر کار هستند. طبیعتاً غم نان در طبقه ی مرفه نیست؛ ولی حمایت های افراطی در دوران کودکی، خود یک عامل بیماری زا در میان افراد مرفه جامعه ای است. در طبقات فرادست، بی اشتهایی روانی بیشتر رواج دارد ولی در طبقه ی فرودست، مردم به دنبال یافتن چیزی هستند تا آن را ببلعند تا از پا نیفتند. این دو کاملاً بر عکس هم عمل می کنند.
منبع مقاله: جلیلی، احمد؛ (1386)، شناخت بیماری های روانی، تهران: نشر قطره، چاپ دوم.
قیمت بک لینک و رپورتاژ
نظرات خوانندگان نظر شما در مورد این مطلب؟
اولین فردی باشید که در مورد این مطلب نظر می دهید
ارسال نظر
پیشخوان