ماهان شبکه ایرانیان

دانشگاه تک جنسیتی ناموفق نبوده است

چکیده: اصل و قاعده اولیه در تشکیل یک دانشگاه نباید بر اساس تفکیک جنسیتی باشد؛ چرا که علم و دانش تفکیک جنسیتی نمی پذیرد و باید دیالوگ علمی میان انسان ها فارغ از جنسیت انجام گیرد. با این وجود، دانشگاه زنانه الزهراء تجربه ناموفقی نبوده است؛ زیرا شانس مضاعفی برای تحصیل زنان فراهم کرده است.

همشهری، 23/3/83

چکیده: اصل و قاعده اولیه در تشکیل یک دانشگاه نباید بر اساس تفکیک جنسیتی باشد؛ چرا که علم و دانش تفکیک جنسیتی نمی پذیرد و باید دیالوگ علمی میان انسان ها فارغ از جنسیت انجام گیرد. با این وجود، دانشگاه زنانه الزهراء تجربه ناموفقی نبوده است؛ زیرا شانس مضاعفی برای تحصیل زنان فراهم کرده است.

آیا مدیریت بر یک دانشگاه بزرگ مثل الزهراء، برای شما به عنوان تنها رئیس زن دانشگاه های کشورمان مشکل نیست؟

حضور در دانشگاه الزهراء برای من افتخار است، ولی من در حقیقت عضو هیئت علمی دانشگاه تهران هستم و تحصیلات و نیز آموزش خودم را به عنوان استاد و عضو هیئت علمی در دانشگاه های مختلط گذرانده ام. با توجه به این مسئله، اولین باری که به این دانشگاه آمدم تا حدودی برایم عجیب بود و من دو سال مقاومت کردم که ریاست این دانشگاه را بر عهده نگیرم، ولی بالاخره در نتیجه اصرار دوستان، همکاران، دانشجویان دانشگاه و همچنین وزارت علوم، ریاست این دانشگاه را پذیرفتم. در آغاز همه چیز برای من به صورت سؤال درآمده بود که کم کم پاسخ هایم را از طریق نظام آموزشی این دانشگاه گرفتم. به هر حال، من به طور کلی نظام تک جنسیتی را در آموزش عالی توصیه نمی کنم، ولی این دانشگاه می تواند یک تجربه و یک شانس مضاعفی برای زنان و دختران باشد تا بتوانند فرصت های بیشتری را برای تحصیل در نظام آموزش عالی به دست آورند.

در حال حاضر چند درصد استادان عضو هیئت علمی و کارکنان این دانشگاه را زنان تشکیل می دهند و شما به عنوان ریاست دانشگاه این وضعیت را چگونه ارزیابی می کنید؟

از مجموع 320 عضو هیئت عملی دانشگاه الزهراء، 10 استاد، 34 دانشیار، 163 استادیار، 91 مربی و 3 مربی آموزشیار زن در این دانشگاه مشغول به تدریس هستند.

همچنین اگر بخواهیم تفکیکی در مورد کارکنان، با توجه به مدرک تحصیلی و جنسیت انجام دهیم، می توانیم بگوییم از مجموع 324 نفری که در این دانشگاه مشغول به کار هستند، 3 نفر با مدرک دکترا، 28 فوق لیسانس، 113 لیسانس، 5 فوق دیپلم، 80 دیپلم و 9 نفر زیر دیپلم را زنان تشکیل می دهند. با توجه به این که، در حال حاضر نزدیک به یک پنجم استادان در کل کشور را زنان تشکیل می دهند، این نسبت در مقایسه با آمار ورودی های ما به دانشگاه ها که 67 درصد آن زنان و دختران هستند، رضایت بخش نیست و سزاوار نیست که تعداد استادان زن این قدر کم باشد.

البته این نسبت در کشور ما بسیار بهتر از نسبت استادان زن در کشوری مثل آلمان است؛ زیرا این نسبت در آنجا چیزی در حدود 3 درصد است.

به نظر شما چرا تعداد رؤسای زن در دانشگاه های کشور ما به یک نفر محدود مانده است؟

این مسئله واقعا تأثرانگیز است که ما یک رئیس دانشگاه زن داشته باشیم که شاید بتوان تا حدی دلیل آن را در تنگ ذهنی ها یافت.

به اعتقاد من اصل باید در شایسته سالاری باشد. در کشور ما این شایستگان وجود دارند و سیاستگذاری های فرهنگی و اجرایی باید به گونه ای باشد که واقعا ارزش و شخصیت زنان را بشناسند و درک کنند.

برخی بر این عقیده اند که تک جنسیتی کردن دانشگاه هایی مثل الزهراء یا بعضی واحدهای دیگر دانشگاهی از یک سو با استقبال کمتر داوطلبان مواجه می شود و از سوی دیگر بر روند کیفی آموزش و رشد تحصیلی دانشجویان به طور غیر مستقیم تأثیر دارد، نظر شما چیست؟

به نظر من، نظام تک جنسیتی به عنوان یک تجربه و نه به عنوان یک توصیه (که نظام آموزشی را در بر بگیرد) نشان داده ناموفق نبوده است.

البته ما تمهیداتی داریم که تبادل علمی از طریق آن صورت گیرد. برای مثال، از طریق انجمن های علمی سراسر کشور که یا در دانشگاه الزهرا و یا در دانشگاه های دیگر نشست دارند، این تبادل علمی ذهنی می تواند میان دختران و پسران انجام بگیرد.

در کل فکر نمی کنم بشود پذیرفت که دانشگاه الزهرا به لحاظ تک جنسیتی بودن از لحاظ علمی پایین تر است. در حال حاضر چندین دانشگاه کاملاً مردانه در کشور وجود دارد. آیا تا به حال دیده ایم که مردان بگویند به خاطر نبود ذهنیت و فکر زنان، دانشگاه از نظر علمی پایین تر است؟ نه؛ چون مردان خودباوری بیشتری نسبت به زنان دارند.

علم و دانش یک دیالوگ میان آحاد انسان ها است و نباید در این رابطه تفکیک جنسیتی وجود داشته باشد و به لحاظ روان شناسی لازم بوده که خداوند چنین ساختاری را برای زن و مرد خلق کرده است. در کنار یکدیگر با حفظ تمام ضوابط و شئون اخلاقی و شرعی بهتر و سالم تر باقی بمانند که اگر این ضوابط اخلاقی و شرعی نباشد، به یقین حضور زن و مرد در کنار همدیگر بسیار آسیب پذیر خواهد بود.

وجود یک دانشگاه زنانه می تواند به صورت های گوناگونی در داخل و خارج از کشور ارزیابی شود.

در داخل کشور ممکن است این احتمال وجود داشته باشد که عده ای وجود یک دانشگاه زنانه را نشان تنگ ذهنی و عقب افتادگی فکری نسبت به فعالیت علمی زن و مرد در جامعه بدانند. یا در خوش بینانه ترین حالت آن ممکن است وجود چنین دانشگاهی را دلیلی بر استقلال شخصیت برای زنان تلقی کنند که موجب دادن شانس بیشتری برای حضور آنها در آموزش عالی باشد یا اینکه یک ژست فمینیستی بدانند.

اما در مجامع بین المللی این دانشگاه فوق العاده مثبت ارزیابی می شود و به عنوان یک حرکت جانبدارانه از حقوق زنان و ارتقای سطح علمی و توسعه فرهنگی آنان تلقی می شود. ضمن آن که در جهان اسلام نیز از وجود چنین دانشگاهی استقبال می شود.

در سیستم آموزشی ما در سطوح دبستان تا پیش دانشگاهی دخترها و پسرها از هم جدا هستند و به نوعی، دیوار جدایی بین آنها وجود دارد که در زمان ورود به دانشگاه این دیوار برداشته می شود، نظر شما در این مورد چیست؟

در آن 12 سال تحصیل، باید دخترها و پسرها از هم جدا باشند؛ چون به آن بلوغ فکری نرسیده اند که اختلاط دختر و پسر را در علم، دانش و تبادل فرهنگی جست وجو کنند و در زمان ورود به دانشگاه چون این بلوغ کم و بیش ایجاد شده، شانس بیشتر وجود دارد که دختر و پسر بتوانند در ذهن خود، جایگاه مناسب زن و مرد را در عرصه عمومی و خصوصی از هم تفکیک کنند و بدانند که هر کدام بیان و زبان خاص خود را دارد. طبیعی است در عرصه عمومی این زبان و بیان بسیار خردورزانه و عقلانی می باشد.

با توجه به پذیرش محدود در مقطع فوق لیسانس و دکترا در سطح کشور، آیا تا به حال شما درخواست پذیرش دانشجو در رده های فوق از سوی مردان داشته اید؟

بارها در مجامع مختلف آقایان از ما خواهش کردند که این دانشگاه در مقطع فوق لیسانس و دکترا دانشجوی مرد بگیرد؛ چون پذیرش در مقطع فوق لیسانس و دکترا در سطح کشور بسیار محدود است و زمانی که آقایان می بینند یک دانشگاه این شانس و تبعیض را برای خانم ها قائل می شود، نسبت به آن اعتراض می کنند.

اشاره

1. به نظر می رسد، ایشان میان تفکیک در روابط دانش پژوهان و تفکیک مباحث علمی تفاوتی قائل نشده است و هر دو را از یک مقوله فرض کرده اند؛ درحالی که می بایست میان این دو مقوله تفاوت قائل شد. مسائل، فرضیه ها، تئوری ها و دیدگاه های علوم منشأ جنسیتی ندارند و تحت تأثیر جنسیت نمی باشند. هرچند برخی فمینیست ها معتقدند علوم نیز مردانه تدوین شده اند و زنان باید علوم را بازخوانی کرده و زنانه نگاری کنند، ولی تأثیر جنسیت در علم و معرفت اگر هم وجود داشته باشد، تأثیر بسیار اندکی است. بنابراین، اگر فراجنسیتی بودن علوم را بپذیریم چنان که ایشان نیز در سخنانشان این مسئله را پذیرفته و مورد تأکید قرار داده اند فرقی نمی کند که یک دانشگاه تک جنسیتی باشد یا دوجنسیتی. به علاوه اینکه دیالوگ های علمی در عمل از طریق کتاب ها و مقالات علمی در قالب تئوری های علمی صورت می گیرد و نیازی نیست که زنان و مردان لزوما در کنار یکدیگر به تحصیل و تحقیق بپردازند. از سوی دیگر، به دلیل کشش و جاذبه های جنسی میان زن و مرد، اختلاط در محیط آموزشی می تواند بازده آموزشی و اخلاقی مجموعه های علمی را کاهش دهد و مشکلاتی را پدید آورد و تمرکز علمی دانش پژوهان را بر هم زند. ازاین رو، محیط های آموزشی تک جنسیتی به طور قطع مشکلات اخلاقی و جنسی و حتی آموزشی مراکز مختلط را نخواهند داشت. امروزه در کشورهای مهم غرب همچون آمریکا و آلمان، کلاس های تک جنسیتی مورد توجه قرار گرفته است و به دلیل بازدهی آموزشی بیشتر، در حال گسترش است. کارشناسان آموزشی این کشورها گفته اند در کلاس های مختلط، تمرکز دانش پژوهان به هم می خورد و بخشی از توجه آنان صرف مسائل روحی و روانی و جنسیِ هم کلاسی ها می شود.

2. در زمینه تفاوت دانش آموزان و دانشجویان در اختلاط و تفکیک جنسیتی، ایشان مدعی اند که در دوران دانش آموزی باید تفکیک جنسیتی باشد؛ چون هنوز بلوغ فکری لازم حاصل نشده است که اختلاط دختر و پسر را در علم، دانش و تبادل فرهنگی جست وجو کنند، ولی در دانشگاه این بلوغ فکری حاصل می شود. اگر چه افزایش سن و تحصیلات تا حدودی می تواند در کنترلِ غرایز انسان مؤثر باشد، ولی اساسا تحریک جنسی و گرایش دو جنس مخالف به یکدیگر در سنین نوجوانی در اوج می باشد و زنان و مردان با هر درجه ای از تحصیلات در معرض تحریک جنسی هستند. نگاهی به وضعیت بسیاری از تحصیل کرده های دانشگاه های ایران و دیگر کشورها، گویای این مدعاست. تحریک جنسی از راه نگاه، گفت وگو و دیگر موارد صورت می گیرد و میزان تحصیلات افراد نقش اساسی در کنترل این تحریک پذیری ندارد. تنها دو عامل می تواند زمینه تحریک را از میان ببرد و یا به شدت کاهش دهد یکی تقوا و خویشتن داری جوانان که این مسئله در بسیاری از جوانان یا در سطح لازم نیست یا اگر هم باشد قابل توصیه نیست. تا کی می توان به جوانانی که در اوج شهوت به سر می برند و امکان ازدواج نیز ندارند و هر روز در برابر دیدگان خویش در کلاس درس و محیط دانشگاه با تعداد زیادی از جنس مخالف با چهره های رنگارنگ روبه رو می شوند، توصیه به خویشتن داری کرد. تنها عاملی که می تواند تحریک جنسی را از همان آغاز کنترل کند، از میان بردن زمینه های تحریک جنسی است که همان تفکیک میان دختران و پسران در دانشگاه هاست. افزون بر آنچه گفته شد، اساسا اسلام در همه بخش های اجتماع، توصیه می کند که روابط زنان و مردان به حداقل برسد و تا ضرورت ایجاب نکند، ارتباط میان زنان و مردان نامحرم ایجاد نشود. این مسئله نه تنها در دانشگاه ها صادق است، بلکه پس از دوران دانشجویی و در مراکز اجرایی و علمی کشور نیز می بایست مورد توجه قرار گیرد. نگاهی به آیات قرآن کریم و روایات به خوبی دیدگاه اسلام را در زمینه کاهش روابط زن و مرد به ویژه در سن جوانی نشان می دهد.(1)



1. ر.ک: مرتضی مطهری، مسئله حجاب.

قیمت بک لینک و رپورتاژ
نظرات خوانندگان نظر شما در مورد این مطلب؟
اولین فردی باشید که در مورد این مطلب نظر می دهید
ارسال نظر
پیشخوان