زهد چیست و زاهد کیست؟(۲)

نوف بکالی که از اصحاب مخصوص امیر مؤمنان (علیه السلام) است، می گوید: آن حضرت را دیدم که شبی از رختخواب خود برخاست و به ستارگان نظر انداخت و سپس به من گفت: ای نوف در خواب هستی یا بیدار می باشی؟

نوف بکالی که از اصحاب مخصوص امیر مؤمنان (علیه السلام) است، می گوید: آن حضرت را دیدم که شبی از رختخواب خود برخاست و به ستارگان نظر انداخت و سپس به من گفت: ای نوف در خواب هستی یا بیدار می باشی؟

گفتم: بیدار هستم ای امیر مؤمنان!

سپس فرمود: ای نوف «طوبی للزاهدین فی الدنیا، الراغبین فی الاخرة اولئک قوم اتخذوا الارض بساطا و ترابها فراشا و ماءها طیبا و القرآن شعارا و الدعاء دثارا» ; (1)

«خوشا به حال زاهد پیشگان در دنیا که برای رغبت و نیل به مقامات عالی آخرت زهد را پیشه خود ساختند و آنان کسانی هستند که زمین را بساط خود و خاک روی زمین را رختخواب خویش و آب را شربت گوارای خود و قرآن را شعار خویش و خواندن خدا و یاد خدا را راز راحت بخش دل خود قرار دادند .»

با هر عالمی نشست و برخاست نکنید

حضرت موسی بن جعفر (علیهماالسلام) فرمودند: «لا تجلسوا عند کل عالم الا یدعوکم من الخمس الی الخمس: من الشک الی الیقین، و من الکبر الی التواضع، و من الریاء الی الاخلاص و من العداوة الی النصیحة و من الرغبة الی الزهد» ; (2) با هر عالمی نشست و برخاست نکنید و مراقب باشید، فقط با عالمی مجالست کنید که شما را از پنج خصلت به پنج خصلت دیگر دعوت می کند:

1 - شما را از شک و تردید در معارف و اصول دین و ارزشهای اسلامی به یقین و ایمان کامل دعوت می کند .

2 - در اخلاق، شما را از تکبر و خود بزرگ بینی به تواضع دعوت می نماید .

3 - در انجام عبادات، شما را از ریا و تظاهر به اخلاص می خواند .

4 - در امور اجتماعی، شما را از عداوت و اختلاف با مردم به خیر خواهی مردم و وحدت دعوت می کند .

5 - شما را در زندگی از حرص به دنیا و مادیات به زهد و پارسایی می خواند .

زهد علی (علیه السلام):

در اجتماعی که افراد محروم و مستمند و محتاج در مقابل افراد ستمگر و متنعم وجود دارند، کوشش مردان خدا مخصوصا علما باید در این باشد که نخست وضع را دگرگون کنند و جلو این روند ظالمانه را بگیرند که حضرت امیرمؤمنان (علیه السلام) فرمودند: «و ما اخذ الله علی العلماء ان یقاروا علی کظة ظالم و لا سغب مظلوم » ; (3) خداوند از علما عهد و پیمان گرفته است که در برابر پرخوری و ستم ظالمان و محرومیت و گرسنگی مظلومان بی تفاوت و آرام ننشینند و اگر امکان تغییر وضع و جلوگیری از ظلم و تامین زندگی مرفه برای همه محرومان و محتاجان را ندارند، لا اقل از آن چه در امکان و اختیار دارند، به ترمیم وضع نابسامان مستمندان و محتاجان اقدام کنند . به علاوه برای همدردی با رنج کشیدگان و محتاجان وضع زندگی خود را از لحاظ خوراک و پوشاک و مسکن و غیر آن، هم سطح زندگی آن ها قرار بدهند و با شرکت عملی در غم زندگی مستمندان و محرومان بر زخمهای دلهای آنها مرهم بگذارند .

حضرت امیر مؤمنان (علیه السلام) که در دوره خلافت خویش از هر وقت دیگر زاهدانه تر زندگی می کرد، می فرمود: «ان الله فرض علی ائمة العدل ان یقدروا انفسهم بضعفه الناس کیلا یتبیغ بالفقیر فقره » ; (4) «خداوند بر پیشوایان عادل فرض و واجب کرده است که زندگی خود را با طبقه ضعیف هم طراز قرار بدهند تا رنج فقر، مستمندان را ناراحت نکند .»

و هم آن حضرت فرمود: «من هم اگر بخواهم، می توانم از عسل مصفی بنوشم و از مغز گندم برای خود، نان تهیه کنم و لباسهای نرم و لطیف بپوشم، ولی هیهات چگونه ممکن است هوای نفس بر من غلبه کند و مرا به سوی انتخاب بهترین خوراکها بکشاند، در صورتی که شاید در سراسر کشور حجاز یا در سرزمین یمامه، افرادی یافت شوند که امید همین یک قرص نان را هم ندارند و دیر زمانی است که شکمشان سیر نشده است . آیا سزاوار است شب را با سیری صبح کنم، در صورتی که در اطرافم شکمهای گرسنه و جگرهای سوزان قرار دارد .» (5)

و هم آن حضرت فرمود: «آیا با عنوان لقب امیرالمؤمنین که روی من نهاده و مرا با آن خطاب می کنند، خودم را قانع سازم و در سختی های روزگار با مؤمنین شرکت نداشته باشم و یا در فقیرانه زندگی کردن، امام و پیشوای آنان نباشم .»

حضرت در بیان کیفیت زندگی خویش و علت آن فرمودند: «خدا مرا پیشوای خلق قرار داده است و به همین سبب، بر من فرض کرده است که زندگی خود را در خوراک و پوشاک در حد ضعیف ترین طبقات اجتماع قرار بدهم تا از طرفی، مایه تسکین آلام فقیر و از طرف دیگر، سبب جلوگیری از طغیان غنی گردد .» (6)

علامه مجلسی در بحارالانوار می گوید: قال الباقر (علیه السلام) : «و لقد ولی خمس سنین و ما وضع آجرة علی آجرة و لا لبنة علی لبنة و لا اقطع قطیعا و لا اورث بیضا و لا حمراء» (7)

حضرت باقر (علیه السلام) فرمودند: حضرت امیر مؤمنان (علیه السلام) مدت پنج سال که حکومت کرد، نه آجری روی آجری گذاشت و نه خشتی روی خشتی و نیز قطعه زمینی را به خود اختصاص نداد و موقع ارتحال هم نقره و طلایی (پول آن روز) به ارث نگذاشت .»

و نیز در بحار از اصبغ بن نباته که از یاران مخصوص حضرت امیر مؤمنان (علیه السلام) است، نقل می کند که آن حضرت فرمودند: «من روزی که در ابتدای حکومت خود داخل شهر شدم، این لباس را که اکنون بر تن دارم، بر تن داشتم و این لوازم مسافرت مانند یک قاشق و لیوان نیز همراهم بود و بر این شتر که هم اکنون زیر پای من است، سوار بودم . اگر روزی از این شهر بیرون بروم و غیر از اینها - که روز اول همراه داشتم - چیزی همراه داشته باشم، جزء خیانتکاران می باشم .» (8)

و بنا بر فرمایش امام باقر (علیه السلام)، حضرت امیر مؤمنان (علیه السلام) در زمان حکومت خود به مردم نان گندم و گوشت می خوراند، ولی خود نان جو با سرکه می خورد . (9)

و نیز امام باقر (علیه السلام) فرمودند: «حضرت امیر مؤمنان (علیه السلام) که از دنیا رفت، هشتصد هزار درهم مدیون بود و حضرت مجتبی (علیه السلام) باغستانی را که ملک آن حضرت بود، به پانصد هزار درهم فروخت و این مقدار از آن قرض را ادا کرد و بعد از آن باغستان دیگری را نیز که حضرت امام حسن مجتبی (علیه السلام) به دست آورده بود، به سیصد هزار درهم فروخت و بقیه قرض حضرت امیر مؤمنان (علیه السلام) را ادا کرد و این جریان برای خاطر این بود که حضرت امیر مؤمنان (علیه السلام) چیزی از بیت المال نگه نمی داشت و فورا به فقرا می داد .» (10)

ادامه دارد . . .

قیمت بک لینک و رپورتاژ
نظرات خوانندگان نظر شما در مورد این مطلب؟
اولین فردی باشید که در مورد این مطلب نظر می دهید
ارسال نظر
پیشخوان