ماهان شبکه ایرانیان

چکیده کتاب قیام و انقلاب مهدی، علیه السلام

اندیشه پیروزی نهایی نیروی حق و صلح و عدالت بر نیروی باطل و ستیز و ظلم، گسترش جهانی ایمان اسلامی، استقرار کامل و همه جانبه ارزشهای انسانی، تشکیل مدینه فاضله و جامعه مطلوب و بالاخره اجرای این ایده عمومی و انسانی به وسیله شخصیتی مقدس و عالیقدر که در روایات متواتر اسلامی از او به «مهدی » تعبیر شده است، اندیشه ای است که کم و بیش همه فرق و مذاهب اسلامی ...

اندیشه پیروزی نهایی نیروی حق و صلح و عدالت بر نیروی باطل و ستیز و ظلم، گسترش جهانی ایمان اسلامی، استقرار کامل و همه جانبه ارزشهای انسانی، تشکیل مدینه فاضله و جامعه مطلوب و بالاخره اجرای این ایده عمومی و انسانی به وسیله شخصیتی مقدس و عالیقدر که در روایات متواتر اسلامی از او به «مهدی » تعبیر شده است، اندیشه ای است که کم و بیش همه فرق و مذاهب اسلامی با تفاوتها و اختلافهایی بدان مؤمن و معتقدند. زیرا قرآن مجید با قاطعیت تمام، پیروزی نهایی ایمان اسلامی، غلبه قطعی صالحان و متقیان، کوتاه شدن دست ستمکاران و جباران برای همیشه و آینده درخشان و سعادتمندانه بشریت را نوید داده است.

انتظار فرج دوگونه است: انتظاری که سازنده و تعهدآور است و نیروآفرین و تحرک بخش به گونه ای که می تواند عبادت و حق پرستی شمرده شود، و انتظاری که ویرانگر و اسارت بخش و فلج کننده است و باید نوعی «اباحیگری » محسوب گردد. این دو نوع برداشت از ظهور مهدی موعود، علیه السلام، از دو نوع بینش درباره تحولات و انقلابات تاریخی ناشی می شود. یکی از این دو شیوه را «ابزاری » و از نظری «دیالکتیکی » می نامیم و به شیوه دیگر «انسانی » یا «فطری » می گوییم.

کسانی که به شیوه دیالکتیکی می اندیشند; عقیده دارند که در جامعه دو طبقه نو و کهنه وجود دارند که در مقابل هم قرار می گیرند. طبقه کهن یعنی طبقه وابسته به وضع موجود و منتفع از آنچه هست و طبقه نو یعنی طبقه ناراضی از وضع موجود و الهامگیر از ابزار تولیدی جدید که وضع موجود را به زیان خویش می بیند و طرفدار دگرگونی رو بنای اجتماع است. به تعبیر دیگر، نو و کهنه یعنی روشنفکر و تاریک اندیش.

نظر به اینکه مبارزه نو و کهنه شرط اساسی انتقال تاریخ از دوره ای به دوره ای و رکن لازم تکامل جامعه بشری است و عامل مبارزه انسان است، پس جهاد یعنی مبارزه نو با کهنه به هر حال مقدس است. نه تنها مبارزه نو با کهنه مشروع و مقدس است، هر جریان دیگر نیز که مقدمات انقلاب را فراهم و تکامل را تسریع نماید مشروع و مقدس است، از قبیل ایجاد نابسامانیها برای ایجاد نارضاییها و توسعه شکافها و داغتر و پیگیرتر شدن مبارزه ها.

متقابلا اصلاحات جزئی، گامهای التیام بخش و تسکین آلام اجتماع، خیانت و تخدیر و نارواست، سنگ در راه تکامل انداختن و در صف دشمنان تکامل وارد شدن است.

اما کسانی که به این شیوه ابزاری عقیده ای ندارند و به تفکر «انسانی » یا «فطری » می اندیشند عقیده دارند که نبردهای پیش برده که تاریخ و انسانیت را به جلو برده و تکامل بخشیده است نبرد میان انسان متعالی وارسته از خودخواهی و منفعت پرستی و وابسته به عقیده و ایمان و ایدئولوژی با انسان بی مسلک خودخواه منحط حیوان صفت و فاقد حیات عقلانی و آرمانی بوده است.

نبردهای پیش برنده و تکامل بخش، ماهیت طبقاتی نداشته و به صورت صف آرایی میان نو و کهنه به مفهومی که در نظریه ابزاری بیان شده نبوده است.

در طول تاریخ گذشته و آینده نبردهای انسان تدریجا بیشتر جنبه ایدئولوژیک پیدا کرده و می کند و انسان تدریجا از لحاظ ارزشهای انسانی به مراحل کمال خود یعنی به مرحله انسان ایده آل و جامعه ایده آل نزدیکتر می شود تاآنجا که در نهایت امر حکومت کامل ارزشهای انسانی که در تعبیرات اسلامی از آن به «حکومت مهدی » تعبیر شده است مستقر خواهد شد و از حکومت نیروهای باطل و حیوان مآبانه و خودخواهانه و خود گرایانه اثری نخواهد بود.

مشروعیت مبارزه و قداست آن مشروط به این نیست که حقوق فردی یا ملی مورد تجاوز واقع شده باشد. آنچه مبارزه را مشروع می کند این است که حقی به مخاطره افتاده باشد، خصوصا اگر آن حق متعلق به جامعه بشری باشد.

اصلاحات جزئی و تدریجی به هیچ وجه محکوم نیست. بنابراین بینش، آنچه باید رخ دهد از قبیل رسیدن یک میوه بر شاخ درخت است نه از قبیل انفجار یک دیگ بخار. درخت هر چه بهتر از نظر آبیاری و غیره مراقبت گردد و هر چه بیشتر با آفاتش مبارزه شود میوه بهتر و سالمتر و احیانا زودتر تحویل می دهد.

به همان دلیل که اصلاحات جزئی و تدریجی مشروع است، ایجاد نابسامانیها و تخریبها به منظور ایجاد بن بست و بحران که نظریه ابزاری تجویز می کند نامشروع است.

سیر تکاملی بشریت به سوی آزادی از اسارت طبیعت مادی و شرایط اقتصادی و منافع فردی و گروهی، و به سوی هدفی بودن و مسلکی بودن و حکومت و اصالت بیشتر ایمان و ایدئولوژی بوده و هست.

جهاد و امر به معروف ماهیت انسانی دارد نه طبقاتی.

این دو نوع بینش درباره حرکت تکاملی تاریخ، نتیجه دو نوع تلقی از انسان و هویت واقعی او و استعدادهای نهفته اوست. بنابر یکی از این دو تلقی، انسان در ذات خود فاقد شخصیت انسانی است، هیچ امر ماوراء حیوانی در سرشت او نهاده نشده است، هیچ اصالتی در ناحیه ادراکات و بینشها و یا در ناحیه احساسات و گرایشها ندارد.

اما بنابر تلقی فطری، انسان موجودی است دارای سرشت الهی، مجهز به فطرتی حق جو و حق طلب، حاکم بر خویشتن و آزاد از جبر طبیعت و جبر محیط و جبر سرشت و جبر سرنوشت.

خصلت اساسی و ویژه انسان که معیار انسانیت اوست و بدون آن از انسانیت فقط نام می ماند و بس نیروی تسلط و حاکمیت انسان بر نفس خویشتن و قیام علیه بزهکاریهای خود است. روشنیهای حیات انسانی در طول تاریخ از همین خصلت ناشی می شود و این خصلت عالی در نظریه ابزاری نادیده گرفته شده است.

از نظر قرآن هر فرعونی موسایی در برابر خود داشته است (لکل فرعون موسی). در این نبرد و ستیزها گاهی حق و گاهی باطل پیروز بوده است، ولی البته این پیروزیها و شکستها بستگی به یک سلسله عوامل اجتماعی، اقتصادی و اخلاقی داشته است.

آرمان قیام و انقلاب مهدی، علیه السلام، یک فلسفه بزرگ اجتماعی اسلامی است. این آرمان بزرگ، گذشته از اینکه الهام بخش و راهگشا به سوی آینده است، آینه بسیار مناسبی است برای شناخت آرمانهای اسلامی.

مشخصات انتظار بزرگ:

1. خوشبینی به آینده بشریت;

2. پیروزی نهایی صلاح و تقوا و صلح و عدالت و آزادی و صداقت بر زور و استکبار و استعباد و ظلم و اختناق;

3. حکومت واحد جهانی;

4. عمران تمام زمین در حدی که نقطه خراب و آباد ناشده باقی نماند;

5. بلوغ بشریت به خردمندی کامل و پیروی از فکر و ایدئولوژی و آزادی از اسارت شرایط طبیعی و اجتماعی و غرایز حیوانی;

6. حداکثر بهره گیری از مواهب زمین;

7. برقراری مساوات کامل میان انسانها در امر ثروت;

8. منتفی شدن کامل مفاسد اخلاقی از قبیل دزدی، ربا، شراب خواری، خیانت، آدمکشی و غیره و خالی شدن روانها از عقده ها و کینه ها;

9. منتفی شدن جنگ و برقراری صلح و صفا و محبت و تعاون;

10. سازگاری انسان و طبیعت.

دو نوع انتظار:

1. انتظار ویرانگر

برداشت قشری از مردم از مهدویت و قیام و انقلاب مهدی موعود، علیه السلام، این است که صرفا ماهیت انفجاری دارد و آنگاه که صلح به نقطه صفر برسد این انفجار رخ می دهد. علی هذا هر اصلاحی محکوم است، زیرا هر اصلاح یک نقطه روشن است و تا در صحنه اجتماع نقطه روشنی هست دست غیب ظاهر نمی شود. پس بهترین کمک به تسریع در ظهور و بهترین شکل انتظار ترویج و اشاعه فساد است.

2. انتظار سازنده

آن عده از آیات قرآن کریم که ریشه این اندیشه است و در روایات اسلامی بدانها استناد شده است در جهت عکس برداشت بالاست. از این آیات استفاده می شود که ظهور مهدی موعود حلقه ای است از حلقات مبارزه اهل حق و اهل باطل که به پیروزی نهایی اهل حق منتهی می شود. سهیم بودن یک فرد در این سعادت موقوف به این است که آن فرد عملا در گروه اهل حق باشد.

سخن در این است که گروه سعدا و گروه اشقیا هر کدام به نهایت کار خود برسند. سخن در این نیست که سعیدی در کار نباشد و فقط اشقیا به منتهی درجه شقاوت برسند.

مهدی موعود تحقق بخش ایده آل همه انبیا و اولیا و مردان مبارزه راه حق است.

قیمت بک لینک و رپورتاژ
نظرات خوانندگان نظر شما در مورد این مطلب؟
اولین فردی باشید که در مورد این مطلب نظر می دهید
ارسال نظر
پیشخوان