همبستگی، 6/8/81
در مواجهه با تجدد، سه دین توحیدی اصلی، تجربه های متفاوت داشته اند: (1) غرب مسیحی دین را از سیاست جدا کرد تا به آرامش و آسودگی اجتماعی دست یابد وبه عنوان نتیجه فرعی این جداسازی، تفوق نظامی و اقتصادی کسب کند; (2) یهودیان به آوارگی تن دادند و در شرایط فرودستی، در کشورهای دیگر سکنی گزیدند، یا در جوامع دیگر حل شدند تا آنکه چند حادثه تاریخی، تاسیس دولت اسرائیل را برای آنان تسهیل کرد; (3) جهان اسلام در مسیر مبارزه، دین و سیاست را به یکدیگر پیوند زد تا ویت خود را حفظ کند . این در حالی است که در این اواخر، قاطعانه ابراز می کرد که دارای تمدنی مستقل است .
در وضعیت پست مدرن، با حیات دوباره، غیرمنتظره و پیچیده ادیان مواجهیم . این احیای دینی، که حاکی از بربادرفتن آمال انسان ها در نقاط مختلف جهان است، بیانگر گرایش ها و تمایلاتی است که دیگر مضمون و محتوای گذشته خود را ندارند . در برخی زمینه ها، پیکار دینی، بیشتر واکنشی شدید علیه نفوذ و تاثیرگذاری های یک دست جهانی شدن است . در عرصه های دیگر نیز این پیکار به سان راهی برای حفظ هویت، و طریقی برای اعلام منافع فقر است . همچنین گاه این انتظار از دین وجود دارد که جای خالی رادیکالیسم مارکسیستی - لنینیستی را پر کند .
تجدید حیات دین موجب شده است که افراد بسیاری از چنگال ماتریالیسم رهایی یابند . عامل دیگر برای پشت کردن به ماتریالیسم، افشاگری هایی است که در مورد جنبه های جهانی و جدی خطرهای زیست محیطی صورت گرفته است . همچنین آگاهی دانش علمی از محدودیت های خود در درک واقعیت، موجب شده است دین به لحاظ عقلانی، اعتبار و ارج بیشتری یابد . تلفیق نگرانی های آخرالزمانی در مورد بقای انسان، با کشف دوباره اعماق اسرارآمیز کتاب هستی، بنیان های فرهنگی تجدید سازمان دین را فراهم کرده است; بی آنکه لازمه این تجدید سازمان، دست برداشتن از روند توسعه اقتصادی، یا بی اعتنایی به تکامل توانایی فن آورانه باشد .
حال که دولت ها تسلیم منطق جهانی شدن می گردند، بسیاری از ملت ها با تاکید مجدد بر هویت های سنتی شان - از جمله دین - در مقابل آن واکنش نشان می دهند . این کشش و علاقه نوخاسته به دین را نباید به طور کامل از پیامدهای خطرهای حاصل از گرایش های انحصارگرانه دانست . امروزه زمزمه های دینی فراوانی به گوش می رسد که از گفت وگو حمایت می کنند . نشانه های زیادی وجود دارد که رهبران دینی، در سنت های دینی گوناگون، اعلامیه حقوق بشر را با نظام اعتقادی خود سازگار یافته اند . استانداردهای حقوق بشر، گفتمان جهانی مقبول و مشروعی را تدارک می بیند . به این ترتیب، حقوق بشر می تواند به پی ریزی نوعی هم بستگی و اتحاد میان ادیان مدد رساند .