ماهان شبکه ایرانیان

جمهوری اسلامی و تربیت های غربی!

من نمی گویم هرچه از غرب آمده باید دور ریخته شود و کنار گذاشته شود! و من نمی گویم هرچه در میان ما رایج است، صددرصد صحیح و اسلامی است! سخن من این است که چرا ما عزّت و شرف و سرافرازی خودمان را پاس نمی داریم! چرا ما از زبان و آیین و سنّت های ملّی و دینیِ خودمان که نشانگر استقلال ماست، حراست نمی کنیم؟! چرا واژه خودیِ «سپاس» را برمی داریم و «مرسی» را به ...

سرمقاله

من نمی گویم هرچه از غرب آمده باید دور ریخته شود و کنار گذاشته شود! و من نمی گویم هرچه در میان ما رایج است، صددرصد صحیح و اسلامی است! سخن من این است که چرا ما عزّت و شرف و سرافرازی خودمان را پاس نمی داریم! چرا ما از زبان و آیین و سنّت های ملّی و دینیِ خودمان که نشانگر استقلال ماست، حراست نمی کنیم؟! چرا واژه خودیِ «سپاس» را برمی داریم و «مرسی» را به جای آن می گذاریم؟ نگویید این ها که مهم نیست و انسان نباید ملّا لغتی باشد! به نظر من این ها کوچک های بزرگ اند. همین پدیده های ریز اجتماعی، پیام هایی بس بزرگ دارند و در پس رفتارهای کوچک و ناچیز، معانی ای بس مهم نهفته شده اند. هر کلام و واژه ای که بر زبان می آوریم و هر سخنی که می گوییم، حاکی از نحوه تربیت و ماهیتِ شخصیت ماست.

باید نیک بیندیشیم که امروزه ما فرزندانمان را چگونه تربیت می کنیم. تئوری سازی ها و نظریه پردازی ها و فرمول های خیال پردازانه تربیتی در کتاب ها و مطبوعات و ژورنال های ما کم نیست، اما هم اینک به نظر نگارنده آنچه حرف اول را در تربیتِ فرزندانِ ما می زند، فیلم ها و تصاویری است که از طریق سینما، ویدئو، تلویزیون، سی دی های کامپیوتری و... در معرض دیدگان کودکان و نوجوانانِ ما قرار می گیرد! نمی توانیم اظهار تأسف نکنیم از این که امروزه اکثر فیلم هایی که ساخته می شوند و بر صفحه تلویزیون و پرده سینمای ما به نمایش درمی آیند، به تقلید از فیلم های وسترن (Western) محتوایی جز خشونت و وحشت ندارند! و البته ما این عناوین را تغییر می دهیم و اسم آن را «ایجاد هیجان» می گذاریم!! درست است که نوجوانان و جوانان به دنبال هیجان می گردند، اما مگر هیجان فقط از طریق قتل و دزدی و فرار و حقّه و تصادف و... و از نمایش دادنِ چاقو و قداره و تفنگ و پنجه بکس و شمشیر و زنجیر و چماق آهنین حاصل می شود؟! آیا لحظه ای درنگ کرده ایم که مشاهده این صحنه های مکرّر و شنیدن این جیغ و شیون های دلخراش در سراسر بسیاری از فیلم ها، چه روحیاتی را در بینندگان تزریق می کند و چه دل ها و قلب هایی در کودکان و فرزندانِ ما می پروراند؟!

بعضی از مسؤولان فرهنگی هنری گاه فرایند نامطلوب فوق را چنین توجیه می کنند که چون از طریق ماهواره و سایر رسانه ها و وسایل ارتباطات، چنین فیلم ها و محصولاتی در دسترس مردم و خانواده ها قرار گرفته است، پس ما برای کم کردن تأثیر آن ها به ناچار می بایست با آنان همراهی کنیم و محصولاتی از همان سنخ در اختیار مردم بگذاریم! آیا این توجیه منطقی است؟! ما باید در برابر هنر و فرهنگ غربی، جریان سازی کنیم و برای خنثی سازی آثار مخرب تربیتی، روحی و روانی محصولات آنان، محصولاتی فرهنگی هنری بر اساس آداب و ارزش های دینی خودمان بسازیم و در اختیار مردم جامعه مان قرار دهیم. چرا باید در جمهوری اسلامی روز به روز آمار طلاق، آدمکشی، فحشا، سرقت، آدم ربایی، تهدید، ارعاب و بزهکاری ها و تبه کاری هایی از این دست، افزایش پیدا کند؟ مگر این ها همه ناشی و حاکی از تربیت های ناصحیح نیست؟ چرا ما به خود نمی آییم؟ چرا به خود و فرزندانمان رحم نمی کنیم؟ چرا در برابر نظام سلطه جهانی در عرصه فرهنگ و هنر و تربیت نمی ایستیم؟ چرا تربیت دینی را جدّی نمی گیریم؟ چرا و چرا؟! والسلام

سردبیر

قیمت بک لینک و رپورتاژ
نظرات خوانندگان نظر شما در مورد این مطلب؟
اولین فردی باشید که در مورد این مطلب نظر می دهید
ارسال نظر
پیشخوان