به بهانه نیمه شعبان سالروز تولد حضرت قائم صاحب الزمان(عج)
با تشکر از حضرات آقایان که در این گفتگو شرکت نمودید، نخست از جناب آقای کورانی که تاکنون آثار گران سنگی در باره حضرت مهدی(عج) نگاشته اند خواهش می کنیم مختصری در باره این آثار توضیحاتی بفرمایند.
استاد کورانی: من از شما و مجله وزین کوثر تشکر می کنم و امیدوارم به برکت نام «کوثر» همواره از الطاف آن حضرت بهره مند بوده و در نشر حقایق دین موفق تر باشید.
بنده پس از تحصیل مقدمات حوزوی در لبنان برای ادامه تحصیل به نجف اشرف رفتم. در آنجا از محضر اساتید بزرگ همچون; شهید محمدباقر صدر و مرحوم آیت الله خویی بهره گرفتم و در کنار درس به کار تالیف و تبلیغ نیز مشغول بودم. اولین کتابی که در باره امام زمان نوشتم «الممهدون للمهدی » بود که قبل از پیروزی انقلاب نوشته شده و در موضوع علائم ظهور آن حضرت است. پس از پیروزی انقلاب اسلامی و این نهضت بزرگی که رخ داد و همه مسلمانان را شادمان نمود خود به خود ذهنم را متوجه روایاتی کرد که در باره اهل مشرق از ائمه(ع) رسیده و اینکه اینان آماده کنندگان زمینه قیام حضرت مهدی(عج) هستند. به خاطر علاقه ای که به انقلاب داشتم، به دنبال جمع آوری این گونه روایات رفتم که نتیجه آن کتاب «عصرالظهور» شد که کتابی عمومی و برای همگان مفید است. این کار روایی مرا علاقه مندتر کرد تا آنکه موضوع را در سطح وسیع تری دنبال کنم نیاز به کار گروهی داشت موضوع را با مرحوم سید عباس مهری، مؤسس «مؤسسة المعارف الاسلامیة » در میان گذاشتم. ایشان موافقت کردند که در آن مؤسسه با جمعی از محققان آن جا کار را شروع کنیم و پس از حدود پنج سال کار جمعی موفق شدیم تمامی روایاتی را که در باره حضرت مهدی(عج) است از منابع روایی شیعه و سنی جمع آوری نموده و در پنج جلد به نام «معجم احادیث الامام المهدی(عج)» منتشر نماییم و امیدواریم مورد رضای خداوند و قبول امام زمان(عج) واقع شود. البته این مجموعه به کامپیوتر نیز داده شد و به صورت دیسکت در سطح جهانی در اختیار محققان و علاقه مندان قرار گرفته است.
ناگفته نماند که این مجموعه با همه تلاشی که شده است، هنوز کامل نیست و می توان گفت حدود پنج تا ده درصد از احادیث در مآخذ و منابع باقی مانده که در این مجموعه وجود ندارد.
کوثر: لطفا در باره هدف از تالیف معجم توضیحات بیشتری بفرمایید.
استاد کورانی: ایمان و عشق ما به حضرت مهدی(عج) ما را واداشت تا آنکه در جهت شناخت هر جه بیشتر این حصیت بزرگ جهان آفرینش و موعود الهی، تحقیق نماییم و گامی در جهت شناساندن این وجود مقدس به دیگر مسلمانان جهان برداریم.
هدف دیگر آنکه پس از پیروزی انقلاب اسلامی به رهبری حضرت امام خمینی(ره) و بیداری مسلمانان در سراسر دنبا و نیز توجه همگان به این حرکت مقدس لازم بود، تا بر یکی از نقاط مشترک همه مسلمانان و در حقیقت آن چیزی که به خاطر باور و ایمان به او این حرکت عظیم بوجود آمده به مسلمانان بهتر معرفی شود و آن حضرت مهدی(عج) است چون می دانید همه مسلمانان اعتقاد به مهدی موعود و این که در آخرالزمان با آن خصوصیت از فرزندان پیامبر برای گسترش عدالت در زمین خواهد آمد را دارند نهایت برخی از اهل سنت مانند ما شیعیان معتقدند آن حضرت متولد شده و هم اکنون زنده است و برخی دیگر معتقدند هنوز متولد نشده است ولی اصل اعتقاد به مهدی موعود در میان مسلمانان همگانی است و این نقطه مشترک و اتحاد خوبی است و حتی مطابق روایات ما که پس از ظهور حضرت مهدی(عج) حضرت عیسی از آسمان به زمین می آید و از مسیحیان برای پیروی از حضرت دعوت می نماید ترویج این باورها می تواند نقطه ارتباط بین مسلمانان و مسیحیان نیز باشد.
کوثر: پس از معرفی اجمالی آثار و اهدافی که در تالیف آنها داشته اید. پرسش دیگر این است که با توجه به فرموده پیامبر گرامی اسلام که انتظار فرج را با فضیلت ترین اعمال می داند شما چه برداشتی از روایات انتظار فرج دارید و انتظار فرج به چه معنی است؟
استاد کورانی: انتظار فرج بعضی انتظار استقرار عدالت بر تمامی کره زمین چیزی که خداوند متعال وعده آن را داده تمامی پیامبران الهی از آدم تا خاتم با آنکه دستیابی به عدالت و استقرار آن را در جامعه از اهداف اولیه خود قرار داده بودند ولی متاسفانه به عللی یا ناموفق و یا کم موفق بودند هدف این است که انسانهای تشنه عدالت همواره باید در انتطار یک چنان روزی باشند که این وعده الهی تحقق پذیرد. بر اساس این امید و اعتقاد همواره مسلمانان و بخصوص شیعیان در جهت رسیدن به عدالت مبارزه کرده اند و تلاش نموده اند تا آنکه حتی المقدور در عدالت را در جامعه خود پیاده کنند و ظلم و ستم را ریشه کن سازند. حتی غیر مسلمانان و آنهایی که به خدا اعتقاد ندارند در آرزوی عدالت و برای رسیدن به آن تلاش می ورزند. بنابراین تحق عدالت در جامعه آرزوی همه انسانهاست و خداوند هم تحقق این آرزو را به همگان بشارت داده و آن را جزء برنامه ها و قوانین مسلم خویش قرار داده است. و انتطار فرج یعنی انتظار این تحقق آرزوی مهم و انتظار اجرای عدالت به دست منجی بشریت حضرت مهدی(عج) و پیاده شدن قوانین و دستورات عدالت گستر اسلام.
کوثر: آنچه از روایات در باره تشکیل حکومت قبل از قیام حضرت مهدی(عج) استفاده می شود بیان فرمایید آیا اساسا حکومت حقی قبل از قیام امام زمان علیه السلام محقق می شود یا خیر؟
استاد کورانی: در روایات ما از دو حکومت حق قبل از قیام سخن به میان آمده است یکی در یمن (بانی) و دیگری در ایران (خراسانی) با این تفاوت که حکومت یمانی در همان سال ظهور ماه رجب تشکیل می شود که در روایات تعبیر به (قیام) شده است ولی حکومت خراسانی قبل از سال ظهور تشکیل می شود که تعبیر به (خروج) شده است که بر اساس نهضت امام خمینی «خروج » است و مطابق روایات این هر دو حکومت همراه و پشتیبان قیام حضرت مهدی(عج) هستند.
بر اساس تحقیق و برداشت از روایات (خراسانی) یعنی ایرانی چون زمان قدیم به ایران می گفتند «بلاد شرق »، «بلاد خراسان » و (جبال طالقان) مقصود همه اینها همان ایران است. و می شود گفت احادیثی که در باره اهل شرق است و اینکه قبل از ظهور مردی از قم خروج می کند. و یا دارد که (رایات اهل مشرق) اینها همه اشاره به همان خروج قبل از ظهور امام زمان علیه السلام است که تحقق پیدا می کند.
کوثر: جناب آقای کورانی فرمودند با توجه به روایات وجود حکومت حق قبل از ظهور امری مسلم است. جناب آقای مزینانی از آنجا که دیدگاهها در این باره متفاوت است و جناب عالی تحقیقی در این زمینه داشته اید لطفا چند پرسش در این موضوع هست که خوب است توضیخاتی بفرمایید.
سؤال اول اینکه: در باره تشکیل حکومت در عصر غیبت چه دیدگاههایی وجود دارد؟
مزینانی: در این باره سه دیدگاه وجود دارد:
1- بیشتر فقهای شیعه، قیام و اقدام برای تشکیل حکومت اسلامی را ضروری می دانند و بر این باورند که فقهای عادل، باید به این مهم اقدام کنند و اگر یکی از آنان تشکیل حکومت داد بر دیگران واجب است که از او پیروی کنند.
2- برخی تشکیل حکومت اسلامی را واجب نمی دانند ولی بر این باورند که اگر حکومتی تشکیل شد بر همگان لازم است که از آن حمایت کنند.
3- شماری اندک برآنند که اقامه حکومت از شؤون امام معصوم(ع) است، بنابراین، در دوره غیبت تشکیل حکومت اسلامی جایز نیست.
کوثر: شما در تحقیقتان به چه نتیجه ای رسیده اید؟
مزینانی: در تحقیقات مفصلی که در این باره داشته ام به این نتیجه رسیده ام که تلاش مردم، بویژه فقهای بزرگوار برای ایجاد حکومت اسلامی جایز بلکه واجب و از اهم واجبات است. و به گفته صاحب جواهر کسی که در این مساله تردید کند طعم فقه را نچشیده و رمز سخنان امامان معصوم(ع) را درنیافته است. دلایل عقلی و نقلی بسیاری بر این مطلب در جای خود اقامه شده است.
آیا می توان گفت که در طول غیبت صغری، که بیش از هزار سال از آن می گذرد و ممکن است هزارها سال دیگر ادامه داشته باشد، اجرای احکام اسلام لازم نیست. بدون تردید پاسخ منفی است; چرا که لازمه سخن فوق، این است که احکام اسلام محدود به صدر اسلام و زمان حضور معصوم(ع) باشد و این برخلاف ضروریات اعتقادی اسلام است. بر همین اساس، بیشتر فقهای شیعه، از جمله امام خمینی تشکیل حکومت اسلامی را در دوره غیبت لازم می دانند. و اگر این کار، جز به قیام و اقدام دسته جمعی امکان پذیر نباشد همگان باید به این مهم اقدام کنند.
کوثر: در باره ایده سوم و دلیلهای آن کمی بیشتر توضیح دهید؟
مزینانی: بینش اختصاص حکومت به امام معصوم، نخست به صورت یک اختلاف فقهی کلامی مطرح بود ولی در این اواخر رنگ سیاسی به خود گرفت. عده ای بر اساس همین بینش بزرگانی چون آخوند خراسانی، آیت الله مازندرانی و علامه نائینی و ... را تخطئه کردند. این بینش چون تضادی با خودکامگی حکام نداشت بلکه توجیه گر اعمال آنان نیز بود از سوی آنان نیز حمایت و ترویج شد تا جایی که هواداران این اندیشه پیش از انقلاب اسلامی به صورت گروهی منسجم درآمدند و با تبلیغ این که وظیفه ما در این عصر انتظار است و بس، و ما نباید در کارهای سیاسی دخالت کنیم با مبارزان و طرفداران امام خمینی به مخالفت برخاستند. هر چند با تلاش عالمان آگاه و پیروزی انقلاب اسلامی، این باور غلط منزوی شد و بسیاری از هواداران آن به صف انقلاب پیوستند ولی این بدان معنی نیست که این بینش هیچ هواخواهی نداشته باشد. هنوز در گوشه و کنار هستند افرادی که به این تفکر دامن می زنند از این روز ما در مقاله ای به تفصیل به نقد و بررسی این اندیشه و بیان آن پرداختیم و سستی و بی پایگی آن را نمایاندیم.
کوثر: جناب آقای کورانی از مسائل مورد گفتگو در باره حضرت مهدی(عج) موضوع ارتباط با آن حضرت در عصر غیبت کبری است آیا تشرف به خدمت حضرت امکان دارد یا خیر؟
استاد کورانی: اصل ارتباط ممکن است ولی نکته ای را که می خواهم عرض کنم و شاید بیشتر این کسانی که ادعای ارتباط می کنند البته آنهایی که صادق هستند. این نوع از ارتباط است ارتباط با یاران و نزدیکان حضرت است چون می دانید مطابق روایات امام زمان یاران و سربازانی دارد که حضرت خضر(ع) از جمله آنهاست و جمعی از مؤمنان زیر نظر آن حضرت هستند و چه بسا این ارتباطها با آنان انجام می گیرد. قصه ای را از آقای حائری شنیده ام برایتان نقل می کنم مؤید این سخن ماست. ایشان می گفتند مدتی در مسجد جمکران مشغول عبادت بودم و دلم می خواست آقا امام زمان علیه السلام را ملاقات کنم یک روز در حال نماز ظهر بودم بوی عطری به مشامم رسید که تا آن زمان چنان بوی دل انگیزی را استشمام نکرده بودم. روزی از در مغازه ای رد می شدم صاحب مغازه پیرمردی بود چند نفر جلو مغازه ایستاده بودند باز همان بوی عطر به مشامم رسید ایستادم خواستم از او سؤال کنم چون دیگران بودند رفتم و فردای آن روز آمدم و از او پرسیدم آیا دیروز آقا امام زمان علیه السلام اینجا تشریف آورده بودند؟ پیرمرد با تعجب گفت چه می گویی؟ من کجا و امام زمان علیه السلام کجا؟
گفتم من نشانه ای دارم و آن بوی عطری بود که با آن سابقه آن را بوئیده بودم وقتی این را گفتم و او را سوگند دادم که حقیقت را برایم بگوید گفت درست است یک نفر از نوکران امام زمان علیه السلام از جلو مغازه ما رد شده بود. بنابراین با این که اصل ملاقات ممکن است باشد ولی چه بسا موارد این گونه باشد که عرض شد.
کوثر: چه بسا افرادی به خاطر علاقه زیاد و اینکه دائما در فکر ارتباط و ملاقات باشند دچار خیالات شوند و نتوانند بین حقیقت و خیالات خود تفاوتی قائل شوند.
استاد کورانی: البته این ممکن است لکن تشخیص حقیقت از خیالات هم ممکن است به اینکه ملاقات حقیقی همراه با کرامتها و نشانه هایی اتفاق می افتد که حقیقت را از وهم خیال متمایز می سازد.
کوثر: جناب آقای ذاکری با توجه به اینکه شما در مجله وزین حوزه مقاله ای در باره ارتباط با امام زمان علیه السلام در دوران غیبت نوشته اید لطفا نظر خود را در امکان ارتباط با حضرت بیان کنید؟
ذاکری: اگر منظور از امکان ارتباط از جهت عقلی باشد امری است ممکن. اما اگر مقصود امکان ارتباط از نظر روایات و علمای شیعه باشد پاسخ آن متفاوت است.
عده ای از علمای شیعه مانند نعمانی در کتاب غیبت، فیض کاشانی در وافی، کاشف الغطاء در رساله حق المبین ارتباط را در غیبت کبری منتفی دانسته اند. بزرگانی مانند سید مرتضی و شیخ طوسی اصل امکان ارتباط را مطرح ساخته اند.
جمعی از علمای متاخر امکان ارتباط را نه تنها جایز دانسته بلکه حکایتهایی در این زمینه نقل کرده اند. اما در روایات به ویژه توقیع شریف که توسط آخرین نایب خاص حضرت، علی بن محمد سمری(م 329) دریافت شد. مدعیان دیدار را دروغگو و افترا زننده معرفی نموده است و امکان دیدار را در دوران غیبت کبری منتفی می داند و فقط در روایتی این افتخار را برای «موالی خاصه » جایز می شمرد.
کوثر: آیا غیر از توقیع، روایات دیگری در نفی امکان ارتباط وجود دارد؟
ذاکری: روایات در این موضوع بسیار است و می توان آن را به سه دسته تقسیم کرد:
1. روایاتی که بر ناشناخته بودن حضرت در میان مردم دلالت می کند در این دسته روایات آمده است که ایشان بمانند یوسف در جمع مردم شرکت می کند، افراد را می بیند اما مردم حضرتش را نمی شناسند.
2. روایاتی که دلالت می کند امام عصر(عج) در مراسم حج حضور می یابد اما مردم او را نمی شناسند.
3. آن دسته از روایات که تاکید می کند مدت غیبت حضرت چنان طولانی می شود که مردم ضعیف الایمان حضرت را از یاد برده و می گویند نیاز به آل محمد نداریم. روشن است که اگر امکان دیدار باشد چنین سرخوردگی رخ نخواهد داد.
کوثر: به نظر می رسد که مهمترین دلیل بر نفی ارتباط توقیع شریف است در حالی که در سند و دلالت آن اشکال کرده اند.
ذاکری: شکی نیست توقیع دلیل اصلی منکران ارتباط است. ناقلان توقیع مانند: شیخ صدوق، شیخ طوسی، شیخ طبرسی، قطب راوندی، فیض کاشانی، سید بن طاووس در اعتبار سند و دلالت آن تردید نکرده اند. به نظر می رسد کسانی که در سند توقیع تردید کرده اند، آن را از منبع اصلی کمال الدین صدوق نقل نکرده بلکه آن را از نسخه نادرست غیبت شیخ طوسی آورده اند که اسم راوی در آن اشتباه ذکر شده است. در این زمینه مجله حوزه مراجعه شود.
اما اشکال دلالت آن را بدین گونه ذکر نموده اند که توقیع، مدعیان دیدار همراه با نیابت را نفی می کند اما چنانچه کسی بدون ادعای نیابت مدعی دیدار شود مشمول توقیع شریف نیست.
به نظر می رسد که این توجیه صحیح نیست زیرا نفی نیابت در قسمت اول توقیع است که خبر از مرگ سمری می دهد و تکذیب مدعیان مشاهده در بخش پایانی آن است که بیان می کند مدعیان دیدار و مشاهده قبل از خروج سفیانی دروغگوی افترازننده هستند و در نتیجه باید آنها را تکذیب کرد.
کوثر: لطفا توضیح دهید چگونه شیخ طوسی که توقیع را پذیرفته امکان دیدار با حضرت را در دوران غیبت مطرح ساخته است و بیان نمایید که منظور از «موالی خاصه » کیست؟
ذاکری: این نکته ای قابل تامل و بجاست. باید توجه داشت سید مرتضی و شیخ طوسی که امکان دیدار عده ای از اولیاء الله را با حضرت مطرح ساخته اند در پاسخ از اشکال علمای اهل سنت بوده که امام غایب چه فایده ای برای امت دارد. این دو بزرگوار در پاسخ به این اشکال، امکان ارتباط را مطرح ساخته اند که برخی ممکن است از محضرش استفاده کنند. در جمع بین قول به امکان دیدار و توقیع شریف، صاحب کشف الغمه گفته است: امکان دیدار برای برخی اولیا الله هست اما چون توقیع دستور می دهد مدعی مشاهده و دیدار را باید تکذیب کرد هیچ گونه ادعایی نمی نمایند. اما موالی خاصه شیخ مفید آنها را خادمان حضرت دانسته اند. و برخی آنها را همراهان حضرت دانسته اند که در روایتی عدد آنها سی تن ذکر شده و به هر حال دلیلی بر رؤیت حضرت نیست. و با توقیع مخالفت ندارد.
کوثر: با توجه به توضیحاتی که ارائه گردید امکان دیدار را بعید می سازد و کسی حق اظهار ادعای دیدار ندارد نظر خویش را در باره کتابهای و حکایتهایی که در این زمان در باره دیدار با امام عصر(عج) رواج یافته بیان نمایید.
ذاکری: وظیفه ماست که تمام مدعیان دیدار را تکذیب کنیم و این آخرین پیام امام خویش را پاسداریم. ما حق نداریم خود را دوستدار امام زمان(عج) بخوانیم و برخلاف فرمایش حضرت عمل کنیم. علمای سلف هیچگاه مدعی دیدار حضرت نبوده اند. علامه بحرالعلوم که مقامات معنوی و محرز است و حکایتهایی از دیدار وی با حضرت حجت(عج) نقل شده در صحت توقیعاتی که در باره شیع طوسی در کتاب احتجاج نقل شده تردید می کند و پذیرش آن را برابر با ادعای مشاهده می داند که طبق توقیع شریف روا نیست.
بنابراین در باره مدعیان دیدار باید گفت یا آنان گرفتار توهم و خیالات شده اند کسی که امام زمانی با لهجه اصفهانی می بیند و با وی بمانند مصاحبه مطبوعاتی گفتگو می کند و یا خدای ناخواسته در صدد کسب موقعیت و فریب مردم می باشد. آنچه به عهده ما شیعیان واقعی حضرت است عمل به دستور ایشان می باشد که باید مدعیان مشاهده را دروغگو خواند و اجازه نداد عده ای از این باور سوء استفاده کنند وبه فریب عوام بپردازند و با اوهام و خیالات باطل خویش مردم را گمراه سازند و از سعی و تلاش یا خودسازی بازشان دارند.
کوثر: یکی از پرسشها در باره حضرت مهدی(عج) محل سکونت و نحوه زندگی آن حضرت است از جناب آقای کورانی می خواهیم در این باره توضیحاتی بفرمایید.
استاد کورانی: روایات ما نشان می دهد که محل اصلی سکونت حضرت مهدی(عج) مدینه منوره است ولی در حال رکت به دیگر اماکن نیز هستند که با قدرت الهی ممکن است نماز صبح در مکه باشند و نماز مغرب و عشاء در کربلا و یا مکان دیگری این توانایی و قدرت خدایی است که به آن حضرت عطا شده است که به فرمان الهی هر جا که بخواهد و مشیت الهی باشد در آنجا حضور پیدا می کند.
کوثر: آشنایی با زندگی امامان علیهم السلام بخصوص امام زمان(عج) امری لازم و برای همگان مفید است جناب آقای یعقوبی با توجه به تحقیقاتی که حضرت عالی پیرامون زندگی حضرت مهدی(ع) انجام داده اید لطفا در باره چگونگی ولادت و زندگی آن حضرت مطالبی بیان فرمایید؟
یعقوبی: زندگی امام عصر(ع) یکی از رخدادهای مهم تاریخ اسلام بلکه تاریخ بشری است که گزارشگران به دقت آن را پی گیری کرده اند، این زندگی مجموعه ای از حوادث و رخدادهای سؤال برانگیز و شنیدنی دارد که در یک نگاه کلی می توان آن را به چهار بخش تقسیم کرد:
1- ولادت و مقدمات آن و نیز حوادث پس از آن تا سن پنچ سالگی.
2- از شهادت امام حسن(ع) تا پایان غیبت صغری
3- از آغاز غیبت کبری تا زمان ظهور
بخش اول نیز به نوبه خود دربردارنده حوادثی است که قابل بررسی می باشد: خلفای بنی عباس از آمدن فردی که بساط ظلم و ستم را برمی چیند و عدل را در سراسر گیتی گسترش می دهد گزارشها و خبرهایی شنیده بودند و حتی از خصوصیات آن هم آگاه بودند که آن فرد از خاندان امامت و آخرین امام شیعیان خواهد بود. به همین جهت از زمان امام جواد(ع) تا زمان امام حسن(ع) همواره این امامان را که معروف به (ابن الرضا) بودند در محاصره و یا حبس قرار داده بودند و روز به روز هم این حلقه محاصره تنگ تر می شد، در زمان امام حسن عسکری(ع) - که آن وعده الهی نزدیک شده بود - مراقبت ها شدیدتر شد و به اوج خود رسید به گونه ای که دستگاه خلافت خانمهای قابله به کار گرفت تا در خانواده بنی هاشم مراقب باشند و اگر مولود پسری دیدند آن را گزارش دهند، درست مانند زمان حضرت موسی که فرعونیان انجام دادند. در همین ایام امام حسن(ع) به شیعیانی که نگران اوضاع و احوال بودند می فرمود:
«سیرزقنی الله ولدا بمنه و لطفه » (1) : خداوند با لطف و عنایتش به زودی فرزندی به من خواهد داد. اما علی رغم این فشارها عاقبت تقدیر الهی بر تدبیر شیطانی ستگران پیروز شد و آن مولود مسعود قدم به عرصه وجود گذاشت.
کوثر: اگر ممکن است در چگونگی ولادت و مکان آن و نیز حوادث پس از آن توضیح بیشتری بدهید؟
یعقوبی: معمولا کسی دارای فرزند می شود مخصوصا اگر از افراد متشخص و سرشناس باشد بر کسی پوشیده نمی ماند. امام حسن(ع) از موقعیت و اهمیت این مولود آگاه بودند و حساسیت دشمنان راجع به این نوزاد را هم به خوبی احساس می کردند، از این رو به گونه ای مقدمات ولادت را فراهم کردند که نه تنها دشمنان حتی بسیاری از دوستان هم از آن باخبر نشدند، و این حادثه در تاریخ نمونه های دیگری هم دارد از جمله ولادت پنهانی حضرت ابراهیم(ع) و حضرت موسی(ع). و به نظر بعضی از بزرگان می تواند امری معمولی و عادی باشد، گرچه از جنبه غیبی و الهی هم نباید غفلت کرد.
اما راجع به مکان ولادت و حوادث بعد از آن و کیفیت رشد آن حضرت، مسائل فراوانی وجود دارد که ما در مقاله مفصل خودمان در مجله حوزه از آن سخن گفته ایم و چهار احتمال آورده ایم خوانندگان عزیزی که در پی آگاهی بیشتری هستند می توانند به شماره (71 - 70) آن مجله مراجعه نمایند.
کوثر: لطفا راجع به بخش دوم زندگی آن حضرت هم توضیح مختصری بدهید؟
یعقوبی: این بخش، از حوادث عجیبی تشکیل شده و موقعیت استثنایی داشته است، به همین جهت آن را «دوران محنت و حیرت » شیعیان نامیده اند، امتحان سختی برای دوستداران اهل بیت در این برهه از تاریخ پیش آمد. از سویی ظهور افکار و اندیشه های متضاد و شبهه و تردیدهای فراوان که مسعودی می نویسد بعد از امام حسن(ع) مردم بیست طایفه شدند و هر کدام باوری داشتند. از سوی دیگر دسترسی به امام مهدی(ع) به آسانی برای شیعیان ممکن نبود، و از جهت دیگر جستجوی جاسوسان برای دستگیری امام(ع) شدت یافته بود.
از لحاظ دیگر مساله امامت در خردسالی برای برخی از مردم سؤال برانگیز شده بود. این حوادث مجموعه ای از ابهام ها و سرگردانی هایی برای مردم ایجاد کرد که برخی از آنها بریدند و به وادی انحراف افتادند.
از مسائل مهمی که فضای آن روز را دگرگون کرد مساله نماز خواندن آن حضرت بر پیکر پدر بزرگوارشان بود. البته بر اساس تحقیقی که ما انجام دادیم، دو نماز بر جسد امام حسن(ع) خوانده شده: یکی در منزل توسط حضرت مهدی(ع) در جمع دوستان خصوصی و خویشان که در همانجا حضرت عمویشان جعفر را کنار زدند و خود بر بدن امام حسن(ع) نماز خواندند.
یک نماز هم در میان مردم توسط نماینده خلیفه خوانده شده که شیخ مفید(ره) فقط به این نماز اشاره کرده است. با این بررسی پاسخ سؤول مهمی که می گویند چگونه امام(ع) بر جنازه پدر نماز گزارد و دستگیر نشد تا اندازه ای روشن می شود.
کوثر: اگر ممکن است نسبت به راز طول عمر حضرت اشاره ای بفرمایید.
یعقوبی: بخش سوم زندگی آن حضرت از آغاز غیبت کبری شروع شده است که پایان آن معلوم نیست. در این قسمت از این نکته باید شروع کرد که آیا ممکن است کسی عمر طولانی بیش از هزار سال داشته باشد و شاداب و با نشاط بماند؟ در پاسخ باید گفت اولا مساله طول عمر از شاخه های مساله دیگری به نام «حیات » است که هنوز حقیقت آن بر بشر مجهول است و ثانیا پیری عارض بر حیات است، و امکان علمی و طبیعی برای تاخیر آن هست، ثالثا وجود استثناها در هر امری مساله ای است انکارناپذیر، گرچه عادی نباشد ولی خرق عادت امر محالی نیست در این عالم. علامه طباطبایی می فرماید زندگی امام غایب(ع) بر طریق خرق عادت است. رابعا، معمران و دراز عمران فراوانی در تاریخ وجود داشته اند که قرآن پیامبری حضرت نوح را 950 سال می داند. و خامسا: کریمی که جهان پاینده دارد
تواند حجتی را زنده دارد قرآن درباره حضرت یونس می فرماید: «و لولا انه کان من المسبحین للبث فی بطنه ای یوم یبعثون »
اگر حضرت یونس از تسبیح گویان نبود تا روز قیامت در شکم ماهی می ماند.
خدایی که دریا را برای موسی شکافت، آتش را بر ابراهیم سرد و سلامت گردان و ... می تواند آن سفر برده که صد قافله دل همره اوست، را نگه دارد و روزی که شرایط ظهورش فراهم گردد او را ظاهر سازد.
بنابراین طول عمر حضرت مهدی(ع) هیچگونه استبعادی ندارد و با دلایل طبیعی، مادی و غیبی قابل اثبات و پذیرش است.
کوثر: از ویژگیهای قیام حضرت وجود313 تن یاران آن حضرت است که در روایات از آنان تعریف و تمجید شده است. نقش این تعداد یاران در ظهور حضرت چگونه است؟ آیا اگر این تعداد کامل شوند ظهور حتمی خواهد بود یا آنکه همانند دیگر نشانه های ظهور می باشد؟
استاد کورانی: من در روایتی ندیدم که ظهور امام زمان متوقف بر وجود این تعداد (313) بله این عده از یارانی هستند که مستقیم از حضرت دستور می گیرند و مجری فرمان اویند ولی توقف ظهور امام بر وجود این تعداد این از روایات برنمی آید آنچه مسلم است این که خداوند اراده فرموده است عدالت را در سراسر سرزمین با قیام حضرت مهدی(عج) برقرار سازد و مقدمات آن را نیز خود فراهم می کند و امکانات و نیروهای لازم را در اختیارش می گذارد.
کوثر: نشانه های ظهور از مباحث گسترده و مهم در موضوع قیام حضرت مهدی(عج) است از جناب آقای اسماعیلی با توجه به تحقیقی که در این موضوع داشته اند پرسشمان این است اساسا منظور از علائم ظهور چیست؟
اسماعیلی: در اسلام به ویژه تشیع برخلاف بسیاری از ادیان و مذاهب دیگر صرفا به نوید آمدن یک منجی و مصلح کل در آخرالزمان، اکتفا نشده است، بلکه علاوه بر آن، از چگونگی قیام، زمان ظهور، و مشخصات و ویژگی های فرد قیام کننده و مخالفان و موافقان وی، تصویر روشنی ارائه شده است و حوادث و رخدادهایی که پیش از پیدایش این انقلاب بزرگ جهانی و ظهور حضرت مهدی(عج) و یا در آستانه ظهور وی، پدید می آیند، توسط معصومان(ع) به تفصیل بیان گردیده است که به مجموعه آنها نشانه های ظهور گفته می شود. تحقق هر یک از حوادثی که در روایات پیشگویی شده است نویدی از نزدیک شدن زمان ظهور است به گونه ای که به دنبال آخرین علامت پیش بینی شده حضرت مهدی(عج) ظهور خواهد کرد.
بر این اساس واقع شدن یک و یا چند نشانه از مجموعه علائم ظهوری که در روایات بیان شده است، چیزی جز نزدیک شدن زمان ظهور را نمی رساند.
کوثر: شناختن نشانه های ظهور چه فایده ای دارد؟
اسماعیلی: ظهور حضرت مهدی(عج) به صورت یک انقلاب بزرگ و فراگیر است که همه جهان و ملت ها و اقوام گوناگون را دربرمی گیرد، بی گمان، پیدایش چنین انقلابی ناگهانی و بدون مقدمه نخواهد بود و با تحولات و جریان هایی کم کم زمینه آن فراهم می گرد. بر این اساس دانستن نشانه های ظهور و آگاهی از حوادثی که پیش از ظهور و یا در آستانه آن رخ می دهند اجمالا دو فایده مهم دارند، نخست آنکه منتظران مهدی(عج) می توانند با توجه به نشانه ها و تصویر روشنی که از آن بزرگوار و قیام وی و جریاناتی که ظهور وی با آنها همراه است و نیز شناخت بستر زمانی ظهور، مدعیان دروغین را از مهدی حقیقی کاملا تشخیص دهند، زیرا بدیهی است که چه بسا افرادی به انگیزه های مادی و دست یافتن به قدرت و حکومت به دروغ چنین ادعایی را بکنند و خود را همان مهدی موعود قلمداد کنند، چنانکه در طول دوره هزار و چند صد صاله غیبت بارها چنین مدعیانی پیدا شده اند. اگر مردم منتظر ظهور، نشانه های این انقلاب را ندانند ممکن است فریب مدعیان دروغین را بخورند و به انحراف و بی راهه بروند. و فایده دیگر آنکه مسلمانان وظیفه دارند خود را آماده یاری رساندن به آن حضرت کنند و در این انقلاب بزرگ در رکاب آن حضرت باشند وبه سهم خود زمینه تحقق و پیروزی را فراهم سازند، روشن است که اگر اطلاع از علائم ظهور نداشته باشند و خصوصیات ظهور را چگونگی قیام، مخالفان، یاران، رخدادهایی که پیش و یا در هنگام و در آستانه ظهور واقع می گردند، موضع گیری ملت ها و اقوام گوناگون در برابر آن و بسیاری از جریاناتی که به روشنی وقوع آنها توسط امامان علیهم السلام پیشگویی شده است را ندانند، نمی توانند، وظیفه خویش را انجام دهند.
کوثر: در روایات نشانه های ظهور اسم از حوادث و جریاناتی به میان آمده که بعضی از آنها در عصر بنی امیه و بنی عباس تحقق پیدا کرده است که مسلم مربوط به قیام حضرت مهدی(عج) و از نشانه های ظهور آن بزرگوار نبوده است مقصود از این نشانه ها چیست؟
اسماعیلی: بله همان طور که اشاره کردید بسیاری از حرادث و رخدادهای دوران سیاه بنی امیه و بنی عباس توسط امامان(ع) پیشگویی شده اند و گاه از آنها تعبیر به نشانه های ظهور هم شده است ظاهرا منظور از ظهور، ظهور حضرت مهدی(عج) نیست، چنانکه تعبیر «قیام » و «قائم » هم الزاما در همه به معنای قیام حضرت مهدی(عج) نیست. در دوران سیاه حاکمیت بنی امیه و بنی عباس دهها قیام و انقلاب کوچک و بزرگ توسط شیعیان و طرفداران اهل بیت، علیه آنان به وقوع پیوست که برخی از آنها مانند قیام زید بن علی تا حدودی مورد تایید امامان(ع) هم بود، راه افتادن این قیام ها و انقلاب ها توسط علویان به منزله گشایش در کار شیعیان بود، آنها مجالی می یافتند تا به وظایف خویش بپردازند. امیرالمؤمنین(ع) در خطبه ای حوادث و وقایع دوران بنی امیه و بنی عباس را برمی شمارد و یاران خویش را از چیزهایی که پس از وی تا هنگام ظهور واقع می شوند، باخبر ساخت و فرمود:
«اذا قام القائم بخراسان و غلب علی ارض کوفان [کرمان]و الملتان و جاز جزیزة بنی کاوان و قام منا قائم بجیلان و اجابته الآبر و الدیلم ... ثم یقوم القائم المامول ...»
هنگامی که قائم در خراسان قیام کند و بر سرزمین کوفه یا کرمان و ملتان چیره گردد و از منطقه جزیره بنی کاوان بگذرد. و قیام کننده ای در سرزمین گیلان قیام کند و ساکنان سرزمین های «آبر» و «دیلم » دعوت وی را اجابت کنند ... آنگاه قائم مورد انتظار ما قیام خواهد کرد.
روشن است که منظور از «قائم به خراسان » و یا «قائم به گیلان » مهدی موعود(عج) نیست و ظاهرا حرکت های علویان در منطقه گیلان و خراسان مراد باشد که از آنها تعبیر به قائم شده است.
کوثر: جناب آقای کورانی با توجه به تتبع و تحقیق گسترده ای که جناب عالی در روایات مربوط به حضرت مهدی(عج) داشته اید چه موضوعاتی را بایسته تحقیق و پژوهش می دانید.
استاد کورانی: موضوعات بایسته تحقیق فراوان است کار ما در معجم احادیث این بود که روایات مربوط به حضرت مهدی(عج) را جمع آوری کرده مستندسازی کرده و موضوع بندی نماییم تا کار را برای محققان و پژوهشگران آسانتر سازیم ولی موضوعاتی که باید تحقیق شود و شایسته دقت و بررسی است بسیار است به عنوان مقال اینکه در روایات آمده آن حضرت «مؤید به روح القدس » است و یا «عنده علم الکتاب » است مقصود چیست؟ و یا کارهایی که آن حضرت در ایام غیبت انجام می دهد چیست و چگونه است؟ همراهی حضرت خضر با آن حضرت با آنکه در قرآن آمده حضرت موسی قریب دو روز با آن حضرت بود و مطالب مهمی آموخت و بیش از آن نتوانست ادامه دهد اما خضر وزیر حضرت است و زیر نظر اوست. و همچنین وجود یاران دیگری که حداقل تا 30 نفر رسیده است که با آن حضرت دائم در تماس هستند، نشانه های ظهور و حوادثی که نزدیک قیام در جهان اتفاق می افتد به خصوص حوادثی که در یمن، سوریه، ایران و حجاز اتفاق می افتد و نیز نقطه اشتراک همه مسلمانان بر عقیده به موعود آخرالزمان و ... موضوعات دیگری که هر کدام شایسته پژوهش و تحقیق دارد و می تواند برای همگان مفید باشد.
کوثر: برای خود حضرت عالی کدام بیشتر جلب توجه نموده است.
استاد کورانی: قرب و نزدیکی حضرت به خداوند است که در روایات این معنی با تعابیر مختلف آمده است مانند اینکه «مؤید به روح القدس » است و «بقیة الله فی ارضه » است و اینکه او تنها کسی است که مجری قوانین الهی و تحقق بخش هدف همه انبیاء است، شناخت این مقام و موقعیت آن حضرت در پیشگاه خداوند موضوع قابل توجه و برای من مورد علاقه است.
کوثر: وظایف شیعیان در عصر غیبت با توجه به روایات چیست؟
استاد کورانی: اولین وظیفه شناخت درست خود امام(ع) که در روایت آمده:
«من مات و لم یعرف امام زمانه مات میتة جاهلیة »
پس از شناخت عمل کردن به وظایف و دستورات شرع مقدس و کارهایی که امام زمان(ع) می پسندد و پیروی از علماء و فقها و کسانی که در عصر غیبت نائب آن حضرت محسوب می شوند. و سومین وظیفه که بیشتر متوجه علماء و حوزویان است پاسخ گویی به شبهاتی است که از جانب مخالفان در باره حضرت و اهداف و مکتب ایشان مطرح می شود و پاسداری از عقیده مهدویت.
کوثر: آخرین سؤال ما از آقای مزینانی است با توجه به آنکه در زمان غیبت تشکیل حکومت حق نه تنها جایز که وظیقه است و هیچ منافاتی با انتظار ظهور ندارد حال اگر حکومتی این چنین تشکیل شد چنانکه در ایران اسلامی به رهبری امام خمینی(ره) بوقوع پیوسته است، وظیفه منتظران مهدی(عج) در برابر این حکومت چیست؟
مزینانی: حمایت و پاسداری از نظام اسلامی و دستاوردهای انقلاب اسلامی وظیفه ای است بر دوش همگان، بویژه متفکران و روحانیت متعهد. همه دلایل و شواهدی که بر ضرورت ایجاد حکومت اسلامی دلالت دارند بر حفظ و پاسداری آن نیز به طریق اولی دلالت دارند. روشن است وقتی که حکومت نیاز بود و ضرورت برای جامعه و برای دین و دنیای مردم حفط و پاسداری از آن نیز واجب خواهد بود. بر همین اساس، همه فقهای شیعه معتقدند که اگر نظام اسلامی، تهدید شود همه مسلمانان وظیفه دارند که به دفاع برخیزند. با توجه به همین جایگاه فروعات مهمی در فقه مطرح می شود از جمله:
اگر کفار برای ضربه زدن به اسلام و نظام اسلامی گروهی از مسلمانان را به گروگان بگیرند و در پیشاپیش لشکر خویش قرار دهند، برای از بین بردن توطئه دشمن فقهای بزرگوار اسلام، کشتن آن مسلمانان را نیز مجاز شمرده اند. چرا که حفظ اسلام و نظام اسلامی از ریخته شدن خون عده ای از مسلمانان مهمتر است.
بر همین اساس، فقها و مراجع بویژه حضرت امام خمینی حساسیت ویژه ای نسبت به حفظ جمهوری اسلامی ایران داشتند به گونه ای که همین موضوع را محور وصیت نامه الهی سیاسی خویش قرار دادند و بارهای بار از آن، به عنوان بالاترین واجب یاد کردند:
«اگر حفظ اسلام یک فریضه الهی است، حفظ این جمهوری از اعظم فرایض است.»
چرا که حفظ اسلام و اجرای قوانین آن، بستگی به حفظ نظام اسلامی دارد و با نبود آن فرائض آن گونه که اسلام خواهد و می طلبد انجام نمی پذیرد.
از این روی امام راحل(ره) می فرمایند:
«... حفظ نظام جمهوری اسلامی، بر همه مسلمانان واجب عینی است، حتی از نماز هم واجب تر است.»